بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
راهنمایی لطفا :

رفتم تو زندان اونجایی رسدم که با زدن سه چراغ سبز دستگاه چاپ شروع به چاپ شماره میکنه و یکی از درب های زندان کد میخاد ....

کدش چه عددی است ؟؟؟
 
سلام
امروز روز مهمی بود. یعنی هنوزم هست اما آخرین دقیقه‌هاشه. امروز تولده.

45288687429106277925.gif
امروز سالگرد تاسیس این تاپیک بید:d


78558861981399938135.png
سلام. دوستان قرار نیست نسخه جدیدی برای گوشی های موبایل معمولی(سیمبین-جاوا) و یا آندروید و... بسازند؟:(
من هر 3 نسخه موبایل رو بازی کردم اما توی نظرسنجی چون اون پایین بودن ندیدمشون، یعنی اصلا فکرشونمیکردم اونام باشند انتخاب نکردم الان فهمیدم:((
ورودتون رو خوش‌آمد میگم:welcome:
 
آخرین ویرایش:
گفتم یه یادی از بچه های تیم سایلنت بکنیم!:d واقعاََ حیف شد بازی از زیر دست این افراد در اومد!:|

keiichiro_toyama.jpg
آقای Keiichiro Toyama خالق بازی سایلنت هیل 1, واقعاََ باید به خاطر ساخت همچین بازی ازش تقدیر کرد.

hyroyuki_owaku.jpg
آقای Hiroyuki Owaku, نویسنده داستان سایلنت هیل 2 و 3, و همچنین یکی از برنامه نویسان سایلنت هیل 1 تا 3 بودند. کار این بشر توی سایلنت هیل 2 و 3 فوق العاده بود. یعنی دیوانه ای برای خودش!

suguru_murakoshi.jpg
آقای Suguru Murakoshi, نویسنده و کارگردان سایلنت هیل 4 و همچنین کارگردان نمایشنامه در سایلنت هیل 2.

masashi_tsuboyama.jpg
آقای Masashi Tsuboyama, یکی از طراحان داستان سایلنت هیل 1, کارگردان سایلنت هیل 2, کارگردان هنری و یکی از طراحان هیولاهای سایلنت هیل 4. واقعاََ کارگردانیش توی سایلنت هیل 2 حرف نداشت.

akira_yamaoka.jpg
آقای Akira Yamaoka, ایشون که دیگه اصلاََ به معرفی نیاز نداره!!! آهنگ های فوق العادش رو همه میشناسند.

akihiro_imamura.jpg
آقای Akihiro Imamura, ایشون یکی از برنامه نویسان سایلنت هیل 1 و تهیه کننده سایلنت هیل 2 و 4 بودند. همچنین ایشون برای ساخت سایلنت هیل 5 ایده ای داشتند که همون رخ دادن وقایع بازی در روز روشن بود. و یه حرف جالبی هم زده بود, گفته بود که ما اصلاََ نمیخواستیم برای ساخت سایلنت هیل جدید از همون الگوهایی که توی سایلنت هیل 2 پیاده کردیم, پیروی کنیم. (کاری که متاسفانه سازنده های غربی دارند انجام میدند.)

masahiro_ito.jpg
آقای Masahiro Ito, کارگردان هنری سایلنت هیل 2 و 3 و همچنین طراح هیولاهای 3 قسمت اول بازی. ایشون هنوز هم در کونامی مشغول به کار هستند و طراحی کاور نسخه کره جنوبی Downpour بر عهده ایشون بود.

واای خدا اینا استادن...یعنی هر چی بگم کم گفتم...کاش میموندن یا حداقل برمیگشتن:crying1: نیستن ببینن سایلنت هیل رو چقدر بی ریشه و سطحی کردن....از همه بیشتر استاد یامائوکا رو دوست دارم
 
راهنمایی لطفا :

رفتم تو زندان اونجایی رسدم که با زدن سه چراغ سبز دستگاه چاپ شروع به چاپ شماره میکنه و یکی از درب های زندان کد میخاد ....

کدش چه عددی است ؟؟؟
دوست عزيز در اين قسمت بايد با استفاده از نور فرابنفش چراغ قوه اعدادايرو كه در قسمت هاي اين كارگاه مخفي شدن رو پيدا كنيد كه چهار عدد بيشتر نيست اولي روي سقف همونجايي هست كه چراغ قوه فرابنفش رو گرفتيد بعد با استفاده از چراغ قوه ردپا رو دنبال كنيد تا برسيد به يه جعبه كوچيك كه بايد به سمت جلو هلش بديد تا دومين عدد مخفي رو پيدا كنيد بعدش رد پا رو دنبال ميكنيد تا برسيد به قسمت بعدي كه دستگاه پلاك نمره هاي ماشين هست دستگاه رو روشن كنيد و در حين چرخيدن نمره هاي پلاك ها يك عدد مخفي ديگر رو از روي اين پلاك ها پيدا ميكنيد كه عدد سوم هست دوباره رد پا رو دنبال كنيد تا برسيد به ته كارگاه كه يك ميز كار در اين قسمت قرار گرفته و وقتي نور فرابنفش رو روي اين ميز ميندازيد عدد چهارم رو هم پيدا ميكنيد وبه اين ترتيب كه پيدا كرديد شماره هارو وارد كنيد.
 
دوست عزيز در اين قسمت بايد با استفاده از نور فرابنفش چراغ قوه اعدادايرو كه در قسمت هاي اين كارگاه مخفي شدن رو پيدا كنيد كه چهار عدد بيشتر نيست اولي روي سقف همونجايي هست كه چراغ قوه فرابنفش رو گرفتيد بعد با استفاده از چراغ قوه ردپا رو دنبال كنيد تا برسيد به يه جعبه كوچيك كه بايد به سمت جلو هلش بديد تا دومين عدد مخفي رو پيدا كنيد بعدش رد پا رو دنبال ميكنيد تا برسيد به قسمت بعدي كه دستگاه پلاك نمره هاي ماشين هست دستگاه رو روشن كنيد و در حين چرخيدن نمره هاي پلاك ها يك عدد مخفي ديگر رو از روي اين پلاك ها پيدا ميكنيد كه عدد سوم هست دوباره رد پا رو دنبال كنيد تا برسيد به ته كارگاه كه يك ميز كار در اين قسمت قرار گرفته و وقتي نور فرابنفش رو روي اين ميز ميندازيد عدد چهارم رو هم پيدا ميكنيد وبه اين ترتيب كه پيدا كرديد شماره هارو وارد كنيد.


سپاس ....

الان اونجام که وارد حمام مانند میشه و 4 نمونه خون که با عدد شماره گزاری کردنو برمیداریم .... و از اون در میریم بیرون اون یارو افتاده !!

محیط عوض میشه ....اون اشعه میوفته دنبالمون .... سخته ...چند بار سوختم ....واسه اینجاش چی پیشنهاد میدی ؟؟؟

پس کی تموم میشه این بازی ؟؟؟
:))
 
سپاس ....

الان اونجام که وارد حمام مانند میشه و 4 نمونه خون که با عدد شماره گزاری کردنو برمیداریم .... و از اون در میریم بیرون اون یارو افتاده !!

محیط عوض میشه ....اون اشعه میوفته دنبالمون .... سخته ...چند بار سوختم ....واسه اینجاش چی پیشنهاد میدی ؟؟؟

پس کی تموم میشه این بازی ؟؟؟
:))
بزار ببرتت هر جا دلش خواست به هر جا برد بدون ساحل همون جاست..در اين قسمت سعي كن راهي پيدا كني كه از لحاظ ظاهري با محيط قبلي تفاوت داشته باشه واز چرخيدن بيش از حد در يك محيط تكراري اجتناب كن اينطوري را ه راست رو خواهي يافت يه نيم ساعت چهل دقه اي مونده تموم بشه...:d
 
دوست خوبم، از این به بعد اگر در مورد Downpour پستی ارسال می‌کنید از تگ اسپویلر استفاده کنید، هنوز دوستانی هستند که این نسخه را بازی نکردند.
قربونت علی آقا.. ولی میدونین چیه ... اینقدر گفتن از بازی که توهم زدیم که ما هم این بازی رو انجام دادیم ولی خودمون حالیمون نیست!

سلام
امروز روز مهمی بود. یعنی هنوزم هست اما آخرین دقیقه‌هاشه. امروز تولده.
00020328.gif

امروز سالگرد تاسیس این تاپیک بید:d


78558861981399938135.png

گرچه یه روز گذشته :d ولی منم به نوبه خودم این روز رو تبریک میگم... تو این تاریخ تایپیکی ایجاد شده که مثل داستان و موضوع بازیش یه OW هم داره :|:d...
امیدوارم که تو ending داستانتون ، سرگردان شهر نشین و پایان خوبه نصیبتون بشه
همتون رو به خدا می سپارم:-h
 
سلام
امروز روز مهمی بود. یعنی هنوزم هست اما آخرین دقیقه‌هاشه. امروز تولده.
00020328.gif

امروز سالگرد تاسیس این تاپیک بید:d


78558861981399938135.png

با یه روز تاخیر:تولد،تولد،تولدت مبارک :d....این تاپیک تو یه همچین روزی زده شد؟ یه روز پاییزی،یه روز افسرده؟ :d

امیدوارم که تو ending داستانتون ، سرگردان شهر نشین و پایان خوبه نصیبتون بشه

و وقتی به دنیای خودمون برگشتیم،،، از تجربیاتمون برای بهتر زندگی کردن استفاده کنیم ;)
چکیده ای از پیام های اخلاقیِ این تاپیک :d
 
سلام
امروز روز مهمی بود. یعنی هنوزم هست اما آخرین دقیقه‌هاشه. امروز تولده.
00020328.gif

امروز سالگرد تاسیس این تاپیک بید:d


78558861981399938135.png

ورودتون رو خوش‌آمد میگم:welcome:

اااا...چه خوب...تبریک میگم...من که فکر کنم یک سال نشده که باهاتونم...امیدروارم شاهد سایلنت هیل های اصیلی باشیم که عرضه میشن
 
سلام
از اونجایی که بنده از نیمه تمام رها کردن یه کار خوشم نمیاد، می خوام ادامه‌ی OM شماره اول رو ادامه بدم. برای دوستانی که مایل باشند از ابتدا مطلب رو دنبال کنند لینک‌شون رو قرار میدم.
========================================
================================================ =================================================
1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و 31 و 32 و 33 و34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و Endings و Extras
==========================================
==== =========================================

Silent Hill 1: Original Memories
#26

پلیس مورد علاقه‌مون
emot-cop.gif

13_11_44_27.jpg
شما کجا اینجا کجا!
13_11_44_31.jpg
آره. چجوری رسیدی اینجا سیبل؟
13_11_44_34.jpg
اوه. اون فاضلاب لعنتی. حتی نمی‌خوام بهش فکر کنم.
چه خبر؟

خب آره. ما بریدیمش.
فعلاً که جز ما کسی تو تو خط مقدم جنگ نیست. اشکالی داشته؟
albums3768-picture54266.jpg

خوشحالیم که حالت خوبه سیبل. نگرانت شده‌بودیم.
13_11_44_43.jpg

آروم باش. منظورت اتفاقات تو عتیقه‌فروشیه؟ فقط همین؟
albums3768-picture54267.jpg

آها! این سوال بهتریه! هرچند جوابش خیلی سخته. خود ما برای فهمیدن جوابش صدها صفحه حرف زدیم آخرش... :|
13_11_44_54.jpg
پس قبول کردی این شهر یه چیزیش هست.
13_11_44_57.jpg

به نظر میاد خود هری هم کم‌کم داره به عقل خودش شک می‌کنه.
سوال کردی پس باید خوب گوش کنی سیبل! هرچند به نظرت چرند بیاد.
13_11_45_01.jpg
باید باورش کنی.
albums3768-picture54268.jpg

ما دیوانه نشده‌ایم و این مهملات، تراوشات یک ذهن آشفته یا احمق نیست.
albums3768-picture54269.jpg

اگه ما هم از اول همراه هری نبودیم،‌ حتماً مثل خودش فکر می‌کردیم عقلش رو از دست داده.
13_11_45_14.jpg

اما نه! اینطوری نبود.
13_11_45_18.jpg

موضوع ما نیستیم. کل این شهر...
13_11_45_22.jpg

... مورد هجوم قرار گرفته.
13_11_45_26.jpg
دنیایی تاریک که بر اساس توهماتی ترسناک شکل گرفته.
13_11_45_31.jpg
و آروم آروم داره سایه‌ی سیاه‌ش رو گسترش میده...
13_11_45_36.jpg

... و سعی می‌کنه همه‌چیز رو در تاریکی محو کنه. بخشی عظیم از واقعیت شهر!
13_11_45_40.jpg
یادت میاد؟ همون زنی که تو عتیقه‌فروشی اسمش رو بهت گفتم.
albums3768-picture54270.jpg

باورمون نکردی سیبل. البته درک‌ش سخته.
albums3767-picture54271.jpg
حتی خودمون هم شاید خوب درک‌ش نکرده باشیم.
albums3767-picture54272.jpg

وقتی موضوعی رو خوب درک نکنی، نمی‌تونی توصیف درستی ازش ارائه کنی.
albums3767-picture54273.jpg

نکته‌ی مهمیه.
13_11_46_03.jpg
ما هم چیز بیشتری نمی‌دونیم. هنوز!
13_11_46_06.jpg

اما این نکته، مهم‌تره.
شریل اینجاست!
13_11_46_09.jpg
بله اینجا!
albums3767-picture54274.jpg

در چنگال خالقِ این توهمِ تاریک.
13_11_46_16.jpg

شریل یه جایی تو همین‌ شهر گرفتار شده و به کمک ما احتیاج داره.
13_11_46_20.jpg
جانم!
albums3767-picture54275.jpg

نه سیبل! باورمون نکردی.
13_11_46_28.jpg

این پیشنهاد بی‌شرمانه؟!)x
13_11_46_32.jpg
مشخصه سیبل باورمون نکرد هری! ببین می‌تونی قانع‌ش کنی.
albums3767-picture54276.jpg

اما
جمله‌ی هری هنوز شروع نشده، صدای در، اون و سیبل رو متوجه سمت دیگه‌ای می کنه. یعنی کی‌ متونه باشه؟
albums3767-picture54277.jpg

بر خرمگس معرکه لعنت
albums3767-picture54278.jpg
----------------------------------------------------------------
هری بخشی از ماجرای شهر رو بیان کرد. شاید بخش اصلی رو. الان می‌دونیم شهری بوده که داره توسط دنیای تاریک یک ذهن، بلعیده میشه.
 
آخرین ویرایش:
silent hill 4 original memories
وارد دنیای تاریک ساختمان شدیم...خیلی جو اشفیلدی! خاصی داشت...به این صحنه توجه کنین...(هیچوقت از دیدن لوکیشن های گوشه و کنارهای sh4 سیر نمیشم)
7-024.jpg
این ماشین کیه؟ richard؟
7-025.jpg
اولین ملاقات با gum head ها! موجوداتی با قیافه و صدای میمون با دو سر... باید جدی باهاشون برخورد کرد چون اسیب زیادی میرسونن...
7-026.jpg
راستی...! ما بالای بشت بوم ساختمان خودمون یعنی hotel south ashfield هستیم...واقعا برای من بهترین ساختمان و لوکیشن در سایلنت هیل و کلا گیم و...
وااای...:((
hotelsa.jpg
هی ریچارد...! چه خبرته...؟!! درسته میخوای بمیری ولی دلیل نمیشه اینجوری گردن خودتو بشکنی!:d تصور کنین که از همچین ارتفاعی برت بشین بایین و بعدش فقط بگین اخ! dammet !! و بعد راحت بلند شین!
7-028.jpg
پ ن پ منم ورژن جدید gum head ام:| بگذریم...ریچارد...همسایه روبرویی ابارتمان ما که خونه ش از بنجره اتاق معلومه و تو اتاق 207 زندگی میکنه...همه اونو به اخلاق بد میشناسن...در بچگی والتر هم خیلی با اون بدرفتاری کرده که بزودی جوابشو میگیره!
7-031.jpg
از صحبت های او متوجه میشیم که اون هم مثل ما از طریق اون حفره وارد این دنیا شده...
7-035.jpg
در مورد ساکن قبلی اتاق 302 یعنی جوزف روزنامه نگار میگم که یه روز نابدید شد...
7-041.jpg
مراقب باش...
7-045.jpg
 
درود بر همگان.

با تأخیر بسیار زیاد هفتمین سالگرد تأسیس این تاپیک بزرگ رو به همه دوستان خوبم تبریک می‌گم، امیدوارم این تاپیک سالیان سال با حضور گرم بچه‌ها پابرجا باشه.

خوب یه خبر خوش هم براتون دارم، از امیر تشکر می‌کنم بابت اطلاع رسانی، دست گلش درد نکنه :d:

[h=1]کوجیما: رئیس کونامی مایل است نسخه جدید سایلنت هیل را من بسازم[/h]
Be Happy ;)
 
دست علی جون درد نکنه بابت ترجمه خبر.
اگر کوجیما نویسندگی بازی رو بده دست اُواکو و ساخت آهنگهای بازی رو هم بده دست یامائوکا دیگه باید منتظر یه شاهکار باشیم!
به نظرم مهمترین عنصر توی بازی سایلنت هیل, داستانش هست. متاسفانه بعد از سایلنت هیل 4, داستان بازی خیلی افت کرد و کم عمق شد.
تازه فراموش نکنیم که استاد علاقه زیادی داره که این بازی با موتور Fox ساخته بشه. این یعنی باید منتظر یه گرافیک فوق العاده باشیم.
امیدوارم این بازی دوباره به روزهای اوجش برگرده!!8->
این رئیس کونامی هم بالاخره توی عمرش یه کار مفید انجام داد!:d
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or