بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
نظرات درباره‌ی هری تموم شد؟ اگه آره بریم سراغ بعدی
========================================
================================================ =================================================
1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و 31 و 32 و 33 و 34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و Endings و Extras
==========================================
==== =========================================

Silent Hill 1: Original Memories
#12
تو هم ما رو کشتی با این سوال، هری! یه روزی یکی پیدا میشه که جواب خوبی بهت میده
8_16_56_51.jpg
لیزا مشخصاتی رو که هری از شریل میده برای خودش تکرار می‌کنه.
albums3718-picture53357.jpg
وقتی تمام این مدت بیهوش بودی و نمیتونی نظر بدی، چرا با تکرار مشخصات شریل، وقت ما رو تلف کردی؟ باشه.
8_16_57_13.jpg
خودت رو ناراحت نکن لیزا. انتظارات ما ازت بیجا بوده.
اما
پاسخ به این سوال دیگه انتظار بیجایی نیست!
albums3718-picture53358.jpg

یه جای کارِ لیزا می‌لنگه.
:-o
albums3718-picture53359.jpg

هری هم انگار به همین موضوع پِی‌ برده.
albums3718-picture53360.jpg
در سایلنت هیل با این موضوع کنار میایید که جواب بیشتر سوالات، با سوال داده میشه.
بگذریم.
ما فقط از زیرزمین نام بردیم. آیا حرفی از نام اتاق‌ها زدیم؟
8_16_57_38.jpg
هر چقدر هم که سخت‌گیرانه بوده باشه،‌ عدم آگاهی تو از زیرزمین، پذیرفتنی نیست.
albums3718-picture53361.jpg
OK
سخت نگیر. برات میگیم.
albums3720-picture53362.jpg

هنگامیکه هری قصد توضیح زیرزمین رو داره...
albums3720-picture53363.jpg

صدای آژیر ...
و سردرد و سرگیجه و تاریکی و خاموشی و ...
8_16_57_53.jpg
و لیزا هیچ کمکی نمی‌تونه بکنه.
albums3720-picture53364.jpg

و وقتی بیدار میشیم، لیزا نیست. هیچ‌کس نیست. انگار با ارابه‌ی خدایان از مرز بُعدهای زمانیِ دنیاها عبور کردیم و وارد بُعد دیگه‌ای شدیم.
و در اون لحظه شاید تنها چیزی که به ذهن مون برسه همین سوال هست.
این سوالیه که بارها و بارها پرسیده میشه. و هیچ جوابی هم بهش داده نمیشه.
albums3720-picture53365.jpg

«بازم مدرسه‌ت! دیر شد؟»
8_16_58_12.jpg
کی اینو گفت؟
بازم تو!
8_16_58_21.jpg

باز هم انتظار بیجا!
شاید بهتر باشه سطح انتظارات خودت رو بیاری پایین هری.
albums3720-picture53367.jpg

دالیا دروغ نمیگه. فقط همه‌ی واقعیت رو نمیگه.
8_16_58_35.jpg

8_16_58_40.jpg

تو از کجا می‌دونستی؟ باز هم از Gyromancy استفاده کردی یا اینکه نه، اصلاً خودت ...
8_16_58_47.jpg
آخر داستان متوجه میشی هری.
8_16_58_51.jpg

دیگه حتی به چشم‌هامون هم نمی‌تونیم اعتماد کنیم.
8_16_58_57.jpg
یک کلیسای دیگه؟ روی نقشه که چیزی دیده نمیشد.
8_16_59_01.jpg
کی پشت‌ِ پرده‌ی این ماجراست. فراتر از قدرت دالیا.
8_16_59_08.jpg

اتفاقاً چرا! دیدیم.
8_16_59_15.jpg
اون علامت تو حیاط مدرسه رو یادتون هست؟
albums3720-picture53368.jpg
خب! معنی‌ش چی بود؟
8_16_59_27.jpg

به چی اجازه ندیم کامل بشه؟
8_16_59_31.jpg

و باز هم فقط به ابهامات‌مون اضافه کرد و رفت. و ما موندیم و هری که هر چی بیشتر پیش میریم، بیشتر گیج میشیم.
حداقل الان می‌دونیم کلید خیلی از سوالات‌مون، تو مشت دالیاست.
albums3720-picture53370.jpg

albums3720-picture53369.jpg

خدای من! عتیقه فروشی ...
اینبار هم دالیا بدون تماس فیزیکی، کلید رو به ما داد. اون رو روی میز گذاشت رو رفت و مستقیماً به دست ما نداد. چرا سعی می‌کنه فاصله‌ش رو از هری حفظ کنه؟
مهم نیست. کلید رو بردارید.
8_16_59_50.jpg
----------------------------------------------------------------
شما بودید چکار می‌کردید؟ به کی اعتماد می‌کردید؟
به یک پیرزن به ظاهر دیوانه و نه چندان مثبت که معلومه خیلی چیزا میدونه؟
یا به افرادی به ظاهر عاقل و البته نه چندان منفی که حتی از محل کارشون هم اطلاعات درستی ندارند؟
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: Emperor visari

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
آقای msbazicenter میشه از قسمتهای 2 و 3 هم عکس بزارین:d

شخصیت بعدی کیه ؟ وینسنت ! خوبه ؟!
در پاسخ هر دو باید بگم قدم به قدم.
1- اجازه بده 1 تموم شه
2- بازم اجازه بده 1 تموم شه.:-b
===================================================================
2- Cheryl Mason
cheryl.jpg


مفروضات
نام : شریل میسون ( Cheryl Mason )
سن : 7 سال
جنسيت : زن
شغل : محصل دبستان

شرح حال :
اگرچه او دختر هری است ولی حقیقت این است که این دو نفر قرابت خونی ندارند . علت وجود این دو نفر در کنار هم این است که می خواستند به سایلنت هیل مسافرت کنند.

توضيحات سازنده : ما می خواستیم اورا دولورس ( Dolores ) بنامیم به خاطر اینکه تقابلی بین نام او و کاراکتر هری وجود داشته باشد اما پدید آمدن این نام با مخالفت های شدیدی روبرو شد و از داستان حذف گردید . نام شریل برگرفته از نام شریل لی ( Sheryl Lee ) است البته هیچ دلیل خاصی برای انتخاب این نام وجود ندارد .
====================================================================
دوست عزیزمون، علی‌جان (Black Tear) ایشون رو جز فرشتگان بیگناه می‌دونند. به شخصه شریل رو خیلی دوست دارم چه شخصیت بازی چه کلی. نگاه معصوم و شرنوشت شومی داره. موهای قهوه‌ای،‌چشمان قهوه‌ای و خیلی ساکت.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
متوجه نشدم چرا دولوروس رو انتخاب نکردن ؟! این که قشنگتره ؟!
اتفاقاً به نظر من اسم شریل زیباتره ضمن اینکه تلفظ اسم هری و شریل پشت سرم هم احساس خوبی رو تداعی می کنه. مثل یه موج سینوسی ملایم.
اما سوال من درباره شریل اینه که آیا اون موجودی واقعی بود؟ یا هری 7 سال از یک توهم نگهداری کرد؟ آیا اون همزاد آلسا بود؟ یا اون دو نفر 2قلو بودن؟ آیا شریل تجسمی از روشنایی‌های باقیمونده در درون آلسا بود که از ترس نابودیش،‌آلسا اون رو به بیرون از خودش و دور از شهر پرتاب کرد؟
تا جایی که یادم میاد نه توی LM نه توی نوشته امیر و اشکان هیچ سندی قطعی یافت نمی‌شود که به بتوان به پشتوانه آن به طور قطع یکی از ادعاهای بالای رو اثبات یا نفی کرد. ما توی بازی هم هیچگاه با شریل روبرو نمیشیم(سکانس پایانی بازی رو به یاد بیارید). بلکه شبهی از اون دیده میشه که اون هم توی رویای ابتدایی هری بود و توی شروع‌های مجدد بازی این مرحله وجود نداره. یکبار از طریق تلفن و یکبار هم از طریق تصویر کوتاه ویدیویی.
حتی (اگه اشتباه نکنم) وقتی هری توی رستوران به هوش میاد،‌سیبل کاملاً خونسرده و هیچ سراغی از دختری که همراه هری بود نمی‌گیره بلکه هری از اون درباره شریل می‌پرسه. در حالیکه به طور منطقی سیبل باید شریل رو کنار هری توی ماشین وقتی ازشون جلو می‌زد دیده باشه.
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
سلام

اتفاقاً به نظر من اسم شریل زیباتره ضمن اینکه تلفظ اسم هری و شریل پشت سرم هم احساس خوبی رو تداعی می کنه. مثل یه موج سینوسی ملایم.
اما سوال من درباره شریل اینه که آیا اون موجودی واقعی بود؟ یا هری 7 سال از یک توهم نگهداری کرد؟ آیا اون همزاد آلسا بود؟ یا اون دو نفر 2قلو بودن؟ آیا شریل تجسمی از روشنایی‌های باقیمونده در درون آلسا بود که از ترس نابودیش،‌آلسا اون رو به بیرون از خودش و دور از شهر پرتاب کرد؟
تا جایی که یادم میاد نه توی LM نه توی نوشته امیر و اشکان هیچ سندی قطعی یافت نمی‌شود که به بتوان به پشتوانه آن به طور قطع یکی از ادعاهای بالای رو اثبات یا نفی کرد. ما توی بازی هم هیچگاه با شریل روبرو نمیشیم(سکانس پایانی بازی رو به یاد بیارید). بلکه شبهی از اون دیده میشه که اون هم توی رویای ابتدایی هری بود و توی شروع‌های مجدد بازی این مرحله وجود نداره. یکبار از طریق تلفن و یکبار هم از طریق تصویر کوتاه ویدیویی.
حتی (اگه اشتباه نکنم) وقتی هری توی رستوران به هوش میاد،‌سیبل کاملاً خونسرده و هیچ سراغی از دختری که همراه هری بود نمی‌گیره بلکه هری از اون درباره شریل می‌پرسه. در حالیکه به طور منطقی سیبل باید شریل رو کنار هری توی ماشین وقتی ازشون جلو می‌زد دیده باشه.
دِرِه دِرِن! دِن! دِن! دِن! b-)
به! به! سلام به همه! از بچه هایه تاپیک بغلی هستیما (الان شنیدم گفتید: پُر روا!!!) خب خوبید همگی؟! چه میکنید با عذاب وجدانه مجازاته جیمزه بیگناهه من؟! :D
میبینم که دایره طلایی تون بیکاره :D، تازه وارد نیومده؟! :D برم یه چند نفر رو پیدا کنم؟! :D
خب ما هم اوومدیم (الان همه دارن موهاشون رو تک تک میکنن، مگه نه؟! :D)
نبینم که تاپیکتون خواب باشه... ما هم فعلاً بازیمون بدید، قول میدم بچه خوبی باشم
در جواب به دوسته خوبم
اول ما به شما یه سلام ویژه عرض کنیم و با کسب اجازه و اگه جسارت نباشه...
صحبت شما درست ولی آیا دالیا هم تو توهم بود؟! وقتی جیمز سراغه شریل رو از ایشون میگیره، ایشون هم خیلی ریلکس ج میده! درباره خوده صحبتتون هم ما که نمیدونیم هری از چه مدتی تو رستورانه؟! یا سیبل از کی اوومده تو رستوران؟! سؤاله آخرتون هم اینجوری ج میدم که در اصل قسمته روشن و پاک روحه السا به شریل منتقل شد یا حالا تبدیل شد (که خوده این جایه بحث داره) و به طوره کل من فکر نمی کنم هری توهم زده باشه، به هر حال اون چیزی که از LM معلومه یه مقدار هم همسره هری نقش تو بزرگ کردنه شریل داشته دیگه یا الان من دارم توهم میزنم؟! :D :-/
اصلاً خرابه این موجه سینوسیه ملایمی که ازش صحبت کردی شدم ;)
در ضمن مثله اینکه صحبته هری بوده! آره؟! خب هر وقت اسمه این بشر میاد من اول از همه یاده این میوفتم:
6xd28cgytd29afo0sssi.jpg

میدونم همتون داغون شدید وقتی این صحنه رو دیدید :|
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
ما که نمیدونیم هری از چه مدتی تو رستورانه؟! یا سیبل از کی اوومده تو رستوران؟!
در این باره این تئوری مطرح شده و من هم قبلوش دارم. حداقل قابل قبول ترین تئوری می‌تونه باشه.
* تقریبا می توان گفت Harry در طول بازی نمی میرد! اگر دقت کنید متوجه می شوید در ابتدای بازی بعد از آنکه Harry دخترش را تعقیب می کند، مورد هجوم هیولایی قرار می گیرد و بی جان بر روی زمین می افتد. صدایی که از اون بلند می شود دقیقا همان صدایی می باشد که در طول بازی در اثر مرگ Harry شنیده می شود. در حقیقت Harry در آن رویا کشته می شود ولی به یکباره بر روی صندلی رستوران از خواب می پرد. ولی او خود را چگونه به اینجا رسانده؟ حتما موتور رها شده Cybil را به خاطر دارید. احتمالا او تحت تاثیر خیالات خود قرار گرفته و تصور کرده که در جاده شکاف عمیقی وجود دارد. بنابراین تصمیم گرفته با پای پیاده آن را دور بزند تا به مسیرش ادامه دهد. زمانی که صدای تصادف Harry را می شنود مجددا با عجله خود را به جاده می رساند و Harry را بی هوش در ماشین واژگون شده مشاهده می کند. او Harry را به رستوران مذکور منتقل می کند و بر روی صندلی قرار می دهد. از این حادثه می توان این طور استنباط کرد که بسیاری از اتفاقات بازی در رویای Harry جریان داشته. مورد معتبر دیگر پایان -Bad بازی می باشد. در این صحنه می بینیم که Harry بی جان روی صندلی ماشین افتاده است. این موضوع نشان می دهد که کل ماجراها تنها رویا بوده! البته این تئوری در تمامی شماره ها صحت ندارد بنابراین، در مورد صحت آن پافشاری نخواهم کرد.
 

devil girl

کاربر سایت
Jun 11, 2008
2,703
نام
4tous4
من هم موافقم یعنی هری دیوونه بوده!!! یعنی یه روانی بوده !!! یعنی قرص می خورده !!!
من که قبول ندارم ! البته هر چیز تو سایلنت هیل ممکنه

پدر آرتاس با این عکسی که گذاشتی داغونم کردی !!! :( خدا می دونه چقدر ناراحت شدم وقتی این صحنه رو دیدم (اصلا صبر کن ببینم مگه من هدر نبودم ... آه خدا Daddy :(()
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
من هم موافقم یعنی هری دیوونه بوده!!! یعنی یه روانی بوده !!! یعنی قرص می خورده !!!
مگه توهم فقط با قرص یا به علت روانی بودن ایجاد میشه؟
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
سلام

در این باره این تئوری مطرح شده و من هم قبلوش دارم. حداقل قابل قبول ترین تئوری می‌تونه باشه.
من عادت دارم از آخر برم!!! :D
پایانه Bad- که پایانه رسمی نیست!!! ملاک باید پایانه رسمی باشه!!! در ضمن ما تو 3هم هری جون رو میبینیم دیگه؟! اوکی؟!
و درباره داستانه سیبیل هم، بازم اون حد فاصل که سیبیل از اونجایی که هست برگرده و جیمز رو پیدا کنه، مدتش مسلماً اونقدر بوده که شریل بتونه از ماشین پیاده شه و یه گشت و گذاری تو سایلنت هیل بزنه :D و سیبیل هم نبینش
البته شایدا :-/
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
من هم موافقم یعنی هری دیوونه بوده!!! یعنی یه روانی بوده !!! یعنی قرص می خورده !!!
من که قبول ندارم ! البته هر چیز تو سایلنت هیل ممکنه

پدر آرتاس با این عکسی که گذاشتی داغونم کردی !!! :( خدا می دونه چقدر ناراحت شدم وقتی این صحنه رو دیدم (اصلا صبر کن ببینم مگه من هدر نبودم ... آه خدا Daddy :(()
بابا پس نکنه اون هری که ما تو سایلنت هیل 3 دیدیمش (2باره یادم انداختیا!!!) هیثر توهم زده بوده؟! :D
هه! تو نمیدونی من بار اولی که این صحنه رو دیدم تو چه شرایطی بودم!!!

---------- نوشته در 08:57 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:56 PM ارسال شده بود ----------

خب آدمه عاقل و نورمال که توهم نمی زنه !! می زنه ؟!
تا حالا مریضی به اسمه پارانوید به گوش ت خورده فرزندم! علتش هم قرص و دارو ... از این چیزا نیست، و کاملاً طرف به چشت یه آدمه عادی میاد
منم یکم دارما، منتها نوعه خفیفشه! :D
 
آخرین ویرایش:

Heart Broken

کاربر سایت
Feb 22, 2011
2,418
نام
Ali
سلام
اما سوال من درباره شریل اینه که آیا اون موجودی واقعی بود؟ یا هری 7 سال از یک توهم نگهداری کرد؟ آیا اون همزاد آلسا بود؟ یا اون دو نفر 2قلو بودن؟ آیا شریل تجسمی از روشنایی‌های باقیمونده در درون آلسا بود که از ترس نابودیش،‌آلسا اون رو به بیرون از خودش و دور از شهر پرتاب کرد؟
تا جایی که یادم میاد نه توی LM نه توی نوشته امیر و اشکان هیچ سندی قطعی یافت نمی‌شود که به بتوان به پشتوانه آن به طور قطع یکی از ادعاهای بالای رو اثبات یا نفی کرد. ما توی بازی هم هیچگاه با شریل روبرو نمیشیم(سکانس پایانی بازی رو به یاد بیارید). بلکه شبهی از اون دیده میشه که اون هم توی رویای ابتدایی هری بود و توی شروع‌های مجدد بازی این مرحله وجود نداره. یکبار از طریق تلفن و یکبار هم از طریق تصویر کوتاه ویدیویی.
حتی (اگه اشتباه نکنم) وقتی هری توی رستوران به هوش میاد،‌سیبل کاملاً خونسرده و هیچ سراغی از دختری که همراه هری بود نمی‌گیره بلکه هری از اون درباره شریل می‌پرسه. در حالیکه به طور منطقی سیبل باید شریل رو کنار هری توی ماشین وقتی ازشون جلو می‌زد دیده باشه.
خوب معلومه شریل موجود واقعی بود، و وجود حقیقی داشت، چون اگر نبود پس هری و همسرش تو این هفت سال در کنار یک موجود مجازی بودند؟ اگر شریل وجود نداشت برای چی پای هری به سایلنت هیل باز شد و این اتفاقات براش افتاد؟ اگر شریل وجود حقیقی نداشت پس اصلاً فسلسفه وجود نسخه اول چی بود؟! پس در این صورت واقعاً فلسفه وجود هری در سایلنت هیل رو چه جوری میشه توجیح کرد؟درسته که برداشت‌های مختلفی از داستان و هویت اشخاص داستان میشه انجام داد(به دلیل مبهم بودن) ولی وجود عناصر اصلی در داستان رو نمیشه انکار کرد! پس این همه قصه‌ای که برای ما روایت میشه سر وجود یک موجود موهومی هست؟خوب اگر اینجوری باشه میشه وجود خود سبیل رو زیر سؤال برد، اصلاً وجود حقیقی داشته؟ در ضمن دنباله این مسایل رو در این سری نگیرید، چون بالاخره بسیاری از ابهامات در این سری به وجود میاد.در شماره‌های مختلف میبینیم که کاراکترها در برخورد با هم سؤالات بدیهی رو نمیپرسند: آیا شما هم این موجودات رو میبینید؟ واقعاً چه چیزی باعث شده که شهر اینجوری به نظر میرسه؟ پس چرا کسی داخل شهر وجود نداره؟ و ... این سؤالات رو شخصیت‌ها از خودشون میپرسند ولی به طرز عجیبی این سؤالات مهم رو از کاراکترهایی که در مسیرشون با اون‌ها برخورد می‌کنند نمیپرسند! ببینید من خودم میدونم که دید هر کسی نسبت به شهر تفاوت داره ولی خوب این موضوع رو که شخصیت اصلی بازی نمیدونه پس چرا این سؤالات رو از دیگران نمیپرسه! امیدوارم منظورم رو فهمیده باشید.
در کل روایت داستان و تلاش شخصیت‌های بازی در رسیدن به هدفشون( چه هری و چه دالیا) نمیتونه بر سر وجود یک شخصیت غیر واقعی و موهومی باشه.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر