بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
واقعا از این تحلیل خوشم اومد.یعنی با ربط ترینشون بود.ایول برو دمت گرم.
خب این نظریه مال من نیست و من فقط قبولش دارم. در اصل من از ایشون نقل قول کردم
کاری از یک علاف ! ناشناس ! داستان خور ! باحال ! و Silent Hill و MGS باز : محمد مهدی حاجی اسمعیلی

43.جنگ با دو تا Pyramid Head || Maria بصورت سروته بالای یم سکر بسته شده...دو تا PH (دو تا قتل از سمت جیمز برابر با دو تا Pyramid Head از طرف Silent Hill هست) دارن به جیمز نگاه میکنن طوری که انگار منتظرش بودند...
راستی ! برای چی دو تا PH داریم ؟!
این بعهده خودتونه ولی بسیاری از مردم عقیده دارند که دومی برای مجازات جیمز به خاطر کشتن Eddie در نظر گرفته شده بود(مثل من), بعضیها میگن که فقط برای این دو تا شدن تا بازی یه خورده توپ تر بشه و بعضیها هم میگن بخاطر اینه که نشون بده درجه گناهکاری جیمز بعد از دین فیلم ویدئویی بسیار بالاتر رفته , به این معنی که اون مستحق عذاب بیشتره....
خب ! جیمز دو تا هیولا رو میکشه چونکه دیگه نیازی بهشون نداره...جیمز دیگه حقیقت رو فهمیده...بعد از شکست دادن PH ها جیمز دو تا تخم مرغ دریافت میکنه :
*اولی به رنگ سرخ = تر و تازه = کشتن Eddie
*دومی به رنگ زنگ آهن = قدیمی = کشتن Mary
حالا :
نقش Pyramid Head ها در داستان پایان میابد...
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
خب این نظریه مال من نیست و من فقط قبولش دارم. در اصل من از ایشون نقل قول کردم
برو تو هم...............؟
حالا ولش کن بابا از کی نقل کردی مهم نیست مهم اینه که ما اینو از تو میبینیم;)
میگم بچه ها بیاین یه کوچولو در مورد داگلاس حرف بزنیم!!!
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
سلام
خب این دشمن یه مانکنه. چه توقعی ازش داری برادر. مثل رمبو حمله کنه؟:d اصل وجودی مانکن،‌جلوه و نمایش هستش.
البته هر بار که با این موجودات روبرو میشدم احساس می‌کردم می‌خوان یه چیزی بهم بگن اما چون نمی‌تونستن یا من زبانشون رو نمی‌فهمیدم عصبانی میشدن و میزدن تو سرم.
درست مثل جیمز که مری رو درک نکرد.
================================================================
همین جا میشه یه فلش بک زد به بحث خودمون درباره‌ی ضد الهی بودن این بازی‌ها.
اصلاً تو متکب اومانیسم گناه معنا نداره. هر جوری اومانیسم رو تعریف کنی نمی‌تونی گناه رو توش جا بدی. پس اینکه انسان به جایی فراخونده بشه که گناهانش جلوش تجسم پیدا کنن بر پایه‌ی اعتقادی اومانیستی نمیتونه باشه. تمام عذابی که تو جهنم و برزخ عنوان میشه تجسم اعمال انسان هستش و این آموزه‌ی ادیان الهیه.
سلام بر متاترون تاپیک :D
نمیدونم چرا حال میکنم که فقط با خودت بحث کنم :D
درباره طراحی به جانه خودم به جانه جیمزم که میخوام دنیاش نباشه، من با فلسفه دشمنا مشکلی ندارم؛ منتها من سؤالم اینه که نمیشد یه کم بهشون بیشتر میپرداختند؟! لااقل جوری نباشه که مثله پارادوکسی واسه جو بازی میترسه، اصلاً راستش رو بخواین ترجیح میدم هیچ چیزی به اسم Enemy تو سایلنت هیل نباشه، و همون حس خلاء و سکوت و تنهایی و فقط وجود شخص شخیصه پیرامید هد و بس... (انصافاً اینجوری تصورش کنید! بنظر مریض تر و بهتر نمیاد؟!)
======================
و اما اومانیسم!!!! پ فکر کردید من از سر بیکاری انقدر از جیمز طرفداری کردم و میکنم؟! نخیر!!! چون دلیلش همینه! و واسه همین میگم جیمز بیگناهه و سایلنت هیل هم غلط کرد که فرا خوندش :D و درنهایت هم که جیمز خودش خودش رو میکشه...
در ضمن من هدف نهایی بازی رو کار دارم، در نهایت کدوم کارکتر چیره میشه به بازی؟! همونی که سایلنت هیل فراخوندش تا یه بلایی سرش در بیاره، که در نهایت هم عاجز میمونه از این کار و این خود دلیلی بر اومانیسم است! و اینکه گناهی وجود نداره که قرار باشه بخاطرش مجازات شید... ;)
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
نه خیر استاد من اعتراض دارم!!!
جیمز زده یه نفرو کشته و این خودش بالاترین گناهه!!! یعنی چی که جیمز بیگناهه؟
اصلا من این درسو حذف میکنم به نشونه اعتراض!!!:d
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
نه خیر استاد من اعتراض دارم!!!
جیمز زده یه نفرو کشته و این خودش بالاترین گناهه!!! یعنی چی که جیمز بیگناهه؟
اصلا من این درسو حذف میکنم به نشونه اعتراض!!!:d
جناب لیزاندرا هاوانا لوییس فردریکو اشمولنختوویچ کفسکی :D شما 10-12 صفحه قبلتر رو بخونی میبینی که چه بحث خوبی بین من و باقی اعضا در رابطه با همین قضیه در گرفت؛ و خیلی هم جالب بود، منتها دوستان گفتند که ادامه ندیدم و ما هم سر تعظیم فرود آوردیم
حالا صبر کن؛ فکر کنم اینطور که دوست عزیزم msbazicenter داره پیش میره، فکر کنم مجبور بشم بزرگترین ایرادی که همیشه به سایلنت هیل میگیرم رو بیان کنم؛ اون موقع فکر کنم کلاً از بی سی Kick بشم :D =))
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
جناب لیزاندرا هاوانا لوییس فردریکو اشمولنختوویچ کفسکی :D شما 10-12 صفحه قبلتر رو بخونی میبینی که چه بحث خوبی بین من و باقی اعضا در رابطه با همین قضیه در گرفت؛ و خیلی هم جالب بود، منتها دوستان گفتند که ادامه ندیدم و ما هم سر تعظیم فرود آوردیم
حالا صبر کن؛ فکر کنم اینطور که دوست عزیزم msbazicenter داره پیش میره، فکر کنم مجبور بشم بزرگترین ایرادی که همیشه به سایلنت هیل میگیرم رو بیان کنم؛ اون موقع فکر کنم کلاً از بی سی Kick بشم :D =))
منظورت همون جنگ بزرگه ست؟ اره بابا تو اون جنگ بودم ولی دخالت نمیکردم.الان که سر و صداها خوابیده گفتیم بیام نظز بدیم!!!
ولی بگو استاد منم یه کاری میکنم که kicked ... بشم و همرات میام!!!
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
تازه دارم به پست بودن وجود جیمز پی می برم :|
و واسه همین میگم جیمز بیگناهه و سایلنت هیل هم غلط کرد که فرا خوندش :D و درنهایت هم که جیمز خودش خودش رو میکشه...
=================================================================================================
می‌خوام دوباره برگردم سر بحث شخصیت‌ها!
 
  • Like
Reactions: Quantic Dream

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
می‌خوام دوباره برگردم سر بحث شخصیت‌ها!
اره برگردیم،من این دفعه اصاب مصاب ندارم و میخوام باهاتون بحث کنم!!!)x
یکی یکی بیایین جلو!!!
yahoo_14.gif

اولم از همین یارو جیمز شروع میکنیم!!!
yahoo_14.gif

کاریم به اومانیسم و تروریسم و راشیتیسم هم ندارم!!!
yahoo_14.gif
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: msbazicenter

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
نمی‌خوام از متن مخفی استفاده کنم. پس هر کی این مطلب رو می‌خونه باید بدونه ممکن بعضی جاها قلقلکش بیاد.
:d;):>
دالیا!
شخصیتی که به هیچ وجه علاقه‌ای بهش ندارم اما به واقع بهش احترام میذارم. کسی که نبوغ و زندگیش رو به پای عقیده‌ش گذاشت و به نوعی تو فرقه شهید به حساب میاد. این شخص جونش رو در راه عقیده‌ش داد. کدوم یکی از ما حاضریم این کار رو بکنیم. اون تو عقیده (به نظر ما باطل) خودش خیلی راسخ‌تر از ما تو عقیده (به نظر حق) خودمون بود.
امیر عزیز تو تحلیل خودش دالیا رو این طور معرفی می‌کنه
Dahlia Gillespie: او در راس فرقه قرار دارد. پیروان این فرقه اغلب فرشتگان نزول کرده را می پرستند. Dahila برای رسیدن به اهدافش نیاز به قدرت شیطانی Samael داشت. بدین منظور از 2 دختر بچه استفاده می کند. او ابتدا Alessa را به وجود می آورد. جسم Alessa به تنهایی قادر به نگه داری نیروی Samael نبود. بعد از اینکه از Alessa نهایت بهره را برد، به این فکر می افتد تا از کودکی دیگر بهره ببرد. در طول داستان او قصد دارد تا Alessa را به چنگ آورد که سرآخر با سوءاستفاده کردن از Harry و Metatron به هدفش می رسد. او حقیقتا بازیگر خوبی است و در عین واحد می تواند نقش شیطان یا فرشته را بازی کند. حتی با وجود مرگش، جهنمی که خلق کرده باقی می ماند. او با استفاده از سود حاصل از فروش White Claudia خرج و مخارج فرقه را تامین می کند. به هرحال او نقش " دشمن " را در نسخه اول ایفا می کند و مسبب و شروع کننده تمامی اتفاقات عجیب شهر می باشد. او با استفاده از دروغ گویی و جوسازی موفق می شود Cheryl را به چنگ آورد. Dahila خود را مادر مهربان او جا می زند. سپس با استفاده از این روش Harry را مجاب می کند تا هرچه سریعتر Alessa را پیدا کند. همچنین بعد از به چنگ آوردن Alessa، بخش تاریک و تیره SH را تحت کنترل خود در می آورد.
خب این نوشته فقط دالیا رو از لحاظ شخصیتی معرفی میکنه و از گذشته اون چیزی نمیگه. گذشته دالیا خیلی مبهم و نامشخصه. حتی تو LM هم. البته تو SH:SM (من این بازی رو هنوز بازی نکردم) توی یه صحنه اون رو با سر و وضعی شبیه ماریا مشاهده می‌کنیم. (دوستان که بازی رو انجام دادن ما رو هم روشن بفرمایند). SH:SM نمی‌تونه ملاک درستی باشه اما نظریه من با دیدن این صحنه قوت گرفت.
می‌دونیم که دالیا بنیانگزار فرقه نیست و فرقه قدمتی به مراتب بیشتر داره. به نظر من دالیا از کودکانی بوده که در یتیم خانه Hope House بزرگ شده و تعالیم فرقه رو همون جا یاد گرفته. اتفاقاتی که برای والتر افتاد میتونه برای دالیا هم رخ داده باشه. حتی ممکنه مورد تجاوز قرار گرفته باشه. سختی‌های همون جا باعث شد که دالیا زندگیش رو وقف تولد خدا و خلق بهشت کرد. تو همون جاست که با افرادی مثل لئونارد ولف آشنا میشه. به چهره اون با دقت نگاه کنید،‌ به احتمال زیاد وی در جوانی چهره‌ای زیبا و جذاب داشته. دالیا نام گلی زیباست (همون گل کوکب خودمون). تصویر زیر گل کوکب سفید یا White Dahlia هستش.

در مورد والدین او واقعاً نمیشه نظر داد و البته مهم هم نیست. اما اینکه اون مادر واقعی آلسا هست یا نه، می‌تونه مهم باشه.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: ASYLUM MANAGER

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
سلام
دالیا!
شخصیتی که به هیچ وجه علاقه‌ای بهش ندارم اما به واقع بهش احترام میذارم. کسی که نبوغ و زندگیش رو به پای عقیده‌ش گذاشت و به نوعی تو فرقه شهید به حساب میاد. این شخص جونش رو در راه عقیده‌ش داد. کدوم یکی از ما حاضریم این کار رو بکنیم. اون تو عقیده (به نظر ما باطل) خودش خیلی راسخ‌تر از ما تو عقیده (به نظر حق) خودمون بود.
سلام بر تو ای مجاهد سایلنت هیل :D
ببین من سرم درد میکنه واسه بحث دیگه! پس ببخش که درباره موضوع اصلی زیاد صحبت نمیکنم :D
درمورد قسمت آبی: بله، همونجور که شما گفتید ایشون تا پایه جونش واسه اعتقادش خیلی کورکورانه رفت! فلش بک میزنم به بحث خودمون:D => خب ولی اینم نباید که فراموش کرد که ایشون دارای نقش منفی تو بازی بودن... و یکی از اهداف بازی رو مسلماً از همین نقش منفی دادن به همچین کارکتری میشه فهمید! و اون تعصب پیش از حد بر اعتقاده (آیین یهود) که باعث خشک شدن فکر میشه و حتی منجر به مرگی بی نتیجه :D

درباره سؤال آخرت هم؛ خب واسه اینکه تیکه هایه پازل با هم جور در بیان باید دالیا رو مادر السا خطاب کنیم؛ حداقل خوده السا هم اینو قبول داشت و اونو مادر خطاب میکرد و دوسش هم داشت با همه بدیاش...
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
========================================
================================================ =================================================
1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و 31 و 32 و 33 و 34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و Endings و Extras
==========================================
==== =========================================

Silent Hill 1: Original Memories
#14

بله!
خیابان Bachman جزء سرنخ‌هامون هست، اما بعد از این حفره‌ی مغازه‌ی عتیق‌فروشی!
albums3723-picture53424.jpg
سوال داره سیبل‌جان؟! یه حفره‌ رو دیوار که توسط کمد مخفی کرده بودندش.
albums3723-picture53421.jpg

ما هم همین پیش پای شما پیداش کردیم.
albums3723-picture53422.jpg

حتماً چیزی پشتش هست. وگرنه چرا مخفی بود؟
9_16_06_32.jpg

ما هم همین قصد رو داشتیم سیبل.
albums3723-picture53425.jpg

اما ...
albums3724-picture53448.jpg
... یه موضوعی هست. حرف هری منطقیه.
منظور ما هم از «ما»، ما و هری بود.
9_16_06_39.jpg

گفتن خانم‌ها مقدم هستند. نگفتن پلیس‌ها که!
albums3724-picture53449.jpg

حرف مرد یکیه! وانگهی ما که نمی‌دونیم اونطرف چه خبره.
albums3724-picture53450.jpg
OK‌ سیبل! فکر خوبیه. خوشم میاد با مسائل منطقی برخورد می‌کنی.
albums3724-picture53451.jpg

اونی که تو این دنیای جهنمی نگران ما بود، هنوزم به فکر ما هست.
albums3724-picture53452.jpg

حتماً سیبل.
هری که فعلاً فکرش انقدر مشغوله که تشکر کردن رو هم یادش رفته. ما به جای اون ازش تشکر می‌کنیم.
albums3724-picture53453.jpg

به محض اینکه هری می‌خواد قدم به درون حفره بگذاره، انگار چیزی یادش میاد.
albums3724-picture53454.jpg

در مورد چی؟ چرا حرفت رو خوردی؟
9_16_07_12.jpg

هری درباره Otherworld از سیبل می‌پرسه. خب حق داشت تردید داشته باشه.
پرسیدن در مورد OW‌ از سیبل جرات می‌خواد. خوبه متهم به مصرف دارو نشی هری!
9_16_07_16.jpg
و باز هم شنیدن یک سوال تکراری در پاسخ به سوالات سایلنت هیلی!
9_16_07_23.jpg

اصلاً مگه تو سایلنت هیل میشه نسبت به چیزی مطمئن بود هری!
9_16_07_26.jpg
شاید مشکل این باشه که به احساست اعتماد نمیکنی.شاید قطب‌نمای احساست داره مسیر درست رو نشون میده.
شاید OW همون پوچیِ ذهنت باشه.

9_16_07_30.jpg
هری OW رو اینطوری توصیف می‌کنه؛
فرو رفتن همه‌چیز در تاریکی و به گوش رسیدن صدای آژیر از دوردست‌...
9_16_07_34.jpg
... ملاقات با لیزا ...
albums3724-picture53455.jpg
... انگار که اوناست ولی نه واقعاً ...
albums3724-picture53456.jpg
... و همه چیز محو و تاره. مثل یه جور توهم.
albums3724-picture53457.jpg
اما به نظر میرسه که سیبل اون رو تجربه نکرده.
9_16_09_30.jpg

خود هری هم امیدی به دریافت جواب قانع‌کننده نداشته.
مِن‌مِن کردنش موقع پرسیدن این سوال هم حتماً به همین دلیل بوده.
albums3722-picture53462.jpg

خوبه که اینها رو نتیجه‌ی خستگی هری میدونی سیبل نه مصرف دارو!
albums3722-picture53463.jpg

این حرف رو جلوی سیبل میگی هری،‌ وگرنه هم تو هم ما میدونیم تمام این چیزهایی که با هم تجربه کردیم حاصل خستگی نبوده.
albums3722-picture53464.jpg

هری این رو میگه و قدم به درون حفره می‌گذاره.
چه چیز وحشتناکی در آنسوی حفره، منتظر ماست؟
albums3722-picture53465.jpg

اینجا دیگه کجاست؟

10_16_10_14.jpg
به نظر میاد هری روبروی یه محراب ایستاده
10_16_10_33.jpg
شک نکن هری! حتماً که لازم نیست یه «عبادتگاه» چندهزارمتر وسعت داشته باشه.
ما آدم‌ها کِی می‌خوایم بفهمیم اهمیت یک مکان به وسعت اون ربطی نداره.
10_16_10_33.jpg

تو بزن، تبر بزن. آخرین ضربه رو محکمتر بزن.
10_16_10_47.jpg
خب چیزی جز این تبر عایدمون نشد. بریم بیرون.
اما صبر کن. این صدای چی بود؟
albums3722-picture53473.jpg

و باز هم آتش...
جام زیر تصویر خودبخود شعله‌ور شد.
10_16_11_42.jpg
از سوی دیگه، غیبت طولانی ‌مدت هری، سیبل رو نگران کرده.
10_16_11_50.jpg

عدم پاسخگویی هری به نداهای سیبل، نگرانی اون رو تشدید میکنه.
albums3722-picture53474.jpg

ناگزیر، در جستجوی هری،
وارد حفره میشه
albums3722-picture53475.jpg

اگه یادتون باشه تو قسمت 11 یه سوال مطرح کردم

دقت کنید: اکثر آدم‌هایی رو که ملاقات می‌کنیم از دیدن یه انسان زنده و سالم خوشحال می‌شن.
.
.
یعنی لیزا خبر نداره دکتر کافمن زنده‌ست؟ اون رو تو بیمارستان ندیده؟ ما هر دوی اونها رو تو Examination Room در طبقه‌ی اول ملاقات می‌کنیم. با این تفاوت که این ملاقات‌ها در 2 بُعد متفاوت انجام میشن. کافمن در حالت معمولی و لیزا در Other World. البته شکل و شمایل اتاق بیشتر به حالت تاریک شهر شبیه هست تا OW.
آیا شخصیت‌های ساکن در شهر در اون بعد از شهر زندانی شد‌ه‌اند به طوری که با تغییر دنیا،‌نمی‌توانند از این مرز عبور کنند؟
این تصاویر دلیل اصلی من برای این سوال و شاید جوابش هستند.
سیبل، در آنسوی حفره، با فضایی خالی مواجه میشه.

10_16_12_06.jpg
نه اثری از هری هست نه از آتش. حتی تبری که ما برش داشتیم روی دیوار سر جای خودشه.
albums3722-picture53476.jpg
اینکه هری الان کجاست به کنار اما شاید زمانش رسیده باشه که سبیل تو عقایدش نسبت به مسایل ماورایی تجدید نظر بکنه.
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
سلام بر تو ای مجاهد سایلنت هیل :D
سلام بر تو عزیزم:d
ببین من سرم درد میکنه واسه بحث دیگه!
خودت هم میدونی که سردرد من ازت بیشتره.:d
درمورد قسمت آبی: بله، همونجور که شما گفتید ایشون تا پایه جونش واسه اعتقادش خیلی کورکورانه رفت! فلش بک میزنم به بحث خودمون:D => خب ولی اینم نباید که فراموش کرد که ایشون دارای نقش منفی تو بازی بودن... و یکی از اهداف بازی رو مسلماً از همین نقش منفی دادن به همچین کارکتری میشه فهمید! و اون تعصب پیش از حد بر اعتقاده (آیین یهود) که باعث خشک شدن فکر میشه و حتی منجر به مرگی بی نتیجه :D
در مورد قسمت آبی: ببین دالیا کورکورانه پیش نرفت. اتفاقاً خیلی هم درست پیش رفت. راهش غلط بود اما دالیا تو راه غلط، درست پیش رفت.
در مورد قسمت قرمز: به نظرت وجه شباهت آیین فرقه Order با آیین یهود چیه؟
در مورد قسمت ارغوانی: مرگ دالیا بی نتیجه موند اما اون کارش رو درست انجام داد. که البته اگه هری سر نمی‌رسید شاید بی نتیجه نمی‌موند.
نظرت درباره رنگ بندی که استفاده کردم چیه؟:d
درباره سؤال آخرت هم؛ خب واسه اینکه تیکه هایه پازل با هم جور در بیان باید دالیا رو مادر السا خطاب کنیم؛ حداقل خوده السا هم اینو قبول داشت و اونو مادر خطاب میکرد و دوسش هم داشت با همه بدیاش...
خب اینجا یه سوال هست. دالیا از کجا فهمید که دختر اون شرایط مادر خدا بودن رو داره؟
==================================================================
همین‌جا یه مطلب رو هم بگم. چرا اسم فرقه سایلنت هیل Order‌ هستش؟
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
ببینین بحثو کشیدین به حاشیه!!!)x
حالا من نمیخوام بهتون چیزی بگم!!!:d
صبر کنین اول من تکلیف این یارو جیمز رو مشخص کنم بعدش دوباره بحثو بکشین به رماتیسم!!!)x
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
در مورد قسمت آبی: ببین دالیا کورکورانه پیش نرفت. اتفاقاً خیلی هم درست پیش رفت. راهش غلط بود اما دالیا تو راه غلط، درست پیش رفت.
در مورد قسمت قرمز: به نظرت وجه شباهت آیین فرقه Order با آیین یهود چیه؟
در مورد قسمت ارغوانی: مرگ دالیا بی نتیجه موند اما اون کارش رو درست انجام داد. که البته اگه هری سر نمی‌رسید شاید بی نتیجه نمی‌موند.
نظرت درباره رنگ بندی که استفاده کردم چیه؟:d
خب اینجا یه سوال هست. دالیا از کجا فهمید که دختر اون شرایط مادر خدا بودن رو داره؟
==================================================================
همین‌جا یه مطلب رو هم بگم. چرا اسم فرقه سایلنت هیل Order‌ هستش؟
در مورد توضیحت درباره قسمت آبی: یعنی میگی دالیا به این پی نبرد که کارش غلطه و داشت اصرار و پافشاری میکرد :-/
در مورد توضیحت درباره قسمت قرمز: اگه منظورت اون NWO هست بعله! اصلاً انگار جفتشون یکین :D
اما من از قرمز کردن اون قسمت؛ قصدم کنایه زدن به تعصب بیش از حد بعضی از ادیان من جمله یهود بر دینشون هست
در مورد توضیحت درباره قسمت ارغوانیه، بنفشه، چیه؟! حالاااا: خب بازی همچین نتیجه ای گرفت و اصلاً همین رو میخواد بگه دیگه...
در مورد رنگ بندی که بکار بردی؛ از نظر روانشناسی؛ آبی: موافق، قرمز: مخالف، ارغوانی: 2رأی بودن؛ از نظر سمبلیک: فکر کنم خواستی پرچم کشوری رو نشون بدی، از نظر بعد فلسفی: اگه حروف اولشون رو کنار هم بزاری واژه آقا به دست میاد که باید بگم: آقایی از خودتونه :D از نظر سلیقه ای: خوش سلیقه هستی ;) (البته عقل عاجز من، همچین برداشتایی کرد :D)
===========================
به هرحال شاید طبق آیین همون فرقه یا آیین شیطان پرستی خودش رو اینطوری باردار کرده که بچه ای به دنیا بیاره تا شرایط مادر خدا بودن رو داشته باشه....
===========================
سؤال آخرت هم: از نظر من، برای تعنه و کنایه به همون NWO یهودیت...
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
در مورد توضیحت درباره قسمت قرمز: اگه منظورت اون NWO هست بعله! اصلاً انگار جفتشون یکین :D
در مورد رنگ بندی که بکار بردی؛ از نظر روانشناسی؛ آبی: موافق، قرمز: مخالف، ارغوانی: 2رأی بودن؛ از نظر سمبلیک: فکر کنم خواستی پرچم کشوری رو نشون بدی، از نظر بعد فلسفی: اگه حروف اولشون رو کنار هم بزاری واژه آقا به دست میاد که باید بگم: آقایی از خودتونه :D از نظر سلیقه ای: خوش سلیقه هستی ;) (البته عقل عاجز من، همچین برداشتایی کرد :D)
در مورد اول احسنت!=d> البته معمولاً NOW استفاده میشه.
واسه همین ضریب بالای هوشیته که دوست دارم با هم بحث کنیم.
اما در مورد دوم باید بگم نه!
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر