بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

dark souls

کاربر سایت
May 19, 2012
1,025
نام
رضا
دمت گرم اقا رضا.خیلی گلی دادا.اره کم کم داره بهم حال میدم.گاو صندوقو باز کردم به کمک شما.حاجی الان تو شهرم.عجب فضای خوفی داره خداییش.فقط یه نموره گیج میزنم.نمیدونم کجا باید برم.فعلا همینجوری گشت میزنیمو جونور میکشیم تا یه دری باز بشه دیگه.به داش امیر هم پیام دادم گفتم اگه حال کرد ترجمه های بازیو بده بهم تا مام از داشتانش یه چیزایی بفهمیم:-b
قربونت حميد جان خوشحالم كه از همچين بازي خاصي خوشت اومده تا ميتوني از بازي لذت ببر كه اگه غرق در اتمسفر بازي بشي ديگه حس ميكني كه وجودت جزئي از خود بازي هست سعي كن انتهايه همه خيابون ها رو بگردي مخصوصا كوچه هاي تنگ بن بست و خوني تا حقيقت رو پيدا كني.:d
هميشه به نقشه بازي توجه كن و با توجه به سرنخ هايي كه پيدا ميكني ببين كه در نقشه كدوم مسير رو علامت زده.
 

oxford

کاربر سایت
May 11, 2009
246
نام
حمید
یاالله
داداشای گلم و ابجیای گلم سلام.
اقا به خدا شرمنده.مثل اینکه فرومتونو نادخل چشم زدما.خداییش عمدی در کار نبودا.
اقا ما اومدیم یه سر بزنیم و بریم.خداییش دارم با بازی خیلی صفا میکنم.توی بیمارستانم.رسیدم دم اون یخچاله.البته گیر نکردما.باید بازش کنم که میکنم :dفقط اومدم بگم خداییش چه محیط خوفی داره.بابا خیلی حال میده.اهان یه سوالم داشتم.این جیمز فکر میکنم اون دختر با دامن قرمزو با زنش که مرده اشتباه گرفته؟قضیش چیه؟اینه یه توضیحی بدین لطفا.
 

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
یاالله
داداشای گلم و ابجیای گلم سلام.
اقا به خدا شرمنده.مثل اینکه فرومتونو نادخل چشم زدما.خداییش عمدی در کار نبودا.
اقا ما اومدیم یه سر بزنیم و بریم.خداییش دارم با بازی خیلی صفا میکنم.توی بیمارستانم.رسیدم دم اون یخچاله.البته گیر نکردما.باید بازش کنم که میکنم :dفقط اومدم بگم خداییش چه محیط خوفی داره.بابا خیلی حال میده.اهان یه سوالم داشتم.این جیمز فکر میکنم اون دختر با دامن قرمزو با زنش که مرده اشتباه گرفته؟قضیش چیه؟اینه یه توضیحی بدین لطفا.

البته ماریا بلوزش قرمزه دامنش بنفشه خال خالیه :D
سلام
من نمی دونم بر و بچ کجا رفتن ؟
اوکی در مورد ماریا، خدمتون عرض کنم که ماریا خیلی شبیه مری یعنی زن جیمز هست اما بعد ماریا به جیمز میگه که من زنت نیستم اما چون تنهام هر جا میری منم میام تا از این جهنم بیام بیرون
حالا اینکه چه اتفاقاتی برای این دو تا پیش میاد رو خودت بازی کن تا بفهمی :D
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
دادا رفتم خوندم صفحه اولو.خدایییش بازیای داستان دار هم یه چیزین واسه خودشون.خیلی مرموز میزنه بازی ولی راستش امروز یه نموره بازی کردم.لامصب با روحیات من سازگار نیست.فقط باید راه بریو نهایتش 2 تا موجود بکشی که اصلاض سروته ندارن.اما میخوام بازی کنم.به یه چی گیر بدم ول کن نیستم.میخوام از فاز اکشن بکشم بیرون.
خداییش راجه به صداها هم باید حق بدی بم.منم به شما حق میدم داداش.خاطره ذاشتی باهاش دیگه.ولی من اون دموئه رو که برام فرستادی چند بار نگاه کردم-حال کردی چه زود عوض شدمو زدم تو کار تحقیق :>:-b -انصافی خیلی بهتر کارکردن.مثلا اون یارو چاقه که تفنگو میزاره رو سرشو میگه پاوووو خیلی کم میکشه پاو رو ولی توی جدیده دقیقا با لبو دهنه طرف میخونه این پاووووو کشیدن.
قسمت یکشو هم سپردم بچه ها پیدا میکنن برام ولی خداییش اگه گرافیک نداشته باشه بازی نمیکنم.هر چیو میتونم تحمل کنم جز گرافیکای در پیت.
حمیدجان اگه می‌خوای با گرافیک شماره اول بازی برخوردی نزدیک داشته باشی این پست رو یه نگاه بنداز.
 

oxford

کاربر سایت
May 11, 2009
246
نام
حمید
البته ماریا بلوزش قرمزه دامنش بنفشه خال خالیه :D
سلام
من نمی دونم بر و بچ کجا رفتن ؟
اوکی در مورد ماریا، خدمتون عرض کنم که ماریا خیلی شبیه مری یعنی زن جیمز هست اما بعد ماریا به جیمز میگه که من زنت نیستم اما چون تنهام هر جا میری منم میام تا از این جهنم بیام بیرون
حالا اینکه چه اتفاقاتی برای این دو تا پیش میاد رو خودت بازی کن تا بفهمی :D
خیلی ممنون ابجی.اره خداایش الانم به خاطر این داستان بازی میکنم.ایشالا دوستای گلمونم بیان که نحسی پا قدم ما رفع بشه.

سلام

حمیدجان اگه می‌خوای با گرافیک شماره اول بازی برخوردی نزدیک داشته باشی این پست رو یه نگاه بنداز.
اقا سلام عرض کردیم.قربان شما خیلی کم پیداین ولی شمام از کسایی هستی که ما ندید و فقط با خوندن پستا به شما ارادت پیدا کردیم.قابل نمیدونی مارو دوست خودت بدونی داد؟
چه گرافیکی داشت.نه دادا ما همین 2رو فعلا تموم کنیم.بقیشم دارم دیگه.اگه یکو بازی نکنم چیزی نمیشه.
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
اقا سلام عرض کردیم.قربان شما خیلی کم پیداین ولی شمام از کسایی هستی که ما ندید و فقط با خوندن پستا به شما ارادت پیدا کردیم.قابل نمیدونی مارو دوست خودت بدونی داد؟
چه گرافیکی داشت.نه دادا ما همین 2رو فعلا تموم کنیم.بقیشم دارم دیگه.اگه یکو بازی نکنم چیزی نمیشه.
شما لطف داری حمیدجان.
ولی کاش بازی رو از شماره اول شروع می‌کردی.
 

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
سلام به همگی...>:d بچه ها یه خبر خوش...از امروز استاد یامائوکا سایت خودشو راه اندازی کرد:x...الان یکم ساده ست ولی باید با گذشت زمان کامل تر بشه...وقتی رفتم توش خیلی دلم گرفت براش :-< با اروزی برگشتش به سایلنت هیل :( [-o<
اینم ادرسش:
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
سلام به همگی...>:d بچه ها یه خبر خوش...از امروز استاد یامائوکا سایت خودشو راه اندازی کرد:x...الان یکم ساده ست ولی باید با گذشت زمان کامل تر بشه...وقتی رفتم توش خیلی دلم گرفت براش :-< با اروزی برگشتش به سایلنت هیل :( [-o<
اینم ادرسش:
ایول. عجب جایی بشه. شاید بشه ازش به عنوان کمپین معترضین به کونامی استفاده کرد.
سایتش هم مثل خودش لبریز از دیوانگیه.
========================================
================================================ =================================================
1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و 31 و 32 و 33 و34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و Endings و Extras
==========================================
==== =========================================
Silent Hill 1: Original Memories
#31

خب با اتفاقاتی که برای شخص سیبل پیش اومد،‌ خودش شخصاً ماهیت سایلنت هیل رو تجربه کرد.
شاید الان زمانی خوبی باشه که به سوالش جواب بدیم. شاید باورمون کنه.
14_14_28_27.jpg

سوالی به وسعت یک دنیا! چرا شریل؟
albums3780-picture54459.jpg

خسته نباشی هری! این همه مدت ما رو دنبال خودت کشوندی دنبال چیزی که حتی خودت هم بهش مطمئن نیستی؟
14_14_28_36.jpg

آماده باشید برای شنیدن واقعیت. من سکوت می‌کنم تا صدای هری بهتر شنیده بشه.
14_14_28_41.jpg

:-o
یه لحظه! :-t
یعنی چی؟
14_14_28_54.jpg

albums3780-picture54460.jpg
albums3780-picture54461.jpg
albums3780-picture54462.jpg
14_14_29_04.jpg

albums3780-picture54463.jpg
albums3780-picture54464.jpg
14_14_29_16.jpg

~x(
راستش من بعد از شنیدن این واقعیت سست شدم. دنیا رو سرم خراب شد. احساس می‌کردم کونامی با احساسات من بازی کرده. این همه اضطراب و تنش برای دختری که هیچ قرابت خونی با من نداره؟)x
حالا معنی این‌ها رو تو سکانس ابتدایی بازی میفهمم.
1_18_45_36.jpg
1_18_45_40.jpg

خودم هم حال خودم رو نمی‌دونستم. دنبال یکی می‌گشتم که جای من فکر کنه، حرف بزنه و تصمیم بگیره. یکی باید یه چیزی بگه.
پس در این صورت ...
14_14_29_25.jpg


انگار سیبل از طرف من پرسید که:
14_14_29_30.jpg

و باز هم انگار هری ذهن من رو خوند.
14_14_29_35.jpg

همین مهمه. نه چیز دیگه.
albums3780-picture54465.jpg
من هستم. وفادار تا انتها. بریم هری.
----------------------------------------------------------------
متوجه یه نکته شدید؟
تفاوت در رفتار دو فرد مذکر در شرایطی مشابه. هر دو همسرشون مریض شده و امیدی به بهبودی‌شون نیست. هر دو هم حدود 3 سال.
یکی همسر مریضش رو تنها نمی‌گذاره و اون یکی همسر مریضش رو می‌کشه.
 
آخرین ویرایش:

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
شرم بر من باد! بعد از بارها بازی کردن سایلنت هیل3, تازه متوجه شدم که دکترها مشکوک هستند که لئونارد اسکیزوفرنی خفیف داره!:|
(شایدم دیدم, یادم رفته!8-|)
[LTR]Presenting mild audiovisual
hallucinations, emotional instability,
obsessive ideas.
Suspect mild schizophrenia.
Will continue observation.

Basically calm and cooperative with
a strong sense of justice.
However, according to reports,
becomes very violent when
overexcited.[/LTR]
==========================
یه سوال!
این هیولاهایی که ما توی سایلنت هیل میبینیم, ساخته ذهن کارکتر هستند یا اینها آدمهای معمولی هستند که کارکتر اونها رو شبیه هیولا میبینه, یا اینکه این هیولاها کاملاََ واقعی هستند؟ و یا....
توی سایلنت هیل 1, اون موجودی که از کمر سیبل میاد بیرون توجه من رو خیلی جلب کرده!
از طرف دیگه پرستارهای سایلنت هیل 1 و 2 هم انگار به یه چیزی آلوده شدند مثل سیبل:
پرستار عروسکی(منظور اینکه حرکاتش شبیه عروسک خیمه شب بازی است) پرستاری که به چیزهایی آلوده شده است. (انگل). این بدن انگلی درست شبیه زمانی است که سیبل Cybi جن زده ( آلوده ) می شود.
توی سایلنت هیل 2 هم پشت بعضی از پرستارها غده هست! مثل سایلنت هیل 1
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
شرم بر من باد! بعد از بارها بازی کردن سایلنت هیل3, تازه متوجه شدم که دکترها مشکوک هستند که لئونارد اسکیزوفرنی خفیف داره!
این لئونارد به تنهایی یه بیمارستان مرض داره.
یه سوال!
این هیولاهایی که ما توی سایلنت هیل میبینیم, ساخته ذهن کارکتر هستند یا اینها آدمهای معمولی هستند که کارکتر اونها رو شبیه هیولا میبینه, یا اینکه این هیولاها کاملاََ واقعی هستند؟ و یا....
توی سایلنت هیل 1, اون موجودی که از کمر سیبل میاد بیرون توجه من رو خیلی جلب کرده!
از طرف دیگه پرستارهای سایلنت هیل 1 و 2 هم انگار به یه چیزی آلوده شدند مثل سیبل:

توی سایلنت هیل 2 هم پشت بعضی از پرستارها غده هست! مثل سایلنت هیل 1
یادش بخیر کلی بحث کردیم با علی‌آقای شکسته دل سر همین آخر هم به نتیجه نرسوندیم بحث رو.8-|
=====================================================================
دوستانی که با PS2 شماره 3 رو بازی کردن همچین چیزی دیدن؟
71487295737701229431.jpg
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
یادش بخیر کلی بحث کردیم با علی‌آقای شکسته دل سر همین آخر هم به نتیجه نرسوندیم بحث رو.8-|
خو اون موقع من نبودم! برای همین به نتیجه نرسیدید!:d الان بحث میکنیم, ایشالا به یه نتیجه ای میرسیم!;;)
دوستانی که با PS2 شماره 3 رو بازی کردن همچین چیزی دیدن؟
آقا اجازه!l-)
ما دیدیم:d
اگر سیو های Silent Hill 2 توی مموری کارت باشه, این کات سین نشون داده میشه
اگر یکی از این دستشویی ها رو Examin کنید, یه کات سین نشون داده میشه که هدر میاد دستش رو بکنه توی توالت که یه چیزی رو در بیاره, ولی وسط کار پشیمون میشه و
میگه که "کی حتی فکر انجام چنین کار چندشی به سرش میزنه؟" که اشاره داره به سایلنت هیل 2 و جیمز که دستش رو میکنه توی توالت....
 

dark souls

کاربر سایت
May 19, 2012
1,025
نام
رضا
دوستانی که با PS2 شماره 3 رو بازی کردن همچین چیزی دیدن؟
من هم اين صحنه را ديده ام يادش بخير.
یه سوال!
این هیولاهایی که ما توی سایلنت هیل میبینیم, ساخته ذهن کارکتر هستند یا اینها آدمهای معمولی هستند که کارکتر اونها رو شبیه هیولا میبینه, یا اینکه این هیولاها کاملاََ واقعی هستند؟ و یا....
توی سایلنت هیل 1, اون موجودی که از کمر سیبل میاد بیرون توجه من رو خیلی جلب کرده!
از طرف دیگه پرستارهای سایلنت هیل 1 و 2 هم انگار به یه چیزی آلوده شدند مثل سیبل:

توی سایلنت هیل 2 هم پشت بعضی از پرستارها غده هست! مثل سایلنت هیل 1
به نظرم اكثر هيولاها ساخته ذهن كاركترها هستن واز دنياي درونيشون و سياه چال هاي فكريشون سر چشمه ميگيره.مثلا در سايلنت هيل 4 اكثر موجودات ساخته ذهن والتر هستن و از احساسات وافكار و عقده هاي والتر سرچشمه ميگيرن.
 

Heart Broken

کاربر سایت
Feb 22, 2011
2,418
نام
Ali
درود بر همه

شرم بر من باد! بعد از بارها بازی کردن سایلنت هیل3, تازه متوجه شدم که دکترها مشکوک هستند که لئونارد اسکیزوفرنی خفیف داره!:|
یادت رفته :d، بهت قول می‌دم، یادمه سر بحث لئوناردو مطرح شد این موضوع! (شاید :d)

یه سوال!
این هیولاهایی که ما توی سایلنت هیل میبینیم, ساخته ذهن کارکتر هستند یا اینها آدمهای معمولی هستند که کارکتر اونها رو شبیه هیولا میبینه, یا اینکه این هیولاها کاملاََ واقعی هستند؟ و یا....
توی سایلنت هیل 1, اون موجودی که از کمر سیبل میاد بیرون توجه من رو خیلی جلب کرده!
از طرف دیگه پرستارهای سایلنت هیل 1 و 2 هم انگار به یه چیزی آلوده شدند مثل سیبل:
توی سایلنت هیل 2 هم پشت بعضی از پرستارها غده هست! مثل سایلنت هیل 1

یک سؤال پرسیدی که یک دنیا جواب داره :d بارها راجع به این موضوع حرف زدیم و هر دفعه هم به این نتیجه رسیدیم که هیچ جواب قطعی برای این سؤال وجود نداره.

آیا هیولاها ساخته ذهن کرکترها هستند؟ می‌تواند باشد. مثلاً در نسخه دوم جیمز یک موجود قرمز هرمی رو می‌بینه در حالی که ادی قادر به دیدنش نیست! ادی افرادی رو می‌بینه که مدام در حال مسخره کردنش هستند در صورتی که جیمز نمی‌تونه این افراد رو ببینه!

آیا هیولاها آدم‌های معمولی هستند؟ می‌توانند باشند، برای مثال شما هیولای Missionary در نسخه سوم رو در نظر بگیرید! این هیولا مستقیم از کلودیا دستور گرفت و هری رو به قتل رسوند! به نظر میرسه هدر واقعاً یکی از اعضای فرقه رو به شکل هیولا دید و کشت!

آیا هیولاها کاملاً واقعی هستند؟ نمی‌تونیم بگیم این هیولاها کاملاً واقعی هستند، البته در دنیای ذهنی افراد مختلف این هیولاها وجود خارجی دارند، حمله می‌کنند، مجروح می‌کنند و کشته می‌شوند! مثلاً نسخه چهارم رو در نظر بگیرید، تمامی هیولاها واقعیت‌های ذهنی والتر هستند. هنری، آیلین هر دو هیولاها رو می‌بینند، چون هر دوشون تحت تأثیر یک نیرو قرار گرفتند.

برای هر نظریه‌ای مثالی وجود داره و برای هر مثال نقضی. این ماییم که با توجه به ذهنیاتمون بهترین پاسخ رو پیدا می‌کنیم.

یادش بخیر کلی بحث کردیم با علی‌آقای شکسته دل سر همین آخر هم به نتیجه نرسوندیم بحث رو.8-|

یعنی واقعاً به نتیجه نرسیدیم؟ :-/ خوب پس بحث رو ادامه می‌دیم :d

این پست من یادتونه؟ #4491

البته بحث پرستارهای نسخه اول رو از دوم جدا کنیم بهتره به نظرم، چون دخلی به هم ندارند!

در مورد اون انگل با هم بحث کرده بودیم، البته من نظرم هنوز همونه:

یک مورد دیگه که می‌تونیم باهاش فلسفه ذاتی این دشمنان و همچنین وجود یک انگل در پشت اون‌ها رو توجیه کنیم، وجود ماده مخدر دکتر کائفمن یعنی White Claudiaست. احتمالاً مصرف این مواد مخدر بین تمامی کارکنان بیمارستان رواج پیدا کرده بود، و این کار به واسطه وجود دکتر کائفمن بود. آلسا بر این موضوع واقف بود که این مواد مخدر قدرت تصمیم گیری رو از افراد سلب میکنه. نزدیک ترین افرادی که در کنار آلسا بودند و از این ماده مخدر استفاده می‌کردند، پرستارها و دکترها بودند.پس یکی دیگه از دلایل منفور بودن کارکنان بیمارستان برای آلسا، شاید استفاده از همین مواد مخدر بوده، شاید همین دلیل بوده که باعث شده این افراد اینگونه در ذهن آشفته آلسا تصور بشند!
نکته جالبه دیگه اینه که تبدیل شدن سبیل به یک هیولای Puppet میتونه همین توجیه رو داشته باشه. میدونیم سبیل هم از وجود همچین ماده مخدری آگاه بود، و در طی پرونده‌ای به این موضوع رسیدگی میکرد، ولی نتیجه چه بود؟ آیا سبیل موفق شد تا معما رو حل کنه؟ شاید سبیل از همه چیز آگاهی داشت ولی به دلایلی از افشای اطلاعاتش امتناع میکرد! شاید سبیل از دکتر کائفمن حق السکوت میگرفت؟ شاید سبیل میتونست اقدامی انجام بده ولی این اتفاق هرگز نیفتاد! ... .

البته این نظر شخصیه و هیچ دلیلی بر درست بودنش نیست.

و اما Bubble Head Nurse در نسخه دوم. این موجودات مربوط به ذهنیات جیمز میشن. پوشش این پرستارها که خودش به تنهایی گویای این مورد هست، والبته چهره نامعلوم و انگلی که در پشت برخی از این پرستارها وجود داره هم مربوط به مری و بیماریش هست. (نظر شخصی)

خوب نظر شما چیه؟
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر