بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
مثل اینکه باید با شکنجه از شما حرف کشید :d اخه مگه معما طرح شده اینجا :lol:
میلاد جان! گفتم که ایشون به کی رای دادند.
بیرون متن پنهان ادامه بدین که اگه دعوا شد اقلا دو نفر بیان وساطت
دعوا چیه. داشتیم به هم شوک میدادیم. :))


پ.ن2: نامردا یکی بیاد به سیبل رای بده ، آخه اگر اون نبود اول بازی تفنگ دست هری نمیداد که همون تو کافه دخل هری اومده بود توسط اون پرنده ، دیگه کار به دیدن دالیا و شناختن آلسا نمیکشید !
ای جانم به این گفته. جون خودم می‌خواستم فقط به خاطر همین دلیل و یه دلیل دیگه سیبل رو انتخاب کنم ولی پشیمون شدم.
حالا دلیل دوم چی بود. چون نه مثل ماریا خنگ‌بازی در میاورد نه مثل آیلین رو اعصاب بود. :d
حرف شما قبول ! اما کاراکترهای اول بازی هم به وجود خدا اعتقاد دارن اما نه اونقدر شدید که بخوان این طوری حرف بزنن ، اگه تو فیلم یادتون باشه ، رز چی می گه ، میگه : من به عشق اعتقاد دارم ، پس این کاراکتر ها به یه چیزی اعتقاد دارن اتفاقا من فکر کنم این بازی می خواد بگه کسایی که انسان هستند و افراط ندارن ، شخصیتهای مثبتی به حساب میان
اول ازت ممنونم که دوستان رو راهنمایی کردی و رأی بنده رو به سمع و نظرشون رسوندی و دالیا هم خیلی زن شریفی بود :D :p
و اما بحث! چون خودت هم میدونم که میدونی که ممکنه بحثمون یه کم به جاهایه باریک بکشه، بنظرم تو متن پنهان بحث رو ادامه بدیم با هم بهتره ;)
درضمن یادت باشه که خودت خواستیا :d
خب شما تو تأکید حرف من گفتی که این بازی اعتقادات کور(همون کلمه اضافه :D) رو به تمسخر میگیره؛ اما من نظرم اینه که کلاً اعتقاد رو به تمسخر میگیره و رو امانیسم مانور میده... حالا چرا؟!
یکی اینکه این بازی همونطور هم که قبلاً گفتم قرار نیست آیین و مذهب خاصی رو ترویج بده، بلکه قضاوت رو به عهده خوده بازیکن میزاره؛ در غیر اینصورت بنظرم باید یه نشونه ای یا رفرنسی ارائه میداد؛ به هر حال جدا از این حرفا، من نمیتونم ضدمسیح بودن (کارکترهایه منفی دالیا و کلودیا لباسی شبیه به لباس هایه راهبه ها دارن) و حتی ضدیهود بودن (تعصب پیش از حد نقش هایه منفی) این بازی رو نادیده بگیرم... و در ضمن بی رو دربایستی هم بگم که این بازی قرار نیست رو اسلام هم مانور بده که... پس کلاً اعتقاد داشتن به یه نیرویه بالاتر و والاتر رو زیر سؤال میبره، تو نگاه اول شاید بقول خودت اعتقادات کور ولی اگه جزئیات رو در نظر بگیریم کلاً اعتقاد رو هدف قرار میده
خب درباره دالیا نظرم رو میگم بعداً اما درباره اعتقادات (با اجازه‌ت بحث رو عمومی مطرح می‌کنم) از دوستان پوزش می‌طلبم که یه کم کلمات قلمبه استفاده کردم.
خب چون ما قبلاً درباره‌ این موضوع صحبت کردیم تا حد مطلوبی از نظرات هم با خبر هستیم. برای این بحث لازمه که برخی نظریه‌ها مثل اومانیسم رو باز کنیم که جاش اینجا نیست. ساده‌ترین حالتش اینه: باید دید اومانیسم رو انسان-محوری معنی می‌کنید یا انسان-خدایی.
در مورد نمادها در بازی هم یه بحث قبلاً اینجا وجود داشت که جمعش کردند :d. ولی نمادهایی تو این بازی دیده میشه که خیلی فراتر از این مسائل بید. بعضی از اونها رو به صورت سربسته تو بحث نمادهای فرقه معرفی و در موردشون بحث کردیم. فقط به عنوان یه نمونه (خواهشاً دنبالش رو نگیرید) روش قتل‌های والتر تو این بازی یه برداشت علنی از یه مکتب فوق‌العاده راز‌آمیز بود. من حتی اعتقاد دارم متلاشی شدن تیم سایلنت و انحراف بازی از مسیرش هم عمدی بوده.
==================================================================================================
خب درباره دالیا.
دیگه نمیخوام از متن مخفی استفاده کنم. به هر حال، سال آینده سال رونمایی از رازهاست.
ابتدا درباره اسمش گلیسپی یه موردی رو بگم. حتی اسم این شخصیت مرموزه.
توضيحات سازنده :

نام او برگرفته از نام یک کارگردان فیلم به نام داریو آرگنتو ( Dario Argento ) بوده است . آرگنتو سازنده بسیاری از فیلمهای ترسناک مانند سوسپیریا ( Suspiria ) و استاد برجسته این ژانر از فیلم ها بوده است .
شما از توضیحات سازنده چه برداشتی می‌کنید؟ چه ارتباطی بین این اسم و اون اسم هست آخه؟ اما بنده عارضم خدمت‌تون اسم دالیا رو شاید، اما فامیلش رو به احتمال زیاد از روی شخصیتی مستعار از یکی از جنجالی-ترین کتاب‌های قرن بیستم برداشت کرده‌اند. حالا چه کتابی بماند.
دالیا نماد استقامته. میشه اون رو با ماندارین‌ها مقایسه کرد. من هر چند علاقه‌ای به اون ندارم اما واقعاً به این شخصیت احترام می‌گذارم.
میگن یکی از عرفای بزرگ از شهری عبور می‌کرده که شخصی رو حلق‌آویز شده می‌بینه. علت رو می‌پرسه. میگن: انقدر به دزدی ادامه داد تا اینطوری شد. عارف از به پای جسد میافته و میزنه زیر گریه. علت رو جویا میشن. میگه این همه سال ریاضت و سختی کشیدم تا به کمال برسم. اما به اندازه یه دزد به کمال نرسیدم. چون اون انقدر ادامه داد تا با دادن جونش در راه هدفش به کمالش رسید.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: Arth@s

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
حرف شما قبول ! اما کاراکترهای اول بازی هم به وجود خدا اعتقاد دارن اما نه اونقدر شدید که بخوان این طوری حرف بزنن ، اگه تو فیلم یادتون باشه ، رز چی می گه ، میگه : من به عشق اعتقاد دارم ، پس این کاراکتر ها به یه چیزی اعتقاد دارن اتفاقا من فکر کنم این بازی می خواد بگه کسایی که انسان هستند و افراط ندارن ، شخصیتهای مثبتی به حساب میان
تا قسمت قبولش، قبول! :D
تو شماره 1 من همچین چیزی اصلاً یادم نیست؛ مدرک میخوام...
اما فیلم که اصلاً رفرنس نیست و مورد تأیید نیست!!! گیریم باشه...
شما ببین که رز داره میگه من به عشق اعتقاد دارم، خب اوکی؛ حرفی نیست!! اما من منظورم از اعتقاد؛ اعتقاد به چیزی بالاتر و والاتره... عشق که یکی از خصلتهایه انسانیه؛ مثلاً من میگم به قدرت بازوهام اعتقاد دارم... معنی خاصی که نمیرسونه، یا اعتقاد به مذهبی خاص!!!!


---------- نوشته در 08:24 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:14 PM ارسال شده بود ----------

سلام
دعوا چیه. داشتیم به هم شوک میدادیم. :))

خب درباره دالیا نظرم رو میگم بعداً اما درباره اعتقادات (با اجازه‌ت بحث رو عمومی مطرح می‌کنم) از دوستان پوزش می‌طلبم که یه کم کلمات قلمبه استفاده کردم.
خب چون ما قبلاً درباره‌ این موضوع صحبت کردیم تا حد مطلوبی از نظرات هم با خبر هستیم. برای این بحث لازمه که برخی نظریه‌ها مثل اومانیسم رو باز کنیم که جاش اینجا نیست. ساده‌ترین حالتش اینه: باید دید اومانیسم رو انسان-محوری معنی می‌کنید یا انسان-خدایی.
در مورد نمادها در بازی هم یه بحث قبلاً اینجا وجود داشت که جمعش کردند :d. ولی نمادهایی تو این بازی دیده میشه که خیلی فراتر از این مسائل بید. بعضی از اونها رو به صورت سربسته تو بحث نمادهای فرقه معرفی و در موردشون بحث کردیم. فقط به عنوان یه نمونه (خواهشاً دنبالش رو نگیرید) روش قتل‌های والتر تو این بازی یه برداشت علنی از یه مکتب فوق‌العاده راز‌آمیز بود. من حتی اعتقاد دارم متلاشی شدن تیم سایلنت و انحراف بازی از مسیرش هم عمدی بوده.
سلام بر تو ای راهنمایه سایلنت هیلیا...
اوه اوه!!!! چه کردیا :D
خب شوک که اونم چجور شوکی!!! شوکه عصبی روحی روانی...
اوکی پس بحث رو اُپن مایندش میکنیم :D
منظور از اومانیسمی که من صحبتش رو میکنم انسان محوریه صرفه...
درمورد نماها هم که احتمالاً شماها موقعی که داشتید اینجا بحث میکردید ما داشتیم در سایلنت هیل دوان دوان از دست پیرامیدهد میگریختیم :D
خب پس در نهایت چی شد؟! حالا شما موافقید یا مخالف :-/
 

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
من حتی اعتقاد دارم متلاشی شدن تیم سایلنت و انحراف بازی از مسیرش هم عمدی بوده.

گفتی تیم سایلنت ما هم گفتیم یه یادی ازشون بکنیم:
1.keiichiro toyama
keiichiro_toyama.jpg

ایشون کارگردان سایلنت هیل 1 بودن

2.masahiro ito
masahiro_ito.jpg

طراحی هیولاها در sh 1-2-3 ...کارگردان هنری در sh 2-3 و طراحی بک گراند sh 1 کار ایتو بوده

3.suguru murakoshi
suguru_murakoshi.jpg

سناریونویس و کارگردان sh4 ؟؟خب چه کسی بهتر از موراکشی >:d

---------- نوشته در 03:54 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 03:32 AM ارسال شده بود ----------

4.masashi tsuboyama
masashi_tsuboyama.jpg

طراحی بک گراند و دموها در sh1 ...طراح و کارگردان در sh2 ...کارگردان هنری و طراحی هیولاها در sh4...واقعا یکی از تاثیر گذار ترینها ی دنیای خاموش >:d<

5.akira yamaoka
200px-Akira_Yamaoka_-_Game_Developers_Conference_2010_-_Day_3_%282%29.jpg

هیچوقت گول اسم بازی رو نخورید !! جایی که یاماوکا هست سکوت معنایی نداره :guitar:

6.hiroyuki owaku
hyroyuki_owaku.jpg

خب!این هم سناریو نویس سایلنت هیل های 2و3 ...اخه چی بگیم بهش؟؟ جز اینکه اقا دمت گرم :x
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan

4.masashi tsuboyama
masashi_tsuboyama.jpg

طراحی بک گراند و دموها در sh1 ...طراح و کارگردان در sh2 ...کارگردان هنری و طراحی هیولاها در sh4...واقعا یکی از تاثیر گذار ترینها ی دنیای خاموش
yahoo_6.gif


5.akira yamaoka
200px-Akira_Yamaoka_-_Game_Developers_Conference_2010_-_Day_3_(2).jpg

هیچوقت گول اسم بازی رو نخورید !! جایی که یاماوکا هست سکوت معنایی نداره
guitar.gif
این دو تا رو من میپرستم !
توبویاما اگر نبود سایلنت هیل هیچ وقت اینی که ما میبینیم نمیشد ، مغز متفکر تیم سایلنت بود این بشر!
آکیرا هم که دیگه اوضاش مشخصه!

راستی حالا که صحبت آکیرا شد یادم اومد دیروز تو shmemories خوندم که آکیرا و جف دانا آهنگسازی sh : Revelation رو بر عهده خواهند داشت که میشه همون تیم آهنگسازی فیلم اول که این جای خوشبختی داره که دوباره آکیرا داره چیزی برای sh میسازه !

پاینده باشید!
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
گفتی تیم سایلنت ما هم گفتیم یه یادی ازشون بکنیم:

2.masahiro ito
masahiro_ito.jpg

طراحی هیولاها در sh 1-2-3 ...کارگردان هنری در sh 2-3 و طراحی بک گراند sh 1 کار ایتو بوده
همشون رو قبول دارم بجز همین ایتو... واقعاً خودش رو جایه Enemy طراحی میکرد بهتر بود... اصلاً من با enemyهایه سایلنت هیل از نظر طراحی مشکل دارم (البته سوایه از پیرامیدهد) واقعاً تو این قسمت سایلنت هیل از من نمره 7 از 20 رو میگیره اونم فقط واسه پیرامیدهد؛ نه صدا گذاری درست و حسابی (سروصداشون منو یاده ماشین کوکی میندازه) نه دیزاین جالبی... نه تنوعی! واقعاً از نظر من هیچی... :(
 

devil girl

کاربر سایت
Jun 11, 2008
2,703
نام
4tous4
همشون عشقن :x
راستی حالا که صحبت آکیرا شد یادم اومد دیروز تو shmemories خوندم که آکیرا و جف دانا آهنگسازی sh : Revelation رو بر عهده خواهند داشت که میشه همون تیم آهنگسازی فیلم اول که این جای خوشبختی داره که دوباره آکیرا داره چیزی برای sh میسازه !
جدی میگی آقا اشکان ، ای ول حداقلش می دونیم این فیلم از نظر صدا و موسیقی بی رقیبه >:d<
مرسی از شما
 

Zack_Fair

کاربر سایت
Mar 16, 2010
1,745
ign تصاوير جديدی رو از Silent Hill: Book of Memories منتشر كرد.
اين بازی انحصاری PS Vita ست و انتظار می ره اوايل سال 2012 عرضه بشه.
زاويه ديد دوربين بازی ايزومتريكه و اولين سايلنت هيلی هست كه بخش مولتی پلير داره.
لينك تصاوير (بايد با هيــتــلــرشكن باز كنيد) :
http://au.media.psp.ign.com/media/110/110040/imgs_1.html
 

farshid.parvar

کاربر سایت
Mar 22, 2010
519
نام
فرشید
ign تصاوير جديدی رو از Silent Hill: Book of Memories منتشر كرد.
اين بازی انحصاری PS Vita ست و انتظار می ره اوايل سال 2012 عرضه بشه.
زاويه ديد دوربين بازی ايزومتريكه و اولين سايلنت هيلی هست كه بخش مولتی پلير داره.
لينك تصاوير (بايد با هيــتــلــرشكن باز كنيد) :
http://au.media.psp.ign.com/media/110/110040/imgs_1.html
به نظر من اصلا نباید مولتی پلیر یا بخش آنلاین به این بازی اضافه بشه چون باعث میشه از اون اصالتش خارج بشه و چند وقت بعدش هم گند بزنن به داستان بازیو اکشنش کنن مثل رزیدنت اویل 5
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
به نظر من اصلا نباید مولتی پلیر یا بخش آنلاین به این بازی اضافه بشه چون باعث میشه از اون اصالتش خارج بشه و چند وقت بعدش هم گند بزنن به داستان بازیو اکشنش کنن مثل رزیدنت اویل 5
ضمن تأیید؛ باید بگم که بنظر من از شماره 4 این بازی از اصالتش خارج شد... البته بنظر من... نشون به اون نشون که شماره 4 آخرین شماره ای بود که بازی کردم :(
 

farshid.parvar

کاربر سایت
Mar 22, 2010
519
نام
فرشید
ضمن تأیید؛ باید بگم که بنظر من از شماره 4 این بازی از اصالتش خارج شد... البته بنظر من... نشون به اون نشون که شماره 4 آخرین شماره ای بود که بازی کردم :(
قبول دارم که تا 4 ش خیلی قشنگ بود ولی اینم یادت باشه که هنوز بلایی که سر رزیدنت اویل اومد سر سایلنت هیل نیومده پس هنوز امیدی به برگشت سایلنت هیل به دوران اوجش هست
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
قبول دارم که تا 4 ش خیلی قشنگ بود ولی اینم یادت باشه که هنوز بلایی که سر رزیدنت اویل اومد سر سایلنت هیل نیومده پس هنوز امیدی به برگشت سایلنت هیل به دوران اوجش هست
کاری ندارم که منظورم از شماره 4 (یعنی شماره 4هم جزوشه) به بعد بود... اما حق با شماست، ولی شاید دیدی از کپکام یادت گرفت، زد بازی رو ترکوند... همین مولتی پلیر شدنش... که اصلاً واقعاً خنده داره... سایلنت هیل مولتی پلیر :)) =))
 

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
همشون رو قبول دارم بجز همین ایتو... واقعاً خودش رو جایه Enemy طراحی میکرد بهتر بود... اصلاً من با enemyهایه سایلنت هیل از نظر طراحی مشکل دارم (البته سوایه از پیرامیدهد) واقعاً تو این قسمت سایلنت هیل از من نمره 7 از 20 رو میگیره اونم فقط واسه پیرامیدهد

خب همون طور که میدونی هیولاها و موجودات سایلنت هیل نه زامبی هستن و نه جهش یافته!! همه ی اونها موجوداتی (به قول شما) عجیب هستن که بعضی مواقع به جای ترسوندن ما بیشتر خنده دار به نظر میان!!

اما چه دلیلی وجود داره که در یک بازی با سبک ترسناک و با وجود فضایی تا این حد تنش زا ما شاهد چنین موجودات ظاهرا مسخره ای باشیم؟

همون طور که میدونی شخصیتهای بازی به سایلنت هیل فرا خونده میشن تا جوابگوی گناهان خودشون باشن...حالا این وسط سیاست شهر مقابل شخصیت چی هست؟ خیلی ساده...اعمال شخص رو مقابل خودش به نمایش میگذاره... یعنی موجوداتی که میبینیم به نوعی با رفتار ما تعامل دارن ... نمونه ی بارزش میشه جیمز ساندرلند!! اون مانکنها یادته!!؟

به نظر من این نوع از طراحی(هیولا ها رو میگم>:)) کاملا با فضا و مهمتر از اون با فلسفه ی بازی سازگاری داره واگه تو ی بازی زامبی یا گرگ نما یا جهش یافته میدیدیم باید تعجب میکردیم;)
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر