بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام
سلام خدمت همه دوستانم:)
سلام آقا مسعود عزیز ، سلام آقا محمد ، سلام.............
چند وقته نبودم؟!؟
نمیدونم چی شد دوباره حوس کردم یک بازگشت داشته باشم............:d
اینقدر حرفهای قشنگ زدید که روم نمیشه منم عرضی داشته باشم:-s
یک نکته در مورد کله هرمی بگم که دوستان اشاره کردند :
لوناردو داوینچی به شدت به ریاضیات و اثرش در خلق روحیات و خواص معنا گرا اعتقاد داشت ، شکل حرم در بیان تصویری او خشن ترین نوع روحیه رو متجسم میشه ، قدرتی که به واسطه راس یک هرم به دست میاد در ریاضی هم نقطه سقل هست و مرکز توازن !
در مورد اون قسمت که بیرون زده در علم روانشناسی نماد تمامی عقده های فروخورده (فروید در کتاب معماری اجتماعی اشاره دارد) ذهنیست که در درون سر جا نمیشود!
ببخشید که سوادم کم هست و همه شما دوستان اینها رو از بر هستید ، خوب میدونم>:d<
شاد و پیروز باشید:)
یا حق.
به‌به بهنام‌جان! مشتاق دیدار.

درود بر همه
میبینم که دوستان بسیار فعالیت کردند در نبود ما, دست همگی درد نکنه
مسعود 72 به خاطر ساخت پیج فیس بوک سایلنت هیل بسیار تشکر میکنم, کار بسیار زیبایی بود.
فکر کنم دیگه بهتر باشه نظر سنجی هم عوض بشه, نمیدونم تا حالا این موضوع رو برای نظر سنجی انتخاب کرده بودید یا نه, حالا ما میگیم!

این فقط نظر شخصی منه, اگر این موضوع برای نظر سنجی انتخاب شد بین 4 قسمت اول باشه...
===============================
نمیدونم تا حالا متوجه این نکته شده بودید یا نه, توی سایلنت هیل 2, پشت کمر بعضی از پرستار ها (اونایی که خیلی داغونند) همون غده ای هست که پشت کمر پرستارهای سایلنت هیل 1 بود.
به نظرم این میتونه با نسخه اول و وقایع اون ارتباطی داشته باشه, آخه بین سایلنت هیل 1 و 2 ارتباطاتی هرچند کم وجود داره.
امیرخان هم که از سفر برگشته.>:d<
خب اگه یادتون باشه موجودی که سیبل رو هم تسخیر کرده بود همچین شمایلی داشت.
 
سلام
بچه ها اینم ادامه نقاشی ها...فوق العاده ن...
کودکان خفته زیر خاک شاید قربانی‌ها.
drawing_07.jpg
یک هیولا شایدم یه آدم بزرگ که بچه‌ها رو می‌کشه
drawing_08.jpg
تقدیم گل به خفته‌ی زیر خاک
drawing_09.jpg
این هیولا کیه؟ به طور حتم پدر نیست چون اون با جاش رفتار بدی نداشته.
drawing_10.jpg
جاش این بار نتونسته یا نخواسته با زبان تصویر حرف بزنه. پیغام رو مستقیم نوشته.
drawing_11.jpg
بسته شده به تخت بیمارستانی. اما این زن کیه؟
drawing_12.jpg
تصویری واضح از ترس جاش از مرگ.
drawing_13.jpg
به ترس جاش زیر پتو دقت کنید.
drawing_14.jpg
از همه طرف احاطه شده.
drawing_15.jpg
زندانی‌های به سبک زندانیان سرهرمی.
drawing_16.jpg
سمت چپی به احتمال زیاد باید الکس باشه. اما این فرد که جاش از اون به عنوان Sandman اسم می‌بره واقعاً کی بوده؟
drawing_17.jpg
مراسم قربانی!
drawing_18.jpg
 
درود بر همه
میبینم که دوستان بسیار فعالیت کردند در نبود ما, دست همگی درد نکنه
مسعود 72 به خاطر ساخت پیج فیس بوک سایلنت هیل بسیار تشکر میکنم, کار بسیار زیبایی بود.
فکر کنم دیگه بهتر باشه نظر سنجی هم عوض بشه, نمیدونم تا حالا این موضوع رو برای نظر سنجی انتخاب کرده بودید یا نه, حالا ما میگیم!

این فقط نظر شخصی منه, اگر این موضوع برای نظر سنجی انتخاب شد بین 4 قسمت اول باشه...
===============================
نمیدونم تا حالا متوجه این نکته شده بودید یا نه, توی سایلنت هیل 2, پشت کمر بعضی از پرستار ها (اونایی که خیلی داغونند) همون غده ای هست که پشت کمر پرستارهای سایلنت هیل 1 بود.
به نظرم این میتونه با نسخه اول و وقایع اون ارتباطی داشته باشه, آخه بین سایلنت هیل 1 و 2 ارتباطاتی هرچند کم وجود داره.

سلام امیرجان...اتفاقا همین الان خواستم برم بهت بیام بدم که کجایی که دیدم اومدی...قربونت>:d<
اتفاقا زدی تو خال! واقعا عالی میشه این نظرسنجی

---------- نوشته در 09:50 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:48 PM ارسال شده بود ----------

سلام

کودکان خفته زیر خاک شاید قربانی‌ها.
drawing_07.jpg
یک هیولا شایدم یه آدم بزرگ که بچه‌ها رو می‌کشه
drawing_08.jpg
تقدیم گل به خفته‌ی زیر خاک
drawing_09.jpg
این هیولا کیه؟ به طور حتم پدر نیست چون اون با جاش رفتار بدی نداشته.
drawing_10.jpg
جاش این بار نتونسته یا نخواسته با زبان تصویر حرف بزنه. پیغام رو مستقیم نوشته.
drawing_11.jpg
بسته شده به تخت بیمارستانی. اما این زن کیه؟
drawing_12.jpg
تصویری واضح از ترس جاش از مرگ.
drawing_13.jpg
به ترس جاش زیر پتو دقت کنید.
drawing_14.jpg
از همه طرف احاطه شده.
drawing_15.jpg
زندانی‌های به سبک زندانیان سرهرمی.
drawing_16.jpg
سمت چپی به احتمال زیاد باید الکس باشه. اما این فرد که جاش از اون به عنوان Sandman اسم می‌بره واقعاً کی بوده؟
drawing_17.jpg
مراسم قربانی!
drawing_18.jpg

nice men ;) خیلی کامل و درست...فقط اون موجود توی عکس 7 و 11 کله هرمیه دیگه؟ بجز اون کی میتونه باشه؟
راستی بچه ها! الان بیج team silent توی فیسبوک بست گذاشتن و روز شکرگذاری رو تبریک گفتن و این متن منه که زیرش براشون ارسال کردم(ببخشید دیگه اگه انگلیسیم دست و با شکسته بود:d) اینو براشون فرستادم:
hi...you are always in my dreams...i beg you team to return for creat silent hill... please .... I will not ever forget you ...for silent hill...for everything...You can only create a genuine silent hill...no others...One of my dreams is that you are create new silent hill again...hope for one day... :((
اگه به فیسبوک دسترسی دارین برین ببینین...
 
آخرین ویرایش:
درود
امیرخان هم که از سفر برگشته.>:d<
خب اگه یادتون باشه موجودی که سیبل رو هم تسخیر کرده بود همچین شمایلی داشت.
ممنون مسعود جون:d
من سایلنت هیل 1 رو یادم نیست دقیقاََ! سیبل هم یعنی از این غده ها روی کمرش داشت؟
سلام امیرجان...اتفاقا همین الان خواستم برم بهت بیام بدم که کجایی که دیدم اومدی...قربونت>:d<
اتفاقا زدی تو خال! واقعا عالی میشه این نظرسنجی
سلام مسعود جان
پیام هم دادم بهت مسعود جان! :d
اگر بقیه بچه ها هم بیاند نظراتشون رو بگند خوب میشه!
============================================================
راستی یه نکته رو بگم که من و دوستم OgIoN داریم روی ترجمه رمان سایلنت هیل 2 کار میکنیم, یه وقت فکر نکنید فراموشش کردم!
============================================================
دوستان به نظرتون کوجیما میتونه یه سایلنت هیل درست حسابی بسازه یا نه؟
 
آخرین ویرایش:
سلام امیرجان...اتفاقا همین الان خواستم برم بهت بیام بدم که کجایی که دیدم اومدی...قربونت>:d<
اتفاقا زدی تو خال! واقعا عالی میشه این نظرسنجی

---------- نوشته در 09:50 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:48 PM ارسال شده بود ----------



nice men ;) خیلی کامل و درست...فقط اون موجود توی عکس 7 و 11 کله هرمیه دیگه؟ بجز اون کی میتونه باشه؟
راستی بچه ها! الان بیج team silent توی فیسبوک بست گذاشتن و روز شکرگذاری رو تبریک گفتن و این متن منه که زیرش براشون ارسال کردم(ببخشید دیگه اگه انگلیسیم دست و با شکسته بود:d) اینو براشون فرستادم:
hi...you are always in my dreams...i beg you team to return for creat silent hill... please .... I will not ever forget you ...for silent hill...for everything...You can only create a genuine silent hill...no others...One of my dreams is that you are create new silent hill again...hope for one day... :((
اگه به فیسبوک دسترسی دارین برین ببینین...
به به بسيار عالي آفرين مسعودجون خيلي كار بزرگ وجالبي كردي خسته نباشي واقعا.>:d<
منم برم يه عرض اندامي در فيس بو ك به عمل برسانم.:d
اميرجون وسپيده جان هم كارتون عالي من كلا عاشق سايلنت هيل 2 هستم.>:d<
همه بچه هاي گل اين تاپيك موفق و سلامت باشن.>:d

---------- نوشته در 01:12 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 01:02 AM ارسال شده بود ----------

دوستان به نظرتون کوجیما میتونه یه سایلنت هیل درست حسابی بسازه یا نه؟
چرا كه نه اميرجان خوبم ميتونه بسازه اگه كوجيما بسازه من سعي ميكنم نسخه اوريج رو بگيرم ودر مقابل ساخته استاد كوجيما سر تعظيم فرود ميارم.
با توجه به شناختي كه از كوجيما و متال گير دارم ميتونم با اطمينان بگم كه كوجيما استعداد خاصي تو ساخت بازي هاي ترسناك داره كلا اگه متال گير 1 رو بازي كرده باشيد ميتونيد اين حس من رو هم داشته باشيد متال گير 1 به نظرم از بزرگترين بازي هاي تاريخ به شمار ميره و حتي يكي از بهترين جو و اتمسفرهاي تاريخ رو داره به نظرم لامصب خيلي جو غمگين و افسرده اي بازي داشت رنگ هاي آبي تيره و تاريك و محيط هاي برفي و مبهم بازي يه اتمسفر خسته و نابي رو به ارمغان آورده بودن يادمه هر موقع زمستون متال گير1 باي ميكردم دلم ميگرفت واقعا يادش بخير مخصوصا در نبرد با باس سوم نينجا و باس چهارم كه يه هيپنوتيز گر بود كاملا حس ترس و رمزآلود خاصي در بازي به وجود اومده بود اميدوارم كوجيما بالايه 100 سال عمركنه.:d
 
سلام رفقا...
یه جمله ای رو بی مقدمه بگم که اگه نگم میترکم:
تحریمم؟ هان؟ هان؟ هان؟
اون از پروفایل آق ابوذر که به روی من بسته شده... اون از مسعود... اینم از علی Safe!!! حتی پیغام خصوصی هم نمیگیرند!!!! بازم گلی به گوشه جمال "با اینکه دیگه از این ادبیات خوشم نمیاد (متاسفانه البته! ) ولی تکرار میکنم" بازم گلی به گوشه جمال امیر و شهاب و علی Black و بقیه...
احساس غریبی کردم آقایون تق و لق وقتی اومدم تو سایت...
خُب، خدا رو شکر! فکر کنم همگی از یه افنجار مهلک جون سالم به در بردیم :p

راستش نمیخواستم تو تاپیک باهاتون حال و احوال کنم ولی از اونجاییکه پروفایل ها به روم بسته بود (منم که تا حدودی بی حیا :d، مگه بی خیال میشم)، تصمیم گرفتم همینجا یه حالی بپرسم و دوباره شرم رو بکنم و برم!

هی ها... چه لذتی داره حس بودن توی جمعی که فکر میکنی از همه بهت نزدیکترن. دلم براتون یه ذره شده بود، برای تک تکتون.
چطوریایید؟ چه خطرا؟ همچنان توی این شهر مه گرفته در حال پرسه زدنید؟

راستش یک سری حرف بود که بیشترش رو میخواستم اتفاقاً به همین رفقایی بزنم که لطف کردند و پروفایلشون رو بستن، بنا بر این فکر کنم همینجا با همتون حرفام رو بزنم و برم... واقعاً چاره ای نداشتم، یک سری چیزا رو باید میگفتم وگرنه از تاپیک به این منظور استفاده نمیکردم. امیدوارم این SPAM ـه بزرگ، spam تلقی نشه. و جداً ممنون میشم اگه دوستان مسئول، این پُست رو پاک نکنن.
بچه ها راستش چون با تک تکتون حرف دارم همینجا خصوصی حرفام رو باهاتون میزنم. میترسم بیام تو پرفایلتون و ببینم شماها هم منو تحریم کردید. (اشکان غلط نکنم همش زیر سر توئه... بس که گفتی Leon یه Betrayer ـه، آخرش تحریمت رو اعمال کردی!)
به غیر از ابوذر، که یه حقی به گردنم داره و رفاقتمون به غیر از BC در خارج از BC هم از یه جنس دیگه ـست، واقعاً نتونستم بینتون فرقی بذارم و برای همین به ترتیب حروف الفبا "از آخر (اسم پروفایل) " باهاتون میحرفم...

ابوذر خان: "KoD"

سلام کاکو...
میدونم، میدونم، میدونم... حق داری شاکی باشی، حق داری ناراحت باشی، اصلاً حق داری حسابی از دستم عصبونی باشی ابوذر. ولی من که قبل از رفتنم زنگ زدم. متاسفانه نشد که با هم حرف بزنیم، منم که شرایطم یهویی... خودت بهتر میدونی دیگه کاکو. میدونم الانشم باید بهت زنگ میزدم ولی خوب... شرمنده. صحبت کردن همانا و وا دادن همانا.
بیا بی خیال گله و گلایه شیم که سودی نداره. راستش یه دلیل عمده باعث شد که برگردم و متاسفانه خیلی زود دارم میرم. 2 روزه که اومدم و راستش نمیخواستم اصلاً بیام اینجا که حس میکردم اگه بیام نتونم دل بکنم از شماها اما دیگه نتونستم مقاومت کنم.
اون دلیلی که باعث شد برگردم... زیاد دلیل خوبی نیست اما چون تو هم در جریان بودی فکر میکنم حق این رو داشته باشی که بدونی! متاسفانه سورنا... فوت شد.
نمیدونم چرا و به چه دلیل پروفایلت رو بستی و پیام خصوصی هم نمیگیری، وگرنه بیشتر توضیح میدادم. به هر حال مسئله ای نبود که بشه ازش گذشت.
خدا خفت نکنه، الان که دارم نوشتم رو دوباره میخونم میبینم یک صدم از چیزایی که تو مخم میگذره تا بهت بگم رو حتی بهشون اشاره هم نکردم. تقصیر خودته دیگه مصیبت، اَه... حتی نمیتونم بهت بد و بیراه بگم که دلم خنک شه چه برسه به Love ترکوندن.
(ابوذر از Dj Amir یه عذرخواهی اساسی بکن. خودش میفهمه. چون میدونم تو این تاپیک نمیاد، زحمتش به عهده تو)
(یه زحمت دیگه، شرمنده البته... از محمد حسین "Simin Secret" خیلی تشکر کن برای تاپیک پیر و پاتالا و لطفاً نذار اونجا بخوابه. من به Arth@s قول دادم. خودمم که نیستم.)

مسعود 72:

سلام Mr. Silent Hill 4 MANIAC
;)
خوبی؟ همچنان اندرخم SH4 ـی؟ یادمه سخت مشغوله کنکور و این حرفا بودی؟ چه شد؟ چه بلایی سر این غول بی شاخ و دُم آوردی؟ به هر حال امیدوارم که تو رشته ی مورد علاقت قبول شده باشی و الان از Coffee Net ـه UNI این پُست من رو بخونی.

امیر:

چطوری آقای کاتب شهر؟ خوبی رفیق؟ ببینم پروژه جدیدی، شواهد و مدارک اسرار آمیزی، موضوعات شگرف دیگه ای برای مردم شهرمون تو اون ذهن زیبات نداری؟ :p راستی امیر، باور میکنی من هنوز اون کتاب معروفت رو به دست نیاوردم...؟
What an irony
فکر کنم آخرش مجبور شم بیام اصفهونتون...

علی Safe:

سلام آنارش بزرگ... :d
زنده ای؟ سر حالی؟ درگیری ای، جنگی چیزی نداشتی این اواخر؟ از اون منطقه ی وهمناک چه خطر که یه بار منو از میونش گذروندی؟:p
ولی علی جان، با کمال تاسف باید بگم یه کم روی Ability & Skill های شورش طلبیت باید کار کنی. یه دوست جدید پیدا کردم که عملاً یه سور بهت زده... حیف که زبونمون رو بلد نیست وگرنه این سایت رو بهش معرفی میکردم تا خودت ببینی. اصولاً با اینکه بهش سلام بدی مشکل داره، دیگه ادامه ـش پیشکش.
راستی همچنان Leon ـه بینوا رو میکوفونید؟ به بچه های تاپیک RE هم با اینکه دل خوشی از من ندارن سلام برسون. ترجیح دادم باهاشون حرفی نزنم که تنش ایجاد نشه ولی خُب، شک نکن وقتی اساسی برگردم همچین بدم نمیاد دوباره یه جنگ راه بندازیم... :p
جون Leon جوش نیار که الانه که مثل HULK رنگت سبز بشه ها، من تسلیم.
در کل خیلی میخوامت.
آهان، لطفاً به Darkness، علی Dante و Nevan هم حتماً سلام منو برسون.

Top Secret
مسعود: "JoH"

سلام مومن...
آخه مرد با خدای سایت، اون چه کاری بود که کردی؟ مسعود خودت هم خوب میدونی که اصلاً نمیتونم مستقیم اشاره کنم ولی امیدوارم خودت بگیری که چی میگم؟ آخه چرا به پانیذ sms زدی؟ sms به کنار... چرا باهاش حرف زدی؟
She is DANGEROUS & POISONOUS
اون به راحتی میتونه افکارت رو مسموم کنه و خیلی راحت تر از اونی که فکرشو کنی هر چی بخواد میتونه از زیر زبونت بکشه بیرون، اصلاً برای چنین کاری تعلیم دیده. اونم به طرز وحشتناکی. از تو بعید بود مرد...
ممکنه حتی با مظلوم نمایی بیاد جلو ولی به هیچ عنوان گولش رو نخور. شاید خودش رو بزنه به ندونستن اما وحشتناک از همه چیز سر در میاره. این کارشه اصلاً.
من sms ها رو خوندم. مسعود اکیداً توصیه میکنم سمتش هم نری. هر چیزی هم که در مورد من یا اون گروه کوفتی گفته تو ندیده و نشنیده بگیر. ای کاش تو هم پروفایلت رو نمیبستی یا حداقل پیغام خصوصی میگرفتی...
الان واقعاً مستاصل شدم که چی بگم بهت یا چه جوری بگم...
با اون ابوذر هم که دستتون تو یه کاسه ـست. ابوذر شانس آورده که sms هاش به طرز معجزه آسایی ignore شده.

محدثه: "QoC"

Hey kid… I mean ex-kid. You surely are a grown up lady by now
;)
فکر کنم تا الان دیگه تبدیل به یه Wild Huntress شدی که امونه Vamp ها رو بریده!!!
از دوست 8 ساله من چه خطر؟
راستی یک تشکر ویژه... تنها کسیکه sms کنایه آمیز نزد، تو بودی.
It was a redemption

علی Black:

یعنی یه دونه آنالیزور سطح بالا دیده باشم، خودتی علی جون. چطوری مرد بزرگ؟ همچنان داری زیر و روی این جک و جونورای SH رو بالا میکشی؟ یه دونه ای باور کن...
راستی علی، شنیدم استاد kojima میخواد تو پروژه ی بعدی SH همکاری کنه یا یه همچین چیزی!!! درسته؟
WoW، فکرشو کن میخواد یه SH تحویلمون بده با Background و شخصیت پردازی در حد MGS. آخ چه لذتی من ببرم اگه بیاد این SH2 رو Remake کنه و یه حال اساسی به James بده. اونوقته که به بیگناهی James پی خواهی برد...

اشکان:

اشکان دارم به این فکر میکنم که چی شد بچه ها از من به عنوان خائن یاد میکنند؟ بیشتر که دقیق میشم، چهره ی جنابعالی تو ذهنم نقش میبنده که یه شیپور گرفتی دستت و راه افتادی تو کوچه پس کوچه های شهر SH و داد میزنی...
بیخیال!
سلام شبگرد SH. خوبی آقای دنگ و فنگ...؟

شهاب:

یکی از با معرفت ترین رفیقام... فرمانده ی بر حق ارتش Silent Hill و فاتح نبردهای خونین علیه PH، شهاب خان چه میکنه؟ شهاب، هنوز هم پیشنهاد ژنرالیت سر جاشه؟ چون با کمال میل حاضرم بپذیرمشا...

آتوسا: "AoS"

سلام خانم Agatha Christie ، داستان نویس سایت...
چون لقب بزرگترین "از نظر من البته" نمایشنامه نویس و رمان نویس جنایی رو بهت دادم، یک پیغام به صورت رمز برات میذارم:
Message: Ace of Spade, King of Diamond, Queen of Club, Jack of Heart

Clue: White Fang, Comedia, Lost Paradise, Da Vinci Code, And Then There Were None, Never Ending Story, Greek Mythology, Black Dahlia, In Time, Black Jack (21), Hearts, King Lear

Hint: You can cheat, and surely you can use your friend’s help

My Help: Pure Logic, look at the each person’s heart mentioned above

رضا:

سلام رضا جان. با اینکه مدت زیادی نبود که با هم آشنا شده بودیم اما خُب... چه میشه کرد؟ دلم برای کل کل کردن باهات تنگ شده...

میلاد:

سلام استاد بزرگ. بدون شک این قدرت لایتناهی رو، به شما و دندان های نیشتان مدیونم.
چطوری میلاد جان؟ هنوزم نیمه شب ها به دنبال شکاری؟

آرشام و شهام عزیز:

از اونجایی که من هیچوقت نتونستم این دو تا اسم رو به درستی به حافظه ـم بسپارم (پیروان مکتب مونگولیسم :p ) پس به هر دو تاتون در قالب یه پیغام عرض ارادت میکنم.

از بقیه بچه هایی که به نوعی اسامیشون یادم رفت، همینجا عذرخواهی میکنم. فقط یه چیز کوچکولوی دیگه بگم و برم، چون فرصتم رو به اتمامه...
نمیدونم، شاید شماها این رفاقت رو توی این دنیای مجازی در همون حد مجازی بودن نگه داشتید و بودن ـه در اینجا فقط براتون جنبه ی سرگرمی داره... اما برای من، دوستانم در اینجا و حوادث اتفاق افتاده در اینجا... تبدیل به جزئی از زندگیم شده...!
کمی گنگ بود، ولی افسوس که نمیتونم بیشتر توضیح بدم...
اَه... لعنتی! دلم میخواست بیشتر بمونم و بیشتر میتونستیم با هم حرف بزنیم. اما انگار نمیشه...
بچه ها جداً باید منو ببخشید...

PS:
راستی، اصلاً حواسم به نظر سنجی نبود. گفتم تو نظرسنجی هم شرکت کنم، چه بسا عنوان ننگین "SPAM" از روی پُستم برداشته بشه.
راستش من همه ی عناوین رو بازی کرده بودم. فقط فکر کنم 2 شماره از Silent Hill Mobile رو بازی کردم. البته دقیق خاطرم نیست. یادش به خیر Nokia 6630 ـم... بنا بر این جهت حفظ مقوله "صداقت در پاسخگویی به سوالات نظرسنجی (اوه اوه چه حرفا) " به آخرین گزینه رای ندادم...
 
آخرین ویرایش:
قسمت اول -دعوت به شهر-

attachment.php

در اعماق ذهن پریشانش، او تصویری از خودش میدید.
انعکاس درون آینه چهره خودش بود، چهره ای همچون چهره مردگان سرد, خشک و بی روح.
جیمز ساندرلند با خود فکر کرد: "خب، در واقع من احساس میکنم که مُردم.قلب من مُرده"
[FONT=&amp]او حس میکرد که زندگیش پوچ و بی معنا شده است و دیگر ارزش ادامه دادن را ندارد. او نسبت به همه چیز بی تفاوت شده بود. [/FONT][FONT=&amp]کار، وقت آزاد دیگر هیچ کدام اینها برایش معنا نداشت.
حتی بوی قوی آمونیاک که در آن اتاق متعفن کثیف پخش شده بود نمیتوانست حتی ذره ای از توجه جیمز را به خود جلب کند.
ادرار زردرنگی که به زمین ریخته بود، ماده ای خزه مانند، زمین چسبناک و مرطوب آن اتاق که به کف کفشهایش نفوذ می کرد نیز ذره برایش اهمیت نداشت و هیچ واکنشی نسبت به این چیزها از خود نشان نمیداد. در واقع تنها چیزی که به وضعیت کنونی او شباهت داشت یک مرده متحرک بود.[/FONT]

attachment.php


"مری....تو واقعاََ توی این شهری؟" او این سوال را از انعکاس خود در آینه میپرسید. او در مورد تمامی این وقایع مردد بود. اصلاََ چنین اتفاقی هرگز رخ داده بود؟
همچنان که دستانش بر لبه دستشویی بود, صورت خود را در آینه مینگرید. با وجود آن افکار, او احساس میکرد که کمی حالش بهتر شده است.
او صورت خود را شست و موهایش را که جلوی صورتش را گرفته بود به کنار زد, گویی از توهمات خود بیرون آمده بود.
او میدانست که این وقایع کاملاََ حقیقت دارد, زیرا در نامه نوشته شده بود.
جیمز از آن مکان تاریک به بیرون آمد و قدم در شهری با آسمان ابری گذاشت.
روشنایی آن دستشویی عمومی قابل قیاس با محیط بیرون نبود. بادی مرطوب, گونه های جیمز را مورد نوازش قرار میداد.
در آنسوی پارکینگ, دریاچه پهناور تولکا قرار داشت. مه بر روی سطح دریاچه گویی در حال رقصیدن بود و تمام سطح دریاچه را پوشانده بود.

attachment.php


"در خوابهای آشفته ام, من آن شهر را دیدم.
سایلنت هیل
تو به من قول دادی که یک روز دوباره من را به آنجا میبری.
اما به خاطر من, تو هرگز نتوانستی که این کار را انجام بدهی.
خب, من الان تنها در آنجا هستم.
در مکان مخصوصمان, منتظر تو هستم..."


attachment.php



ادامه دارد....
 

Attachments

  • silent_hill_2james.jpg
    silent_hill_2james.jpg
    45.8 KB · مشاهده: 64
  • to.jpg
    to.jpg
    54.7 KB · مشاهده: 63
  • mary.jpg
    mary.jpg
    7.1 KB · مشاهده: 62
  • Untitled-2.jpg
    Untitled-2.jpg
    26.1 KB · مشاهده: 63
سلام !
با پیشنهاد امیر برای نظرسنجی موافقم ولی این ها رو هم مد نظر داشته باشید :
محبوبترین ترک موسیقی سری
تاثیرگذاترین فرد تیم سایلنت در سری

هر چه زودتر به نتیجه برسیم زودتر نظرسنجی تغییر خواهد کرد پس اگر مایل به تغییرش هستید لطف کنید نظراتتون رو بگید !

خوش برگشتی رفیق

پاینده باشید !
 
با سلام و تسلیت به مناسبت ایام سوگواری سید و سالار شهیدان امام حسین (ع)
من حمیدم و یکی از اعضای قدیمی سایت هستم که فکر میکنم حول و حوش سال 88-87 اینجا عضو شدم.اما زیاد فعالیت نمیکردم.به اکثر فرومای سایتم سر میزدم ولی زیاد اهل پست دادن نیستم.راستش اینجا خیلی فضای صمیمی داره.جدا تبریک میگم.من از سایلنت هیل چیز زیادی نمیدونم اما همیشه میدیدم که زیاد نمرات بالایی تو سایتای دیگه نمیاره. اما این یکی 2 روزه که داشتم از صفحههای خیلی قبل صفحه قبل رو میخوندم میدیدم که چقدر تحلیلای حرفه ای میکنید.مخصوصا تحلیلهای اقای سایلنت دریم. اقا منم رفتم و خیلی از نسخه هاش رو تهیه کردم. اصلاً نمیخوام برای کسی دردسر بشم و بگم یکی برام توضیخ بده که بازی چهجوریه.خودم سعی میکنم سر دربیارم.ولی دارم بازیو شروع میکنم.نسخهی یکش رو که گیر نیاوردم :d هرچیم گشتم پیدا نشد خاک بر سر:-oاما 2و3و4و5و6 رو دارم.این 2و3 که کالکشنه پیدا کردم.اما همون اول خوردم به مشکل.
اولش که میخوای بازی کنی یه سوال میپرسه میگه با صداهای قبلی میخوای بازی کنی یا صداهای جدید.منکه درست نفهمدیم:dزبانم زیاد خوب نیست:">ولی منظورش چی بود احیانا؟صداهاشو مگه عوض کردن؟
اقا ممنون میشم یه کمکی به شخصی بکنید که میخواد با این بازی اشنا بشه بکنید.چون نوع بحثاتون برام جالب بود.:-b
 
آخرین ویرایش:
اگر اشتباه نکنم ، شما HD collection رو گرفتید این نسخه ، اخیرا عرضه شده و شماره های دوم و سوم رو بصورت HD برای کنسول ها ارائه داده همونطوری که گفتید توی این نسخه شما حق انتخاب بین صداهای اصلی بازی و صداهائی که برای این نسخه تهیه شدند دارید ، گروه جدیدی کار صداگذاری روی این نسخه رو انجام دادند پس مطمئنا تفاوت هایی موجود هست . از دید یه فن من توصیه میکنم که از صداهای اصلی بازی استفاده کنید ، اما برای اینکه خودتون مقایسه کنید یه ویدئو هست که میتونه کمکتون کنه ، از اونجائی که قراردادن لینک توی انجمن ممنوعه pm کردم براتون !

امیدوارم روزهای خوشی توی شهر داشته باشید !


پ.ن: مسعود خوب شد یه پست قبلت گفتم نظرتون رو بگید ها ، پست میذاری انگار نه انگار ! حتی اگر مخالف تعویضش هم هستید نظرتون رو بگید !
پاینده باشید !
 
سلام
=====================================================
اول یه تشکر از امیر و سپیده می‌کنم. ممنون. خیلی عالی>:d<
=====================================================
حمیدجان با اینکه بیش از 3 سال از عضویت‌تون می‌گذره ولی چون این اولین پست تون تو این تاپیک هست ورودتون رو خوش‌آمد میگم.:welcome:
=====================================================
سلام
سلام به همگی.
========================================
================================================ =================================================
1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و 31 و 32 و 33 و34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و Endings و Extras
==========================================
==== =========================================
Silent Hill 1: Original Memories
#30

سیبل!سیبل!>:d
14_14_26_29.jpg

سیبل؟سیبل؟/:)

14_14_26_35.jpg

سیبل!سیبل!:-ss
14_14_26_50.jpg

اگه این رو همراه نیاورده باشید، نه تنها کار سیبل تمومه بلکه یه قسمت خوب داستان رو از دست میدید.
14_14_27_23.jpg

حتی استفاده از این مایع هم راحت نبود.
14_14_27_40.jpg

خب این تمرینی بود برای آخر داستان. سیبل چه دود و دمی راه انداخته.
14_14_27_52.jpg

این لعنتی دیگه چیه؟
14_14_27_56.jpg

بمیر! اهریمن خزنده.
14_14_28_02.jpg

سیبل! بیدار شو! حالت خوبه؟ تو دیگه خلاص شدی
14_14_28_09.jpg

خب خدا رو شکرو سیبل حالش خوبه. این بار به موقع رسیدیم.
albums3780-picture54458.jpg
هیسسس! چیزی نگو سیبل! تو انرژی زیادی از دست دادی.
14_14_28_20.jpg

راستی دقت کردید تو سری بازی‌ها چقدر باید از این و اون مراقبت می‌کردیم؟
هر چند تو اگه عرضه داشتی هری، از شریل مراقبت می‌کردی!:d



---------- نوشته در 09:43 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:30 PM ارسال شده بود ----------

پ.ن: مسعود خوب شد یه پست قبلت گفتم نظرتون رو بگید ها ، پست میذاری انگار نه انگار ! حتی اگر مخالف تعویضش هم هستید نظرتون رو بگید !
پاینده باشید !

من کی تا حالا با نظر جمع مخالف کردم؟:d
نظرم رو هم که گفتم دیگه. گفتم که هر وقت خواستید عوضش کنید به من بگید. این یعنی موافقت;;).
نظرتون درباره‌ی یه نظرسنجی کن فیکون کننده چیه؟
مثلاً
نظرتون درباره خارج کردن DP از لیست سیاه اسپویلر چیه؟
 
آخرین ویرایش:
اگر اشتباه نکنم ، شما HD collection رو گرفتید این نسخه ، اخیرا عرضه شده و شماره های دوم و سوم رو بصورت HD برای کنسول ها ارائه داده همونطوری که گفتید توی این نسخه شما حق انتخاب بین صداهای اصلی بازی و صداهائی که برای این نسخه تهیه شدند دارید ، گروه جدیدی کار صداگذاری روی این نسخه رو انجام دادند پس مطمئنا تفاوت هایی موجود هست . از دید یه فن من توصیه میکنم که از صداهای اصلی بازی استفاده کنید ، اما برای اینکه خودتون مقایسه کنید یه ویدئو هست که میتونه کمکتون کنه ، از اونجائی که قراردادن لینک توی انجمن ممنوعه pm کردم براتون !

امیدوارم روزهای خوشی توی شهر داشته باشید !


پ.ن: مسعود خوب شد یه پست قبلت گفتم نظرتون رو بگید ها ، پست میذاری انگار نه انگار ! حتی اگر مخالف تعویضش هم هستید نظرتون رو بگید !
پاینده باشید !
داداش دمت گرم.اتفاقا میخواستم بپرسم اون چه لینکی بود که برام پ.م کردی که اینجا خوندم. میخواستم پاکش کنم :d ولی الان میرم دان میکنم ببینم چیه :-b ولی منکه قبلا بازی نکردم پس صد در صد تفاوتشو نمیفهمم. ترجیح میدم با صداهای جدید بازی کنم.فکر کنم اونجوری بهتره دیگه.چون پیشرفت کرده خب.نظر شما چیه؟
اینجا رو نگرفتم اشکان جان , با من بودی؟
امیدوارم روزهای خوشی توی شهر داشته باشید !
سلام
حمیدجان با اینکه بیش از 3 سال از عضویت‌تون می‌گذره ولی چون این اولین پست تون تو این تاپیک هست ورودتون رو خوش‌آمد میگم.:welcome:
دمت گرم اقا مسعود. راستش من یه مدتیه فرومتونو دنبال میکنم.میدیدم به یه عضو جدید اینجوری خوشامد میگید.حاجی راستش کلی تو کف بودم این خوشامدگوییو بشنوم:d:">
اقا خیلی دلم میخواست امشب بازیو شروع کنم.اما لامصب عزاداریا نمیذاره.ایشالا بعد از ظهر عاشورا میخوام بشینم ببینم این بازی چی داره واسه گفتن.
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or