بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام بچه ها
اگه هنوز منو به عنوان عضو غیرفعال و بیخودی این تاپیک می پذیرید :دی حالا اگر نپذیرید به عنوان آبدارچی و اینا بپذیرید میشه نظرم رو اعلام کنم ؟ :دی
منم موافقم که در مورد dp بحث کنیم ولی اینجا جز من و علی بروکن هارت و امیر کی بازی کرد ؟
 
سلام
سلام بچه ها
اگه هنوز منو به عنوان عضو غیرفعال و بیخودی این تاپیک می پذیرید :دی حالا اگر نپذیرید به عنوان آبدارچی و اینا بپذیرید میشه نظرم رو اعلام کنم ؟ :دی
منم موافقم که در مورد dp بحث کنیم ولی اینجا جز من و علی بروکن هارت و امیر کی بازی کرد ؟
شما صاحب تاپیک هستید دایی.
طبق نظرسنجی تا اینجا 34 نفر بازی رو انجام داده‌اند.
 
اقا ما این دموییو که داداش اشکان زحمتشو کشیده بود دان کردم.خداییش چه گرافیکی داره بازی به این قدیمی ای.چندتا چیزو میخواستم بگم.
1-صدا جدیدا که خیلی باحال بودنb-)اصلا اون صداهای قدیمی میزد تو ذوق خداییش.ولی صدای این خانم اولیه که حرف میزد وجدانی صدای اولیش خیلی ماتم بود:(
2-اقا من حرفمو پس میگیره:dدیالوگا خیلی سنگین بود:|یکی اگه لطف کنه بازیو توضیح بده , یه کوچیکشو , ممنون میشم.خودمم که بازیو امتحان کردم همون اول یه چیزاییو فهمیدم.اما نه خیلی.
دمتون گرم.
 
اقا ما این دموییو که داداش اشکان زحمتشو کشیده بود دان کردم.خداییش چه گرافیکی داره بازی به این قدیمی ای.چندتا چیزو میخواستم بگم.
1-صدا جدیدا که خیلی باحال بودنb-)اصلا اون صداهای قدیمی میزد تو ذوق خداییش.ولی صدای این خانم اولیه که حرف میزد وجدانی صدای اولیش خیلی ماتم بود:(
2-اقا من حرفمو پس میگیره:dدیالوگا خیلی سنگین بود:|یکی اگه لطف کنه بازیو توضیح بده , یه کوچیکشو , ممنون میشم.خودمم که بازیو امتحان کردم همون اول یه چیزاییو فهمیدم.اما نه خیلی.
دمتون گرم.
سلام
سایلنت هیل 2 رو بازی می خوای بکنی دیگه ؟ اوکی داستانش فکر می کنم در پست اول توضیح داده شده باشه ولی در کل داستان در مورد مردی به اسم جیمز هست که زنش رو مدتیه از دست داده اما طی نامه ی عجیبی از طرف زن مرده ش به سایلنت هیل دعوت میشه تو نامه نوشته بوده که من در مکان مخصوصمون منتظرت هستم و برای همین جیمز به سایلنت هیل میره و یه سری اتفاقی براش می افته...
 
سلام
سایلنت هیل 2 رو بازی می خوای بکنی دیگه ؟ اوکی داستانش فکر می کنم در پست اول توضیح داده شده باشه ولی در کل داستان در مورد مردی به اسم جیمز هست که زنش رو مدتیه از دست داده اما طی نامه ی عجیبی از طرف زن مرده ش به سایلنت هیل دعوت میشه تو نامه نوشته بوده که من در مکان مخصوصمون منتظرت هستم و برای همین جیمز به سایلنت هیل میره و یه سری اتفاقی براش می افته...
سلام.دمت گرم ابجی.
اقا خداییش من زیاد تو فاز این تیپ بازیا نبودم به خاطر ضعف زبانم:">فقط اکشن میزدم و هدشات:>اما خداییش میخوام یه ذره بازی کردنمو هدفمند کنم.تا کی تو کانتر زنده بمونیم.کهچی اخه.انصافی دنبال یه بازی تپل فلسفی بودم.میخوام یه ذره اطلاعاتمو از این طریق بالا ببرم:-bخداوکیلی فروم شما باعث شد.
پس دمتون گرم رو کمک شما داداها و ابجیای گلم حساب باز میکنم.توی این شبای محرم اجرتون با امام حسین (ع)
خدا از ما بگذره که شب عاشورایی به جای عزاداری نشستیم دنبال هدفمند کردن زندگیمون.
 
سلام بچه ها
اگه هنوز منو به عنوان عضو غیرفعال و بیخودی این تاپیک می پذیرید :دی حالا اگر نپذیرید به عنوان آبدارچی و اینا بپذیرید میشه نظرم رو اعلام کنم ؟ :دی
منم موافقم که در مورد dp بحث کنیم ولی اینجا جز من و علی بروکن هارت و امیر کی بازی کرد ؟
درود
باور كنيد من اول از همه بازي كردم زودتر از همه هم تموم كردم تاقبل از 6 مارس كه عرضه قانوني بازي بود من بازيرو تموم كردم وفكر كنم بيشتر از همه هم گيم پلي از باز ي داشته باشم دفعه اول هم با درجه سختي hard هم در حالت معمايي هم در حالت اكشن بازيرو تموم كردم و همه آچيومنت هاي بازيرو گرفتم و فكر كنم بالاي 60 70 ساعت از بازي گيم پلي داشته باشم تو تاپيكم زياد در موردش صحبت كرديم با بچه ها مخصوصا با امير زياد در موردش بحث كرديم.:d
oxford
دوست عزيز من هم ورودتون رو تبريك ميگم هر چند كه كاربري معمولي بيش نيستم.
 
سیبل!سیبل!>:d<
متن پنهان:



سیبل؟سیبل؟/:)
متن پنهان:



سیبل!سیبل!:-ss
متن پنهان:



:))
یعنی دقیقا همینجوری بود قضیه ، ما هم بی اعصاب دفعه اول هر چی تیر بود رو این بیچاره خالی کردیم !
من کی تا حالا با نظر جمع مخالف کردم؟:d
نظرم رو هم که گفتم دیگه. گفتم که هر وقت خواستید عوضش کنید به من بگید. این یعنی موافقت;;).
یعنی تایپ یک عدد موافقم اینقدر سخته ؟
نظرتون درباره خارج کردن DP از لیست سیاه اسپویلر چیه؟
یعنی خدا لعنتت نکنه با این پیشنهاد دادنت ! )x
از اونجائی که اصولا من آدم خودخواهی هستم مخالفم ! :d
چرا اونجوری نگاه میکنید ؟ خب بابا دلم نمیخواد مجبور به ترک تاپیک بشم ! :(
باز هم اگر جمع تصمیم بگیره حرفی نیست !
اینجا رو نگرفتم اشکان جان , با من بودی؟
بلی ! منظورم این بود تو سایلنت هیل خوش یگذره !
اگه هنوز منو به عنوان عضو غیرفعال و بیخودی این تاپیک می پذیرید :biggrin1: حالا اگر نپذیرید به عنوان آبدارچی و اینا بپذیرید میشه نظرم رو اعلام کنم ؟ :biggrin1:
شما چه آشنائی ! :-?نمیدونم چرا من رو یاد یه خبری میندازی که قرار بود بهم برسه و نرسید ! :whistling:
صدا جدیدا که خیلی باحال بودنb-)اصلا اون صداهای قدیمی میزد تو ذوق خداییش.
حیف که نمیدونی ph چیه ، وگرنه میگفتم بیاد سراغت که دیگه به خاطرات ما توهین نکنی ! :dهمه ی صداها بخصوص صدای خود جیمز به نظر من توی نسخه ی اصلی بهتر هست !
پس دمتون گرم رو کمک شما داداها و ابجیای گلم حساب باز میکنم.
با این که مطمئنا هر سوالی داشته باشی جوابش رو توی صفحات قبل این تاپیک میتونی پیدا کنی ولی مطمئن باش بچه ها همیشه توی جوابگوئی حاضرند !
یه چیزه دیگه همونطور که آتوسا گفت اگر صفحه اول تاپیک رو ببینی خلاصه ی کل شماره ها اونجا موجوده شما که نتونستی شماره ی اول رو بازی کنی حتما خلاصه ی قسمت اول رو بخون تا با کلیات بازی آشنا بشی گو اینکه از لحاظ داستانی ربطی به شماره ی دوم نداره !
خود بازی رو هم حتما میتونی به کمک بچه های همین تاپیک تهیه کنی ولی خب شاید به خاطر گرافیک ps1 خیلی نچسبه بهت!

پاینده باشید !
 
شما چه آشنائی ! :-?نمیدونم چرا من رو یاد یه خبری میندازی که قرار بود بهم برسه و نرسید ! :whistling:
ای وای من :دی
من گفتم یه قراری داشتم یه جایی و یه کاری باید انجام میدادم :دی
امان از دست این میان ترما و استادا و این اتفاقات رنگ و وارنگ :| :دی
 
توی اینجا وقتی dp اومد من اولین نفری بودم که تمومش کردم ولی همچنان خاموش موندم:d و همون اول هم گفتم که باید صراحتا راجع به dp بحث بشه که چند نفر به من حمله کردن بخاطر این کار!
عاشورا رو هم به همه شما عزیزان تسلیت میگم... عالم همه قطره و درياست حسين ، خوبان همه بنده و مولاست حسين ، ترسم كه شفاعت كند از قاتل خويش ، از بس كه كَرَم دارد و آقاست حسين

silent hill 4 original memories

شمشیر مقدس بدرد بخور و کارامد بود...البته برای downed ghost ها!:d
7-050.jpg
بی ازار ترین دشمنان کل سری!
7-054.jpg
یکی از بهترین و سریع ترین اسلحه در کل سری! مغازه لوازم ورزشی رو که خوب یادتونه؟
7-056.jpg
به ابارتمان برمیگردیم...بچه ها بالون کله همون خرگوش رو میبینید؟ وااای...یعنی منظورشون چی بوده؟
7-058.jpg
7-059.jpg
راستی بچه ها انقدر دلم میخواست از این شیرکاکائوهای بازی بخورم...ظاهرا خیلی خوشمزه ست...jasper که خوشش اومد!
7-060.jpg
دوباره به walters world میریم...اینبار یکی دیگه از قتلگاه های والتر...مغازه حیوانات خانگی...
8-002.jpg
ریچارد و لیتل والتر! مثل اینکه تا ریچارد خودشو به کشتن نده ول کن نیست!
8-010.jpg
این یکی میمون مثل بقیه نبود...تازه چوب گلف هم داره! چوب رو میندازه ولی نمیمیره!
8-021.jpg
به به ...سلاح مورد علاقه من در سری...
8-023.jpg
یکی از هوشمندانه و جذاب ترین معماهای سایلنت هیل که باید اینجا واردش میکردیم...
8-027.jpg
8-025.jpg
 
آخرین ویرایش:
oxford
دوست عزيز من هم ورودتون رو تبريك ميگم هر چند كه كاربري معمولي بيش نيستم.
داش دمت گرم.این چه حرفیه.کاربر معمولی چیه.خداییش من بحثای تو رو هم دیدم.خیلی گلی.
اصن با این تیپ خوشامدگویی اینجا خیلی صفا میکنم خداییش.ممنونم که موجبات شادی و اسایش ما را در این فروم فراهم نمودید:d

با این که مطمئنا هر سوالی داشته باشی جوابش رو توی صفحات قبل این تاپیک میتونی پیدا کنی ولی مطمئن باش بچه ها همیشه توی جوابگوئی حاضرند !
یه چیزه دیگه همونطور که آتوسا گفت اگر صفحه اول تاپیک رو ببینی خلاصه ی کل شماره ها اونجا موجوده شما که نتونستی شماره ی اول رو بازی کنی حتما خلاصه ی قسمت اول رو بخون تا با کلیات بازی آشنا بشی گو اینکه از لحاظ داستانی ربطی به شماره ی دوم نداره !
خود بازی رو هم حتما میتونی به کمک بچه های همین تاپیک تهیه کنی ولی خب شاید به خاطر گرافیک ps1 خیلی نچسبه بهت!

پاینده باشید !
دادا رفتم خوندم صفحه اولو.خدایییش بازیای داستان دار هم یه چیزین واسه خودشون.خیلی مرموز میزنه بازی ولی راستش امروز یه نموره بازی کردم.لامصب با روحیات من سازگار نیست.فقط باید راه بریو نهایتش 2 تا موجود بکشی که اصلاض سروته ندارن.اما میخوام بازی کنم.به یه چی گیر بدم ول کن نیستم.میخوام از فاز اکشن بکشم بیرون.
خداییش راجه به صداها هم باید حق بدی بم.منم به شما حق میدم داداش.خاطره ذاشتی باهاش دیگه.ولی من اون دموئه رو که برام فرستادی چند بار نگاه کردم-حال کردی چه زود عوض شدمو زدم تو کار تحقیق :>:-b -انصافی خیلی بهتر کارکردن.مثلا اون یارو چاقه که تفنگو میزاره رو سرشو میگه پاوووو خیلی کم میکشه پاو رو ولی توی جدیده دقیقا با لبو دهنه طرف میخونه این پاووووو کشیدن.
قسمت یکشو هم سپردم بچه ها پیدا میکنن برام ولی خداییش اگه گرافیک نداشته باشه بازی نمیکنم.هر چیو میتونم تحمل کنم جز گرافیکای در پیت.

عاشورا رو هم به همه شما عزیزان تسلیت میگم... عالم همه قطره و درياست حسين ، خوبان همه بنده و مولاست حسين ، ترسم كه شفاعت كند از قاتل خويش ، از بس كه كَرَم دارد و آقاست حسين
اقا خیلی مخلصیم.کلا با بچه های عاشورایی خیلی حال میکنم.
 
اینجا کسی فیلم Betty Blue رو دیده؟
صحنه پایانی فیلم به شدت آدم رو یاد صحنه قتل مری به دست جیمز میندازه!
کلاََ این فیلم داستان خیلی متاثر کننده ای داره...
البته این رو هم بگم که این فیلم یکی از منابع الهام سایلنت هیل بوده...

attachment.php

توضیحی در مورد صحنه پایانی فیلم :
در این صحنه zorg رو میبینید که خودش رو شبیه زنها درست کرده و بر بالای تخت همسرش Betty در بیمارستان روانی اومده.
zorg و Betty به شدت عاشق هم دیگه بودند ولی Betty یک بیمار روانی بوده و به خودش خیلی آسیب میرسونده تا جایی که حتی در یک صحنه چشم خودش رو کور میکنه.
zorg اون رو در یک بیمارستان روانی بستری میکنه ولی چون تحمل نداشته ببینه عشقش به یه همچین وضعیتی دچار شده, اون رو میکشه.
 

Attachments

  • 12.jpg
    12.jpg
    81.2 KB · مشاهده: 51
اینجا کسی فیلم Betty Blue رو دیده؟
صحنه پایانی فیلم به شدت آدم رو یاد صحنه قتل مری به دست جیمز میندازه!
کلاََ این فیلم داستان خیلی متاثر کننده ای داره...
البته این رو هم بگم که این فیلم یکی از منابع الهام سایلنت هیل بوده...

attachment.php

توضیحی در مورد صحنه پایانی فیلم :
در این صحنه zorg رو میبینید که خودش رو شبیه زنها درست کرده و بر بالای تخت همسرش Betty در بیمارستان روانی اومده.
zorg و Betty به شدت عاشق هم دیگه بودند ولی Betty یک بیمار روانی بوده و به خودش خیلی آسیب میرسونده تا جایی که حتی در یک صحنه چشم خودش رو کور میکنه.
zorg اون رو در یک بیمارستان روانی بستری میکنه ولی چون تحمل نداشته ببینه عشقش به یه همچین وضعیتی دچار شده, اون رو میکشه.

امیر جون کاش پایان فیلم رو توضیح نمی دادی :دی بدجور اسپویل شد :دی
 
سلام علیکم.اقا مثل اینکه بدجوری پاقدم نحسی داشتم.تازه اومده بودیم با این بازی اشنا شیم که اینجا یهو خلوت شد.البته امیدوارم بخاطر عذاراریا باشه.
بچهها من دارم بازی میکنم.رسیدم به یه گاو صندوق.رمزش کجاست؟
راستش هنوز چیزی از بازی زیاد نفهمیدم.لامصب ذیالوگاشو نمیشه فهمید.اقا این بازی با زیرنویس نیومده؟خدای جنگ شماره2ش هستا با زیرنویس.من میگم شما جماعت اهل فن و سنت بیاید یه ثوابی بکنید این بازیو زیرنویس کنید.ثواب داره والا.واسه ادمای با سوادی مثل ما :dخوبه به خدا.
من برم ببینم میتونم گاوصندوقو باز کنم.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or