بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام
مسعود بی مقدمه عکسها رو گذاشتی ،ضربان قلبم رفت بالا!! دیگه اون دل و جرات نو جوونی رو ندارم خب :no: ;)
:d
========================================
================================================ =================================================
1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و 31 و 32 و 33 و 34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و Endings و Extras
==========================================
==== =========================================

Silent Hill 1: Original Memories
#20
با احتیاط برو پایین. وقتی نمی‌دونیم چه کابوسی پایین این نرده‌ها چشم‌براه ماست.
11_16_41_48.jpg
فاضلاب متروک شهر؛ جایی که لعنت از در و دیوارش می‌بارید. وقتی از نرده‌ها پایین می‌رفتیم احساس سقوط می‌کردم.
640px-SH1_Sewers1.jpg

اوه لعنتی! اون چیه؟ جلوتر نیا.
11_16_43_33.jpg
Hanged Scratcherها.
این موجودات روی زمین خیلی دردسرساز نبودند. اما وقتی که اونها از روی سقف آویزون بودند و بی‌هوا حمله می‌کردند، هم مبارزه باهاشون سخت‌تر بود هم بیشتر باعث ایجاد نا آرامی میشدند. در این حالت سیستم قفل روی دشمن واقعاً نعمتی بود.
582px-Hangedscratcher.png

هری! تو هنوز یاد نگرفتی هر چیزی رو دیدی باید برداری چون یه کاربردی داره؟
11_16_50_58.jpg
انگار فاضلاب تنها جایی هست که دنیای معمولی نداره و فقط OtherWolrdش رو میبینیم.
640px-Silent_Hill_Sewers.jpg

به جرات می‌تونم بگم درهای بسته هم جزیی از المان‌های اصلی شهر به حساب میان.
11_20_29_10.jpg
اومدن پایین به این محل به خودیِ خود عذاب بود. تصور کنید این جهنم دو طبقه باشه.
640px-SH1_Sewers2.jpg

هر جا خون می‌دیدم، حس خوبی نداشتم چون مطمئن بودم اونجا اتفاق بدی افتاده یا خواهد افتاد.
11_20_42_07.jpg
باز هم یه پــَ نه پـــَ ی دیگه؟
11_20_42_13.jpg
اوه ببخشید اشتباه شد. این دفعه تله بود. پــَ نه پـــَ به سنگ خورد. جنبه داشته باشید!^#(^:-ss
11_20_42_22.jpg
چه گَردوخاکی کِردیم.
640px-Hanged_scratchers_key.jpg

بخیر گذشت
#:-s
بالای این نرده‌ها چی در انتظارمونه؟ دیگه قراره چه بلایی سرمون بیاد؟ اصلاً مگه دیگه بلایی مونده که سرمون نیومده باشه؟
درسته هری! ما دیگه آب‌دیده شدیم.

11_20_44_10.jpg
فاضلاب ذاتاً ترسناکه. اونجا مثل قبرستون میموند. ناامیدی توش موج میزد. با اینکه میدونستی یه راهی برای بیرون رفتن هست ولی باز با خودت میگفتی شاید نشه از اینجا خلاص شد.
به قول اشکان:
وجود فاضلابها دردسر بزرگی توی شماره اول بودن اصلاً از همون اولی که پله ها به سمت پایین میرن حساب کار دستت میاد که حسابی خبریه !
بیشترین ترس توی این محیط از خفگی و محیط بیمارگونه‌ی اونه تا هر چیز دیگه‌ای، این ترس توی کل نقاط این فاضلاب وجود داره و راههای بن‌بست و محیط لجن بسته‌ش شدیداً آدم رو بیقرار میکنه !
بعد از گذشت بیشتر از 13 سال هنوز هم فاضلاب ترسناکه ، هنوز هم وقت گذشتن از اون از خیر هر چی مهمات و دارو هست میگذرم و پا میذارم به فرار، اصلاً دوست ندارم یه ثانیه بیشتر اونجا بمونم ، شاید موجود زیاد نداشته باشه ولی انگار اگه الآن نری شاید هیچ وقت نتونی بری.
 
آخرین ویرایش:
دوستان راستی از بازی Book of Memories یک سری عکس و Artwork منتشر شده.
Artwork
Screenshots
من رو یاده بازی Contra میندازه:|
:-q واقعاً کی میخواد این مزخرف رو بازی کنه؟!:|
نظرتون چیه یه کلوپ مخالفان SH:BOM راه بندازیم. )x
قبوله، انجام شد.:d
اگر مخالف نسخه Book Of Memories هستید هم اکنون به ما بپیوندید:thumbup:

Anti - Book Of Memories

سلام

آخه هیچ رقمه نمی‌تونم قبول کنم آلسا اینجوری بوده. این که با دیگران فرق داشته قبول ولی هیچ جا گفته نشده که اون یه نابغه بوده. آلسا تقریباً یه مدیوم بوده.
مسعود جان شاید نابفه بوده میتونی دلیلی بر رد این ادعا بیاری؟!:-/:d

البته این فقط یه نظریه‌ست. تو تمام هیولاهای SH1 این یکی خیلی با بقیه فرق می‌کنه. پس یه دلیل درست و حسابی برای وجودش باید باشه.
درسته، یک نظریست ولی قابل قبوله! شاید تو این مورد یا موارد دیگه استثناهایی هم وجود داره!

مگه میشه کسی با SH4 خاطره نداشته باشه. :d
زیاد نتونستم با این صحنه ارتباط برقرار کنم! ولی کارگردانی معرکش رو دوست دارم بخصوص اینکه این صحنه با موسیقی ROA همراه بود! در کل نسخه چهارم با همین کارگردانی زیباش ماندگار شد.

و اما در مورد لوکیشن! کلاً با بیمارستان‌ها تو تمامی نسخه‌ها حال میکنم:d واقعاً عالیه! و ترسناک‌ترین لوکیشن تو کل سری هم به نظرم مدرسه و شهر در حالت Other World تو نسخه اول بود!:-ssیعنی وحشت ناک...
 
آخرین ویرایش:
مگه میشه کسی با SH4 خاطره نداشته باشه.[
just a dream *مرض! رویا به این مضخرفی ؟
فاضلاب متروک شهر؛ جایی که لعنت از در و دیوارش می‌بارید.
این حرفت رو با طلا باید نوشت ! میتونم قدم هایی که از در ورودی تا در خروجی باید برمیداشتیم برات بشمارم ! نه یک قدم چپ میری نه یک قدم راست خون و تیر و اینا رو هم بیخیال گرفتنش میشی فقط از این جهنم درمیری ! این جایی که باید کلید رو از تو آب برداری من هر دفعه دعا میکردم اینبار دیگه نریزن سرم ولی... وقتی که از اونجا میای رو سطح زمین تازه میبنی شهر خیلیم ناجور نیست... در کل یکی از ناجورترین جاهای کل سری بود اینجا!
 
قبوله، انجام شد.:d
اگر مخالف نسخه Book Of Memories هستید هم اکنون به ما بپیوندید:thumbup:
پیوستیم. :thumbup:
مسعود جان شاید نابفه بوده میتونی دلیلی بر رد این ادعا بیاری؟!:-/:d
خود شما می‌تونی دلیلی بر نابغه بودنش بیارید؟:d ولی گذشته از شوخی،‌ هیچ کار خاصی از آلسا نمی‌بینیم که دلیل بر نابغه بودنش باشه. اون فقط دارای قدرتی خاص هست همین.

میتونم قدم هایی که از در ورودی تا در خروجی باید برمیداشتیم برات بشمارم ! نه یک قدم چپ میری نه یک قدم راست خون و تیر و اینا رو هم بیخیال گرفتنش میشی فقط از این جهنم درمیری ! این جایی که باید کلید رو از تو آب برداری من هر دفعه دعا میکردم اینبار دیگه نریزن سرم ولی... وقتی که از اونجا میای رو سطح زمین تازه میبنی شهر خیلیم ناجور نیست... در کل یکی از ناجورترین جاهای کل سری بود اینجا!
مخصوصاً وقتی دشمنان روی سقف بودند و سیستم نشانه‌روی درست کار نمی‌کرد.
 
مخصوصاً وقتی دشمنان روی سقف بودند و سیستم نشانه‌روی درست کار نمی‌کرد.
*برو عامو ! سیستم نشانه گیری کیلو چنده اینجا تنها سیستم مورد استفاده *سیستم پاهای هری بود برای هر چه سریعتر دویدن!
...............
دوستان در مورد لوکیشین های بازی حرف نزدیم.میشه پیشنهاد داد که برای نظر سنجی،بزارین که کدوم لوکیشن رو میپسندین؟
موافقم میشه یه فاصله انداخت بین شماره سه و چهار بینش این رو گنجوند البت اگر بر و بچ مایل باشند !
ممنونم که مایلید !:d
 
برو عامو ! سیستم نشانه گیری کیلو چنده اینجا تنها سیستم مورد استفاده اینجا سیستم پاهای هری بود برای هر چه سریعتر دویدن!
حالا خداییش داشتین هری چه جوری میدوید؟ مثل اینکه به هر دوتا پاش امپول یک میلیون و دویست زده باشن!!! تند هم نمیدوید.....
 
سلام
موافقم میشه یه فاصله انداخت بین شماره سه و چهار بینش این رو گنجوند البت اگر بر و بچ مایل باشند !
ممنونم که مایلید !:d
البته لازم به توضیح که ما از شماره اول پریدم شماره سوم و هنوز شماره 2 رو شروع نکردیم.:d
حالا خداییش داشتین هری چه جوری میدوید؟ مثل اینکه به هر دوتا پاش امپول یک میلیون و دویست زده باشن!!! تند هم نمیدوید.....
آره جون خودم، انگار خودش رو خراب کرده بود نمی تونست بدوه:))
 
البته لازم به توضیح که ما از شماره اول پریدم شماره سوم و هنوز شماره 2 رو شروع نکردیم.:d
جان من شماره دومو دوباره نیارین وسط!!! جون من!!! الان دوباره بحث سر این جیمز کوفتی میشه!!!
آره جون خودم، انگار خودش رو خراب کرده بود نمی تونست بدوه:))
یه اصطلاحی من دارم تو اسپویلر میگم:
خر لنگ!!!
 
البته لازم به توضیح که ما از شماره اول پریدم شماره سوم و هنوز شماره 2 رو شروع نکردیم.
اه.... چقدر خوب ! خیلی خوشحال شدم! خیلی افسوس خوردم که سر شماره ی دوم نبودم *کلی حرف داشتم در مورد آنجلا و ادی ! فکر کنم از لحاظ شخصیت های فرعی این شماره قویترین بود !
ولی یه سوال جدا چرا همچین کاری کردید؟ مطمئنا من رو که در نظر نگرفتید ؟
 
سلام
اه.... چقدر خوب ! خیلی خوشحال شدم! خیلی افسوس خوردم که سر شماره ی دوم نبودم *کلی حرف داشتم در مورد آنجلا و ادی ! فکر کنم از لحاظ شخصیت های فرعی این شماره قویترین بود !
کاملاً‌ قبول دارم. اتفاقاً‌ یه تاپیک مجزا زده شد فقط برای جیمز.
ولی یه سوال جدا چرا همچین کاری کردید؟ مطمئنا من رو که در نظر نگرفتید ؟
دروغ چرا نه راستش.:d به خاطره ارتباط شخصیت‌های 1 و 3 و داستان‌شون.
 
کاملاً‌ قبول دارم. اتفاقاً‌ یه تاپیک مجزا زده شد فقط برای جیمز.
جان من شماره دومو دوباره نیارین وسط!!! جون من!!! الان دوباره بحث سر این جیمز کوفتی میشه!!!
بعله مطلعم مسعود جان! من نمیدونم این تاپیک به کجاها کشیده که همتون اینقدر شاکیید ، دیگه وقتی امیر حسین از بحث کردن بناله دیگه من نمیدونم چه اتفاقی ممکنه افتاده باشه !
در هر صورت چون اون تاپیک کار به جاهای باریک کشیده دلیل نمیشه دوباره همین اتفاق بیفته ، بالاخره باید این بحث هم انجام بشه دیگه !
حالا که میگید دو هنوز مونده میشه اول شماره دو رو بررسی کرد بعد رفت سر لوکیشن های بازی ! قول هم میدیم فقط شخصیت های فرعی رو بحث کنیم و دوباره به جیمز بر نگردیم!
پاینده باشید!
 
پیوستیم. :thumbup:
ممنون:thumbup: :d
خود شما می‌تونی دلیلی بر نابغه بودنش بیارید؟:d ولی گذشته از شوخی،‌ هیچ کار خاصی از آلسا نمی‌بینیم که دلیل بر نابغه بودنش باشه. اون فقط دارای قدرتی خاص هست همین.
عین آب خوردن:d همین که کتابی میخونه که دو برابر وزن خودش مطلب داره، یعنی ترشی نخوره یه چی میشه دیگه!:d در ضمن دختر دالیاست، به مامانش رفته!

مخصوصاً وقتی دشمنان روی سقف بودند و سیستم نشانه‌روی درست کار نمی‌کرد.
اه... گفتی سیستم نشانه گیری یاد بدبختیم افتادم! واقعاً اکشن بازی مزخرف بود...

حالا که میگید دو هنوز مونده میشه اول شماره دو رو بررسی کرد بعد رفت سر لوکیشن های بازی ! قول هم میدیم فقط شخصیت های فرعی رو بحث کنیم و دوباره به جیمز بر نگردیم!
اصلاً مزه شماره دو به تحلیل شخصیتی جیمزه! بدون جیمز هرگز! شما بحث کنید خودم قول میدم برای جذاب تر شدن بحث نقش مرحوم آرتاس(ره) رو بازی کنم و هی مخالفت کنم.:d
 
جان من شماره دومو دوباره نیارین وسط!!! جون من!!! الان دوباره بحث سر این جیمز کوفتی میشه!!!
دیگه دیر شد... شرمندتم...
;)
James
I like him
آقا من هنوز سر حرفم مبنی بر بی گناهی James هستما...

---------- نوشته در 12:07 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 12:05 PM ارسال شده بود ----------

اصلاً مزه شماره دو به تحلیل شخصیتی جیمزه! بدون جیمز هرگز!
اون اوایل که من تازه اومده بودم و نمی دونستم چی به چیه... یادمه که می گفتی James گناهکاره... آره علی....؟
اگه جرات داری یه بار دیگه بگو...
;)
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or