بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
اول از همه از هنری برای LM تشکر میکنم.و از علی جون که به من خندید:d

علی جون منم امیدوارم ولی یه بار دیگه همین الان اهنگ SH Intro رو گوش کن تا کلا 180 درجه بچرخی!!!
بچه ها میگم توی DP به جای صدای اژیر کلیسا،بارون میاد؟:-/
صد در صد مطمئنم آکیرا تکرار نشدنیه، ولی خوب همین که گند نزنه کافیه، توقع ندارم مثل آکیرا کار کنه که!
شاید! بالاخره بارون هم یک آلارم وحشت ناک برای مورفی هست (مورفی به نوعی ترس از آب داره(Aquaphobia) و هر موقع با بارش بارون مواجه میشه، دچار ضعف و ترس میشه). شاید نشانه‌ای از تغییر دنیا همین بارش باران باشه!
 
شاید! بالاخره بارون هم یک آلارم وحشت ناک برای مورفی هست (مورفی به نوعی ترس از آب داره(Aquaphobia) و هر موقع با بارش بارون مواجه میشه، دچار ضعف و ترس میشه). شاید نشانه‌ای از تغییر دنیا همین بارش باران باشه!
امیدوارم یه چیزی تو مایه های Amnesia در بیاد که هر وقت دشمن رو میدی کلا فاتحت خونده بود.اصلا ادم نمیتونست بدوه و سرگیجه و ترس.جالب میشه.
اون وقت کسی میدونه چه جوریه؟ یعنی جاهای به خصوصی بارون شروع به باریدن میکنه یا مثلا اگر مدتی بیرون و توی فضای باز بمونی بارون میباره.
کلا این فلسفه بارون خیلی چیز جالبیه.
 
امیدوارم یه چیزی تو مایه های Amnesia در بیاد که هر وقت دشمن رو میدی کلا فاتحت خونده بود.اصلا ادم نمیتونست بدوه و سرگیجه و ترس.جالب میشه.
اون وقت کسی میدونه چه جوریه؟ یعنی جاهای به خصوصی بارون شروع به باریدن میکنه یا مثلا اگر مدتی بیرون و توی فضای باز بمونی بارون میباره.
کلا این فلسفه بارون خیلی چیز جالبیه.
علی جان گفتند بیشتر از این اطلاعات به بیرون درز نشه، منم معذورم از دادن اطلاعات بیشتر، شرمنده.
من چه میدونم باو!:d
الآن هر چی بگیم فقط یک نظریست، چون اطلاعات بیشتر از این در دسترس نیست. فقط میدونم گفتند بارش باران زمان مشخصی داره، دقیقاً مثل تبدیل شدن به دنیای دیگر. وقتی که بارون میباره، مورفی باید سریع یک سرپناه پیدا کنه چون توانایی مبارزه با دشمنان رو تو این حالت نداره!
 
الآن هر چی بگیم فقط یک نظریست، چون اطلاعات بیشتر از این در دسترس نیست. فقط میدونم گفتند بارش باران زمان مشخصی داره، دقیقاً مثل تبدیل شدن به دنیای دیگر. وقتی که بارون میباره، مورفی باید سریع یک سرپناه پیدا کنه چون توانایی مبارزه با دشمنان رو تو این حالت نداره!
اوه اوه... جداً...؟
چه جالب... نکنه بارونش اسیدیه...
;)
 
گفتن سبک بازیش شبیه با SH:SM هستش.نمیدونم بازیش کردین یا نه ولی توی اون فقط میباست فرار کنی.قدرت دفاعیت خیلی کم بود!خیلی کم!
ولی خداییش محیطش سیاه و ابی و سبزه.همین ترکیب رنگ ها کاملا یه نشونه مثبته.نه مثل HC که زردمبو بود!!!
علی جون یه خورده اطلاعات که اشکالی نداره!:d
 
آخرین ویرایش:
گفتن سبک بازیش شبیه با SH:SM هستش.نمیدونم بازیش کردین یا نه ولی توی اون فقط میباست فرار کنی.قدرت دفاعیت خیلی کم بود!خیلی کم!
ولی خداییش محیطش سیاه و ابی و سبزه.همین ترکیب رنگ ها کاملا یه نشونه مثبته.نه مثل HC که زردمبو بود!!!
آره موافقم...
منم وقتی بازی میکردم و این تق و لقا می افتادن دنبالم .... مور مورم میشد...
;)
با SH: Shattered Memories هم خیلی حال کردم...
محیطش هم معرکه بود... مخصوصاً موبایل Harry
 
من منتظر SH6 هستم که بارون بیاد و منم از ترس سکته کنم! اون طوری که از نقد ها و صحبتهای بچه ها شنیدم وقتی بارون میاد موجودات ترسناک تری میان بیرون و ترس بازی بیشتر میشه.وای مدتهاست یه ترس درست حسابی تجربه نکردم از وقتی که این شرکتهای سازنده به جای ژانر ترس رفتن سراغ اکشن شوتر ! آخه یکی نیست به اینا بگه ادمای حسابی دیگه اکشن شوتر میسازین بسازین ولی چرا بازیهای ترسناک ما رو میبرین سمت شوتر!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 
ممنون امیر جون بایت اطلاع رسانی، من به Dan Linch اعتماد دارم، موسیقی ساز بزرگیه، البته نمیدونم برای سایلنت هیل هم تونسته شاهکار خلق کنه یا نه؟! ولی کارنامه کاریش درخشانه، من فقط موسیقی Dexter رو ازش شنیدم که باید بگم عالی بود.
امیدوارم ناامیدمون نکنه.
خواهش میکنم علی جون,وظیفه بود.امیدوارم Dan Linch آهنگهای قشنگی ساخته باشه.
گفتن سبک بازیش شبیه با SH:SM هستش.نمیدونم بازیش کردین یا نه ولی توی اون فقط میباست فرار کنی.قدرت دفاعیت خیلی کم بود!خیلی کم!
ولی خداییش محیطش سیاه و ابی و سبزه.همین ترکیب رنگ ها کاملا یه نشونه مثبته.نه مثل HC که زردمبو بود!!!
من که با محیط HC اصلا حال نکردم.وقتی که other world میشد من رو یاده کارخونه ذوب آهن می انداخت.
ولی DP به نظرم خیلی بهتره اون کار شده.
===============================================================
دوستان راستی از بازی Book of Memories یک سری عکس و Artwork منتشر شده.
Artwork
Screenshots
من رو یاده بازی Contra میندازه:|
 
آخرین ویرایش:
من منتظر SH6 هستم که بارون بیاد و منم از ترس سکته کنم! اون طوری که از نقد ها و صحبتهای بچه ها شنیدم وقتی بارون میاد موجودات ترسناک تری میان بیرون و ترس بازی بیشتر میشه.وای مدتهاست یه ترس درست حسابی تجربه نکردم از وقتی که این شرکتهای سازنده به جای ژانر ترس رفتن سراغ اکشن شوتر ! آخه یکی نیست به اینا بگه ادمای حسابی دیگه اکشن شوتر میسازین بسازین ولی چرا بازیهای ترسناک ما رو میبرین سمت شوتر!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سری Silent Hill از وقتی افتاد دست غربی ها... به سمت نابودی سقوط آزاد کرد.... البته از نظر خیلی از فن ها...
من همونش رو هم دوست دارم....
;)

---------- نوشته در 07:36 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 07:35 PM ارسال شده بود ----------

دوستان در مورد لوکیشین های بازی حرف نزدیم.میشه پیشنهاد داد که برای نظر سنجی،بزارین که کدوم لوکیشن رو میپسندین؟
موافقم...
من با مدرسه، کلیسا و بیمارستانش خیلی حال کردم...
 
سلام
:lol:بازم تکرا میکنم، آلسا را با دختر بچه‌های دیگه مقایسه نکن تا نتایج بهتری بگیری!:d آلسا دیوانه بود مسعود جان یک شیدای واقعی:d، مطمئن باش کسی که توسط دالیا انتخاب میشه واقعاً موجود عجیبیه!
آخه هیچ رقمه نمی‌تونم قبول کنم آلسا اینجوری بوده. این که با دیگران فرق داشته قبول ولی هیچ جا گفته نشده که اون یه نابغه بوده. آلسا تقریباً یه مدیوم بوده.
درسته، Air Screamerها شباهت زیادی به سامائیل دارند. هر دو بال دارند و تقریباً پوزه جفتشون شبیه به همه.
مسعود جان من مورد اول رو نفهمیدم!! اگر این موجودات اولین دشمنانی باشند که هری باهاشون رو به رو میشه، خوب این چه مفهومی میتونه داشته باشه؟!
اگه بهش توجه کنیم، می‌بینیم که اولین و آخرین هیولایی که در داستان اصلی باهاش برخورد می‌کنیم شبیه هم هستند. راستش هنوز خودم براش نتونستم دلیل محکمه‌پسندی پیدا کنم.
به نظرم این موضوع اهمیتی نداره چون تو داستان بهش اشاره‌ای نشده، ولی اگه هری نویسنده‌ای مثل آلن ویک باشه قضیه فرق میکنه، کلاً باید تو نظریه‌هامون تجدید نظر کنیم!:d
البته شاید هری نویسنده مقالات علمی باشه! شاید هری با کتاب The Lost World بیگانه نباشه! شاید؟ کی میدونه؟!:d
ایول! علی‌جان خیلی حال کردم. مطلب رو نگفته گرفتی. :-bd:clap:
البته این فقط یه نظریه‌ست. تو تمام هیولاهای SH1 این یکی خیلی با بقیه فرق می‌کنه. پس یه دلیل درست و حسابی برای وجودش باید باشه.
یه موضوع دیگه اینکه:

بچه ها کدومتون سایلنت هیل 4 رو کاملا به یاد دارید؟من بیشتر از همش عاشق سایلنت هیل 4 بودم و اون سکانسهای عاطفی که داشت.اون سکانس که سیندیا تو آغوشم مرد خیلی ناراحت شدم .... ترس بازی هم واسم خیلی بالا بود البته شاید شما بگید شماره 2 و 3 بیشتر ترسناک بود شاید بشه پذیرفت ولی نمیدونم چرا اینقدر از چهارش خوشم اومد.
مگه میشه کسی با SH4 خاطره نداشته باشه. :d
3-031.jpg
3-036.jpg
3-038.jpg
فقط کافیه به این تصاویر، Room of Angels رو هم اضافه کنید تا یه هفته برید تو اغما:(
هعییی روزگار ... :d ما هم یه زمانی بازی میکردیم سایلنت هیلو، یادش بخیر، کلی هم میگرخیدیم یهو میزدیم سیستم ریستارت بشهx_x:))
حالا خبری هست که DP واسه پلتفرم PC هم منتشر میشه یا نه ؟!
بنده هم ورودتون رو به این جمع ساکنان شهر جن‌زده خوش‌آمد میگم.:welcome:

دوستان راستی از بازی Book of Memories یک سری عکس و Artwork منتشر شده.
Artwork
Screenshots
من رو یاده بازی Contra میندازه:|
نظرتون چیه یه کلوپ مخالفان SH:BOM راه بندازیم. )x

من با مدرسه، کلیسا و بیمارستانش خیلی حال کردم...
خود محیط شهر مخصوصاً توی تاریکی:-s
OK، حالا که تو و علی مشتاقید من حرفی ندارم... فقط کجا ببحثیم...؟ اینجا که نمیشه...؟ هِین...؟
تو این زمینه فکر نمی کنم مشکلی باشه. چون تو خود بازی المان‌هاش هست.
 
فقط کافیه به این تصاویر، Room of Angels رو هم اضافه کنید تا یه هفته برید تو اغما:(

مسعود بی مقدمه عکسها رو گذاشتی ،ضربان قلبم رفت بالا!! دیگه اون دل و جرات نو جوونی رو ندارم خب :no: ;)

موافقم...
من با مدرسه، کلیسا و بیمارستانش خیلی حال کردم...

میگم لیون اگه جای دیگه ای مونده بگو،تعارف نکن :d
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or