بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
میتونم بپرسم چرا سمت راستی ها رو توی کروشه *گذاشتی ؟ اگر معمولی بودند یا با دو نقطه همراه بودند به نظرم بهتر میشد ! بعد برای سن زمان مرگ هم یه سطر جدا بذاری فکر کنم بد نباشه چون تقریبا سن اکثرشون مشخص هست ! اون جایی هم ه برای عکس گذاشتی که الان خالیه خیلی خوبه برای کسایی که عکسشون در دسترس هست!
در کل معلومه براش زحمت کشیدی و سلیقه به خرج دادی ! دست مریزاد !
پاینده باشی!
البته باید بگم که من کارای گرافیک رو انجام ندادم و فقط ترجمه کردم.
این نمونه انگلیسیش هست.
 
بچه ها بالاخره ببحثیم راجع به این موضوع یا نه...؟
;)
"این آدما رو دیدین که حرف کم میارن ... دنبال بهونن که چیزی نگن...؟ ;) "
(راستی خودمو گفتما...)
خُب بچه ها به نظر من نویسندگان بازی عمداً دست به انجام چنین کاری زدن... من یادمه جایی تو نت خونده بودم که سازندگان بازی برای نوشتن داستان بازی SH3 از 5 تا روانشناس کمک گرفتن. این قضیه به این معناست که القای حس تعلیق، ترس و ناامیدی و به نوعی برداشت آزاد از داستان بازی چقدر براشون مهم بوده... نمی دونم علی بود یا مسعود که به نکته ی خوبی اشاره کردن:
Multi Ending بودن بازی...
می دونید... ولی نظر کلیم در مورد این بازی اینه که چنین دنیایی وجود داره. حداقل برای من...
جایی هست که تو همین دنیا تقاص گناهانمون رو پس بدیم... درسته که بهشت و جهنمی وجود داره... اما می خوام مسئله ی خاصی رو باهاتون در میون بذارم که مطمئنم خودتون هم خیلی بهش فکر کردین...
آیا تا به حال توجه کردید که روح ما پس از مردن چه سرنوشتی در انتظارشه...؟ سوال احمقانه ای بود؟ خُب توی دین ما و بسیاری از ادیان دیگه جواب مشخصی برای این سوال وجود داره... عالم برزخ... Limbo... The other world
اما میخوام بُعد دیگه ای رو براتون آشکار کنم... بر اساس اعتقادات ما، روح انسان پس از مرگ به عالم برزخ می ره و اونجا منتظر میمونه تا روز رستاخیز از راه برسه. این چیزی بود که از کودکی شنیدیم و یا شاید بعضی از ماها که به دنبال حقیقت بودیم، در موردش جستجو کردیم و به نتیجه ای مشابه رسیدیم...
اما از شما یه سوال دارم... روز رستاخیز یا همون قیامت که ملوم نیست کی اتفاق بیافته و مطمئناً به این زودیا نیستش. در عالم برزخ هم که قرار بر اینه تا بر اساس اعمال مرتکب شده در این دنیا، روح یا در آسایش باشه و یا در عذاب... آیا این منطقیه که روحی، تا رستاخیز در عذاب و یا در آرامش باشه... آیا این عدالته...؟
تا به حال فکر نکردید که یک روح پس از بازگشتش به برزخ، می تونه باز هم در قالب یک جسم دیگه به زمین برگرده و زندگی دوباره ای رو شروع کنه؟
از کجا مطمئنید که روح شما در چند هزار سال قبل زندگی نکرده... نشده تا حالا براتون اتفاقی بافته که اون اتفاق به طور ناگهانی براتون آشنا باشه و یا احساس کرده باشید زمانی در همون لحظه همونجا بودید... فرضیه سفر روح در زمان و جلوتر بودنش رو میدونم... اما قطعیت نداره...
چرا نباید جور دیگه ای فکر کرد...
در این مورد خیلی صحبت دارم که مطمئنا بی ربط به تاپیک میشه... ولی دوست داشتم بیشتر در موردش صحبت کنم.


---------- نوشته در 02:20 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 02:17 PM ارسال شده بود ----------

بچه ها شرمنده میپرم وسط بحثتون.
ولی نظرتون در مورد این چیه؟
چطوری امیر...
دیگه سرسنگین شدی رفیق...
;)
کارت معرکست...!
 
بچه ها شرمنده میپرم وسط بحثتون.
ولی نظرتون در مورد این چیه؟
عالیه امیر جان، خسته نباشی، زحمت میکشی.=d> فقط به قول آقا اشکان اگر عنوان ها رو بدون کروشه و با دو نقطه نشون بدی بهتره.;)

بچه ها بالاخره ببحثیم راجع به این موضوع یا نه...؟
نه لیان جون:d من خودم سرم درد میکنه برای اینجور بحثا، ولی چون حواشی بحث زیاده از موضوع تاپیک خارج میشیم، این همه بحث پیرامون بازی ناتمام مونده، حالا گیر دادی به هدف نویسنده از خلق داستان؟8-| باو راجع به دشمنا و شخصیت‌ها بحث کنیم دیگه:d
لیان جان، بحث راجع به این موارد به نگرش برمیگرده، بحث‌هایی که پیرامون منش و نگرش باشه هیچ وقت پایان نداره و در اکثر موارد به نتیجه هم نمیرسه! چون تو این موارد بحث‌های اعتقادی وسط میاد خواه ناخواه شاید جملاتی مطرح بشه که به صلاح تاپیک نیست. ضمناً مواردی رو که مطرح کردی به هیچ عنوان مربوط به Silent Hill Game Community نیست. اگر دوست داری بحث کنیم بهتره جای دیگه‌ای برای این کار انتخاب کنیم، من خودم پایم.;)
 
نه لیان جون
clip_image001.gif
من خودم سرم درد میکنه برای اینجور بحثا، ولی چون حواشی بحث زیاده از موضوع تاپیک خارج میشیم، این همه بحث پیرامون بازی ناتمام مونده، حالا گیر دادی به هدف نویسنده از خلق داستان؟
clip_image002.gif
باو راجع به دشمنا و شخصیت‌ها بحث کنیم دیگه
clip_image001.gif
ok, ok...
GOTCHA
;)
یه دشمن بوگو که راجع بهش ببحثیم... تموم نشد این شماره یک...؟
راستی علی من زیاد با نظرت در این مورد موافق نیستم....

نظر شخصی:
این موجود نیز یادآور خاطرات زجرآور آلسا از زمانیست که در مدرسه، مورد تمسخر بچه‌ها قرار می‌گرفت، و صدای خنده تلخی که از این موجود شنیده می‌شود دلیلی بر این نظریه است.
با توجه به این نظریه می‌توان گفت این موجود ماهیتی شبیه به Mumbler دارد. خوب یک نکته جالب تو شباهت این دو مخلوق وجود داره
اینجوری که همه چی بر میگرده به مورد تمسخر قرار گرفتن Alessa... تازشم... اگه می خواستن این مطلب رو نشون بدن... خُب گزینه های بهتری هم بود...
من هنوز هم جداً در عجبم که چرا از این فسقلی اینقدر می ترسیدم...
 
اینجوری که همه چی بر میگرده به مورد تمسخر قرار گرفتن Alessa... تازشم... اگه می خواستن این مطلب رو نشون بدن... خُب گزینه های بهتری هم بود...
من هنوز هم جداً در عجبم که چرا از این فسقلی اینقدر می ترسیدم...
خداوکیلی اون مطلب پایینی رو هم خوندی؟ نه جون من خوندی؟:crying::d
خوب منم گفتم دیگه larval stalker و Mumbler فلسفه وجودیه یکسانی دارند! در اصل اول به جای این دو موجود یک هیولا به اسم Gray Child تو بازی بود، اون‌ها دقیقاً شبیه به یک کودک بودند، ولی چون شخصیت اول بازی اجازه کشتن آن‌ها رو داشت، بازی خارج از ژاپن غیر مجاز شد و سازندگان بازی رو سانسور کردند تا این نوع هیولاها از بازی حذف بشند، و بعداً با چندین ویرایش Mumbler و larval stalker که ماهیتی شبیه به GC داشتند وارد بازی شدند. GC تقریباً شبیه به همون چیزیه که تو نسخه اول فیلم دیدیم، فقط یکم طبیعی تر بودند.

71872649148678496834.jpg

تو این صحنه به شخصیت اول فیلم حمله میکنند(دقیقاً صحنه‌ای شبیه به نسخه اول بازی که بعد از اون هری تو رستوران به هوش میاد)

silenthill2.jpg
 
چطوری امیر...
دیگه سرسنگین شدی رفیق...
;)
کارت معرکست...!
سلام لیان جان,این چه حرفیه,من خاک زیر پای همتون.ممنون>:d:x
عالیه امیر جان، خسته نباشی، زحمت میکشی.
yahoo_41.gif
فقط به قول آقا اشکان اگر عنوان ها رو بدون کروشه و با دو نقطه نشون بدی بهتره.
yahoo_3.gif
خیلی ممنون علی جان,حتما از راهنمایهاتون استفاده میکنم.
همتون رو دوستون دارم:-*
 
خداوکیلی اون مطلب پایینی رو هم خوندی؟ نه جون من خوندی؟:crying::d
خوب منم گفتم دیگه larval stalker و Mumbler فلسفه وجودیه یکسانی دارند! در اصل اول به جای این دو موجود یک هیولا به اسم Gray Child تو بازی بود، اون‌ها دقیقاً شبیه به یک کودک بودند، ولی چون شخصیت اول بازی اجازه کشتن آن‌ها رو داشت، بازی خارج از ژاپن غیر مجاز شد و سازندگان بازی رو سانسور کردند تا این نوع هیولاها از بازی حذف بشند، و بعداً با چندین ویرایش Mumbler و larval stalker که ماهیتی شبیه به GC داشتند وارد بازی شدند. GC تقریباً شبیه به همون چیزیه که تو نسخه اول فیلم دیدیم، فقط یکم طبیعی تر بودند.

71872649148678496834.jpg

تو این صحنه به شخصیت اول فیلم حمله میکنند(دقیقاً صحنه‌ای شبیه به نسخه اول بازی که بعد از اون هری تو رستوران به هوش میاد)

silenthill2.jpg

من عاااااااااشقه اینام و در عین حال خیلی هم ازشون می ترسم ! این نوع موجودات در واقع فلسفی وجودیه دیگه ای هم دارن فکر می کنم نوعی جن کوچک یا شیطانک یا چیزی شبیه به این هستند ! جیغ می زنن !! واقعا ترسناکنن
 
خداوکیلی اون مطلب پایینی رو هم خوندی؟ نه جون من خوندی؟:crying::d]
اِهین اِهین... خونددددددددددددددددم.
علی جون... این شونصد دفعه...


سلام لیان جان,این چه حرفیه,من خاک زیر پای همتون.ممنون>:d:x


همتون رو دوستون دارم:-*
ماچ ماچ...
;)

من عاااااااااشقه اینام و در عین حال خیلی هم ازشون می ترسم ! این نوع موجودات در واقع فلسفی وجودیه دیگه ای هم دارن فکر می کنم نوعی جن کوچک یا شیطانک یا چیزی شبیه به این هستند ! جیغ می زنن !! واقعا ترسناکنن
توی فیلم که خیلی معرکه به تصویر کشیده شده بودن... از اینشون خوشم میومد که گداخته بودن و نمیشد بهشون دست زد...
صدای جیغشون هم که کلاً رو Nerve آدم طناب میزد...
 
بچه ها شرمنده میپرم وسط بحثتون.
ولی نظرتون در مورد این چیه؟
44381106652310150224.jpg
در مورد قربانیان والتره

باشه اینها رو حتما درست میکنم, این فقط یه نمونه کار بود.
تا چند روز دیگه همه رو ترجمه میکنم و میذارم برای دانلود.

خب اینم یکی دیگه از 21 قربانی والتر هست که به مسائل وحشتناک و سایلنت هیل و فرقه علاقه مند بوده که این بلا به سرش اومده
به احتمال زیاد هم دبیرستانی بوده
راجع به بقیه شون هم اگه بحث کردین منم هستم
 
این سایلنت هیل کالکشن کی میاد؟

خیلی زود فرشاد جان....
;)
Developer: Hijinx Studios
Publisher:
KONAMI
Genre: Psychological/Survival Horror
Platforms:
PlayStation®3, XBOX 360
Rating:
M (Mature 17+)
Release Date: January 2012


---------- نوشته در 08:11 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:08 PM ارسال شده بود ----------

عه... اینجوری که یعنی الان ریلیز شده...
هی ها
;)

---------- نوشته در 08:11 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:11 PM ارسال شده بود ----------

بچه ها یه چیزی میگم بهم نخندین.... حالا اشکال نداره اگه خندیدین.....
این LM رو یه نفر به من بده!!!:d
منم از مسعود بگرفتمش...
;)
 
سلام
خوب دیگه مسعود جان، بنده برای همین میگم آلسا با بقیه بچه‌های همسنش تفاوت داشت، کارهایی رو انجام میداد که فراتر از سنش بود.
خب اینجا یه علامت سوال بزرگ میاد وسط. چطوریه که آلسا از کتابی خوشش میاد که متن سنگینی داره؟ اون فقط 7سالشه. به طور حتم این کتاب رو قبل از مراسم سوزاندن خودنه. اون چجوری تونسته یه کتاب رو که برنده جایزه نوبل شده رو بخونه و خوشش بیاد؟ مگه اینکه فقط تصاویر کتاب رو دیده باشه. به دو تا مطلب دقت کنید. اول اینکه این هیولا اولین در واقع اولین هیولایی هست که تو بازی می‌بینیم. صحنه‌ی رستوران بعد از رفتن سیبل البته به شرط اینکه Mumblerهای اول بازی رو ندید بگیریم. دوم اینکه این هیولا شبهات نسبی به سامایل داره.
نکته دیگه اینه که به نظرتون هری چه نوع نویسنده‌ای بوده؟
هزارمین پستم تو BC رو تو این تاپیک قرار دادم تا بگم چقدر این تاپیک و اعضاش رو دوست دارم.>:d امیدوارم همتون همیشه سلامت باشید.;)
منم امیدوارم هم تو و هم همه دوستان رو سالها همینطور صحیح و سلامت ببینم. :x
از نظر من نویسنده با ما همون کاری رو کرده که آلسا با هری، والتر با هنری، مری با جیمز و کلودیا با هدر انجام داده بود. یعنی چی یعنی اینکه ما رو به این دنیای ذهن خودش فراخوانده و حالا این ما هستیم که منظرهای مختلف داستان این بازی رو با توجه به باورهامون می بینیم و می سنجیم ، در مورد کاراکترها با توجه به باورهامون نتیجه گیری می کنیم و گاهی وقتها حکم صادر می کنیم(مثل جیمز گناهکار)
نویسنده اتفاقا خیلی حرفه ای هم توی این کار عمل کرده اینکه بدون قضاوت شخصی شخصیت داستانت ، حتی فضاها و اتمسفر داستانت رو برای یک نفر خواننده تعریف کنی ، خودش کاره مهمیه هیچوقت قصد و منظور نویسنده رو نمی فهمی چون نویسنده ممکنه که با یه سری باورهایی این داستان رو روایت می کنه اما تو رو هم با باورهایی که داری به دنیای خودش دعوت می کنه و باعث میشه باورهای تو و باورهای اون با هم ترکیب بشن
اینجوریه که اگه در باورهای خودت محکم نباشی دچار تناقض و لغزش می شی
نکته خوبی رو اشاره کردی دایی. در اصل ذات هنر و هر اثر ادبی و هنری همینه.
بچه ها شرمنده میپرم وسط بحثتون.
ولی نظرتون در مورد این چیه؟
باشه اینها رو حتما درست میکنم, این فقط یه نمونه کار بود.
تا چند روز دیگه همه رو ترجمه میکنم و میذارم برای دانلود.
خیلی خوبه امیرجان. ولی در کنار نکاتی که دوستان اشاره کردند، به نظرم نوع فونت رو یه خورده وحشی‌تر انتخاب کنی بهتره. (بیرون گود نشستم میگم لنگش کن:d)
بچه ها بالاخره ببحثیم راجع به این موضوع یا نه...؟
;)
"این آدما رو دیدین که حرف کم میارن ... دنبال بهونن که چیزی نگن...؟ ;) "
(راستی خودمو گفتما...)
خُب بچه ها به نظر من نویسندگان بازی عمداً دست به انجام چنین کاری زدن... من یادمه جایی تو نت خونده بودم که سازندگان بازی برای نوشتن داستان بازی SH3 از 5 تا روانشناس کمک گرفتن. این قضیه به این معناست که القای حس تعلیق، ترس و ناامیدی و به نوعی برداشت آزاد از داستان بازی چقدر براشون مهم بوده... نمی دونم علی بود یا مسعود که به نکته ی خوبی اشاره کردن:
Multi Ending بودن بازی...
می دونید... ولی نظر کلیم در مورد این بازی اینه که چنین دنیایی وجود داره. حداقل برای من...
جایی هست که تو همین دنیا تقاص گناهانمون رو پس بدیم... درسته که بهشت و جهنمی وجود داره... اما می خوام مسئله ی خاصی رو باهاتون در میون بذارم که مطمئنم خودتون هم خیلی بهش فکر کردین...
آیا تا به حال توجه کردید که روح ما پس از مردن چه سرنوشتی در انتظارشه...؟ سوال احمقانه ای بود؟ خُب توی دین ما و بسیاری از ادیان دیگه جواب مشخصی برای این سوال وجود داره... عالم برزخ... Limbo... The other world
اما میخوام بُعد دیگه ای رو براتون آشکار کنم... بر اساس اعتقادات ما، روح انسان پس از مرگ به عالم برزخ می ره و اونجا منتظر میمونه تا روز رستاخیز از راه برسه. این چیزی بود که از کودکی شنیدیم و یا شاید بعضی از ماها که به دنبال حقیقت بودیم، در موردش جستجو کردیم و به نتیجه ای مشابه رسیدیم...
اما از شما یه سوال دارم... روز رستاخیز یا همون قیامت که ملوم نیست کی اتفاق بیافته و مطمئناً به این زودیا نیستش. در عالم برزخ هم که قرار بر اینه تا بر اساس اعمال مرتکب شده در این دنیا، روح یا در آسایش باشه و یا در عذاب... آیا این منطقیه که روحی، تا رستاخیز در عذاب و یا در آرامش باشه... آیا این عدالته...؟
تا به حال فکر نکردید که یک روح پس از بازگشتش به برزخ، می تونه باز هم در قالب یک جسم دیگه به زمین برگرده و زندگی دوباره ای رو شروع کنه؟
از کجا مطمئنید که روح شما در چند هزار سال قبل زندگی نکرده... نشده تا حالا براتون اتفاقی بافته که اون اتفاق به طور ناگهانی براتون آشنا باشه و یا احساس کرده باشید زمانی در همون لحظه همونجا بودید... فرضیه سفر روح در زمان و جلوتر بودنش رو میدونم... اما قطعیت نداره...
چرا نباید جور دیگه ای فکر کرد...
در این مورد خیلی صحبت دارم که مطمئنا بی ربط به تاپیک میشه... ولی دوست داشتم بیشتر در موردش صحبت کنم.


خب مطلبی که اشاره کردی دقیقاً مفهوم تناسخ رو می‌رسونه. نظریه‌ای که مرود قبول تمامی تفکرات الحادی و طرد شده‌ی تمامی ادیان الهی و در تضاد با تمامی اعتقادات ماهاست.
در این مورد قبلاً که درباره‌ی نمادهای بازی بحث شده اشاره شد. ولی اگه بخوای بازم بحث می‌کنیم. بنده هم همه می‌دونند سرم درد می‌کنه برای همین جور بحث‌ها (جای آرتاس خدابیامرز خالی)
خوب منم گفتم دیگه larval stalker و Mumbler فلسفه وجودیه یکسانی دارند! در اصل اول به جای این دو موجود یک هیولا به اسم Gray Child تو بازی بود، اون‌ها دقیقاً شبیه به یک کودک بودند، ولی چون شخصیت اول بازی اجازه کشتن آن‌ها رو داشت، بازی خارج از ژاپن غیر مجاز شد و سازندگان بازی رو سانسور کردند تا این نوع هیولاها از بازی حذف بشند، و بعداً با چندین ویرایش Mumbler و larval stalker که ماهیتی شبیه به GC داشتند وارد بازی شدند. GC تقریباً شبیه به همون چیزیه که تو نسخه اول فیلم دیدیم، فقط یکم طبیعی تر بودند.
دقیقاً درسته. من اولین بار که بازی رو تموم کردم به این مورد برخوردم. توی تریلرهای ابتدای بازی این موجودات حضور دارند اما تو نسخه‌های ما نیستند.
63355080476066442303.jpg
بچه ها یه چیزی میگم بهم نخندین.... حالا اشکال نداره اگه خندیدین.....
این LM رو یه نفر به من بده!!!:d
بفرما عزیز. اینجا همه با هم می‌خندیم نه به هم. :gathering:
این هم لینک
 
درود
بچه ها یه چیزی میگم بهم نخندین.... حالا اشکال نداره اگه خندیدین.....
این LM رو یه نفر به من بده!!!:d
:lol: نتونستم جلوی خودم رو بگیرم، شرمنده علی جون(:d=شوخی)

این سایلنت هیل کالکشن کی میاد؟
HD Collection ششم مارس و DP سیزدهم مارس منتشر میشه(تقریباً 35 روز دیگه)


عه... اینجوری که یعنی الان ریلیز شده...
هی ها
=)) خیلی باحالی لیان جون.

سلام
خب اینجا یه علامت سوال بزرگ میاد وسط. چطوریه که آلسا از کتابی خوشش میاد که متن سنگینی داره؟ اون فقط 7سالشه. به طور حتم این کتاب رو قبل از مراسم سوزاندن خودنه. اون چجوری تونسته یه کتاب رو که برنده جایزه نوبل شده رو بخونه و خوشش بیاد؟ مگه اینکه فقط تصاویر کتاب رو دیده باشه. به دو تا مطلب دقت کنید. اول اینکه این هیولا اولین در واقع اولین هیولایی هست که تو بازی می‌بینیم. صحنه‌ی رستوران بعد از رفتن سیبل البته به شرط اینکه Mumblerهای اول بازی رو ندید بگیریم. دوم اینکه این هیولا شبهات نسبی به سامایل داره.
بازم تکرا میکنم، آلسا را با دختر بچه‌های دیگه مقایسه نکن تا نتایج بهتری بگیری!:d آلسا دیوانه بود مسعود جان یک شیدای واقعی:d، مطمئن باش کسی که توسط دالیا انتخاب میشه واقعاً موجود عجیبیه!

درسته، Air Screamerها شباهت زیادی به سامائیل دارند. هر دو بال دارند و تقریباً پوزه جفتشون شبیه به همه.
مسعود جان من مورد اول رو نفهمیدم!! اگر این موجودات اولین دشمنانی باشند که هری باهاشون رو به رو میشه، خوب این چه مفهومی میتونه داشته باشه؟!
نکته دیگه اینه که به نظرتون هری چه نوع نویسنده‌ای بوده؟
به نظرم این موضوع اهمیتی نداره چون تو داستان بهش اشاره‌ای نشده، ولی اگه هری نویسنده‌ای مثل آلن ویک باشه قضیه فرق میکنه، کلاً باید تو نظریه‌هامون تجدید نظر کنیم!:d
البته شاید هری نویسنده مقالات علمی باشه! شاید هری با کتاب The Lost World بیگانه نباشه! شاید؟ کی میدونه؟!:d
 
آخرین ویرایش:
HD Collection ششم مارس و DP سیزدهم مارس منتشر میشه(تقریباً 35 روز دیگه)

DP یعنی چی؟!!

راستی اونجوری که از نقد بچه ها در مورد Evil 4 HD شنیدم گفته میشد از لحاظ گرافیک بازی رو به گرافیک امروزی نیاوردن فقط بافت ها رو کمی بهتر کردند الان خواستم بدونم این وضعیت واسه سایلنت هیل کالکشن هم همینطوره؟به خدا اگه کمی وقت بیشتری بذارن میتونن گرافیک رو هم بهینه کنن. یه لحظه برین تو فکرش......... وای فرض کنید سایلینت هیل 2 و 3 رو با این گرافیک امروزی تجربه کنید به خدا من که غش میکنم!


یه موضوع دیگه اینکه:

بچه ها کدومتون سایلنت هیل 4 رو کاملا به یاد دارید؟من بیشتر از همش عاشق سایلنت هیل 4 بودم و اون سکانسهای عاطفی که داشت.اون سکانس که سیندیا تو آغوشم مرد خیلی ناراحت شدم .... ترس بازی هم واسم خیلی بالا بود البته شاید شما بگید شماره 2 و 3 بیشتر ترسناک بود شاید بشه پذیرفت ولی نمیدونم چرا اینقدر از چهارش خوشم اومد.

silent-hill-4-the-room-200405110146427_640w.jpg
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or