بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
Silent Hill Heaven • View topic - Problems with a Silent Hill game on PC? [Sollutions]
این ناشرای ژاپنی از اولم به PC اعتقاد نداشتن:| (این صفحه رو در حین گشتن دنبال راه حل کرش SH 2 پیدا کردم:دی)
خلاصه بازی کردن سایلنت هیل روی PC توصیه نمیشود:دی
اون دیگه مشکل خود سازنده هست. اتفاقا توی این مورد کاملا تقصیر خودشه. یه ذره از کپکام یاد میگرفت که پورت میسازه در حد بوندس لیگا!:biggrin1:
 
از زمان ريليز بازي تا حالا هيچ راهنمايي واسه اين بازي نوشته نشده؟!

فکر نمی کنم من تو قسمت راهنمای بازی ها رو گشتم و پیداش نکردم برای همین تصمیم گرفتم خودم تاپیکش رو ایجاد کنم

دوستان اگر اشکالی درش دیدن حتما راهنمایی کنن، من سعی می کنم هر روز یه قسمت از بازی رو قرار بدم، کارِ دیگری هم کردم این بود که دیالوگها که در طول بازی یا سکانس نشون میده ترجمه کردم
http://forum.bazicenter.com/thread72422/
 
Silent Hill Heaven • View topic - Problems with a Silent Hill game on PC? [Sollutions]
این ناشرای ژاپنی از اولم به PC اعتقاد نداشتن:| (این صفحه رو در حین گشتن دنبال راه حل کرش SH 2 پیدا کردم:دی)
خلاصه بازی کردن سایلنت هیل روی PC توصیه نمیشود:دی

اره ارزش نداره مگه اینکه دیگه مجبور بشی! برای بازی سایلنت هیل اول ps2 توصیه میشود بعد xb360 :d
 
فکر نمی کنم من تو قسمت راهنمای بازی ها رو گشتم و پیداش نکردم برای همین تصمیم گرفتم خودم تاپیکش رو ایجاد کنم دوستان اگر اشکالی درش دیدن حتما راهنمایی کنن، من سعی می کنم هر روز یه قسمت از بازی رو قرار بدم، کارِ دیگری هم کردم این بود که دیالوگها که در طول بازی یا سکانس نشون میده ترجمه کردم http://forum.bazicenter.com/thread72422/
مرسي داداش ولي اوايل چيزي نيست بعد از اون قسمتي كه گذاشتی گير كردم
 
خب دوست عزیز فقط که مخصوصِ شما نیست این راهنما :دی ولی من تکمیلش می کنم تا شما هم مشکلت حل بشه ;)
جدي ميگي:d آخه اولاش چيزي نداره كه آدم بخواد گيج بشه يا در جا بزنه،من خودم همه ي شماره هارو بغير از Origins,shaterd memory,downpour بقيش رو تموم كردم ولي داونپور رو يه جورايي انگار زوركي ميرم چون اصلا ازش خوشم نيومد فقط به خاطر اينكه ببينم پايانش چطوره دارم بازي ميكنم!
 
جدي ميگي:d آخه اولاش چيزي نداره كه آدم بخواد گيج بشه يا در جا بزنه،من خودم همه ي شماره هارو بغير از Origins,shaterd memory,downpour بقيش رو تموم كردم ولي داونپور رو يه جورايي انگار زوركي ميرم چون اصلا ازش خوشم نيومد فقط به خاطر اينكه ببينم پايانش چطوره دارم بازي ميكنم!

اگر Alan Wake رو دوست داشته باشی و مثه من 4 بار تمومش کرده باشی :دی صد در صد رگبار هم برات جالب میشه :دی بازی زیبا و خوش ساختی بود از نظرم به علاوه چیزایی که توش می دیدیم بعد همه فلسفه داشت! به فرض من ویلچر رو مثال می زنم که در شماره 1و 3 به آلسا بر می گشت، تو " بازگشت به خانه " هم ما ویلچر رو داشتیم که کاملا بی معنی بود و هیچ ربطی نداشت و به نظر می اومد بیشتر برای ترسناک تر کردن بازی اضافه ش کردن، تو " رگبار" ما دوباره ویلچر رو داریم که خب نمادی هست که با منطق سایلنت هیل جور در میاد !!!
 
سلام
بچه ها اول این عکس رو ببینید:d:
attachment.php

حالا یه سوال! به نظرتون این مه (یی) که توی شهر هست, فقط افرادی که قلب تاریکی دارند میبینند, یا نه این مه جزئی از شهره و ربطی به این چیزا نداره؟:-/
یه ضرب‌المثل هست که میگه «از دور دل می‌بره از نزدیک زَهره»
خیلی چیزا هستند که وقتی از فاصله‌ی دور و وقتی از بالا بهشون نگاه می کنی خیلی طبیعی و شاید زیبا به نظر بیان اما وقتی واردشون میشی عمق فاجعه رو حس می‌کنی. مثل همین شهر خودمون. اما این تصویر هم دلیل خودش رو داره به نظرم.
1-014.jpg
مری تو محل مخصوصش با جیمز در انتظارشه. این محل مخصوص کل این شهر زیباست. پس نمای کلی شهر باید خیلی زیبا باشه. اگه مه‌آلود باشه که چیزی دیده نمیشه. پس مری جلوی پای جیمز یه تابلوی زیبا از شهر رو قرار میده.
خب نظرسنجی هم درست شد! ممنونبه نظر من بهترین سایلنت هیل, همین Silent Hill : Book of Memories!!کاملاََ به ریشه ها برگشته بود! درست مثل سایلنت هیل (1 تا 4) دوربین از بالا نشون داده میشه, کله هرمی هم که توش هست, شخصیتمون رو هم خودمون میتونیم طراحی کنیم!معماهای جالب, از همه مهمتر یه داستان فلسفی خیلی عمیقی هم داشت که به موقعش باید با هم دیگه در موردش بحث کنیم!نظر شما دوستان چیه؟
امیرجان اگه ذره‌ای به شوخی کردنت شک داشتم با کمک علی صلح و صفا و به دست سرهرمی یه بلایی سرت میاوردم.
emot-ph.gif


فکر نمی کنم من تو قسمت راهنمای بازی ها رو گشتم و پیداش نکردم برای همین تصمیم گرفتم خودم تاپیکش رو ایجاد کنم دوستان اگر اشکالی درش دیدن حتما راهنمایی کنن، من سعی می کنم هر روز یه قسمت از بازی رو قرار بدم، کارِ دیگری هم کردم این بود که دیالوگها که در طول بازی یا سکانس نشون میده ترجمه کردم http://forum.bazicenter.com/thread72422/
به‌به! خیلی خوبه دایی. کاملش کن حتماً. تبلیغاتش هم با ما. :d
اگر Alan Wake رو دوست داشته باشی و مثه من 4 بار تمومش کرده باشی
:دی صد در صد رگبار هم برات جالب میشه :دی بازی زیبا و خوش ساختی بود از نظرم به علاوه چیزایی که توش می دیدیم بعد همه فلسفه داشت! به فرض من ویلچر رو مثال می زنم که در شماره 1و 3 به آلسا بر می گشت، تو " بازگشت به خانه " هم ما ویلچر رو داشتیم که کاملا بی معنی بود و هیچ ربطی نداشت و به نظر می اومد بیشتر برای ترسناک تر کردن بازی اضافه ش کردن، تو " رگبار" ما دوباره ویلچر رو داریم که خب نمادی هست که با منطق سایلنت هیل جور در میاد !!!

خب من دانپور رو بازی نکردم اما،
AW بازی عالی و به قولی AAA بود و هست. یکی از بهترین بازی‌هایی که بازی کردم. همه‌چی توش عالی کار شده بود. ولی:
یادمه همون موقع که تو تاپیک گفتم AW‌رو بازی کردم شهاب عزیز ازم پرسید که آلن ویک رو بیشتر دوست داری یا سایلنت هیل رو (قریب به مضمون).
بهش گفتم الان نمی‌تونم نظر بدم. باید چند ماهی بگذره ببینم تاثیری روم گذاشته یا نه. الان به جرات میگم تاثیری که آلن ویک روی من گذاشته حتی 1 هزارم سایلنت هیل نمیشه.
 
آخرین ویرایش:
HC به نظرم داستان بدی نداشت ولی نه 4 قسمت قبلی خیلی داستان های خوفی داشتند این در مقابلشون پشه حساب میشد و در حد اونها نبود! و خب یه سری چیزهایی هم تقلید کرده بود که باعث شد ارزش بازی پائین بیاد.:d
به طور کلی نام Silent Hill بر سر شونه این عنوان سنگینی میکنه
در مورد مه هم یه نظریه وجود دارد که توی تاپیک تحلیل بزرگ سایلنت هیل هست:
در سری کمیک های ساخته شده ، اشاره ی جزیی به منبع اصلی مه و ارتباطش با کلادیای سفید وجود داره شخصیت اصلی دو شماره ی اول ( تروی که یک روانپزشک هم هست ) می گه : چیزی سبب این موضوع میشه... این مه . طبیعی نیست . باید عامل شیمیایی وجود داشته باشه. بعضی از داروهای روان گردان باعث بروز توهم میشوند. " و همینطور از sh4 ما میدونیم " مردم به این موضوع اشاره کردند که هنگامی که مه بیرون میاد اتفاقات عجیبی رخ میده " بنابراین میشه اینطور فرض کرد که حوادث sh به این "مه عجیب " مربوط میشوند ، وهمین مه هم با "توهم های مشکوک" ارتباط داره . خب ، چه نوع از توهم در شهر شیوع و رواج داره ؟ کلادیا ی سفید که خاصیت مخدر در دانه هاش موجوده و در کنار دریاچه هم رشد می کنه و دریاچه به عللی پوشیده از مه هست . بنابراین ممکن هستش که دلیل مه خاصیت مخدر گل های کلادیا باشه ؟ بله ، ممکن هست. اما اگر بخوایم دقیق تر ببینیم میتونیم درک کنیم که به طور حتم تنها دلیل نمیتونه باشه ، چرا که وقایع بخشی از sh3 و کل sh4 در خارج از شهر اتفاق میفته *. ضمنا ، منتشر کنندگان بازی به کتاب "مه" ( نوشته استفن کینگ ، که مطمدنا با خواندن اون می فهمید که من درباره چی صحیت می کنم ) ، اشاره می کنند و اون رو یکی از منابع اصلی الهام برای sh1 میدونند.
البته من خودم این نظریه رو قبول ندارم! چون خیلی ابهام داره!
امیرجان اگه ذره‌ای به شوخی کردنت شک داشتم با کمک علی صلح و صفا و به دست سرهرمی یه بلایی سرت میاوردم.
^#(^:d
AW بازی عالی و به قولی AAA بود و هست. یکی از بهترین بازی‌هایی که بازی کردم. همه‌چی توش عالی کار شده بود. ولی:
یادمه همون موقع که تو تاپیک گفتم AW‌رو بازی کردم شهاب عزیز ازم پرسید که آلن ویک رو بیشتر دوست داری یا سایلنت هیل رو (قریب به مضمون).
بهش گفتم الان نمی‌تونم نظر بدم. باید چند ماهی بگذره ببینم تاثیری روم گذاشته یا نه. الان به جرات میگم تاثیری که آلن ویک روی من گذاشته حتی 1 هزارم سایلنت هیل نمیشه.
AW بازی خوبی بود, البته من زیاد خوشم نیومد چون بعد از یه مدتی خیلی تکراری میشد.
در کل هیچی SH نمیشه!
:d
 
Alan Wake هم مثه سایلنت هیل Psychological Horror بود :دی و داستانِ یه آقای نویسنده - مثه من :دی البته من از نوعِ خانمش :دی- روایت می کرد که خب باز هم میشه گفت تأثیر گذاریش کم نبود. به نظرم باید گفت خودِ الن ویک هم فلسفه ای پشتِ پرده داشت :دی یه جورایی بعضی از صحنه هاش منو یادِ نویسنده های سیاه نویس می انداخت، البته خودِ الن ویک تا جایی که می دونم سیاه نویس نبود و تخیلی می نوشت :دی
اما به قول امیر بعد از یه مدت هم تکراری می شد، من خودم سایلنت هیل به خصوص شماره 3 :دی رو نزدیک به 20-25 بار تمومش کردم با این حال هنوزم وقتی بازی می کنم بعضی جاهاش برام جدیده اما الن ویک بعد از 3-4 بار بازی کردن دیگه کلِ داستان رو متوجه شدی و یه جورایی محیط و فضاش، حتی داستانش، خسته کننده میشه
 
من وقتی الن ویک میخواست بیاد از 4 سال قبل منتظرش بودم چونکه اونایی که این کاره ان میدونن این الن ویک خیلی تاخیر خورد...بازی قابل احترامی بود و ارزش صبر کردن رو داشت و اخر هم تا حدودی انتظاراتمو براورده کرد ولی نه به اندازه sh...الان حاضرم صراحتا بگم که 40-50 درصد المان های توش رو از sh الگو برداری کرده بود...حالا ببین سازنده های جدید sh چقدر ارزش خودشونو اوردن بایین که توی dp بعضی جاها رفتن از aw تقلید کردن:|:|:|:-w
 
سلام
========================================
================================================ =================================================
1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و 31 و 32 و 33 و34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و Endings و Extras
==========================================
==== =========================================
Silent Hill 1: Original Memories
#32

حالا وقت اون رسیده به دیدن نمایش اصلی بریم. بهتره بگم دیدن شخصِ پشت‌پرده‌ی این نمایش.
albums3780-picture54515.jpg

هی تو!
14_14_29_53.jpg

ما نمایش مسخره‌ت رو تماشا کردیم.
albums3780-picture54516.jpg

همین‌جا تمومش کن.
albums3792-picture54536.jpg
کشته‌ی شجاعتتم هری.:thumbsup:
14_14_30_11.jpg
بگو چی هری! ما هم پشتت‌ایم.
albums3792-picture54537.jpg

چیز دیگه‌ای نمی‌خوای؟ تعارف نکنا!

14_14_30_20.jpg

چی؟! می‌خوای چکار کنی؟
albums3792-picture54538.jpg

آلسا گوشه‌ای از قدرت خودش رو در مقابل هری به کار می‌بره و اون
رو به عقب پرت می‌کنه.
14_14_30_28.jpg
پاشو هری! الان وقت کم آوردن نیست.
albums3792-picture54539.jpg
هری دوباره به سمت آلسا میره اما به یه دیوار نامرئی برخورد می‌کنه.
albums3792-picture54540.jpg
به نظر نمی‌رسه آلسا بخواد به هری آسیبی بزنه. انگار میخواد بگه پاتو از این قضیه کنار بکش.
14_14_30_38.jpg
ها؟! این چیه دیگه؟
albums3792-picture54541.jpg

اینجا چه خبره؟

14_14_30_47.jpg
فلاروس فعال شده. داستان چیه؟
14_14_30_52.jpg
انگار طرف حسابش هم آلساست چون به نظر میاد اون رو هدف گرفته.
albums3792-picture54542.jpg

مثل اینکه داره اتفاقاتی میافته.
 
آخرین ویرایش:
در مورد Alan Wake ، من به اصرار مسعود این بازی رو شروع کردم و نیمه کاره هم رهاش کردم بعد از مدت کوتاهی شدیدا یکنواخت و کسل کننده میشه بازی ، داستان داستان خوبی هست ولی پیاده روی های اجباری بلند مدت و کسل کننده و عدم وجود چیزی به اسم ترس پویا این بازی رو شدیدا متمایز میکنه از سری ، من به طور مداوم توی سری ترس داشتم از جاهای خلوت تا شلوغ ترین مکان های بازی ولی alan wake اینطوری نبود ترس به صورت مقطعی توی بازی وجود داشت . منظورم ترس های ناگهانی مثل re های اولیه نیست بیشتر منظورم اینه که نمیتونست اتمسفر رو توی تمام بازی حفظ کنه و یه جاهائی از بازی ترس داشت و یه سری دیگش نه اصلا و ابدا !
به قول دوستان ضعف های تکنیکی که توی زمان شماره های اولیه سری وجود داشت خودش دلیلی بر اضافه شدن ترس بازی بود که به همین خاطر تکرار نشدنی میکنه اون بازی ها رو !
 
سلام
در مورد Alan Wake ، من به اصرار مسعود این بازی رو شروع کردم و نیمه کاره هم رهاش کردم بعد از مدت کوتاهی شدیدا یکنواخت و کسل کننده میشه بازی ، داستان داستان خوبی هست ولی پیاده روی های اجباری بلند مدت و کسل کننده و عدم وجود چیزی به اسم ترس پویا این بازی رو شدیدا متمایز میکنه از سری ، من به طور مداوم توی سری ترس داشتم از جاهای خلوت تا شلوغ ترین مکان های بازی ولی alan wake اینطوری نبود ترس به صورت مقطعی توی بازی وجود داشت . منظورم ترس های ناگهانی مثل re های اولیه نیست بیشتر منظورم اینه که نمیتونست اتمسفر رو توی تمام بازی حفظ کنه و یه جاهائی از بازی ترس داشت و یه سری دیگش نه اصلا و ابدا !
به قول دوستان ضعف های تکنیکی که توی زمان شماره های اولیه سری وجود داشت خودش دلیلی بر اضافه شدن ترس بازی بود که به همین خاطر تکرار نشدنی میکنه اون بازی ها رو !
نمی‌خوام دوباره بحث مقایسه SH‌ رو با AW شروع کنم ولی همین موارد باعث میشه که انگیزه کافی برای انجام دوباره بازی کم باشه. لاکردار هزار دفعه هم که سرهرمی رو توی قسمت هزارتو مخصوصاً تو اون راهروی بسته ببینیم باز هم مو به تن آدم سیخ میشه. حتی فکر کردن بهش باعث ترس میشه.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or