بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
کدوم فرقه؟چه فرقه ای؟تو این بازی که اصلا از فرقه ای حرف نزده شده؟البته یه چیزایی خوندم تو پست اول اما درست نگرفتم.ولی من میگم هر چی بوده روح بوده دیگه.
این پست رو بخون.
داش مسعود من خداییش نمیخوام رو حرف شما حرف بزنما اما من که میگم این ماریا از زنده هم زنده تر بوده.میدونی چرا؟من تو یه یه مقاله همین جا خوندم که(فکر کنم مقاله اقا امیر حسین بود)بازی چند تا پایان داره.من خودم که دو بار بازی کردم عین دوبارش هم یه پایان گرفتم.ولی میگن یه پایان داره به اسم ماریا.که تو اون پایان این جیمز با ماریا از شهر میره بیرون.این یعنی وجود داشته دیگه.
داش بازم شرمنده که ما جسارت کردیما.
دشمنت شرمنده.
اصلاً بحث یعنی همین که در مواردی که اختلاف نظر داریم حرف بزنیم تا به نتیجه برسیم. این اشکالی نداره.
کدوم پایان رو گرفتی؟
این مورد بازم برمی‌گرده به ماهیت شهر. همین که ماریا چند بار جلوی چشم جیمز کشته میشه یعنی چی؟
والا همین دیگه.دادا منم میدونم جاش اینجا نیست.ولی مثل اینکه فقط شما جواب این سوال مارو دادی.واس همونم میگم پرفت بستس نمیشه سوال پرسید دیگه.خیالی نیست دادا.حتما حال نمیکنی دیگه.حالا اگه خواستی حال بدی خودت یه چیزایی بگو که منم بیشتر بدونم.
حمیدجان داستان این حرفا نیست باور کن. یه قضایایی پیش اومده که ناگزیرم به این کار.
======================================================
در مورد 2012 میشه یه هفته پشت سر هم حرف زد. 2012 یه سال طلایی برای یه دار و دسته‌ست که نمیشه اینجا اسمش رو گفت.
 

oxford

کاربر سایت
May 11, 2009
246
نام
حمید
بیخیال دادا مسعود.من نوکرتم.شما اقایی.
اقا راجع به ماریا والا واسه اون حرفت جواب ندارم که.حالا میدونم چرا هی کشته میشه جلوی جیمز.چون میخواد جیمز عذاب ببینه دیگه.اینطور که من فهمیدم.اما خب پس چطور توی پایان ماریا جیمز و ماریا با هم از شهر میرن بیرون.این یعنی هست دیگه.من خودم اون پایاینی گرفتم که جیمز با اون دختر بچه لورا از شهر میزنن بیرون.فکر کنم اسم پایانش لیو بود که معنیش فک کنم میشه ترک.
ماریا هم که میگه تو شهر حوصلش سر رفته و دنبال یه ادم میگرده.
 

Big Band

کاربر سایت
Jul 25, 2012
2,534
دادا میگم خداییش یه بارم که شده الان 6 نفر از بزرگترای فروم اینجان بیاین خداییش صحبت کنیم.والا از این سعادتا کم نصیب ما میشه.یکی بیاد یه راهنمایی به ما بده کدوم شمارشو بازی کنیم.این 2 که تموم شد.خداییش منم حسابی بازی کردم.فکر کنم دیگه ته و توشو در اوردم.خیلی دوس دارم 3 رو بازی کنم.اما لامصب میگین 1ش بازی نکنیم چیزی نمیشه فهمید.
http://forum.bazicenter.com/thread3192/
اطلاعات این ترد فکر کنم بهت خیلی کمک کنه در شناخت فرقه
Translated Memories - The Book of Lost Memories
اینم همینجوری توصیه میشه:D
داش اریا ر.ک یعنی چی؟
مخفف:
"رجوع کنید به"
:D
========================
As a sort of mirror image of James, RPT is separated from any other monsters in the game. The other monsters embody aspects of James’ psyche, including his ***uality, but only RPT is helpful to James on his journey through Silent Hill. Besides things like leading him in the right direction through some areas, he helps James to uncover the truth about why he is in Silent Hill. Maria, on the other hand, often only adds to his delusions[SUP]4[/SUP].

RPT keeps him moving onward toward his ultimate goal of realizing what he’s done and facing his guilt. RPT leads him through the apartments, the labyrinth, the hotel, and all the while, RPT is also fighting James’ delusions: namely, Maria. Maria, who was “born from a wish,” allows James to live in his more comfortable delusion that Mary is still alive in a way, or that she died from her disease and has been replaced with a “better” version. While he’s around Maria, James cannot come to terms with the events leading up to the game. RPT killing Maria repeatedly parallels James killing Mary, but it also is James fighting off his own delusions or defense-mechanisms and denial about killing Mary. Toward the end, even the Maria manifestation seems to be breaking down. She goes from being flirty and s*xy to having a colder personality, and she says things only Mary could know. James becomes confused, asking her if she’s really Maria. “I am, if you want me to be.” It is as though James is making one large, final effort to deny what he did to Mary; to not face his guilt. But as soon as he leaves the room, RPT apparently comes in and kills her again. Even before the final Maria scene, where she’s strung up by two spear-toting RPTs, it’s apparent that RPT is after Maria, not James. Sure, he can kill you in the game, but you’re supposed to survive by avoiding his attacks. He always kills Maria, and he does so again and again.
Letter From Silent Heaven - Insight - Roles of the Red Pyramid Thing
===============
اقا راستی یه چیزی.این دریاچه که تو بازی شماره دو بود فکر کنم واقعی باشه.من تو یه مقاله تو پردیش گیم خوندم یه دریاچه ای هست به اسم تولوکا که واقعیه.
http://en.wikipedia.org/wiki/Toluca_Lake,_Los_Angeles
 
آخرین ویرایش:

oxford

کاربر سایت
May 11, 2009
246
نام
حمید
اقا راستی یه چیزی.این دریاچه که تو بازی شماره دو بود فکر کنم واقعی باشه.من تو یه مقاله تو پردیش گیم خوندم یه دریاچه ای هست به اسم تولوکا که واقعیه.

---------- نوشته در 07:48 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 07:36 PM ارسال شده بود ----------

http://forum.bazicenter.com/thread3192/
اطلاعات این ترد فکر کنم بهت خیلی کمک کنه در شناخت فرقه
Translated Memories - The Book of Lost Memories
اینم همینجوری توصیه میشه:D

مخفف:
"رجوع کنید به"
:D
========================

Letter From Silent Heaven - Insight - Roles of the Red Pyramid Thing
===============

Toluca Lake, Los Angeles - Wikipedia, the free encyclopedia
داش اریا دمت گرم.خیلی حال دادی.این لینکارو فارسی نداری برای ما بذاری؟تو ویکیپدیا هم گفته دریاچه واقعا وجود داره دیگه درسته.خداییش میگم تابلوشم شبیه تابلوی بازی نیست؟
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
در مورد اولویت بازی هات حمید جان اگر میخوای شماره ی سوم رو بازی کنی باید یه سری موضوعات رو در مورد این شماره از شماره ی اول بدونی میتونی این اطلاعات رو از پست اول تاپیک بدست بیاری ولی من هم مثل اکثر بچه ها پیشنهادم اینه که شماره ی اول رو بازی کنی چون بالاخره همه ی داستان از اون جا شروع میشه و بد نیست تو جوش قرار بگیری ، هر چند کاملا قبول دارم که گرافیک بازی اصلا با سلیقه ی کسی که بار اولش باشه جور در نخواهد اومد گو اینکه در زمان خودش یکی از گرفیک های خوب رو داشت !
اما اگر نمیخوای کلا به شماره ی اول بپردازی میتونی شماره ی چهار رو بازی کنی که ربط آنچنانی به شماره های قبلی نداره و در کنار اون واقعا بازی فوق العاده ایه ! مخصوصا برای شما که به نظر میاد به داستان داری اهمیت میدی !
 

oxford

کاربر سایت
May 11, 2009
246
نام
حمید
در مورد اولویت بازی هات حمید جان اگر میخوای شماره ی سوم رو بازی کنی باید یه سری موضوعات رو در مورد این شماره از شماره ی اول بدونی میتونی این اطلاعات رو از پست اول تاپیک بدست بیاری ولی من هم مثل اکثر بچه ها پیشنهادم اینه که شماره ی اول رو بازی کنی چون بالاخره همه ی داستان از اون جا شروع میشه و بد نیست تو جوش قرار بگیری ، هر چند کاملا قبول دارم که گرافیک بازی اصلا با سلیقه ی کسی که بار اولش باشه جور در نخواهد اومد گو اینکه در زمان خودش یکی از گرفیک های خوب رو داشت !
اما اگر نمیخوای کلا به شماره ی اول بپردازی میتونی شماره ی چهار رو بازی کنی که ربط آنچنانی به شماره های قبلی نداره و در کنار اون واقعا بازی فوق العاده ایه ! مخصوصا برای شما که به نظر میاد به داستان داری اهمیت میدی !
والا داش اشکان همه جا دارن از 4 شماره ی بازی تعریف میکنن.اما میگن 2و3 از همش بهتر بوده.بعدشم میگن یک و بعدشم 4.البت اگه شما میگی 4ش خوبه که حرفی نیست.والا من 4ش رو واسه ایکس باکس پیدا نکردم.نیستش نه؟فقط واسه کامپیوترشو پیدا کردم.اگه داستان یکو کامل نفهمم میرم 4رو بازی میکنم.ولی خداییش خیلی دوس دارم شماره 3رو بازی کنم.
اقا یه سوال دیگه.شماره 5و6ش رو چرا قبول ندارید شماها؟البته بیشتر سایتا هم قبول ندارن اما شما اصلن ازش حرفم نمیزنید.من شنیدم شماره 5شم بد نیست.حتی میگن شماره 6ش خیلیم خوبه.اسمششماره 6 دانپوره درسته؟
 

Big Band

کاربر سایت
Jul 25, 2012
2,534
سلام بر و بچ :D میان ترما رو دادیم و حالا منتظر پایان ترما هستیم این شکلی :D
میگم چه خبرا ؟ بحث سر چیه ؟ منم بازی :D
welcome:D
والا بحث سر The Butcher بود که به بهترین بازی برای شروع دنیای SH و برکه ی تولوکا رسید:D
هنوز منتظریما:D
=======
آقا کسی با اون نقل قول تو پست قبلیم هم عقیده هست؟:D
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
والا داش اشکان همه جا دارن از 4 شماره ی بازی تعریف میکنن.اما میگن 2و3 از همش بهتر بوده.بعدشم میگن یک و بعدشم 4.البت اگه شما میگی 4ش خوبه که حرفی نیست.والا من 4ش رو واسه ایکس باکس پیدا نکردم.نیستش نه؟فقط واسه کامپیوترشو پیدا کردم.اگه داستان یکو کامل نفهمم میرم 4رو بازی میکنم.ولی خداییش خیلی دوس دارم شماره 3رو بازی کنم.
اقا یه سوال دیگه.شماره 5و6ش رو چرا قبول ندارید شماها؟البته بیشتر سایتا هم قبول ندارن اما شما اصلن ازش حرفم نمیزنید.من شنیدم شماره 5شم بد نیست.حتی میگن شماره 6ش خیلیم خوبه.اسمششماره 6 دانپوره درسته؟
حمیدجان باور کن به امتحانش میارزه. نیم ساعت که بازی کنی اصلاً گرافیکش به چشم نمیاد.
welcome:D
والا بحث سر The Butcher بود که به بهترین بازی برای شروع دنیای SH و برکه ی تولوکا رسید:D
هنوز منتظریما:D
=======
آقا کسی با اون نقل قول تو پست قبلیم هم عقیده هست؟:D
چندین دریاچه‌ به اسم تولوکا وجود داره اما این دلیل نمیشه هر دریاچه‌ای اسمش تولوکا بود مال سایلنت هیله:d
 

Big Band

کاربر سایت
Jul 25, 2012
2,534
سلام

حمیدجان باور کن به امتحانش میارزه. نیم ساعت که بازی کنی اصلاً گرافیکش به چشم نمیاد.

چندین دریاچه‌ به اسم تولوکا وجود داره اما این دلیل نمیشه هر دریاچه‌ای اسمش تولوکا بود مال سایلنت هیله:d
اینو میگم باو:D
As a sort of mirror image of James, RPT is separated from any other monsters in the game. The other monsters embody aspects of James’ psyche, including his ***uality, but only RPT is helpful to James on his journey through Silent Hill. Besides things like leading him in the right direction through some areas, he helps James to uncover the truth about why he is in Silent Hill. Maria, on the other hand, often only adds to his delusions[SUP]4[/SUP].

RPT keeps him moving onward toward his ultimate goal of realizing what he’s done and facing his guilt. RPT leads him through the apartments, the labyrinth, the hotel, and all the while, RPT is also fighting James’ delusions: namely, Maria. Maria, who was “born from a wish,” allows James to live in his more comfortable delusion that Mary is still alive in a way, or that she died from her disease and has been replaced with a “better” version. While he’s around Maria, James cannot come to terms with the events leading up to the game. RPT killing Maria repeatedly parallels James killing Mary, but it also is James fighting off his own delusions or defense-mechanisms and denial about killing Mary. Toward the end, even the Maria manifestation seems to be breaking down. She goes from being flirty and s*xy to having a colder personality, and she says things only Mary could know. James becomes confused, asking her if she’s really Maria. “I am, if you want me to be.” It is as though James is making one large, final effort to deny what he did to Mary; to not face his guilt. But as soon as he leaves the room, RPT apparently comes in and kills her again. Even before the final Maria scene, where she’s strung up by two spear-toting RPTs, it’s apparent that RPT is after Maria, not James. Sure, he can kill you in the game, but you’re supposed to survive by avoiding his attacks. He always kills Maria, and he does so again and again
 

oxford

کاربر سایت
May 11, 2009
246
نام
حمید
اقا ما داریم این داستان شماره یکو میخونیم.حاجی عجب داستان دلی داره خداییش.این مقاله ای که اقای امیر حسین فرحزادی نوشته همه چیزو کامل توضیح داده مثل اینکه.
حمیدجان باور کن به امتحانش میارزه. نیم ساعت که بازی کنی اصلاً گرافیکش به چشم نمیاد.
دادا راستیتش این مقاله رو بخونم بهتره.همه چیزم میفهمم.خداییش بازیشو عمرن نمیشه تحمل کرد.
میگم چه خبرا ؟ بحث سر چیه ؟
سلام ابجی.ما که هنوز سرگردانیم ببینیم کدوم شمارشو شروع کنیم.
 

OgIoN

کاربر سایت
Jun 7, 2012
313
نام
سلام ابجی.ما که هنوز سرگردانیم ببینیم کدوم شمارشو شروع کنیم.

سلام
به نظرم اگه شما از شماره اول شروع کنین بهتر باشه چون اگه از داستان سری اول مطلع نباشین تو شماره 3 از نظر داستانی با مشکل مواجه میشین. البته میتونین شماره چهارمو بازی کنید ولی بازم بنظرم از شماره اول شروع کنید بهتره.
 

oxford

کاربر سایت
May 11, 2009
246
نام
حمید
اقا من همین حالا همه ی اون مقاله رو خوندم.البته مخم دیگه تعطیل شد.ولی خب یه چیزای فهمیدم از شماره یک.خداییش عجب جادویی داره این بازیا.الان 2 ساعته که یه کله دارم راجه بهش میخونم و حرف میزنم.
سلام
به نظرم اگه شما از شماره اول شروع کنین بهتر باشه چون اگه از داستان سری اول مطلع نباشین تو شماره 3 از نظر داستانی با مشکل مواجه میشین. البته میتونین شماره چهارمو بازی کنید ولی بازم بنظرم از شماره اول شروع کنید بهتره.
سلام ابجی.
بله همه همینو میگن.اما خداییش گرافیک یکو نمیشه تحمل کرد.نشستم داستانشو خوندم.حالا بیشتر تحقیق میکنم.بعدشم میرم 3س رو بازی میکنم.بعدم 4.اینجا هم که کسی اصلن از شماره 5و6 چیزی نمیگیویعنی واقعا کسی طرفدارش نیست؟
 

OgIoN

کاربر سایت
Jun 7, 2012
313
نام
سلام ابجی.
بله همه همینو میگن.اما خداییش گرافیک یکو نمیشه تحمل کرد.نشستم داستانشو خوندم.حالا بیشتر تحقیق میکنم.بعدشم میرم 3س رو بازی میکنم.بعدم 4.اینجا هم که کسی اصلن از شماره 5و6 چیزی نمیگیویعنی واقعا کسی طرفدارش نیست؟
البته سایلنت هیل بازی نیست که بخوایم از نظر گرافیک و گیم پلی بهش اهمیت بدیم یعنی من یکی که مهم تر برام داستانشه .
شماره 5 و 6 هم متاسفانه بدلیل اینکه از دست تیم اصلی سایلنت هیل گرفته شد از نظر محتوای داستانی چنگی به دل نمیزد و فقط نام این بازی بزرگ رو لکه دار کرد.
برای همین کسی زیاد طرفدارشون نیست.
 

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
شماره 5 منظور شما Origin ئه ؟ :D
Origin هم به نظرم داستان جالبی داشت :D
Homecoming هم از جی هرور کوچ کرده بود به سمت وست هرور :D داستان تکراری و محتوای کسل کننده ای داشت :D
Downpour به نظرم تو ساخته های غیر از تیم سایلنت از همه بهتر بود که اونم متمایل شده بود به Alan Wake و اینا و اون فلسفه ی عمیق سایلنت هیلی رو نداشت
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر