بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام بر و بچ :دی میان ترما رو دادیم و حالا منتظر پایان ترما هستیم این شکلی :دی
میگم چه خبرا ؟ بحث سر چیه ؟ منم بازی :دی
welcome:دی
والا بحث سر The Butcher بود که به بهترین بازی برای شروع دنیای SH و برکه ی تولوکا رسید:دی
هنوز منتظریما:دی
=======
آقا کسی با اون نقل قول تو پست قبلیم هم عقیده هست؟:دی
 
سلام
والا داش اشکان همه جا دارن از 4 شماره ی بازی تعریف میکنن.اما میگن 2و3 از همش بهتر بوده.بعدشم میگن یک و بعدشم 4.البت اگه شما میگی 4ش خوبه که حرفی نیست.والا من 4ش رو واسه ایکس باکس پیدا نکردم.نیستش نه؟فقط واسه کامپیوترشو پیدا کردم.اگه داستان یکو کامل نفهمم میرم 4رو بازی میکنم.ولی خداییش خیلی دوس دارم شماره 3رو بازی کنم.
اقا یه سوال دیگه.شماره 5و6ش رو چرا قبول ندارید شماها؟البته بیشتر سایتا هم قبول ندارن اما شما اصلن ازش حرفم نمیزنید.من شنیدم شماره 5شم بد نیست.حتی میگن شماره 6ش خیلیم خوبه.اسمششماره 6 دانپوره درسته؟
حمیدجان باور کن به امتحانش میارزه. نیم ساعت که بازی کنی اصلاً گرافیکش به چشم نمیاد.
welcome:دی
والا بحث سر The Butcher بود که به بهترین بازی برای شروع دنیای SH و برکه ی تولوکا رسید:دی
هنوز منتظریما:دی
=======
آقا کسی با اون نقل قول تو پست قبلیم هم عقیده هست؟:دی
چندین دریاچه‌ به اسم تولوکا وجود داره اما این دلیل نمیشه هر دریاچه‌ای اسمش تولوکا بود مال سایلنت هیله:d
 
سلام

حمیدجان باور کن به امتحانش میارزه. نیم ساعت که بازی کنی اصلاً گرافیکش به چشم نمیاد.

چندین دریاچه‌ به اسم تولوکا وجود داره اما این دلیل نمیشه هر دریاچه‌ای اسمش تولوکا بود مال سایلنت هیله:d
اینو میگم باو:دی
As a sort of mirror image of James, RPT is separated from any other monsters in the game. The other monsters embody aspects of James’ psyche, including his ***uality, but only RPT is helpful to James on his journey through Silent Hill. Besides things like leading him in the right direction through some areas, he helps James to uncover the truth about why he is in Silent Hill. Maria, on the other hand, often only adds to his delusions[SUP]4[/SUP].

RPT keeps him moving onward toward his ultimate goal of realizing what he’s done and facing his guilt. RPT leads him through the apartments, the labyrinth, the hotel, and all the while, RPT is also fighting James’ delusions: namely, Maria. Maria, who was “born from a wish,” allows James to live in his more comfortable delusion that Mary is still alive in a way, or that she died from her disease and has been replaced with a “better” version. While he’s around Maria, James cannot come to terms with the events leading up to the game. RPT killing Maria repeatedly parallels James killing Mary, but it also is James fighting off his own delusions or defense-mechanisms and denial about killing Mary. Toward the end, even the Maria manifestation seems to be breaking down. She goes from being flirty and s*xy to having a colder personality, and she says things only Mary could know. James becomes confused, asking her if she’s really Maria. “I am, if you want me to be.” It is as though James is making one large, final effort to deny what he did to Mary; to not face his guilt. But as soon as he leaves the room, RPT apparently comes in and kills her again. Even before the final Maria scene, where she’s strung up by two spear-toting RPTs, it’s apparent that RPT is after Maria, not James. Sure, he can kill you in the game, but you’re supposed to survive by avoiding his attacks. He always kills Maria, and he does so again and again
 
اقا ما داریم این داستان شماره یکو میخونیم.حاجی عجب داستان دلی داره خداییش.این مقاله ای که اقای امیر حسین فرحزادی نوشته همه چیزو کامل توضیح داده مثل اینکه.
حمیدجان باور کن به امتحانش میارزه. نیم ساعت که بازی کنی اصلاً گرافیکش به چشم نمیاد.
دادا راستیتش این مقاله رو بخونم بهتره.همه چیزم میفهمم.خداییش بازیشو عمرن نمیشه تحمل کرد.
میگم چه خبرا ؟ بحث سر چیه ؟
سلام ابجی.ما که هنوز سرگردانیم ببینیم کدوم شمارشو شروع کنیم.
 
سلام ابجی.ما که هنوز سرگردانیم ببینیم کدوم شمارشو شروع کنیم.

سلام
به نظرم اگه شما از شماره اول شروع کنین بهتر باشه چون اگه از داستان سری اول مطلع نباشین تو شماره 3 از نظر داستانی با مشکل مواجه میشین. البته میتونین شماره چهارمو بازی کنید ولی بازم بنظرم از شماره اول شروع کنید بهتره.
 
اقا من همین حالا همه ی اون مقاله رو خوندم.البته مخم دیگه تعطیل شد.ولی خب یه چیزای فهمیدم از شماره یک.خداییش عجب جادویی داره این بازیا.الان 2 ساعته که یه کله دارم راجه بهش میخونم و حرف میزنم.
سلام
به نظرم اگه شما از شماره اول شروع کنین بهتر باشه چون اگه از داستان سری اول مطلع نباشین تو شماره 3 از نظر داستانی با مشکل مواجه میشین. البته میتونین شماره چهارمو بازی کنید ولی بازم بنظرم از شماره اول شروع کنید بهتره.
سلام ابجی.
بله همه همینو میگن.اما خداییش گرافیک یکو نمیشه تحمل کرد.نشستم داستانشو خوندم.حالا بیشتر تحقیق میکنم.بعدشم میرم 3س رو بازی میکنم.بعدم 4.اینجا هم که کسی اصلن از شماره 5و6 چیزی نمیگیویعنی واقعا کسی طرفدارش نیست؟
 
سلام ابجی.
بله همه همینو میگن.اما خداییش گرافیک یکو نمیشه تحمل کرد.نشستم داستانشو خوندم.حالا بیشتر تحقیق میکنم.بعدشم میرم 3س رو بازی میکنم.بعدم 4.اینجا هم که کسی اصلن از شماره 5و6 چیزی نمیگیویعنی واقعا کسی طرفدارش نیست؟
البته سایلنت هیل بازی نیست که بخوایم از نظر گرافیک و گیم پلی بهش اهمیت بدیم یعنی من یکی که مهم تر برام داستانشه .
شماره 5 و 6 هم متاسفانه بدلیل اینکه از دست تیم اصلی سایلنت هیل گرفته شد از نظر محتوای داستانی چنگی به دل نمیزد و فقط نام این بازی بزرگ رو لکه دار کرد.
برای همین کسی زیاد طرفدارشون نیست.
 
شماره 5 منظور شما Origin ئه ؟ :دی
Origin هم به نظرم داستان جالبی داشت :دی
Homecoming هم از جی هرور کوچ کرده بود به سمت وست هرور :دی داستان تکراری و محتوای کسل کننده ای داشت :دی
Downpour به نظرم تو ساخته های غیر از تیم سایلنت از همه بهتر بود که اونم متمایل شده بود به Alan Wake و اینا و اون فلسفه ی عمیق سایلنت هیلی رو نداشت
 
خب بچه ها ما در مورد همه صحبت کردیم به غیز از همسر "هری میسون":d
خودم شخصاََ خیلی دوست داشتم در مورد این شخصیت بیشتر بدونم.;;)

attachment.php

Jodie Mason

طبق اطلاعاتی که از رمان سایلنت هیل 1 به دست میاریم, هری و جودی در آغاز سال دوم دبیرستان با هم دیگه آشنا میشند.
زمانی که جودی با دوست Boy قبلی خودش بهم میزنه, هری فرصت رو مناسب میبینه و از اون درخواست میکنه تا با هم دیگه به گردش برند.
جودی در زندگی هری تبدیل به شخص خیلی مهمی میشه و این دو به زودی عاشق هم دیگه میشند و چند وقت بعد در کلیسا با هم دیگه ازدواج میکنند و 9 سال در کنار هم زندگی میکنند.
وقتی که هری 25 سالش بوده, اونا یه نوزاد کوچولو رو کنار یه جاده پیدا میکنند و تصمیم میگرند تا نوزاد رو به فرزندی قبول کنند و بزرگش کنند. جودی اسم "شرل" رو برای بچه انتخاب میکنه.
در سایلنت هیل 1 مشخص میشه که هری و جودی در طول ازدواجشون آرزوی بچه داشتند ولی به خاطر مریضی جودی این مورد امکان پذیر نبوده.
در بازی سایلنت هیل 1 مشخص میشه که جودی بر اثر یه بیماری فوت میکنه و همچنین در راهنمایی که برای بازی منتشر شده بوده این مورد رو تایید میکنه.
ولی در رمانی که برای بازی منتشر شده بوده, دلیل مرگ جودی رو تصادف رانندگی توصیف میکنه! زمانی که جودی از سر کار برمیگشته, پلیس در تعقیب اتومبیل یه سارق بوده, اما در حین
تعقیب و گریز اتومبیل سارق از جاده خارج میشه و با ماشین جودی برخورد میکنه و باعث میشه که اون کشته بشه.
نکته قابل توجه دیگه اینه که چه در بازی و چه در راهنمایی که برای بازی منتشر میشه, اسم همسر هری گفته نمیشه ولی در رمان اسم همسر هری, جودی هست!
در سایلنت هیل 3 و nدر آپارتمان هری, یه تابلو نقاشی به دیوار هست به شکل زیر:
به نظر میاد این نقاشی جودی باشه که دست هدر و شریل رو گرفته!(شایدم آلسا باشه:d)

attachment.php


خیلی از فن ها معتقد هستند که ممکنه جودی یه رگه ژاپنی داشته باشه, چون توی فیلمی که اول سایلنت هیل 1 نشون داده میشه, اون لباسی بر تن داره که روش طرح شکوفه های گیلاس داره.
همچنین اون موها و چشمانی مشکی داره, علاوه بر این در طول بازی ارجاعاتی به چیزهای ژاپنی هم میشه!:d
در سایلنت هیل 3, هدر در یه قسمتی به زبان ژاپنی صحبت میکنه(تا اونجایی که یادمه توی Hiltop center, توی یه سالن رقص, هدر وقتی که داره با یدونه از این هیولا ها مبارزه میکنه, به زبان ژاپنی یه سری چیزایی میگه!)
همچنین در سایلنت هیل 3 تعدادی لباس وجود داره که الهام گرفته شده از فرهنگ ژاپنه! لباس هایی مثل:
Golden Rooster, Royal Flush, Onsen, Transience, Killer Rabbit, God of Thunder, Princess Heart
در قسمت Gallery of Fine Arts, نقاشی به شکل زیر بر روی دیوار هست :


attachment.php

اگر نقاشی رو بررسی کنید, هدر میگه با دیدن این اثر احساس آرامش میکنه.
در همون گالری, هدر یه katana هم پیدا میکنه! دیگه katana رو که خودتون میدونید چیه!:ninja::d


 

Attachments

  • family.jpg
    family.jpg
    32.5 KB · مشاهده: 79
  • japan.jpg
    japan.jpg
    69 KB · مشاهده: 81
  • 200px-Harryswife.jpg
    200px-Harryswife.jpg
    33.6 KB · مشاهده: 75
آخرین ویرایش:
  • Like
Reactions: residen
یاالله
سلام.
والا چی بگم،من در مورد شماره 5ش کمی تحقیق کردم.مثل اینکه طرفدار کم داره.اما شماره 6ش میگن خوبه.اقا ما دوباره داریم این شماره 2 بازی میکنیم.خدا وکیلی نادخل مارو شیفته کرده.لامصبا چی ساختن.والا ما کال اف میزدیم و فقط تو کف گرافیک بودیم.همین بلک اوپس جدیده اومده خدای گرافیک ولی تو بگو دو زار داستان و فلسفه.هیچی بخدا.
اقا راستی من رفتم یه ذره هم شماره 3 بازی کردم.الان دارم یه کم 2 بازی میکنم. یه کم 3.از یه چیزی میترسم.اگه خیالمو راحت کنین میرم یه کله میشینم 3 بازی میکنم.
دادا ما میترسیم این شماره رو بازی کینم کلی سوال و نقطه های مبهم پیش بیاد برامون.اونوقت هی فرط و فرط باید بیام سوال بپرسم.
داش امیر این مقاله ای که بالا نوشتی توش گفتی زن هری جودی بوده.والا من تو مقاله اقا امیر حسین خوندم زنش یکی دیگه بوده.نمیدونم والا.خودمم گیج شدم.
 
یاالله
سلام.
والا چی بگم،من در مورد شماره 5ش کمی تحقیق کردم.مثل اینکه طرفدار کم داره.اما شماره 6ش میگن خوبه.اقا ما دوباره داریم این شماره 2 بازی میکنیم.خدا وکیلی نادخل مارو شیفته کرده.لامصبا چی ساختن.والا ما کال اف میزدیم و فقط تو کف گرافیک بودیم.همین بلک اوپس جدیده اومده خدای گرافیک ولی تو بگو دو زار داستان و فلسفه.هیچی بخدا.
اقا راستی من رفتم یه ذره هم شماره 3 بازی کردم.الان دارم یه کم 2 بازی میکنم. یه کم 3.از یه چیزی میترسم.اگه خیالمو راحت کنین میرم یه کله میشینم 3 بازی میکنم.
دادا ما میترسیم این شماره رو بازی کینم کلی سوال و نقطه های مبهم پیش بیاد برامون.اونوقت هی فرط و فرط باید بیام سوال بپرسم.
داش امیر این مقاله ای که بالا نوشتی توش گفتی زن هری جودی بوده.والا من تو مقاله اقا امیر حسین خوندم زنش یکی دیگه بوده.نمیدونم والا.خودمم گیج شدم.

حمید جان شما تا دلت میخواد بیا اینجا سوال بپرس, من و بقیه بچه آماده جواب دادنیم!:d
کجای مقاله امیر حسین نوشته شده زن هری یکی دیگس؟ میتونی اون قسمتش رو برام پیدا کنی؟:d

پ.ن: نظرسنجی هم که خرابه!!!:|
 
آخرین ویرایش:
سلام
اینو میگم باو:دی
تا حدی موافقم. بعد از شنیدن صدای فریاد در راهروی آپارتمان و قبل از دیدن جسد جلوی تلویزیون، جیمز و سرهرمی در دو سوی حفاظ میله‌ای همدیگه رو ملاقات می‌کنند. این حفاظ رو هم به آینه‌ای تشبیه می‌کنند. حتی در تحلیل گرفتن چاقوی سرهرمی توسط جیمز گفته شده که: «جیمز و سرهرمی هر دو شبیه هم هستند پس چرا از یک ابزار استفاده نکنند.»
خب بچه ها ما در مورد همه صحبت کردیم به غیز از همسر "هری میسون":d
خودم شخصاََ خیلی دوست داشتم در مورد این شخصیت بیشتر بدونم.;;)

attachment.php

Jodie Mason

طبق اطلاعاتی که از رمان سایلنت هیل 1 به دست میاریم, هری و جودی در آغاز سال دوم دبیرستان با هم دیگه آشنا میشند.
زمانی که جودی با دوست Boy قبلی خودش بهم میزنه, هری فرصت رو مناسب میبینه و از اون درخواست میکنه تا با هم دیگه به گردش برند.
جودی در زندگی هری تبدیل به شخص خیلی مهمی میشه و این دو به زودی عاشق هم دیگه میشند و چند وقت بعد در کلیسا با هم دیگه ازدواج میکنند و 9 سال در کنار هم زندگی میکنند.
وقتی که هری 25 سالش بوده, اونا یه نوزاد کوچولو رو کنار یه جاده پیدا میکنند و تصمیم میگرند تا نوزاد رو به فرزندی قبول کنند و بزرگش کنند. جودی اسم "شرل" رو برای بچه انتخاب میکنه.
در سایلنت هیل 1 مشخص میشه که هری و جودی در طول ازدواجشون آرزوی بچه داشتند ولی به خاطر مریضی جودی این مورد امکان پذیر نبوده.
در بازی سایلنت هیل 1 مشخص میشه که جودی بر اثر یه بیماری فوت میکنه و همچنین در راهنمایی که برای بازی منتشر شده بوده این مورد رو تایید میکنه.
ولی در رمانی که برای بازی منتشر شده بوده, دلیل مرگ جودی رو تصادف رانندگی توصیف میکنه! زمانی که جودی از سر کار برمیگشته, پلیس در تعقیب اتومبیل یه سارق بوده, اما در حین
تعقیب و گریز اتومبیل سارق از جاده خارج میشه و با ماشین جودی برخورد میکنه و باعث میشه که اون کشته بشه.
نکته قابل توجه دیگه اینه که چه در بازی و چه در راهنمایی که برای بازی منتشر میشه, اسم همسر هری گفته نمیشه ولی در رمان اسم همسر هری, جودی هست!
در سایلنت هیل 3 و nدر آپارتمان هری, یه تابلو نقاشی به دیوار هست به شکل زیر:
به نظر میاد این نقاشی جودی باشه که دست هدر و شریل رو گرفته!(شایدم آلسا باشه:d)

attachment.php


خیلی از فن ها معتقد هستند که ممکنه جودی یه رگه ژاپنی داشته باشه, چون توی فیلمی که اول سایلنت هیل 1 نشون داده میشه, اون لباسی بر تن داره که روش طرح شکوفه های گیلاس داره.
همچنین اون موها و چشمانی مشکی داره, علاوه بر این در طول بازی ارجاعاتی به چیزهای ژاپنی هم میشه!:d
در سایلنت هیل 3, هدر در یه قسمتی به زبان ژاپنی صحبت میکنه(تا اونجایی که یادمه توی Hiltop center, توی یه سالن رقص, هدر وقتی که داره با یدونه از این هیولا ها مبارزه میکنه, به زبان ژاپنی یه سری چیزایی میگه!)
همچنین در سایلنت هیل 3 تعدادی لباس وجود داره که الهام گرفته شده از فرهنگ ژاپنه! لباس هایی مثل:
Golden Rooster, Royal Flush, Onsen, Transience, Killer Rabbit, God of Thunder, Princess Heart
در قسمت Gallery of Fine Arts, نقاشی به شکل زیر بر روی دیوار هست :


attachment.php

اگر نقاشی رو بررسی کنید, هدر میگه با دیدن این اثر احساس آرامش میکنه.
در همون گالری, هدر یه katana هم پیدا میکنه! دیگه katana رو که خودتون میدونید چیه!:ninja::d


انصافاً نکته‌ی ظریفی بود. حتی تو بحث شخصیت‌ها، ما همسر هری رو جا انداختیم.
چهره‌ی جودی (با تشکر از امیرجان، از این به بعد اون رو جودی صدا می‌کنیم) خیلی شبیه شرقی‌هاست. چهره‌ی شریل هم به نوعی کپی چهره‌ی جودیه با اینکه هیچ قرابت خونی ندارند. شبیه دختربچه‌ها ژاپنی.
پ.ن: نظرسنجی هم که خرابه!!!:|
بفرما.
انقدر عجله کردید بچه ناقص شد. :d
 
بچه ها اول این عکس رو ببینید:d:

attachment.php


حالا یه سوال! به نظرتون این مه (یی) که توی شهر هست, فقط افرادی که قلب تاریکی دارند میبینند, یا نه این مه جزئی از شهره و ربطی به این چیزا نداره؟:-/
 

Attachments

  • Silenthillcomics.jpg
    Silenthillcomics.jpg
    44.2 KB · مشاهده: 94

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or