بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 118
آخرین ویرایش:

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
آقا یه سری ویدیو هست در مورد سایلنت هیل (شماره 1 تا 4) که توسط خوده تیم سایلنت هم ساخته شده, خیلی جالبند!:d
آخره توهمه یعنی! اصلاََ کلا مغز بیماری داشتند اینا!
مثلاََ این عکس رو ببینید:

attachment.php


دوتا پا که دارند دراز میشند(!) و به سمت بالا میرند! (این همون اتاق کله هرمیه که توی سایلنت هیل 2 بهش سر میزنیم)
==============================================
یا توی یه ویدیو دیگه یه سری خرگوش هستند, که مُردند!
یه خرگوش هم هست که داره جنازه یه خرگوش دیگه رو با برانکارد میبره به زیر زمین بیمارستان بروکهاون!

attachment.php

وای خدا من دیوونه این ویدیو هام...یه مدت خیلی دنبالشون گشتم و چند تاشونو دانلود کردم ولی این دوتایی که میگی رو دانلود نکردم...میشه لینکی چیزی بذاری...وااای خوراک خودمه عاشق این خرگوشه ام...عکساشو همه جا دارم!
اخر من نفهمیدم این خرگوشا نمادن چی هستن...خود سازنده ها جاییی نگفتن؟ نماد مرگ نیست؟
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
وای خدا من دیوونه این ویدیو هام...یه مدت خیلی دنبالشون گشتم و چند تاشونو دانلود کردم ولی این دوتایی که میگی رو دانلود نکردم...میشه لینکی چیزی بذاری...وااای خوراک خودمه عاشق این خرگوشه ام...عکساشو همه جا دارم!
اخر من نفهمیدم این خرگوشا نمادن چی هستن...خود سازنده ها جاییی نگفتن؟ نماد مرگ نیست؟
خود سازنده ها که چیزی نگفتن! البته خرگوش نماد تجدید حیات هم هست! شاید بشه ارتباطش داد به نسخه سوم و زنده شدن هدر!
توی سایلنت هیل 3, روی قسمت اطلاعات توریستی که در سطح پارک هستند, اسم 3 تا حیوان دیگه هم نوشته شده:
Kathy the Kitty(بچه گربه)
Huey the Horse(اسب)
Dawn the Duck(اُردک)

sh3_art_cre_11.jpg
=============================================================
اینم یه عکس از ساختمانی که سایلنت هیل 2 درش ساخته شد, طبقه 42

42450119160043484158.jpg


37465901766547425799.jpg
 
آخرین ویرایش:

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
نویسنده سناریوی دانپور چدیدا یه سری عکس توی توئیتر خودش ارسال کرده که گویا مربوط به کمیک جدیدی از سری هست که به یکی از شخصیت های شماره ی دانپور یعنی آنه کانینگهام مربوطه ، یک چند جمله ای هم به این مضمون که "چرا آنه اینقدر غمگین و عصبانیه " یا "اون کارهای بیمارگونه ای که آنه مجبور هت انجامش بده چیه " پشتش نوشته !

من دیگه نمیدونم باید به این جور مسائل و خبرها چه واکنشی نشون بدم برام علی السویه است چون دیگه بالاتر از سیاهی که رنگی نیست اومدیم و معجزه شد !

197_new_comic_02.jpg

197_new_comic_01.jpg
منبع : SHM
پاینده باشید !
 

Emperor visari

کاربر سایت
Jan 5, 2011
1,553
مثل این که من نبودم بحث خرگوشه رو راه انداختین:d
کسی تو SH3 به این برخورده آیا؟
59175901680730747061.jpg

من الان بازی رو ندارم و گرنه چک می کردم. انگار توی اتاق C4 توی بیمارستان تو حالت Otherworld هست.
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
مثل این که من نبودم بحث خرگوشه رو راه انداختین:d
کسی تو SH3 به این برخورده آیا؟
59175901680730747061.jpg

من الان بازی رو ندارم و گرنه چک می کردم. انگار توی اتاق C4 توی بیمارستان تو حالت Otherworld هست.

76496921633437891465.jpg


43210629134958608860.jpg


هدر توی این قسمت میگه: خیلی لاغرتر از اون چیزی که بخواد یه انسان باشه, از اون گذشته من نمیخوام تا جایی پیش برم که پارچه رو از روش کنار بزنم تا ببینم زیرش چیه!
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
درود
گویا آقای Yamaoka به تازگی گروه موسیقی تشکیل دادند که در اون به اجرای آهنگ هایی که برای بازی سایلنت هیل ساختند, میپردازند.
این باند در میان طرفداران, The Silent Hill Band نامگذاری شده.
گروه تشکیل شده از Akira Yamaoka به عنوان گیتاریست, Mary Elizabeth McGlynn خواننده, Troy Baker گیتار باس و Joe Romersa درامیست.
این گروه اولین کنسرت خودشون رو در تاریخ اول سپتامبر سال 2012 در شهر Glendale در ایالت آریزونا اجرا کردند.
اینم چندتا عکس:


دوستانی که Troy Baker رو نمیشناسند, ایشون در بازی های بسیاری به عنوان صداپیشه کارکترها حضور داشتند.
به عنوان مثال در SH: HD Collection ایشون صداپیشه ی جیمز ساندرلند بود و در بازی The Last of Us هم صداپیشه ی شخصیت Joel هست.

220px-Troy_baker_taiyoucon_2011_cropped.jpg


منبع
 

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
درود
گویا آقای Yamaoka به تازگی گروه موسیقی تشکیل دادند که در اون به اجرای آهنگ هایی که برای بازی سایلنت هیل ساختند, میپردازند.
این باند در میان طرفداران, The Silent Hill Band نامگذاری شده.
گروه تشکیل شده از Akira Yamaoka به عنوان گیتاریست, Mary Elizabeth McGlynn خواننده, Troy Baker گیتار باس و Joe Romersa درامیست.
این گروه اولین کنسرت خودشون رو در تاریخ اول سپتامبر سال 2012 در شهر Glendale در ایالت آریزونا اجرا کردند.
اینم چندتا عکس:


دوستانی که Troy Baker رو نمیشناسند, ایشون در بازی های بسیاری به عنوان صداپیشه کارکترها حضور داشتند.
به عنوان مثال در SH: HD Collection ایشون صداپیشه ی جیمز ساندرلند بود و در بازی The Last of Us هم صداپیشه ی شخصیت Joel هست.

220px-Troy_baker_taiyoucon_2011_cropped.jpg


منبع

وااای خدا باورم نمیشه:(( از این رویایی تر نمیشه:( چی میشد یه روزی برگرده اهنگسازی سایلنت هیل رو دوباره انجام بده...وااای یعنی میشد بریم کنسرتش:((:((:((
اونموقع التماسش میکردم که برگرده اهنگسازی کنه!

---------- نوشته در 08:15 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:05 PM ارسال شده بود ----------

دوين شاتسكي یکیشونه!
Tom Waltz, Tomm Hulett هم اضافه کن!:d
خداوکیلی 3 تا آدم نتونستند یه داستان درست ُ حسابی بنویسند!:d
ای گفتی:d تیم سایلنت با اون ذهن خلاق و سایلنت هیلی! شون کجا و اینا کجا... استاد یامائوکا کجا و دنیل لیتچ کجا!!!!! اه اه!
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
رمان سایلنت هیل 2, اقتباسی از داستان بازی Silent Hill 2 میباشد.
این رمان توسط Sadamu Yamashita نوشته شده است و حاوی عکس هایی میباشد که به دستان Masahiro Ito کشیده شده اند.
این رمان به زبان ژاپنی منتشر شد و بعدها توسط Lady Ducky به انگلیسی ترجمه شد.
ترجمه فارسی این رمان هم, من و دوست عزیزم OgIoN داریم انجام میدیم. اگر اشتباهی در ترجمه وجود داره به بزرگی خودتون ببخشید. امیدوارم از این کار خوشتون بیاد.
هر دفعه مقدار کمی از داستان رو براتون میذارم که حوصله خوندنش رو داشته باشید.
=======================================================================================================
سایلنت هیل 2 - فصل اول


03952112733273957974.jpg


اما گاهی اوقات من باید این سوال را از خودم بپرسم.
این به ما ثابت شده است, خیالاتی که او میبیند, چیزی بیشتر از ساخته های یک ذهن درگیر نیست.
ولی در مورد او, هیچ چیز واقعی برای او وجود ندارد. علاوه بر این, او در آنجا خوشحال است.
پس چرا؟ چرا به اسم درمان ما باید او را به صورت ناراحت کننده ای از دنیایی که در آن خوشحال است به بیرون بکشیم و به دنیای واقعی خودمان بیاوریمش؟
- یادداشت دکتر

سرآغاز -دخترک-

[FONT=&amp]"این تا حدودی به شیر شباهت دارد" [/FONT]
[FONT=&amp]لبخندی برروی صورت لارا نشست. او شروع به خندیدن کرد به طوریکه از پشت لبان کوچکش, دندانهای سفید و درخشانش نمایان میشد.[/FONT]
[FONT=&amp]شهر از مه غلیظی [/FONT][FONT=&amp]پوشیده شده[/FONT][FONT=&amp] بود و همه چیز به رنگ سفیدی درآمده بود .[/FONT][FONT=&amp]گویی او در سرزمینی جادویی قدم گذاشته بود.
گاهی اوقات، لارا فکر میکرد که خدایی گیج و پریشان لیوان شیر صبحانه اش را با بی احتیاطی برروی شهر ریخته است.
اتمسفر عجیب و اسرار آمیز شهر دلیلی بر وجود پریانی پنهان و یا چیز دیگری در شهر بود. این افکار باعث میشد تا قلب لارا با هیجان بیشتری به تپش درآید.
دخترک هشت ساله لی لی کنان به این سو و آن سو میرفت، و این کار باعث میشد تا دامنش در پشت سرش به اهتزاز درآید.[/FONT]

[FONT=&amp]لارا بارها و بارها بر سر دوست بیخیالش فریاد میکشید و صدایش میزد: "بجنب! عجله کن! اگر عجله نکنی تو رو جا میزارم. [/FONT]"

[FONT=&amp]او و همراهش اینجا در شهر بودند تا دوستانشان را پیدا کنند[/FONT]. فقط کسی که لارا را همراهی میکرد چاق و کمی نادان بود.
[FONT=&amp]گاهی اوقات تنها کاری که همراه لارا انجام میداد این بود که افسرده به این سو و آن سو برود و ترشرویی کند. [/FONT]
[FONT=&amp]اما لارا [/FONT][FONT=&amp]به این موضوع[/FONT][FONT=&amp] چندان اهمیتی نمیداد. مهم تر از همه چیز برایش دیدن دوباره آن شخص بود. همان کسی که آن نامه را برایش نوشته بود.[/FONT]
 

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
بچه ها من پیج silent hill real fans رو توی فیسبوک راه اندازی کردم گفتم بیام به شماهم بگم کی از شما بهتر:x
هر کی خواست ادرسش توی امضام هست>:d
 

Vasily Zaytsev

کاربر سایت
Nov 6, 2012
24
نام
siavash
درود بر دوستان
الان داشتم پست اول اینجا میخواندم و باید بگویم فوق العاده است.
به همه ی دوستان پیشنهاد میکنم آن را مطالعه کنند و باید تشکرکنم از دوستان فعال این بخش.
برای من انگیزه ای به وجود آمد تا سالنت هیل 4 را که ناتمام مانده بود ادامه دهم.

با تشکر
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
سلام به همگی.
========================================
================================================ =================================================
1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و 31 و 32 و 33 و34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و Endings و Extras
==========================================
==== =========================================
Silent Hill 1: Original Memories
#28

خب به هر حال سیبل رفت سمت پارک. امیدوارم بتونه راهی برای رفتن به اونجا پیدا کنه.
ما هم باید بریم سمت فانوس دریایی.
albums3779-picture54313.jpg

راه پر پیچ‌وخمیه! در کنار اسکله و قایق‌ها...
sh1_screen_46.jpg

... و دویدن روی الوار‌ها.
sh1_screen_47.jpg

تا به ورودی فانوس دریایی رسیدیم.
sh1_screen_48.jpg

جداً از سازندگان بابت اینکه در این پله‌ها با دشمن روبرو نشدم ممنونم.
13_11_55_11.jpg

وهمی که تو این لحظه تجربه کردم توصیف شدنی نیست. راستی کسی از خودش پرسیده چرا بالای برج فانوس دریایی اینجوریه؟
13_11_55_48.jpg

آلسا انگار کمی قد کشیده. به توجه به ما،‌ دوباره غیب میشه.
13_11_55_51.jpg

امیدوارم این آخرین بار باشه که دیر می‌رسیم.
13_11_55_57.jpg

خوبی بازی این بود که تلپورت‌های به موقعی داشت. هنوز چند قدم از فانوس دریایی دور نمیشیم که ... می‌بینیم تو قایق‌ایم.
اما چرا سیبل هنوز برنگشته!
13_11_57_36.jpg

درسته هری! انگار پرده‌ی مهم این نمایش تو پارک تفریحی اجرا میشه.
13_11_57_44.jpg

بجنب هری! نباید زمان رو از دست بدیم. به سمت پارک تفریحی.
 
آخرین ویرایش:

Heart Broken

کاربر سایت
Feb 22, 2011
2,418
نام
Ali
درود بر همه

احوال هم قطارا؟

خوب فقط مجسمه PH در نیومده بود که اون هم به لطف ToyMunkey پا به عرصه وجود نهاد! (یعنی هنوز ننهاده ولی به زودی می‌نهد!) البته خیلی هم خوشحال نشید چون قیمت 150 دلاری این مجسمه باعث میشه نخوایم زیاد بهش فکر کنیم!

طراحی بسته هم کار Masahiro Ito هست.

198_pyramid_head_box_06.jpg
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر