بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
یعنی کنترل بازی بدون ماشین تایپ:))
نه ولی خدایی خودمم دوست دارم واسه pc هم بیاد چون پول بازی ندارم:(
دقیقا فقط با پی سی خوبه به خصوص پازلاش

---------- نوشته در 08:37 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:34 PM ارسال شده بود ----------

نه بابا به گیمرتگ ایکس باکسم نیگا نکنین.ایکس باکس دوستمو یه ماه گرفتم،خودم ندارم.نهایت امسال 2 تا بازی می تونم بگیرم که بعید میدونم سایلنتو بگیرم.
بعد من که پول خردم آدامس هم به زور میخرم،مخاطبم دوستانی اند که سیستم 3 ملیونی دارن.
اگه سه میلیونی میگی ps4چه بگم ps5اینقدر نیست
سایلنت هیل برای 360 فقط یک coming homeبود که کلا گیم پلی خشکی داشت اصلا جالب نبود
 
سلام
چندی پیش یکی از دوستان درباره معمای پیانو در SH1 از من سوال کرد. اینجا هم یادمه بحث مطرح شد. حالا که چی؟ عرض کنم دنبال یه فایلی می‌گشتم که این رو پیدا کردم. خودش باهاش خاطره دارم اساسی فقط به ترجمه‌ش نخندید
يك افسانه از پرندگان بدون صدا
اول پليكان هاي حريص پرواز كردند
مشتاق براي پاداش
بال هاي سفيد نوسان دار
سپس يك قمري ساكت آمد
در حال پرواز دور تر از پليكان
تا اونجا كه مي تونست
يك كلاغ رژه مي رود
بالاتر از قمري در حال پرواز
فقط براي اينكه نشون بده كه مي تونه
يك قو خراميد
براي يافتن يك نقطه امن
بعد از پرنده ديگر
سرانجام يك زاغ آمد
در حال آمدن سريع براي يك توقف
در حال خميازه كشيدن و چرت زدن
چه كسي راه را نشان خواهد داد؟
چه كسي كليد خواهد بود؟
چه كسي به سمت كليد نقره اي راهنمايي خواهد كرد؟​
A tale of Birds without a voice
First flew the greedy Pelican
Eager for the reward
White wings flailing
Then came a silent Dove
Flying beyond the Pelican
As far as he could
A raven files in
Flying higher than the Dove
Just to show that be can
A swan glides in
To find a peaceful spot
Next to another bird
Finally out comes a Crow
Coming quickly to a stop
Yawning and then napping
?Who will show the Way
?Who will be the key
?Who will lead to the silver reward​
4_21_37_00.jpg

4_21_39_55.jpg
 
آخرین ویرایش:
سلام
قصد دارم یکم خاطرات‌مون رو قلقلک بدم.
========================================
================================================ =================================================
1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و 31 و 32 و 33 و34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و Endings و Extras
============================================== =========================================

====================================================================
Silent Hill 1: Original Memories
#1
بازي همون اول خودش رو به تون معرفي مي كنه.
در سايلنت هيل دنبال سرگرمي نباشيد.

1_18_45_11.jpg
فلسفه‌ي سري سايلنت هيل به همراه Intro
1_18_45_26.jpg
و بعد نمايي از آلسا
1_18_45_31.jpg
هري و همسرش به همراه شریل.
1_18_45_36.jpg
هري و شريلِ 7 ساله مدتي بعد از فوق همسر هري در مسير سايلنت هيل. نگراني رو ميشه تو چهره هري ديد.
1_18_46_25.jpg
در حالي كه شريل كاملاً آروم به خوابي معصومانه رفته.
1_18_46_22.jpg
اولين مواجه با سيبل كه ظاهراً عجله داره
1_18_47_03.jpg

1_18_46_53.jpg
اين چيه؟ موتور اون پليس؟ اما براي خودش چه اتفاقي افتاده؟
1_18_47_18.jpg
بلافاصله! انگار يه بچه اومده وسط خيابون
1_18_47_30.jpg
هري براي اجتناب از تصادف با اون بچه ديوانه‌وار فرمان ماشين رو مي‌چرخونه.
1_18_47_32.jpg
اما دير شده
1_18_47_33.jpg
شروع كابوس
1_18_47_41.jpg
هري پاشو بدبخت شديم!
1_18_47_48.jpg
اولین سکانس‌های بازی رو هیچ وقت فراموش نمی‌کنم وقتی بیدار شدم دیدم دخترم نیست.
1_18_47_55.jpg


1_18_48_03.jpg
به قول سایت منبع،‌ به موتور گرافیکی 3D‌سلام کنید. فقط به منظور شگفت‌زدگی شما، تخته سنگ ساخته شده از پیکسل‌های قهوه‌ای وسط تصویر همون هری هستش.
1_18_48_14.jpg
قبل از اينكه با خودش فكر كنه كجا هستم به فكر شريله. پدر نمونه.
1_18_48_16.jpg
از همون ابتداي بازي خود هري غير طبيعي بودن اوضاع رو گوشزد مي كنه.
1_18_48_20.jpg
ساكت! خيلي ساكت!
1_18_48_22.jpg
:-s
1_18_48_24.jpg
اينم كه از ماشين‌مون.
1_18_49_34.jpg
جستجوي‌ي شايد بي‌فايده. شايد اگه ماها بوديم دختر‌مون رو ول مي كرديم اما هري ادامه ميده.
به راه باديه رفتن به از نشستن باطل
كه گر مراد نجويم به قدر وسع بكوشم.

1_18_51_52.jpg
هري در ميان مه در دوردست شبه‌اي شبيه شريل مي‌بينه.
1_18_52_10.jpg
به نظر تون اينجا ميشه گفت په نه په؟
1_18_52_17.jpg
بجنب هري
چقدر خوشباورانه و ساده‌لوحانه اين مسير رو دويدم چون مي دونستم با رسيدن به شريل شايد بازي در همون آغازش تموم بشه.
شما چطور؟

1_18_52_31.jpg
شبه شريل در داخل كوچه اي فرعي از هري دور ميشه تا اينكه كم‌كم از ديدرس ما بيرون ميره.
1_18_52_51.jpg
هري! تو كه از سگ نمي ترسي؟
1_18_53_15.jpg
اگه تا اينجا حساب كار دست تون نيومده باشه و نفهميده باشيد كجا هستيد، اينجا بايد متوجه وخامت اوضاع بشيد.
هشدار: اگه می‌خواین جا بزنین الان وقته‌شه.;)
1_18_53_27.jpg
در كوچه‌‌پس‌كوچه هاي سايلنت هيل. اين كوچه با همين زيبايي تو فيلم شماره يك هم به تصوير كشيده ميشه.
1_18_53_38.jpg
تو اين اوضاع چي مي تونه بدتر از اين پيش بياد؟
تاريكي
1_18_54_27.jpg
اينو نگي چي بگي هري؟
1_18_54_33.jpg
صندلی چرخدار رو یادتون میاد؟
1_18_54_49.jpg
هنوزم براي برگشتن دير نيست.
1_18_55_06.jpg
اما كم كم داره دير ميشه.
1_18_56_13.jpg
فکر می‌کردید آخر راه‌تون به همچین جایی ختم بشه؟
640px-EPSXe_2011-01-05_19-29-19-75.jpg

الان خودشون برات توضيح ميدن هري.
:|
1_18_56_15.jpg
ديگه ديره.
1_18_56_23.jpg
----------------------------------------------------------------
از نكات جالب بازي اينه كه اگه به عقب برگرديد تاريكي از بين ميره. اين يعني خودتون خواستيد ادامه بديد.
يه نكته مهم رو بايد بگم اونم اينكه اين صحنه ها فقط در شروع اوليه بازي نمايش داده مي‌شوند. يعني اگه بخواهيد بازي رو از نو شروع كنيد از بيدار شدن هري تو رستوران (در ادامه خواهد آمد) شروع مي كنيد.
 
آخرین ویرایش:
سلام

========================================
================================================ =================================================
1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و 31 و 32 و 33 و34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و Endings و Extras
============================================== =========================================
Silent Hill 1: Original Memories
#2

با دست خالی پا شدیم رفتیم مهمونی هیولاها اونها هم یا خیلی بهشون برخورد یا خیلی خوش‌شون اومد دویدن سمت ما

1_18_56_27.jpg
همونطور كه توضيح دادم، اين صحنه ها فقط هنگام شروع اوليه بازي ديده ميشن. اگه حداقل يكبار بازي رو تموم كنيد، در شروع مجدد بازي از بيدار شدن هري تو رستوران ادامه خواهيد داد.

بیییییداااااررررر شوووووووووو!

2_18_56_35.jpg
هری با وحشت از جا کنده میشه. آیا این فقط یک رویا بوده؟
این سوالی‌ست که تا آخر بازی و در کل سری بار‌ها و بارها پرسیده میشه و از خودتون می‌پرسید و هیچ جوابی براش پیدا نشده.

2_18_56_37.jpg
بی هدف اطراف رو نگاه می‌کنه اما چیزی توجه‌ش رو جلب می‌کنه.
2_18_56_39.jpg
همون پلیس؟! جالبه که هر چقدر هری وحشت‌زده‌ست، اون پلیس آرومه.
2_18_56_44.jpg

همون سوال کلیدی!
2_18_56_55.jpg
کلاً پلیس‌ها تو خون‌شونه که سوال آدم رو با سوال جواب بدن.:|
2_18_56_58.jpg

هری و اون پلیس مدت کوتاهی رو به گفتگو‌هایی عادی معمول در مکان‌های غیرعادی اختصاص میدن.
2_18_57_03.jpg

2_18_57_10.jpg

2_18_57_14.jpg

2_18_57_25.jpg

هری کم‌کم داره یخش آب میشه.
2_18_57_31.jpg
تازه داره یادش میاد چکاره‌محله‌ست اینجا
2_18_57_36.jpg

و در اینجا تازه وخامت اوضاع رو بخاطر میاره.
2_18_57_42.jpg

چقدر احساس امنیت می‌کردم تو اون رستوران. دعا می‌کردم ایکاش همه بازی همون‌جا باشه.

اما هری تازه یادش اومده یه دختر تک‌وتنها اون بیرون هست که به کمک اون احتیاج داره.
2_18_57_48.jpg

2_18_57_51.jpg
یکی دیگه از سرگرمی‌های پلیس‌ها، دادن خبرهای ناخوشایند می‌باشد. (حداقل در این بازی)
هری خودش کم پریشونه،‌شما هم نمک به زخمش بپاش.
2_18_58_01.jpg

این هم از سولات کلیدی در سایلنت هیل است.
2_18_58_04.jpg

و معمولاً جوابی منطقی‌تر و درست‌تر از این نداره.
2_18_58_08.jpg

2_18_58_13.jpg

راستی یادتون رفت خودتون رو بهم معرفی کنید.
2_18_58_26.jpg

هری! جواب بده. پلیس خوبیه قصد بدی نداره.
2_18_58_32.jpg

و شما؟
2_18_58_35.jpg

از آشنایی با شما خیلی خرسندیم.
سیبل کمی از خودش و وضعیتی که توش گرفتار شدن میگه
2_18_58_39.jpg

2_18_58_44.jpg

هری قصد خروج از رستوران رو داره اما سیبل مانعش میشه.
2_18_58_58.jpg

هری حق داره. باید این کار رو بکنه.
2_18_59_05.jpg

خب سیبل هم حق داره.
2_18_59_09.jpg

2_18_59_12.jpg

هری رو از خطر می‌ترسونی؟
ما هر روز صبحانه نون و خطر می‌خوریم. مگه نه هری؟ اون هم در همچین شرایطی
:flexion:
2_18_59_18.jpg
کشته‌ی حس پدرانه‌تم هری:cry:
2_18_59_25.jpg

پلیس دوست‌داشتنی.
:bighug:
2_18_59_30.jpg

2_18_59_46.jpg

پلیس وظیفه‌شناس ما.
:)
توصیه‌هایی مهم جهت استفاده از سلاح گرم.
2_18_59_49.jpg
انگار سیبل از آینده خبر داره که قرار چه اتفاقی براش تو پارک بیافته.;)
2_18_59_59.jpg

ممنون سیبل. تو دوست خوبی هستی.
2_19_00_12.jpg

مهم ترین چیز در سایلنت هیل نقشه‌ست. ممکنه بازی رو بدون شلیک یا کشتن و هر چیز دیگه ای تموم کنید ولی بدون نقشه امکان نداره.
2_19_00_44.jpg

یاد محل‌های ذخیره بخیر

2_19_01_01.jpg
لعنت به تو و اون صدای مزخرفت رادیو. نصفه گوشتم آب شد. هنوز کابوسش رو می‌بینم.
3_19_00_41.jpg

3_19_00_43.jpg
یه حسی حتی همون بار اول بهم می‌گفت سمت رادیو نرم.:|
3_19_00_50.jpg

و صحنه‌ای که نزدیک بود بنده ... (مودبانه‌ش میشه قالب تهی کنم)

3_19_00_56.jpg
منم امیدوار بودم فقط کابوس باشه اما این دیگه رویا نبود.
3_19_01_09.jpg
----------------------------------------------------------------
این رادیو در ادامه همراه ما خواهد بود و هر بار که دشمنان به ما نزدیک بشن یا ما نزدیک اونها بشیم، پارازیت پخش میکند که بسته به فاصله‌ی ما با دشمن صدای پارازیت هم کم و زیاد می‌شود.
رادیو یکی از وسایل اصلی در سری محسوب می‌شود. هر اندازه که به فهمیدن حضور دشمنان در اطراف کمک می کند چندین برابر آن باعث بالا رفتن سطح ادرنالین خون‌تان می‌شود. البته می‌توانید آن را خاموش و روشن کنید.
=====================================================================
دوستان موافق هستند ادامه بدم؟
 
آخرین ویرایش:
آخیییییییییییییییییییییییییییییی.واجب شد من برم 1و2و3و4 رو بازی کنم!(4 رو تا یه جاهاییش بازی کردماااااااااا.لطفا مسخرم نکنید!):-b
وا چه حرفی می زنی موحی جونم ، مسخره چیه؟!!! :-*
به نظر من شماره 2 رو بازی کن خیلی خیلی قشنگه و البته غم انگیز :(
 
سلام
========================================
================================================ =================================================
1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و 19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و 25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و 31 و 32 و 33 و34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و Endings و Extras
==========================================
==== =========================================

Silent Hill 1: Original Memories
#3
سوال خوبیه؟ حالا باید از کجا شروع کنیم؟
3_19_02_14.jpg

جواب خوبیه.
3_19_02_16.jpg
از هیچ موجودی تو دنیا به اندازه این سگ‌ها بدم نیومد.
3_19_35_15.jpg
دوباره همون کوچه و همون خونه و همون...:-s
3_19_14_48.jpg
اینجا که بن‌بسته؟! پس اون بار چرا ...؟
اون چیه؟

3_19_15_59.jpg

این دفتر نقاشی شریل نیست؟
پس اون باید توی ...
3_19_16_06.jpg

آخرین باری که رفتید مدرسه یادتون میاد؟ اولین بار رو چی؟
3_19_16_17.jpg

تصور هنری شریل از پدرش هم جالبه.
3_19_16_25.jpg

قانون طلایی در سایلنت هیل اینه که هر چی دم دستت بود برش دار و مطمئن باش یه روز لازمت میشه.
اینکه دیگه معروف‌ترین سلاح سرد سریه.
اینجا رو میشه نقطه‌ی آغاز په‌نه‌په در سایلنت هیل قلمداد کرد.
3_19_16_44.jpg

باید اعتراف کنم بد جوری گیر کرده بودم. سایلنت هیل اولین بازی بود که تو این سبک بازی کردم و اولش نمی‌دونستم باید چکار کنم.

3_19_23_56.jpg

3_19_50_59.jpg
آه خدایا متشکرم. شما همیشه می‌تونید برای پیدا کردن سرنخ روی شهروندان ساینلت هیل حساب کنید.
3_19_49_19.jpg
خب رسیدیم.
3_19_52_03.jpg
کلید خونه رو عجب جایی گذاشته بودند. حتی اگه بدونید باز هم جرات می‌کنید بهش نزدیک بشید؟
با این آثار خون، معلوم نیست این سگ بوده یا هیولا

3_19_52_11.jpg
خب خوشبختانه سگه خونه نیست میشه کلید رو برداشت رو رفت توی خونه.
3_19_52_24.jpg

ظاهراً باید دروازه‌ی رسیدن به مدرسه این در باشه اما...
3تا قفل داره.
اگه از این وضعیت تو سایلنت هیل کلافه شدید صبر کنید هنوز اصلش مونده.
همون‌طور که برای پیدا کردن سرنخ میشه رو کمک شهروندان حساب کرد، میشه روی ایجاد موانع هم روشون حساب کرد.
3_19_53_45.jpg

3 تا قفل زدن به در ولی محل کلید‌ها رو رو نقشه مشخص کردن.
:-w~x(
آخه کلید گاوصندوق بانک مرکزی رو هم اینجاها مخفی نمی‌کنن.

3_19_53_53.jpg
کی حاضر میشه با سر بریده‌ی یه سگ بسکتبال بازی کنه؟
3_19_07_31.jpg

کلید اول
3_19_07_37.jpg
کلید دوم
کلید اول رو کنار سر بریده‌ی یک سگ و دومی رو هم که تو صندوق عقب یه ماشین پلیس قراضه‌شده. خدا سومی رو بخیر کنه.
3_19_25_14.jpg
کلید سوم
3_19_29_44.jpg

خب 3 کلید رو پیدا کردیم.
1- کلید Woodman کنار سر بریده‌ی یک سگ
2- کلید Lion داخل صندوق عقب یک ماشین اورق شده‌ی پلیس
3- کلید Scarecrow‌ داخل یک صندوق پست خون‌آلود
اسامی و محل قرار گیری‌شون خیلی جالبه. اگه قرار بود کلید چهارمی در کار باشه به نظرتون مناسب‌ترین اسم و مکان قرارگرفتن براش چی بود؟
اصلاً چرا باید کسی رو کلید اسم بگذاره؟
بگذریم
با باز کردن قفل‌ها پا به دنیای پشت در می گذاریم ولی فکر نکنید اون ور فرشته‌ها با دسته‌گل انتظار‌مون رو می‌کشند.
3_19_53_45.jpg

شما هم مثل من دنیا رو سرتون خراب شد؟

3_19_54_44.jpg
نمی‌دونم چه جوری رسیدم مدرسه. فقط دری‌وری‌هایی رو که به خودم بابت انتخاب این بازی دادم رو یادم میاد.
3_20_05_56.jpg
راستی کسی مناطق بالای مدرسه رو جستجو کرده؟
اگه جرات رفتن به مناطق بالای مدرسه رو داشته‌ باشید، این اتوبوس چشم براه شماست.
Schoolbus1.jpg

Schoolbus2.jpg
 
آخرین ویرایش:
راستی کسی مناطق بالای مدرسه رو جستجو کرده.

[/SPOILER]

من شاید ماهی حداقل یک بار سایلنت هیل 1 رو بازی می کنم ...
نمی دونم با گیم شارک آشنایی دارین یا نه...
من یک گیم شارک واسه امولاتروم پیدا کردم و توش رمز جان نامحدود و تیر بی نهایت رو زدم و کل شهر رو زیر و رو کردم ...
تو شهر ممکنه خیلی جاها باشه که شما اصلا نگشته باشین .
من منطقه بالای اینجارو کلا زیر و رو کردم گفتم بگردم ببینم توش چه خبره . تنها چیزای بدرد بخور توش آیتم هایی هستن که روی زمین افتادن.
اگه جاهای دیگه ی شهر رو هم بگردین بد نیست . قبلا هم گفتم من یه انبار پیدا کردم که توش هیچی نبود . خالی خالی بود تا اونجایی که یادم میاد همون طرفهای شرق یا جنوب شرقی سایلنت هیل بود . نمی دونم هدف تیم سایلنت از ساخت این انبار چی بوده اما وقتی واردش شدم هیچ چیزی داخلش نبود حتی یه آیتم ساده ... بعدا عکسش رو براتون می فرستم ...
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or