بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
اولین سوال اینه که کی این یادداشت رو نوشته؟
خب من کمی در این مورد تحقیق کردم و یه سری مطالب جالب جمع آوری کردم از سایت های خارجکی که براتون میذارم اینجا:
=======================================================================
83170286290694572828.jpg



Joseph Barkin
جوزف یکی از بیمارانی هست که در بیمارستان بروکهاون بستری شده بود. او از اختلالات روانی رنج میبرده.
او بیشتر اوقات آروم بوده ولی وقتی بیش از حد هیجان زده میشده, تبدیل به آدمی خطرناک و پرخاشگر میشده.
علت اختلال روانی اون, مرگ دختر دوست داشتنیش لوسی بوده که بارکین خودش رو به خاطر این موضوع سرزنش میکرده.
توی یادداشت دکتر بیمارستان هم به این موضوع اشاره میشه (به نظر میرسد بیماری او ریشه در این اصل دارد که خود را به خاطر مرگ دخترش مقصر میداند.)
جوزف قادر به مقابله با این احساس گناه نیست و شروع میکنه به توهم زدن.(یادداشت دکتر بیمارستان:
علائم مریضی او نشانه گر این موضوع است که او دچار روان پریشی و هذیان های پارانویید میباشد.)
و او کم کم به سمت دنیای خودش کشیده میشه - دنیایی که جوزف در اون شاده, دنیایی که اون برای همیشه میتونه با دخترش باشه. دنیای واقعی از دخترش فقط چند تا تار مو باقی گذاشته.
اما جوزف در توهماتش از دخترش به طور متعصبانه ای محافظت میکنه.(یادداشت روی دیوار اتاق: لوسی من برای همیشه از تو محافظت خواهم کرد, این سرنوشت منه!)
بنابراین آیا واقعاََ لازم هست انسانی رو که در دنیای خودش شاد هست رو با دنیای واقعی برگردونیم تا "نرمال" بشه؟
حتی مدیر بیمارستان هم از جواب دادن به این سوال اجتناب میکنه....
ویژگی های بارکین
خب این خیلی عجیب هست که میبینیم جوزف - یه مرد بالغ, یه پدر- نمیتونه درست بنویسه.
شاید اون هرگز به مدرسه فرستاده نشده؟ تمام یادداشت هایی که از جوزف پیدا میکنیم شامل اشتباهات وحشتناکیه برای نمونه:
(I took the direckter's key, the one to the mooseum) سبک نوشتن اون به سادگی قابل تشخیص هست از میان بقیه یادداشت هایی که پیدا میکنیم.
کدوم یکی دیگه از شخصیت های سایلنت هیل درست نمیتونسته بنویسه؟ والتر سالیوان جوان چند سالی رو در یتیم خونه زندگی میکرده, به نظر میرسه
که والتر به خوبی بلد نبوده که بنویسه. شاید جوزف هم مثل والتر توی پرورشگاه "خانه اُمید" بزرگ شده...کی میدونه؟
جوزف کلید رو زیر مجسمه یکی از بنیان گذاران فرقه خاک میکنه...این چه معنی میتونه داشته باشه؟
جعبه

12273523520948546086.jpg


جوزف با ارزش ترین گنج خودش رو توی یه جعبه فلزی میذاره و جعبه رو با 4 تا قفل میبنده....موی دخترش, خاطرات دخترش که جوزف اونها رو برای همیشه
پیش خودش نگه میداره. همچنین با قرار دادن موی دخترش(تنها چیزی که از اون داره) درون یه جعبه, جوزف میخواد فراموش کنه که لوسی در حقیقت فوت کرده.
وقتی که جوزف این حقیقت رو فراموش کنه, اون احساس گناه و مجرم دونستن خودش هم رهاش میکنه. حالا جوزف بر این باور هست که لوسی زنده هست و
توی یادداشتی که پیدا میکنیم اون نوشته ""I'm not a krimminal" و دیگه جوزف خودش رو به خاطر مرگ دخترش سرزنش نمیکنه.
-----
جوزف به خاطر دلایلی توی اتاق های بالش دار طبقه سوم فرستاده میشه
-----
نام مخفی
توی اتاق بالش دار ما یادداشتی رو پیدا میکنیم, "Tern tern tern the numbers better not forget them So i'll right them down here The other one, my secret name"
این یادداشت رو جوزف نوشته. اما حالا این یادداشت چی هست؟ اون 4 تا عدد رو نوشته و بعد اون رو اسم مخفی خودش می نامه.
یاده مراسمی که والتر انجام میداد بیفتید که در اون هر کدوم از قربانی ها یه همچین "اسمی" رو دریافت میکردند.
شاید جوزف هم یه همچین مراسمی رو برای زنده کردن دخترش میخواسته انجام بده؟
نکته جالب
جوزف نام یکی دیگر از متهمان پرونده جک قاتل است.
حالا جمله ای رو که در یکی از یادداشت های جوزف بارکین میبینیم این هست:
"I'm not a krimminal"
=====================================================================================================
اگر جوزف در نوشتن مشکل داشته پس متوجه میشیم که یادداشت "She is an angel" رو جوزف ننوشته و مربوط به یکی دیگر از بیماران بروکهاون هست این یادداشت!
 
اولین سوال اینه که کی این یادداشت رو نوشته؟
می تونه یه رمز باشه. در گذشته یکی از روش‌های رمز گذاری نه چندان مطمئن این بود. با کنار هم گذاشتن حروف غلط کلمه کلمه مورد نظر پیدا میشد.
فرض کنیم این درست. حروف غلط میشن: K,O,O,E,K و درست‌شون میشه C,U,A,C.
کلمه‌ی درستی خارج کرد؟:-/
ببخشید به عنوان یه بیگانه میپرم وسط بحث :دی
با همون حروف غلط از تکنیک Anagram استفاده شده شاید(به هم ریختن حروف)
 
تمامی این نوشته ها فقط تئوری هستن پس نباید این نوشته ها رو تنهاترین و درستترین تحلیل برای بازی در نظر بگیرین!
====================================================================
Jack Davis
یکی دیگر از بیماران بروکهاون, جک داویس سابقه 3 بار اقدام به خودکشی رو داره.
خیلی عجیبه, بدون هیچ دلیلی میخواد خودکشی کنه. خونواده داره...یه بیمار آروم هست و به دستوارت پزشکان هم گوش میده.
اما بعضی اوقات تمایل پیدا میکنه به خودکشی کردن. شاید خودکشی کردن در طبیعت اونه.
ویزگی های داویس
برخلاف بارکین و لیوایس, داویس میتونه به درستی بنویسه - دستور زبان, املا و نقطه گذاری اون بی نقص هستند.
ما تنها دو یادداشت از اون توی بازی پیدا میکنیم. "The basement's basement" و "Diary from the roof" (زیر زمین زیرزمین و یادداشت های بالای پشت بام)
زیرزمین زیرزمین
یک روز جک از توی یه (زیرزمین زیرمین تاریک) سر در میاره, خیلی تاریک و خیلی ترسناک (احتمالاََ در جهان ناخودآگاه قرار داشته)
اون خیلی ترسیده بوده, برای اینکه با ارزشترین چیز خودش رو انداخته بوده...یه انگشتر.
جک خانواده داشته, پس احتمالاََ این انگشتر نامزدی اون بوده...
اگرچه برای جک این انگشتر خیلی باارزش بوده, ولی اون جرات نگاه کردن به تاریکی "زیرزمین زیرمین"(اعماق قلب و روح) خودش رو نداشته.
یادداشت بالای پشت بام
ممکنه این یادداشت ها واقعی نباشه و فقط جلوه ای از افکار جک باشه, که جیمز میتونه دریافتش کنه.
ما از این یادداشت ها چه چیزی دستگیرمون میشه؟ از تاریخ نهم تا سیزدهم می, جک در بروکهاون اقامت داشته.
هوای بیرون بارونیه (یادداشت پشت بام: طبق معمول هوا بارونیه) و بارون اغلب به افکار غم انگیز منجر میشه.
داویس وارد یه افسردگی خیلی عمیق میشه - اون فکر میکنه که دکترها اگر به خاطر خانوادش نبود حتی سعی نمیکردند که نجاتش بدند.
اون بی فایده بودن و بدبختی خودش رو منعکس میکنه, در اینکه چجوری برای بقیه مشکل ایجاد میکنه (دیگه نمیخوام برای هیچ کسی دردسر درست کنم، ولی در هر صورت من مایه ی زحمتم)
این افکاری هست که اون داره و فکر میکنه که اگر بمیره بهتر باشه. زندگی برای اون به یا بار سنگین وحشتناک تبدیل میشه (اینطوری خیلی سخته. واقعا خیلی سخته....)
و اون خودکشی رو تنها راه فرار میبینه (واقعا فرار کردن بجای مبارزه خیلی گناه به حساب میاد؟ بعضی ها شاید اینطور بگند ولی اون ها مجبور نیستند شرایط من رو درک کنند. شاید خودخواه باشم، ولی این چیزی هست که میخوام.)
و در نهایت اون به خانوادش سپرده میشه. در آخر ما میبینیم که یادداشت نیمه کاره باقی مونده.
اگر صحنه پرت شدن جیمز از پشت بام رو یادتون بیاد, پس منطقی هست که فرض کنیم, قبل از این که جک پیش خانوادش برگرده, خودش رو از پشت بام پرتاب کرده پائین.
"بعلاوه, من پشت بام رو دوست دارم, به من احساس پرواز کردن رو میده, تو هم دوست داری؟"
تمایل به مرگ, اعتماد به نفس کم, بازتاب ناتوانی و بی فایده بودن - جک داویس و آنجلا اروسکو, خصوصیات مشترک زیادی دارند.
نکته جالب
احتمالاََ این اسم برداشتی از جک قاتل بوده است.
به اسم بیماران که اختلال روانی دارند توجه کنید: جاشوا-جک-جوزف....شاید دلتون بخواد کنار این اسمها, نام جیمز رو هم قرار بدید؟
================================================================================
دوستان خواهشاََ نظراتشون رو در مورد تغییر نظرسنجی بگند؟
 
آخرین ویرایش:
سلام

به اسم بیماران که اختلال روانی دارند توجه کنید: جاشوا-جک-جوزف....شاید دلتون بخواد کنار این اسمها, نام جیمز رو هم قرار بدید؟
دلمون می‌خواد :d

دوستان خواهشاََ نظراتشون رو در مورد تغییر نظرسنجی بگند؟

چندتا پیشنهاد دارم:

کدام نسخه ترسناک‌ترین و تأثیرگذارترین Otherworld را دارد؟

بهترین نسخه از لحاظ طراحی هیولاها؟

(یادم نیست این نظر سنجی رو داشتیم یا نه!) محبوب‌ترین شخصیت منفی در سری.

و آخرین مورد: آیا به ساخته شدن نسخه جدید با کیفیت سری کلاسیک امید دارید؟

---------------------------------------------------------------------

آنالیز دشمنان نسخه چهارم:

1-
Sniffer Dog
2- Mothbat) Hummer)
3- Wall Man
4- Doublehead) Twin Victim)
5- Bottom
6- Rubber Face) Gum Head)
7- Patient
8- Toadstool
9- Whitestool


10- Tremer
fidq80scaca1avlthg3.png
شمایل:
موجوداتی زالو مانند در اندازه‌های بزرگ که آغشته به گل و لجن هستند و به سقف، کف و دیوار می‌چسبند. این موجودات را دو رنگ متفاوت می‌بینیم، آبی رنگ که به صورت دو تکه دیده می‌شود (یک قسمت از بدن بزرگتر است) و قرمز رنگ که حالت اشک مانند دارد.

خصوصیات:
این موجودات آسیب چندانی به هنری نمی‌رسانند هر چند بسیار آزار دهنده هستند. مدل قرمز رنگ خطرناک‌تر است، آن‌ها به بدن هنری چسبیده و به او آسیب می‌زنند. از بین بردن آ‌ن‌ها بسیار آسان است.

مکان‌ها:
برای اولین بار در زندان آبی دیده می‌شوند.

dqupuezkexl4wx2i59ic.jpg

توضیحات ( +نظر شخصی):

1- وجود این مخلوقات به دوران کودکی والتر مربوط می‌شود، این موجودات به علت احساس انزجار والتر نسبت به زالوها به وجود آمده‌اند.

2- در جنگل، یادداشتی بر روی سنگ خاطرات پیدا می‌شود که با توجه به آن، Andrew DeSalvo، قربانی هجدهم والتر سالیوان که نگهبان یتیم خانه بود، دوست دوران کودکی والتر یعنی Bob را می‌کشد. با توجه به این یادداشت، او Bob را مجبور می‌کند تا آبی را که پر از زالوهای کثیف و آلوده بوده است بخورد. بدین وسیله Bob کشته شده و این خاطره در ذهن والتر باقی می‌ماند. به همین علت والتر از زالوها متنفر می‌شود.

3- ما این موجودات را اکثراً در دنیای دیگر و بعد از زندان آبی می‌بینیم، Andrew نگهبان زندان بوده و خاطرات تلخ والتر از او در دنیای زندان به شکل این موجودات شکل می‌گیرد.

---------------------------------------------------------------------
11- Greedy Worm

yxvu1bz2c098c98xe8or.png
شمایل:
موجودی به شکل کرم، گوشتی و بسیار دراز و بزرگ که در اکثر محیط‌های بازی بر روی کف زمین و دیوارها دیده می‌شود. به نظر می‌رسد بعضی اوقات این موجود حرکت می‌کند.

خصوصیات:
این موجود نه به هنری آسیب می‌رساند نه راه او را سد می‌کند، هنری می‌تواند به آن حمله کند ولی این حملات هیچ تأثیری ندارد.

مکان‌ها:
دنیای دیگر

توضیحات(+نظر شخصی):
1- این موجود تمامی قسمت‌های دنیای والتر را به هم وصل می‌کند.

2- همان طور که بند ناف ارتباط بین بچه و مادر است، این موجود نیز ارتباط بین تمامی قسمت‌های ذهن والتر با مادر مطلوبش (اتاق 302) است.
 
آخرین ویرایش:
سلام
یعنی خود ولتر در اصل مرده؟ یا اینکه تونسته فرار کنه و یه نفر دیگه جاش بوده باشه؟
هر دوتاش به نظرم غیر محتمل به نظر میرسه.
اگر من اشتباه نکنم و درست یادم باشه و اون نامه زیر در در مورد والتر تقلبی بوده باشه، هر دو تا حالت نقض میشن:
1- حود جوزف همه چیو میدونسته و در مورد والتر تقلبی به هنری میگه
2- اگر هم یه نفر رو به جای خودش گذاشته باشه، نگهبانا تغییر قیافه یه فرد رو که دیگه خیلی ضایع میفهمن.
امکان داره بدل والتر بوده باشه.
اگر اشتباه میکنم حتما بگین
خب می‌دونیم که واقعیت تو دایره سایلنت هیل بی‌معنیه. اصلاً تعریف نمیشه. طبق دستورالعمل، والتر باید خودش رو میکشته پس هر گونه تقلب به معنی شکست در مراسم بوده.
خب من کمی در این مورد تحقیق کردم و یه سری مطالب جالب جمع آوری کردم از سایت های خارجکی که براتون میذارم اینجا:
امیرجان به نظر من منطقیه. اما بازم نمیشه گفت غلط املایی به علت بیماری روانیه اونه.
ببخشید به عنوان یه بیگانه میپرم وسط بحث :دی
با همون حروف غلط از تکنیک Anagram استفاده شده شاید(به هم ریختن حروف)
اینجا بیگانه وجود نداره.
آناگرام هنر ایجاد کلمه‌ی جدید توسط جابجایی حروف کلمه قبلیه. مثلاً Iran تبدیل میشه به Rain یا Tokyo تبدیل میشه به Kyoto. اما چیزی که تو یادداشت می‌بینیم غلط املاییه.
تمامی این نوشته ها فقط تئوری هستن پس نباید این نوشته ها رو تنهاترین و درستترین تحلیل برای بازی در نظر بگیرین!
====================================================================
Jack Davis
یکی دیگر از بیماران بروکهاون, جک داویس سابقه 3 بار اقدام به خودکشی رو داره.
خیلی عجیبه, بدون هیچ دلیلی میخواد خودکشی کنه. خونواده داره...یه بیمار آروم هست و به دستوارت پزشکان هم گوش میده.
اما بعضی اوقات تمایل پیدا میکنه به خودکشی کردن. شاید خودکشی کردن در طبیعت اونه.
ویزگی های داویس
برخلاف بارکین و لیوایس, داویس میتونه به درستی بنویسه - دستور زبان, املا و نقطه گذاری اون بی نقص هستند.
ما تنها دو یادداشت از اون توی بازی پیدا میکنیم. "The basement's basement" و "Diary from the roof" (زیر زمین زیرزمین و یادداشت های بالای پشت بام)
زیرزمین زیرزمین
یک روز جک از توی یه (زیرزمین زیرمین تاریک) سر در میاره, خیلی تاریک و خیلی ترسناک (احتمالاََ در جهان ناخودآگاه قرار داشته)
اون خیلی ترسیده بوده, برای اینکه با ارزشترین چیز خودش رو انداخته بوده...یه انگشتر.
جک خانواده داشته, پس احتمالاََ این انگشتر نامزدی اون بوده...
اگرچه برای جک این انگشتر خیلی باارزش بوده, ولی اون جرات نگاه کردن به تاریکی "زیرزمین زیرمین"(اعماق قلب و روح) خودش رو نداشته.
یادداشت بالای پشت بام
ممکنه این یادداشت ها واقعی نباشه و فقط جلوه ای از افکار جک باشه, که جیمز میتونه دریافتش کنه.
ما از این یادداشت ها چه چیزی دستگیرمون میشه؟ از تاریخ نهم تا سیزدهم می, جک در بروکهاون اقامت داشته.
هوای بیرون بارونیه (یادداشت پشت بام: طبق معمول هوا بارونیه) و بارون اغلب به افکار غم انگیز منجر میشه.
داویس وارد یه افسردگی خیلی عمیق میشه - اون فکر میکنه که دکترها اگر به خاطر خانوادش نبود حتی سعی نمیکردند که نجاتش بدند.
اون بی فایده بودن و بدبختی خودش رو منعکس میکنه, در اینکه چجوری برای بقیه مشکل ایجاد میکنه (دیگه نمیخوام برای هیچ کسی دردسر درست کنم، ولی در هر صورت من مایه ی زحمتم)
این افکاری هست که اون داره و فکر میکنه که اگر بمیره بهتر باشه. زندگی برای اون به یا بار سنگین وحشتناک تبدیل میشه (اینطوری خیلی سخته. واقعا خیلی سخته....)
و اون خودکشی رو تنها راه فرار میبینه (واقعا فرار کردن بجای مبارزه خیلی گناه به حساب میاد؟ بعضی ها شاید اینطور بگند ولی اون ها مجبور نیستند شرایط من رو درک کنند. شاید خودخواه باشم، ولی این چیزی هست که میخوام.)
و در نهایت اون به خانوادش سپرده میشه. در آخر ما میبینیم که یادداشت نیمه کاره باقی مونده.
اگر صحنه پرت شدن جیمز از پشت بام رو یادتون بیاد, پس منطقی هست که فرض کنیم, قبل از این که جک پیش خانوادش برگرده, خودش رو از پشت بام پرتاب کرده پائین.
"بعلاوه, من پشت بام رو دوست دارم, به من احساس پرواز کردن رو میده, تو هم دوست داری؟"
تمایل به مرگ, اعتماد به نفس کم, بازتاب ناتوانی و بی فایده بودن - جک داویس و آنجلا اروسکو, خصوصیات مشترک زیادی دارند.
داویس تلنگری روشن به جیمز برای خودکشیه. جالبه که خوندن این یادداشت باعث گرفتن پایان In Water میشه.
نکته جالب
احتمالاََ این اسم برداشتی از جک قاتل بوده است.
به اسم بیماران که اختلال روانی دارند توجه کنید: جاشوا-جک-جوزف....شاید دلتون بخواد کنار این اسمها, نام جیمز رو هم قرار بدید؟
J بارون شد
دوستان خواهشاََ نظراتشون رو در مورد تغییر نظرسنجی بگند؟
هر چی صلاح بدونید
چندتا پیشنهاد دارم:

کدام نسخه ترسناک‌ترین و تأثیرگذارترین Otherworld را دارد؟

بهترین نسخه از لحاظ طراحی هیولاها؟

(یادم نیست این نظر سنجی رو داشتیم یا نه!) محبوب‌ترین شخصیت منفی در سری.

و آخرین مورد: آیا به ساخته شدن نسخه جدید با کیفیت سری کلاسیک امید دارید؟
نظرتون درباره‌ی بهترین عنوان سری چیه؟;)
10- Tremer
fidq80scaca1avlthg3.png
شمایل:
موجوداتی زالو مانند در اندازه‌های بزرگ که آغشته به گل و لجن هستند و به سقف، کف و دیوار می‌چسبند. این موجودات را دو رنگ متفاوت می‌بینیم، آبی رنگ که به صورت دو تکه دیده می‌شود (یک قسمت از بدن بزرگتر است) و قرمز رنگ که حالت اشک مانند دارد.

خصوصیات:
این موجودات آسیب چندانی به هنری نمی‌رسانند هر چند بسیار آزار دهنده هستند. مدل قرمز رنگ خطرناک‌تر است، آن‌ها به بدن هنری چسبیده و به او آسیب می‌زنند. از بین بردن آ‌ن‌ها بسیار آسان است.

مکان‌ها:
برای اولین بار در زندان آبی دیده می‌شوند.

dqupuezkexl4wx2i59ic.jpg

توضیحات ( +نظر شخصی):

1- وجود این مخلوقات به دوران کودکی والتر مربوط می‌شود، این موجودات به علت احساس انزجار والتر نسبت به زالوها به وجود آمده‌اند.

2- در جنگل، یادداشتی بر روی سنگ خاطرات پیدا می‌شود که با توجه به آن، Andrew DeSalvo، قربانی هجدهم والتر سالیوان که نگهبان یتیم خانه بود، دوست دوران کودکی والتر یعنی Bob را می‌کشد. با توجه به این یادداشت، او Bob را مجبور می‌کند تا آبی را که پر از زالوهای کثیف و آلوده بوده است بخورد. بدین وسیله Bob کشته شده و این خاطره در ذهن والتر باقی می‌ماند. به همین علت والتر از زالوها متنفر می‌شود.

3- ما این موجودات را اکثراً در دنیای دیگر و بعد از زندان آبی می‌بینیم، Andrew نگهبان زندان بوده و خاطرات تلخ والتر از او در دنیای زندان به شکل این موجودات شکل می‌گیرد.
زالو تو مکان‌های مرطوب و مردابی حکمرانی می‌کنه. هرچند این موجود خواص پزشکی زیادی داره اما واقعاً ترسناکه.
11- Greedy Worm

yxvu1bz2c098c98xe8or.png
شمایل:
موجودی به شکل کرم، گوشتی و بسیار دراز و بزرگ که در اکثر محیط‌های بازی بر روی کف زمین و دیوارها دیده می‌شود. به نظر می‌رسد بعضی اوقات این موجود حرکت می‌کند.

خصوصیات:
این موجود نه به هنری آسیب می‌رساند نه راه او را سد می‌کند، هنری می‌تواند به آن حمله کند ولی این حملات هیچ تأثیری ندارد.

مکان‌ها:
دنیای دیگر

توضیحات(+نظر شخصی):
1- این موجود تمامی قسمت‌های دنیای والتر را به هم وصل می‌کند.

2- همان طور که بند ناف ارتباط بین بچه و مادر است، این موجود نیز ارتباط بین تمامی قسمت‌های ذهن والتر با مادر مطلوبش (اتاق 302) است.
راستش این موجود خیلی شبیه کرم خاکیه. اما اگه به بند ناف مربوط بدونیمش، چجوری میشه اسمش رو توصیف کرد؟
 
سلام

خب می‌دونیم که واقعیت تو دایره سایلنت هیل بی‌معنیه. اصلاً تعریف نمیشه. طبق دستورالعمل، والتر باید خودش رو میکشته پس هر گونه تقلب به معنی شکست در مراسم بوده.

امیرجان به نظر من منطقیه. اما بازم نمیشه گفت غلط املایی به علت بیماری روانیه اونه.

اینجا بیگانه وجود نداره.
آناگرام هنر ایجاد کلمه‌ی جدید توسط جابجایی حروف کلمه قبلیه. مثلاً Iran تبدیل میشه به Rain یا Tokyo تبدیل میشه به Kyoto. اما چیزی که تو یادداشت می‌بینیم غلط املاییه.

داویس تلنگری روشن به جیمز برای خودکشیه. جالبه که خوندن این یادداشت باعث گرفتن پایان In Water میشه.

J بارون شد

هر چی صلاح بدونید

نظرتون درباره‌ی بهترین عنوان سری چیه؟;)

زالو تو مکان‌های مرطوب و مردابی حکمرانی می‌کنه. هرچند این موجود خواص پزشکی زیادی داره اما واقعاً ترسناکه.

راستش این موجود خیلی شبیه کرم خاکیه. اما اگه به بند ناف مربوط بدونیمش، چجوری میشه اسمش رو توصیف کرد؟
منظورم اینه که به عنوان مثال کلمه Krimminal شاید (شاید) آناگرام هست :دی (یعنی به هم بریزیش یه چی در میاد :دی )
من برم تا نرفتم تو OW :دی
 
راستی
بچه ها با اینکه downpour تا حدودی ناامیدم کرد ولی واقعا بعضی تیکه های توش عالی کار شده بود...یکیش همین boogeyman و مسائل مربوط به اون بود(البته هیچی ph خودمون نمیشه!)
این boogeyman rhyme برام جالب بود گفتم تا یادم نرفته بذارم....راستی اگه کسی جریان عمیق این شعر و مسائل مربوط بهش و اون بسر و دختر بچه رو میدونه یکم توضیح بده...راستی ببخشید که خارج از بحث شماره 4 بود...گفتم تا یادم نرفته بذارم
Poor little Steven Skelter
Even the chaplain won't forgive you.
Forever lies, your pleading cries
But Suzy knows you felt her.
Nowhere left for you to run,
Every fault laid bare in the open.
Along with your skin, splayed out from within,
Once the monster has his fun.
Take heed, it's not too late,
Mistakes needn't haunt you forever.
Though you have regret, you can't just forget,
You alone decide your fate
 
آخرین ویرایش:
تگ اسپویلر، از اینا:
/:)
بذارین خوب میشه به نظرم. در جریان هستین که ما DP رو بازی نکردیم؟ جلوی خودمون رو هم که خدا رو شکر نمیتونیم بگیریم...
 
تگ اسپویلر، از اینا:
/:)
بذارین خوب میشه به نظرم. در جریان هستین که ما DP رو بازی نکردیم؟ جلوی خودمون رو هم که خدا رو شکر نمیتونیم بگیریم...

اولا یادم رفت بعدش الان چندین ماهه که dp عرضه شده و اینجا هم جای بحث در مورد شماره های سایلنت هیله! اگه شما بازیش نکردین ما چیکار کنیم اگه اینجا نتونیم راحت راجع بهش بحث کنیم بس بریم کجا؟...(نمیخوام دوباره بحث راه بیفته فقط محض اطلاع گفتم)
 
آخرین ویرایش:
آیا به ساخته شدن نسخه جدید با کیفیت سری کلاسیک امید دارید؟
بهترین عنوان سری از نظر شما؟
به نظرم این دو تا پیشنهادهای خوبی هستند, اگر دوستان موافق هستند یکی از این دو تا رو برای نظرسنجی انتخاب کنیم! نظرتون چیه؟
==============================================================================
تاپیک ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2 هم آپدیت شد!
==============================================================================
و یک سوال, نظرتون در مورد پایان UFO چیه؟
به نظرتون فقط این یک پایان Fun هست و یا سازنده ها منظوری داشتند از این کار؟
 
نمیدونم به کی داشتم میگفتم
اما این تاپیک یکی از بهترین تاپیک های بازی سنتره و من بیشتر از همه جا به این تاپیک سر میزنم و مطالبش را میخونم و بیشتر از همه جا هم روی این تاپیک حساسم

پس لطفا ازتون میخوام کمی به خواسته های هم احترام بگذارین و داستان و مطالب حساس به نسخه ای که هنوز همه موفق نشدن بازی کنن را حتما حتما توی اسپویلر قرار بدین
ممنون از توجهی که دارین

پ.ن: من هنوز خودم فرصت نکردمDP بازی کنم :دی
 
به نظرم این دو تا پیشنهادهای خوبی هستند, اگر دوستان موافق هستند یکی از این دو تا رو برای نظرسنجی انتخاب کنیم! نظرتون چیه؟
==============================================================================
تاپیک ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2 هم آپدیت شد!
==============================================================================
و یک سوال, نظرتون در مورد پایان UFO چیه؟
به نظرتون فقط این یک پایان Fun هست و یا سازنده ها منظوری داشتند از این کار؟

به نظر من دومین گزینه یعنی بهترین عنوان سری بهتره...چونکه اولی فقط میتونه بلی یا خیر باشه...
 
راستش این موجود خیلی شبیه کرم خاکیه. اما اگه به بند ناف مربوط بدونیمش، چجوری میشه اسمش رو توصیف کرد؟

خوب یه نظریه راجع به این موضوع وجود داره، والتر احساس میکنه که یک انگل برای مادر واقعیش محسوب میشه، کار انگل چیه؟ دزدیدن غذا! برای همین بند ناف که برای تغذیه جنین در رحم مادر استفاده میشه در دنیای والتر مثل یک کرم انگل تجلی پیدا کرده.

تاپیک ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2 هم آپدیت شد!
==============================================================================
و یک سوال, نظرتون در مورد پایان UFO چیه؟
به نظرتون فقط این یک پایان Fun هست و یا سازنده ها منظوری داشتند از این کار؟

امیر ممنونم بابت زحمتی که کشیدی.

خوب به نظرم پایان UFO فلسفه خاصی نداره، این پایان بیشتر برای طرفداران واقعی سری ساخته شده، اون‌هایی که علاقه دارند چندین بار بازی رو تمام کنند. اگر دقت کرده باشید در تمامی نسخه‌ها (البته به غیر از HC!) با یک بار تمام کردن بازی نمیشه این پایان رو بدست آورد. پایان DOG تو نسخه دوم هم فلسفه‌ای شبیه به همین UFOها داره.
 
یادش بخیر یه زمانی 2سال پیش تو این تاپیک و تاپیک Re فعال بودم ولی الان فقط ناظره گرم .
من یکبار درباره موسیقی رای دادم چند بار را گیری میشه؟
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or