بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
درود بر همه
دوستان اگر به این یادداشت هایی که در بیمارستان بروکهاون در سایلنت هیل 2 دقت کنید, متوجه میشید که بیشتر این یادداشت یه حالتی از بیماری های روانی رو دارند نشون میدند!
بر فرض مثال دکتر در مورد جاشوا لیوایس نوشته:

حالا ما یه بیماری یا یه وضعیت روانی داریم به اسم Persecutory delusion(هذیان آزار و اذیت) که فرد فکر میکنه بقیه قصد دارند بهش صدمه بزنند. این شخص از توهمات خودش آزار میبینه چون:

  1. این شخص تصور می‌کند که صدمه یا حادثه آزار دهنده در حال رخ دادن است یا قرار است رخ دهد.
  2. شخص تصور می‌کند که شخصی قصد آزار و صدمه رساندن به او را دارد.
یا مثلاََ بیماری پارانویا یا روان گیسختگی پارانوئید, این علائم رو داره:
• توهم های دیداری، مانند شنیدن صدا
• کژانگاری، مانند گمان به این که همکار شما می خواهد شما را مسموم کند
• بیزاری
• خشم
• گوشه گیری
• خشونت
• دشواری های گفتاری
• رییس وار رفتار کردن
• اندیشه و کنش خودکشی
مثلاََ یکی از رفتارها, رییس وار رفتار کردن هست, حالا به این یادداشت دقت کنید:

کلاََ خیلی میشه در مورد این موارد بحث کرد ولی خب متاسفانه دوستان اصلاََ همکاری نمیکنند.
امیر جان مطالبی که می زاری واقعا جالبه و خیلی نکات خاصی که بعضا بهش بی متوجه هستیم
الان تو چند تا از بیماری های روانی شایع توی این سری رو برامون بازش کردی، خود من هم که کتابهای روان شناسی زیاد مطالعه می کنم تا به حال به این چیزا توجه نکرده بودم
ممنون
و اما نکته ی آخر در مورد اینا چه بحثی می شه کرد ؟ اگر تو سوالی چیزی رو مطرح می کردی شاید می شد بحث کرد ولی حالا... داریم لذت می بریم از مطالبت ;)
 
یه پست خوندم و دیدم نمیشه دخالت نکرد ...
پستی که پاک شد مسلما همتون خوندین، لطف کنین و این نوع پیام ها را فقط و فقط بیرون از محیط انجمن برای هم بفرستین
در ضورت دیدن چنین پست هایی بدون تذکر قبلی دسترسی فرد خاطی را قطع خواهم کرد ...
ممنون بابت توجهتون
 
خب به موضوع سرخ پوست ها در کتاب LM بهشون اشاره شده.
قبل از اینکه مهاجران به سایلنت هیل بیاند و یا حتی فرقه ای تشکیل بشه, بومیان آمریکایی در اینجا زندگی میکردند و این منظقه رو یک مکان مقدس میدونستند و یه سری مراسم های عجیبی انجام میدادند.
در اواخر سال 1600 میلادی مهاجران میاند به سایلنت هیل و بومیان رو فراری میدند.
توی سایلنت هیل 2, بعد از این که بازی رو یک بار تموم کنید, میتونید در Texxon Gas Station کتابی به اسم Lost Memories پیدا کنید که در اون نوشته شده:
اوه...از اینجا میشه فهمید که بخشی از اتفاقات شهر میتونه بر اثر ظلمی باشه که به اینا شده: (مردمی نشات میگیرد که زمینشان از آنها دزدیده شد.)
میشه رابطه ای بین این سرخ بوست ها و فرقه بیدا کرد؟ نشانه هایی وجود داره؟
ادم از یه طرف هم شک میکنه که چونکه اشاره ای کوچیکی به این سرخ بوست ها شده زیاد نمیتونه در بوجود امدن شهر به این وضع تاثیر داشته باشن8-|
 
امیر جان مطالبی که می زاری واقعا جالبه و خیلی نکات خاصی که بعضا بهش بی متوجه هستیم
الان تو چند تا از بیماری های روانی شایع توی این سری رو برامون بازش کردی، خود من هم که کتابهای روان شناسی زیاد مطالعه می کنم تا به حال به این چیزا توجه نکرده بودم
ممنون
و اما نکته ی آخر در مورد اینا چه بحثی می شه کرد ؟ اگر تو سوالی چیزی رو مطرح می کردی شاید می شد بحث کرد ولی حالا... داریم لذت می بریم از مطالبت ;)
خب من قبلاََ هم سوال کردم ولی آیا اصلا کسی اهمیتی داد که من چی گفتم؟ این پستم بود که سوال پرسیدم:
توی این یادداشت داره توضیح میده که این درخت در ادیان و فرهنگهای مختلف دنیا نماد یه چیزی محسوب میشه, به عنوان مثال در مصر باستان نماد تولدی دوباره هست!
یا در بابل باستان نماد زندگی هست!
علاوه بر این ما بعد از حل کردم معمای تخته ها (که بر روی اونها شکل اقلامی که برای گرفتن پایان تولدی دوباره نیاز هست کشیده شده) کلید اقاقیا رو به دست میاریم!
آیا ممکن که یکی از این اقلام با اقاقیا ساخته شده باشه؟
چه دلیلی داره که اسم این درخت در بازی برده شده و چه ارتباطی با بازی و اتفاقاتی که در درون بازی رخ میده داره؟
مطمئناََ این کتاب رو ارنست مطالعه میکرده و به مرگ دخترش و زنده کردن اون هم مرتبط هست!
آیا اصلاََ کسی چیزی در این مورد گفت؟
بعد مگر حتماََ باید سوالی پرسیده بشه که بحثی پیش بیاد؟
مگر من اینجا سوالی پرسیدم که دوستان اومدن و پست من رو نقل قول کردند؟!
من قبلاََ گفتم, باز هم میگم, قبل از وجود آلسا اتقاقات خیلی عجیبی توی شهر رخ داده, میشه داستانهای خیلی فوق العاده ای در این مورد نوشت.
میشه داستان هایی در مورد نیروهایی که باعث رخ دادن همچین وقایعی شده نوشت.
حتماََ واجب نیست هر سایلنت هیلی که ساخته میشه در مورد فراخوانی افراد گناهکار و یا فرقه شهر باشه!
==============================================================
اوه...از اینجا میشه فهمید که بخشی از اتفاقات شهر میتونه بر اثر ظلمی باشه که به اینا شده: (مردمی نشات میگیرد که زمینشان از آنها دزدیده شد.)
میشه رابطه ای بین این سرخ بوست ها و فرقه بیدا کرد؟ نشانه هایی وجود داره؟
ادم از یه طرف هم شک میکنه که چونکه اشاره ای کوچیکی به این سرخ بوست ها شده زیاد نمیتونه در بوجود امدن شهر به این وضع تاثیر داشته باشن8-|
خب خیلی از اعتقادات این فرقه بر اساس مذهب سرخ پوست ها بوده, برای نمونه توی تاپیک The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی
به یک نمومه اشاره شده:
قبل از اینکه آمریکایی ها با ورودشون به SH , اقدام به اخراج قبایل سرخ پوست از این شهر بکنند , این قبایل به پرستیدن خورشید میپرداختند و در عین حال دو خدا را قبول داشتند.
خدای اول با نام Xuchilpaba شناخته میشد که بعدها توسط محلیها به Xuchilbara تغییر نام داد.Xuchilbara خدای قرمز احیا بود که به جای سر , کلاهی هرمی شکل بر روی سرش قرار داشت
(قبایل سرخ پوست به همین خاطر احترام زیادی به اشکال هرمی شکل میگذارند).
خدای دوم نیز (که کمتر شهرت دارد) با نام Losbel Vith شناخته میشد...Losbel Vith خدای زرد بود که ردای زردی همیشه بر تنش خودنمایی میکرد.
همچنین دو مراسم قربانی کردن نیز در SH موجود است.
مراسم *قرمز* خون و مراسم *زرد* سوزاندن
همونطوری که متوجه شدین این مراسم مربوط به دو خدایی هست که دربارشون توضیح داده شد.
 
آیا اصلاََ کسی چیزی در این مورد گفت؟
بعد مگر حتماََ باید سوالی پرسیده بشه که بحثی پیش بیاد؟
مگر من اینجا سوالی پرسیدم که دوستان اومدن و پست من رو نقل قول کردند؟!
نه دوست عزیز شما درست میگی

درخت اقاقیا نماد و سنبل مقدس داری و در خیلی از ادیان و مذاهب به عنوان سنبل زندگی ، محبت و جاودانگی پس از مرگ ازش یاد شده
 
به نظره من میشه خیلی روی این موضوعات بحث و تبادل نظر کرد...اصلاََ داستان سایلنت هیل یه داستان روانشناسانس مخصوصاََ شماره دوم بازی که از چندتا روانشناس هم کمک گرفتند.
اگر روی این موضوعات بحث بشه, میتونیم خیلی از کارهای این شخصیت ها رو توجیه کنیم!
همش که نمیشه در مورد گناهکار بودن یا نبودن جیمز و آنجلا یا ادی بحث کرد.
 
آخرین ویرایش:
بچه ها Silent Hill : Mobile بازی کردین ؟

آقا این یه تریلوجی کاملی هست برای خودش !
بازی کردم ، چه داستان سایلنت هیلی عالی ! چه اتمسفر و معما های ساینت هیلی !

حتما برین سراغش .
داستان 1 تا 3 کاملا مرتبط به هم هست
 
حتما برین سراغش .
داستان 1 تا 3 کاملا مرتبط به هم هست

من همون اول گفتم ربط داره بروبچ میگن نه ( بخاطر اون اشتباه لپی نه دلایل دیگه )
دوستان این سایلنت هیل جدید و تا چه حد میشه یکی از عناوین دانست ( مثل 5 نیست که ؟)
 
سلام
درود بر همه
دوستان اگر به این یادداشت هایی که در بیمارستان بروکهاون در سایلنت هیل 2 دقت کنید, متوجه میشید که بیشتر این یادداشت یه حالتی از بیماری های روانی رو دارند نشون میدند!
بر فرض مثال دکتر در مورد جاشوا لیوایس نوشته:

حالا ما یه بیماری یا یه وضعیت روانی داریم به اسم Persecutory delusion(هذیان آزار و اذیت) که فرد فکر میکنه بقیه قصد دارند بهش صدمه بزنند. این شخص از توهمات خودش آزار میبینه چون:

  1. این شخص تصور می‌کند که صدمه یا حادثه آزار دهنده در حال رخ دادن است یا قرار است رخ دهد.
  2. شخص تصور می‌کند که شخصی قصد آزار و صدمه رساندن به او را دارد.
یا مثلاََ بیماری پارانویا یا روان گیسختگی پارانوئید, این علائم رو داره:
• توهم های دیداری، مانند شنیدن صدا
• کژانگاری، مانند گمان به این که همکار شما می خواهد شما را مسموم کند
• بیزاری
• خشم
• گوشه گیری
• خشونت
• دشواری های گفتاری
• رییس وار رفتار کردن
• اندیشه و کنش خودکشی
مثلاََ یکی از رفتارها, رییس وار رفتار کردن هست, حالا به این یادداشت دقت کنید:
بنده قبلاً هم گفتم باید اسم اونجا رو می‌گذاشتند BrookHaven Asylum.
کلاََ خیلی میشه در مورد این موارد بحث کرد ولی خب متاسفانه دوستان اصلاََ همکاری نمیکنند.
مطالب خیلی جالبیه امیرجان ولی با دوستان موافقم. کسی مثل بنده که اطلاعات روانشناسی نداره نمی‌تونه خیلی وارد این بحث بشه و فقط باید از اطلاعات داده شده استفاده کنه.
اما اینکه اینهمه اطلاعات درباره بیماران روانی توی بیمارستان ریخته مطمئناً بی ارتباط با قهرمان ما نیست. جیمز خودش به نوعی بیماری روانی داره. پس همونطور که با همکارش جناب PH رابطه و تعامل داره بد نیست کمی هم درباره‌ی دوستانش اطلاعات داشته باشه. بد نیست یه مقاله درباره‌ی انواع بیماری‌های روانی در بازی تهیه کنی تا ارتباط‌شون رو با جیمز بررسی کنیم.
انقدر بدم میاد از این آدمایی که کنار گود نشستند میگن مقاله تهیه کن:-&:d

خب من قبلاََ هم سوال کردم ولی آیا اصلا کسی اهمیتی داد که من چی گفتم؟ این پستم بود که سوال پرسیدم:

آیا اصلاََ کسی چیزی در این مورد گفت؟
بعد مگر حتماََ باید سوالی پرسیده بشه که بحثی پیش بیاد؟
مگر من اینجا سوالی پرسیدم که دوستان اومدن و پست من رو نقل قول کردند؟!
درخت اقاقیا.
این درخت در هر محلی که مرداب مانند نباشه رشد میکنه. گلهای سفید زیبایی هم داره. گلهای اون تو اردیبهشت باز میشن و 2 هفته زنده می‌مونن. اما اینکه نماد زندگی دوباره باشه رو نشنیده بودم. این رو می‌دونم تو مصر باستان، سوسک سرگین نماد زندگی دوباره و خرگوش هم نماد دنیای مردگان هستند.
خب خیلی از اعتقادات این فرقه بر اساس مذهب سرخ پوست ها بوده, برای نمونه توی تاپیک The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی
به یک نمومه اشاره شده:
خب اعتقادات سرخ‌پوست‌ها از کجا اومده؟
بچه ها Silent Hill : Mobile بازی کردین ؟

آقا این یه تریلوجی کاملی هست برای خودش !
بازی کردم ، چه داستان سایلنت هیلی عالی ! چه اتمسفر و معما های ساینت هیلی !

حتما برین سراغش .
داستان 1 تا 3 کاملا مرتبط به هم هست
خودم بازیش نکردم اما تعریفش رو شنیدم.
من همون اول گفتم ربط داره بروبچ میگن نه ( بخاطر اون اشتباه لپی نه دلایل دیگه )
دوستان این سایلنت هیل جدید و تا چه حد میشه یکی از عناوین دانست ( مثل 5 نیست که ؟)
در سري سايلنت هيل فقط داستان شماره 1 و 3 با هم در ارتباط مستقيم هستند. يعني شماره 3 در ادامه شماره1 ساخته شد.
 
آخرین ویرایش:
من باز هم میگم, میشه خیلی در مورد مسائل روان شناسانه بازی بحث کرد, چون حالا ما اطلاعات نداریم به معنای این نیست که مطلب مورد نظر چیزی برای بحث کردن نداره.
منم خود از مسائل روانشناسی اطلاعات خیلی کاملی ندارم, این چیزهایی رو که اینجا میذارم, در موردش تحقیق کردم.
ویکی پدیا, گوگل...اینها دوستان ما هستند!:d
مطمئناََ این جور چیزها خیلی مهم هستند و توی بازی هم به این بیماری ها اشاره شده.
همونقدر که میشه در مورد فرقه شهر بحث کرد در مورد اینجور چیزها هم میشه بحث کرد.
=======================================================================================================
تا حالا به املای این یادداشت دقت کردید؟
[LTR]I took the direckters's key - the
one to the mooseum. I hid it
behind the preying woman when
I went out for the day trip. I
picked it up but I did not steal
it. I'm not a krimminal.[/LTR]
چرا جای حرف C, حرف K نوشته شده؟
چرا کلمه museum, به این صورت نوشته شده mooseum؟
preying woman -- praying woman
=========================================================
فکر کنم بهتره نظرسنجی هم تغییر بکنه! دوستان نظرشون چیه؟
 
آخرین ویرایش:
چرا جای حرف C, حرف K نوشته شده؟
چرا کلمه museum, به این صورت نوشته شده mooseum؟
preying woman -- praying woman
به نکته خوبی اشاره کردی.
یه مورد مشابه توی بازی Mortal Kombat هست و همونجور که میبینین و در کل، توی این بازی بیشتر C ها به صورت K نوشته شدن. میتونیم از این مورد هم کمک بگیریم. یادمه یه جایی دلیل این کار رو گفته بودن.
امیر این جمله توی کدوم شماره و کجا هست؟
 
به نکته خوبی اشاره کردی.
یه مورد مشابه توی بازی Mortal Kombat هست و همونجور که میبینین و در کل، توی این بازی بیشتر C ها به صورت K نوشته شدن. میتونیم از این مورد هم کمک بگیریم. یادمه یه جایی دلیل این کار رو گفته بودن.
امیر این جمله توی کدوم شماره و کجا هست؟
خب این یه یادداشتی هست که توی سایلنت هیل 2, در بیمارستان بروکهاون(دنیایی دیگر) - بین راه پله های طبقه دوم و سوم پیدا میکنیم, تقریباََ وقتی که دیگه میخوایم از بیمارستان بیایم بیرون!
دلیلش چی هست واقعاََ؟
 
خب این یه یادداشتی هست که توی سایلنت هیل 2, در بیمارستان بروکهاون(دنیایی دیگر) - بین راه پله های طبقه دوم و سوم پیدا میکنیم, تقریباََ وقتی که دیگه میخوایم از بیمارستان بیایم بیرون!
دلیلش چی هست واقعاََ؟
والا دارم تمام چیزایی که به ذهنم خطور میکنه رو امتحان میکنم ببینم جریانش چیه. شاید یه رمزی توش نهفته باشه. یعنی به یه چیز دیگه ای غیر از ظاهری که داره نشون میده، اشاره میکنه. یه پیام رمزی در اصل.
 
پارازیت میون حرف هاتون !
اگر هر چی زودتر نظرسنجی تغییر نکنه احتمال رسیدن دنیل لیچ به شماره های 3 و 4 هست اونوقت دیگه دسته جمعی پارسال بهار باید بریم زیارت !


پ.ن : امیر آتوسا اگر پستاتون دوستانست یه شکلکی چیزی ، اگر هم نیست یکم مراعات کنید توی لحنتون که دلخوری پیش نیاد رفقا;) !
پاینده باشید !
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or