Multi Platform Indie Game Center (بحث و تبادل نظر در مورد بازی های مستقل)

  • Thread starter Thread starter FUTURE
  • تاریخ آغاز تاریخ آغاز
پلتفرم‌ها
  1. PC
  2. PlayStation 4
  3. PlayStation 5
  4. Xbox One
  5. Xbox Series X|S
  6. Nintendo Switch
Indie-Game-Center.png

خب، خیلی وقته میخواستم همچین تاپیکی بزنم چون همیشه یه سری بازی باحال و عجیب غریب عرضه میشه ولی چون تاپیک خاص خودش رو نداره و میره زیر سایه بازیهای بزرگ، دیده نمیشه و خیلیا باهاش آشنا نمیشن.
یه تاپیکی لازمه که به این بازیهای مظلوم و به قول معروف Hidden Gem اختصاص داده بشه و صرف نظر از پلتفرم و اینکه چه زمانی عرضه شده یا حتی اگه عرضه نشده ولی تریلر یا دموی جذابی ازش منتشر شده، اینجا به بقیه معرفی بشه.

یه نکته اینکه حتما اگه بازی خاصی رو معرفی میکنید، بی‌زحمت یه توضیحی هم بدید که بدونیم چرا ارزش تجربه داره و باید بیشتر دیده بشه و اگه تصویر از گیم‌پلی یا بخش‌هایی که به نظرتون جذابه بزارید، خیلی عالیه.

خلاصه که میخواستم یه تاپیک دنج داشته باشیم که در مورد بازیهای کمتر شناخته شده که نیاز به بیشتر دیده شدن دارن صحبت کنیم و شاید حتی یه سری بازی داغون که به خاطر افتضاح بودنشون باید بازیشون کنیم رو هم معرفی کنیم!

امشب توی پست بعدی استارت قضیه رو میزنم...شما هم اگه تجربه‌ای از بازی خاص و مظلومی داشتید که خودش تاپیک نداره و میخواستید در موردش صحبت کنید، این تاپیک رو فراموش نکنید.
تاپیک هم ایشالا اگه مشکلی پیش نیاد و زمان داشته باشم، مداوما آپدیت خواهد شد و اسم بازیهای پیشنهادی که معرفی میشن، به پست اول اضافه میشه تا بقیه باهاش آشنا بشن <:-P

2961155-lead2.jpg

Hidden-Gems (1).png

0-9

A

B

C

D

E

F

G

H

I

J

K

L


M

N

O

Omno

P

Q

R

S

T

U

V

W

X

Y

Z


تشکر ویژه از @Rize Mize برای ساخت کاور تاپیک و مرتب کردن لیست
 
آخرین ویرایش:
آقا یکم از Moonscars بگید مارو آماده کنید تا ۳شنبه :D
دیگه خیلی جدی میخوام بشینم پاش تمومش کنم و شروعی باشه واسه پایان باقی بازیای این سبک :D کامبتش شدیدا جذاب و ارضا کننده میزنه. فکر کنم ازوناس که قشنگ ایمپکت ضربات رو حس میکنی!



۵۰ ساعت! درود بر تو. من ۵۰ ساعت تو همچین بازی با همچین سبکی بمونم فکر کنم مغزم گره بخوره :D ولی دیگه از ۳شنبه میخوام با این سبک دوس شم. کوکی کاتر هم بیشتر بازی کردی، توضیحات تکمیلی بده.
اره اصلا یه چیز عجیب غریبی بود بعد فکر کن تو این نقشه غول پیکر برای پلات کردن باید تک تک سلاح ها و ارمور ها و اکسسوری ها را میگشتی پیدا میکردی (البته اونجاشو تقلب کردم یه نقشه اماده از اینترنت دانلود کردم جای همه چی را داشت) :D
 
چقدر خووبه این Moonscars! سه ساعتی بازی کردمش و واقعه لذت بردم. با ۳۰۰مگ کاری میکنن که طرف با ۳۰۰گیگ نمیتونه انجامش بده :D خیلی خوب و خوش ساخته. چقدر فضای تاریک و سنگینی داره. شخصیتاش خیلی خوبن. کامبتش شدیدا نرم و رَوونه. این سیستم Ichor رو خیلی دوس دارم. کلا تو هر بازی باشه استقبال میکنم. اینکه یه نواری هست که هم برای استفاده از ابیلیتی استفاده میشه هم هیل کردن. وقتی هم خالی بشه، با دمیج داد با انمی میتونی پر کنیش. خیلی مکانیزم جالبیه. همواره مجبوری هجومی بمونی. ویچری‌هاش هم خووب و متنوعن ولی مصرف Ichorشون خیلی بالاس! اما یکی ۲تاشون واقعا به درد بخورن. خیلی سختم هست ولی فعلا همه چیز عالی بوده و داریم پیش میریم! خوبیش اینه تنها کاربرد کارنسی بازی، خرید ویچری هستش و احتمال زیاد از یه جایی به بعد دیگه استرس از دست دادن کارنسی رو ندارم :D تو این سه ساعت، حس میکنم سیستم ساده‌تری داره نسبت به باقی بازیای هم سبکش مثل بلسفمس و هالو نایت و ... شاید برا همینم هست که خیلی درگیرش شدم.

یه سوال تخصصی. از کی بازیای مترویدوینیا با سولزلایک ترکیب شدن؟ من هر چی مترویدوینیا میبینم هم خیلی سختن هم اون دث پنالتی بازیای سولزلایک رو دارن! یکی از چیزایی که باعث میشه ازین سبک فاصله بگیرم همینه. مترویدوینیا سختیای خودشو داره، به نظرم نیاز نیست دیگه دث پنالتی هم واسش بذارن. یا شایدم همیشه اینطوری بوده و من بی‌خبرم :D
 
چقدر خووبه این Moonscars! سه ساعتی بازی کردمش و واقعه لذت بردم. با ۳۰۰مگ کاری میکنن که طرف با ۳۰۰گیگ نمیتونه انجامش بده :D خیلی خوب و خوش ساخته. چقدر فضای تاریک و سنگینی داره. شخصیتاش خیلی خوبن. کامبتش شدیدا نرم و رَوونه. این سیستم Ichor رو خیلی دوس دارم. کلا تو هر بازی باشه استقبال میکنم. اینکه یه نواری هست که هم برای استفاده از ابیلیتی استفاده میشه هم هیل کردن. وقتی هم خالی بشه، با دمیج داد با انمی میتونی پر کنیش. خیلی مکانیزم جالبیه. همواره مجبوری هجومی بمونی. ویچری‌هاش هم خووب و متنوعن ولی مصرف Ichorشون خیلی بالاس! اما یکی ۲تاشون واقعا به درد بخورن. خیلی سختم هست ولی فعلا همه چیز عالی بوده و داریم پیش میریم! خوبیش اینه تنها کاربرد کارنسی بازی، خرید ویچری هستش و احتمال زیاد از یه جایی به بعد دیگه استرس از دست دادن کارنسی رو ندارم :D تو این سه ساعت، حس میکنم سیستم ساده‌تری داره نسبت به باقی بازیای هم سبکش مثل بلسفمس و هالو نایت و ... شاید برا همینم هست که خیلی درگیرش شدم.

یه سوال تخصصی. از کی بازیای مترویدوینیا با سولزلایک ترکیب شدن؟ من هر چی مترویدوینیا میبینم هم خیلی سختن هم اون دث پنالتی بازیای سولزلایک رو دارن! یکی از چیزایی که باعث میشه ازین سبک فاصله بگیرم همینه. مترویدوینیا سختیای خودشو داره، به نظرم نیاز نیست دیگه دث پنالتی هم واسش بذارن. یا شایدم همیشه اینطوری بوده و من بی‌خبرم :D
منم از بازی خیلی خوشم اومده فقط مشکلم با بازی ui به شدت بدشه ادم چشاش از حدقه در میاد بخواد منوها و زیرنویس ها را بخونه .ترکیب رنگ سیاه و سفید چشامو اذیت میکنه.مثلا الان دارم همزمان cookie cutter هم میرم انقدر روشن و جذابه رنگ امیزیش ادم لذت میبره.
این ترکیب مترویدوانیا و سولزلایکم به نظرم از بهترین اتفاقهایی بود که تو صنعت گیم افتاد واقعا بازی های عجیب غریب خفنی از توش در میاد:x
 
خب Moonscars تموم شد. چقدر این بازی تلخ و تاریک و سیاه و غم‌انگیز بود. واقعا دپرسم کرد! علاوه بر فضای سنگینی که خود بازی و مپش و مبارزاتش دارن، داستان و دیالوگ و شخصیتاشم تاثیر عجیبی روت میذارن. ولی در نهایت به معنای واقعی لذت بردم از بازی. واقعا عالی و خوش ساخت بود از هر نظر. خیلی کارشون درست بوده سازنده‌هاش. از آرت و گرافیک بگیر تا گیم‌پلی و کامبت و داستان و کرکتراش. شروع بازی خیلی سخت و بی رحمه. چند جایی فکر ول کردنش بودم ولی تحمل کنی و بیای جلو کم‌کم قلق بازی میاد دستت و اوضاع قابل کنترل میشه.

باس فایت آخر فوق‌العاده بود. یعنی پشمام ریخته بود از مکانیزمی که طراحی کرده بودن واسش. خیلی حس خوبی داشت. مپ بازی رو هم شخم زدم و هر چی بود و نبود رو جمع کردم. پیچیدگی خاصی نداشت. کلا باس.فایتای بازی خیلی خوب بود ولی آخری یه چیز دیگه بود. این ویچری هم هر چی جلوتر میری کاربردش رو بیشتر حس میکنی و قشنگ به کمکت میاد. هر ویچری هم تو جاهای خاص، کاربرد بهتری داره که خودتون باید تشخیص بدین.

یکی دو بار یه نمه گم شدم ولی یکم که گشتم راهو پیدا کردم. یکی از لذایذ این سبک اینه که تمام مپ رو بهم پیوند میزنی و این بازی خیلی خوب این لذت رو منتقل میکرد. در خفن بودن این بازی همین بس که حتی من هم عاشقش شدم با اینکه خیلی با این سبک نمیتونم ارتباط بگیرم. حس میکردم ولش کنم ظلم بزرگی کردم به خودم و بعد از تموم کردنش، خوشحالم که بیخیالش نشدم. تنها مشکلم با بازی، ( البته نمیشه گفت فقط این بازی کلا بازیا‌های ساید اسکرول) این بود که دابل جامپ نداشت! خیلی حس بدیه :D

بین بازیای پلاس این ماه، این بازی رو به همراه ف‌ف اوریجین شروع کردم. هر چقدر اون بازی نچسب بود ولی این یکی شدیدا چسبید! خلاصه که از دستش ندید. تجربه‌ی شدیدا نابیه.
 
حالا که بحث مترویدوانیا داغه بگم که این afterimage عجب تجربه عجیب غریبی بود من این همه تو این سبک بازی کردم تا الان بازی به گستردگی این ندیده بودم هرچی میرفتی جلو تموم نمیشد و وسعت غول پیکری داشت اخرشم تمام نقشه به شکل فوق العاده ای به هم متصل میشد.حدود ۵۰ ساعت پلاتش طول کشید و واقعا ۱۵ دلار براش مفت بود.(البته بازی ۲۵ تاس چهل درصد تخفیف خورده بود) .قطعا بهترین مترویدوانیا که بازی کردم نبود اما با اختلاف گسترده ترین و طولانی ترینشون هم بود.
به لطف معرفی نوید هم الان cookie cutter را استارت زدم نمیخواستم لانچ بخرم ولی دیدم ۲۰ درصد تخفیف پلاس تا یه هفته داده وسوسه شدم بگیرم .چقدر رنگ امیزی خوشگلی داره بازی ولی قشنگ معلومه بازی کوتاه و جمع و جوری باید باشه.
هفته دیگه هم که برای پلاس اکسترا چنتا مترویدوانیا دیگه میاد فکر کنم دیگه اسم این سبک بیاد تگری بزنم انقدر این چند وقت بازیشون کردم:))
من قبلاً چند بار پوستر Afterimage رو دیده بودم ولی فکر میکردم از این بازی هایی هست که فقط یه کاراکتر خوش قیافه روی پوسترش هست و خود گیم پلی نباید زیاد جالب باشه، ولی بعد از تعریف هایی که کردی، امتحانش کردم و واقعا توی این دو سه ساعتی که گذشت خیلی بازی خوبی بود.
 
خب Moonscars تموم شد. چقدر این بازی تلخ و تاریک و سیاه و غم‌انگیز بود. واقعا دپرسم کرد! علاوه بر فضای سنگینی که خود بازی و مپش و مبارزاتش دارن، داستان و دیالوگ و شخصیتاشم تاثیر عجیبی روت میذارن. ولی در نهایت به معنای واقعی لذت بردم از بازی. واقعا عالی و خوش ساخت بود از هر نظر. خیلی کارشون درست بوده سازنده‌هاش. از آرت و گرافیک بگیر تا گیم‌پلی و کامبت و داستان و کرکتراش. شروع بازی خیلی سخت و بی رحمه. چند جایی فکر ول کردنش بودم ولی تحمل کنی و بیای جلو کم‌کم قلق بازی میاد دستت و اوضاع قابل کنترل میشه.

باس فایت آخر فوق‌العاده بود. یعنی پشمام ریخته بود از مکانیزمی که طراحی کرده بودن واسش. خیلی حس خوبی داشت. مپ بازی رو هم شخم زدم و هر چی بود و نبود رو جمع کردم. پیچیدگی خاصی نداشت. کلا باس.فایتای بازی خیلی خوب بود ولی آخری یه چیز دیگه بود. این ویچری هم هر چی جلوتر میری کاربردش رو بیشتر حس میکنی و قشنگ به کمکت میاد. هر ویچری هم تو جاهای خاص، کاربرد بهتری داره که خودتون باید تشخیص بدین.

یکی دو بار یه نمه گم شدم ولی یکم که گشتم راهو پیدا کردم. یکی از لذایذ این سبک اینه که تمام مپ رو بهم پیوند میزنی و این بازی خیلی خوب این لذت رو منتقل میکرد. در خفن بودن این بازی همین بس که حتی من هم عاشقش شدم با اینکه خیلی با این سبک نمیتونم ارتباط بگیرم. حس میکردم ولش کنم ظلم بزرگی کردم به خودم و بعد از تموم کردنش، خوشحالم که بیخیالش نشدم. تنها مشکلم با بازی، ( البته نمیشه گفت فقط این بازی کلا بازیا‌های ساید اسکرول) این بود که دابل جامپ نداشت! خیلی حس بدیه :D

بین بازیای پلاس این ماه، این بازی رو به همراه ف‌ف اوریجین شروع کردم. هر چقدر اون بازی نچسب بود ولی این یکی شدیدا چسبید! خلاصه که از دستش ندید. تجربه‌ی شدیدا نابیه.
اینکه بعضی از بونفایر ها قفلن چیکار باید کرد؟ من الان به جایی رسیدم یکی Depth جلومه یکی هم اون بالای بالای مپ که castle هست. Depth بونفایر اولش قفله و سخت کرده پیشروی رو. Castle هم که خیلی یهو سطح دمیج دادن انمی ها رفته بالا. همون depth هم تایپ انمی ها عوض شده و مووست و دمیج عجیب غریبی دارن. این قفل بودن بونفایرش رو نمی دونم باید چیکار کرد.
 
اینکه بعضی از بونفایر ها قفلن چیکار باید کرد؟ من الان به جایی رسیدم یکی Depth جلومه یکی هم اون بالای بالای مپ که castle هست. Depth بونفایر اولش قفله و سخت کرده پیشروی رو. Castle هم که خیلی یهو سطح دمیج دادن انمی ها رفته بالا. همون depth هم تایپ انمی ها عوض شده و مووست و دمیج عجیب غریبی دارن. این قفل بودن بونفایرش رو نمی دونم باید چیکار کرد.
اونایی که قفلن یه گربه بغلشون هست باید یه ظرف شیر تو همون محیطی که هستی پیدا کنی بدی به گربه تا بونفایر برات باز بشه
 
اساتید این Grime چطوریاس؟ دوز مترویدوینیاش بالاس؟ سختیشو که میدونم سخته.
گم و گور نشیم توش :D
منکه ازش خوشم نیومد. گیم پلیش برام کند بود، فضا و اتمسفرش رو هم حال نکردم. همش احساس می کردم تو یه محیط بسته گیر افتادم! :D بنابراین ادامه ندادم.
 
منکه ازش خوشم نیومد. گیم پلیش برام کند بود، فضا و اتمسفرش رو هم حال نکردم. همش احساس می کردم تو یه محیط بسته گیر افتادم! :D بنابراین ادامه ندادم.

آره هر چی تریلر میبینم حس میکنم این گیم‌پلی و حرکت کُندش رو نتونم تحمل کنم. حجمشم زیاد نی ولی خب نمیخوام الکی دانلودش کنم، لااقل فعلا :D همگی هم دیگه از مترویدوینیا شدن سولزوینیا. با این سختیشون میخوان زندگی سخت مارو سختر کنن :D
 
  • Like
Reactions: jdepp
آخر سالی بیایید یه جمع بندی کنید ببینیم امسال با کدوم ایندی ها حال کردید...مهم هم نیست که امسال عرضه شده باشه!

Sea of Stars

اینو از وقتی که شروع کردم تا وقتی که پلاتش کردم، اصلا نمیتونستم برم سراغ بازی دیگه‌ای. بازی چقدر تنوع بالا و لوکیشن‌های عجیب و غریب و به یاد موندنی و چند لایه داشت. یکمی اواخر بازی مبارزات تکراری شد ولی انقدر بقیه عناصرش خفن بود که اذیت کننده نمی‌شد. Garl رو میشه رسما بین بهترین شخصیت‌های تاریخ گیم قرار داد...فوق‌العاده دوست داشتنیه! ماجراهای بعد از تموم کردن بازی و True Ending هم خیلی جذاب بود و پیشنهاد میکنم بازیو حتما 100% کنید.
موسیقی هم که خیلی شنیدنی و به‌یادموندنی بود و هنوزم بهش گوش میدم:

View attachment Dance of 1,000 Suns (240p).mp4

Shakedown Hawaii

اگه دلتون واسه GTA های قدیمی تنگ شده، حتما اینو امتحان کنید. قشنگ حس و حال GTA های PS1 رو داره و پر از ماموریت های باحاله. مپ بازی هم جهان بازه و میتونید آزادانه ملت رو زیر بگیرید و منفجر کنید و غیره :D


Tchia

در مورد این تو صفحات قبلی کامل توضیح داده بودم و همون موقع هم گفتم که یکی از بهترین سیستم های Open World رو داره و از خیلی بازیهای AAA جلوتره تو این زمینه. همین چند روز پیش هم تو جوایز سایت PC Gamer، برنده Best Open World شد و واقعا حقش هم هست.
یادمه از داستانش زیاد راضی نبودم ولی مکانیک هاش انقدر جذاب بود که پلاتش کردم...مخصوصا اون ماموریت های پیدا کردن گنج فوق‌العاده بودن. اگه از جهان‌بازهای اخیر تو بازیهای AAA خسته شدید، حتما برید سراغ بازی.

Humanity

این از اون بازیاست که کند شروع میشه و اوایلش هم یه سری پازل رو مخ داره که باعث میشه خیلیا بیخیال بازی بشن ولی بعد از چند مرحله، وقتی بحث سلاح و کشت و کشتار میاد وسط، رسما یکی از بهترین تجربه‌های مستقل سال میشه! پلات کردنش هم رو مخ بود و چون نمیخواستم تقلب کنم و جواب پازل ها رو نگاه کنم، خیلی طول کشید ولی بشدت ارزشش رو داشت. دو تا باس آخر بازی به نظرم خیلی راحت بین خاص ترین باس فایت های چند سال اخیر قرار میگیرن. به نظرم حتی اگه قرار نیست بازیو تجربه کنید، برید مراحل آخرش رو تو یوتیوب با کیفیت بالای صدا و تصویر تجربه کنید...بسیار دیدنیه.

The Light in the Darkness

این با بقیه فرق میکنه چون رایگانه! بازی یه تجربه تاریخی - آموزشی در مورد هولوکاست هست. سرگذشت یه خانواده یهودی در فرانسه روایت میشه و همه اتفاقات با مدارک رسمی از اون دوران و ویدیوهای قدیمی نشون داده میشه. بازی گیم پلی خاصی نداره و مشخصه توسط یکی که کلا سابقه بازیسازی نداره ساخته شده! ولی بازی/مستند خاصیه و مخصوصا تو این وضعیت جنگی تو دنیا، تجربه جالبی بود. بازی رایگانه و رو همه پلتفرم های اصلی هست...اگه به این جور بازیها علاقه دارید، امتحانش کنید.

در مورد دو تا ایندی که بنظرم ناامیدکننده بودن هم بگم!

Viewfinder رو من تو بعضی لیست های بهترین بازی مستقل می‌بینم و اعصابم بهم میریزه! مخصوصا وقتی اینقدر بازی مستقل خفن عرضه شده! Viewfinder بازی بدی نیست...من از همون موقع که بازیش با یه توییت معرفی شد و در حد یه ایده بود، دنبالش میکردم چون خیلی از ایده‌اش خوشم اومده بود و تا حالا همچین چیزی ندیده بودم!
ولی خود بازی ناامیدکننده بود...یعنی اصلا نتونسته بودن از یه ایده فراتر برن و معماهای بازی خیلی معمولی و بعضا خسته کننده بود. داستان و روایت درست حسابی هم نداشت. کلا اگه با دیدن ایده‌اش بازی براتون جذاب به نظر میرسه، پیشنهاد میکنم صبر کنید و تو تخفیف بازیو بخرید یا بیشتر صبر کنید تا بیاد رو پلاس و گیم پس.

John Wick Hex هم امسال امتحان کردم! نمیدونم کی به ذهنش رسیده که از یه فیلم با ریتم تند بیاییم یه بازی خیلی کند و خسته کننده بسازیم! حتی ظاهر بازی هم بنظرم خیلی زشته. کلا این سازنده‌اش نمیدونم چرا انقدر معروف شده چون من Volume هم بازی کردم و بازی خوبی نبود ولی خیلیا تعریف میکردن ازش! رسما میشه گفت اورریت ترین بازیساز مستقل: Mike Bithell! بعد از Thomas Was Alone همش داره دری وری میسازه! البته احتمالا مشکل از منه که نمیتونم با بازیاش ارتباط برقرار کنم! بنده خدا داره بازیشو میسازه و کاری با کسی نداره :D

فعلا هم چند روزه دارم Rogue Legacy 2 بازی میکنم که همه چی عالیه غیر از ظاهرش! اون گرافیک کلاسیک و پیکسل آرت نسخه اول رو بیشتر دوست داشتم!
 
خب ما هم یه مروری بریم واسه ۲۰۲۳ ببینیم چی میشه :D ترتیب هم ندارن.

Tchia بدون شک بهترین سورپرایز من بود. واقعا لذتبخش بود این بازی. دنیای شدیدا زیبا و پر از آیتم و کالکتیبل که لحظه‌ی خسته نمیشدید ازینکه توش وقت بگذرونید. مکانیزمای عالی و چلنجای خوب و متنوع و قابلیت دخول به تمامی اشیا و حیوانات داخل مپ، تجربه‌ای کاملا یونیک رو رقم زد. مقدار زیادی لباس و آیتمای کازمتیک که همشون خوب بود و همشون هم در دسترس بود داخل خود بازی! ازونجایس که پلت دردسرسازی هم شد به خاطر باگ شدن ۲ تا تروفی، دیگه قشنگ تو خاطرم میمونه!

GRIS رو به لطف انتشار رایگان نسخه‌ی PS5 برای دارندگان بازی، دوباره تجربه کردم و بازم یادم اومد که چقدر فوق‌العاده بوده این بازی. ساده ولی جذاب و درگیر کننده. زیبا و چشم‌نواز همرام با موسیقی آرامش‌بخش. واقعا تجربه کردن این عنوان واسه هم واجبه.

The Gardens Between تجربه قشنگ و کوتاه همراه با پازلای عالی که رفته رفته سختر میشن اما حل کردنشون همچنان لذتبخش باقی میمونه. ایده‌ی خیلی خوب و قشنگی داشت و توصیه میکنم از دستش ندید.

Nobody Saves The World برای کسی که علاقه به گرایند داشته باشه یکی از بهترن تجربه‌هاس. مقدار زیادی کرکترای مختلف که میتونید باهاشون بازی کنید و در ادامه قدرتاشونو با هم ترکیب کنید و چیزای عجیب غریب و شدیدا فانی خلق کنید. از موش و اسب و زنبور بگیر تا شوالیه و اژدها و حتی یه داداچی گولاخ بدنساز! تجربه‌ی خیلی خفنی بود.

Lost Words: Beyond The Page یکی ازون ایندی‌هاس که شاید اسمشو هیچوقت نشوید ولی خب من اتفاقی دیدمش و خوشبختانه رو پلاس هم بود و تبدیل به یکی از تجربه‌های جالب و خوبم شد. راه خودتونو باید با استفاده از کلمات باز کنید. داستان یه دختر کوچیک و مادربزرگش هستش. درام خیلی ریز و قشنگیه. گیم‌پلی متفاوتی داشت. مشکل پرفورمنس داشت که میشد نادیده گرفت کاملا.

The Artful Escape خیلی عجیب و غریب بود ولی به شدت قشنگ و یونیک. پسری که میخواست گیتاریست بشه ولی در عین حال نمیخواست همون گیتاریست سنتی باقی بمونه و میخواست راه جدیدی رو پیش بگیره و به همین دلیل قدم تو یه دنیای کاملا متفاوت میذاره. ترکیب صدای گیتار برقی و آرت‌استایل و گرافیک زیبای بازی، لحظات خیلی خفنی رو واستون خلق میکنه.

Omno یه بازی ۴ ۵ساعته‌ی کوچیک که کاملا مناسب برای ریلکس کردن هستش. هیچ چالشی نداره و صرفا تو محیط‌های مختلف میچرخید و آیتم جمع میکنید و لذتشو میبرید.

Tails of Iron یکی از بهترین اکشن سایداسکرول‌های موجود هستش. وُیس اکتور گرالت نقش راوی رو ایفا میکنه که جذابیت بازی رو دو چندان میکنه. کامبت بازی از روی تریلراش شاید عجیب به نظر بیاد ولی وقتی بازیش میکنی خیلی بهتره. سیستم پری و داج که باید به وقتش از هر دو استفاده کنید. طراحی انمی و باس‌ها خیلی خوبه. داستان و روایت خوبی داره. کوئستای فرعی هم داره به مقدار کافی.

Slay the Spire یه بازی کارتی یا همون دک بیلدینگ که با روگ‌لایک ترکیب شده. ازون بازیاس که هنوزم نتونستم تمومش کنم ولی همین که میشینم پای بازی به شدت سرگرم میشم و لذتشو میبرم! خیلی کم پیش میاد پای یه بازی که اینقدر تموم کردنش واسم سخته، پیگیرانه بمونم و ادامه بدم و خسته هم نشم ولی خب جادوی عجیبی داره این بازی!

Kena Bridge of Spirits علاوه بر آرت و گرافیک زیباش، گیم‌پلی و کامبت سیستم خیلی خوبی هم داشت. دنیای دوس داشتنی و اون گردالوهای احمقی که دنبالت میامدن. کامبت خوب که بعضی وقتا سختم میشد ولی خب اوکی بود سختیش.

Sifu که دیگه همه باهاش آشنا هستین! Beat em Up سخت ولی لذتبخش که هیچی شبیهش نداریم! سیستم مبارزات بازی به شکل عجیبی عالی و قوی طراحی شده بود. ایمپکت رو به خوبی میشد حس کرد. اوایل قطعا به شکل ناامید کننده‌ای میتونه سخت باشه اما در ادامه وقتی قلق بازی دستتون بیاد دیگه نمیشه بیخیالش شد!

Last Stop یه بازی دیوید کیج‌طور کوتاه که داستان و کرکترای جالبی داشت. هر چی جلوتر میرفتی همه چیز عجیب‌تر میشد ولی در نهایت پایان جالب‌انگیزی داشت.

Thymesia یه سولزلایک خیلی خوب و جالب. البته بار اصلی بازی رو دوش کامبت سریع و خوبش بود. مکانیزمای جالبی توی بازی قرار داده بودن که کامبتش رو واقعا جذاب میکرد. اینم به باگ خورد نشد که پلت شه ولی خب دیگه لذتشو برده بودم.

Teenage Mutant Ninja Turtles: Shredder's Revenge علاوه بر اینکه یاداور دوران خوب بچگی بود ولی یه حال و هوای کاملا تازه‌ای هم داشت که باعث میشد خیلی بیشتر ازش لذت ببری. رَوون بودن بازی قطعا خیلی کمک میکرد به بهتر شدنش. دلیل اصلی که از SoF4 بیشتر دوسش داشتم همین بود. حتی dlc که منتشر کردن رو هم گرفتم که اونم خیلی چسبید.

West of Dead یکی دیگه از روگ‌لایت جمع و جور ولی خوبی بود که تونستم تجربه کنم.

Moonscars رو که توضیح دادم در موردش و نیازی به تکرارش نیست. حتما بازی کنید.

Tinykin رو هم الان مشغولش هستم! عجب تجربه‌ی ناب و خاص و قشنگی. من کلا عاسق این بازیام که کرکتر شما کوچولو موچولوعه و وارد دنیایی میشه که همه چیز ازش بزرگترن. دارید بازی میکنید و به خودتون میاید میبینید با شونه و کفش و دسته جارو و اینجور چیزا دارید پازل حل میکنید! گیم‌پلی بازی فوق‌العادس. حرکات کرکتر به شدن نرم و رَوون. یه سری دوستای کوچولو هم بهتون ملحق میشن که از هر کدوم واسه کار خاصی استفاده میکنید و مراحل رو پیش میبرید و پازل‌هارو حل میکنید.

Metal Hellsinger بدون شک نامه‌ی عاشقانه‌ای هستش به تمام گیمرهایی که متال هد هم هستن! اولین تجربه‌ی من از ریتمیک شوتر بود. نمیدونم بازی دیگه‌ای شبیه بهش داریم یا نه ولی این یکی بی‌نظیر بود. تمام مدتی که بازی میکردم در حال هد زدن بودن با موزیکای فوق‌العاده خفنش. وکالیست‌هایی که تو این بازی سهیم بودن همگی از کسایی بودن که شدیدا دوسشون داشتم و با آهنگاشون زندگی کردم برای همین جذابیت بازی واسم خیلی خیلی بیشتر شده بود. ولی در کمال تعجب، کیفیت بازی به موزیکاش خلاصه نمیشد و گیم‌پلی خیلی خوبی هم داشت که برای من تبدیل به بهترین آرنا شوتر شد! از صدای تروی بیکر هم نگم براتون. طبق معمول سنگ تموم گذاشته بود. فوق‌العادس این بشر. باس.فایتای بازی چقدر خوب بودن! حیف هنو موزیکای بازی رو به طور رسمی منتشر نکردن! Two Feathers واقعا برای ساخت موزیک‌های این بازی سنگ تموم گذاشتن!

همونطور که ملاحظه فرمودید امسال بیشتر وقت من به این کوچولوهای دوس داشتنی رفته. همیشه بازیای ایندی و AA برای من جذاب و قابل احترام بودن و معتقدم تو بهترین دورانشون هستن و دیگه روزانه داریم بازیای خیلی خوب و متنوع و با کیفیتی میبینیم. گیمر بودن خیلی خووبه ولی اگه به این بازیای کوچیک هم علاقه داشته باشی خیلی بیشتز لذت خواهی برد.

موفق باشیم.
 
منم لیستمو بگم البته خیلی جمع و جور چون بخوام کامل بگم خیلی میشه .امسال خیلی ایندی بازی کردم انقدر زیاد که اسمهای خیلیاشون را یادم رفته الان لیست بچه ها را میدیدم تازه یادم میومد اره منم اینو بازی کردم :D

blasphemous 2 بهترین ایندی امسالم بود یه مترویدوینیای تر و تمیز و واقعا خوب که نسبت به نسخه اول المان های سولزلایکش کمتر شده بود وبه شدت اسونتر شده بود برای کسایی که میخوان این سبکو شروع کنن پیشنهاد میشه

last faith با اختلاف کمی از بلسفمس دومین ایندی خوبی بود که امسال زدم .این یکی یه مترویدوینیای به شدت سولزلایکی با تم ومپایری و بلادبورنی کلا بدجور حال داد

sea of stars تو تاپیک jrpg هم دربارش نوشتم مایوس کننده سال برام بود نه اینکه بازی بدی باشه ولی در حد اون سرو صداو متایی که داشت نبود و بازی ای که شاید نهایت باید 10 روزه تمومش میکردم انقدر برام کشش نداشت و سه ماه طول کشید تموم بشه و true ending را هم گرفتم ولی دیگه برای پلاتش واقعا حوصلم نکشید.تو این سبک octopath traveler 2 اینو قورت میداد.

moonscars همین اخیرا به لطف پلاس تجربه اش کردم گیم پلی به شدت اعتیاد اوری داشت ولی به شدت کوتاه بود فکر کنم 4 ساعتم نشد هم تمومش کردم هم پلات.

afterimage اینم از اون تجربه های عجیب غریب بود مترویدوینیا با بیش از 50 ساعت گیم پلی مگه داریم

cookie cutter اینو هنوز تموم نکردم اخراشم ولی یه مترویدوینیا جنریک و ساده با ارت بسیار قشنگ و زنده و تم سایبرپانکی و ساده برای کسایی که میخوان این سبک را شروع کنن تمام جاها توسط خود بازی تو نقشه علامت گذاری میشه.

tchia یه نظر نامحبوب بدم میدونم خیلی ها باهاش حال کردم ولی من 2 ساعت اولشو رفتم حوصلمو سر برد پاکش کردم:D

talis of iron اینم به لطف پلاس زدم یه اکشن ار پی جی سولزلایکی کوتاه و اسون که راحتم پلات میشه

rogue legacy 2 خیلی منتظرش بودم ولی 2 3 ساعت بیشتر نتونستم بازیش کنم زیادی سخت بود

tymesia اینم یه سولزلایک جمع و جور ولی خیلی خوب بود.
و کلی بازی دیگه.....

دو تا نکته یکی اخرین کشفم تو مترویدوینیا بازی aeterna noctis هست فوق العاده بازی خفنیه الان تو استور 65 درصد اف خورده اصلا از دستش ندید
نکته دوم هم اینکه 2 تا ایندی فوق خفن دیگه امسال بود که نتونستم بازیشون کنم و 2024 حتما سراغشون میرم یکی dredge و اون یکی هم dave the diver که این یکی هنوز برای پلی استیشن عرضه نشده ولی احتمالا سال دیگه بیاد
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or