بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

oxford

کاربر سایت
May 11, 2009
246
نام
حمید
بیخیال حاجی.شماره یکو نمیشه که بازی کرد.چیزیش معلوم نیست اصلا اخوی.
ولی داداش نصفه نیمه جوابو ول کردیا.خودمونیم.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
بیخیال حاجی.شماره یکو نمیشه که بازی کرد.چیزیش معلوم نیست اصلا اخوی.
ولی داداش نصفه نیمه جوابو ول کردیا.خودمونیم.
من كه كل داستان شماره 3 رو اسپويل كردم. ديگه چي مونده؟:-/:-??
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
- ممکنه Sunderland از کلمه Sun(خورشید) گرفته شده باشه. خورشید نمادی از امید, شادمانی و هدف است. اگر Sunderland به عنوان "Sun above the land" تفسیر بشه, میتونه نمادی از عدم توانایی برای تمام چیزهایی که در دنیا ما وجود داره در نظر گرفته بشه.
البته بیشتر به sun under land شبیه هستش که باید عکس چیزی بشه سایلنت پیرامید گفته یعنی توانایی زیاد برای تمام چیزهایی که در دنیای ما وجود داره ...:d
تمام چیزی که ما میدونیم اینه که جیمز هرگز از سایلنت هیل برنگشت...
این قضیه معلومه از کجا نشئت میگیره داستان پسر (؟) فرانک ساندرلند که به سایلنت هیل اومد و برنگشت ولی کی میدونه که این آدم واقعاً همون "جیمز" خودمون باشه یعنی گفته شده جایی ؟ داریم اصلاً ؟ داریم ؟
اتاق 312 هم فقط یک نا امیدی دیگه برای جیمز بود. مری اینجا نیست. فقط یه اتاق خالی و خاطرات همسر جیمز و اوقاتی خوشی که با هم در سایلنت هیل داشتند و در کنار اینها, خاطره قتل. جیمز به حقیقت پی میبره. اما با اومدن حقیقت, امید میره. جیمز یک بار دیگه نا امید میشه. اون روی صندلی رو به روی تلویزیون میفته. این قسمت یادآور فردی هست که در اتاق 208 آپارتمان وود ساید مقابل تلویزیون بر روی صندلی کشته شده بود. این مرد جیمز بود...بعد از دیدن نوار ویدیویی, جیمز هیچ دلیلی برای ادامه زندگی نداشت. شاید اون تصور میکرد که باید خودش رو بکشه...اما باز هم اون صدای مری رو میشنوه:"جیمز, کجایی؟ من منتظرتم. من منتظر تو هستم. خواهش میکنم پیشم بیا."
کسی نظری در این مورد نداره ؟ میدونم خیلی بحث شده ولی حالا که امیر مطرحش کرده توی اون تاپیک خیلی دوست دارم بدونم آخرین نظر بچه ها در این مورد چیه ...
چرا جیمز بعد از دیدن اون فیلم به قتل(؟) رسیده ؟ چی رو میخواد این صحنه به ما نشون بده ؟ چرا یه شباهتی بین اون صحنه و مرگ هری توی شماره سوم هست ؟ بین این صحنه و هرگز برنگشتن جیمز از سایلنت هیل ارتباطی وجود داره ؟
یکی از تاریک ترین نقاط سری واسه من همین تیکه ست .
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
چه عجب شما كل‌كل فوتبالي رو دقايقي كنار گذاشتيد.:d
البته بیشتر به sun under land شبیه هستش که باید عکس چیزی بشه سایلنت پیرامید گفته یعنی توانایی زیاد برای تمام چیزهایی که در دنیای ما وجود داره ...:d
[h=3]نمي دونم ارتباطي داره يا نه.Mandarin ها يا‌دتون هست كه. اسم ديگه‌شون Underhanger هست.

mandarin.jpg


شبيه همين موجودات تو شماره 3 اومدن روي زمين در حالي كه تو شماره 2 از كف زمين به صورت وارونه آويزون بودند. شايد ارتباطي باشه بين‌شون!;)
این قضیه معلومه از کجا نشئت میگیره داستان پسر (؟) فرانک ساندرلند که به سایلنت هیل اومد و برنگشت ولی کی میدونه که این آدم واقعاً همون "جیمز" خودمون باشه یعنی گفته شده جایی ؟ داریم اصلاً ؟ داریم ؟
[/h]شايد جيمز از همون اول بازي جيمز مرده و الان ما داريم در دنياي زير خاك بازي مي كنيم.
[h=3]
[/h]کسی نظری در این مورد نداره ؟ میدونم خیلی بحث شده ولی حالا که امیر مطرحش کرده توی اون تاپیک خیلی دوست دارم بدونم آخرین نظر بچه ها در این مورد چیه ...
چرا جیمز بعد از دیدن اون فیلم به قتل(؟) رسیده ؟ چی رو میخواد این صحنه به ما نشون بده ؟ چرا یه شباهتی بین اون صحنه و مرگ هری توی شماره سوم هست ؟ بین این صحنه و هرگز برنگشتن جیمز از سایلنت هیل ارتباطی وجود داره ؟
یکی از تاریک ترین نقاط سری واسه من همین تیکه ست .
خب من نظرم رو گفتم.
Sun مفهومي ديگه هم داره.
 

graywolf

کاربر سایت
Jun 1, 2007
1,180
نام
احمد
البته بیشتر به sun under land شبیه هستش که باید عکس چیزی بشه سایلنت پیرامید گفته یعنی توانایی زیاد برای تمام چیزهایی که در دنیای ما وجود داره ...:d

این قضیه معلومه از کجا نشئت میگیره داستان پسر (؟) فرانک ساندرلند که به سایلنت هیل اومد و برنگشت ولی کی میدونه که این آدم واقعاً همون "جیمز" خودمون باشه یعنی گفته شده جایی ؟ داریم اصلاً ؟ داریم ؟

کسی نظری در این مورد نداره ؟ میدونم خیلی بحث شده ولی حالا که امیر مطرحش کرده توی اون تاپیک خیلی دوست دارم بدونم آخرین نظر بچه ها در این مورد چیه ...
چرا جیمز بعد از دیدن اون فیلم به قتل(؟) رسیده ؟ چی رو میخواد این صحنه به ما نشون بده ؟ چرا یه شباهتی بین اون صحنه و مرگ هری توی شماره سوم هست ؟ بین این صحنه و هرگز برنگشتن جیمز از سایلنت هیل ارتباطی وجود داره ؟
یکی از تاریک ترین نقاط سری واسه من همین تیکه ست .

سلام ب همه دوستان .اشکان و باقی دوستان

من فکر میکنم ما در حقیقت در سایلنت هیل درون برزخی مابین مرگ و زندگی معلقیم.

ب طور مثال در سایلنت هیل 1در پایان بد بازی هری درون اتومبیل در حادثه ابتدای بازی میگیره!

ولی در پایان خوب هری زنده میمونه.

عملکرد شخصیتها مرگ و زندگی اونها رو تعین میکنه و با توجه ب عملکرد فریبکارانه جیمز اون ب مرگ محکوم میشه.و در صحنه مورد نظر گویی قراره تلنگری ب جیمز زده بشه.
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
یعنی عاشق این پستهای چهارسال یکبارتم احمد جان ...

من فکر میکنم ما در حقیقت در سایلنت هیل درون برزخی مابین مرگ و زندگی معلقیم.
یعنی به نظرت جیمز و هدر هم قبل از پا گذاشتن به شهر با مسأله ای مشابه با هری مواجه شدن ؟ تصادف ، خودکشی و ... ؟

شايد جيمز از همون اول بازي جيمز مرده و الان ما داريم در دنياي زير خاك بازي مي كنيم.
پس چه فرقی میکنه ما چه راهی رو واسه بازی کردن انتخاب کنیم وقتی نتایج یکیـه ؟ وقتی جیمز مرده میخوام حالا صد سال سیاه به اشتباهاتش پی نبره ... به چه درد میخوره این قضیه ؟
 

graywolf

کاربر سایت
Jun 1, 2007
1,180
نام
احمد
یعنی عاشق این پستهای چهارسال یکبارتم احمد جان ...


یعنی به نظرت جیمز و هدر هم قبل از پا گذاشتن به شهر با مسأله ای مشابه با هری مواجه شدن ؟ تصادف ، خودکشی و ... ؟


پس چه فرقی میکنه ما چه راهی رو واسه بازی کردن انتخاب کنیم وقتی نتایج یکیـه ؟ وقتی جیمز مرده میخوام حالا صد سال سیاه به اشتباهاتش پی نبره ... به چه درد میخوره این قضیه ؟

سلام خدمت همه دوستان، اشکان جان حالت چطوره؟
این سری اگه خدا بخواد میخوام ماندنی بشم!(خدایی چ عادتی ما داریم که حتی پست زدن تو تاپیکهارو هم باس خدا نظارت اختصاصی کنه)
درضمن آخرین بار 6 ماه پیش اومدم حد اقل هفته ای چند تا پست بدم اما فعالیت تاپیک چنان زیاد بود که وجود من فقط مثل یه پیام بازرگانی بی محتوای بحث خراب کن میشد!
و اما در مورد فرمایشاتت:
در مورد هدر به نظرم چون حامل خدا هست کمی بحث متفاوتی.ولی میتونه برای هدر هم حکم فقط یک کابوس وحشتناک رو داشته باشه.
ولی بگذار بحث رو اینجوری در نظر بگیریم که شهر حکم یک فرصت دوباره رو به افراد میده تا جور دیگه ای به خودشون و دنیای ساخته ذهنشان سفر کنن.یک فرصت برای توبه به زبان عامیانه
وقتی شخص یکسری رفتار رو انجام میده همه چی حکم یک اتفاق واقعی رو پیدا میکنه مثل پایان خوب سایلنت هیل 1 که با کمک کردن به سیبل این اتفاق میرفته.هرچند باز اینجا شخصیت هری مشکل خاصی نداره و دلیل ورودش صرفا بدلیل ارتباطش با چریل هست.
اما در پایان بد او د اصل مرده و همه اتفاقات حاصل یک توهمه.
اما د مورد جیمز ممکنه اون مرده باشه و دلیل رفتارش هرگز فرصت دوباره پیدا نکنه.
هرچند به نظر من اینها ممکنه فقط یک سری نظریه اشتباه باشه و سازندگان با هوشمندی ایتمهایی رو درست کردند که پیچیدگی داستان رو فزایش بدند و با بی جواب گذاشتن پیچیدگی رو چند برابر کنند.
هرچند همه این حرفهای من یکسری فرضیات بدون پشتوانه و متناقضی.
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
سلام خدمت همه دوستان، اشکان جان حالت چطوره؟
این سری اگه خدا بخواد میخوام ماندنی بشم!(خدایی چ عادتی ما داریم که حتی پست زدن تو تاپیکهارو هم باس خدا نظارت اختصاصی کنه)
درضمن آخرین بار 6 ماه پیش اومدم حد اقل هفته ای چند تا پست بدم اما فعالیت تاپیک چنان زیاد بود که وجود من فقط مثل یه پیام بازرگانی بی محتوای بحث خراب کن میشد!
احمدجان شما از ارکان این تاپیک هستید.نفرمایید اینجوری.:bighug:
و اما در مورد فرمایشاتت:
در مورد هدر به نظرم چون حامل خدا هست کمی بحث متفاوتی.ولی میتونه برای هدر هم حکم فقط یک کابوس وحشتناک رو داشته باشه.
ولی بگذار بحث رو اینجوری در نظر بگیریم که شهر حکم یک فرصت دوباره رو به افراد میده تا جور دیگه ای به خودشون و دنیای ساخته ذهنشان سفر کنن.یک فرصت برای توبه به زبان عامیانه
وقتی شخص یکسری رفتار رو انجام میده همه چی حکم یک اتفاق واقعی رو پیدا میکنه مثل پایان خوب سایلنت هیل 1 که با کمک کردن به سیبل این اتفاق میرفته.هرچند باز اینجا شخصیت هری مشکل خاصی نداره و دلیل ورودش صرفا بدلیل ارتباطش با چریل هست.
اما در پایان بد او د اصل مرده و همه اتفاقات حاصل یک توهمه.
اما د مورد جیمز ممکنه اون مرده باشه و دلیل رفتارش هرگز فرصت دوباره پیدا نکنه.
هرچند به نظر من اینها ممکنه فقط یک سری نظریه اشتباه باشه و سازندگان با هوشمندی ایتمهایی رو درست کردند که پیچیدگی داستان رو فزایش بدند و با بی جواب گذاشتن پیچیدگی رو چند برابر کنند.
هرچند همه این حرفهای من یکسری فرضیات بدون پشتوانه و متناقضی.
به این میگن بازی با ذهن مخاطب. انگار سازندگان یه گیم‌پد برداشتن و دارند ذهن ما رو بازی میدن. شاید حتی کنترل می‌کنند.
دنیای ذهن
چیزی که خیلی درکش آسونه ولی توضیحش سخته. مثله کلمه‌ی «چیز» می‌مونه. همه معنیش رو می‌فهمن اما هیچ کس نمیتونه توضیح درستی ازش ارائه بده.
تا حالا شده تو ذهن تون از یکی بدتون بیاد؟ بعد تو ذهن خودتون اون رو دار بزنید درحالیکه زیر پاش آتش روشن کردید؟
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
در مورد قضیه تجاوز توماس به آنجلا, Jeremy Blaustein به صورت قاطعانه گفته که سوءاستفاده جنسی از آنجلا بدست پدرش جزئی از پیش زمینه داستانی سایلنت هیل 2 بوده. اون میگه: من با اطمینان میگم که سازندگان همیشه قصد داشتند که سوءاستفاده جنسی جزئی از پیش زمینه داستانی آنجلا باشه. توماس از اون سوءاستفاده جنسی میکنه و در برگشت آنجلا اون رو میکشه و به همین علت هم هست که اون به سایلنت هیل فراخونده شده. در همون گفتگوهای اولیه اعضای تیم که با هم داشتند و من هم حضور داشتم در این گفتگوها, اعضای تیم قصد داشتند که زنای با نزدیکان و سوءاستفاده جنسی جزئی از پیش زمینه داستانی یکی از کرکترها باشه.
 
آخرین ویرایش:

100.000

کاربر سایت
Aug 30, 2013
27
لینک PDF صفحه اول اصلاح شد و تاپیک ترجمه LM که پاک شده بود از لیست منابع فارسی حذف شد .
با تشکر از آقا کوروش عزیز .
تشکر. دانلود شد.
من الان باید اعترافی بکنم. اول که هوم کامینگ رو بازی کردم و اومدم اینجا فکر می کردم مگه این بازی چی داره که شماها نزدیک 8 سال بیش از 11500 پست درباره ش نوشتید؟
الان شماره 1 رو بازی کردم. قصدم توهین نیست ولی حق دارید دیوانه وار طرفدار این سری هستید. جدا از بحث های مذهبی، و جدا از گرافیک که البته برای سال خودش ضعیف نبوده، فوق العاده بود. مخصوصا با مطالبی که تو این انجمن خوندم. از nemesis،horror_08،msbazicenter و bune crusher و silent dream و باقی دوستان تشکر می کنم. میرم برای انجام شماره 2.
 
آخرین ویرایش:

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
تا حالا شده تو ذهن تون از یکی بدتون بیاد؟ بعد تو ذهن خودتون اون رو دار بزنید درحالیکه زیر پاش آتش روشن کردید؟
:-s:-ss
در مورد قضیه تجاوز توماس به آنجلا, Jeremy Blaustein به صورت قاطعانه گفته که سوءاستفاده جنسی از آنجلا بدست پدرش جزئی از پیش زمینه داستانی سایلنت هیل 2 بوده. اون میگه: من با اطمینان میگم که سازندگان همیشه قصد داشتند که سوءاستفاده جنسی جزئی از پیش زمینه داستانی آنجلا باشه. توماس از اون سوءاستفاده جنسی میکنه و در برگشت آنجلا اون رو میکشه و به همین علت هم هست که اون به سایلنت هیل فراخونده شده. در همون گفتگوهای اولیه اعضای تیم که با هم داشتند و من هم حضور داشتم در این گفتگوها, اعضای تیم قصد داشتند که زنای با نزدیکان و سوءاستفاده جنسی جزئی از پیش زمینه داستانی یکی از کرکترها باشه.
این شکی که سایلنت پیرامید مطرح کرده به نظرم یکمی عجیبه ... یعنی تمام فضایی که دور و بر آنجلا میگذره خیلی واضح داره به این قضیه دلالت میکنه مکان مبارزه با موجودی که پدر خطابش میکنه هم بیشتر از همه ... نمیدونم چرا احتمال اینکه آنجلا شاید فکر میکرده که پدرش بهش تجاوز میکرده رو مطرح کرده ...
بحث سوراخ سوزن و در دروازه ست گویا ...
 

graywolf

کاربر سایت
Jun 1, 2007
1,180
نام
احمد
جا داره از امیر عزیز بابت ترجمه روون تحلیل سایلنت پیرامید تشکر کنم، همچنین از محمد محمدی (نمسیس)و اشکان جان ک قسمتهای قبل رو ترجمه کردند.
در مورد بحث انجلا ک سایلنت پیرامید مطرح کرده بیشتر افکار شخصیش دخیله و با توجه ب تفکرات خودش اونها رو مطرح کرده
فکر میکنم تحلیل سایلنت پیرامید تحت تاثیر تفکراتیه ک در فیلمهای الفرد هیچکاک وکوبریک مثل سایکو شاینینگ ورتیگو و یا فایت کلاب و بلک سوان و بیوتیفول مایند که تمام این افراد بگونه ای شخصیتهای ذهنیشون رو کاملا باور کردند.قرار داره.هرچند خود سایلنت هیل هم تقریبا یک چنین ساختاری داره اللخصوص شماره دوم
اما اینکه بخوایم انجلا رو هم مطلقا جزو این افراد قلمداد کرد کمی زیاده روی در توهمات سایلنت هیلی هست.
اما ی سوال ایا باید حتما گناهکار بود تا ب سایلنت هیل فراخونده بشه یا ن یک شخص ک فقط مشکلات روانی داره هم ممکنه ب سایلنت هیل دعوت بشه؟
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
يعني تا حالا همچين موردي برات پيش نيومده؟/:)
حالا ممكنه جور ديگه مجازاتش كرده باشي.;)
الزاماً هم ممكنه مجازات نباشه. دنياي ذهن ممكنه جهنم نباشه. ممكنه خيلي رمانتيك باشه.:d
این شکی که سایلنت پیرامید مطرح کرده به نظرم یکمی عجیبه ... یعنی تمام فضایی که دور و بر آنجلا میگذره خیلی واضح داره به این قضیه دلالت میکنه مکان مبارزه با موجودی که پدر خطابش میکنه هم بیشتر از همه ... نمیدونم چرا احتمال اینکه آنجلا شاید فکر میکرده که پدرش بهش تجاوز میکرده رو مطرح کرده ...
بحث سوراخ سوزن و در دروازه ست گویا ...

جا داره از امیر عزیز بابت ترجمه روون تحلیل سایلنت پیرامید تشکر کنم، همچنین از محمد محمدی (نمسیس)و اشکان جان ک قسمتهای قبل رو ترجمه کردند.
در مورد بحث انجلا ک سایلنت پیرامید مطرح کرده بیشتر افکار شخصیش دخیله و با توجه ب تفکرات خودش اونها رو مطرح کرده
فکر میکنم تحلیل سایلنت پیرامید تحت تاثیر تفکراتیه ک در فیلمهای الفرد هیچکاک وکوبریک مثل سایکو شاینینگ ورتیگو و یا فایت کلاب و بلک سوان و بیوتیفول مایند که تمام این افراد بگونه ای شخصیتهای ذهنیشون رو کاملا باور کردند.قرار داره.هرچند خود سایلنت هیل هم تقریبا یک چنین ساختاری داره اللخصوص شماره دوم
اما اینکه بخوایم انجلا رو هم مطلقا جزو این افراد قلمداد کرد کمی زیاده روی در توهمات سایلنت هیلی هست.
اما ی سوال ایا باید حتما گناهکار بود تا ب سایلنت هیل فراخونده بشه یا ن یک شخص ک فقط مشکلات روانی داره هم ممکنه ب سایلنت هیل دعوت بشه؟
خب به نظر بنده مطالبي كه سايلنت پيراميد نوشته هرچند خيلي با ارزش هستند اما وحي منزل نيستند كه 100% درست و خالي از اشكال باشند.
===========================================================
تشکر. دانلود شد.
من الان باید اعترافی بکنم. اول که هوم کامینگ رو بازی کردم و اومدم اینجا فکر می کردم مگه این بازی چی داره که شماها نزدیک 8 سال بیش از 11500 پست درباره ش نوشتید؟
الان شماره 1 رو بازی کردم. قصدم توهین نیست ولی حق دارید دیوانه وار طرفدار این سری هستید. جدا از بحث های مذهبی، و جدا از گرافیک که البته برای سال خودش ضعیف نبوده، فوق العاده بود. مخصوصا با مطالبی که تو این انجمن خوندم. از nemesis،horror_08،msbazicenter و bune crusher و silent dream و باقی دوستان تشکر می کنم. میرم برای انجام شماره 2.
اول اينكه:
شما توهين نكرديد. از پست اول نقل قول كرديد.;):d

:arrowd::arrowd::arrowd:​
...
اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید.
...
دوم اينكه: چرا تو سر مال مي‌زني. همين پست 11688مين پست تاپيكه./:)
سوم اينكه:
ابتدا به شخصه و در ادامه از طرف ساير دوستاني كه نام برديد ازتون تشكر مي‌كنم.
باور دارم كه حضور طولاني مدت دوستان و دلگرمي‌هاي اون‌هاست كه باعث شده ماها به چشم بيايم. مثل تيم هاي ورزشي.
چهارم اينكه:
ايول به چه سرعتي 1 رو بازي كردي!
پنجم اينكه:
حتماً شماره 2 رو بازي كن. سكونتت در سايلنت هيل تازه شروع شده. منتظر باش تا صبح سايلنت هيل بدمد. كين هنوز از نتايج سحر است.
:)
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر