بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    44

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
شاید لورا بچه نیست، همون بعد معصوم مری هست ! شاید
مثل ماریا که بعد جذاب مریه

ببخشید یه سوال:
اگه ماریا بعد جذاب مری باشه چطوری منطقی هست که هیولاها رو ببینه؟ مگه قراره اون عذاب ببینه و به گناهش پی ببره؟ ممنون از راهنمایی دوستان :)
 
دستت درد نکنه اشکان جان به خاطر مطالبت ولی اگه امکان داره یه پیشنهاد واست دارم ...
اگه ممکنه به جای اینکه متن هارو زیر عکس بزاری ، بزاری بالای عکس . چون اینطوری خوندنش خیلی راحت تره تا روی اسپویلر کلیک می کنی متن ثابت می مونه و عکس میاد پایین ...
ببخشید داداش که اینو گفتم ...
 
شاید لورا بچه نیست، همون بعد معصوم مری هست !
لورا از بچه بودنش آگاهه آتوسا ، نشون به اون نشون که وقتی جیمز تو هتل ازش میپرسه چند سالشه میگه یه هفته پیش وارد هشت سالگی شدم !

اگه ممکنه به جای اینکه متن هارو زیر عکس بزاری ، بزاری بالای عکس . چون اینطوری خوندنش خیلی راحت تره تا روی اسپویلر کلیک می کنی متن ثابت می مونه و عکس میاد پایین ...
اطاعت امر میشه شهام جان!
 
لورا از بچه بودنش آگاهه آتوسا ، نشون به اون نشون که وقتی جیمز تو هتل ازش میپرسه چند سالشه میگه یه هفته پیش وارد هشت سالگی شدم !
اینو می دونم ولی چیزی که از همون ابتدای کار هم فکر منو به خودش مشغول کرده بود این بود که لورا واقعی نیست، یعنی یا اینکه یه نماده یا اینکه بعدی از شخصیت مریه

---------- نوشته در 10:40 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:39 PM ارسال شده بود ----------

ببخشید یه سوال:
اگه ماریا بعد جذاب مری باشه چطوری منطقی هست که هیولاها رو ببینه؟ مگه قراره اون عذاب ببینه و به گناهش پی ببره؟ ممنون از راهنمایی دوستان :)
برای این موضوع هم باز دلیلم همون دلیلیه که برای لورا آوردم
 
به نظرتون منظور لورا از "کوری یا چیزی هستی ؟ " چی بود ؟ جیمز توانائی دیدن چی رو نداشت ؟
خب برای این جمله میشه تفاسیر گوناگونی برداشت کرد!
مثلاََ یکیش اینه:
اون صحنه توی آپارتمان, که یه کلید اونور میله ها اُفتاده و جیمز دستش رو دراز میکنه تا کلید رو برداره ولی لورا دست جیمز رو لگد میکنه و میخنده!
همونطور که میدونید این میله وجود خارجی نداشتند و فقط قسمتی از ذهن جیمز بودند! و فکر هم نکنم آپارتمانی تو دنیا وجود داشته باشه که وسط راهرو میله هایی شبیه میله های زندان نصب کرده باشند!
شاید لورا اشاره میکنه به همون قسمتی که جیمز دستش رو دراز میکنه تا کلید رو برداره و برای همین بهش میگه "کوری یا چیزی هستی ؟"
حالا یه سوال:
به نظرتون لورا برای چی توی بیمارستان بستری شده بوده؟ کسی بهش آسیب زده؟ یا بیماری روانی داشته یا جسمی؟ ممکنه که لورا هم فوت کرده باشه؟
و یک سوال دیگه:
اگر سناریوی Born From A Wish رو بازی کرده باشید, توی یکی از اتاق ها یه عروسک خرس هست اگر عروسک رو بررسی کنیم ماریا این جمله رو میگه I bet Laura would love it. She loves bears و بعد میگه: ..."??Laura" و در آخر سر هم میگه " Who am I talking about...?"
معنی جمله هاش میشه این:
اول میگه: من شرط میبندم لورا عاشق این میشه. اون خرس خیلی دوست داره!:>
بعد میگه: لورا؟؟:-o
آخرش هم میگه: من دارم در مورد کی حرف میزنم؟:shocked:
خب این یعنی چی اصلاََ؟ چرا ماریا باید همچین چیزی بگه؟
و در آخر سرهم توی سایلنت هیل 3 ما یه همچین چیزی رو میبینیم:
sh3_w20.jpg
روی مجله نوشته شده (بازگشت خانم ماریا) همچنین عکس یه خانومی هست که موهای مشکی هم داره!
اگر ماریا توهم جیمز بوده پس این کیه؟
از روی این مجله میشه فهمید که واقعاََ رقاصی به اسم ماریا وجود داشته, ولی موهایی مشکی داشته و چهره ش هم اونطور که توی عکس پیداس با ماریایی که ما توی Sh2 میبینیم تفاوت داره!
 
آخرین ویرایش:
خب ببنید چیزی در مورد همزاد به هنگام تولد شنیدید، لورا رو نمی دونم اما صد در صد ماریا همزاد مریه! مری لورا رو می شناخته، برای یه لحظه ضمیر ناخودآگاه ماریا افکار مری رو به زبون میاره
بهتر از این وجودش توجیه نمیشه
 
درود بر همه

که البته نیست !

هستم خدمتتون :d

به نظرتون منظور لورا از "کوری یا چیزی هستی ؟ " چی بود ؟ جیمز توانائی دیدن چی رو نداشت ؟

نظریه امیر خیلی جالب بود، ولی باید توجه کنیم که لورا این جواب رو به سؤاله: "دختر بچه کوچکی مثل تو اینجا چه میکنه؟" داد! منظور لورا از کوری نادیده گرفتن حقیقت از جانب جیمزه، لورا میدونه به دنبال چه چیزی به سایلنت هیل اومده، جیمز و هدفش رو می‌شناسه، پس توقع داره وقتی هدفش با جیمز یکی هست دیگه این سؤال رو نشنوه!



حالا یه سوال:
به نظرتون لورا برای چی توی بیمارستان بستری شده بوده؟ کسی بهش آسیب زده؟ یا بیماری روانی داشته یا جسمی؟ ممکنه که لورا هم فوت کرده باشه؟
به نظر من اهمیتی نداره که لورا برای چی تو بیمارستان بستری شده، چون در غیر این صورت تو داستان بازی به این مورد اشاره می‌شد. منطقی‌ترین نظریه، نظریه امیر حسینه که تو مقاله تحلیلیش آورده:

Lakeveiw Hotel یکسال پیش از وقایع بازی طعمه حریق می شود. در نسخه Restless Dreams عکس Laura را در یکی از اتاق های هتل قرار دارد. احتمالا او به همراه والدینش در اینجا اقامت داشته اند و آتش سوزی موجب مرگ والدینش شده. این حادثه نیز صدماتی به Laura وارد میسازد.

و می‌دونیم که همان یکسال قبل لورا در بیمارستان مری رو ملاقات می‌کنه!


و یک سوال دیگه:
اگر سناریوی Born From A Wish رو بازی کرده باشید, توی یکی از اتاق ها یه عروسک خرس هست اگر عروسک رو بررسی کنیم ماریا این جمله رو میگه I bet Laura would love it. She loves bears و بعد میگه: ..."??Laura" و در آخر سر هم میگه " Who am I talking about...?"
معنی جمله هاش میشه این:
اول میگه: من شرط میبندم لورا عاشق این میشه. اون خرس خیلی دوست داره!:>
بعد میگه: لورا؟؟:-o
آخرش هم میگه: من دارم در مورد کی حرف میزنم؟:shocked:
خب این یعنی چی اصلاََ؟ چرا ماریا باید همچین چیزی بگه؟
و در آخر سرهم توی سایلنت هیل 3 ما یه همچین چیزی رو میبینیم:
sh3_w20.jpg
روی مجله نوشته شده (بازگشت خانم ماریا) همچنین عکس یه خانومی هست که موهای مشکی هم داره!
اگر ماریا توهم جیمز بوده پس این کیه؟
از روی این مجله میشه فهمید که واقعاََ رقاصی به اسم ماریا وجود داشته, ولی موهایی مشکی داشته و چهره ش هم اونطور که توی عکس پیداس با ماریایی که ما توی Sh2 میبینیم تفاوت داره!

ببخشید یه سوال:
اگه ماریا بعد جذاب مری باشه چطوری منطقی هست که هیولاها رو ببینه؟ مگه قراره اون عذاب ببینه و به گناهش پی ببره؟ ممنون از راهنمایی دوستان :)

خوب این نکته مهم رو فراموش نکنیم که جیمز به دنیای ذهنی مری پا گذاشته پس هر چیزی که به چشم جیمز میاد ارتباطی با وجود مری داره هرچند از طریق ضمیر ناخودآگاه جیمز شکل میگیره.
در مورد ماریا: ماریا به وجود آمده از ذهینات و خاطرات مری و جیمزه، هر دو باهم. ماریا لورا رو می‌شناسه که این به واسطه وجود مریه، ماریا موها و اندامی شبیه به یکی از رقاصه‌های Heaven Night Club داره (نام شخصیتش هم از اونجا اومده) که این مربوط به خاطرات جیمزه! به نظرم ماریا مثل بقیه هیولاهاست، 1- فقط توسط جیمز دیده میشه، 2- دیگر هیولاهای شهر رو میبینه و 3- توسط PH عذاب میشه، رسالتش هم دور نگه داشتن جیمز از حقیقته!
 
اگر ماریا توهم جیمز بوده پس این کیه؟
از روی این مجله میشه فهمید که واقعاََ رقاصی به اسم ماریا وجود داشته, ولی موهایی مشکی داشته و چهره ش هم اونطور که توی عکس پیداس با ماریایی که ما توی Sh2 میبینیم تفاوت داره!
قبلا این مسئله مطرح شد تو تاپیک که به احتمال زیاد ماریائی واقعا وجود داشته ولی نه این چیزی که ما میبینیم ، توی بار اولی که جیمز تو شهر حضور داشته احتمالا این قاصه رو دیده و بار دوم به خاطر تمام اتفاقاتی که براش افتاده ذهنش این رقاصه رو چیزی شبیه به ماری ساخته ! یه الگوگیری ناقص از شخصیت این رقاصه و مری !
نظریه امیر خیلی جالب بود، ولی باید توجه کنیم که لورا این جواب رو به سؤاله: "دختر بچه کوچکی مثل تو اینجا چه میکنه؟" داد! منظور لورا از کوری نادیده گرفتن حقیقت از جانب جیمزه، لورا میدونه به دنبال چه چیزی به سایلنت هیل اومده، جیمز و هدفش رو می‌شناسه، پس توقع داره وقتی هدفش با جیمز یکی هست دیگه این سؤال رو نشنوه!
خیلی عالی ! به نظرم این فرض از همه نظریه های داده شده به واقعیت نزدیکتره ! میتونه جواب لورا چیزی مربوط به دلیل حضورش تو شهر باشه ، حالا اگر اینی هم که علی گفت نباشه یک چیزی در همین حدود !
ولی یه چیزی هم من به نظرم میرسه اون هم تفاوت دیدی که جیمز و لورا دارند ، این که شاید اونجائی که لورا هست اونطوری که جیمز میبینه نباشه ، دیواری که روش لورا نشسته رو که همه دیدید تقریبا همه فکر میکنیم که کار لورا هست اون نقاشی ها ، ولی به این هم دقت کنید که کیقیت این نقاشی با کیفیت نقاشی که لورا تو هتل میکشه فرق میکنه ، شاید این جائی که میبینیم حیاط جائی مثل مهد کودک یا امثالهم باشه که لورا ازش استفاده میکنه و از اینکه جیمز نمیتونه این قضیه رو ببینه این حرف رو میزنه !
 
قبلا این مسئله مطرح شد تو تاپیک که به احتمال زیاد ماریائی واقعا وجود داشته ولی نه این چیزی که ما میبینیم ، توی بار اولی که جیمز تو شهر حضور داشته احتمالا این قاصه رو دیده و بار دوم به خاطر تمام اتفاقاتی که براش افتاده ذهنش این رقاصه رو چیزی شبیه به ماری ساخته ! یه الگوگیری ناقص از شخصیت این رقاصه و مری !

خیلی عالی ! به نظرم این فرض از همه نظریه های داده شده به واقعیت نزدیکتره ! میتونه جواب لورا چیزی مربوط به دلیل حضورش تو شهر باشه ، حالا اگر اینی هم که علی گفت نباشه یک چیزی در همین حدود !
ولی یه چیزی هم من به نظرم میرسه اون هم تفاوت دیدی که جیمز و لورا دارند ، این که شاید اونجائی که لورا هست اونطوری که جیمز میبینه نباشه ، دیواری که روش لورا نشسته رو که همه دیدید تقریبا همه فکر میکنیم که کار لورا هست اون نقاشی ها ، ولی به این هم دقت کنید که کیقیت این نقاشی با کیفیت نقاشی که لورا تو هتل میکشه فرق میکنه ، شاید این جائی که میبینیم حیاط جائی مثل مهد کودک یا امثالهم باشه که لورا ازش استفاده میکنه و از اینکه جیمز نمیتونه این قضیه رو ببینه این حرف رو میزنه !
بینگو!
دقیقا همینطوره! احتمالا منظور لورا این بوده که من الان به فرض توی این مهد کودک یا دبستان هستم و اینجا هم پر از بچه است پس این سوال تو هیچ معنی نداره
مثل اینکه وارد یه مهدکودک بشی و به یکی از بچه ها بگی دختر بچه ای مثل تو اینجا چیکار می کنه ؟! معلومه سوالش دور از عقله :دی
 
silent hill 4 original memories
سلام به همگی دوستان>:d< قسمت بعدی o m :
اولین دیدار هنری با kid :( یا همون little walter ! این تیکه هم از صحنه های فراموش نشدنی بازیه...هنری ازش میبرسه که اینجا چیکار میکنی و وقتی میخواد جواب بده جسبر ظاهر میشه که حرفای عجیب غریب راجع به وقوع حادثه ای بزرگ میگه!
4-050.jpg
4-052.jpg
ببینید روی سنگ قبر چی نوشته! best wishes for wish house !
4-059.jpg
بازم jasper رو ملاقات میکنیم...میگه که اون مرد چاق! چیزی بهش داده و اونو میخواد بده به ما...ولی رایگان نمیتونه بده! میگه خیلی تشنه ام:crying1:و شیرکاکائویی که توی یخچالمون بود رو بهش میدیم... چرا اکثرا قبل از مرگ تشنه شون میشه؟:crying1:
4-062.jpg
به ما یه بیلچه میده که با کندن زمین زیر درخت کلیدی بدست اوردیم...
5-007.jpg
در اینجا با یکی از سخت ترین معما ها روبرو میشیم...کی فکرشو میکرد که باید کلید رو توی کمد خونه بذاری و برگردی تا معما حل بشه؟فقط یک نکته روی اون حک شده بود که: دارنده این کلید تا ابد سرگردان است
5-011.jpg
دوباره به برورشگاه برگشتیم و اینبار از طریق یه حفره دیگه به ساختمان برگشتیم و کلید رو اوردیم و وارد برورشگاه شدیم بلاخره...
5-015.jpg
مثلا اینجا جای نگهداری بچه های معصوم بوده:(! لجن و گناه از در و دیوارش میباره...
5-018.jpg
وقتی در حال خواندن تیکه هایی از کتابی بودیم صدای گریه از داخل در اومد...احساس خوبی ندارم...واای
5-021.jpg
وااای نه...jasper بیچاره...اول cynthia بعدش jasper...خدایا من درگیر چه کابوس وحشتناکی شدم...فکر کنم به چیزی که میخواست رسید! میگه که اونو ملاقات کردم...! اون فرد فضول خیلی راجع بهش حرف میزد...! شیطان...!
5-026.jpg
5-023.gif
 
در اینجا با یکی از سخت ترین معما ها روبرو میشیم...کی فکرشو میکرد که باید کلید رو توی کمد خونه بذاری و برگردی تا معما حل بشه؟فقط یک نکته روی اون حک شده بود که: دارنده این کلید تا ابد سرگردان است
البته مسعود جان اگر اون نوشته حک شده رو کلید رو ترجمه کنیم میشه فهمید که باید سعی کنیم یه جوری از شر این کلید رها شیم تا توی ابدیت سرگردان نشیم !

Original Memories 2

دل خجسته ای داره این ادی ما.
79052624551684349558.jpg
لورا : راستی جرمت چیه؟ دزدی، قتل؟
ادی : نه همچین چیزهائی نیست.
لورا : اها! پس تو فقط یه چاق بی مصرفی! فکر کردم گفته بودی پلیس ها دنبالتند!
ادی : نه، من فرار کردم فقط به این خاطر که ترسیده بودم، نمیدونم پلیسها چه غلطی دارند میکنند!
لورا : خب اگر کار بدی کردی چرا نمیری بگی که متاسفی؟ راستش... فکر کنم من هم خیلی وقت ها فرار کردم!
ادی : فکر خوبی نیست، اون ها گوش نمیدند، هیچ کس هیچ وقت من رو نخواهد بخشید! زنی رو که دنبالش بودی پیدا کردی؟ اسمش چی بود، مری؟ (جیمز که قسمتی از مکالمه ادی و لورا رو شنیده وارد میشه)
جیمز : ادی؟
ادی : تو همون...
جیمز : ما تو آپارتمان همدیگه رو دیدیم!
ادی: درسته، یادمه ولی...
جیمز : اینجا تنهائی ادی؟
ادی : نه.
67965960238533127382.jpg

لورا : بای بای!
جیمز : صبر کن! برگرد! ادی، عجله کن بریم دنبال اون دختره.
ادی : هان، لورا؟ آخه برای چی؟
جیمز : اسمش اینه؟
ادی : این چیزیه که گفته.
جیمز : این شهر پر از هیولاست، چطوری میتونی بشینی اینجا و پیتزا بخوری؟
ادی : گفتش که تنهائی مشکلی براش پیش نخواهد اومد، گفت یه خیکی مثل من فقط سرعتش رو کم میکنه!
جیمز : رو تو نمیشه حساب کرد!
چی باعث تعجب ادی موقع دیدن جیمز شد؟
======
با اون دامنی که شما پوشیدی همین که میتونی راه بری کلیه!
29670619994339957222.jpg

87792171141491001437.jpg
======
این راه حتی برای لورا هم خیلی تنگ به نظر میاد.
49589757762498981562.jpg

19145708853177740945.jpg
======
عدل همون جائی که لورا غیب شده باید همون جائی باشه که ماریا کلیدش رو داره، جالبه نه؟
29918731444427685137.jpg
======
اگر ماریا کلید یک کتابخونه رو داشت باید تعجب میکردیم!
14959616828271628369.jpg
======
دومین بیمارستان شهر.
05172093597462120420.jpg
======
یادآوری از بستری شدن های مری.
45593957861638105274.jpg

17840689636868693152.jpg
======
فکر کنم همه بدونید در مورد چی صحبت میشه.
استعداد این بیماری در همه ی افراد وجود داره، در شرایط به خصوص هر زن یا مردی مثل اون میتونه به "سمت دیگر " رانده بشه.
65199421686742102642.jpg
======
پرستارهای محترم.
61417539231150440450.jpg
======
عجیب قدرتی داره این جیمز ما در رابطه با چیزهائی که میتونه بعداً به دردش بخوره.
99638395126580440789.jpg
======
مثل شماره ی اول این پشت بام هم فضای بسیار خوفناکی داره به خصوص اگر بدونید چی انتظارتون رو میکشه.
24568540903716117780.jpg
======
از اونجائی که با خوندن این نامه‌ها احتمال گرفتن این واتر در پایان زیاد میشه، میشه نتیجه گرفت این‌ها دست نوشته‌های مری بودند که اینطور باعث افسردگی جیمز شدند. همین چند جمله خیلی از مسائل رو روشن میکنه.
69335403818196389110.jpg
نهم می
باران.
تمام روز خیره به پشت پنجره
آرامش بخش -کاری برای کردن نیست
هنوز بیرون رفتن ممنوعه

دهم می
بارش ادامه دارد.
یکمی با دکتر صحبت کردم.
اگر خانواده ای نداشتم که خرجم رو بدند باز هم این ها من رو نجات میدادند؟
میدونم من از ضعیفی ترحم‌انگیز شدم.
همه نمیتونند قوی باشند.

یازدهم می
باز هم بارون.
داروها امروز بهم احساس مریضی میدند.
اگر فقط وقتی که دارو میخورم حالم بهتره، پس من اصلا کی هستم؟

دوازدهم می
مثل همیشه بارون .
دیکه نمیخوام برای هیچ کسی دردسر درست کنم، ولی در هر صورت من مایه ی زحمتم.
واقعا فرار کردن بجای مبارزه خیلی گناه به حساب میاد؟
بعضی‌ها شاید اینطور بگند ولی اون ها مجبور نیستند شرایط من رو درک کنند.
شاید خودخواه باشم، ولی این چیزی هست که میخوام.
اینطوری خیلی سخته.
واقعا خیلی سخته.

سیزدهم می
هوا بیرون صاف شده.
دکترها گفتند که آزادم.
که میتونم برگردم خونه. من--- ( *قطع شده احتمالا به خاطر سرفه های معمولش *)
======
بسته شدن دری که ازش اومدیم نوید اتفاق بدی رو میده.
49846080466313389706.jpg
======
این پرت شدن واقعا دردسر بزرگیه زمانی که بازی رو روی لول هارد بازی میکنید این همه در استفاده از کیت‌ها و نوشیدنی صرفه جوئی میکنی همین پرت شدن تا دم مرگ از آدم جون میگیره.
18145396162336068617.jpg

11739198710895351763.jpg
======
کله هرمی : درسی میشه که دیگه برای دید زنی رو پشت بوم‌های محله‌ی ما پیدات نشه :d
89836117793531539540.jpg

ادامه دارد...
======
پاینده باشید !
 
آخرین ویرایش:
بچه ها من متاسفانه نتونستم پایان (In Water) رو بگیرم
میشه بگین باید چه کارایی انجام بدم تا بتونم این پایان رو بگیرم
مرسی
برای گرفتن پایان In Water, این کارها رو انجام بده!:d
چندین با چاقوی آنجلا را بررسی کنید.میزان سلامتی خود را پایین نگه دارید.دفترچه یادداشت بالای پشت بام بیمارستان را بررسی کنید.هنگامی که در nightmare hotel هستید در اتاق مطالعه به هدفون گوش دهید.به تمام گفتگوی راهروی پایانی بازی گوش دهید.
بقیه رو فهمیدم اما چندین بار چاقوی آنجلا رو بررسی کردن یعنی چی ؟
biggrin1.gif
یعنی میری توی وسایلت و چاقویی که آنجلا بهت داده رو, Examine میکنی!:d فهمیدی؟
 
آخرین ویرایش:
برای گرفتن پایان In Water, این کارها رو انجام بده!:d
چندین با چاقوی آنجلا را بررسی کنید.میزان سلامتی خود را پایین نگه دارید.دفترچه یادداشت بالای پشت بام بیمارستان را بررسی کنید.هنگامی که در nightmare hotel هستید در اتاق مطالعه به هدفون گوش دهید.به تمام گفتگوی راهروی پایانی بازی گوش دهید.
بقیه رو فهمیدم اما چندین بار چاقوی آنجلا رو بررسی کردن یعنی چی ؟ :دی
 


پاسخ خود را بنویسید ...

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or