بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
Yamaoka: Keep your eyes opened for more very soon.

yep; But i seriously worry About my Eyes

راستی بچه ها میدونستید اگر سایلنت هیل 5 به دست تیم سایلنت ساخته میشد, چه جور سایلنت هیلی در میومد؟!!!
تیم سایلنت میخواسته سایلنت هیلی بسازه که توی یه دنیای نرمال و در روز روشن و هنگامی که مردم در حال رفت و آمد هستند اتفاق بیفته!

شانس ما هست دیگه!

اگه کل کهکشانها و دنیاهای مجازی و موازی رو بگردی ،یه همچین سبک و سیاقی پیدا نمیشه!اون وقت اینجوری آخه؟؟؟!!! واقعا مسئول این فجایع کیه؟ :-b
 
سلام...باید چند نکته رو راجع به dp بگم که دوستامون هم گفتن...نظرمو راجع به dp قبلا هم گفتم...اولین چیزهایی که بیشتر توی ذق میزنه موسیقی بازی و نبود جو و فضای یه سایلنت هیل اصیل(اونطوری که ما میخوایم) هست و راجع به موسیقی سازنده ها تا اونجایی که تونستن اسم سایلنت هیل رو(از نظر موسیقی) خراب کردن)x این بازی فقط intro داره که اونم فقط اولاش یکم جالبه! که هر کی این intro رو ساخته خواسته از ترک های استاد تقلید کنه که ناکام مونده!...میمونه موسیقی اخر بازی که فکر کنم کاری از گروه korn هست که اونم جالب نیست و اصلا به بازی ای مثل سایلنت هیل نمیخوره! و اتفاقا تعجب کردم و بیشتر بدرد بازی های اکشن میخورد! داستان بازی زیاد چنگی به دل نمیزنه و موافقم که ماموریت های فرعی خیلی خیلی جالب تر از داستان بازی بودن (مخصوصا اونی که میرفتیم توی خونه مورفی!) ...ببینید داستان بازی طوری بود که به اندازه زیادی با ماموریت های فرعی گره خورده بود و اگه ماموریت های فرعی رو انجام ندیدن بخشی از بازی براتون گنگ میمونه...با این مورد هم که بازی دچار افت سرعت شدید میشد موافقم...نکات مثبت بازی هم بعضی از بخش های بازی مثل اونجایی که ما وارد اتاق هنری! میشیم خیلی تکان دهنده بود:(( کمتر کسی اونو بیدا کرده که فکر کنم من توی اینجا اولین نفر بودم:d:> اخه من همه جای شهر رو میگشتم....شخصا وقتی اون صحنه رو دیدم موهای بدنم سیخ شده بود و شکه شده بودم که جا داره بخاطر این لحظه از سازنده ها تشکر کنم که یکم هم لااقل به فکر طرفدارای اصیل بودن....و نکته مثبت بعدی که دوستمون گفت و قبلا هم گفته بودم ترک هایی هست که از رادیو بخش میشد و واقعا تاثیر گذار بود...بعضی از لوکیشن های بازی هم واقعا جو خوبی داشتند(مثل اون لوکیشنه که فکر کنم اسمش دره شیطان بود)...به نظر من مورفی هم مثل هنری شخصیتی چند لایه داره که من شخصا بعد از اتمام بازی نتونستم تا حدودی از لایه های شخصیتیش بگذرم...!
راجع به بایان های بازی هم شامل 6 بایانه که میشه A.B.C.D.E.F که من بایان b یعنی truth and justice رو گرفتم....بایان های دیگه رو هم همه دیدم...
بچه ها کی بایان E که میشه surprise رو دیده؟ من وقتی این بایان رو دیدم رسما سکته کردم! توی این بایان برای مورفی جشن تولد گرفتن و اکثر شخصیت های سایلنت هیل هم حضور دارن و برای مورفی کیک تولد گرفتن که یکدفعهpyramid head عزیز! میاد و با اون شمشیر بزرگش کیک و میز رو دو نصف میکنه...وقتی دیدم این بایان رو خشکم زده بود!
و بازم برای100 بار میگم که hc از 100 لحاظ از dp بهتره که دیگه حوصله توضیح دادنشو ندارم
 
سلام...باید چند نکته رو راجع به dp بگم که دوستامون هم گفتن...نظرمو راجع به dp قبلا هم گفتم...اولین چیزهایی که بیشتر توی ذق میزنه موسیقی بازی و نبود جو و فضای یه سایلنت هیل اصیل(اونطوری که ما میخوایم) هست و راجع به موسیقی سازنده ها تا اونجایی که تونستن اسم سایلنت هیل رو(از نظر موسیقی) خراب کردن)x این بازی فقط intro داره که اونم فقط اولاش یکم جالبه! که هر کی این intro رو ساخته خواسته از ترک های استاد تقلید کنه که ناکام مونده!...میمونه موسیقی اخر بازی که فکر کنم کاری از گروه korn هست که اونم جالب نیست و اصلا به بازی ای مثل سایلنت هیل نمیخوره! و اتفاقا تعجب کردم و بیشتر بدرد بازی های اکشن میخورد! داستان بازی زیاد چنگی به دل نمیزنه و موافقم که ماموریت های فرعی خیلی خیلی جالب تر از داستان بازی بودن (مخصوصا اونی که میرفتیم توی خونه مورفی!) ...ببینید داستان بازی طوری بود که به اندازه زیادی با ماموریت های فرعی گره خورده بود و اگه ماموریت های فرعی رو انجام ندیدن بخشی از بازی براتون گنگ میمونه...با این مورد هم که بازی دچار افت سرعت شدید میشد موافقم...نکات مثبت بازی هم بعضی از بخش های بازی مثل اونجایی که ما وارد اتاق هنری! میشیم خیلی تکان دهنده بود:(( کمتر کسی اونو بیدا کرده که فکر کنم من توی اینجا اولین نفر بودم:d:> اخه من همه جای شهر رو میگشتم....شخصا وقتی اون صحنه رو دیدم موهای بدنم سیخ شده بود و شکه شده بودم که جا داره بخاطر این لحظه از سازنده ها تشکر کنم که یکم هم لااقل به فکر طرفدارای اصیل بودن....و نکته مثبت بعدی که دوستمون گفت و قبلا هم گفته بودم ترک هایی هست که از رادیو بخش میشد و واقعا تاثیر گذار بود...بعضی از لوکیشن های بازی هم واقعا جو خوبی داشتند(مثل اون لوکیشنه که فکر کنم اسمش دره شیطان بود)...به نظر من مورفی هم مثل هنری شخصیتی چند لایه داره که من شخصا بعد از اتمام بازی نتونستم تا حدودی از لایه های شخصیتیش بگذرم...!
راجع به بایان های بازی هم شامل 6 بایانه که میشه A.B.C.D.E.F که من بایان b یعنی truth and justice رو گرفتم....بایان های دیگه رو هم همه دیدم...
بچه ها کی بایان E که میشه surprise رو دیده؟ من وقتی این بایان رو دیدم رسما سکته کردم! توی این بایان برای مورفی جشن تولد گرفتن و اکثر شخصیت های سایلنت هیل هم حضور دارن و برای مورفی کیک تولد گرفتن که یکدفعهpyramid head عزیز! میاد و با اون شمشیر بزرگش کیک و میز رو دو نصف میکنه...وقتی دیدم این بایان رو خشکم زده بود!
و بازم برای100 بار میگم که hc از 100 لحاظ از dp بهتره که دیگه حوصله توضیح دادنشو ندارم
برای دیدن اون پایان فکر کنم باید یه ماموریت فرعی که اسمش Digging up the pst هست رو برید و بازی رو هم بار دومتون باشه که تموم میکنید یعنی بار اول نمیشه این پایان رو گرفت:d
 
آخرین ویرایش:
تیم سایلنت میخواسته سایلنت هیلی بسازه که توی یه دنیای نرمال و در روز روشن و هنگامی که مردم در حال رفت و آمد هستند اتفاق بیفته!
مطمئنا طرح جالبیه ولی اگر خوب پردازش نمیشد میتونست تمام اعتباری که الان تیم سایلنت پیش ما داره رو به راحتی نابود کنه ، ماهائی که حتی به بودن و نبودن رادیو و چراغ قوه تو بازی حساسیم خیلی سخت به بازی توی روز و ملا عام تن میدیم خلاصه خیلی ریسک بزرگی بود این کار ولی کاش انجام میشد دیگه هر چی که میشد بدتر از BOM که درنمیومد تازه با الان مساوی میشد میگفتیم حالا تیم ریسک کرد و اینطوری کرد حالا که بدون هیچ دلیل موجهی به گند زده شده به سری !

Original Memories 2

نقشه را دنبال کن یک نامه و یک آچار انتظارت را خواهد کشید...
76033333008265786299.jpg
======
دوباره ظلمات.
58516384361461960012.jpg
======
معمولا هیولاهائی که آسیبی نمیرسونند تاثیر بیشتری توی ترس دارند مثل همون کوچولوهای شماره‌ی اول یا همین موجوداتی که تو این راهرو هستند!
86145985006621974773.jpg

30855547883854996283.jpg
======
نوشته‌ی این قسمت دفعه‌ی قبل از یک سوراخ صحبت میکرد ولی الان:
51849594374530278985.jpg
======
بله جیمز عزیز، به جهنم خواهی رفت.
44514903596824891252.jpg
======
یا شاید هم...
75276519400177843986.jpg
یا شاید هم تو یه احمق باشی. حقیقت معمولا آدم‌ها رو لو میده. بخشی از اون ژرفا (*احتمالا اشاره به اون سوراخ داره*) توی The old society قرار داره. کلید اونحا توی پارکه. پای مجسمه ی اون زن مومن، داخل زمین، داخل جعبه. برای باز کردنش به آچار نیاز دارم. بیمارم اونجا دفنش کرده. میدونستم، ولی کاری نکردم. آخه وجود یک همچین چیزی دور و برم، برام ایجاد اضطراب میکرد. من دنبال حقیقت نمیگشتم، دنبال آرامش بودم. من اون چیزرو (* پیرامید هد آیا؟*) هم دیدم. فرار کردم، ولی راه فراری از موزه نبود. حالا هیچکس جرأت نزدیک شدن به اونجا رو هم نداره. اگر باز هم نمیخوای بس کنی جیمز، دعا میکنم که خدا روح ابدیت رو مورد آمرزش قرار بده.
======
پای مجسمه‌ی زنِ مومن.
73121290914671953608.jpg
=====
کلید در نوع خودش منحصر به فرده به نظر میاد خاری براش تعبیه نشده.
37615334748296214014.jpg
======
موزه ی تاریخی شهر:
77809573557070690881.jpg
======
روز مه آلود، پس از اجرای حکم. ابهت رو آدم میبینه کیف میکنه.
70814990065902545882.jpg
======
از دست تیم سایلنت در رفته اینجا کمد بگذارند.
79289160298479345548.jpg
======
سوراخ بی سروته! این به کجا قراره ختم بشه؟
26394304228075357654.jpg

96252181466839787472.jpg
======
بالا که بودیم سوراخ مربعی بود پایین که اومدیم دایره‌ای شد.
06746361146254560523.jpg
======
خوشحالم. داشتم به این نتیجه میرسیدم باید از این داور صاف برم بالا.
25847277823439959443.jpg

51676490045329707857.jpg

69362704088918207115.jpg
======
Power out
94922109724274230097.jpg

26837302377171987556.jpg

00115193423858372400.jpg
======
یه اتاق سه در چهار، کلی سوسک مزاحم و دری که رمزش رو نیمدونی، بهتر از این نمیشه!
65004627666681641987.jpg
======
یعنی طراحی این تکه کشته منو، کدوم ور به کدوم وره معلوم نیست.
30855615536623304913.jpg
======
چاره ی دیگه ای هم هست؟
24803873792125789956.jpg
======
ادامه دارد ...

پاینده باشید !
 
آخرین ویرایش:
اشکان جان این تصاویرو گذاشت ما بر آن شدیم تا دوباره سایلنت هیل 2 رو بازی کنیم، اونم به پیشنهاد یکی از دوستان روی درجه ی هارد :دی
حقا که جرئتی می خواد سایلنت هیل رو روی هارد بازی کردن
 
اشکان جان این تصاویرو گذاشت ما بر آن شدیم تا دوباره سایلنت هیل 2 رو بازی کنیم، اونم به پیشنهاد یکی از دوستان روی درجه ی هارد :دی
حقا که جرئتی می خواد سایلنت هیل رو روی هارد بازی کردن
بر عکسه. به غیر از معمهای بازی، سایلنت هیل روی هر درجه ای یه بازی آسونه
 
بر عکسه. به غیر از معمهای بازی، سایلنت هیل روی هر درجه ای یه بازی آسونه
فرزند، من معماش رو روی هارد گذاشتم و وحشتناکیش رو هم روی همین معما مد نظرم هست :دی

کسی که می خواد از بازی لذت ببره، سعی می کنه معماهاش رو خودش حل کنه نه از سایتهای walkthrough کمک بگیره، چون بازی رو بی مزه و آبکی می کنه
 
آخرین ویرایش:
بر عکسه. به غیر از معمهای بازی، سایلنت هیل روی هر درجه ای یه بازی آسونه
البته به لطف IGN، GS، Youtube و Walkthroughهای فوق العادشون دیگه خیلی فرق نمیکنه حل معماها :دی

نشستم دوباره SH1 را بعد سالها بازی کردم، چه دوربین و کنترل داغونی داشته اون زمان، و چقدر هم حال میداده همین گرافیک داغون :دی
ولی باز همین بازی داغون به صد تا HDشده میرزید :دی

من که سعی میکنم معماها را خودم حل کنم :d
 
آخرین ویرایش:
مطمئنا طرح جالبیه ولی اگر خوب پردازش نمیشد میتونست تمام اعتباری که الان تیم سایلنت پیش ما داره رو به راحتی نابود کنه ، ماهائی که حتی به بودن و نبودن رادیو و چراغ قوه تو بازی حساسیم خیلی سخت به بازی توی روز و ملا عام تن میدیم خلاصه خیلی ریسک بزرگی بود این کار ولی کاش انجام میشد دیگه هر چی که میشد بدتر از BOM که درنمیومد تازه با الان مساوی میشد میگفتیم حالا تیم ریسک کرد و اینطوری کرد حالا که بدون هیچ دلیل موجهی به گند زده شده به سری !
مطمئناََ اشکان جان هر چیزی که در میومد لااقل از این مطمئن بودیم که از نظر داستانی فوق العادس!
اگر توجه کنید داستان اصلی شماره سوم هم در مورد یه فردی بوده که صدمه دیده( روحی, روانی) من فکر میکنم داستان بازی در مورد همون شخصی هست که توی قبرستان ما اسمش رو میبینیم:
Miriam.K Traitor
یه نوشته دیگه ای هم روی یکی از سنگ قبرها بود که میگفت:
"این جانی آخرین بطری آل(نوعی نوشیدنی انگلیسی) را قبل از این که اعدام بشود نوشید و در اینجا دفن شد تا به آرامش ابدی خود برسد"
اگر توجه کنید داستان تمام اون شخصیت هایی که اسمشون رو, روی سنگ قبرها میبنیم گفته شده به غیر از Miriam.K "Traitor" و همین مردی که قبل از اعدام
یه بطری نوشیدنی خورده!
البته اینها تمام نظرات من هست, شاید اصلاََ داستانش یه چیزه دیگه ای بوده!:d
===========================================================================================
11-039.jpg


بچه ها تا حالا دقت کردید روی کلیدی که باهاش میتونیم این در رو باز کنیم, چی نوشته شده؟
"Tis doubt which leadeth thee to Purgatory"
به نظرتون این جمله چه چیزی رو داره به ما میگه؟
===========================================================================================
من همین الان دارم سایلنت هیل 2 رو روی درجه سختی Hard (معما و اکشن) بازی میکنم! واقعاََ سخت شده! این کله هرمی هم خیلی وحشی شده!:|
معماهای بازی هم تا الان که دارم بازی میکنم, یکیش معمای سکه ها خیلی سخت بود و یکی هم معمای درب طبقه سوم بیمارستان!
یه راهنمایی میکنم برای معمای در طبقه سوم بیمارستان, برای کسانی که دوست دارند خودشون معما رو حل کنند ( رمز رو بهتون نمیگم! فقط یه راهنمای خیلی کوچولو بهتون میکنم!:d )
روی وایت بردی که در مورد رمز طبقه سوم بهمون توضیح میده نوشته شده:
[LTR]The pin number this month is
"T". Last month it was "X"
and before that it was "Z."
But what are they going to
do next month? That's all they
can express with 4 numbers.
Anyway does the door to the
Patient Wing really need to have
its combination changed this
often?
[/LTR]
خب اگر دقت کنید میگه رمز این ماه T هست! پس یعنی رمز در بیمارستان توی این حرف نهفته شده!
خب حالا کاری که ما باید بکنیم اینه که بیام حرف T رو, روی Keypad بکشیم! به این صورت:

attachment.php


توی متن داره میگه رمز این ماه T هست! اگر ما حرف T رو, روی KeyPad بکشیم یعنی روی عددهای 1,2,3,5 و 8 خط کشیدم! پس یعنی رمز در توی این اعداد هست!
متن داره به صورت غیر مستقیم اشاره میکنه که رمز در 4 عدد بیشتر نیست! پس یعنی یکی از این اعداد اضافس!
حالا برید و امتحان کنید! یه راهنمایی دیگه هم هست که اگر اون رو بگم دیگه رمز در تابلو میشه چیه!:d
واقعاََ خیلی حال میده و خیلی لذت بخشه اگر معماها رو بدون راهنما بریم(یعنی بریم رمز در رو از توی اینترنت پیدا کنیم یا از بقیه بپرسم رمز در چیه!)!:d
البته شاید راه حل های دیگه ای هم برای این معما وجود داشته باشه!
 

Attachments

  • Untitled-1.jpg
    Untitled-1.jpg
    31.5 KB · مشاهده: 134
این ایده ای که تیم سایلنت داشته برای روایت یه داستان توی روز روشن و بین مردم، دقیقا شبیه ایده ای که من یه مدت تو ذهنم داشتم چون با استقبال رو به رو نشد دیگه از ذهنم رفت :دی حالا یه بار دیگه میگم
وجود دنیای موازی خیلی تاثیر گذار می تونست باشه، مطمئا می تونستن داستان کسی رو به تصویر بکشن که لحظه ای بین مردمه و داره با اونا زندگی می کنه اما لحظه ای بعد همه رو به شکل سیرتشون می بینه و وارد دنیای عذاب آوری میشه که تصورش توی خواب هم براش غیر ممکنه.
یه زمانی که داستان سایلنت هیلی می گفتیم من خیلی روی این مسئله تاکید داشتم، طرفدارام که یادشونه ؟ :دی
 
درود
بچه ها یه سوال الان داشتم دوباره تریلر فیلم رو نگاه می کردم، آکیرا آهنگساز فیلمه دیگه ؟!

بله البته Jeff Danna هم برای این فیلم موسیقی می‌سازه، همون آهنگساز Resident Evil: Apocalypse.

راستی بچه ها میدونستید اگر سایلنت هیل 5 به دست تیم سایلنت ساخته میشد, چه جور سایلنت هیلی در میومد؟!!!
مطممئناً هر چی می‌بود از نسخه HC زیباتر و باارزش‌تر بود، نسخه چهارم هم به اندازه کافی ساختارشکنانه بود، ولی باز هم نسخه بسیار زیبا و جذابی شد. اگر سیاست‌های احمقانه کونامی نبود، تیم سایلنت این سری رو با کیفیت نگه می‌داشت. این گروه ایده‌های ناب زیادی داشتند ولی حیف ...

راستی یه چیز دیگه ای هم هست.
سایلنت هیل 3 اصلاََ قرار نبوده ادامه داستان سایلنت هیل 1 باشه! سناریوی اصلی بازی به طور کل فرق داشته!
به شخصه خیلی خوشحالم که داستان سایلنت هیل 3 چیزی هست که الآن وجود داره! نمی‌تونستند نسخه سوم رو با این ایده بسازند، تمامی طرفداران می‌خواستند آخر و عاقبت هری و سرانجام وقایع نسخه اول رو ببینند!

معمولا هیولاهائی که آسیبی نمیرسونند تاثیر بیشتری توی ترس دارند مثل همون کوچولوهای شماره ی اول یا همین موجوداتی که تو این راهرو هستند !

اشکان جان Mandarinها می‌تونستند به جیمز حمله کنند (به کف زمین ضربه می‌زدند)، هر چند تأثیر ضرباتشون کم بود ولی به جیمز آسیب وارد می‌کردند!
 
آخرین ویرایش:
silent hill 4 original memories

سلام به همه ی همشهری های گلم>:d< قبلش یه تبریک بابت بالا اومدن هنری:x...راستش صبح وقتی وارد سایت شدم و نظرسنجی رو دیدم که هنری با این اقتدار بالا اومده و بین شخصیت های بزرگ بازی ها مثل cpt.price و etzio و the boss دیدمش یه حس غرور بهش دست داد که محبوبترین شخصیت من توی کل دنیا بین ایناست...
این شما و اینم o m 4 :
بعد از مرگ جسبر بازم توی اتاق از خواب بیدار شدیم...مثل اینکه عادت کردیم بعد از یه اتفاق بد توی اتاقمون از خواب بلند شیم...
5-029.jpg
یه خبر از رادیو میشنویم که مرگ جسبر رو توضیح میده و میگه که جسد مردی 30 ساله(واقعا بهش نمیخورد 30 سالش باشه...18-19 سال بیشتر نمیخورد :d) بیدا شده و بلیس در حال بررسی سرنخ هاست و به والتر شک کردن!
5-031.jpg
بازم صدای در اومد...فرانک...مسئول ساختمان...چه خبر از جیمز!؟ تو هم صدامو نمیشنوی؟
5-036.jpg
رد دست های خونین...واقعا همه جاهای این بازی هیچوقت فراموش نمیشن...هر دفعه با مرگ یکی از قربانی ها یکی بهش اضافه میشد...
5-040.jpg
مثل اینکه eileen این روزا بجز لبه تخت نشستن کار دیگه ای نداره!
5-041.jpg
برای دومین بار حفره تغییر کرده...صدای بچه ها توش میاد...وای
5-042.jpg
where the hell?:| اینبار توی زندان ابی اومدیم...یکی از بیچیده ترین مراحل بازی...
5-045.jpg
صدای یکی میاد...get me out ! گمان کنم بدونید کیه!
5-046.jpg
یه نوشته روی زمین بیدا کردیم که گفته بود من موفق شدم از اینجا فرار کنم و اطلاعاتی راجع به زندان بهمون داده بود...در یک بخشش نوشته ترسناکترین مکان توی اینجا در طبقه اوله زیر زمینه...اشبزخانه...!
5-047.jpg
 
درود بر همه!
من یه چندتا اسکن از مجله های قدیمی در مورد سایلنت هیل 2 پیدا کردم! توی این مجله ها با سازندگان مصاحبه شده بود!
گفتم ترجمشون کنم بذارم اینجا, تا ببینیم سازنده ها در مورد بازیشون چی میگفتن!
این ترجمه قسمتی از مصاحبه مجله PSM با تیم سایلنت هست و فکر کنم مربوط به سال 2000 باشه!
این هم اسکن مجله که ترجمش کردم, روی لینک زیر کلیک کنید:
http://www.img4up.com/up2/54413678595077252771.jpg
=================================================================================
PSM: ما تا قبل از این چیز زیادی در مورد سایلنت هیل 2 نشنیده بودیم. آیا میتونید به صورت مختصر در مورد بازی اطلاعاتی به ما بدید؟
بازی از اونجایی آغاز میشه که شخصیت اصلی بازی, جیمز, نامه ای از طرف همسرش که در واقع سه سال پیش فوت کرده دریافت میکنه.
در نامه نوشته شده “من در سایلنت هیل, جایگاه خاطراتمون, منتظر تو هستم” جیمز میدونه که همچین چیزی غیر ممکنه چون همسرش
سه سال پیش فوت کرده و یه آدم مرده هم نمیتونه نامه بنویسه ولی با این حال تصمیم میگیره که به سایلنت هیل بره.
PSM: چه ارتباطی بین قسمت اول سایلنت هیل و این قسمت وجود داره؟
داستان این قسمت از بازی به طور کلی متفاوته و فقط در شهر سایلنت هیل و در قسمت جنوبی شهر اتفاق میفته. داستان بازی با شهر در ارتباطه.
PSM: پس, یه چیزی در مورد شهر وجود داره که ماوراء طبيعي هست؟ یه چیزی که باعث میشه این شهر متفاوت به نظر بیاد؟
در جایی اشاره نمیشه که در این شهر شیطان حضور داره یا دارای قدرت ماوراء طبیعی باشه, اما من حدس میزنم, آره, این شهر از هسته با بقیه شهرها متفاوته.
PSM: آیا ما مکان هایی که در قسمت اول بازی وجود داشتند رو دوباره میبینیم؟
شما دقیقاََ ساختمان ها یا مکانهایی را که دقیقاََ در بازی اول وجود داشتند را نمیبینید اما اگر شما قسمت قبلی را بازی کرده باشید, ممکنه نگاهی به دریاچه بکنید و پیش خودتون فکر کنید
و بگید که “ شاید این همون دریاچه ای باشه که توی سایلنت هیل 1 بود”!
PSM: آیا گیم پلی بازی شبیه نسخه اوله؟ چه عناصری ممکنه تغییر بکنند؟
درست مثل نسخه قبلی, اساس بازی ترکیبی از مبارزات و حل کردن معماهاست و ما علاقمند هستیم که Mode جدیدی برای کسانی که بازی را تمام کردند
و خواهان سختی بیشتری هستند اضافه کنیم. وقتی میگیم سختی بیشتر منظورمون این نیست که قدرت هیولاها رو بالاتر ببریم و یا همچین چیزهایی بلکه میخواهیم
کاری انجام بدیم که بازی از جهات دیگه ای سختتر بشه و ما در تلاشیم که همچین چیزی رو به بازی اضافه کنیم.
PSM: چه عناصری در قسمت دوم وجود داره که باعث تفاوت اون با قسمت اول میشه؟
چیزی که باعث تفاوت سایلنت هیل 2 میشه, مه هست. مه با شما ارتباط بر قرار میکنه, شما در واقع درون این چیز قدم میزنید.
همچنین داستان بازی با بقیه بازی هایی که تا حالا انجام دادید خیلی فرق میکنه. شاید شما وقتی که این بازی رو انجام میدید درگیر ترکیبی از احساسات مختلف بشید.
PSM: ساخت بازی چه زمانی به اتمام میرسه و چه زمانی منتشر میشه؟
خب قسمت های اصلی بازی تا حدود پنجاه تا شصت درصدش ساخته شده ولی هنوز تا پایان کار مدت زمان زیادی باقی مانده و ما فکر میکنیم که بازی در تابستان
امسال در ژاپن منتشر بشه. ما دو حالت مختلف برای کنترل کارکتر بازی در نظر گرفتیم, یکی شبیه کنترل بازی “ماریو 64” و “متال گیر” میباشد که با زدن دکمه بالا یا
پائین کارکتر به همون سمت حرکت میکنه و دیگری یه چیزی شبیه کنترل بازی رزیدنت اویل.
PSM: آیا بازی بر روی DVD منتشر میشود؟
شاید بر روی DVD منتشر بشه, چون همونطور که میدونید DVD فضای بیشتری برای ذخیره کردن اطلاعات داره.
PSM: آیا امکانش هست که ما شخصیت های رو از قسمت اول در این بازی ببینیم؟ هرچند به صورت مختصر؟
بله, امکانش هست که ما همچین کاری رو انجام بدیم.
PSM: در سایلنت هیل 1, صداگذاری یکی از مهمترین قسمت های بازی بود; شما میتونستی صدای هیولاهایی رو بشنوید که از کدوم طرف میاند. در سایلنت هیل 2 ما باید انتظار چه چیزی رو داشته باشیم؟
مطمئناََ صدا یکی از مهمترین بخش های بازی است, مثلاََ وقتی که به یک هیولا نزدیک میشوید از رادیو صداهایی پخش میشه.
ما هنوز از تمام جزئیات صدا اطلاعات کاملی نداریم ولی در تلاشیم که چیزهایی زیادی در این مورد به بازی اضافه کنیم.
PSM: آیا تمام هیولاها با نسخه قبلی تفاوت دارند؟ آیا ممکنه که هیولاهایی از بازی اول در این قسمت حضور داشته باشند؟
ما میخواستیم تصویر کلی هیولاها رو عوض کنیم, پس تمام هیولاها جدید هستند. ما در تلاشیم تا مخلوقاتی ارائه بدهیم
که نظیرش را در هیچ بازی یا فیلمی ندیده باشید, بزرگترین قسمت طراحی هیولاها, نوع راه رفتن اونهاست.
در واقع ما نهایتاََ بر روی ساخت هشت یا نه هیولا مختلف تمرکز کردیم و اگر بتونیم تعدادش رو زیادتر کنیم بهتر میشه.
PSM: آیا کنترل بازی مثل نسخه قبل است؟
ما هنوز داریم بر روی کنترل کار میکنیم.
PSM: افرادی که بر روی سایلنت هیل 2 کار میکنند, همان افرادی هستند که بر روی شماره قبلی کار میکردند؟
تا حد زیادی همون افراد هستند, 10 نفر برنامه نویس, 5 نفرطراح کارکتر و 20 نفر طراح پیش زمینه و هنرمند.
PSM: این حقیقت داره که سایلنت هیل 1, اولین بازی این تیم بوده؟
شاید پنجاه تا شصت درصد از افراد تا حالا بر روی اینجور پروژه ها کار نکرده بودند.سه نفر از اعضای تیم قبلاََ بر روی بازی Track and Fields و
بازی های Olympics کار کرده بودند, اما سایلنت هیل 1 اولین بازی 3 بعدی بود که اونها بر روش کار میکردند و برای اولین بار بود که تمام افراد
تیم بر روی یک بازی اکشن/ماجراجویی کار میکردند.
استانداردی جدید در فیلم های CG
Takayoshi Sato کارگردان صحنه های سینمایی سایلنت هیل 2 میباشد. کار او در بازی اول تبدیل به یکی از نشانه های تجاری سایلنت هیل شد, و اگر شما فکر میکنید
کار او در ادامه بهتر میشود, دلیل بسیار خوبی وجود دارد تا...
PSM: تا چه مدت زمانی فیلمهای CG در بازی وجود دارد؟
نسبت به بازی قبل ما تمرکز بیشتری رو فیلمهای CG داریم. من در واقع هم اکنون در سانفرانسیسکو آمریکا کار میکنم. خب این خیلی به من کمک میکنه چون شخصیت هایی که در سایلنت هیل 2 وجود دارند آمریکایی هستند, زمانی که من به آمریکا اومده بودم زیاد با خارجی ها در ارتباط نبودم. اما حالا که در آمریکا کار و زندگی میکنم, هر روز با مردم در ارتباط هستم. توی خیابان ها من میبینم که اونها چجوری قدم میزنند, چجوری حرکت میکنند و یا هر چیز دیگه ای. قبل از اینکه من به آمریکا بیام, واقعاََ این چیزا رو نمیدونستم, برای مثال, ترکیب استخوان بندی صورت آمریکایی ها قبل از اینکه از نزدیک ببینمشون برام سخت بود. اما حالا که اینجا هستم, تجربه هر روز زندگی من به اینکه چگونه کارکترهای بازی رو طراحی کنم کمکم میکنه.
PSM: چه مدت زمانیه که در سانفرانسیسکو زندگی میکنید؟ اونجا رو دوست دارید؟
9 ماه میشه که اینجا دارم زندگی میکنم-- عاشقشم!
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or