بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    44

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام
جدای از شوخی،‌ ببینید این شخصیت چقدر اهمیت داشته که تصویرش روی کاور اصلی بازی انداخته شده.

41bn%2BZhgviL._SL500_AA300_.jpg


به جرات می‌تونم بگم هیچ شخصیتی تو تاریخ بازی‌های کامپیوتری و حتی سایر سرگرمی‌ها،‌مثل آنجلا رو ذهن بنده تاثیر نگذاشته.
 
آخرین ویرایش:
سلام
جدای از شوخی،‌ ببینید این شخصیت چقدر اهمیت داشته که تصویرش روی کاور اصلی بازی انداخته شده.

41bn%2BZhgviL._SL500_AA300_.jpg


به جرات می‌تونم بگم هیچ شخصیتی تو تاریخ بازی‌های کامپیوتری و حتی سایر سرگرمی‌ها،‌مثل آنجلا رو ذهن بنده تاثیر نگذاشته.
کلا نسخه ی دوم بازی از نظر من شاهکاره...
به خاطر نوع روایتش جیمز و آنجلا هر دو گمشده ای دارن ولی واقعا چه ظرافتی داره داستان که این ها رو خیلی درست پیش هم قرار داده یک انسان خوب و یک انسان بد که هر دو تصمیم به خودکشی می گیرن ولی خودکشی این کجا و آن کجا! حتی اگه چاقوی آنجلا رو چک کنید میشه گفت پایان in water انتظار شما رو میشکه! آره باهات موافقم هیچ کاراکتر مونثی تو بازی اینقدر تاثیر گذار نبوده...
چند تا شخصیت مونث هستن کلا که این بینشون تکه!
کارلا(فارنهایت)، جید (beyond good & evil) ، کالینا (شاهزاده) ، مونا (مکس پین) و ...
ولی آنجلا با همه ی این ها فرق میکنه ؛ البته سایلنت هیل و مخصوصا شماره ی دومش با این بازیا فرق میکنه. البته خود ماری هم تو شماره ی دوم تاثیر گذار هست.مخصوصا لورا رو اگه نیمه ی معصومش در نظر بگیریم.
با لیون کاری نداشته باش که خیلی دوسش دارم همین قد بگم که تا حالا تقریبا 15 بار اویل 4 رو تموم کردم...!با chicago typewriter تو 3 ساعت تمومش می کنم!
البته حساب کنی یه تقلید کوچک از سایلنت هیل 2 داشته اونم اینه که وقتی بازیو تموم می کنی می تونی از یه منظر دیگه ایدا وانگ یا ماریا بازیو انجام بدی!
 
درود

توهین به مقدسات ؟
یعنی حکم اعدام داره شوخی با آنجلا ! واللا این همه موضوع وجود داره باهاش شوخی کنید اون بنده خدا رو به حال خودش بگذارید !)x
الان تو با انجلا شوخی میکنی خوبه منم بیام بگم اون در هستش نه درد بیسواد ! نه خوشت میاد بگم لیانتون با اون موهاش باید میرفت مدل فشن میشد بجا هیروی بازی ترسناک ؟ خوشت میاد ؟

ویرایش:
مطمئن باش با لیون کاری ندارم چون خودم هم دوستش دارم و قبل از این که با sh آشنا بشم تو re2 باهاش کلی کیف کردم اون نوشته هم صرفا یه شوخی با کسی هست که میدونم جنبش رو داره! شما به خودت نگیر !;)
خوش باشی!
:-tچرا میزنی آقا اشکان؟x_x باو یه تیکه‌ای انداختیم به این بنده خدا صدتا صاحاب پیدا کرد:d

درِ درد، درسته دیگه:d یعنی برای ورود به سرای عشق باید از در آن که درد است عبور کرد. اضافه استعاریه، واقعاً غلطه؟ چه حرفا!:d
خوشم میاد والا بگو:d، من خودم لیان رو با تیکه کچل کردم:d عکس آواتارمم یک نوع سیاسته: همراه با اینور، همگام با اونور:d

خیلی گلی

سلام
جدای از شوخی،‌ ببینید این شخصیت چقدر اهمیت داشته که تصویرش روی کاور اصلی بازی انداخته شده.
به جرات می‌تونم بگم هیچ شخصیتی تو تاریخ بازی‌های کامپیوتری و حتی سایر سرگرمی‌ها،‌مثل آنجلا رو ذهن بنده تاثیر نگذاشته.
بر منکرش لعنت:d ولی این آنجلا چه کرده با شما مسعود جان8->:d
البته حساب کنی یه تقلید کوچک از سایلنت هیل 2 داشته اونم اینه که وقتی بازیو تموم می کنی می تونی از یه منظر دیگه ایدا وانگ یا ماریا بازیو انجام بدی!
تقلید که نه، اصلاً سناریوی born from a wish در نسخه دوم سایلنت از همون اول قابل بازیه، در ضمن قبل از این مورد رزیدنت اویل 1 و 2، دو سناریوی مختلف برای بازی داشتند، در واقع بنیان گذار این حرکت خود رزیدنت اویله.

---------------------------------------------------------------------------------

6- Slurper

sluper.jpg


شمایل:
بدن این موجود تقریباً شبیه به انسان است. بر روی صورتش چیزی شبیه به منقار دیده می‌شود، همچنین دست و پاهای کوچکی دارد. شمایل کلی این موجود تقریباً شبیه به Closerها می‌باشد.

خصوصیات:
بر روی زمین میخزند و سرعت بالایی دارند، بسیار سریع حمله می‌کنند و با یک حرکت هدر را به زمین می‌اندازند. این موجودات بسار باهوش هستند، آن‌ها خودشان را به مردن می‌زنند و هنگام نزدیک شدن هدر او را غافل گیر می‌کنند. موجودات آزار دهنده‌ای هستند و کشتنشان بدون شاتگان کار بسیار سختی است. صدایی وحشتناک که شبیه به صدای خوک است از آن‌ها شنیده می‌شود.

مکان‌ها:
از اواسط بازی به بعد این موجودات را می‌بینیم. این موجودات فقط در OW دیده می‌شوند: Nightmare Hilltop Center، Nightmare Hospital، Church.

تحلیل این موجود (نظر شخصی):

1- گفتیم این موجودات تنها در OW دیده می‌شوند. دلیل قوی بودن آن‌ها نیز همین مسئله است.
2- نام این هیولاها برگرفته از ویژگی آنهاست. slurp به معنای مکیدن می‌باشد. به نظر میرسد این موجودات از خون تغذیه می‌کنند.
3- همان طور که گفته شد این موجودات بدنی شبیه به انسان دارند، با توجه به ظاهر این هیولا و شیوه حمله آن‌ها متوجه می‌شویم که وجودشان برگرفته از ذهنیات و تفکرات مربوط به مسئله تجاوز جنسی است. به نظر می‌رسد وقتی هدر به شدت با ذهنیات آلسا درگیر می‌شود این موجودات را می‌بیند. فلسفه وجودی این موجودات نیز شبیه به Closerها می‌باشد.
 
آخرین ویرایش:
سلام
بر منکرش لعنت:d ولی این آنجلا چه کرده با شما مسعود جان8->:d
علی‌جان اگه بدونی وقتی شماره‌ی دوم رو بازی می‌کردم تو ذهنم چی می‌گذشت شاید الان مثل من بودی. فقط یه گوشه‌اش رو میگم. اوایل سال 85 یه فیلم به دست من رسید. یه فیلم ژاپنی بدون هیچ نوع زیرنویس. همونطور که تو پروفایلم نوشتم، من اون زمان‌ها پیگیر علایقم بودم. در همون راستا، درباره‌ی یکی از فرقه‌ها تحقیق می‌کردم مخصوصاً یه مورد خاص اون رو. رسیدم به مطلبی که برام خیلی سنگین و غیر قابل قبول بود. موضوع فیلم رو جستجو کردم. وقتی داستان رو فهمیدم،‌ انگار یه پتک گرومپ! خورد تو سرم. بیشتر رفتم دنبالش چون باورم نمی‌شد تو ژاپن همچین مساله‌ای اینقدر فراگیر باشه. مساله‌ای که باری آنجلا اتفاق افتاد و سازندگان خیلی جالب اون رو تو بازی گنجانده بودند.

6- Slurper

sluper.jpg


شمایل:
بدن این موجود تقریباً شبیه به انسان است. بر روی صورتش چیزی شبیه به منقار دیده می‌شود، همچنین دست و پاهای کوچکی دارد. شمایل کلی این موجود تقریباً شبیه به Closerها می‌باشد.

خصوصیات:
بر روی زمین میخزند و سرعت بالایی دارند، بسیار سریع حمله می‌کنند و با یک حرکت هدر را به زمین می‌اندازند. این موجودات بسار باهوش هستند، آن‌ها خودشان را به مردن می‌زنند و هنگام نزدیک شدن هدر او را غافل گیر می‌کنند. موجودات آزار دهنده‌ای هستند و کشتنشان بدون شاتگان کار بسیار سختی است. صدایی وحشتناک که شبیه به صدای خوک است از آن‌ها شنیده می‌شود.

مکان‌ها:
از اواسط بازی به بعد این موجودات را می‌بینیم. این موجودات فقط در OW دیده می‌شوند: Nightmare Hilltop Center، Nightmare Hospital، Church.

تحلیل این موجود (نظر شخصی):

1- گفتیم این موجودات تنها در OW دیده می‌شوند. دلیل قوی بودن آن‌ها نیز همین مسئله است.
2- نام این هیولاها برگرفته از ویژگی آنهاست. slurp به معنای مکیدن می‌باشد. به نظر میرسد این موجودات از خون تغذیه می‌کنند.
3- همان طور که گفته شد این موجودات بدنی شبیه به انسان دارند، با توجه به ظاهر این هیولا و شیوه حمله آن‌ها متوجه می‌شویم که وجودشان برگرفته از ذهنیات و تفکرات مربوط به مسئله تجاوز جنسی است. به نظر می‌رسد وقتی هدر به شدت با ذهنیات آلسا درگیر می‌شود این موجودات را می‌بیند. فلسفه وجودی این موجودات نیز شبیه به Closerها می‌باشد.
در کل بنده خیلی از طراحی هیولاهای شماره سوم خوشم نیومد. واقعاً درباره‌ی این موجود نظری ندارم.
 
اقا واقعا بین جیمز وهری انتخاب خیلی سخت ولی من هری را انتخاب کردم چون واقعا پدر نمومه وشجاعی بود

---------- نوشته در 11:11 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:58 AM ارسال شده بود ----------

اقا راستی یک سوال تویdp توی کتابخانه های ساختمان مرکزی من دو تا عکس دیدم یکی عکس خانه شپرد ویکی عکس شهر شپرد . دقیقا این عکس ها این جا چیکار می کرد؟؟. یک سوال دیگر هم این که فیلم سایلنت هیل امده یا نه دقیقا کی می اید
 
سلام بر همگی.
خب بالاخره Silent Hill 2 HD رو تموم کردم و پایان In Water رو گرفتم...
به نظرم پایان In Water بهترین پایان هست و به نوعی هم به فرهنگ ژاپنی و "هاراگیری" اشاره داره.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالا یکمی براتون در مورد "هاراگیری" توضیح میدم تا کسایی که نمیدونند بیشتر آشنا بشند..
به آداب خودکشی سامورایی های ژاپنی "هاراگیری" میگند.
به طور کلی”هاراگیری” دو حالت اختیاری و یااجباری داره.نوع اختیاری اون البته شرافتمندانه تر از نوع اجباری هست.
در نوع اختیاری آن “هاراگیری” علت های متـفاوتی داره.از قبیل خریدن جان بالامقام یا عضوی از خانوادۀ خویش.
همچنین نوعی احساس مسوولیت فردی که در انجام وظـیفۀ محول شده اهمال به خرج داده با “هاراگیری” اش گناهش را بر گردن می گیرد.
در چنین پیـشامدهایی اگرچه فرد گناهکار هم باشد بعد از مرگش به بدی یاد نمی شود.
“هاراگیری ” با خودکشی های معمول تفاوت دارد. از این جهت که انگیزه های خودکشی بیشتر به خاطر بیزاری از دنیا و خلاص شدن از درد و رنج موجود در این جهان است.
ولی انگیزه های “هاراگیری”با شرافـت، شجاعت و فداکاری فرد ”هاراگیری” کننده ارتباط پیدا می کند.
اطلاق لفظ خودکشی به “هاراگیری” به بار ارزشی ای که این کلمه در فرهنگ ژاپن دارد لطمه می زند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خب طبق همون نوشته هایی که قرمز کردم جیمز به نوعی "هاراگیری" میکنه و با این کار گناه خودش رو بر گردن میگیره..
من وقتی این پایان رو میبنم دیگه به جیمز به عنوان یه فرد گناهکار نگاه نمیکنم,تازه خیلی هم دلم براش میسوزه...:(
 
سلام بر همگی.
خب بالاخره Silent Hill 2 HD رو تموم کردم و پایان In Water رو گرفتم...
به نظرم پایان In Water بهترین پایان هست و به نوعی هم به فرهنگ ژاپنی و "هاراگیری" اشاره داره.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالا یکمی براتون در مورد "هاراگیری" توضیح میدم تا کسایی که نمیدونند بیشتر آشنا بشند..
به آداب خودکشی سامورایی های ژاپنی "هاراگیری" میگند.
به طور کلی”هاراگیری” دو حالت اختیاری و یااجباری داره.نوع اختیاری اون البته شرافتمندانه تر از نوع اجباری هست.
در نوع اختیاری آن “هاراگیری” علت های متـفاوتی داره.از قبیل خریدن جان بالامقام یا عضوی از خانوادۀ خویش.
همچنین نوعی احساس مسوولیت فردی که در انجام وظـیفۀ محول شده اهمال به خرج داده با “هاراگیری” اش گناهش را بر گردن می گیرد.
در چنین پیـشامدهایی اگرچه فرد گناهکار هم باشد بعد از مرگش به بدی یاد نمی شود.
“هاراگیری ” با خودکشی های معمول تفاوت دارد. از این جهت که انگیزه های خودکشی بیشتر به خاطر بیزاری از دنیا و خلاص شدن از درد و رنج موجود در این جهان است.
ولی انگیزه های “هاراگیری”با شرافـت، شجاعت و فداکاری فرد ”هاراگیری” کننده ارتباط پیدا می کند.
اطلاق لفظ خودکشی به “هاراگیری” به بار ارزشی ای که این کلمه در فرهنگ ژاپن دارد لطمه می زند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خب طبق همون نوشته هایی که قرمز کردم جیمز به نوعی "هاراگیری" میکنه و با این کار گناه خودش رو بر گردن میگیره..
من وقتی این پایان رو میبنم دیگه به جیمز به عنوان یه فرد گناهکار نگاه نمیکنم,تازه خیلی هم دلم براش میسوزه...:(

واقعا که این جیمز شخصیت عجیبی است .یک جا دلت براش می سوزد وجای دیگر می گی باید مجازات شود . ولی این هارا گیری جیمز هم جای بحث دارد نه!!!!
 
واقعا که این جیمز شخصیت عجیبی است .یک جا دلت براش می سوزد وجای دیگر می گی باید مجازات شود . ولی این هارا گیری جیمز هم جای بحث دارد نه!!!!
بله,جای بحث که خیلی داره...
بقیه دوستان هم اگر نظری در مورد خودکشی جیمز دارند بگند...
 
ولی به نظر من خودکشی جیمز واسه راحت کردن خودش از عذاب وجدان شاید باشه.فکر می کنم اگه کار خاصی توی بازی انجام ندید یعنی برای اولین بار بازیو بدون دانش قبلی انجام بدید پایان in water رو می گیرید دوستان البته بهتر می دونن. البته همیشه بیرون از میدان ایستادن و نظر دادن راحته شایدم جیمز مرد خوش قلبی بوده ولی تو اون شرایط نتونسته تحمل کنه یه جورایی وقتی یکی کار نادرستی انجام میده نباید بگیم حتما خودش مقصر بوده شاید مجموعه ای از اتفاقات افتاده قبلش و ما فقط بخش پایانی اون رو می بینیم مثل اینکه بیایم بگیم خودکشی کار درستی نیست و مثلا گناهه ؛ آنجلا خودکشی کرد در نتیجه آنجلا گناهکاره...جیمز تو یه قسمت وقتی اون پسر چاقه ( فک کنم ادی بود ) رو می بینه که یکیو کشته اونو سرزنش می کنه حتی . ولی اینکه همسرش رو کشته تا از رنج کشیدن همسرش جلوگیری کنه به نظر من منتفی هست.
شوخی کردم بابا ... اشکان جانx_x
 
آخرین ویرایش:
بنظز من هم جیمز یرای فرار از عذاب وژدان خود کشی کرد . ولی باز هم جیمز پاک پاک نبود . به هر حال اون همسرش را کشته بود . واصلی ترین دلیل فرا خوانی او به شهر هم همین بود . بنظرم شهر بود که باعث خودکشی جیمز شده است .{ فکر کنم یکی دیگه از ویژ گی های شهر این است که افراد را وادار به خود کشی می کند} هارا گیری هم جزو ویزگی های شهر بنویسم یا نه نظرتون چی هست؟؟؟؟
 
آخرین ویرایش:
سلام
سلام بر همگی.
خب بالاخره Silent Hill 2 HD رو تموم کردم و پایان In Water رو گرفتم...
به نظرم پایان In Water بهترین پایان هست و به نوعی هم به فرهنگ ژاپنی و "هاراگیری" اشاره داره.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالا یکمی براتون در مورد "هاراگیری" توضیح میدم تا کسایی که نمیدونند بیشتر آشنا بشند..
به آداب خودکشی سامورایی های ژاپنی "هاراگیری" میگند.
به طور کلی”هاراگیری” دو حالت اختیاری و یااجباری داره.نوع اختیاری اون البته شرافتمندانه تر از نوع اجباری هست.
در نوع اختیاری آن “هاراگیری” علت های متـفاوتی داره.از قبیل خریدن جان بالامقام یا عضوی از خانوادۀ خویش.
همچنین نوعی احساس مسوولیت فردی که در انجام وظـیفۀ محول شده اهمال به خرج داده با “هاراگیری” اش گناهش را بر گردن می گیرد.
در چنین پیـشامدهایی اگرچه فرد گناهکار هم باشد بعد از مرگش به بدی یاد نمی شود.
“هاراگیری ” با خودکشی های معمول تفاوت دارد. از این جهت که انگیزه های خودکشی بیشتر به خاطر بیزاری از دنیا و خلاص شدن از درد و رنج موجود در این جهان است.
ولی انگیزه های “هاراگیری”با شرافـت، شجاعت و فداکاری فرد ”هاراگیری” کننده ارتباط پیدا می کند.
اطلاق لفظ خودکشی به “هاراگیری” به بار ارزشی ای که این کلمه در فرهنگ ژاپن دارد لطمه می زند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خب طبق همون نوشته هایی که قرمز کردم جیمز به نوعی "هاراگیری" میکنه و با این کار گناه خودش رو بر گردن میگیره..
من وقتی این پایان رو میبنم دیگه به جیمز به عنوان یه فرد گناهکار نگاه نمیکنم,تازه خیلی هم دلم براش میسوزه...:(

شرمنده امیرجان ولی کاملاً باهات مخالفم. به نظرم نسبت دادن خودکشی جیمز رو به هاراگیری توهین به این آیین می‌دونم.:d خودکشی جیمز عین خودخواهی از نوع منفی‌اش بود.
یکی از کارهایی که برای گرفتن پایان In Water باید انجام بدیم اینه که:
پیام دوم در Neely's Bar رو بخونید. متن این پیام به تنهایی برای اثبات دلیل خودکشی جیمز کفایت می‌کنه.
11-008.jpg
11-009.jpg
 
آخرین ویرایش:
سلام


شرمنده امیرجان ولی کاملاً باهات مخالفم. به نظرم نسبت دادن خودکشی جیمز رو به هاراگیری توهین به این آیین می‌دونم.:d خودکشی جیمز عین خودخواهی از نوع منفی‌اش بود.
یکی از کارهایی که برای گرفتن پایان In Water باید انجام بدیم اینه که:
پیام دوم در Neely's Bar رو بخونید. متن این پیام به تنهایی برای اثبات دلیل خودکشی جیمز کفایت می‌کنه.
11-008.jpg
11-009.jpg
آقا مسعود من منظور این یکی جمله رو نفهمیدم,میشه یه توضیحی بدید...
But you might be heading to a different place than mary ,james
 
سلام
آقا مسعود من منظور این یکی جمله رو نفهمیدم,میشه یه توضیحی بدید...
But you might be heading to a different place than mary ,james
این جمله در ادامه‌ی جمله‌ی قبلیه:
در کل منظورش اینه که:
اگه واقعاً می‌خوای Mary رو ببینی باید بمیری
ولی ممکنه جایگاهت (تو اون دنیا) با Mary متفاوت باشه.
 
یکی از کارهایی که برای گرفتن پایان In Water باید انجام بدیم اینه که:
ببینم یه سوال : چک کردن چاقویی که آنجلا بهت میده تاثیر نداره؟ ( تو منوی وسایلت)
ولی بنظرم پایان in water بیشتر به داستان می خوره. چون تو یه قسمت از بازی 3 تا سنگ قبر وجود داره که یکیش مال جیمز هست ! خوب همین پایان های دیگه رو کم رنگ تر می کنه. ( البته نظر شخصی بود)
راستی shattered memories رو نقد کردید ؟ اگه آره آدرسش رو بدید.
یکی از دوستام psp داره قیمت خوبی میگه اگه ارزش داره بگیرم هم اونو بازی کنم هم ریشه ها رو
 
این جمله در ادامه‌ی جمله‌ی قبلیه:
در کل منظورش اینه که:
اگه واقعاً می‌خوای Mary رو ببینی باید بمیری
ولی ممکنه جایگاهت (تو اون دنیا) با Mary متفاوت باشه.
پس یعنی مری میره به بهشت و چیمز میره به جهنم
ولی اینجوری که باز جیمز نمیتونه مری رو ببینه...:d
ببینم یه سوال : چک کردن چاقویی که آنجلا بهت میده تاثیر نداره؟ ( تو منوی وسایلت)
ولی بنظرم پایان in water بیشتر به داستان می خوره. چون تو یه قسمت از بازی 3 تا سنگ قبر وجود داره که یکیش مال جیمز هست ! خوب همین پایان های دیگه رو کم رنگ تر می کنه. ( البته نظر شخصی بود)
راستی shattered memories رو نقد کردید ؟ اگه آره آدرسش رو بدید.
یکی از دوستام psp داره قیمت خوبی میگه اگه ارزش داره بگیرم هم اونو بازی کنم هم ریشه ها رو
چرا,چک کردن چاقو هم تاثیر داره.
در مورد shattered memories من با PS2 بازیش کردم,بازی بدی نبود.نمیدونم توی سایت نقدی هم هست ازش یا نه...
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or