بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام
دائی فکر می کردم این علاوه بر تعادل نشان مرد و زن باشه ؟! یا زندگی زنا شویی و چیزی شبیه به این ؟! :-/
من تا جایی که می دونم به این نشان میگن "یین و یانگ"...
همونطوری که مسعود گفت، نشانگر بالانس و توازن دنیاست... حالا ربطش به Silent Hill چی می تونه باشه...؟ آیا نماد دنیای واقعی Silent Hill و دنیای جهنمیشه...؟
همونطور که می دونیم، فرقه‌ی Order (به موقع درباره‌ی انتخاب این نام برای فرقه یه افشاگری می‌کنم;)) داخل Satanismها طبقه‌بندی میشه. تقریباً تمام نمادهایی که از باستان تا امروز به این دسته منتسب بودن، همه دارای یه ویژگی هستند: تعادل متقارن.
در کل دو نظریه درباره‌ی جهان وجود داره. اولی خلقت اون توسط یک نفر بر اساس تعادل و دومی،‌ پیدایش خودبخودی اون بر اساس تعادل. یعنی وجود تعادل در طبیعت انکار ناپذیره فقط می‌مونه اینکه این تعادل چجوری به وجود اومده. این نمادها بیآنگر این هستند که دنیا از تعادل دو متضاد، مرد و زن،‌سرد و گرم، آبی و قرمز، بالا و پایین، خوب و بد، تاریک و روشن و ...
شکل گرفته.
از در هم آمیختن دو متضاد اولیه و تقابل این دو بود که جهان شکل گرفت. (نظریه BIG BANG)
این نظریه در سایلنت هیل زیاد بکار رفته. بارزترین شاهدش هم سامایل و متاترون.
در این که دکتر کافمن اهالی شهر رو به این مواد مخدر(white claudia) آلوده کرده شکی نیست،اما دگرگونی شهر و تبدیل شدن اون به other world یقینا از تاثیر این مواد نیست. . .
(با توجه به متن بالا) کافمن هم به نوعی فریب خورده ی فرقه هستش و هدف اصلی اون (و تمرکزش) بیشتر روی فروش مواد مخدر خودش و سودی هست که از این راه عایدش میشه و مهمتر از این(با توجه به متن بالا!!) استفاده نکردن اعضا از این مواد هستش که ثابت میکنه
تبدیل شدن سایلنت هیل به otherworld از جای دیگه ای آب میخوره!!
دقیقاً همینطوره. فروش موادی از این دست و سایر فعالیت‌ها تنها وسیله‌ای هستند برای دستیابی به بهشت فرقه.
سران فرقه برای تولد خدا و ایجاد بهشت موعودش نیازمند این بودند که زمینه‌ی لازم رو فراهم کنند. مهم‌ترین ابزار ایجاد این زمینه، داشتن قدرت مالی بود. چه درآمدی می‌تونه بالاتر از پولی باشه که با فروش مواد به دست میاد؟ تازه با یه تیر 8-7 تا نشون رو می‌زنند. :d
در نهایت هم با ایجاد محیطی آلوده، مردم رو آماده می‌کنند تا پذیرای تغییرات اساسی بشن.
خوب با اجازه سروران گرامی ادامه بحث هیولا شناسی رو پی میگیریم:d:
علی‌جان یه رحمی هم به ما بکن. #:-s
Wait Plz
قرار بود علاوه بر بررسی هیولاها،‌ درباره‌ی منشای ایجادشون بیشتر بحث کنیم.
خب در مورد سگ‌ها
منشای وجودی اونها توی LM اشاره شده و کاملاً محکم و صریحه. اما چیزی که اشاره نشده، دلیل ترس آلسا از سگ‌هاست. دقت کنید که تمام هیولاهایی که توی تاریکی یا OtherWorld دیده میشن، خطرناک‌تر از همنوعان‌شون هستند. پس به نظر من اولین هیولا تو SH، تاریکی یا همون OW هست. بچه‌گربه‌ای که تو تاریکی به شما نزدیک میشه،‌خطرناک‌تر از سگ حاری هست که تو روشنایی به شما حمله می‌کنه. ترس از تاریکی. آلسا مدت‌ها توی تاریکی زندگی‌ کرده پس مفهوم ترس از تاریکی رو خوب درک می‌کنه.
اما آیا تو دورانی که آلسا تحت شکنجه بوده، اون رو با سگ ترسوندن؟ (مثل گوانتانامو). البته ترس از سگ تا حد زیادی می‌تونه طبیعی باشه.
اعتراف می‌کنم خود من تا حدود 10سالگی این ترس رو داشتم. (اما همون موقع‌ها تونستم تو یه درگیری یه سگ رو تقریباً از پا دربیارم و الان شدم بلای جون سگ‌ها:d)
محیط شهر ایجاب می کنه که ساکنان، سگ نگه دارند. حتی توی اوایل بازی می‌بینیم که کلید خونه‌شون رو تو خونه سگ مخفی کردند. پس سایلنت هیل پر از سگ بوده و به طور حتم آلسا توسط این سگ‌ها مورد حمله قرار گرفته. اما به نظر بنده،همونطور که دوستان فرمودند، این سگ‌ها نماد ترس آلسا از سگ نیست بلکه نماد تنفر آلسا از سگ‌هاست تا به بازدیدکننده‌گان نشون بده زندگی در شهری که پر از سگ باشه چطوریه.
در هر صورت، این هیولا زاده‌ی ذهن آلساست.

بچه ها اون روح سیاهه فلسفه اش چی بود؟:-/

ایشون بودند که به موقع بهش می‌رسیم.:d

larval_stalker.jpg
 
آخرین ویرایش:
قبل از هر چیز صحبتهای امیر حسین (که من کاملا موافقم باهاش) رو بخونید:



در این که دکتر کافمن اهالی شهر رو به این مواد مخدر(white claudia) آلوده کرده شکی نیست،اما دگرگونی شهر و تبدیل شدن اون به other world یقینا از تاثیر این مواد نیست. . .

(با توجه به متن بالا) کافمن هم به نوعی فریب خورده ی فرقه هستش و هدف اصلی اون (و تمرکزش) بیشتر روی فروش مواد مخدر خودش و سودی هست که از این راه عایدش میشه و مهمتر از این(با توجه به متن بالا!!) استفاده نکردن اعضا از این مواد هستش که ثابت میکنه

تبدیل شدن سایلنت هیل به otherworld از جای دیگه ای آب میخوره!!

در صحت این توضیحات شکی نیس
ولی من می خوام به اون سمت سایلنت هیل نگاه کنم
ینی ریشه هایی که سازنده خواسته در بازی قرار بده فک کنم اینجوری به نتیجه دقیق تری برسیم
خوب وایت کلودیا گیاه بود که ازش ptv رو می ساختن
اینجوری که بر میاد از بازی مایکل کافمن سازنده pt v بود
خوب حالا یه نقل و قول براتون از ویکیپدیا درباره LDS میزارم
ال اس دی با نام شیمیایی اسید لیزرجیک دی اتیل آمید دارویی است که از قارچی انگلیسی به نام ارگوت که بر روی گیاه چاودار زندگی می کند، به دست می آید. اولین بار در سال ۱۹۳۸ توسط یک شیمیدان سوئیسی به نام آلبرت هافمن که به امید دست یافتن به دارویی جدید، انواع ترکیبات ارگوت را آزمایش می کرد، ساخته شد. اما خواص آن تا زمانی که دکتر مذکور خود شخصاً آن را مصرف نکرده بود، کشف نشد. تجربیات دکتر هافمن هنگام مصرف این ماده در دفترچه یادداشت او به ثبت رسیده است. دهه ۱۹۶۰ زمان افول مصرف این ماده بود. اما بعدها گروه هیپی در امریکا مصرف آن را باب کردند. امروزه ال اس دی مصرف پزشکی ندارد. تا به امروز ال اس دی تنها مواد مخدری بوده است که مصرف آن مستقیما باعث مرگ شخص نشده و کشته نداده است.
ل.اس.دی به صورت گرد سفید رنگ، قرص، کپسول و همچنین مایعی صاف و روشن و بدون رنگ و بو که گاه برروی کاغذ چکانده می‌شود یافت می‌شود. تشخیص آن از طریق رؤیت و به صورت ظاهری غیر ممکن است و وجود آن را می‌توان از طریق آزمایش‌ها تحلیل کمی و کیفی مورد تایید قرار داد.
آثار مصرف ال اس دی معمولاً نیم تا یک ساعت پس از مصرف شروع شده و در عرض ۲ تا ۶ ساعت به اوج خود می رسد، اما پس از گذشت ۱۲ ساعت این آثار آهسته فروکش می کنند. البته باید توجه داشت که این آثار بسته به شرایط خلقی مصرف کننده و اوضاعی که ماده در آن مصرف شده است، متفاوت خواهد بود. از عوارض جسمانی مصرف طولانی مدت ال اس دی می توان به افزایش ضربان قلب، فشار خون و درجه حرارت بدن، گشاد شدن مردمک چشم‌ها و لرزش در دستان فرد اشاره کرد. البته تغییرات رفتاری چون اضطراب، هول، ترس از دیوانگی، افسردگی، اختلال در قضاوت، سوءظن، رفتارهای خودآزاری و در موارد حاد خودکشی، اختلال در ادراک خصوصاً ادراک بینایی، درهم ریختگی حس‌ها (مثل دیدن صداها و شنیدن رنگ ها) و اختلال در تعادل بدن از جمله آثار و عوارض روانی مصرف ال اس دی هستند.این آثار روانی غیرقابل پیش بینی هستند و از حالت سرخوشی (سفر خوب) تا اضطراب و حملات هول و ترس (سفر بد) در نوسان هستند. مصرف بیش از اندازه ال اس دی موجب افزایش فشار خون، افزایش موقتی در دمای بدن و درون گرا و مضطرب شدن مصرف کننده می شود. این تاثیرات نامطلوب بیشتر در افراد تازه کار یا آنهایی که اشتباهاً ال اس دی مصرف کرده اند، رخ می دهد.به دنبال مصرف طولانی مدت این دارو، امکان تجربه این علائم ادراکی، حتی بدون مصرف ال اس دی هم وجود دارد. همچنین در این مواقع خطر بروز جنون و کاهش تمرکز را نباید نادیده گرفت.

در گربه‌هایی که ال.اس.دی به بدن‌ها آن‌ها وارد شده بود مشاهده شد که تغییر حالت روانی موجب آن شده که بر خلاف حالات طبیعی گربه از موش ترسیده و پا به فرار بگذارد. تأثیر این دارو بر روی عنکبوت‌ها نشان داد که این حیوان با سرعت و مهارت عجیبی شروع به تنیدن تارهای پیچیده و درهم و نامنظمی می‌نماید و بررسی رفتار سربازانی که پس از استعمال ال.اس.دی از آنان فیلم برداری شده بود نشان می‌داد که آنان موقعیت خود را درک نکرده و قادر به انجام دستورات فرمانده خود نیستند.

خوب این احتمال شدیدا وجود داره سایلنت هیل یک شهر در دنیای واقعی نیس (منظورم توی داستان )
به نظرم در واقع وارد شدن به سایلنت هیل شبیه وارد شدن به lvl
و بعد فاز های متوالیِ
 
خب در مورد سگ‌ها
منشای وجودی اونها توی LM اشاره شده و کاملاً محکم و صریحه. اما چیزی که اشاره نشده، دلیل ترس آلسا از سگ‌هاست. دقت کنید که تمام هیولاهایی که توی تاریکی یا OtherWorld دیده میشن، خطرناک‌تر از همنوعان‌شون هستند. پس به نظر من اولین هیولا تو SH، تاریکی یا همون OW هست. بچه‌گربه‌ای که تو تاریکی به شما نزدیک میشه،‌خطرناک‌تر از سگ حاری هست که تو روشنایی به شما حمله می‌کنه. ترس از تاریکی. آلسا مدت‌ها توی تاریکی زندگی‌ کرده پس مفهوم ترس از تاریکی رو خوب درک می‌کنه.
اما آیا تو دورانی که آلسا تحت شکنجه بوده، اون رو با سگ ترسوندن؟ (مثل گوانتانامو). البته ترس از سگ تا حد زیادی می‌تونه طبیعی باشه.
به نظر من هم این منطقی میاد... Alessa چرا باید از سگ ها می ترسید... اصلاً شاید تو اون سن با هیچ سگ واجه نشده بود...
ولی با این حساب، مسعود جان تو دلیل خاصی برای وجود سگ ها توی بازی نمی بینی... و فقط تاریکی رو باعث ترس شدید می دونی...؟

اعتراف می‌کنم خود من تا حدود 10سالگی این ترس رو داشتم. (اما همون موقع‌ها تونستم تو یه درگیری یه سگ رو تقریباً از پا دربیارم و الان شدم بلای جون سگ‌ها:d)
مسعود... من رو سگ ها و کلاً حیوانات و حیوان آزاری حساسما... آخه چرا حیوون زبون بسته رو زدی ترکوندی... میتونستی خیلی راحت و رمانتیک باهاش دوست بشیا...

محیط شهر ایجاب می کنه که ساکنان، سگ نگه دارند. حتی توی اوایل بازی می‌بینیم که کلید خونه‌شون رو تو خونه سگ مخفی کردند. پس سایلنت هیل پر از سگ بوده و به طور حتم آلسا توسط این سگ‌ها مورد حمله قرار گرفته. اما به نظر بنده،همونطور که دوستان فرمودند، این سگ‌ها نماد ترس آلسا از سگ نیست بلکه نماد تنفر آلسا از سگ‌هاست تا به بازدیدکننده‌گان نشون بده زندگی در شهری که پر از سگ باشه چطوریه.
در هر صورت، این هیولا زاده‌ی ذهن آلساست.
آهاع..... پس میشه اینطوری هم برداشت کرد که سگ ها همراه با مردم اون شهر مورد تنفر Alessa بودند...


ایشون بودند که به موقع بهش می‌رسیم.:d

larval_stalker.jpg
عه... آره خودش بود که هی منو می ترسوند... با اینکه می دونستم کاری به کارم نداره، اما نمی دونم چرا هر موقع می دیدمش می ترسیدم...!

---------- نوشته در 07:57 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 07:54 PM ارسال شده بود ----------

خوب این احتمال شدیدا وجود داره سایلنت هیل یک شهر در دنیای واقعی نیس (منظورم توی داستان )
به نظرم در واقع وارد شدن به سایلنت هیل شبیه وارد شدن به lvl
و بعد فاز های متوالیِ
شاید... ولی این وارد شدن به توهم توسط چی صورت می گرفت...؟ همون داروهه دیگه...
 
سلام

@ msbazicenter

مسعود جان شرمنده:"> بچه‌ها یکم عجله دارند برای همین منم مجبورم دشمنان رو تند تند معرفی کنم تا بهشون برسم، کلاً بچه‌ها دو نسخه جلوترند:d
به نکته خوبی اشاره کردی، تنفر آلسا از سگ دلیل کافی‌ای برای وجود سگ‌ها در دنیای ذهنی آلساست.

@ RockIT

افشین جان مطلبت خوب بود ولی دنیای تاریک سایلنت هیل هیچ ارتباطی با مواد مخدر و دارو نداره. یک حس موهومی هست ولی ناشی از مواد مخدر نیست. توجیهش راحته، مگه شخصیت اول بازی (تو همه نسخه‌ها) از ماده مخدر استفاده میکنه که به دنیای تاریک وارد میشه؟ بحث مواد مخدر بخش داستانی جدایی هست، که حتی به وجود نیروی خیر و شر و خلق خدای فرقه هم هیچ ارتباطی نداره به نظر من. مواد مخدر فقط زمینه‌ای برای گسترش قدرت فرقه و تسلط آنها برروی شهر، مسئولین شهری و شهروندان بود. دکتر کائفمن هیچ دانشی از اهداف شوم آلسا نداشت و فقط نوعی تجارت انجام می‌داد!
ذهن تاریک آلسا بود که باعث شد شهر برای هری و خیلی‌های دیگه به آشوب شهر تبدیل بشه، این قدرت آلسا هم ناشی از وجود سامائیل هست. پس از نسخه اول به دلیل آزاد شدن وجود سامائیل، شهر برای همیشه چهره جهنمی خودش رو حفظ کرد.
 
سلام بچه ها....خوبین...چه سریع میرین جلو!
راستی خواستم راجع به sound track های سایلنت هیل بگم به نظر من اینها بهترین هاش هستن و من هر روز گوششون میدم
room of angel
alex theme
theme of laura
witchcraft ( که واقعا دیوونشم...این اهنگ زندگیه...باور کنین:(()
waiting for you
silent hill intro
one more soul
O.R.T
شما هم بگین کدوما رو دوست دارین
 
سلام
به نظر من هم این منطقی میاد... Alessa چرا باید از سگ ها می ترسید... اصلاً شاید تو اون سن با هیچ سگ واجه نشده بود...
ولی با این حساب، مسعود جان تو دلیل خاصی برای وجود سگ ها توی بازی نمی بینی... و فقط تاریکی رو باعث ترس شدید می دونی...؟
پس این همه روضه خوندم برا چی‌چی؟:d
گفتم ترسناک ترین هیولا به نظر بنده تاریکیه همین. وگرنه حضور سگ‌ها تو بازی دلیلش صراحتاً تو LM اومده. نظر همگی هم یکیه.
مسعود... من رو سگ ها و کلاً حیوانات و حیوان آزاری حساسما... آخه چرا حیوون زبون بسته رو زدی ترکوندی... میتونستی خیلی راحت و رمانتیک باهاش دوست بشیا...
من رمانتیک برخورد کردم اما اون خیلی رمانتیک نبود. :d
عه... آره خودش بود که هی منو می ترسوند... با اینکه می دونستم کاری به کارم نداره، اما نمی دونم چرا هر موقع می دیدمش می ترسیدم...!
خب حق داشتی. در کل مدرسه، خوفناک‌ترین لحظات رو تو کل سری برای طرفداران رقم زد.

شاید... ولی این وارد شدن به توهم توسط چی صورت می گرفت...؟ همون داروهه دیگه...
گیر دادی به این توهم و داروها. :d
اصلاً منظورت از توهم چیه؟:-/
در صحت این توضیحات شکی نیس
ولی من می خوام به اون سمت سایلنت هیل نگاه کنم
ینی ریشه هایی که سازنده خواسته در بازی قرار بده فک کنم اینجوری به نتیجه دقیق تری برسیم
خوب وایت کلودیا گیاه بود که ازش ptv رو می ساختن
اینجوری که بر میاد از بازی مایکل کافمن سازنده pt v بود
خوب حالا یه نقل و قول براتون از ویکیپدیا درباره LDS میزارم

خوب این احتمال شدیدا وجود داره سایلنت هیل یک شهر در دنیای واقعی نیس (منظورم توی داستان )
به نظرم در واقع وارد شدن به سایلنت هیل شبیه وارد شدن به lvl
و بعد فاز های متوالیِ

@ RockIT

افشین جان مطلبت خوب بود ولی دنیای تاریک سایلنت هیل هیچ ارتباطی با مواد مخدر و دارو نداره. یک حس موهومی هست ولی ناشی از مواد مخدر نیست. توجیهش راحته، مگه شخصیت اول بازی (تو همه نسخه‌ها) از ماده مخدر استفاده میکنه که به دنیای تاریک وارد میشه؟ بحث مواد مخدر بخش داستانی جدایی هست، که حتی به وجود نیروی خیر و شر و خلق خدای فرقه هم هیچ ارتباطی نداره به نظر من. مواد مخدر فقط زمینه‌ای برای گسترش قدرت فرقه و تسلط آنها برروی شهر، مسئولین شهری و شهروندان بود. دکتر کائفمن هیچ دانشی از اهداف شوم آلسا نداشت و فقط نوعی تجارت انجام می‌داد!
ذهن تاریک آلسا بود که باعث شد شهر برای هری و خیلی‌های دیگه به آشوب شهر تبدیل بشه، این قدرت آلسا هم ناشی از وجود سامائیل هست. پس از نسخه اول به دلیل آزاد شدن وجود سامائیل، شهر برای همیشه چهره جهنمی خودش رو حفظ کرد.
همونطور که علی‌جان فرمودن، کلاً از این فاز که OW ناشی از توهم دارویی بود بیاین بیرون.:d
مطلبی که نقل کردی جای تامل داری افشین‌جان. اما اینکه LDS همون کلادیای سفید باشه جای بحث داره.
راستی خواستم راجع به sound track های سایلنت هیل بگم به نظر من اینها بهترین هاش هستن و من هر روز گوششون میدم
شما هم بگین کدوما رو دوست دارین
بنده به شخصه، True و Room Of Angels
 
آخرین ویرایش:
سلام بچه ها....خوبین...چه سریع میرین جلو!
راستی خواستم راجع به sound track های سایلنت هیل بگم به نظر من اینها بهترین هاش هستن و من هر روز گوششون میدم
خوب منم عاشق STهایی که نام بردی هستم، بخصوص:
room of angel
alex theme
theme of laura
witchcraft
lisa's theme
 
سلام بچه ها....خوبین...چه سریع میرین جلو!
راستی خواستم راجع به sound track های سایلنت هیل بگم به نظر من اینها بهترین هاش هستن و من هر روز گوششون میدم
room of angel
alex theme
theme of laura
witchcraft ( که واقعا دیوونشم...این اهنگ زندگیه...باور کنین:(()
waiting for you
silent hill intro
one more soul
O.R.T
شما هم بگین کدوما رو دوست دارین
بچه ها سلام... صبح یخماییه Silent Hillیتون بخیر...

منم همش رو دوست می دارم... اما ...
Room of Angelش یه چیز دیگه بود....
+
Letterش که معرکه بود...

---------- نوشته در 08:24 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:20 AM ارسال شده بود ----------

بچه ها راستی از شهاب خبری نیست...
بچه های اینجا نوبتی غیب و ظاهر میشن...
 
آخرین ویرایش:
بچه ها راستی توجه کردن اهنگ witchcraft چقدر عالی و دارای جو سنگین و مسخ کنندس...من هر وقت گوش میدم بغض میاد توی گلوم:((
اگه کسی گوش نداده توصیه میکنم 100 درصد گوش بده
واقعا که هیچکس....هیچکس توی دنیا....هیچکس توی این کهکشان نمیتونه جای استاد یامائوکا رو در سایلنت هیل جبران کنه!
اصلا نمیتونم تصورشو بکنم که باید بدون یامائوکا سایلنت رو ادامه بدیم=((
 
بچه ها چه برفی میاد...
اینجا شده خود Silent Hill
;)
من رمانتیک برخورد کردم اما اون خیلی رمانتیک نبود. :d

خُب... باید اول باهاش ارتباط قلبی ایجاد می کردی...
;)

خب حق داشتی. در کل مدرسه، خوفناک‌ترین لحظات رو تو کل سری برای طرفداران رقم زد.
عه.. من فکر می کردم من ترسوام و الکی میترسم...
;)

[/QUOTE]
 
سلام!
اول از همه یه تشکر جانانه از همتون میکنم که انصافا این مدت ترکوندید تاپیک رو ، خدا رو شکر اینجا همه فعالن هر کی یه کاری داره میکنه ، امیدوارم همینجوری تاپیک ادامه بده به راهش !
بحث هایی هم که میکنید انصافا خیلی خوبند ، بازم ممنون !
دارم وسوسه میشم کاری رو که سالهاست فکرش رو تو کلم دارم باهاتون در میون بذارم ! :-/

در مورد آهنگ های سری هم یه نکته کوچیک بگم نمیدونم شماها چجوری و کی با سری آشنا شدین ولی توی کل سری هیچ آهنگی حتی نصف تاثیری که sh intro روی من گذاشت رو نداشت حتی R O A که فکر میکنم از لحاظ تکنیکی زیباترین ساخته ی آکیرا هستش اون حس نوستالزیکی که intro داره و اون کشش متافیزیکی که ایجاد میکنه با خودش همراه نداره ، نمیدونم چند بار ولی مطمئنم بیشترین آهنگی که به عمرم شنیدم همین intro بوده بدون شک ! البته دلیل هم برای این تاثیر گذاری وجود داره شما همه ی آهنگ های سری رو نهایتا توی طول بازی یکبار میشنوید نهایتا خیلی حال کنید یکی دوبار یه save برمیگردید عقب تا دوباره از شاهکار آکیرا لذت ببرید ولی توی sh1 ، به محض روشن کردن ps1 اولین چیزی که باهاش مواجه میشدی یه عکس از آلسا و یه صدای شرقی بود که به راحتی مو به تنت سیخ میکرد و این کار همیشه و همیشه وقتی میخواستی بازی رو ادامه بدی تکرار میشد و اغلب این توانایی که دستت بره رو start و آهنگ رو skip کنی از دست میدادی و دوباره فرو میفتی توی اون حس مبهم !
خلاصه من اگر میخواستم توی سری آهنگ های مورد علاقم رو لیست کنم اول با فونت 30 و بولد شده مینوشتم intro بعد ده خط فاصله می انداختم و میرفتم سراغ باقی آهنگ ها!

دوستون دارم!
پاینده باشید!
 
ولی توی sh1 ، به محض روشن کردن ps1 اولین چیزی که باهاش مواجه میشدی یه عکس از آلسا و یه صدای شرقی بود که به راحتی مو به تنت سیخ میکرد و این کار همیشه و همیشه وقتی میخواستی بازی رو ادامه بدی تکرار میشد و اغلب این توانایی که دستت بره رو start و آهنگ رو skip کنی از دست میدادی و دوباره فرو میفتی توی اون حس مبهم !
آره دقیقاً...
ولی برای من هیچ چیزی مثل آهنگ LETTER نمیشه... وقتی که Harry میمیره و Heather و Doglas با هم تو ماشین میرن سمت Silent Hill و اون بارون وحشی به شیشه و سقف ماشین برخورد می کنه...
سکوت ... سکوت ... و سکوت... صدایی شنیده نمیشه غیر از برف پاک کن ماشین و صدای برخورد بارون... صدای لاستیک های ماشین که با سرعت فراوون دارن روی جاده های خیس به جلو پیش میرن... تنها نوری که جاده رو روشن کرده، نور چراغ های ماشینه... و حس غریب تنها بودن توی اون جاده ی جنگلی...
حس گرمای مطبوع داخل ماشین و در پناه بودن از سرمای گزنده ی بیرون... یه غم بزرگ رو دوشت... و شنیدن این آهنگ...

دوستون دارم!
پاینده باشید!
اشکان من که زیاد نمی شناسمت... ولی منو عجیب بردی به خاطرات اون موقع...
ME LOVE U TOO
 
درود

آقا اشکان ممنون از پست خوبت، مارو بردی به خاطرات کودکی! یاد اولین باری که با دنیای سایلنت هیل آشنا شدم افتادم.
آره دقیقاً...
ولی برای من هیچ چیزی مثل آهنگ LETTER نمیشه...
آی گفتی لیان جان منم عاشق این ترکم:x

ترک End Of Small Sanctuary هم فوق العادست، اصلاً وقتی آهنگ رو میشنیدم میرفتم تو فضا، دیوانه تر از اینی که هستم میشم. همونجا که هیتر تو دستشویی فروشگاهه.:d
True هم برای خودش عالمی داره، محشره محشر.
و با تنها آهنگی که تو عمرم گریه کردم Lisa's them بود.:((:d
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or