بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام

عرض می‌کنم خدمت‌تون.
خاکستر و دود، فرزندان آتش هستند.
یاد یه فیلم قدیمیه ژاپنی افتادم با عنوان «والدینِ رنگین‌کمان»:d! بگذریم.
آتش در سایلنت هیل بیشتر معنی میده تا برف و سرما.
از دو حالت خارج نیست. چیزهایی که از آسمان می‌باره یا نمادی از گذشته‌ی آلسا هستند یا برداشت ذهنی آلسا از سایلنت هیل واقعی قبل از تبدیل.
تو گذشته‌ی آلسا چی بوده که تو دنیای ذهنش شبیه‌سازی شده؟ آتش، دود، درد، خشم، زجر، تنهایی، نفرت، ترس! هر موقع بخواهیم این عنصرها رو توصیف کنیم یا بهش مضاف بدیم (مضاف و مضا‌ف‌الیه)، معمولاً به‌شون آتش اضافه می‌کنیم. آتش نفرت! آتش خشم!
پس تو گذشته‌ی آلسا وجود خاکستر معنی داره.
اما در مورد شواهد محیطی، اون موقع از سال که نشانی از سرما نداره. درسته منطقه‌ کوهستانیه اما اون موقع فصل برف و سرما نبوده. این رو میشه از لباس شخصیت‌ها نتیجه گرفت.
شاید بشه بگیم زمان تو سایلنت هیل معنی نداره پس فصل‌ها بی‌معنی هستند. درست اما بلاخره باید زمان در یک فصلی متوقف شده باشه. پس شرایط محیطی هم صادق نیست.
ضمن اینکه معمولاً برای بچه‌ها برف زیباست. چه دلیلی داره آلسا تو دنیای جهنمیِ ذهنش، زیباییِ برف رو خراب کنه؟
دلایل دیگه هم هست. ولی مهم‌ترین‌شون همین‌ها هستند.

بارون زیبایی برف رو نداره. مخصوصاً شب تو تاریکی.
بارون همه‌جا رو خیس می‌کنه. این خیسی بعضی وقت‌ها آدم رو کلافه می‌کنه.
ضمن اینکه بارون می‌تونه موجه باشه.

بله!
چرا نمی‌تونم؟/:)

بیخیال عزیز. همه دنیا دیگه میدونن و قبول دارن توی نسخه های اولیه بازی برف بوده نه خاکستر. یه جستجو توی نت بزنی کاملا متوجه میشی. دیگه نیاز به این همه داستان سرایی در مورد خاکستر نیست

به مکالمه بین کافن و هری دقت کن. همه چیز گویا هست

"Kaufmann: Thank God. Another human being.
Harry: Do you work here?
Kaufmann: I'm Doctor Michael Kaufmann. I work at this hospital.
Harry: So maybe you can tell me what's going on.
Kaufmann: I really can't say. I was taking a nap in this staff room. When I woke up, it was like this. Everyone seems to have disappeared. And it's snowing out, this time of year. Something's gone seriously wrong. Did you see those monsters? Have you ever seen such aberrations? Ever even heard of such things? You and I both know creatures like that don't exist."

- - -ویرایش - - -

لازم هست که بگم برف در "دنیای مه" میباره که بین "دنیای حقیقی" و "دنیای دیگر" قرار داره پس لازم نیست بارش برف توجیه جغرافیایی و منطقی داشته باشه
 
سلام
بیخیال عزیز. همه دنیا دیگه میدونن و قبول دارن توی نسخه های اولیه بازی برف بوده نه خاکستر. یه جستجو توی نت بزنی کاملا متوجه میشی. دیگه نیاز به این همه داستان سرایی در مورد خاکستر نیست

به مکالمه بین کافن و هری دقت کن. همه چیز گویا هست

"Kaufmann: Thank God. Another human being.
Harry: Do you work here?
Kaufmann: I'm Doctor Michael Kaufmann. I work at this hospital.
Harry: So maybe you can tell me what's going on.
Kaufmann: I really can't say. I was taking a nap in this staff room. When I woke up, it was like this. Everyone seems to have disappeared. And it's snowing out, this time of year. Something's gone seriously wrong. Did you see those monsters? Have you ever seen such aberrations? Ever even heard of such things? You and I both know creatures like that don't exist."

- - -ویرایش - - -

لازم هست که بگم برف در "دنیای مه" میباره که بین "دنیای حقیقی" و "دنیای دیگر" قرار داره پس لازم نیست بارش برف توجیه جغرافیایی و منطقی داشته باشه
حرف کافمن از حرف Ito که دیگه معتبر‌تر نیست؟
قسمت سبزرنگ تاکید بر اینه که خودش هم نمی‌دونه چه خبره؟
قسمت قرمز هم تعجب کافمن رو از بارش برف این موقع سال نشون میده.
ضمن اینکه این شخص در ادامه‌ی ماجرا کم دروغ نمیگه.
توجیه جغرافیایی هم یکی از نظریه‌های مطرح‌شده‌ست که البته درصدش هم پایینه. قطعی نبود.
در آخر هم که کلاً وجود هیولاها رو مردود می‌دونه.
در کل، حرفم اینه که بنده به اینکه اون چیزا خاکستر باشند بیشتر اعتقاد دارم و ازش لذت می‌برم و تا برف.
از لحاظ منطقی هم خاکستر رو به برف مقدم می‌دونم.
 
سلام

آتش در سایلنت هیل بیشتر معنی میده تا برف و سرما.
از دو حالت خارج نیست. چیزهایی که از آسمان می‌باره یا نمادی از گذشته‌ی آلسا هستند یا برداشت ذهنی آلسا از سایلنت هیل واقعی قبل از تبدیل.
تو گذشته‌ی آلسا چی بوده که تو دنیای ذهنش شبیه‌سازی شده؟ آتش، دود، درد، خشم، زجر، تنهایی، نفرت، ترس! هر موقع بخواهیم این عنصرها رو توصیف کنیم یا بهش مضاف بدیم (مضاف و مضا‌ف‌الیه)، معمولاً به‌شون آتش اضافه می‌کنیم. آتش نفرت! آتش خشم!
پس تو گذشته‌ی آلسا وجود خاکستر معنی داره.
اما در مورد شواهد محیطی، اون موقع از سال که نشانی از سرما نداره. درسته منطقه‌ کوهستانیه اما اون موقع فصل برف و سرما نبوده. این رو میشه از لباس شخصیت‌ها نتیجه گرفت.
شاید بشه بگیم زمان تو سایلنت هیل معنی نداره پس فصل‌ها بی‌معنی هستند. درست اما بلاخره باید زمان در یک فصلی متوقف شده باشه. پس شرایط محیطی هم صادق نیست.
ضمن اینکه معمولاً برای بچه‌ها برف زیباست. چه دلیلی داره آلسا تو دنیای جهنمیِ ذهنش، زیباییِ برف رو خراب کنه؟
دلایل دیگه هم هست. ولی مهم‌ترین‌شون همین‌ها هستند.

اگر اینطوری باشه که شما میفرمایید. درنتیجه اون مه و اون باران تو OW چیه؟گرچه من احتمال اینو کم میدونم آلسا تو گذشتش برف رو تجربه نکرده باشه همونطور که خودتون ذکر کردین سایلنت هیل تقریبا یه محیط کوهستانیه امکان اینکه برف بیاد زیاده!بعدشم سرما و برف نماد تنهایی و خیلی از معنی های دیگه هم میدن پس میتونه ربطی به گذشته آلسا و خاطراتش داشته باشه.

شواهد محیطی خب منطقه سایلنت هیل کوهستانیه احتمال برف اومدن زیاده اما چونکه تو دنیای آلسا هستیم و قوانین بر طبق ذهن و خاطرات اوست پس بهتره از دید خود آلسا به قضیه نگاه کنیم!
بعدشم این خاکستر ها تو دنیای واقعی تو طبیعت موقعی رخ میدن که آتشفشان بوجود بیاد سایلنت هیل دور اطرافشم فکر نکنم کوه آتشفشانی وجود داشته باشه.فقط جهت اطلاع گفتم

برف با اینکه زیبایی خودش رو داره ولی نماد سرماست سرما هم احساس تنهایی و نگران کننده ای به انسان میده ضمن اینکه دنیای Normal آلسا برف میاد نه OW!ممکنه اصن آلسا برف رو دوست باشه؟

اگر برف احتمال وجودش در خاطرات آلسا بیشتر از خاکستر نباشه کمتر هم نیست چنانچه خیلی از جاها هم ذکر میشه برف هست!

یک سوال شخصی هم داشتم!شما قبل اینکه فیلم 2006 سایلنت هیل رو ببینید بر همین اعتقاد بودید که اونا خاکسترن نه برف؟


بله!
چرا نمی‌تونم؟/:)

چون ایشون سازندست و میدونه چی خلق کرده!:d

به مکالمه بین کافن و هری دقت کن. همه چیز گویا هست."

منم جای ایشون بودم با این دیالوگ نه تنها قانع نمیشدم بلکه بیشتر نظرمم عوض میشد!
yahoo_23.gif
yahoo_4.gif
 
سلام
اگر اینطوری باشه که شما میفرمایید. درنتیجه اون مه و اون باران تو OW چیه؟گرچه من احتمال اینو کم میدونم آلسا تو گذشتش برف رو تجربه نکرده باشه همونطور که خودتون ذکر کردین سایلنت هیل تقریبا یه محیط کوهستانیه امکان اینکه برف بیاد زیاده!بعدشم سرما و برف نماد تنهایی و خیلی از معنی های دیگه هم میدن پس میتونه ربطی به گذشته آلسا و خاطراتش داشته باشه.
وجود مه تو شماره‌‌ی اول خیلی مطرح نبود و از 2 مطرح شد. مه نتیجه‌ی وجود دریاچه‌ست و اشاره به اتفاقی‌ برای اون قایق تفریحی افتاد. مه باعث کاهش میدان دید و ایجاد استرس میشه. خیلی بیشتر از برف.
ضمن اینکه یکی از ترفندهای سازنده برای کم کردن از میدان دید و نمایش جزییات، با توجه به محدودیت‌های کنسولی بوده.;)
قطعاً قبل از سوزانده شدن، آلسا برف رو درک کرده. ولی اون زمان هنوز این اتفاقات نیافتاده بودند. پس درد و رنجی نداشته.
اما وجود باران در OW خیلی دلیل می‌تونه داشته باشه.
نمادی از اشک‌های آلسا از دردی که تحمل کرده.
اگه افرادی رو که سوختگی شدید دارند دیده باشید، بدن‌شون مدام چرک و خونابه و رطوبت ترشح می‌کنه و باید با دستمال‌های نم‌دار، تمیز بشه. حتی از آب ولرم برای شستشوی اونها استفاده میشه. شاید باران نمادی از این مساله باشه.
بعدشم این خاکستر ها تو دنیای واقعی تو طبیعت موقعی رخ میدن که آتشفشان بوجود بیاد سایلنت هیل دور اطرافشم فکر نکنم کوه آتشفشانی وجود داشته باشه.فقط جهت اطلاع گفتم
آتشفشان فقط یکی از دلایل بارش خاکستره. اما ما تو دنیای ذهن آلسا هستیم و درباره‌ی اون بحث می‌کنیم. آتشفشان کجا بود تو سایلنت هیل!:d
یک سوال شخصی هم داشتم!شما قبل اینکه فیلم 2006 سایلنت هیل رو ببینید بر همین اعتقاد بودید که اونا خاکسترن نه برف؟
اگه بخوام صادقانه جواب بدم، جوابم اینه
همونطور که تو نظرم درباره آنجلا گفتم (#10990)، فاصله‌ی زمانی بین انجام بازی و دیدن فیلم، اونقدر نبود که اصلاً به این مساله توجه کنم. اون زمان سایلنت هیل انقدر وارد زندگیم نشده بود. منم انقدر درگیرش نشده بودم.
ضمن اینکه میزان دانسته‌هام از برخی مسائل که باعث جذب بنده به این عنوان شد با الان قابل مقایسه نیست. (حمل بر خودستایی نشه)
به همین دلیل حدود 1 سال طول کشید تا دنبال اطلاعاتی در مورد سایلنت هیل بگردم و این تاپیک رو پیدا کنم و ساکنش بشم.
چون ایشون سازندست و میدونه چی خلق کرده!:d
دو تا مطلب رو باید بگم خواهشاً منصفانه بخونید.
1- اگه بنده می‌خواستم نظرم رو تحمیل کنم یا بگم نظرم وحی منزله و جز این نیست، باید دیوانه باشم که نظر سازنده‌ رو که کاملاً هم بر خلاف نظرم هست به این صراحت بگم.
2- این مطلب رو هم مد نظر داشته باشید خود کونامی تو SH:O حتی وجود مه رو زیر سوال برده و اون رو دود حاصل از آتش‌سوزی خانه دالیا دونسته.
منم جای ایشون بودم با این دیالوگ نه تنها قانع نمیشدم بلکه بیشتر نظرمم عوض میشد!/:):d
:-bd
 
آخرین ویرایش:
آتشفشان فقط یکی از دلایل بارش خاکستره. اما ما تو دنیای ذهن آلسا هستیم و درباره‌ی اون بحث می‌کنیم. آتشفشان کجا بود تو سایلنت هیل!:d
ذکر کردم جهت اطلاع:>:d

اگه بخوام صادقانه جواب بدم، جوابم اینه
همونطور که تو نظرم درباره آنجلا گفتم (#10990)، فاصله‌ی زمانی بین انجام بازی و دیدن فیلم، اونقدر نبود که اصلاً به این مساله توجه کنم. اون زمان سایلنت هیل انقدر وارد زندگیم نشده بود. منم انقدر درگیرش نشده بودم.
ضمن اینکه میزان دانسته‌هام از برخی مسائل که باعث جذب بنده به این عنوان شد با الان قابل مقایسه نیست. (حمل بر خودستایی نشه)
به همین دلیل حدود 1 سال طول کشید تا دنبال اطلاعاتی در مورد سایلنت هیل بگردم و این تاپیک رو پیدا کنم و ساکنش بشم.

پس شما بعداز دیدن فیلم به این نتیجه رسیدید که اونا(توی سایلنت هیل1) خاکستر هستن نه برف؟درسته؟:d

نمیدونم باور میکنید یا نه ولی اگر همون فیلم رو نمیدید فکر نکنم الان اینجا احتمال میدادید اونا خاکسترن نه برف!دلیل این حرفم اینه که ما تو چهارچوب ذهن آلسا هستیم هرچیزی که اتفاق میفته و یا میبینیم دلایل مختلفی دارند که همشون به ذهن آلسا برمیگرده ولی ما دقیقا نمیدونیم که تو ذهن آلسا چی میگذره!ما همه ی حرفامونو بر اساس شواهد میزنیم در نتیجه وجود خاکستر هم یکی از شواهد فیلم بود در صورتی که میتونم به جرئت بگم خیلی از ماها برای اولین بار سایلنت هیل 1 بازی میکردیم اصن احتمال میدادیم اون دونه ها برف نیست و خاکستره؟

دو تا مطلب رو باید بگم خواهشاً منصفانه بخونید.
1- اگه بنده می‌خواستم نظرم رو تحمیل کنم یا بگم نظرم وحی منزله و جز این نیست، باید دیوانه باشم که نظر سازنده‌ رو که کاملاً هم بر خلاف نظرم هست به این صراحت بگم.
2- این مطلب رو هم مد نظر داشته باشید خود کونامی تو SH:O حتی وجود مه رو زیر سوال برده و اون رو دود حاصل از آتش‌سوزی خانه دالیا دونسته.

:-bd

1.بله من کاملا حرفاتون رو درک میکنم اصلا برای همینم دارم بحث میکنم وگرنه هرکسی میتونه از بازی برداشت خودش رو بکنه :bighug:البته این امری که گفتید دیوانگی نیست لطفا از این مثال ها نزنید که خودش یه عالمه جای بحث داره:d
2.درباره اونم بهتره بحث رو باز نکنم چون مسئله ی اون جداست!/:):d
 
سلام
ذکر کردم جهت اطلاع:>:d
آخه برخی مسائل رو اگه حتی «جهت اطلاع» هم مطرح کنیم ممکنه دردسر ایجاد کنه. :d

بعضی وقتا میگیم فَ تا بیایم ادامه‌ش رو بگیم فَنرباغچه دوستان از فرحزاد برگشتن.:-b
پس شما بعداز دیدن فیلم به این نتیجه رسیدید که اونا(توی سایلنت هیل1) خاکستر هستن نه برف؟درسته؟:d
این سوال رو اینجوری تغییرش میدم.
گزینه‌ی خاکستر بودن اونها بعد از دیدن فیلم روز میز قرار گرفت.;)
نمیدونم باور میکنید یا نه ولی اگر همون فیلم رو نمیدید فکر نکنم الان اینجا احتمال میدادید اونا خاکسترن نه برف!دلیل این حرفم اینه که ما تو چهارچوب ذهن آلسا هستیم هرچیزی که اتفاق میفته و یا میبینیم دلایل مختلفی دارند که همشون به ذهن آلسا برمیگرده ولی ما دقیقا نمیدونیم که تو ذهن آلسا چی میگذره!ما همه ی حرفامونو بر اساس شواهد میزنیم در نتیجه وجود خاکستر هم یکی از شواهد فیلم بود در صورتی که میتونم به جرئت بگم خیلی از ماها برای اولین بار سایلنت هیل 1 بازی میکردیم اصن احتمال میدادیم اون دونه ها برف نیست و خاکستره؟
خب بلاخره هر ایده‌ای از یکجا شروع میشه. این اطلاعات اکتسابی هستند. مثل اینکه بعداً بگن اونها مه نبوده و دود هستند.
هموین نظریه‌ی دنیای ذهن هم که بلافاصله ایجاد نشده. خودتون فرمودید حاصل کلی فکر و صرف وقت بوده.
کما اینکه ممکنه چند وقت دیگه کسی پیدا بشه که بگه اونها نه برف هستند نه خاکستر و چیز دیگه هستند به فلان دلایل.
منشا پیدایش ایده و نظریه خیلی مهم نیست.
 
آخه برخی مسائل رو اگه حتی «جهت اطلاع» هم مطرح کنیم ممکنه دردسر ایجاد کنه. :d

بعضی وقتا میگیم فَ تا بیایم ادامه‌ش رو بگیم فَنرباغچه دوستان از فرحزاد برگشتن.:-b

این به من مربوط نمیشه چون خودشون از حرفم برداشت کردن:d

خب بلاخره هر ایده‌ای از یکجا شروع میشه. این اطلاعات اکتسابی هستند. مثل اینکه بعداً بگن اونها مه نبوده و دود هستند.
هموین نظریه‌ی دنیای ذهن هم که بلافاصله ایجاد نشده. خودتون فرمودید حاصل کلی فکر و صرف وقت بوده.
کما اینکه ممکنه چند وقت دیگه کسی پیدا بشه که بگه اونها نه برف هستند نه خاکستر و چیز دیگه هستند به فلان دلایل.
منشا پیدایش ایده و نظریه خیلی مهم نیست.

این حرفتون درسته و شکی هم توش نیست ولی اصل قضیه اینه که تو سایلنت هیل 1 برف بودن نه خاکستر!!:d

بزارین برای واضح کردن موضوع چند تا سوال کنم!تاکیدم بیشتر بر روی فیلم هست چون این نظریه موقعی پیدا شد که تو فیلم مطرح شد.

ما در نگاه کلی تو فیلم چرا به اون دونه ها میگیم خاکستر؟منشا اون خاکستر ها چیه؟

من تمام دلایلتون هم قبول دارم ولی من با توجه به اتفاقات و برداشت خودم میگم اونا برفه از همه مهمتر خود سازنده هم که گفته برفه شاید نمیگفت منم میومدم با شما هم نظر میشدم;;)
 
سلام

حرف کافمن از حرف Ito که دیگه معتبر‌تر نیست؟
قسمت سبزرنگ تاکید بر اینه که خودش هم نمی‌دونه چه خبره؟
قسمت قرمز هم تعجب کافمن رو از بارش برف این موقع سال نشون میده.
ضمن اینکه این شخص در ادامه‌ی ماجرا کم دروغ نمیگه.
توجیه جغرافیایی هم یکی از نظریه‌های مطرح‌شده‌ست که البته درصدش هم پایینه. قطعی نبود.
در آخر هم که کلاً وجود هیولاها رو مردود می‌دونه.
در کل، حرفم اینه که بنده به اینکه اون چیزا خاکستر باشند بیشتر اعتقاد دارم و ازش لذت می‌برم و تا برف.
از لحاظ منطقی هم خاکستر رو به برف مقدم می‌دونم.

اتفاقا از لحاظ منطقی برف بر خاکستر مقدم هست
اشاره به همون صحبت کافمن. اول اینکه لازم نیست در مورد بارش برف دروغ بگه. دوم اینکه بلاخره دکتر هست و اونقدر نفهم نیست که فرق برف و خاکستر رو تشخیص نده !! نکته اصلی همون تعجبش ار برف باریدن در اون موقع سال هست که این موضوع ناشی از این هست که اونا در دنیای حقیقی نیستند بلکه در دنیای مه قرار دارند
 
سلام
این به من مربوط نمیشه چون خودشون از حرفم برداشت کردن:d
بازم نمیشه. چون تا بخوای بیان کنی (ثابت هم نه، فقط بیان کنی) که این به شما مربوط نمیشه و برداشت خودشون بوده، محاکمه شدی و حکم رو هم صادر کردن. ;)
این حرفتون درسته و شکی هم توش نیست ولی اصل قضیه اینه که تو سایلنت هیل 1 برف بودن نه خاکستر!!:d
بزارین برای واضح کردن موضوع چند تا سوال کنم!تاکیدم بیشتر بر روی فیلم هست چون این نظریه موقعی پیدا شد که تو فیلم مطرح شد.
ما در نگاه کلی تو فیلم چرا به اون دونه ها میگیم خاکستر؟منشا اون خاکستر ها چیه؟
من تمام دلایلتون هم قبول دارم ولی من با توجه به اتفاقات و برداشت خودم میگم اونا برفه از همه مهمتر خود سازنده هم که گفته برفه شاید نمیگفت منم میومدم با شما هم نظر میشدم;;)
اتفاقا از لحاظ منطقی برف بر خاکستر مقدم هست
اشاره به همون صحبت کافمن. اول اینکه لازم نیست در مورد بارش برف دروغ بگه. دوم اینکه بلاخره دکتر هست و اونقدر نفهم نیست که فرق برف و خاکستر رو تشخیص نده !! نکته اصلی همون تعجبش ار برف باریدن در اون موقع سال هست که این موضوع ناشی از این هست که اونا در دنیای حقیقی نیستند بلکه در دنیای مه قرار دارند
پیشنهاد می‌کنم این بحث برف و خاکستر رو همین‌جا رها کنیم چون فایده ای نداره. گفته‌های بنده صرفاً برای این بود که همه‌ی نظریه‌های مطرح شده رو فارغ از صحت و سقم‌اش مطرح کنم. ;) و در آخر نظر خودم رو هم گفتم. همین.
به همون بحث خودمون ادامه بدیم مفیدتره.:d
 
خوب ایشون مثل اینکه خودش قانع شد گفت بحثو ادامه ندیم!:-"

سوال بعدی در رابطه ی وجود ایتمایی مثل خشاب و قرص این چیزا هست!دقیقا اینا تو داستان بازی و دنیای آلسا چه نقشی دارند؟آیا اصلا نقشی دارند؟:-b
 
سلام
خوب ایشون مثل اینکه خودش قانع شد گفت بحثو ادامه ندیم!:-"
اجازه میدید بگم نه!:-"
سوال بعدی در رابطه ی وجود ایتمایی مثل خشاب و قرص این چیزا هست!دقیقا اینا تو داستان بازی و دنیای آلسا چه نقشی دارند؟آیا اصلا نقشی دارند؟:-b
اینها رو دیگه باید قبول کنیم جزیی از گیم‌پلی بازی هستند.
البته داستان‌ سلاح‌ها فرق می‌کنه اما این آیتم‌ها برای این بودند که اگه نبودند، واقعاً چه خاکی باید به سرمون می‌ریختیم؟:-s:d
مخصوصاً تو درجه‌ی Hard.
 
سلام

اجازه میدید بگم نه!:-"

اجازه بدیم ندیم میگی نه!:-"



البته داستان‌ سلاح‌ها فرق می‌کنه اما این آیتم‌ها برای این بودند که اگه نبودند، واقعاً چه خاکی باید به سرمون می‌ریخیتم؟:-s:d

در میرفتیم:>

خب بهتره شما سوال بعدی رو مطرح کنید چون فعلا هیچی به مغزم نمیرسه:-b
 
سلام
اجازه بدیم ندیم میگی نه!:-"
b-)
در میرفتیم:>
خب تا کجا؟ بلاخره باید با Bossها که مبارزه می‌کردیم؟;)
خب بهتره شما سوال بعدی رو مطرح کنید چون فعلا هیچی به مغزم نمیرسه:-b
فکر کنم انقدر حاشیه رفتیم که اصل بحث رو یادتون رفت.
بحث در مورد نظریه «Silent Engie» و دلیل و چگونگی ورود افراد به شهر بود. قرار بود نظریه‌های موجود در مورد چگونگی ایجاد و برگزاریِ این ضیافت رو به چالش بکشید. ;)
 
سلام

بازم نمیشه. چون تا بخوای بیان کنی (ثابت هم نه، فقط بیان کنی) که این به شما مربوط نمیشه و برداشت خودشون بوده، محاکمه شدی و حکم رو هم صادر کردن. ;)


پیشنهاد می‌کنم این بحث برف و خاکستر رو همین‌جا رها کنیم چون فایده ای نداره. گفته‌های بنده صرفاً برای این بود که همه‌ی نظریه‌های مطرح شده رو فارغ از صحت و سقم‌اش مطرح کنم. ;) و در آخر نظر خودم رو هم گفتم. همین.
به همون بحث خودمون ادامه بدیم مفیدتره.:d

اتفاقا بحث قشنگ و پر محتوا و مفهومی هست که بهتره اینجا رها نشه. شما اگر دوست نداشتید ادامه ندید اگر هم دوست داشتید ادامه بدید تا نظریه های مختلف رو بررسی کنیم و از اطلاعات مفید استفاده نماییم. انتظار هم نداریم که بحث به همینجا خاتمه پیدا کنه و همین امشب تموم بشه. شاید این مسئله برف یا خاکستر روزها یا ماه ها طول بکشه تا به نتیجه برسه.

اصلا یک سوال چالشی مهم !

چرا سایلنت هیل 4 "دنیای میانی" نداشت؟ چرا توی اون برف/خاکستر نبود؟
 
فکر کنم انقدر حاشیه رفتیم که اصل بحث رو یادتون رفت.
بحث در مورد نظریه «Silent Engie» و دلیل و چگونگی ورود افراد به شهر بود. قرار بود نظریه‌های موجود در مورد چگونگی ایجاد و برگزاریِ این ضیافت رو به چالش بکشید. ;)

بحثو یادم نرفته فعلا سوالات یادم رفته!;;):d

اگر مایل باشید بحثو به فردا انتقال دهیم چون من باس یه کاری رو انجام بدم ;;):d

چرا سایلنت هیل 4 "دنیای میانی" نداشت؟ چرا توی اون برف/خاکستر نبود؟

این برمیگرده به شخصیت Walter!
yahoo_4.gif


ولی بهتره فعلا چهارچوب رو همون SH1 بمونه تا به ترتیب بریم جلو!
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or