بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,572
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 117
آخرین ویرایش:

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
من نیست این پستها رو نصف شب میذارم دیگه اگه غلط املایی دیدین شرمنده !
توی قبلی حیاط رو دوبار حیات نوشته بودم که بسی زشت بود ...
================
Midwich Elementary School
Sewers
توجه : متن زیر حاوی اسپویل‌های داستانی‌ست

مقدمه : وجود فاضلابها دردسر بزرگی توی شماره اول بودن اصلاً از همون اولی که پله ها به سمت پایین میرن حساب کار دستت میاد که حسابی خبریه !
مسعود : آدم وقتی پا میذاره به فاضلاب احساس سقوط میکنه . لعنت از در و دیوارش میباره .

پیدایش : SH1

حضور : SH1 - فاضلاب در دو مرحله بخش قدیمی شهر رو به بخش تفریحی و بخش تفریحی رو به شهربازی وصل میکنه .

تعداد طبقات :
دو طبقه:-/ در مرحله اول و یک طبقه در مرحله دوم ...
sewer_resort_area_1.jpg

sewer_resort_area_2.jpg

sewer_amusement_park.jpg
دنیاها :
دنیای دیگر .
مسعود : دقت کرده باشین فاضلاب تنها جائیه که دنیای معمولی نداره و فقط حالت تغییر یافته‌ش رو میبینیم .

نحوه تغییر دنیاها :
ندارد .

عوامل ترس‌آور :
1- موجودات : موجودات این منطقه سوسکها ، Hanged Scratcher ها و Mumbler ها (فقط در فاضلاب منتهی به شهربازی ) هستن . که بدترینشون همون وسطی باشه که بیشتر به اسم ملخ میشناسیدشون ولی خب اونها صرفاً یه موجود من درآوردی با پنجه های بلند هستن که با همون پنجه ها ضربه میزنن و همون پنجه ها هم باعث ایجاد صدای ترسناک و گوشخراشی میشه .
11_16_43_33.jpg
مسعود : ولی این موجودات روی زمین خیلی نمیتونن ایجاد مشکل کنن مشکل اصلی جائیه که اونها از روی سقف آویزون هستن و بی‌هوا حمله میکنن که هم مبارزه باهاشون سختتره هم بیشتر باعث ایجاد ناآرومی میشن .
511907e6f0bf9cb21.jpg


2. مکانها : بیشترین ترس توی این محیط از خفگی و محیط بیمارگونه‌ی اونه تا هر چیز دیگه‌ای ، این ترس توی کل نقاط این فاضلاب وجود داره و راههای بن‌بست و محیط لجن بسته‌ش شدیداً آدم رو بیقرار میکنه !
مسعود : فاضلاب ذاتاً ترسناکه . اونجا مثل قبرستون میموند . ناامیدی توش موج میزد . با اینکه میدونستی یه راهی برای بیرون رفتن هست باز میگفتی شاید نشه از اینجا خلاص شد .
sh1_screen_42.jpg

14_14_13_50.jpg

14_14_18_39.jpg

اتفاقات :
اتفاق خاصی توی این منطقه رخ نمیده چون اصولاً این منطقه وسعتش به اندازه باقی لوکیشنها نیست ولی یه صحنه که مطمئناً همه رو درگیر خودش کرده جائیه که توی فاضلاب اول با برداشتن کلید از داخل آب با هجومی از Hanged Scratcher ها مواجه میشیم . آروم آروم نزدیک شدن این موجودات و اینکه میبینی داری محاصره میشی دلهره بدی رو به آدم القا میکرد به خصوص اگه از لحاظ مهمات و دارو اوضاع خوبی نداشتی .
به قول سایت SHM وقتی که با چندتا از Hanged Scratcherها روبه رو هستین ، بهتره فرار کنین تا مبارزه! بلااستثنا همیشه به این توصیه گوش کردم .
11_20_42_07.jpg

11_20_42_13.jpg

11_20_42_22.jpg

4- موسیقی :
موسیقی که توی فاضلاب دوم به کار رفته و به تدریج شدت میگیره و از ترکیب چند صدای ساده مثل چکه کردن آب تشکیل و در آخر با صدای شهربازی مخلوط میشه اضطراب حضور تو این منطقه رو بیشتر و بیشتر میکنه .
توصیه میکنم یه بار دیگه ترک Flesh & Blood رو از OST های شماره اولُ گوش کنین و نحوه‌ی اوج گرفتن اون رو درنظر بگیرین آدم احساس میکنه اگر هر چی زودتر از اینجا خارج نشه دنیا روی سرش آوار میشه .

موخره : بعد از گذشت 13 سال هنوز هم فاضلاب ترسناکه ، هنوز هم وقت گذشتن از اون از خیر هر چی مهمات و دارو هست میگذرم و پا میذارم به فرار ، اصلاً دوست ندارم یه ثانیه بیشتر اونجا بمونم ، شاید موجود زیاد نداشته باشه ولی انگار اگه الآن نری شاید هیچ وقت نتونی بری .

پاینده باشید .
 

Pyramid Head

کاربر سایت
Jun 15, 2011
2,763
نام
محمد
درود! احوال دوستان گل؟
===========
مطلبی که در ادامه میبیند ترجمه مقاله ای هست که در مورد شباهت های بین Shattered Memories و Silent Hill 1 ـه. (خطر اسپویل داستان!)

بعد از عرضه Shattered Memories بر روی کنسول Wii, بسیاری از منتقدین و طرفداران سری اذعان کردند که این بازی فقط اسم سایلنت هیل را یدک میکشد. بسیاری دیگر نیز متعقد بودند که اگر در Shattered Memories از کرکتر های جدید استفاده میشد و نسخه “re-imagining” بازی اول نبود, بسیار بهتر بود. آیا این یک شگرد از طرف کونامی بود تا از محبوبیت سایلنت هیل 1 استفاده کند یا این که نه! Shattered Memories یک “re-imagining” واقعی از نسخه اول است؟ من به عنوان کسی که هر دو نسخه از این عنوان را تجربه کرده و به عنوان یکی از فن های سر سخت نسخه های ژاپنی این سری, صادقانه بر این باور هستم که Shattered Memories یک نسخه re-imagining واقعی است. بسیاری از کسانی که با این نسخه مخالف هستند به تفاوت هسته اصلی داستان در این دو بازی اشاره میکنند. در نسخه اصلی بازی, داهیلا گلسپی برای به دنیا آوردن خدای فرقه از دخترش آلسا سوءاستفاده میکند و در نتیجه رنج بزرگی که آلسا در این جریان تحمل میکرده است, توسط نیروی ذهنش, سایلنت هیل تغییر شکل میدهد و به دنیایی دیگر تبدیل میشود. در جریان سفر هری برای پیدا کردن دخترش در سایلنت هیل او نه تنها از گذشته تاریک سایلنت هیل خبردار میشود, بلکه به ماهیت اصلی دخترش نیز پی میبرد.
در Shattered Memories موضوع داستان چنین چیزی نیست. حالت عجیب و غریب شهر, تمام هیولاها و حتی خوده هری نیز, تنها توهماتی هستند که ذهن شریل آنها را ساخته است. توهماتی ناشی از مقابله با طلاق پدر و مادرش و مرگ ناگهانی هری در 18 سال پیش. در این قسمت دیگر خبری از فرقه و اسرار مرموز شهر نیست , بلکه در این قسمت تمرکز بر روی وخامت اوضاع خانواده میسون و دلایلی که در پشت دنیای فانتزی شریل قرار دارد, است.
با دلایلی که در پس حالت عحیب شهر و متفاوت بودن حقایقی که در پایان هر دو قسمت مشخص میشود, پس چرا باز هم من اعتقاد دارم که Shattered Memories با نسخه اصلی سایلنت هیل نقاط مشترک زیادی دارند؟ اگر شما به Shattered Memories دقت کنید میبیند که نقاط مشترک زیادی بین این بازی و نسخه اول وجود دارد. (شباهت چگونگی آغاز بازی و ماجراجویی کلی برای پی بردن به حقیقت) شاید کرکترها و مکان ها در Shattered Memories نسبت به نسخه اول متفاوت باشد, اما در نهایت, آنها نقشی مشابه نسخه اصلی دارند. همانند نسخه اصلی در Shattered Memories نویسنده ای به اسم هری میسون پس از تصادف در سایلنت هیل, دخترش ناپدید میشود و او در آن شهر به دنبالش میگردد. شهر به طرز عجیبی خالی از سکنه است و در شهر برفی عجیب میبارد. در نسخه اصلی نیز آب و هوا عجیب بود زیرا در ماه April برف میبارید. در هر دو بازی هری از سه منطقه عبور میکند تا به دخترش و نیز حقیقت دست یابد. residential area و عبور از پل برای رسیدن به business district و در نهایت resort area.

roxcynl07m8qe2qic.jpg


برای درک بهتر این موضوع تصمیم گرفتم که سفر هری میسون در سایلنت هیل را به صورت قدم به قدم با نسخه اصلی مقایسه کنم.

Arrival and Journey to Midwich - Silent Hill Residential Area
Silent HillSilent Hill: Shatreed Memories
0ef8hgix5pbu0s6na8a.jpg
هری و شریل در اواخر شب به سایلنت هیل میرسند و
در آنجا تصادف میکنند.
------
هری به هوش میاید و پی میبرد که دخترش ناپدید شده است. او برای پیدا کردن دخترش پا در شهر متروکه سایلنت هیل میگذارد.
1p4xhbk4c7xqksp2oiu.jpg
هری و شریل در شهر سایلنت هیل دچار تصادف میشوند.
------
هری بهوش میاید و پی میبرد که دخترش ناپدید شده است. او برای
پیدا کردن دخترش پا در شهر متروکه سایلنت هیل میگذارد.
j2uvvnw45l8p8zd3hnv.jpg
هری, شریل را میبیند که کمی جلوتر از او در حال پرسه زدن است. هری او را تعقیب میکند تا به یک کوچه میرسد, در آنجا او سگ مرده ای را میبیند. صدای آژیری بلندی در فضا میپیچد و شهر سایلنت هیل در تاریکی عمیقی فرو میرود. هری توسط هیولاهایی که از دل تاریکی بیرون آمده بودند مورد حمله قرار میگیرد و از پای در میاید.
------
هری در کافه 52 بهوش میاید و در آنجا با Cybil Bennett پلیس زنی از شهر Barhams آشنا میشود.
n1kkwsze4cnty7syh65.jpg
هری چندین فروشگاه متروکه را جستجو میکند و سپس از زمین بازی کوچکی عبور میکند که بر روی یکی از دیوارهای آن گرافیت سگ مرده ای کشیده شده است. بسته به انتخاب هایتان, میتوانید سیبل بنت را در کافه 52 ملاقات کنید.
------
پس از مدت کوتاهی هری از سوی شریل تماس تلفنی دریافت میکند که به او هشدار میدهد که در خطر است. ناگهان سایلنت هیل تبدیل به دنیای دیگر یخی میشود و هیولاها به سوی هری حمله ور میشوند.
03kbya8ebge2al8qiq.jpg
بر اساس یادداشتی که بر روی دفتر نقاشی شریل نوشته شده است, هری از طریق خانه ای در Levin Street عبور میکند تا به مدرسه Midwich برسد.
vkqlrci53um6yy5kos5g.jpg
هری از اولین OW فرار میکند, و بر اساس آدرسی که بر روی گواهینامه رانندگی اش نوشته شده است به سوی خانه اش که در Levin Street واقع شده است, میرود.
------
در خانه هری, خانواده دیگری زندگی میکنند. او جلوی خانه الم‌ شنگه راه میاندازد و سپس پلیس(سیبل) از راه میرسد و او را با خود میبرد.
------
در مسیر ایستگاه پلیس, آب و هوا طوفانی میشود. سیبل ناپدید میشود و هری تنها میماند. هری از جنگل عبور میکند و در نهایت به Midwich High School میرسد.
y869syxip457ndrngz1.jpg
هری در مدرسه Midwich شریل را پیدا نمیکند, و بار دیگر وارد OW میشود.
------
بعد از شکست داد یک باس در boiler room هری مدرسه را ترک میکند و به سوی کلیسا که صدای ناقوس آن از دور دست شنیده میشود, میرود.
i3730vsyas2ljmdmeu.jpg
هری به سوی باشگاه دبیرستان Midwich حرکت میکند به امید این که بتواند شریل را در سرپناه های اضطراری که در روزهای طوفانی برپا میشود, بیابد.
------
هری, شریل را پیدا نمیکند و به جای آن با زنی به اسم Michelle آشنا میشود که تنها کسی است که برای مراسم در دبیرستان حاضر شده است. هری, کامپیوتر مدرسه را هک میکند و در میاید که او و شریل هم اکنون در خانه در خیابان Simmons زندگی میکنند. او به خانه زنگ میزند و مدرسه به دنیایی دیگر تغییر شکل میدهد.


Crossing the Bridge, Hospital and Mall - Silent Hill Business District

Silent HillSilent Hill: Shatreed Memories
elh5ixjw59bjd8t6k5.jpg
هری به سوی کلیسای Balkan میرود و در آنجا با Dahlia Gillespie
ملاقات میکند. داهیلا فرد بسیار مرموزیست و به نظر میرسد در مورد شریل اطلاعاتی دارد.
--------
هری در اعتماد به داهیلا مردد است اما از آنجایی که
او هیچ راهی ندارد, ناچاراََ به داهیلا اعتماد میکند و به سوی
بیمارستان Alchemilla حرکت میکند.
0vecrxlucoh42xflai.jpg
بعد از این که هری از OW نجات پیدا میکند, Michelle را در بیرون از
مدرسه ملاقات میکند. Michelle به هری میگوید که میتواند با SUV
رئیسش, میتواند او را به خیابان Simmons برساند. هر دوی آن ها به سوی محل کار Michelle یعنی the Balkan (کلوب شبانه) میروند تا
از آنجا کلید را بردارند.
-------
زمان خروج از the Balkan, هری با کمال تعجب میبیند که
شخصی به اسم داهیلا به جای Michelle قرار گرفته است.
هری از ناپدید شدن میشل و این که این زن چگونه او شریل را میشناسد به شدت گیج شده است.
هری در ابتدا در مورد داهیلا مردد است اما در نهایت
تصمیم میگیرد که با او به خیابان Simmons برود.
7nola0j8dawwwwxl3opk.jpg
پل متحرکی که به سمت خیابانی که بیمارستان Alchemilla راه دارد بسته شده است. خوشبختانه, داهیلا در کلیسا, به هری کلید اتاق
کنترل پل متحرک را داده بود و هری میتواند وارد اتاق کنترل شود و
پل را پائین بیاورد.
6ij1xqlw2xum9r378avr.jpg
پل متحرکی که به سمت خیابان Simmons راه دارد, بسته شده
است. داهیلا از هری میخواهد که برود پل را پایین بیاورد.
----
در نیمه راه سایلنت هیل به OW تبدیل میشود و اتومبیلی که
هری و داهیلا در آن حضور داشتند به درون دریاچه سقوط
میکند. هری به سختی خود را نجات میدهد اما به داهیلا
نمیتواند کمکی بکند.
----
زمانی که هری بهوش میاید, خود را بر روی ویلچری میبیند
که سیبل آن را دارد هل میدهد. اینجا بیمارستان Alchemilla
میباشد.
5bmz1l000nmoi6lhcw1a.jpg
هری بیمارستان را بررسی میکند اما باز هم نمیتواند شریل را پیدا کند و بار دیگر وارد دنیایی دیگر میشود.
--------
هری در بیمارستان با پرستاری مضطرب و زیبا به اسم لیزا ملاقات میکند.
او نیز همانند هری از حالت عجیب و غریب سایلنت هیل گیج و مبهوت شده
است.
yxpvyo1pb732am6a4mk.jpg
بیمارستان به دنیای دیگر یخ زده تغییر شکل میدهد و هری به
سختی میتواند از آنجا بگریزد.
-------
در مسیر خروج از بیمارستان, هری با پرستاری زیبا اما مضطرب
به اسم لیزا برخورد میکند. لیزا به دلیل جراحات ناشی از تصادف
رانندگی در بیمارستان بستری شده است. با این که او زخمی
است اما تصمیم میگیرد تا به خانه اش برود و در انجا از خود
مراقبت کند. زمانی که به آپارتمان او میرسید, با
چک کردن mailboxes ش, میفهمیم که فامیلی او گارلند میباشد.
oz70fcqxnfqz5ofv7ev0.jpg
هری به سوی خیابان Simmons میرود و وارد عتیقه فروشی Green Lion میشود.
او در آنجا با سیبل ملاقات میکند و سپس وارد “Other Church” میشود.
--------
هری و سیبل از یکدیگر جدا میشوند و سایلنت هیل بار دیگر به OW تغییر شکل میدهد.
--------
هری در سایلنت هیل سرگردان میشود و در مرکز خرید شهر پرسه میزند. او در مرکز خرید صفحه تلویزیون بزرگی را میبیند که
بر روی آن تصاویری عجیب از شریل نمایان میشود.
tkot6gibk8e1uer9ll7.jpg
بعد از ترک لیزا, هری به سمت بازار Toluca میرود تا به خیابان Simmon برسد.
---------
سایلنت هیل تبدیل به OW یخی میشود و قبل از این که هری
از بازار خارج شود با تلویزیون بزرگ رو به رو میشود که در آن ویدیویی عجیب از شریل (یا خودش) پخش میشود.
---------
هری از بازار خارج میشود و به محل اقامت Mason میرود. آپارتمانی که بر روی قروشگاه Green Lion Pawn قرار دارد.


Sewers to Lakeside - Silent Hill Tourist Area
Silent HillSilent Hill: Shatreed Memories
7oywfk3yuzt0nsjrk12p.jpg
هری از فاضلاب میگذرد تا به Lakeside Resort Area برسد.
---------
در منطقه Lakeside این امکان برای هری وجود دارد تا بتواند به
یکی از کرکتر های فرعی را در Annie’s Bar نجات دهد.
---------
هری در یک قایق با داهیلا و سیبل ملاقات میکند.
---------
هری به سوی فانوس دریایی سایلنت هیل میرود, سپس وارد
فاضلاب میشود و سپس به Lakeside Amusement Park میرسد.
---------
هری وارد Nowhere میشود, اینجا آخرین مرحله بازی است.
djqn0een1hugunjmlrnq.jpg
در آپارتمان, هری وارد OW میشود و از جایی شبیه Nowhere عبور میکند.
-----
هری باید از فاضلاب عبور کند تا به Lakeside (resort) area برسد.
-----
با یکی از کرکتر های فرعی در Annie’s Bar ملاقات میکند و سپس به
Lakeside Amusement Park میرود.
-----
هری از پارک میگذرد و در یک قایق با داهیلا ملاقات میکند و سپس در
بیرون از فانوس دریایی با سیبل ملاقات میکند.
-----
هری وارد فانوس دریایی میشود, اینجا آخرین مرحله بازی است.
9posjfukikpyxwxgihyp.jpg
شریل را پیدا میکند و به حقیقت پی میبرد.
pw063vadra3zd3xxr725.jpg
شریل را پیدا میکند و به حقیقت پی میبرد.

همانطور که میبینید هری در Shattered Memories از همان مناطقی عبور میکند که در نسخه اصلی عبور میکند. شاید ظاهر و ترتیب مکان ها به نسخه اصلی شبیه نباشد but the same overall journey is still present !
همچنین گفته میشود که کرکتر های Shattered Memories هیچ وجه مشترکی با کرکترهای نسخه اصلی به غیر از نام ندارند. این واقعا برای من شگفت انگیز است چون من متوجه صفات شخصیتی مشترک بین کرکترهای هر دو بازی شدم. مطمئناََ کرکترها در Shattered Memories ظاهری متفاوت دارند اما من فکر میکنم که کرکترها نقاط مشترک هم دارند. اجازه دهید تا مقایسه کوتاهی بین شخصیت های Shattered Memories و سایلنت هیل 1 انجام دهیم.

Silent HillSilent Hill: Shatreed Memories
tjbj1e9v8gee67e6l0ak.jpg
Harry Mason
نویسنده ای که پس از تصادف اتومبیلش در شهر سایلنت هیل به دنبال دختر خوانده اش میگردد.
ks2pkhdrgzgp032k548w.jpg
Harry Mason
نویسنده ای که پس از تصادف اتومبیلش در شهر سایلنت هیل به دنبال دختر خوانده اش میگردد.
pxo1or9xztdjw9n0ri2c.jpg
Cheryl Mason
دختر خوانده 7 ساله هری که گم شده است.
wmdgjnpv90h5h0y29aa8.jpg
Cheryl Mason
دختر 7 ساله هری که گم شده است.
azgz359xxhwhb4a5hio.jpg
Cybil Bennet
پلیسی از شهر Brahams که در مجاور سایلنت هیل
قرار دارد. او, هری را در Cafe 5to2 ملاقات میکند و
تلاش میکند تا دخترش را پیدا کند و پرده از اسرار
تغییر ناگهانی شهر بردارد.
y5uzs00u7hlo99q6bvj.jpg
Cybil Bennet
پلیس شهر سایلنت هیل که هری را در Diner 52
ملاقات میکند(بستگی به نوع بازی کردن شما) و
تلاش میکند تا هری دخترش را پیدا کند. همزمان
او تلاش میکند تا پرده از اسرار تصادف اتومبیل هری
و رفتارهای عجیب و غریبش بردارد.
ja9zoj7ec5ob2d8wy7l7.jpg
Dahlia Gillespie
زنی مرموز که هری او را در کلیسا Balkan ملاقات میکند.
او بیشتر از آنچه که به هری میگوید, میداند.
در نهایت مشخص میشود که او رهبر فرقه شهر سایلنت هیل و مادر آلسا میباشد. همچنین او صاحب عتیقه فروشی Green Lion است.
4aiqdkthill97dfti4mq.jpg
Dahlia (Mason?)
زنی مرموز که بیشتر از آنچه که به هری میگوید, میداند.
در نهایت مشخص میشود که او نه تنها مادر شریل است بلکه همسر هری هم نیز میباشد. و من تصور میکنم که او صاحب فروشگاه Green Lion Pawn میباشد.
26muwc8mrj110gbpuoc7.jpg
Dr. Michael Kaufmann
مردی میانسال و مدیر بیمارستان Alchemilla. داهیلا مراقبت از آلسا که در طی یک مراسم مذهبی سوخته بود را به او واگذار میکند. او همچنین مواد مخدر فرقه
(White Claudia) را در میان گردشگردان و شهرواندان
سایلنت هیل توزیع میکرد.
4n6zj05bpyh3lf8y6ee8.jpg
Dr. Michael Kaufmann
مردی میانسال و دکتر روانشناس کلینیک Lighthouse. همانند آلسا در نسخه اصلی, در این قسمت نیز شریل تحت درمان او قرار دارد.
azmltulu34y0e0k80sk.jpg
Lisa Garland
پرستاری وحشت زده که هری او را در بیمارستان Alchemilla ملاقات میکند. دکتر کافمن او را به عنوان پرستار Alessa انتخابکرده است, و در عوض لیزا از او مواد مخدر میگیرد.در پایان هری از این که بتواند مانع مرگ غم انگیز لیزا بشود عاجز است.
k6ctq0ra7bwnzigjbh7.jpg
Lisa Garland
پرستاری مضطرب که در سانحه تصادف رانندگی آسیب دیده است, هری او را در بیمارستان Alchemilla ملاقات میکند.
زمانی که او از ماندن در بیمارستان امتناع میکند, هری تصمیم میگرد که او را منزلش برساند. او بسیار عصبی است و تنها چیزی که میتواند او را آرام کند, قرص است. به نظر میرسد که او معتاد به نوعی قرص است.
همانند نسخه اصلی بازی, هری نمیتواند لیزا را نجات بدهد و او به خاطر جراحات ناشی از تصادف, میمرد. بسته به نوع بازی کردنتان, مصرف بیش از حد دارو هم میتواند یکی از عوامل مرگ او باشد.
748k1zwqew2wseiaj.jpg
Alessa Gillespie
دختری مرموز که هری او را در سرتاسر شهر میبیند.
او ارتباطی مستثیم با شریل و گذشته اش دارد.
9sxmx7u9xo0fx79ckk3v.jpg
Shadow Girl
دختری سایه مانند که هری او را در سرتاسر شهر میبیند. او ارتباطی مستقیم با شریل و گذشته اش دارد.


http://shshatteredmemories.com/sh-vs-shsm/‎
من خودم اصلا سایلنت هیل های بعد از شماره 4 رو قبول ندارم ولی اگه به shattered به چشم یه سایلنت هیل جدا و نه به شکل بازسازی شماره 1 نگاه کنیم انصافا داستان نسبتا خوبی داره و خیلی مفهومی تر از هوم کامینگ و داونپوره
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,296
نام
shahab
من خودم اصلا سایلنت هیل های بعد از شماره 4 رو قبول ندارم ولی اگه به shattered به چشم یه سایلنت هیل جدا و نه به شکل بازسازی شماره 1 نگاه کنیم انصافا داستان نسبتا خوبی داره و خیلی مفهومی تر از هوم کامینگ و داونپوره

این داستان هم بخاطر این هست که از شماره 1 تاثیر گرفته....
کلا بگم بازی داغونی بود. عالی ترین قسمت این بازی موزیک زیبا وبی نظیر ان است اون هم به لطف استاد که همه می شناسنش.:d
کاش که موزیک dp رو هم ایشون می ساخت:(
 

Pyramid Head

کاربر سایت
Jun 15, 2011
2,763
نام
محمد
این داستان هم بخاطر این هست که از شماره 1 تاثیر گرفته....
کلا بگم بازی داغونی بود. عالی ترین قسمت این بازی موزیک زیبا وبی نظیر ان است اون هم به لطف استاد که همه می شناسنش.:d
کاش که موزیک dp رو هم ایشون می ساخت:(
درسته کاملا موافقم
موزیک های استاد همیشه عالی بوده (یادش به خیر
theme of laura :-s)از نظر من که خوب شد رفت واقعا حیف موزیک های استاد که بر روی این سایلنت هیل های آشغال قرار بگیره
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سر ارادت ما به بانو آنجلا

سلام
خيلي وقت بود اين مطلب رو نوشته بودم. شايد بيشتر از 1 سال. اما نمي‌دونستم جو اينجا تحمل همچين چيزي رو داره يا نه.
اما چند روز پيش بحث مقايسه دنياي سايلنت هيل با دنياي خودمون مطرح شد و ديدم بي ارتباط نيست. پس با كسب اجازه از اشكان اين مطلب رو قرار مي‌دم.
قول داده بودم که دلیل علاقه‌ی خودم رو به شخصیت آنجلا بگم. دیدم شاید دیگه فرصت دست نده و باید به قول عمل کرد. این نوشته ممکنه شامل مطالبی باشه که بعضی دوستان ازش خوش‌شون نیاد پس بهتره همین اول هشدار بدم.
تقدیم به علی‌آقای شکسته دل
Heart Broken

اين بررسي شخصيت‌ها رو يادتون مياد؟
====================================================================
5-
Angela Orosco

angela.gif


مفروضات

نام
: آنجلا اوروسکو ( Angela Orosco )
سن : 19 سال
جنسيت : زن
شغل : نامشخص


شرح حال :
دختری که در جستجوی مادرش ، به سایلنت هیل آمده است . پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان ، او از خانه فرار کرده بود اما توسط پدرش پیدا شده و به خانه برگشته بود .

توضيحات سازنده :
نام او برگرفته از بازیگر اصلی فیلم The Net می باشد . همچنین نام او یک نام مذهبی و قدیمی اسپانیایی و مشتقی از نام فرشته است ، که یک نام کاملا به جا و برازنده ای است .

دلیل پیدایش :

در مقاله روزنامه Bloodstained ، می توان نتیجه گرفت که آنجلا در طول زندگی با پدرش ، مورد تجاوز قرار گرفته است . بعد از این اتفاق حالت پریشان خاطری و حساس به او دست داده بود وشاید به همین خاطر او به سایلنت هیل فراخوانده شده بود .
=======================================================================
سال 2007 معادل نوروز 1386 سال عجیبی برای من بود. شروع آشنایی با سری سایلنت هیل. قبلاً بارها از این داستان گفتم اما الان بیشتر می‌خوام بگم چون به موضوع پست ربط داره.
دوستی داشتم (و دارم) که همیشه باهاش در مورد بازی‌ها صحبت می‌کردم (و می کنم) و اون بود که سایلنت هیل رو بهم معرفی کرد اما سه سال قبل‌تر. اولین بار به منظور درک بیشتر فیلم بود که شماره‌های 1 و 2 رو بازی کردم و دیگه درگیری شروع شد. تا آخر فصل بهار شماره‌های 1 تا 4 رو چندبار تموم کرده بودم. اما نکته‌ای تو شماره 2 بود که برام غیر قابل هضم بود ؛
آنجلا.
مگه میشه؟ تجاوز پدر به دختر؟ تو باورهای عموم ماها حتی فکر کردن به این موضوع چندش‌آور و حتی غیرقابل باوره.
تا اینکه همون حول و حوش فیلمی به دستم رسید که تلنگری بود به روحیه شکننده اون زمان من.
فیلم محصول ژاپن و و مربوط به دهه 1990 بود. بدون هیچ زیرنویس و به زبان ژاپنی.
==========================================================
خلاصه داستان فيلم
بر فراز یک پل بر روی رودخانه‌ای دریا مانند، از نگاه بیننده، دختری در حال پرت شدن از لبه پل و آویزان از دستی که ظاهراً کاراکتر اصلی است. دختر ملتمسانه گریه می‌کند و مرد حرکتی نمی‌کند. تا اینکه دختر به زور دست خودش رو رها می‌کنه. بله اون خودکشی می‌کنه. مرد فریاد می‌زنه اما ناگهان از خواب می‌پره.
این کابوسی همیشگی مرد بود. اغلب شب‌ها در خواب و حتی برخی اوقات در بیداری این کابوس رو می‌دید اما نکته این بود که نه تنها به هیچ وجه همچین اتفاقی رو به یاد نمی‌اورد بلکه حتی اون دختر رو نمی‌شناخت.
اون پیش روانپزشک می‌رفت اما تاثیری تو زندگی اون ایجاد نمیشد و مدتها به همین منوال می‌گذشت. تا اینکه با دختری آشنا شد. وقتی اون رو دید احساس کرد خیلی وقته اونو می‌شناسه اما با دختر تو کابوسش فرق داشت. احساس می‌کرد شدیداً علاقه داره به اون نزدیک بشه. با مشورت با روانپزشکش همین کار رو کرد و رابطه‌ی اونها به این ترتیب شروع شد. مدتی گذشت و کم‌کم کابوس قدیمیش کمتر به سراغش میومد.
علاقه‌ی اونها به هم بیشتر شد تا اینکه اولین رابطه‌ی جن*سی بین اونها برقرار شد.
فردای اون روز، مرد در خیابان ربوده و به سالنی برده شد که توسط افراد زیادی محافظت میشد. روانپزشک مرد اونجا پشت میزی نشسته بود و اینطور به نظر میومد که رئیس محافظان باشه.
مرد کاملاً مستاصل شده. در همین منوال روانپزشک ازش میخواد که به یاد بیاره.
مرد کم‌کم داره به یاد میاره؛ دوران دانشگاه، درگیری با یکی از دوستانش و ...
سالها قبل در دوران دانشگاه، مرد قصه‌ی ما با یه خواهر و برادر هم دوره و دوست بود. به خواهر علاقه‌مند میشه اما با تحت نظر گرفتن اون به رازی وحشتناک پی می‌بره. اون خواهر رو برادر با هم رابطه‌ی جن*سی داشتند. مرد بنا به دلایلی راز اونها رو در دانشگاه بر ملا می‌کنه و خواهر که آبروش کاملاً رفته بود،‌اقدام به خودکشی می‌کنه. درسته
از دانشگاه تا پل نزدیک اون میدوه و خودش رو به پایین پرتاب می‌کنه اما برادر سعی می‌کنه اون رو نجات بده و باقی قضایا دقیقاً مثل کابوس مرد.
اما نقطه‌ی عطف داستان اینجاست که روانپزشک مرد، همون برادره بود.
اون به مرد توضیح میده که اون با خواهرش رابطه‌ی خوبی داشتن و براشون مهم نبود چه چیزی اتفاق میافته اما مرد، زندگی اونها رو خراب کرده بود. مرد، باعث خودکشی خواهرش شده بود و با این نقشه، خواسته بود اون رو تو موقعیت خودش بذاره.
مدتی بعد از اون اتفاق تلخ، برادره با کنترل ذهن مرد، زندگی اون رو به دست می‌گیره. اون رو مجبور میکنه به عنوان بیمار روانی بیاد پیش خودش. کابوس خودش رو به اون هدیه میده. و مجبورش میکنه با دختر خودش رابطه داشته باشه.
بله،‌اون دختری که مرد قصه‌ی ما بهش علاقه‌مند شده و باهاش رابطه برقرار کرده بود، دختر خودش بود و نه اون و نه دخترش این رو نمی‌دونستن.
تصور کنید تو چه وضعیتی گرفتار شده.
روانپزشک از افرادش میخواد یه سلاح به مرد بدن و اونجا رو ترک کنند. و به مرد میگه من نمیخوام انتقام بگیرم و برای همین بهت حق انتخاب میدم میتونی خودت رو بکشی و همه چی تموم بشه و یا اینجا رو ترک کنی تا همه‌چیز از ذهنت پاک بشه و به زندگی با دخترت ادامه بدی. در آخر اسلحه رو میذاره رو سرش و بنگ...
مرد هر چی سعی می‌کنه نمی‌تونه خودش رو بکشه پس از اونجا خارج میشه و برمی‌گرده پیش دخترش اما همونطور که برادره گفته‌بود، همه اون اتفاقات از ذهنش پاک میشه و به رابطه‌ش با دختر خودش ادامه میده.

=================================================================
تصور کنید من بعد از دیدن فیلم چه حالی داشتم. خرد و شاید له شده شاید هم بدتر. اما این داستان باعث شد در مورد این جور وقایع تحقیق کنم.
دهه انتهایی قرن بیستم مشکلی در ژاپن وجود داشت که از دیدگاه ما، ارتباط با محارم تلقی میشه. ارتباط‌هایی که حتی فکر کردن بهشون حال هرکسی رو بد می‌کنه و منم بیشتر از این نمی‌خوام وارد جزییات بشم.
اما این آخر داستان من نبود. با خودم فکر کردم خب اونجا اونجاست و ربطی به ما نداره.تا اینکه با کمک یه دوست، بخشی از فجایعی رو دیدم که تو کشور خودمون اتفاق افتادن.ارتباطاتی که هنوز هم وقتی یادم میوفته حال تهوع می‌گیرم.
آنجلا به نوعی یادآور اون دوران برای منه. آنجلا نماد کسانیه که از نزدیک‌ترین فردشون بدترین ضربه‌ها رو خوردن.
آنجلا نماد قربانیه. یک گل زیبا که توسط باغبانش به لجن کشیده شده.



sh2_sound_26.jpg

 
آخرین ویرایش:

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
توی انیمه ای به اسم Elfen Lied, کرکتری وجود داره به اسم Mayu. سرگذشت و ظاهر Mayu یادآور کرکتر Angela از سایلنت هیل 2ـه. درست مثل آنجلا, مایو هم از طرف پدرش مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگرفته و مادرش هم اون رو سرزنش میکرده و اهمیتی بهش نمیداده. در نتیجه Mayu از خونه فرار میکنه. البته مثل آنجلا پدرش رو نمیکشه. همونطور که اشاره شده این دو کرکتر از نظر ظاهری هم شبیه هم هستند:

AngelaMayu.jpg 272px-DSC01272.JPG

Elfen Lied - Wikipedia, the free encyclopedia
ویکی سایلنت هیل
 

sawman

کاربر سایت
Feb 25, 2013
1,049
نام
Matin
اومدم اهواز فردا سایلنت رو می خرم چند تا سوال دارم 1-دنیای سایلنت چگونه به جود میاد اصلا برای چی به وجود اومده (به یاد اوردن خاطرات / بروز شدن حیقیقت ها با توجه به اون چیزی که تو سایلنت هیل 2 و down pour دیدیم و ...... کلا برای چی ؟؟؟؟؟ ///////// وسط های سایلنت دون پور یک مکانی بود که توش پر از ساختمان بود ایا این همون مکان داخل سایلنت دو هست ؟؟؟؟؟؟؟ ////// :d
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,296
نام
shahab
اومدم اهواز فردا سایلنت رو می خرم چند تا سوال دارم 1-دنیای سایلنت چگونه به جود میاد اصلا برای چی به وجود اومده (به یاد اوردن خاطرات / بروز شدن حیقیقت ها با توجه به اون چیزی که تو سایلنت هیل 2 و down pour دیدیم و ...... کلا برای چی ؟؟؟؟؟ ///////// وسط های سایلنت دون پور یک مکانی بود که توش پر از ساختمان بود ایا این همون مکان داخل سایلنت دو هست ؟؟؟؟؟؟؟ ////// :d

سایلنت هیل جایی نیست که به وجود امده باشه بلکه یک شهری توریستی بوده وبخاطر نفرین گویا السا بود این طوری شده.:d
افراد بخاطر کاری که کردن نمی شه گفت گناهی که انجام دادن .کاری که خودشان از درون میدونن نادرست بوده وبخاطرش رنج می برن شهر ان ها را فراخوانی خواهد کرد به طریقی.
سایلنت هیل dp در قسمت هایی از شهر که تا حالا قبلا در ان نبودیم اتفاق می افته.;)
 

zangoulak

کاربر سایت
Jun 20, 2006
406
نام
بهزاد
سلام
خيلي وقت بود اين مطلب رو نوشته بوده. شايد بيشتر از 1 سال. اما نمي‌دونستم جو اينجا تحمل همچين چيزي رو داره يا نه.
اما چند روز پيش بحث مقايسه دنياي سايلنت هيل با دنيي خودمون مطرح شد و ديدم بي ارتباط نيست. پس با كسب اجازه از اشكان اين مطلب رو قرار مي‌دم.
قول داده بودم که دلیل علاقه‌ی خودم رو به شخصیت آنجلا بگم. دیدم شاید دیگه فرصت دست نده و باید به قول عمل کرد. این نوشته ممکنه شامل مطالبی باشه که بعضی دوستان ازش خوش‌شون نیاد پس بهتره همین اول هشدار بدم.
تقدیم به علی‌آقای شکسته دل
Heart Broken

اين بررسي شخصيت‌ها رو يادتون مياد؟
====================================================================
5-
Angela Orosco


angela.jpg


مفروضات
نام
: آنجلا اوروسکو ( Angela Orosco )
سن : 19 سال
جنسيت : زن
شغل : نامشخص

شرح حال :

دختری که در جستجوی مادرش ، به سایلنت هیل آمده است . پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان ، او از خانه فرار کرده بود اما توسط پدرش پیدا شده و به خانه برگشته بود .
توضيحات سازنده :

نام او برگرفته از بازیگر اصلی فیلم The Net می باشد . همچنین نام او یک نام مذهبی و قدیمی اسپانیایی و مشتقی از نام فرشته است ، که یک نام کاملا به جا و برازنده ای است .
دلیل پیدایش :
در مقاله روزنامه Bloodstained ، می توان نتیجه گرفت که ماریا در طول زندگی با پدرش ، مورد تجاوز قرار گرفته است . بعد از این اتفاق حالت پریشان خاطری و حساس به او دست داده بود وشاید به همین خاطر او به سایلنت هیل فراخوانده شده بود .
=======================================================================
سال 2007 معادل نوروز 1386 سال عجیبی برای من بود. شروع آشنایی با سری سایلنت هیل. قبلاً بارها از این داستان گفتم اما الان بیشتر می‌خوام بگم چون به موضوع پست ربط داره.
دوستی داشتم (و دارم) که همیشه باهاش در مورد بازی‌ها صحبت می‌کردم (و می کنم) و اون بود که سایلنت هیل رو بهم معرفی کرد اما سه سال قبل‌تر. اولین بار به منظور درک بیشتر فیلم بود که شماره‌های 1 و 2 رو بازی کردم و دیگه درگیری شروع شد. تا آخر فصل بهار شماره‌های 1 تا 4 رو چندبار تموم کرده بودم. اما نکته‌ای تو شماره 2 بود که برام غیر قابل هضم بود ؛
آنجلا.
مگه میشه؟ تجاوز پدر به دختر؟ تو باورهای عموم ماها حتی فکر کردن به این موضوع چندش‌آور و حتی غیرقابل باوره.
تا اینکه همون حول و حوش فیلمی به دستم رسید که تلنگری بود به روحیه شکننده اون زمان من.
فیلم محصول ژاپن و و مربوط به دهه 1990 بود. بدون هیچ زیرنویس و به زبان ژاپنی.
==========================================================
خلاصه داستان فيلم
بر فراز یک پل بر روی رودخانه‌ای دریا مانند، از نگاه بیننده، دختری در حال پرت شدن از لبه پل و آویزان از دستی که ظاهراً کاراکتر اصلی است. دختر ملتمسانه گریه می‌کند و مرد حرکتی نمی‌کند. تا اینکه دختر به زور دست خودش رو رها می‌کنه. بله اون خودکشی می‌کنه. مرد فریاد می‌زنه اما ناگهان از خواب می‌پره.
این کابوسی همیشگی مرد بود. اغب شب‌ها در خواب و حتی برخی اوقات در بیداری این کابوس رو می‌دید اما نکته این بود که نه تنها به هیچ وجه همچین اتفاقی رو به یاد نمی‌اورد بلکه حتی اون دختر رو نمی‌شناخت.
اون پیش روانپزشک می‌رفت اما تاثیری تو زندگی اون ایجاد نمیشد و مدتها به همین منوال می‌گذشت. تا اینکه با دختری آشنا شد. وقتی اون رو دید احساس کرد خیلی وقته اونو می‌شناسه اما با دختر تو کابوسش فرق داشت. احساس می‌کرد شدیداً علاقه داره به اون نزدیک بشه. با مشورت با روانپزشکش همین کار رو کرد و رابطه‌ی اونها به این ترتیب شروع شد. مدتی گذشت و کم‌کم کابوس قدیمیش کمتر به سراغش میومد.
علاقه‌ی اونها به هم بیشتر شد تا اینکه اولین رابطه‌ی جن*سی بین اونها برقرار شد.
فردای اون روزمرد در خیابان ربوده و اون رو به سالنی برده شد که توسط افراد زیادی محافظت میشد. روانپزشک مرد اونجا پشت میزی نشسته بود و اینطور به نظر میومد که رئیس محافظان باشه.
مرد کاملاً مستاصل شده. در همین منوال روانپزشک ازش میخواد که به یاد بیاره.
مرد کم‌کم داره به یاد میاره؛ دوران دانشگاه، درگیری با یکی از دوستانش و ...
سالها قبل در دوران دانشگاه، مرد قصه‌ی ما با یه خواهر و برادر هم دوره و دوست بود. به خواهر علاقه‌مند میشه اما با تحت نظر گرفتن اون به رازی وحشتناک پی می‌بره. اون خواهر رو برادر با هم رابطه‌ی جن*سی داشتند. مرد بنا به دلایلی راز اونها رو در دانشگاه بر ملا می‌کنه و خواهر که آبروش کاملاً رفته بود،‌اقدام به خودکشی می‌کنه. درسته
از دانشگاه تا پل نزدیک اون میدوه و خودش رو به پایین پرتاب می‌کنه اما برادر سعی می‌کنه اون رو نجات بده و باقی قضایا دقیقاً مثل کابوس مرد.
اما نقطه‌ی عطف داستان اینجاست که روانپزشک مرد، همون برادره بود.
اون به مرد توضیح میده که اون با خواهرش رابطه‌ی خوبی داشتن و براشون مهم نبود چه چیزی اتفاق میافته اما مرد، زندگی اونها رو خراب کرده بود. مرد، باعث خودکشی خواهرش شده بود و با این نقشه، خواسته بود اون رو تو موقعیت خودش بذاره.
مدتی بعد از اون اتفاق تلخ، برادره با کنترل ذهن مرد، زندگی اون رو به دست می‌گیره. اون رو مجبور میکنه به عنوان بیمار روانی بیاد پیش خودش. کابوس خودش رو به اون هدیه میده. و مجبورش میکنه با دختر خودش رابطه داشته باشه.
بله،‌اون دختری که مرد قصه‌ی ما بهش علاقه‌مند شده و باهاش رابطه برقرار کرده بود، دختر خودش بود و نه اون و نه دخترش این رو نمی‌دونستن.
تصور کنید تو چه وضعیتی گرفتار شده.
روانپزشک از افرادش میخواد یه سلاح به مرد بدن و اونجا رو ترک کنند. و به مرد میگه من نمیخوام انتقام بگیرم و برای همین بهت حق انتخاب میدم میتونی خودت رو بکشی و همه چی تموم بشه و یا اینجا رو ترک کنی تا همه‌چیز از ذهنت پاک بشه و به زندگی با دخترت ادامه بدی. در آخر اسلحه رو میذاره رو سرش و بنگ...
مرد هر چی سعی می‌کنه نمی‌تونه خودش رو بکشه پس از اونجا خارج میشه و برمی‌گرده پیش دخترش اما همونطور که برادره گفته‌بود، همه اون اتفاقات از ذهنش پاک میشه و به رابطه‌ش با دختر خودش ادامه میده.

=================================================================
تصور کنید من بعد از دیدن فیلم چه حالی داشتم. خرد و شاید له شده شاید هم بدتر. اما این داستان باعث شد در مورد این جور وقایع تحقیق کنم.
دهه انتهایی قرن بیستم مشکلی در ژاپن وجود داشت که از دیدگاه ما، ارتباط با محارم تلقی میشه. ارتباط‌هایی که حتی فکر کردن بهشون حال هرکسی رو بد می‌کنه و منم بیشتر از این نمی‌خوام وارد جزییات بشم.
اما این آخر داستان من نبود. با خودم فکر کردم خب اونجا اونجاست و ربطی به ما نداره.تا اینکه با کمک یه دوست، بخشی از فجایعی رو دیدم که تو کشور خودمون اتفاق افتادن.ارتباطاتی که هنوز هم وقتی یادم میوفته حال تهوع می‌گیرم.
آنجلا به نوعی یادآور اون دوران برای منه. آنجلا نماد کسانیه که از نزدیک‌ترین فردشون بدترین ضربه‌ها رو خوردن.
آنجلا نماد قربانیه. یک گل زیبا که توسط باغبانش به لجن کشیده شده.



زيبا‌ترين سكانس در تاريخ بازي ها رايانه اي
sh2_sound_26.jpg

مسعود جان حرکتت تاریخی بود :d مرسی بسیار :d

- - -ویرایش - - -

سایلنت هیل جایی نیست که به وجود امده باشه بلکه یک شهری توریستی بوده وبخاطر نفرین گویا السا بود این طوری شده.:d
افراد بخاطر کاری که کردن نمی شه گفت گناهی که انجام دادن .کاری که خودشان از درون میدونن نادرست بوده وبخاطرش رنج می برن شهر ان ها را فراخوانی خواهد کرد به طریقی.
سایلنت هیل dp در قسمت هایی از شهر که تا حالا قبلا در ان نبودیم اتفاق می افته.;)
و صرفا قرار نیست دنیای نفرین شده ی سایلنت هیل توی خود شهر اتفاق بیفته! مثل بازی شماره 4 میتونه توی ساختمون خودت توی اتاق خودت اتفاق بیفته و وارد دنیایی از عذاب هایی بشی که بخاطر کارهای خودت یا یکی دیگه(اسپویل نشه :D ) بوجود اومده ;)
 

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
چیزی که در مورد این قضیه وجود داره اینه که بروز اجتماعیش به خیلی عوامل محدود میشه نمیدونم کدومتون هیس! که این روزها روی پرده‌ست رو دیدین و خواهش میکنم اگر ندیدین حتماً تماشاش کنین ، این فیلم نشون میده نمود این مسائل چقدر در جامعه ما پائینه حالا بماند که اگه این قضیه در خود خانواده و توسط ستون یعنی پدر اتفاق بیفته دیگه رسماً به صفر میرسه !
آبرو ، آبرو ، آبرو !


آنجلا هم توی ماجرای مشابهی افتاده ! نمیتونسته به جایی پناه ببره نمیتونسته دردش رو فریاد بزنه از یه طرف خودش رو ناپاک میتونسته و از یه طرف میدیده بیگناهه ، این غم همینطور روی هم انباشته شده تا رسیده به جایی که فاجعه رو موجب شده !
توی شخصیتهای شماره دوم کسی که از همه لایقتر بود که مشکلش رو با قتل رفع بکنه آنجلا بود ، ولی بازَم توی دید شهر یه قاتل بوده و به شهر فراخونده شده بود تا تاوان بده !
همینه که میزان گناهکاری جیمز رو بالا میبره شهر با حضور و به رخ کشیدن آنجلا به جیمز نشون میده حتی کسی که مشکلش قابل مقایسه با تو نیست و به ازای قتل روحش جسمی رو به قتل رسونده هم مورد مجازات قرار میگیره تا دیگه بهونه‌ای مثل راحت کردن مری از درد برای جیمز باقی نمونه !
آنجلا یگانه بانوی سری ، با تمام مظلومیتی که داره و با تمام اجحافی که در حقوقش شده بهش حق کشتن داده نمیشه ...
مرسی مسعودی دادا :x:((
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر