بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
ماساهیرو ایتو, در سایت شخصی خودش یه طرحی(نقاشی...) رو ارسال کرده با نام "Pyramid Figures".
این نقاشی رو ماساهیرو ایتو در سال 1995 یعنی زمانی که در دانشکده هنر Tama تحصیل میکرده, کشیده.
بعد ها موجودی که در این نقاشی میبینیم تبدیل میشه به کله هرمی سایلنت هیل 2


کله هرمی سابقش پس خیلی زیاد بوده....1995

چیزی که با عظمت می شه مثل کله هرمی معلوم طرحی داشته که خوب روش کار شده. فقط این اهن ها روی طرح کله ی کله هرمی برای چی کشیده بوده؟
 
سلام
خب یه پارازیت بیام وسط بحث
در مورد شواهد همزمانی شماره‌های 2 و 3 بازی.
اما علت اصلی این پست:
....................

من دیگه حالا یقین پیدا کردم که حرف دوستمون ps3terabay درباره ی همزمانی sh2وsh3 کاملا درست بود. بعد از اینکه اون شباهت رو دیدم چون میدونستم که هیچ چیزی توی sh بی دلیل و از روی اتفاق نیست تصمیم گرفتم یه بار دیگه sh2 رو بازی کنم تا شاید دلایل دیگه ای برای این مدعا پیدا کنم که البته حدسم درست بود.
به عکس ها یی که پیوست کردم نگاه کنید .(خیلی سعی کردم توپست بذارم ولی نشد.)
فارغ از شباهت ظاهری دو ماشین که جای هیچ بحثی باقی نمیذاره به پلاک ماشین توی sh3 نگاه کنید. شماره پلاک : 3ADW764 حالا با هر برنامه ای که دم دستتون هست پلاک ماشین SH2 رو بزرگ کنید به وضوح میتونین 3 اول و 764 آخر پلاک رو ببینین و با یک کم دقت ADW هم دیده میشن.
حالا اینجا کجاست؟ JACKS INN یعنی مکان شروع sh3 توی silent hill .
اما نکته جالب تر اینکه وقتی توی sh3 حرف های داگلاس و هدر تمام میشه و هدر بعد از داگلاس بیرون میاد ، این ماشین اونجا نیست یعنی میشه اینطور نتیجه گرفت که الآن که جیمز اینجاست ، هدر و داگلاس توی متل دارن درباره ی اینکه کی کجا رو بگرده صحبت میکنن!

جالب بود نه؟ اما شما میتونید دو تا برخورد با این پست داشته باشین 1.بگید ایول به دقتت 2.بگید تو عجب بیکاری هستی که وقتت رو اینجوری تلف میکنی. انتخاب با شماست.
پاینده باشید.
این هم تصاویر پیوست.
یادش بخیر اشکان! جوونی کجایی؟:-"

- - -ویرایش - - -

کله هرمی سابقش پس خیلی زیاد بوده....1995

چیزی که با عظمت می شه مثل کله هرمی معلوم طرحی داشته که خوب روش کار شده. فقط این اهن ها روی طرح کله ی کله هرمی برای چی کشیده بوده؟
احتمال داره نیزه‌هایی باشه که تو سرش فرو رفته
 
سلام به همگی :دی

ببخشید یهو پا برهنه و بدون اطلاع قبلی می پرم وسط حرفتون :دی دلیلش اینه که تازه فیلم سایلنت هیل : رویلشن رو دیدم جو زده شدم گفتم بیام یه چی بگم که یه وقت نگویند فلانی لال است :دی

آقا ما این فیلمو دیدیم :دی انتظارشو نداشتم اینجوری باشه :دی یعنی فکر می کردم خیلی افتضاحه ولی اونقدرها هم افتضاح نبود :دی حداقل موسیقی خوبی داشت که استاد زحمتش رو کشیده بودن :x اما در کل بعضی صحنه ها و اشاره هایی که به بازی داشت جالب بود آخر فیلم هم که ماشین حمل و نقل زندانی ها رو نشون میده که نشانده ی مورفیه خیلی باحاااااااااااال بود به حدی که من پاشدم دست زدم :دی

قسمت تراویسش هم جالب بود :دی اون وسط فقط جای مری و جیمز خالی بود :))

در کل فیلم کم خرجی بود و یه نکته ای که خیلی آزارم میداد این بود که فلسفه ی هیولاهای فیلم رو من درست متوجه نشدم، بهتر نبود در طراحی ها لااقل یه مشورتی با استاد ماساهیرو جون می کردن ؟ :| :دی
 
بچه ها ببخشید وسط بحستون پریدم !
بچه ها من الان سایلنت هیل 4 رو رو PS2 تموم کردم !
ولی نتونستم به سری ربطش بدم ؟
یکم نفهمیدم بازی چیشد ؟
میشه یکم داستانش رو خلاصه بگید و ربطش رو به قبل و یا بعدش ؟
{عجیبه نفهمیدم}
 
سلام به همگی :دی

ببخشید یهو پا برهنه و بدون اطلاع قبلی می پرم وسط حرفتون :دی دلیلش اینه که تازه فیلم سایلنت هیل : رویلشن رو دیدم جو زده شدم گفتم بیام یه چی بگم که یه وقت نگویند فلانی لال است :دی

آقا ما این فیلمو دیدیم :دی انتظارشو نداشتم اینجوری باشه :دی یعنی فکر می کردم خیلی افتضاحه ولی اونقدرها هم افتضاح نبود :دی حداقل موسیقی خوبی داشت که استاد زحمتش رو کشیده بودن :x اما در کل بعضی صحنه ها و اشاره هایی که به بازی داشت جالب بود آخر فیلم هم که ماشین حمل و نقل زندانی ها رو نشون میده که نشانده ی مورفیه خیلی باحاااااااااااال بود به حدی که من پاشدم دست زدم :دی

قسمت تراویسش هم جالب بود :دی اون وسط فقط جای مری و جیمز خالی بود :))

در کل فیلم کم خرجی بود و یه نکته ای که خیلی آزارم میداد این بود که فلسفه ی هیولاهای فیلم رو من درست متوجه نشدم، بهتر نبود در طراحی ها لااقل یه مشورتی با استاد ماساهیرو جون می کردن ؟ :| :دی
هیچ کدوم فلسفه ی خاصی پشتشون نبود،فقط اون اره های تو سر فرم هیولای کلودیا نشانه ی عقاید فرقه بود (Shoved in her head:دی)
اون هیولای مانکن هم نشانه ی Pediophobia ی هدر(ترس از عروسک یا هر چیز مشابه) هست:
Many instances in the game hint towards Heather possibly having pediophobia, the fear of dolls, but moreso leaning towards mannequins. Heather makes a displeased comment about the dismembered mannequins in a room of the shopping mall where the game begins, claiming she finds them disgusting, and when entering the construction site, one building contains a catalog Heather notices is about mannequins. In another instance when Heather can break down a portion of a wall to retrieve the Silencer, legs are found hanging down inside, and once more Heather mentions the possibility of a mannequin, although in this case she claims she'd prefer it to be one in opposition to a real human. Heather is also unnerved while inside the mannequin room, especially when one is mysteriously decapitated. This probable phobia likely served influence for the Mock Spider beast in Silent Hill: Revelation, as well as the entire scene that occurred within the room.
 
بچه ها ببخشید وسط بحستون پریدم !
بچه ها من الان سایلنت هیل 4 رو رو PS2 تموم کردم !
ولی نتونستم به سری ربطش بدم ؟
یکم نفهمیدم بازی چیشد ؟
میشه یکم داستانش رو خلاصه بگید و ربطش رو به قبل و یا بعدش ؟
{عجیبه نفهمیدم}

اگه ربطش با سری بازی رو بخوای ربط داستانی نداره. یک ماجرا جدا از سری داره. چیزی که شماره 4 رو به سری ربط میده فرقه سایلنت هیل است که به والتر می گن اگه می خواد مادرش زنده شود باید افرادی رو قربانی کنه او هم برای این کار افراد هتلی که نزدیک شهر سایلنت هیل است رو انتخاب می کنه و هنری هم یکی از ان ها است.{البته بگم این کار ها زیر سر روح والتر است چون خودش در زندان خودکشی میکنه.}و دیگه می دونی که از طریق اون طونل ها در اتاقش به شهر سایلنت هیل راه پیدا میکرد. و از همه مهم تر نماد های زیبایی که مربوط به شهر سایلنت هیل می شود هم چون هیولا ها و صندلی های چرخ دار و زنجیر های خونی و.....در بازی به طور احسن به کار گرفته شده.
یکم خلا صه گفتم اخه از زمانی که این بازی رو می کردم زیاد گذشته. خودتون بخشید دیگه;)
 
خب پس الان آشتی دیگه!:d (2)

سلام
خب یه پارازیت بیام وسط بحث
در مورد شواهد همزمانی شماره‌های 2 و 3 بازی.
این هم تصاویر پیوست.
یادش بخیر اشکان! جوونی کجایی؟:-"

- - -ویرایش - - -


احتمال داره نیزه‌هایی باشه که تو سرش فرو رفته
عههههههههه ... اینو از کجا درآوردی !!!
واقعاً یادش بخیر ، چقدر از این کشفیات ذوق کرده برده بودم البته بعداً فکر کنم احمد (gray-wolf ) بود که اومد و گفت تمامی پلاکهای ماشینها توی شهر همین هستن ، ولی باز هم تا قبل از اینکه زمانبندی سری کامل دستم بیاد خیلی روی این قضیه تاکید داشتم !
ریشه ی این که فکر میکنم اجساد داخل شماره ی دو هری هستن نه جیمز هم به همین قضیه برمیگرده !

در کل فیلم کم خرجی بود و یه نکته ای که خیلی آزارم میداد این بود که فلسفه ی هیولاهای فیلم رو من درست متوجه نشدم، بهتر نبود در طراحی ها لااقل یه مشورتی با استاد ماساهیرو جون می کردن ؟ :| :biggrin1:
توقعاتی داری ! از 2004 تا 2008 یه شماره از بازی ساختن آخرش طراحی هیولاش شد هیولاهای هوکامینگ بعد فکر کردی میان میشینن سر فیلم روی هیولاها کار میکنن ؟ یعنی دقیقاً چیزهائی که باید تو فیلم برات مد نظر باشه همون اشارات به بازی هستش که خودت گفتی !
LIGHTNING.B.D
بچه ها ببخشید وسط بحستون پریدم !
بچه ها من الان سایلنت هیل 4 رو رو PS2 تموم کردم !
ولی نتونستم به سری ربطش بدم ؟
یکم نفهمیدم بازی چیشد ؟
میشه یکم داستانش رو خلاصه بگید و ربطش رو به قبل و یا بعدش ؟
{عجیبه نفهمیدم}​
توصیه میکنم بخش خلاصه داستان شماره چهار رو از پست اول تاپیک بخونید !
 
سلام
خب یه پارازیت بیام وسط بحث
در مورد شواهد همزمانی شماره‌های 2 و 3 بازی.
این هم تصاویر پیوست.
یادش بخیر اشکان! جوونی کجایی؟:-"

- - -ویرایش - - -


احتمال داره نیزه‌هایی باشه که تو سرش فرو رفته




سلام.بابا دمت گرم ! عجب دقتی داری!من اگه ۲۰۰ بار هم بازی رو تموم میکردم هم متوجه نمی شدم!
 
سلام به همگی :دی

ببخشید یهو پا برهنه و بدون اطلاع قبلی می پرم وسط حرفتون :دی دلیلش اینه که تازه فیلم سایلنت هیل : رویلشن رو دیدم جو زده شدم گفتم بیام یه چی بگم که یه وقت نگویند فلانی لال است :دی

آقا ما این فیلمو دیدیم :دی انتظارشو نداشتم اینجوری باشه :دی یعنی فکر می کردم خیلی افتضاحه ولی اونقدرها هم افتضاح نبود :دی حداقل موسیقی خوبی داشت که استاد زحمتش رو کشیده بودن :x اما در کل بعضی صحنه ها و اشاره هایی که به بازی داشت جالب بود آخر فیلم هم که ماشین حمل و نقل زندانی ها رو نشون میده که نشانده ی مورفیه خیلی باحاااااااااااال بود به حدی که من پاشدم دست زدم :دی

قسمت تراویسش هم جالب بود :دی اون وسط فقط جای مری و جیمز خالی بود :))

در کل فیلم کم خرجی بود و یه نکته ای که خیلی آزارم میداد این بود که فلسفه ی هیولاهای فیلم رو من درست متوجه نشدم، بهتر نبود در طراحی ها لااقل یه مشورتی با استاد ماساهیرو جون می کردن ؟ :| :دی
فیلم که افتضاحی بیش نبود:biggrin1: یادمه داشتم با این یارو Restless Dreams و ماساهیرو در همین مورد حرف میزدم:biggrin1: یارو که بدبخت اون چیزی رو که دیده بود باور نمیکرد:biggrin1: ماساهیرو هم که چند روز دپسرس بود که کله هرمیشو اینجوری دیده بود=))
مبارزه آخرش که رسما Mortal Kombat بود:biggrin1: یعنی چی این شمشیرو که به زور دنبال خودش میکشه رو اینجوری میکرد؟:| کم مونده بود باهاش Million Stab بزنه=)) فقط با قسمت مدرسه-ش حال کردم که یه دفعه این گلابی کله-شو میاره بالا و میبینه هیچکی کنارش نی:biggrin1: اون قسمت پیرمرده که گوشه خیابون افتاده بود یا اون قسمت جشن تولد هم در نوع خودش جالب بود:biggrin1: قسمت آخرش هم جای تحسین داشت ولی بقیه فیلم کلا نابود بود:biggrin1:

در مورد شواهد همزمانی شماره‌های 2 و 3 بازی.
والا اگه شماره 2 بعد از شماره 3 اتفاق افتاده باشه، نمیشه گفت همزمانه. چون اینا وقتی به متل رسیدن، دیگه با ماشین جایی نرفتن و ماشین همونجا مونده تا وقتی که جیمز رسیده به اون قسمت.
ولی اگر شماره 2 زودتر از 3 اتفاق افتاده باشه، از من نخوایین پیچیدگی ذهن مریض یه ژاپنی رو براتون تشریح کنم:biggrin1:
 
هیچ کدوم فلسفه ی خاصی پشتشون نبود،فقط اون اره های تو سر فرم هیولای کلودیا نشانه ی عقاید فرقه بود (Shoved in her head:دی)
اون هیولای مانکن هم نشانه ی Pediophobia ی هدر(ترس از عروسک یا هر چیز مشابه) هست:

خب پس الان آشتی دیگه!:d (2)



توقعاتی داری ! از 2004 تا 2008 یه شماره از بازی ساختن آخرش طراحی هیولاش شد هیولاهای هوکامینگ بعد فکر کردی میان میشینن سر فیلم روی هیولاها کار میکنن ؟ یعنی دقیقاً چیزهائی که باید تو فیلم برات مد نظر باشه همون اشارات به بازی هستش که خودت گفتی !

فیلم که افتضاحی بیش نبود:biggrin1: یادمه داشتم با این یارو Restless Dreams و ماساهیرو در همین مورد حرف میزدم:biggrin1: یارو که بدبخت اون چیزی رو که دیده بود باور نمیکرد:biggrin1: ماساهیرو هم که چند روز دپسرس بود که کله هرمیشو اینجوری دیده بود=))
مبارزه آخرش که رسما Mortal Kombat بود:biggrin1: یعنی چی این شمشیرو که به زور دنبال خودش میکشه رو اینجوری میکرد؟:| کم مونده بود باهاش Million Stab بزنه=)) فقط با قسمت مدرسه-ش حال کردم که یه دفعه این گلابی کله-شو میاره بالا و میبینه هیچکی کنارش نی:biggrin1: اون قسمت پیرمرده که گوشه خیابون افتاده بود یا اون قسمت جشن تولد هم در نوع خودش جالب بود:biggrin1: قسمت آخرش هم جای تحسین داشت ولی بقیه فیلم کلا نابود بود:biggrin1:

امشب در رابطه با همین هیولاهای فیلم میرم یه گفتگویی با ماساهیرو داشته باشم :دی

قسمتی که اولین هیولا یعنی پیرمرده که تو آشغالا خوابیده بود، شوکه شدم و یه جورایی خوشم اومد ولی اون تیکه که داگلاس اومد و باقی ماجراها رسما یاد فیلم " جیسونِ قاتل نمی دونم چی چی یه همچین چیزی همون یارو که ماسک می زنه به سرش سر و کله مردمو قطع می کنه :دی " افتاده بود :| چی بود ؟ :دی قسمتی که کله هرمی داشت کاراته می کرد :)) یه لحظه گفتم ماساهیرو اگه فیلم رو دیده باشه سر این صحنه سکته زده یعنی ها :))
فقط و فقط موسیقیش رو که گوش می دادم حس سایلنت هیل پیدا می کردم! به نظرم حتی به اندازه ی یه فیلم هم چیز جالبی نبود :دی خیلی خیلی کم خرج کرده بودن انگار تو حیاط خونشون فیلم برداری کرده بودن :)) واقعا فیلم اول کجا این کجا :دی

آخرش هم خیلی لجم گرفته بود سر اینکه نوشته بود : Based on a video game created by konami " کونامی کاره ای نبود !!! تیم سایلنت و اوواکو و ماساهیرو اینا رو خلق کردن !!!

بازیگر هدر رو هم دیگه نگو که :| بازیگر خوبیه ولی آخه اصن تیپ و قیافه ش به هدرِ من نمی خورد :(

فیلم نامه نویس واسه هدر هم شوهر گذاشت که هدر تنها نمونه =))

بعد اونوقت داگلاس تو فیلم نقش سیب زمینی هم نداشت دیگه ؟ :| :دی

در کل باید برم با ماساهیرو صحبت کنم امیدوارم مثه کامیا بلاکم نکنه سر این مسئله :))
 
فیلم که افتضاحی بیش نبود:biggrin1: یادمه داشتم با این یارو Restless Dreams و ماساهیرو در همین مورد حرف میزدم:biggrin1: یارو که بدبخت اون چیزی رو که دیده بود باور نمیکرد:biggrin1: ماساهیرو هم که چند روز دپسرس بود که کله هرمیشو اینجوری دیده بود=))
مبارزه آخرش که رسما Mortal Kombat بود:biggrin1: یعنی چی این شمشیرو که به زور دنبال خودش میکشه رو اینجوری میکرد؟:| کم مونده بود باهاش Million Stab بزنه=)) فقط با قسمت مدرسه-ش حال کردم که یه دفعه این گلابی کله-شو میاره بالا و میبینه هیچکی کنارش نی:biggrin1: اون قسمت پیرمرده که گوشه خیابون افتاده بود یا اون قسمت جشن تولد هم در نوع خودش جالب بود:biggrin1: قسمت آخرش هم جای تحسین داشت ولی بقیه فیلم کلا نابود بود:biggrin1:


والا اگه شماره 2 بعد از شماره 3 اتفاق افتاده باشه، نمیشه گفت همزمانه. چون اینا وقتی به متل رسیدن، دیگه با ماشین جایی نرفتن و ماشین همونجا مونده تا وقتی که جیمز رسیده به اون قسمت.
ولی اگر شماره 2 زودتر از 3 اتفاق افتاده باشه، از من نخوایین پیچیدگی ذهن مریض یه ژاپنی رو براتون تشریح کنم:biggrin1:

علی تو واقعا ذهن من رو می خونی....:d

شدیدا باهات موافقم . واقعا مبارزه ی اخر فیلم سایلنت هیل و کله هرمی یک جا در چند دقیقه به صورت حرفه ای با خاک یکسان کرد=)){افتضاح بود:(}
در مورد اتفاق افتادن شماره 2و3 و هم زمان ممکن داگلاس با ماشین رفته باشه به سمت پارک تا انجا رو بگرده دراین صورت شماره 2و3 هم زمان اتفاق افتاده اند. ولی ممکن هم هست که به دون ماشین رفته باشه که در اون صورت حرف شما صحیح است.:)
 
امشب در رابطه با همین هیولاهای فیلم میرم یه گفتگویی با ماساهیرو داشته باشم :دی

قسمتی که اولین هیولا یعنی پیرمرده که تو آشغالا خوابیده بود، شوکه شدم و یه جورایی خوشم اومد ولی اون تیکه که داگلاس اومد و باقی ماجراها رسما یاد فیلم " جیسونِ قاتل نمی دونم چی چی یه همچین چیزی همون یارو که ماسک می زنه به سرش سر و کله مردمو قطع می کنه :دی " افتاده بود :| چی بود ؟ :دی قسمتی که کله هرمی داشت کاراته می کرد :)) یه لحظه گفتم ماساهیرو اگه فیلم رو دیده باشه سر این صحنه سکته زده یعنی ها :))
فقط و فقط موسیقیش رو که گوش می دادم حس سایلنت هیل پیدا می کردم! به نظرم حتی به اندازه ی یه فیلم هم چیز جالبی نبود :دی خیلی خیلی کم خرج کرده بودن انگار تو حیاط خونشون فیلم برداری کرده بودن :)) واقعا فیلم اول کجا این کجا :دی

آخرش هم خیلی لجم گرفته بود سر اینکه نوشته بود : Based on a video game created by konami " کونامی کاره ای نبود !!! تیم سایلنت و اوواکو و ماساهیرو اینا رو خلق کردن !!!

بازیگر هدر رو هم دیگه نگو که :| بازیگر خوبیه ولی آخه اصن تیپ و قیافه ش به هدرِ من نمی خورد :(

فیلم نامه نویس واسه هدر هم شوهر گذاشت که هدر تنها نمونه =))

بعد اونوقت داگلاس تو فیلم نقش سیب زمینی هم نداشت دیگه ؟ :| :دی

در کل باید برم با ماساهیرو صحبت کنم امیدوارم مثه کامیا بلاکم نکنه سر این مسئله :))
ماساهیرو جوابتو نمیده:d اصلا هر چیزی مربوط به کونامی و فیلم سایلنت هیل و خلاصه هر چی بعد از خودشون، ناراحتش میکنه:(
فیلم جمعه 13 رو میگی؟ یا کشتار با اره برقی در تگزاس؟:d موسیقی فیلم هم که تکراری بود. همون موسیقی شماره اول بود. یعنی صحنه ای که داگلاس نفله شد من یه لحظه هنگ کردم:d یه عضو کلیدی در کمتر از 10 دقیقه کتلت شد:d
بعد اون قسمت که این یارو وینسنت رو بسته به تخت میبرن توی یه اتاق پر از این پرستارا رو که اصلا نگو
facepalm.gif
خو این یعنی چی؟ یعنی اینا متوجه خطر این پرستارا نبودن؟ یا بودن ولی خیلی خفن بودن؟ خو پس چرا کتلت شدن؟ اصلا یه سری چیزا توی فیلم رو فقط برای پر کردن گذاشته بودن. اصن یه وضی آقا جمش کن/:)
 
خداوند عقلی سالم و درست حسابی به سازندگان گرامی این فیلم و همچنین کونامی عزیز اهدا بفرماید.:d

پ.ن: السا و والتر...روحشان شاد یادشان گرامی! لطف کنید یه سر به کونامی بزنید با خاک یکسانش کنید.
 
فیلم کلا خیلی نوسان داشت اول فیلم جالب شروع شد . به خودم گفتم اخ جون بلخره یک سایلنت هیل کامل با اهنگ زیبا:d.....بعد ازچند سکانس یک دفعه گنگ شد:| هری یک دفعه با زنش تو توهم حرف می زد بعد دوباره فیلم اوج میگیره و سکانس های جالبی مثل همون پیرمرد گوشه خیابون رو نشون میده ولی دوباره افت میکنه مثل همون اتاقی که پرستار ها توش بودن بعد اون دونفر انگار نه انگار رفتن داخل با وینست بعدش هم خیلی راحت مردن. وبعد پس از یک مبارزه فاجعه که برای خورد کردن کله هرمی طراحی شده میره سراغ سکانس پایانی که واقعا جالب بود وفیلم رو دوباره اوج میده. دقیقا فیلم پر از نوسان بود اصلا تعادلی نداشت. بعضی جا ها عالی بود بعضی جا ها افتظاح.
 
داشتم گاف های فیلم Silent Hill: Revelation رو از توی IMDB میخوندم, چیزهای جالبی نوشته بود به نظرم:d

مثلاََ توی قسمت دیوانه خانه بروکهاون, هدر اسلحه اش رو میذاره تو جیب پشتش, اما درست کمی بعد زمانی که صحنه بعدی نشون داده میشه دیگه خبری از اسلحه نیست!



یا مثلاََ زمانی که هدر بعد از حرف زدن با داهیلا وارد یه ساختمون میشه, توی اون ساختمان میتونید سایه یکی از افراد پشت صحنه رو بر روی دیوار سمت راست ببینید:



میتونید از اینجا برید بقیه اش رو بخونید
Silent Hill: Revelation 3D (2012) - Goofs - IMDb
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or