بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    131

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست.
به روز میشود...

wire.png

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,595
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 137
آخرین ویرایش:
همین.اقا ما اعصابمون خیلی خورد شد سر این قضیه.الان میخوام یکی دیگشو بازی کنم.کدومو بازی کنم؟خداییش دیگه از این ضد حالیا نباشه.
1 یا 4 رو بازی کن منتها باید پایان خوب بگیری که ضدحال نخوری.3 رو بازی کن بار اول معمولا پایان خوبو میده. البته شیرینی سایلنت هیل به ضدحاله و این که چند روز افسرده بشی تا جیگرت حال بیاد:d
البته 3 رو بعد از 1 بازی کنی خیلی بهتره چون بهش ربط داره.برو 4 رو بازی کن منتها پایان خوب گرفتنش یه مقدار سخته و بهتره رو Easy بزاری.
 
بچه ها یه سوال داشتم. میحواستم نظر شماها رو هم بدونم. به نظرتون الان فرقه هنوز وجود داره و فعالیت میکنه؟
پس ما برگ چغندریم!! معلومه که فعالیت می کنه.

من که فکر می کنم با کشنه شدن خدای فرقه به دست هدر یکی از بزرگترین شانسای فرقه از بین رفت. البته افراد معتقد به فرقه عنوز تو شهر هستند.درست مثل همون زنی که نزدیک اتاق اعتراف کلیسا مناجات و طلب بخشایش می کرد.اگه پایان کامل SH3 رو واقعا اتفاق افتاده در نظر بگیریم هنوز امیدی هست>:)
 
سلام!
@ oxford
حمید جان لطف کن توی لحن پستت تجدید نظر کن ، تو همین تاپیک هم هستند بچه هائی که معتقدند جیمز گناهکار نیست و دلائلی هم دارند! این بحث هم به جائی نمیرسه ، کلا این موضوع رفته توی لیست ممنوعه بحث ها ! پس از به کار بردن کلماتی که شاید ایجاد ناراحتی کنه پرهیز کن !
پاینده باشی !
 
بعد از مدت ها یه بازی درست و حسابی به دستم رسید : Silent Hill HD Collection - Reg 2 PS3 Version :دی

آقا جریان این پسوند innver Fears چیه ابتدای سایلنت هیل 2 ؟
Silent Hill 2: Inner Fears نام ورژن اروپایی Silent Hill 2: Restless Dreams هست.
همونطور که میدونی نسخه Restless Dreams یه سناریو اضافی داره که در مورد ماریا هست که با مردی به اسم ارنست بالادوین ملاقات میکنه که دخترش رو از دست داده....
 
ممنون از امیر عزیز

من هم به دوست جدیدمون Oxford پیشنهاد می کنم شماره سوم رو بازی کنن البته اولش یا سعی کنن شماره یک رو بازی کنن یا داستانش رو بخونن که یه وقت با سردرگمی رو به رو نشن

و در جواب علی صلح و صفا باید بگم که از نظر من هم هنوز کسانی هستن که در شهر این اعتقادات رو دارن و ماجراهای شهر هنوز به پایان نرسیده
 
من توی این مرحله وقتی این صحبت ها رو شنیدم دلم برای والتر سوخت!:(
باباش عجب آدم نامردی بوده!:|

16-038.jpg
16-040.jpg
 
بخاطر همین پدر بود که والتر کارش به این مصیبت کشیده شد. تصور کنین یه پدر بچه ای که از خون خودشه برای نفع خودش در کمال بیرحمی و شقاوت رها میکنه. حتی فکر نمیکنه که سرنوشت این بچه در آینده چی میشه...نکنه به تباهی کشیده بشه:|
 
سلام
بعد از مدت ها یه بازی درست و حسابی به دستم رسید : Silent Hill HD Collection - Reg 2 PS3 Version :دی
متاسفانه این نسخه دارای تغییراتی تو صدای شخصیت‌ها بوده. وگرنه نور علی نور میشد.
من هنوز تو کف ایده تیم سایلنت در مورد سایلنت هیل پنجم!:d
فرض کنید! یه روز آفتابی که مردم در حال رفت آمد هستند و دارند میرند سرکارشون ما هم درکنارشون هستیم...این قسمت هم از زبان Imamura:
[LTR]What happens when you make that normality rot all around you?[/LTR]
خب امیرجان خدا بخواد یه طورایی داره میشه که از تو کف در بیای. ;)
اقا سلام علیکم.
فکر کنم هر موقع فرومتون خوابید یه ندا به من بدید خوب میشه.چون میام یه چشم میزنم و همه چیز حله.بابا از دو روز پیش چه کار کردید اینجا.ماشاالاه.:-o
دوستای گلم یه خبر خوب بدم.سایلنت هیلو تموم کردم.و بلافاصاله بعد از تموم کردنش نیومدم اینجحا.رفتم حسابی تحقیق کردم.ته توشو دراوردم خداییش.اولا که ایول بابا ایول.خداییش عجب بازیه دلی بود.چه داستانی.
دوما واسه خودم متاسفم که جای اون مرتیکه عوضی بازی میکردم.همون یارو جیمز بی جربزه و ترسو که یه جو مردونگی نداشت بدبخت.
یکی نیست بش بگه اخه بیچاره تو که وجود نداری واسه چی یه همچین غلطی میکنی و میزنی زنتو میکشی.
من فهمیدم که تو بقیه سایتا و فروما سر این مرتیکه نفله دعواست که کارش درست بوده یا نه یا گناهکاره یا بی گناه.اخه خداییش ادم به این بی --یگی چیچیش گناهکار نیست.خاک بر سرت که یه زنتو به خاطر بیماریش ول کردی رفتی.
همین.اقا ما اعصابمون خیلی خورد شد سر این قضیه.الان میخوام یکی دیگشو بازی کنم.کدومو بازی کنم؟خداییش دیگه از این ضد حالیا نباشه.
منم با دوستان دیگه موافقم حمیدجان. حتی اگه می‌خوای جیمز رو گناهکار بدونی بهتره تو لحن نوشتارت یه تجدید نظر کوچیک بکنی.;)
همین ریزه‌کاری‌ها رمز دوستانه بودن جو تاپیکه. >:d<
من توی این مرحله وقتی این صحبت ها رو شنیدم دلم برای والتر سوخت!:(
باباش عجب آدم نامردی بوده!:|
بخاطر همین پدر بود که والتر کارش به این مصیبت کشیده شد. تصور کنین یه پدر بچه ای که از خون خودشه برای نفع خودش در کمال بیرحمی و شقاوت رها میکنه. حتی فکر نمیکنه که سرنوشت این بچه در آینده چی میشه...نکنه به تباهی کشیده بشه:|
همین چند روز پیش تو انجمن خودمون یه خبر پخش شد مبنی بر کشته شدن یه نوزاد به دست پدر گیمرش. باز گلی به جمال پدر والتر که نکشتش.

بچه ها یه سوال داشتم. میحواستم نظر شماها رو هم بدونم. به نظرتون الان فرقه هنوز وجود داره و فعالیت میکنه؟

پس اونی که جنابعالی هی بهش زنگ می‌زدی سرهرمی نبود،‌ ژان‌والژان بود./:)
 
پس اونی که جنابعالی هی بهش زنگ می‌زدی سرهرمی نبود،‌ ژان‌والژان بود./:)
خب نه منظورم همونی بود که امپراطور ویزاری (:d) گفت. الان 4 شماره اول سند هست نه HC. اینکه خدای فرقه کتلت شده. البته منم نظرم اینه که کسای دیگه ای مثل کلودیا و وینسنت هستن که راه فرقه رو ادامه بدن ولی فکر کنم نقشش خیلی کمرنگ تر از پیش شده، نه؟ کله هرمی هم چیزی نیست که فرقه بفرستش. یعنی یه چیزی مثل هیولای کراکن داچمن نیست که بهش دستور بده کشتی ها دیگه رو غرق کنه. فقط ظاهرش از فرقه ریشه میگیره. بازم نمیدونم چی درسته چی غلط.
 
من هم به دوست جدیدمون Oxford پیشنهاد می کنم شماره سوم رو بازی کنن البته اولش یا سعی کنن شماره یک رو بازی کنن یا داستانش رو بخونن که یه وقت با سردرگمی رو به رو نشن
1 یا 4 رو بازی کن منتها باید پایان خوب بگیری که ضدحال نخوری.3 رو بازی کن بار اول معمولا پایان خوبو میده. البته شیرینی سایلنت هیل به ضدحاله و این که چند روز افسرده بشی تا جیگرت حال بیاد:d
البته 3 رو بعد از 1 بازی کنی خیلی بهتره چون بهش ربط داره.برو 4 رو بازی کن منتها پایان خوب گرفتنش یه مقدار سخته و بهتره رو Easy بزاری.
والا اگه بازم توش نامردی باشه بهتره بازی نکنم.ضد حالای معمولی خیالی نیست.فکر کنم 3 رو بازی کنم.ولی میگن باید یکو قبلش بازی کنم که بفهمم چی بوده.یکی از دوستامون همینجا یه عکس از گرافیکش گذاشت که من عمرن برم سراغ یک ولی فک کنم داستانو بخونم.
ولی 3 رو بازی میکنم.چون 2 نفر تا حالا گفتن 3.ببینم این بازی مگه 5و6 نداره.همه شمارههاشو گفتید بازی کنم جز این 5و6

سلام!
@ oxford
حمید جان لطف کن توی لحن پستت تجدید نظر کن ، تو همین تاپیک هم هستند بچه هائی که معتقدند جیمز گناهکار نیست و دلائلی هم دارند! این بحث هم به جائی نمیرسه ، کلا این موضوع رفته توی لیست ممنوعه بحث ها ! پس از به کار بردن کلماتی که شاید ایجاد ناراحتی کنه پرهیز کن !
پاینده باشی !

منم با دوستان دیگه موافقم حمیدجان. حتی اگه می‌خوای جیمز رو گناهکار بدونی بهتره تو لحن نوشتارت یه تجدید نظر کوچیک بکنی.;)
همین ریزه‌کاری‌ها رمز دوستانه بودن جو تاپیکه. >:d
شماها باشید کفری نمیشید خداییش اخه.بله همینجام دیدم یه عده سنگ اون بی پدرو مادرو به سینه میزنن.ما خیالمون نیست داش.بیان خودم حالیشون کنم که این یارو گناهکاره و اونورطرم رفته.اخه طرفداری از یه ادم ترسو هم شد کار.حالا هر دلیلی.خداییش به خاطر شما قدیمیای عاقل اینجاست که دهنمو باز نمیکنم.
 
سلام
والا اگه بازم توش نامردی باشه بهتره بازی نکنم.ضد حالای معمولی خیالی نیست.فکر کنم 3 رو بازی کنم.ولی میگن باید یکو قبلش بازی کنم که بفهمم چی بوده.یکی از دوستامون همینجا یه عکس از گرافیکش گذاشت که من عمرن برم سراغ یک ولی فک کنم داستانو بخونم.
ولی 3 رو بازی میکنم.چون 2 نفر تا حالا گفتن 3.ببینم این بازی مگه 5و6 نداره.همه شمارههاشو گفتید بازی کنم جز این 5و6
بازم میگم بهتره شماره یک رو بازی کنی تا داستان 3 رو کامل متوجه بشی وگرنه اول شماره 4 رو برو.
شماها باشید کفری نمیشید خداییش اخه.بله همینجام دیدم یه عده سنگ اون بی پدرو مادرو به سینه میزنن.ما خیالمون نیست داش.بیان خودم حالیشون کنم که این یارو گناهکاره و اونورطرم رفته.اخه طرفداری از یه ادم ترسو هم شد کار.حالا هر دلیلی.خداییش به خاطر شما قدیمیای عاقل اینجاست که دهنمو باز نمیکنم.
لطف می‌کنی حمیدآقا. :d
اما با اجازه‌ات یکی از همین قدیمیای اینجا هنوز به این نتیجه نرسیده که جیمز واقعاً چه اوضاعی داشته. >:d
 
ولی 3 رو بازی میکنم.چون 2 نفر تا حالا گفتن 3.ببینم این بازی مگه 5و6 نداره.همه شمارههاشو گفتید بازی کنم جز این 5و6

ما 5و6 رو جز شماره ها به حساب نمیاریم :دی چون تیم سایلنت عزیز نساختن یه مشت ساخته های غربی بی اصل و نسب به حساب میان و کاملا هم از ریشه ها به دور هستن :دی

البته من با پیشنهاد دایی مسعود موافقم شما، نسخه ی چهارم رو اول بازی کن بعد سر فرصت یک و سه رو هم بازی کن چون داستانش یه مقدار با بقیه فرق داره :دی
 
سلام
حمیدجان لیست کامل سری تو پست اول اومده.
=========================================
باز هم یه پیشنهاد جنجالی برای نظرسنجی
- با ساخته شدن یک ساینت هیل ایرانی موافق هستید؟
 
- با ساخته شدن یک ساینت هیل ایرانی موافق هستید؟
بستگی داره کی بسازه. ولی در کل هر چیزی که بخواد از رو اثر دیگه ای اسکی بره محکوم به شکسته. البته الهام گرفتن ایرادی نداره. خود من همین هفته ی پیش دو فیلم Lost Highway و Jacob's Ladder رو دیدم،به وضوح منبع الهامات TS توشون موج می زد.کاراکتر LH که حتی قیافه شم به شدت شبیه جیمز بود. :-b
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or