بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,574
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 119
آخرین ویرایش:

Emperor visari

کاربر سایت
Jan 5, 2011
1,553
میگم ضعیف ترین نسخه ی ساخت تیم سایلنت رو بگذاریم اگر میخواید اینطور باشه نظرسنجی !
من که دلم رضایت نمیده هیچکدومشون رو ضعیف بنامم:(

یه پیشنهاد نه چندان خفن:اولین نسخه ای که از سری بازی کردین کدوم بود؟
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,696
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
من با علی صلح و صفا موافقم چون من اون زمان که origin رو بازی کردم sh1 رو بازی نکرده بودم و البته دکتر کافمن رو هم نمی شناختم اما یه جای بازی بود که معرفی می کرد که اون مرده دکتر کافمنه
فکر کنم دالیا اونو به این نام صدا می زنه
خوب ما هم که چیزی نگفتیم. فقط خواستار سندی مدرکی چیزی شدیم.:d
بچه ها کسی Downpour رو تا آخر رفته ؟! اگه آره یه کمکی بکنه :|
http://forum.bazicenter.com/thread31163/page54/#post2380150
بنده بازی نکردم ولی دوستان زیادی بازی کردند که حتماً کمک می‌کنند.
============================================================================
نظرتون درباره‌ی یه پرسش پیرامون تأثیر بازی در زندگی شخصی چیه؟
 

Emperor visari

کاربر سایت
Jan 5, 2011
1,553
آهان این نظرسنجی چه طوره؟
ترجیح میدین داستان SH بیشتر روی فرقه و خود شهر تمرکز داشته باشه(مثل SH1,SH3,SH0) یا روی زندگی شخصی کاراکتر مورد نظر( SH2,Homecoming و احتمالا Downpour(بازی نکردم مطمعن نیستم:d) )

اصلا نظرسنجی هم نمی خواد،کنجکاوم نظرتون رو بدونم.:d
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,696
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
آهان این نظرسنجی چه طوره؟
ترجیح میدین داستان SH بیشتر روی فرقه و خود شهر تمرکز داشته باشه(مثل SH1,SH3,SH0) یا روی زندگی شخصی کاراکتر مورد نظر( SH2,Homecoming و احتمالا Downpour(بازی نکردم مطمعن نیستم:d) )

اصلا نظرسنجی هم نمی خواد،کنجکاوم نظرتون رو بدونم.:d
راستش سوال سختیه.
در کل اگه یک داستان سایلنت هیل باشه بهتره. فرقی نمی‌کنه فرقه-محور باشه یا شخصیت-محور
 

silent hill72

کاربر سایت
Jan 8, 2012
539
نام
henry
سلام
یه پیشنهاد جنجالی
بدترین سایلنت هیل از نظر شما!:d

اره واقعا زدی تو خال;)

---------- نوشته در 10:14 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:11 PM ارسال شده بود ----------

سلام

خوب ما هم که چیزی نگفتیم. فقط خواستار سندی مدرکی چیزی شدیم.:d

بنده بازی نکردم ولی دوستان زیادی بازی کردند که حتماً کمک می‌کنند.
============================================================================
نظرتون درباره‌ی یه پرسش پیرامون تأثیر بازی در زندگی شخصی چیه؟

اینم خوبه ولی مثلا چطوری مطرح بشه؟

---------- نوشته در 10:15 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:14 PM ارسال شده بود ----------

سلام

خب حتماً داریم دیگه. :d
یعنی به المان‌های داستانی سری وفادار باشه حالا با هر محوریتی.

چیزی که dp اصلا رعایت نکرد و همچنان مارو در انتظار یه sh اصیل گذاشت
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,696
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
پس یه پیشنهاد دیگه:
مهمترین عنصر بازی از نظر شما.
البته بنده عقیده دارم حاصل جمع 3 عدد 100 گاهی وقت‌ها می‌تونه 1000 بشه.

---------- نوشته در 10:53 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 10:25 PM ارسال شده بود ----------

اینم خوبه ولی مثلا چطوری مطرح بشه؟
خب در این مورد باید صحبت کنیم.
======================================
این هم لیستی از پیشنهادات:
- بهترین یا خاطره‌انگیز‌ترین سکانس
- بهترین یا خاطره‌انگیزترین مبارزه
- بهترین باس سری
- بهترین شخصیت دیده نشده
- بهترین Memo‌ در سری
- بهترین جایزه در سری
- نظرسنجی در مورد پایان یوفو و کلاً پایان‌های به ظاهر فان
- بی‌گناه‌ترین فرد در سری (شخصیت اصلی یا فرعی جداگانه)
- گناه‌کارترین فرد در سری (ایضاً به شرح فوق)
 
آخرین ویرایش:

Heart Broken

کاربر سایت
Feb 22, 2011
2,418
نام
Ali
درود

خو چرا تو ذوق آدم میزنی ، پیشنهاد دادم !:d
ولی نه ، دلیلم این بود که میخواستم ببینم بقیه هم مثل من سلاح های سرد رو بیشتر پسندیدند تو سری یا نه ! با تبر بیشتر از همه ی سلاح ها راحت بودم تو جنگ ها ی تن به تن !

آها :d منم مثل خودتم اصلاً سلاح سرد یه چیز دیگست!

بچه ها کسی Downpour رو تا آخر رفته ؟! اگه آره یه کمکی بکنه :|
http://forum.bazicenter.com/thread31163/page54/#post2380150

دوست خوبم شما برای راه انداختن این دستگاه و در ادامه گرفتن بلیت باید Game Token داشته باشید (مثل سکه‌ هست). این Game Tokenها رو باید از همون ایستگاه تله کابین بردارید. اگر قبلاً این کار رو نکردید، قفل دری رو که کلیدش رو گرفتید بازی کنید و به همون محل اول برگردید.

سؤال دیگه‌ای بود در خدمتم.

آهان این نظرسنجی چه طوره؟
ترجیح میدین داستان SH بیشتر روی فرقه و خود شهر تمرکز داشته باشه(مثل SH1,SH3,SH0) یا روی زندگی شخصی کاراکتر مورد نظر( SH2,Homecoming و احتمالا Downpour(بازی نکردم مطمعن نیستم:d) )

اصلا نظرسنجی هم نمی خواد،کنجکاوم نظرتون رو بدونم.:d

من هی کنجکاوتر میشم! شیطونه میگه برم کل ویدوهای بازی رو دانلود کنم ببینم!

اول اینکه خجالت نمیکشی؟ :| DP رو بازی نکردی هنوز؟ :| چی بگم آخه؟! واقعاً این عنوان ارزش یک بار تجربه رو داره، البته دیگه خسته شدم از این بحثا بیخیال برو همون دانلود کن :d

داستان سایلنت هیل هر چی می‌خواد باشه، فقط باید منطق و اصالت داشته باشه.

سلام
پس یه پیشنهاد دیگه:
مهمترین عنصر بازی از نظر شما.

بیشتر توضیح میدی مسعود جان؟ منظورت از مهمترین عنصر چیه؟

و اما در مورد لیست پیشنهادات!

- بی‌گناه‌ترین فرد در سری (شخصیت اصلی یا فرعی جداگانه)
- گناه‌کارترین فرد در سری (ایضاً به شرح فوق)

با این دو گزینه موافقم چون به شدت قابل بحثه :d

---------- نوشته در 01:34 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 12:42 AM ارسال شده بود ----------

Off Topic
خوب بچه‌ها نمیدونم کدومتون تریلر Phantom Pain که تو مراسم VGA نشون داده شد رو دیدید (اگرم ندیدید که ببینید:d)، این تریلر یک ارتباط معنوی با استاد کوجیما و سری Metal Gear Solid داره! خوب بحثم الان به MGS ربطی نداره، بحثم سر کارگردانی تریلر و ربطش به کوجیماست. خواستم بگم اتمسفر این تریلر واقعاً فوق‌العادست، اگر قرار باشه روزی کوجیما سایلنت هیل جدیدی رو بسازه مطمئنم می‌تونه به بهترین نحو اینکار رو بکنه. وقتی به تریلر نگاه می‌کنید متوجه می‌شید که این یک اثر ژاپنی‌الاصله ...! :d
 

Hamed Vincent

کاربر سایت
Dec 15, 2007
1,391
نام
حــــــامــد
بعد از مدت ها یه بازی درست و حسابی به دستم رسید : Silent Hill HD Collection - Reg 2 PS3 Version :D

آقا جریان این پسوند innver Fears چیه ابتدای سایلنت هیل 2 ؟
 

Devil-Girl

کاربر سایت
Aug 24, 2012
1,238
درود به همگی :D
دیشب داشتم سایلنت هیل 3 رو بازی می کردم جاتون خالی رو درجه اکشن هارد هم بود :D بعد اصلا و ابدا از تیر سلاحهای گرم هم استفاده نمی کردم چرا که نمی خواستم ترس و وحشت رو از دست بدم :D و اینکه خب بعد بازی هم اصلا خوابم نبرد :| :D خب حالا بگذریم من یه سوال داشتم از دوستان :

دوستان یادتون میاد زمانیکه تو ایستگاه مترو بودیم، بعد از خوندن اون آرتیکل در مورد روح افرادی که اونقدر زود کشته میشن که خودشون نمی فهمن مثه کسی که خودکشی کرده یا تصادف کرده، یه جایی تو ایستگاه وایمیسادیم، یه صدایی میومد و یه نفر هدر رو روی ریل هل میداد، من دیشب هر کاری کردم این کات سن رو نشون نداد، باید چیکار کنم ؟

---------------

در مورد نظر سنجی :
من هم موافقم که نظرسنجی رو بذاریم خاطره انگیز ترین کات سنس :D
 

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831
من هنوز تو کف ایده تیم سایلنت در مورد سایلنت هیل پنجم!:d
فرض کنید! یه روز آفتابی که مردم در حال رفت آمد هستند و دارند میرند سرکارشون ما هم درکنارشون هستیم...این قسمت هم از زبان Imamura:
[LTR]What happens when you make that normality rot all around you?[/LTR]
- بی‌گناه‌ترین فرد در سری (شخصیت اصلی یا فرعی جداگانه)
- گناه‌کارترین فرد در سری (ایضاً به شرح فوق)

با این دو گزینه موافقم چون به شدت قابل بحثه :d
منم به شدت با این دو گزینه موافقم!:d

---------- نوشته در 02:00 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 01:58 PM ارسال شده بود ----------

دوستان یادتون میاد زمانیکه تو ایستگاه مترو بودیم، بعد از خوندن اون آرتیکل در مورد روح افرادی که اونقدر زود کشته میشن که خودشون نمی فهمن مثه کسی که خودکشی کرده یا تصادف کرده، یه جایی تو ایستگاه وایمیسادیم، یه صدایی میومد و یه نفر هدر رو روی ریل هل میداد، من دیشب هر کاری کردم این کات سن رو نشون نداد، باید چیکار کنم ؟
شما باید اون روزنامه ای که توش نوشته شده که یه مرد خودش رو پرت کرده جلوی قطار رو بخونید!:d
اون آرتیکل در مورد روح هم بخون!:d

sh3_memo_03.jpg
sh3_memo_04.jpg
 

oxford

کاربر سایت
May 11, 2009
246
نام
حمید
اقا سلام علیکم.
فکر کنم هر موقع فرومتون خوابید یه ندا به من بدید خوب میشه.چون میام یه چشم میزنم و همه چیز حله.بابا از دو روز پیش چه کار کردید اینجا.ماشاالاه.:-o
دوستای گلم یه خبر خوب بدم.سایلنت هیلو تموم کردم.و بلافاصاله بعد از تموم کردنش نیومدم اینجحا.رفتم حسابی تحقیق کردم.ته توشو دراوردم خداییش.اولا که ایول بابا ایول.خداییش عجب بازیه دلی بود.چه داستانی.
دوما واسه خودم متاسفم که جای اون مرتیکه عوضی بازی میکردم.همون یارو جیمز بی جربزه و ترسو که یه جو مردونگی نداشت بدبخت.
یکی نیست بش بگه اخه بیچاره تو که وجود نداری واسه چی یه همچین غلطی میکنی و میزنی زنتو میکشی.
من فهمیدم که تو بقیه سایتا و فروما سر این مرتیکه نفله دعواست که کارش درست بوده یا نه یا گناهکاره یا بی گناه.اخه خداییش ادم به این بی --یگی چیچیش گناهکار نیست.خاک بر سرت که یه زنتو به خاطر بیماریش ول کردی رفتی.
همین.اقا ما اعصابمون خیلی خورد شد سر این قضیه.الان میخوام یکی دیگشو بازی کنم.کدومو بازی کنم؟خداییش دیگه از این ضد حالیا نباشه.
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر