بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
بله قرار بود امیرجان منتها یه دستهایی این وسط کار شکنی میکنن /:)

samael.jpg
:rolleyes:
که اینطور!!! یعنی همه چی زیر سره اینه؟:no::|
=====================
بچه ها این نظر سنجی رو عوض کنید!!:d
مثلا بذارید
بهترین شماره از نظر موسیقی؟
یا
بهترین شماره از نظر داستان؟
 
مرسي اميرجون دستت درد نكنه ايني كه داري مطالب كتاب the lost memories رو دراين بخش قرار ميدي كار بسيار عاليه وبهتر از اين نميشه وهمه ميتونيم فيض ببريم ...خسته نباشي بابت زحماتي كه ميكشي..:x>:d

---------- نوشته در 09:51 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:39 PM ارسال شده بود ----------

به نظر حقیر،‌آلسا از قبل شناسایی شده بوده. حتی حدس می‌زنم برای همین دالیا تا این درجه بالا اومده. دلیل هم دارم البته;)
سلام مسعود جان كاملا موافقم ولي به نظرم هنوز داليا بعد از تولد آلسا هنوز به طور كامل اين باور رو نداشت كه آلسا همون مادر مقدسه ولي با بزرگتر شدن اين نوزاد به يقن رسيد كه اين بچه همان مادر مقدس هست...

---------- نوشته در 10:18 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:51 PM ارسال شده بود ----------

درود بر همه همشهریای گل

@ Silent-Dream و @ dark souls

و در مورد شروع وقایع منم با نظر آقا مسعود موافقم، دنیای ذهنی افراد با استفاده از قدرت شهر خلق میشه و این قدرت تاریک به واسطه حضور سامائیل در شهره. اعمال دالیا و وجود آلسا باعث شد که کنترل شهر به دست سامائیل بیفته (این وسط هری تأثیر گذار بود و باعث شد خدا به طور کامل به وجود نیاد) برای همینه که افراد پاک فطرت شهر رو همون طوری که هست می‌بینند. درسته که در گذشته شهر و ساکنانش اتفاقات زیادی افتاده و اعضای فرقه اقدامات زیادی رو بر اساس اعتقاداتشون و برای ظهور خدای مطلوبشون انجام دادند ولی در اصل دالیا و آلسا باعث آزاد شدن قدرت تاریکی در شهر و اتفاقات بعد از اون شدند.
درود بر علي جون گل...قربونت...به نظرم سايلنت هيل بر اساس فلسفه و تئوري دنياهايه دروني بنا شده وحول همين محور ميچرخه...وشهر سايلنت هيل هم وجود و ريشه و بقايه خودشرو هم از اين دنياهاي ديگر و قدرت ذهني اين دنياها ميگيره و يك نيروي هميشگي در اين شهر بوجود مياره...
 
دوستان اگر نظرات خودشون رو در مورد تغییر نظرسنجی بگند خیلی خوب میشه!
دیگه فکر کنم بهتر عوض بشه!

موافقم،دنیای سایلنت هیل پتانسیل بالایی برای طرح نظرسنجی داره:ترسناک ترین نسخه- بهترین لوکیشن-بهترین کاراکتر اصلی ;;)
 
دوستان اگر نظرات خودشون رو در مورد تغییر نظرسنجی بگند خیلی خوب میشه!
دیگه فکر کنم بهتر عوض بشه!

غم انگيز ترين نسخه در سري - ترسنا كترين نسخه در سري-سر درد آورترين نسخه در سري-بهترين گيم پلي ومعما در سري-فلسفي ترين نسخه در سري-ودر نهايت بهترين نسخه در سري و...
 
علی جان شما میگی به خاطر رفت آمد بیماری منتقل شده ولی من میگم نه یه دلیل دیگه ای داشته! داریم در مورد سایلنت هیل صحبت میکنیم جایی که اتفاقات خیلی عجیبی توش رخ میده!!
داستان سری بازی سایلنت هیل طبق قدرتهای ذهنی و بحثهای فلسفی دنیای واقعی نوشته شده!
یعنی اگر من نیروی ذهنیم قوی باشه میتونم به راحتی شما را به دنیای ذهنه خودم بکشونم بدونه اینکه سایلنت هیلی وجود داشته باشه.:d
برای نمونه والتر سالیوان بدون اینکه توی سایلنت هیل باشه تونست افرادی رو به دنیای ذهن خودش بکشونه!! اینطور نیست؟
پس میشه گفت در زمانهای قدیم هم کسانی بودند که نیروی ذهنی قوی داشتند!!!
من اینجا اصلاََ به قدرت شهر کاری ندارم!!
قدرت کلودیا باعث به وجود اومدن OW برای هدر میشه و ربطی به قدرت شهر سایلنت هیل نداره!
پس میشه گفت ممکنه در گذشته هم افرادی بودند که نیروی ذهنیشون قوی بوده و باعث به وجود اومدن OW میشده یا اینکه مثل والتر طرف مقابل رو در دنیای ذهنی خودش زندانی کنه!!
اینطور نیست؟

در مورد بیماری یه نظریه گفتم، فکت نبود که :d

و دقت کن:
ولی تمامی اتفاقات عجیبی که در شهر افتاده ریشه در تاریخچه شهر و وجود افراد فرقه و اعمالشون داره، روح شیطانی و قدرت فراطبیعی از ابتدا و به علت اعمال شوم و پلیدی که بزرگان شهر و فرقه انجام میدادند در شهر وجود داشته.

شهر سایلنت هیل از اول هم یه شهر طبیعی نبوده، ولی این شهر به واسطه ساکنانش و اعمالشون مرموز شده بود.

در مورد کلودیا نمی‌تونیم بگیم از قدرت شهر هیچ استفاده‌ای نکرده. اگر واقعاً شهر در در اعمال کلودیا تأثیر نداشته پس چه اصراری بود که پای هدر به این شهر باز بشه؟! چه لزومی داشت که هری بعد از وقایع نسخه اول اینقدر از شهر دور بشه؟! شهر تأثیر خودش رو میگذاره ولی به خودی خود همه چیز نیست. مطمئناً کلودیا با علومی که در ذهنش داشته توانایی خلق یک دنیای سیاه و وحشتناک با قدرت شهر رو داشته وگرنه به خودی خود نمی‌تونسته همچین جهنمی رو خلق کنه و حتی کلودیا برای تسلط بیشتر روی هدر اون رو به شهر می‌کشونه.

و اما در مورد والتر، همان طور که دالیا اولین نفر در فرقه بود که برای خلق خدا، از رحم یک دختر (مادر خدا - آلسا) استفاده کرد و در این کار نسبتاً موفق بود، والتر هم اولین نفری بود که برای انجام مراسم 21 قربانی که از رسوم فرقه‌ی Holy Mother هست اقدام کرد. قدرت والتر برای خلق دنیای ذهنی هم به واسطه همین اعمالش هست.

بچه ها این نظر سنجی رو عوض کنید!!:d
مثلا بذارید
بهترین شماره از نظر موسیقی؟
یا
بهترین شماره از نظر داستان؟

موافقم،دنیای سایلنت هیل پتانسیل بالایی برای طرح نظرسنجی داره:ترسناک ترین نسخه- بهترین لوکیشن-بهترین کاراکتر اصلی ;;)

غم انگيز ترين نسخه در سري - ترسنا كترين نسخه در سري-سر درد آورترين نسخه در سري-بهترين گيم پلي ومعما در سري-فلسفي ترين نسخه در سري-ودر نهايت بهترين نسخه در سري و...

با عوض کردن نظرسنجی به شدت موافقم، نتیجه مورد نظر هم که از شخصیت‌های نسخه چهارم گرفتیم.

در مورد کرکترها که قبلاً نظرسنجی وجود داشته، ولی در بقیه موارد هم واقعاً نمیشه نظرسنجی کرد! بهترین نسخه، ترسناکترین نسخه، بهترین داستان، بهترین لوکیشن و ... ، یعنی واقعاً میشه انتخابی داشت؟!!! :d

بهترین نسخه از لحاظ موسیقی هم چیزی شبیه به موضوعات بالاست ولی فکر می‌کنم این مورد که امیر اشاره کرد موضوع نظرسنجی خیلی خوبی باشه. البته پیشنهاد رضا در مورد بهترین نسخه از لحاظ طراحی معما هم خیلی خوبه.

آها یه چیز دیگه هم یادم اومد: بهترین نسخه از لحاظ طراحی هیولاها و مخلوقات بازی.
 
سلام
حالا که بحث تا حدودی سر شهر هست باید بگم ، شهر تا قبل از ورود انگلیسی ها به آمریکا، یعنی زمانیکه که بومیان در این محل سکونت داشتند به اسم Spirit land یا سرزمین ارواح شناخته میشده ، در گذشته بومیان اینجا مراسم خاصی برای گفتگو با اروح برگزار می کردند کی می دونه شاید یکی از این مراسم هم همون مراسم قربانی کردن باشه !
 
شهر سایلنت هیل از اول هم یه شهر طبیعی نبوده، ولی این شهر به واسطه ساکنانش و اعمالشون مرموز شده بود.

در مورد کلودیا نمی‌تونیم بگیم از قدرت شهر هیچ استفاده‌ای نکرده. اگر واقعاً شهر در در اعمال کلودیا تأثیر نداشته پس چه اصراری بود که پای هدر به این شهر باز بشه؟! چه لزومی داشت که هری بعد از وقایع نسخه اول اینقدر از شهر دور بشه؟! شهر تأثیر خودش رو میگذاره ولی به خودی خود همه چیز نیست. مطمئناً کلودیا با علومی که در ذهنش داشته توانایی خلق یک دنیای سیاه و وحشتناک با قدرت شهر رو داشته وگرنه به خودی خود نمی‌تونسته همچین جهنمی رو خلق کنه و حتی کلودیا برای تسلط بیشتر روی هدر اون رو به شهر می‌کشونه.

و اما در مورد والتر، همان طور که دالیا اولین نفر در فرقه بود که برای خلق خدا، از رحم یک دختر (مادر خدا - آلسا) استفاده کرد و در این کار نسبتاً موفق بود، والتر هم اولین نفری بود که برای انجام مراسم 21 قربانی که از رسوم فرقه‌ی Holy Mother هست اقدام کرد. قدرت والتر برای خلق دنیای ذهنی هم به واسطه همین اعمالش هست.
بذار تا من یه نقل و قول از کتاب LM برات بکنم:
تغییر به “دنیای دیگر” که خارج از شهر اتفاق میفتد کاملا وابسته به قدرت فرد است.
آن قدرتی که تاریکی درون قلب ها را جذب میکند و سپس به طور واقعی آنها را انعکاس میدهد
فقط مختص قدرت شهر سایلنت هیل است.
ببین توی کتاب تاکید کرده که کاملاََ وابسته به قدرت فرده!!!
پس ممکنه کسانی هم بودند که مثل کلودیا چنین قدرتی داشتند!!!
با عوض کردن نظرسنجی به شدت موافقم، نتیجه مورد نظر هم که از شخصیت‌های نسخه چهارم گرفتیم.

در مورد کرکترها که قبلاً نظرسنجی وجود داشته، ولی در بقیه موارد هم واقعاً نمیشه نظرسنجی کرد! بهترین نسخه، ترسناکترین نسخه، بهترین داستان، بهترین لوکیشن و ... ، یعنی واقعاً میشه انتخابی داشت؟!!!
yahoo_4.gif


بهترین نسخه از لحاظ موسیقی هم چیزی شبیه به موضوعات بالاست ولی فکر می‌کنم این مورد که امیر اشاره کرد موضوع نظرسنجی خیلی خوبی باشه. البته پیشنهاد رضا در مورد بهترین نسخه از لحاظ طراحی معما هم خیلی خوبه.

آها یه چیز دیگه هم یادم اومد: بهترین نسخه از لحاظ طراحی هیولاها و مخلوقات بازی.
من میگم همین نظر سنجی موسیقی رو بذاریم!:d
 
آخرین ویرایش:
بذار تا من یه نقل و قول از کتاب LM برات بکنم:

ببین توی کتاب تاکید کرده که کاملاََ وابسته به قدرت فرده!!!
پس ممکنه کسانی هم بودند که مثل کلودیا چنین قدرتی داشتند!!!

ما بر اساس مشاهدات نظر می‌دیم! اون چیزی که نشونمون دادند همین بوده :d

اگر قدرت تاریک شهر که بر اثر قدرت سامائیل هست تو این امر دخیل نبود، دالیا دنیای ذهنی خودش رو برای به چنگ آوردن شریل و رسیدن به اهدافش استفاده می‌کرد، اینجوری همه چیز کاملاً تحت کنترلش بود.
اگر بخوایم در مورد دنیاهای موازی حرف بزنیم که بله، درسته، ولی اون وقت چه ارتباطی با سایلنت هیل داره؟ باید ببینیم داستان چی به ما میگه، از اول هم این بحث سر این به وجود اومد که گفته شد: میشه داستانی راجع به افرادی که درگیر دنیای دیگر می‌شند رو مطرح کرد، در صورتی که این مسئله ارتباطی با سایلنت هیل نداره.

حالا که بحث تا حدودی سر شهر هست باید بگم ، شهر تا قبل از ورود انگلیسی ها به آمریکا، یعنی زمانیکه که بومیان در این محل سکونت داشتند به اسم Spirit land یا سرزمین ارواح شناخته میشده ، در گذشته بومیان اینجا مراسم خاصی برای گفتگو با اروح برگزار می کردند کی می دونه شاید یکی از این مراسم هم همون مراسم قربانی کردن باشه !

صد در صد قبلاً تلاش‌های زیادی برای نزول خدا صورت گرفته ولی هیچ کدوم موفق نبوده! به هر دلیلی.
 
ما بر اساس مشاهدات نظر می‌دیم! اون چیزی که نشونمون دادند همین بوده :d

اگر قدرت تاریک شهر که بر اثر قدرت سامائیل هست تو این امر دخیل نبود، دالیا دنیای ذهنی خودش رو برای به چنگ آوردن شریل و رسیدن به اهدافش استفاده می‌کرد، اینجوری همه چیز کاملاً تحت کنترلش بود.
اگر بخوایم در مورد دنیاهای موازی حرف بزنیم که بله، درسته، ولی اون وقت چه ارتباطی با سایلنت هیل داره؟ باید ببینیم داستان چی به ما میگه، از اول هم این بحث سر این به وجود اومد که میشه داستانی راجع به افرادی که درگیر دنیای دیگر می‌شند رو مطرح کرد، در صورتی که این مسئله ارتباطی با سایلنت هیل نداره.
خب به نظره من داستان شماره سوم براساس همین دنیاهای موازیه و خیلی هم قشنگ به SH ربطش دادند!!
اینطور نیست؟
صد در صد قبلاً تلاش‌های زیادی برای نزول خدا صورت گرفته ولی هیچ کدوم موفق نبوده! به هر دلیلی.
علی جون چطور انقدر مطمئن حرف میزنی؟ شاید هم موفق بوده و ادامه ماجرا!:d
 
آخرین ویرایش:
خب به نظره من داستان شماره سوم براساس همین دنیاهای موازیه و خیلی هم قشنگ به SH ربطش دادند!!
اینطور نیست؟

نظر شخصیم اینه که: نه اینطور نیست. این خواسته خود کلودیا بود که هدر بیشتر به شخصیت آلسا برسه و چه کاری بهتر از اینکه پای هدر رو به شهر سایلنت هیل باز کنه؟! در واقع همه این موارد از پیش تعیین شده بود، دقیقاً هدر در یک بازی‌ که کلودیا ترتیب داده بود به دام افتاد و چاره‌ای به جز پیمودن مراحل نداشت. بازگشت هدر به شهر از برنامه‌های کلودیا بود.
 
نظر شخصیم اینه که: نه اینطور نیست. این خواسته خود کلودیا بود که هدر بیشتر به شخصیت آلسا برسه و چه کاری بهتر از اینکه پای هدر رو به شهر سایلنت هیل باز کنه؟! در واقع همه این موارد از پیش تعیین شده بود، دقیقاً هدر در یک بازی‌ای که کلودیا ترتیب داده بود به دام افتاد و چاره‌ای به جز پیمودن مراحل نداشت. بازگشت هدر به شهر از برنامه‌های کلودیا بود.
خوب دیگه نظر شخصیه! منم نظر شخصیم رو گفتم!:d
================================
میگم نظرسنجی رو همون موسیقی بذاریم؟
یکمی هم در مورد کارهای استاد به گپ و گفتگو بپردازیم!!! تازه من کلی حرف در مورد موسیقی دارم که باید بزنم!!!
اگه نزنم مثل لیون میترکم!:d
 
خوب دیگه نظر شخصیه! منم نظر شخصیم رو گفتم!:d

بله:d، به غیر از ارکان اصلی داستان هیچ چیز تو سری سایلنت هیل فکت نیست، و قشنگی کار هم به همینه، هر کسی میتونه برداشت شخصی خودش رو از داستان داشته باشه.

میگم نظرسنجی رو همون موسیقی بذاریم؟
یکمی هم در مورد کارهای استاد به گپ و گفتگو بپردازیم!!! تازه من کلی حرف در مورد موسیقی دارم که باید بزنم!!!
اگه نزنم مثل لیون میترکم!:d

آقا بدجور موافقم، بدجور :d
امیر جونی شروع کن که منم بر منبر نطق روم و سفره دلم گشایم:d
 
آقا بدجور موافقم، بدجور :d
امیر جونی شروع کن که منم بر منبر نطق روم و سفره دلم گشایم:d
اول باید نظر سنجی عوض بشه!!! که این کاره مسعود یا اشکان جونه که برند نظرسنجی رو تغییر بدند!!:d
بعد که نظرسنجی عوض شد دو نفری باهم سفره دلمون رو میگشاییم!!!:d
 
اینو من الآن دیدم، اصاً حواس نداریم که:d

علی جون چطور انقدر مطمئن حرف میزنی؟ شاید هم موفق بوده و ادامه ماجرا!:d

اگر موفق بود پس چرا اثرش رو ندیدیم؟ خلق شدن خدا یک اتفاق لحظه‌ای نیست که، آثار ماتأخر داره :d اگر همچین چیزی بود پس تلاش دالیا و والتر برای چی بود؟

اول باید نظر سنجی عوض بشه!!! که این کاره مسعود یا اشکان جونه که برند نظرسنجی رو تغییر بدند!!:d
بعد که نظرسنجی عوض شد دو نفری باهم سفره دلمون رو میگشاییم!!!:d

:d I agree
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or