بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
تو این یکی دو روز فقط کم مونده یه بچه ما رو دست بندازه! هر کی گفت برات بازی رو جور می کنم تو زرد از آب در اومد!:|

ایشالله فردا خودم به شخصه میرم بازی رو تهیه کنم!:d

البته من مثل دوستان سایلنت هیل رو یه شبه نمیتونم تموم کنم و فکر کنم 20 -25 روزی طول بکشه...
 
چند تا از تاثیرگذارترین صحنه هایی که من دیدم صحنه ی تماس شریل با هری توی مدرسه ، صحنه ی تلویزیون های توی مجتمع خرید قبل از مبارزه با کرم خاکی ، فلش بکی از مکالمه ی السا ودالیا دقیقا بعد از باز کردن در موجود در اتاق السا و قبل از صحنه ها و مبارزات پایانی شماره اول ، صحنه شوخی وینسنت با هدر در مورد هیولاها ، صحنه ی نشونه گرفتن داگلاس به سمت هدر ( جایی که به هدر میگه شاید تنها راه حل نجات از این کابوس کشتن تو باشه) ، مکالمه ی تلفنی فرد ناشناس با هد در مورد سنش در داخل بیمارستان اما اینجا هم صحنه ای هست که با باقی صحنه ها به طور آشکاری فاصله داشته باشه : صحنه ی درگیری هری و لیزا و بعد خونی که آروم آروم از سر لیزا شروع میشه و کل صورتش رو میپوشونه
اون آهنگی که بعد از این صحنه زده میشه تاثیر این صحنه رو دو چندان میکنه هیچ وقت توی تاریخ بازیها من اینقدر از هدایت یه نفر اون قدر متنفر نشده بودم که بعد از این صحنه از هری شدم لیزا نماد مظلومیت توی شماره اول اینطور در حال سقوط به دنیای درون شهر هستش و هری به راحتی میترسه و پا به فرار میذاره و پشت در رو سد میکنه تا لیزا جون بده توی اتاق ! این صحنه یکی از بیشترین تکراری که توی بازی انجام دادم رو داره هنوزم که هنوزه با دیدنش حال من چند دقیقه ای دگرگونه !

WoW چقدر صحنه ی تاثیرگذار :d
توی سایلنت هیل 1،اون صحنه که توی رستوران ، صدای خش خش رادیو زیاد میشه و یهو اون حشره ی نفرت انگیز ،سر و کلش پیدا میشه،خیلی تکان دهنده!! بود :-s یادمه بعد از اون جریان،بعضی موقع ها به دیوار خونمون زل میزدم،با خودم میگفتم الانه که دیوار بیاد پایین :(((15 سالم بود خب :">)

یه صحنه هم که خیلی تو مخی شد برام،درگیری با سیبل بود. . .وقتی توی شهربازی یهو اومد سمتم قفل کردم! حضم کردن این موضوع برام سخت بود :d

سایلنت هیل سه هم. . .:thinking: بذار یه کم فکر کنم l-)

تو این یکی دو روز فقط کم مونده یه بچه ما رو دست بندازه! هر کی گفت برات بازی رو جور می کنم تو زرد از آب در اومد!:|

ایشالله فردا خودم به شخصه میرم بازی رو تهیه کنم!

احسنت! از قدیم گفتن :هچ کس نخوارد پشت من،هچ کس نیارد واسه من ،جز فروشنده ی طماع مون :d
 
سلام
معذرت از تمامی دوستان. خداییش شوخیه لوسی بود. :sick:
راستش خودم هم وقتی خوندم یه لحظه ترسیدم. :d
======================================================================
ماندگارترین صحنه برای من جایی بود که هدر وارد اتاق آلسا تو بیمارستان میشه. وقتی عکس آلسا رو بررسی می‌کنیم هدر میگه: این منم.
16-056.jpg
صحنه‌ی مبارزه‌ی هدر با خودش هم واقعاً جالب بود.
 
میگم اونایی که بازی کردند بیان یکم از بازی بد بگن ماها که دسترسی نداریم کمتر دلمون بسوزه:(:d

:))

اگه اونایی که بازی کردن رو دیدی سلام برسون :d برادر من تاپیک مثل شهر ارواح شده، همه کنترلر به دست ، دارن تو سایلنت هیل میچرخن 8-|
 
Silent Hill Downpour عاليه ولی نه برای منتقدهای نوبی كه CoD بازی می كنن يا به گرافيك اهميت می دن. مطمئنا Downpour نه گيم پلی داره (معماهاش كه سخته از لحاظ گيم پلی نوب پسند امروزی می گم) و نه گرافيك امروزی پس نبايد حرف منتقدا رو گوش داد چون چنين منقدایی معنی جو، فضاسازی و داستان براشون بی معناست و حتی اگه معماهای بازی هم سخت باشه (كه هست) باز به گيم پلی نمره پايين می دن كه به عقل شون شك كنيم.
به صراحت می گم به نقدهای بازی كوچكترين توجهی نكنيد. بعد سه چهار سال امشب برای اولين بار واقعا ترسيدم، و مزه معماهای سخت رو حس كردم. دوربين بازی هم همونطور كه حدس می زدم عاليه مخصوصا اينكه يه زاويه ديد از جلو صورت داره كه می شه پشت سر رو ديد و بدجور آدم می ترسه.
اميدوارم رزيدنت اويل راكون سيتی واقعا منو به اندازه Downpour بترسونه و نون تبليغاتش رو تو نقدها نخوره در غير اينصورت تا آخر عمرم در مورد بازی های هارور كوچكترين توجهی به نقدها و نظر منتقدين نمی كنم.
ضمنا من هيچ ايراد گرافيكی تو بازی نديدم و برای منتقدی هم كه از گرافيك سايلنت هيل ايراد بگيره و به فضاسازيش توجه نكنه تاسف می خورم.
آقا یک توضیحاتی در مورد بازی
biggrin1.gif

خوب اولش اینکه بازی از داستان و اتمسفر خوبی داره. کلا خوبی سایلنت هیل تو این هست که میشه تحلیل کرد. این تحلیل کردن‌ها همیشه داستان رو بازتر میکنه.
اما بازی از نظر فنی مشکلات زیادی داره. در واقع علت اصلی که IGN به بازی 4.5 داده همین مشکلات فنی هست. دیر لود شدن بافت‌ها که اکثرا گریبان گیر شماست. یک سری ایرادات فاحش در نورپردازی که به شدت به کیفیت بازی لطمه میزنه. برخی از این ایرادات قابل چشم‌پوشی هستند. مثلا پنجره‌ای گه گلی هست با پنجره‌ای که تمیز هست نور یکسانی از خود رد کرده‌اند. اما گاهی اوقات با نزدیک شدن به دیوار تور ی که ساطع میشه به کلی قطع میشه و توی فضای تاریکی قرار میگیرید. طراحی مه هم نامناسب هست. با این حال و یک جمع بندی کلی آن چیزی که ما اون رو سایلنت هیل میشناسیم داخل بازی پیدا میشه. اما بازی تز تظر فنی به شدت مشکل داره که همین توی روند بازی تاثیرگذاره.
ولی آقا احد واقعا يه بازی كه نزديك 10 تا پايان من جمله پايان ديوانه كننده UFO كه عطش هر آدمی رو درمياره تا بازی رو بخاطرش تموم كنه ارزش تجربه اش بايد 4.5 باشه؟
شما اصلا بگو گرافيك و بقيه موارد نمراتشون همونی باشه كه داده، قبول ولی واقعا ارزش تجربه اش انقدر پايينه؟
كاملا معلومه منتقد مغرضانه نمره داده. يه بازی بد و با ارزش جذابيت 4.5 و نمره كلی 4.5 يعنی يه بازی بی ارزش مثل Neverdead كه هر كسی بعد 10 دقيقه شوتش كنه اونور نه بازی كه حتی كسی كه قبلا هيچ سايلنت هيلی رو بازی نكرده مجاب شه بعد يه بار تموم كردن دوباره بازيش كنه و پايان های ديگه اش رو هم ببينه.
از نظر من نمره IGN و هر منتقدی كه زير 7 به اين بازی بده هيچ ارزشی نداره.

15497593671915984025.jpg

علی نمی دونم چرا ولی خیلی داری طرفداری الکی از بازی می کنی
گرافیک واقعا افتضاح
واقعا به نظرتون این گرافیک خوبه ؟؟؟؟
آنریل کلا مشکل دیر لود شدن تکسچر ها رو داره ولی کلا آبجکت ها خیلی ضعیفن درخت های کاج تو بازی واقعا خنده دارن انصافا بعضی چیزا تو بازی به نظرم قابل مقایسه با گرافیک re 4 hd اگه خواستی برات نمونه بزارم
من از بازی خوشم اومده ولی باید واقعیت رو هم دید
بازی خیلی از المان های الن ویک هم استفاده کرده
محیط ها به نظرم همخونی چندانی با سایلنت هیل نداره
اما در مورد موزیک
رادیو ها که از ابتدا یه سری آهنگ که توسط آهنگ ساز جدید ساخته نشدن رو پخش می کنه منو یاد رادیو الن ویک انداخت ولی من بحثم سر آهنگ سازی بازی
من قبلا هم گفتم شدیدا از کار آکیرا تقلید شده
افکت های بکار رفته تو صدا سازی کاملا تکراری شاید تا الان من فقط 10 تا افکت جدید شنیدم تو دارک امبینت های بازی
ناراحت کننده تر از اون استفاده نکردن از المان های موسیقی راک تو بازی همون طور که خودت خوب میدونی آکیرا یه راک استار بزرگ
این تغییر سبک برای من فقط کلی اتمسفر رو عوض کرده من اصلا از آهنگ سازی راضی نیستم
استفاده از سکوت تو بازی خوب ولی بازم به جا به کار نرفته ینی بی دلیل موسیقی حذف میشه و درست اونجایی که ما باید از تنهایی بترسیم موزیک هایی پخش میشه که ترس از تنهایی رو به تنش تبدیل می کنه
توام خوابیدی رو بازی
biggrin1.gif

به نظرم این اصلا یه سایلنت هیل نیست کاری به hc ندارم
ولی به نظرم hc با تمام اشکالاتش بیشتر سایلنت هیل بود تا این
این یه بازی خیلی قشنگه که اشکالات تکنیکی داره
یه بازی که خواسته از سایلنت هیل تقلید کنه
به نظرم سازنده خواسته از تمام المان های شماره قبل استفاده کنه تا موفق باشه
من با تمام اشکالات از بازی خوشم اومده ولی اصلا حس نکردم که یه سایلنت هیل بازی کردم
نمی دونم تو دلیلت چیه برای این همه طرفداری ؟؟
نمی دونم چرا اصلا نمی تونم آهنگ سازی بازی رو هضم کنم
ینی می تونم بگم موزیک کاملا روی محیط بی اثر شاید تو وقت مبارزات حس تنش رو القا کنه ولی چیزی که واضحه اینه
آهنگ ساز یک سفارش برای آهنگ سازی برای یک بازی ترسناک داشته نه اینکه با محیط ها با داستان و با روند بازی زندگی کرده باشه و احساسات خودش رو درباره اون ها بروز بده
حالا کاری ندارم آکیرا یا هر کسه دیگه
چون از اولم گفتم آکیرا رو فقط میشه تو بعد تکنیکی مقایسه کرد ولی اینجا بعد احساسی مطرح
در مورد درخت های كاج كه گفتيد بايد بگم انريل انجين3 همينه شما باورت نمی شه بشين Geow 3 (بهترين و قوی ترين گرافيك UE3 رو كنسول) بازی كن تا درخت و گياهای دقيقا همين شكلی رو ببينی.
در مورد آهنگ ها بايد بگم واقعا عالی بود. قشنگ حس ترس رو القا می كنه.
گيم پلی بازی هم با داشتن آپشن انتخاب درجه سختی معماها اصلا جای هيچ شكی باقی نمی ذاره كه بازی عاليه.
===
من فعلا دوباره برم پای بازی...:دی
 
آخرین ویرایش:
Silent Hill Downpour عاليه ولی نه برای منتقدهای نوبی كه CoD بازی می كنن يا به گرافيك اهميت می دن. مطمئنا Downpour نه گيم پلی داره (معماهاش كه سخته از لحاظ گيم پلی نوب پسند امروزی می گم) و نه گرافيك امروزی پس نبايد حرف منتقدا رو گوش داد چون چنين منقدایی معنی جو، فضاسازی و داستان براشون بی معناست و حتی اگه معماهای بازی هم سخت باشه (كه هست) باز به گيم پلی نمره پايين می دن كه به عقل شون شك كنيم.
به صراحت می گم به نقدهای بازی كوچكترين توجهی نكنيد. بعد سه چهار سال امشب برای اولين بار واقعا ترسيدم، و مزه معماهای سخت رو حس كردم. دوربين بازی هم همونطور كه حدس می زدم عاليه مخصوصا اينكه يه زاويه ديد از جلو صورت داره كه می شه پشت سر رو ديد و بدجور آدم می ترسه.
اميدوارم رزيدنت اويل راكون سيتی واقعا منو به اندازه Downpour بترسونه و نون تبليغاتش رو تو نقدها نخوره در غير اينصورت تا آخر عمرم در مورد بازی های هارور كوچكترين توجهی به نقدها و نظر منتقدين نمی كنم.
ضمنا من هيچ ايراد گرافيكی تو بازی نديدم و برای منتقدی هم كه از گرافيك سايلنت هيل ايراد بگيره و به فضاسازيش توجه نكنه تاسف می خورم.

ولی آقا احد واقعا يه بازی كه نزديك 10 تا پايان من جمله پايان ديوانه كننده UFO كه عطش هر آدمی رو درمياره تا بازی رو بخاطرش تموم كنه ارزش تجربه اش بايد 4.5 باشه؟
شما اصلا بگو گرافيك و بقيه موارد نمراتشون همونی باشه كه داده، قبول ولی واقعا ارزش تجربه دوباره اش انقدر پايينه؟
كاملا معلومه منتقد مقرضانه نمره داده. يه بازی بد يعنی يه بازی بی ارزش مثل Neverdead كه هر كسی بعد 10 دقيقه شوتش كنه اونور نه بازی كه حتی كسی كه قبلا هيچ سايلنت هيلی رو بازی نكرده مجاب شه بعد يه بار تموم كردن دوباره بازيش كنه و پايان های ديگه اش رو هم ببينه.
از نظر من نمره IGN و هر منتقدی كه زير 7 به اين بازی بده هيچ ارزشی نداره.

15497593671915984025.jpg


در مورد درخت های كاج كه گفتيد بايد بگم انريل انجين3 همينه شما باورت نمی شه بشين Geow 3 (بهترين و قوی ترين گرافيك UE3 رو كنسول) بازی كن تا درخت و گياهای دقيقا همين شكلی رو ببينی.
در مورد آهنگ بايد بگم واقعا عالی بود. قشنگ حس ترس رو القا می كنه.
گيم پلی بازی هم با داشتن آپشن انتخاب درجه سختی معماها اصلا جای هيچ شكی باقی نمی ذاره كه بازی عاليه.
===
من فعلا دوباره برم پای بازی...:دی

ببین سهیل جان ... مهم این هست که ما بر چه اساسی سایلنت هیل رو دوست داریم. خوب من قبلا توضیحش رو دادم. خوب اگه اون‌ها در بازی یافت بشن باز بازی اسمش میشه سایلنت هیل. یعنی اگه گرافیک بازی کم باشه باز موردی نیست و میشه تحملش کرد. اما مشکل این هست که بازی از نظر فنی مشکل داره. یعنی یه جوری ناقص هست. این ناقص بودن اون هم توی سال 2012 باعث شده به بازی این همه نمره بده.
یه چیز دیگه هم بگم که منتقدی که میشینه نقد میکنه ممکنه اسم بازی رو در نظر نگیره و همون مدلی نمره بده. شاید منتقد اصلا نتونه در اون حد باشه که شخصیت‌های عمیق سایلنت هیل رو درک کنه. خلاصه اینکه سایلنت هیل مخاطببن خاصی داره. ممکنه حتی یک منتقد بزرگ هم از این مخاطبین نباشه.
 
درود بر همه
بگو عزیز ....میلاد با من:boxing:

اوه اوه، یعنی واقعاً حریف میلاد میشی؟:d

علی، جان من فقط نگو نحوه ی روایت داستان ،مثل سایلنت هیل دو ه :)

باشه نمیگم:d

--------------------------------------------------------------

بازی رو تموم کردم، الآن برای بار دوم شروع کردم، می‌خوام دل و جیگرش رو بریزم بیرون.
قیافم بعد از تموم کردن بازی:
:|
البته جدی نگیرید.:d پایان بازی بد نبود ولی بهتر از این رو انتظار داشتم.

جمع بندی من:
نکات مثبت:

1- استفاده درست و مناسب از المان‌های سری
2- موسیقی مناسب با جو بازی
3- صداگذاری قابل قبول
4- روایت داستان خوب
5- کارگردانی خوب
6- معماهای جالب و حق انتخاب درجه سختی معماها
7- بازگشت جو تاریک

نکات منفی:

1- افت فریم‌های بی اندازه
2- دیر لود شدن تکسچرها هنگام ورود به مکان جدید و بستن journal
3- بعضی از مشکلات خنده دار نور پردازی(مثلاً نور چراغ قوه در هنگام حرکت به طرفین ثابت میمونه! چه روز باشه و چه شب، نور خورشید از پنجره نمایانه!) و باگ‌های گرافیکی غیر قابل قبول(البته برای بازی سال 2012).
4- باگ در گیم پلی و سیستم مبارزه ضعیف
5- متعادل نبودن در پخش موسیقی
6- تعداد بسیار کم BOSSهای بازی
7- نبود بیمارستان در بازی!
8- هیچ دلیلی برای انجام مأموریت‌های فرعی به غیر از گرفتن اچیومنت وجود نداره.


مشکلاتی که برای من غیر قابل تحمل بود:

1- سیتم سیو فوق العاده مزخرف بازی و دیر لود شدن سیوها
2- طراحی به شدت مزخرف هیولاها
3- تنوع بسیار بسیار کم موجودات (ارزش تکرار بازی رو به شدت پایین میاره)
4- نکته جالبی وجود داره که در آن واحد فقط یک اسلحه سرد میتونی حمل کنی، در حالی که Itemهایی مثل قلاب ماهی گیری و گلدان رو میتونی تو جیبت جا بدی!!!!!
5- در بعضی موارد وجود نداشتن منطق سایلنت هیلی(دقیقاً مثل HC)

در آخر:
بازی نسبتاً کیفیت خوبی داشت، ولی می‌تونست خیلی بهتر از این ظاهر بشه. فاصله گرفتن داستان و سبک بازی از نسخه‌های کلاسیک شاید نکته مثبتی باشه، چون اینجوری با دیدی بهتری به این نسخه نگاه می‌کنیم.
انتظارم از این نسخه بیشتر بود ولی همین که حداقل از HC بهتر ظاهر شد، برام قابل قبوله. البته تو بعضی از مواردی که ذکر کردم، مثل تنوع در هیولاها، وجود BOSSها وخطی بودن داستان بازی، HC موفق‌تر عمل کرده!
 
خب من دیشب یه 20-30% بازی کردم چیزی که همون اول همه بهش اشاره کردن من هم خیلی زود متوجهش شدم و اون افت فریم و دیر لود کردن و سیستم سیو افتضاح بازی بود ! و دیگه اینکه تا بازی رو میزاری و وارد بازی میشی و همون صحنه ی اول رو می بینی اصلا بهت حس سایلنت هیل دست نمیده :| و انگار داری یه بازی جدید یا مثلا Alan Wake2 رو بازی می کنی :| به شخصه دیشب هر کاری کردم که بهم حس سایلنت هیل بده نمی داد :|:d موزیک بازی هم که دیگه نگو...
خب یه سری نقاط قوتی هم داشت تا اینجا که من بازی کردم یعنی مثلا صداپیشه ی مورفی عاااااااااااالیه ! به واسطه ی همین صداپیشگی فوق العاده شما می تونید خیلی خوب با مورفی همزاد پنداری کنین ، دیالگوها به جا و مناسبه و خوب احساسات رو منتقل می کنه و از همین طریق خیلی خوب می تونید با کاراکترها و شخصیت اونا آشنا بشین، روایت داستان جالبه ، اگر چه باز هم حس سایلنت هیل به آدم نمیده اما برای من جالب بود و یه چیز تازه ای بود
دیگه چیزی که دیشب واقعا بهم چسبید در مورد بازی و خوب بود این بود که بعضی هیولاها خیلی ناگهانی حمله می کنن و از پشت بهت می چسبن ، توی این صحنه من داشتم سکته می کردم :d
--------------------
در کل و در یک کلام ، من هنوز بازی رو تموم نکردم و حتی تا نصفش هم نرفتم ولی حس خوب و جالبی بازی تا اینجا به آدم میده یه حس تازه و جدید اما این حس....سایلنت هیل نیست، اصلا و ابدا
 
دوستان مثل اینکه نسخه pc در کار نیست یا به این زودی ها نمیاد.خیلی دوست داشتم رو pc بازی کنم ولی نشد دیگه مجبورم رو xbox360 برم.
یک نکته:آیا موسیقی بازی در حد تریلر E3 2010 هست؟چون من خیلی با اون موسیقی حال کردم.
 
فاصله گرفتن داستان و سبک بازی از نسخه‌های کلاسیک شاید نکته مثبتی باشه، چون اینجوری با دیدی بهتری به این نسخه نگاه می‌کنیم.

:thumbsup: :tick: :clap:

نکات منفی:

1- افت فریم‌های بی اندازه
2- دیر لود شدن تکسچرها هنگام ورود به مکان جدید و بستن journal
3- بعضی از مشکلات خنده دار نور پردازی(مثلاً نور چراغ قوه در هنگام حرکت به طرفین ثابت میمونه! چه روز باشه و چه شب، نور خورشید از پنجره نمایانه!) و باگ‌های گرافیکی غیر قابل قبول(البته برای بازی سال 2012).
4- باگ در گیم پلی و سیستم مبارزه ضعیف
5- متعادل نبودن در پخش موسیقی
6- تعداد بسیار کم BOSSهای بازی
7- نبود بیمارستان در بازی!
8- هیچ دلیلی برای انجام مأموریت‌های فرعی به غیر از گرفتن اچیومنت وجود نداره.

5 تا از نکات منفی که ذکر کردی مربوط میشه به مسائل فنی،که درسته توی گیم پلی تاثیرگذاره اما ظاهرا هسته ی بازی (روند-داستان-عناصر بکار رفته) کم ایراده . . .

در مورد کم بودن باس ها ،نبودن بیمارستان، و مراحل جانبی :angry: ،باید بگم حق با شماست و نمیشه ازشون چشم پوشی کرد :no:
 
سلام بچه ها...این چند روزه که نبودم داشتم سایلنت هیل downpour رو بازی میکردم و الانم تقریبا وسطاشم...به خودم و همه شماها و طرفدارا تسلیت میگم بابت این سایلنت هیل قلابی:d مثلا جون خودشون میخواستن یه سایلنت هیل اصیل مثل سایلنت هیل 2 بسازن که دوباره طرفدارا رو جذب کنن ولی نتیجه نهایی اینطوریه: =)):(
بچه ها به نظر من این بازی بدترین نسخه سایلنت هیل تا بحال بوده که عرضه شده....صد رحمت به سایلنت هیل home coming باز اون نشانمه ای همیشگی و اصیل سایلنت هیل توش بود و کله هرمی هم بود ولی این چی؟ هیچ نشانه ای از نشانه های همیشگی توش نیست که ادم حدااقل یکم دلش خوش باشه:(
ولی باید تا اخر برم بعد
 
درود
دوستان مثل اینکه نسخه pc در کار نیست یا به این زودی ها نمیاد.خیلی دوست داشتم رو pc بازی کنم ولی نشد دیگه مجبورم رو xbox360 برم.
یک نکته:آیا موسیقی بازی در حد تریلر E3 2010 هست؟چون من خیلی با اون موسیقی حال کردم.

خدارو شکر موسیقی بازی خوب کار شده و راضی کنندست.


فکر کنم نسخه ps3 اصلا لود نشه دیگه:d

تقریباً یه همچین چیزایی، ذاتاً Unreal Engine با PS3 مشکل داره و بالعکس:d

سلام بچه ها...این چند روزه که نبودم داشتم سایلنت هیل downpour رو بازی میکردم و الانم تقریبا وسطاشم...به خودم و همه شماها و طرفدارا تسلیت میگم بابت این سایلنت هیل قلابی:d مثلا جون خودشون میخواستن یه سایلنت هیل اصیل مثل سایلنت هیل 2 بسازن که دوباره طرفدارا رو جذب کنن ولی نتیجه نهایی اینطوریه: =)):(
بچه ها به نظر من این بازی بدترین نسخه سایلنت هیل تا بحال بوده که عرضه شده....صد رحمت به سایلنت هیل home coming باز اون نشانمه ای همیشگی و اصیل سایلنت هیل توش بود و کله هرمی هم بود ولی این چی؟ هیچ نشانه ای از نشانه های همیشگی توش نیست که ادم حدااقل یکم دلش خوش باشه:(
ولی باید تا اخر برم بعد

مسعود جان زود قضاوت نکن، من اینجا به همه گفتم، کسی که توقع داره هنگام بازی کردن این نسخه یاد شاهکار نسخه‌های کلاسیک بیفته، بدون شک بازی به دلش نمیشینه. بعد من نمیدونم دلیلت برای ضعیف تر دونستن این عنوان از HC چیه؟
وجود نداشتن کله هرمی آیا؟:| یعنی توقعت از سایلنت هیل فقط در حد کله هرمیه؟ اشتباه مضحک Double Helix Games استفاده نابجا از المان‌ها و عناصر سریه، اصلاً سازنده‌های HC فلسفه وجودی PH رو نمی‌دونستند، فقط برای اینکه بازی شبیه به نسخه‌های دوم و سوم بشه از موجودات و عناصر این نسخه‌ها استفاده کردند! دقیقاً هیچ فلسفه درست و درمونی برای طراحی هیولاهای نسخه HC وجود نداره! از منطق سایلنت هیلی هم هیچ بویی نبرده!

روایت داستان تو DP هم فوق العاده بهتره. کلاً DP از HC قوی تره، حداقل با بدعت‌ها و تجددهایی از جنس Alan Wake که وارد دنیای سایلنت هیل کرده کرده، ریشه‌ها رو به گند نکشیده.
 
آخرین ویرایش:
سلام بچه ها...این چند روزه که نبودم داشتم سایلنت هیل downpour رو بازی میکردم و الانم تقریبا وسطاشم...به خودم و همه شماها و طرفدارا تسلیت میگم بابت این سایلنت هیل قلابی:d مثلا جون خودشون میخواستن یه سایلنت هیل اصیل مثل سایلنت هیل 2 بسازن که دوباره طرفدارا رو جذب کنن ولی نتیجه نهایی اینطوریه: =)):(
بچه ها به نظر من این بازی بدترین نسخه سایلنت هیل تا بحال بوده که عرضه شده....صد رحمت به سایلنت هیل home coming باز اون نشانمه ای همیشگی و اصیل سایلنت هیل توش بود و کله هرمی هم بود ولی این چی؟ هیچ نشانه ای از نشانه های همیشگی توش نیست که ادم حدااقل یکم دلش خوش باشه:(
ولی باید تا اخر برم بعد
دوست من وجود كله هرمی تو هوم كامينگ به مثابه جك بود.
چرا؟
چون كله هرمی يه نماد جنسـيه كه دنبال گناهكارای اينجوريه، اصلا هم معلوم نبود تو هوم كامينگ چی كار می كنه، كلا وجودش مسخره بود تو اون بازی.
اينم كه چرا تو يكی از اندينگ ها دو تا كله هرمی الكس رو كشتن مسخره تر.
به قول علی اصلا سازنده ها مفهوم سايلنت هيل و هيولاهاش رو درك نكرده بودن. كله هرمی دليلی نداره وارد دنيای يه فرد بيگناه كه كاملا اتفاقی برادرش رو كشته بشه.
شما انگار سايلنت هيل 2 رو بازی كردی يا اگه بازی كردی يادت رفته چطور بوده، چون داونپور خط داستانيش شبيه به 2 كار شده، اول صحنه های مربوط به معرفی شخصيت اول، بعد مواجه با اولين خطر بعد صحنه تجاوز به يه دشمن و...
===
راستی من متوجه شدم نسخه PS3 مشكلات گرافيكی خاص خودش رو داره و بخاطر همين هم متاش پايين تر شده. متای نسخه 360 بازی 73 هست و نسخه PS3 متاش 63 ـه.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or