بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام
دوستان بعضی جاهاش هم آدم یاده بازی Saw می افته :d ولی شخصیت پردازیش بیسته ! مورفی عالی طراحی شده من که هر وقت بازی می کنم احساس می کنم خودم هستم از این نظر فوق العاده س بازی
ولی در مورد هیولاها بگم که انگار یکی از دوستان گفت معنی خاصی ندارن ، حدس می زنم و نمادهایی رو براشون پیدا کردم ... حدس می زنم اکثر نماد متجاوز به کودکان یا پدر و مادر شیاد رو داشته باشن...یه جورایی با ماجرای بازی هم این منطق پیش میره ودرسته ، حالا دیگه اگه دوست دارین بیشتر بحث می کنیم راجع بهش
پ.ن: کسی تونست داستان تو امضام رو دان کنه ؟ فکر کنم لینکش مشکل داره !

شهردار درست میگه l-) weeping bat ها چاره ش فقط فراره ! از جونم سیر نشدم بخوام باهاشون مبارزه کنم :d
بچه ها الان که 60 درصد از بازی رو رفتم یه صحنه هاییش خیلی به آدم حس سایلنت هیل میده مخصوصا سایلنت هیل 2 :d نمی دونین چه کیفی کردم وقتی مورفی داده می زنه : What do you want from me?
:d بیشتر از این نمیگم چون اسپویل میشه :d
اونا رو میگم که همش میپرن بالا بعد یهو میان پایین له میکنند:dدست و پاهای درازی هم دارند! خداییش ازشون میترسم:-s
فکر کنم Weeping Bat رو میگه! همونی که از دیوار بالا میره!

منم با این موجود مشکل دارم ولی، مثل مرد وایمیستم و اینقدر با کلنگ تو سرش میزنم تا حساب کار دستشون بیاد!:d

پ.ن: 2 ساعت بازی کردن و تنها 13 درصد جلو رفتم!:|
دقیقا خوب اشاره کردی.منم خیلی از شخصیت پردازی بازی خوشم میاد.واقعا حس خوبی بهم دست میده وقتی با مورفی جلو میرم.دوربین بازی هم حس ترس رو القا میکنه.فقط یه سوال:
من با درجه سختی نرمال بازی میکنم کشتن اهریمن بزرگا هست که بلند قد هستند خیلی واسم سخته نمیدونم روشی هست بشه بدون مشکل اینا رو کشت؟:d



دستورالعمل استفاده از تگ اسپویلر
ابتدا روی آیکن مربوطه کلیک کنید. بعد جون من و جون هر کی دوست دارید این موارد رو تو اسپویلر قرار بدید.:d
راستی دایی من نتونستم دانش کنم. بهتره یه جایی مثل Mediafire قرارش بدی.

پ ن : شرمنده. مثل اینکه چیلتر شده. دارم اینجا خفه میشم. )xنمیشه نفس کشید. این رو ببینید.
 
آخرین ویرایش:
دستورالعمل استفاده از تگ اسپویلر
ابتدا روی آیکن مربوطه کلیک کنید. بعد جون من و جون هر کی دوست دارید این موارد رو تو اسپویلر قرار بدید.:d
مسعود بیا بغلم >:d<
:d
اگه نماد جنـسی نبود چرا تو شماره های ديگه نديديمش؟ اين رو قبول دارم خود جيمزه ولی نماد جنـسی هم هست بخاطر كاراش و ظاهرش. غير از اين بود مطمئنا تو شماره های 3 و 4 می ديديمش جاشم داشت كه تو اين دو تا شماره وجود داشته باشه.
بعد حالا مجازات كردن و مجازات نكردن يه آدم گناهكار مثل بابای الكس چه فرقی می كنه يا همينطور مادرش؟ جفتشونم می ميرن. ويلر هم تا جایی كه يادمه داشت می مرد.
دليل اصلی مرگ جاشوآ و مشكلات الكس صد در صد پدر و مادرش هستن كه ظالمانه و نادرست رفتار كردن و مجازاتشون دست الكس نبود.
ضمنا كله هرمی تو هتل مياد كه كاملا مسخره ست و گنگه اصلا اومده چيكار كه فكر كنم دنبال اون زنه كه فقط صداش از اتاق بيرون ميومد اومده بود.
هوم كامينگ بازی خوبی بود و خودمم ازش دفاع كردم ولی داون پور ازش بهتره چون صد در صد به شهر سايلنت هيل می پردازه نه شپرد گلن+سايلنت هيل.
اتفاقا به نظرم از HC نمیشه به عنوان یه نمونه ی عالی یا حتی خوب از سری یاد کرد و من هم قصدم دفاع کردن ازش نیست ولی در این یه مورد من میتونم منطقی بدونم حضور PH رو !
اینکه میگی حضورش توی هتل مسخرست ما خیلی جاها PH رو در حال گشت زنی دیدیم ( مثلا داخل هزارتوی sh2 ) دقیقا مثل همین صحنه ی هتل دلیل به مسخره بودنش نیست ! اینکه میگی غیر از دو جای دیگه نبود هم به این خاطره که تیم سایلنت نمیخواسته شخصیت این موجود رو لوث کنه ولی شما توی همون شماره ی دو با تصویری از چیزی شبیه به ph رو به رو میشید در حال اعدام ! که نشون میده این موجود در تاریخچه سری به عنوان جلاد حضور داشته که خب ربطی هم به موضوعات جنسی نداره ! این که چی و کی و چرا انتخاب میکنه به شهر برمیگرده دست نشانده ی شهر هستش دیگه !

.............................
ویرایش :
حالا یه سوال از دوستانی که هنوز نتونستن DP رو بازی کنند؟
متن پنهان:
ما سر چه چیزی الان بحث کنیم؟
yahoo_7.gif
:arrowd:
خوشم میاد جمعیت افراد خنک و بعضا یخ تاپیک رو به افزایشه !
خو .... حداقل با ماهایی که بازی رو نداریم یه هماهنگی میکردی !
............................
خب کسایی که بازی رو ندارند و در حال مکیدن سماق یا امثالهم هستند بحثی راه بندازیم که تا زمانی که اینجا بحث dp هم هست فقط مجبور به نگاه کردن باقی پست ها نباشیم !
البته بحثی که بچه هایی که مشغول dp هستند هم خیلی ضرر نکنند از نبودن توش ! مثلا توی شماره ی اول و سوم که در موردش صحبت کردیم کدوم صحنه بیشترین تاثیرگذاری رو روی شما داشته ؟
چند تا از تاثیرگذارترین صحنه هایی که من دیدم صحنه ی تماس شریل با هری توی مدرسه ، صحنه ی تلویزیون های توی مجتمع خرید قبل از مبارزه با کرم خاکی ، فلش بکی از مکالمه ی السا ودالیا دقیقا بعد از باز کردن در موجود در اتاق السا و قبل از صحنه ها و مبارزات پایانی شماره اول ، صحنه شوخی وینسنت با هدر در مورد هیولاها ، صحنه ی نشونه گرفتن داگلاس به سمت هدر ( جایی که به هدر میگه شاید تنها راه حل نجات از این کابوس کشتن تو باشه) ، مکالمه ی تلفنی فرد ناشناس با هد در مورد سنش در داخل بیمارستان اما اینجا هم صحنه ای هست که با باقی صحنه ها به طور آشکاری فاصله داشته باشه : صحنه ی درگیری هری و لیزا و بعد خونی که آروم آروم از سر لیزا شروع میشه و کل صورتش رو میپوشونه
اون آهنگی که بعد از این صحنه زده میشه تاثیر این صحنه رو دو چندان میکنه هیچ وقت توی تاریخ بازیها من اینقدر از هدایت یه نفر اون قدر متنفر نشده بودم که بعد از این صحنه از هری شدم لیزا نماد مظلومیت توی شماره اول اینطور در حال سقوط به دنیای درون شهر هستش و هری به راحتی میترسه و پا به فرار میذاره و پشت در رو سد میکنه تا لیزا جون بده توی اتاق ! این صحنه یکی از بیشترین تکراری که توی بازی انجام دادم رو داره هنوزم که هنوزه با دیدنش حال من چند دقیقه ای دگرگونه !
پاینده باشید !


پاینده باشید !
 
آخرین ویرایش:
سلام بر همگی,میبینم که این چند وقتی که من نبودم اتفاقات زیادی افتاده...
به به DP هم بالاخره اومد,من که هنوز نتونستم بازی کنم امیدوارم هرجه زودتر هک بشه...
حالا یه سوال از دوستانی که هنوز نتونستن DP رو بازی کنند؟
ما سر چه چیزی الان بحث کنیم؟:-/
 
دوستان یه مورد رو اشاره کنم واقعا
سایلنت هیل : رگبار میشه گفت بازگشت به ریشه هاست بازی فوق العاده بود دیالوگها فوق العاده هستن روایت داستان عالیه شخصیت پردازی بسیار خوبه گرافیک خوبه
اگه بخوام نمره بدم به این مواردی که اشاره کردم
دیالوگها : 8
شخصیت پردازی: 9.5
داستان :8.25
فقط موزیک...جای استاد خالی که موزیک بازی یکی از نقاط ضعف بارزش هست
 
یکی از صحنه هایی که من رو به شدت دپرس کرد این بود.
22955832202515551260.jpg
نمیدونم چرا وقتی به اینجا رسیدم به شدت حالم بد شد.
موقعی که چرخ های ویلچر به آرومی میچرخید به من حس خیلی بدی منتقل میشد,یه حس افسردگی...
اون ویلچر,رنگ خون,دیوارهای سبز رنگ اونجا واقعا رو اعصابم بود.
کلا پیشنهاد من به شما وقتی خیلی شادی سایلنت هیل بازی کن ! این بازی واقعا با اون محیطاش رنگاش و موزیکش حسه عجیبی به آدم میده
نمی دونم می دونین یا نه ولی تو dp وقتی رادیو رو روشن می کنی هر ازگاهی آهنگای استاد ازش پخش میشه که واقعا حس عجیب غم و غصه و دپ بودن رو حین روایت کردن داستان بازی بهت منتقل می کنه
کلا عجیب این بازی رو مخه!
باهات موافقم آتوسا جان,وقتی شادیم باید sh بازی کنیم.
خوش به حالت داری DP بازی میکنی...منم میخوام:(
 
آخرین ویرایش:
یکی از صحنه هایی که من رو به شدت دپرس کرد این بود.
22955832202515551260.jpg
نمیدونم چرا وقتی به اینجا رسیدم به شدت حالم بد شد.
موقعی که چرخ های ویلچر به آرومی میچرخید به من حس خیلی بدی منتقل میشد...
اون ویلچر,رنگ خون,دیوارهای سبز رنگ اونجا واقعا رو اعصابم بود.

کلا پیشنهاد من به شما وقتی خیلی شادی سایلنت هیل بازی کن ! این بازی واقعا با اون محیطاش رنگاش و موزیکش حسه عجیبی به آدم میده
نمی دونم می دونین یا نه ولی تو dp وقتی رادیو رو روشن می کنی هر ازگاهی آهنگای استاد ازش پخش میشه که واقعا حس عجیب غم و غصه و دپ بودن رو حین روایت کردن داستان بازی بهت منتقل می کنه
کلا عجیب این بازی رو مخه!
 
وای خدای من:((....وای بچه ها یه خبر و اتفاق شوکه کننده و خوب براتون دارم....الان یعنی من دارم دیوونه میشم وتمام بدنم داره میلرزه:((
بچه ها الان داشتم سایلنت هیل downpour بازی میکردم همینطور داشتم توی شهر چرخ میزدم که با بدبختی و یه شیوره خاص یه راه مخفی بیدا کردم از بنجره رفتم تو و دیدم توی اتاق 302 همون اتاق هنری توی سایلنت هیل 4 ام....بچه ها الان دارم اینو مینویسم داره دست و بام میلرزه:(( وای خودمم باورم نمیشه....الان دارم اینو مینویسم دستگاه روشنه و استارت زدم که بیام سریع اینو براتون بگم....هنوز توی اتاقم...برم ببینم چی گیرم میاد....وای خدا دقیقا مثل خوشه فقط گرافیکش فوق العاده شده...انگار باید نظرمون راجع به downpour عوض کنم
واقعا الان توی شوک ام و نمیدونم چیکار کنم...وای خدا اون خاطرات زندگیم....بهترین بازی عمرم....سایلنت هیل 4 دوباره زنده شد برام....:((
وای دلم نمیومد از اتاق خارج بشم:( وای اون در زنجیر شده نماد سایلنت هیل 4 هم بود
هر چی جلوتر میرم نظرم راجع به این بازی به نحو احسن عوض میشه
بچه ها حتی ازش عکس هم گرفتم...میخواین ابلود کنم بذارم؟
 
آخرین ویرایش:
وای خدای من:((....وای بچه ها یه خبر و اتفاق شوکه کننده و خوب براتون دارم....الان یعنی من دارم دیوونه میشم وتمام بدنم داره میلرزه:((
بچه ها الان داشتم سایلنت هیل downpour بازی میکردم همینطور داشتم توی شهر چرخ میزدم که با بدبختی و یه شیوره خاص یه راه مخفی بیدا کردم از بنجره رفتم تو و دیدم توی اتاق 302 همون اتاق هنری توی سایلنت هیل 4 ام....بچه ها الان دارم اینو مینویسم داره دست و بام میلرزه:(( وای خودمم باورم نمیشه....الان دارم اینو مینویسم دستگاه روشنه و استارت زدم که بیام سریع اینو براتون بگم....هنوز توی اتاقم...برم ببینم چی گیرم میاد....وای خدا دقیقا مثل خوشه فقط گرافیکش فوق العاده شده...انگار باید نظرمون راجع به downpour عوض کنم
واقعا الان توی شوک ام و نمیدونم چیکار کنم...وای خدا اون خاطرات زندگیم....بهترین بازی عمرم....سایلنت هیل 4 دوباره زنده شد برام....:((
آقا مسعود خواهشا از اسپویلر استفاده کن...)x
الان اینا رو که گفتی من دیوونه شدم چون نمیتونم بازی کنم:(
 
وای خدای من:((....وای بچه ها یه خبر و اتفاق شوکه کننده و خوب براتون دارم....الان یعنی من دارم دیوونه میشم وتمام بدنم داره میلرزه:((
بچه ها الان داشتم سایلنت هیل downpour بازی میکردم همینطور داشتم توی شهر چرخ میزدم که با بدبختی و یه شیوره خاص یه راه مخفی بیدا کردم از بنجره رفتم تو و دیدم توی اتاق 302 همون اتاق هنری توی سایلنت هیل 4 ام....بچه ها الان دارم اینو مینویسم داره دست و بام میلرزه:(( وای خودمم باورم نمیشه....الان دارم اینو مینویسم دستگاه روشنه و استارت زدم که بیام سریع اینو براتون بگم....هنوز توی اتاقم...برم ببینم چی گیرم میاد....وای خدا دقیقا مثل خوشه فقط گرافیکش فوق العاده شده...انگار باید نظرمون راجع به downpour عوض کنم
واقعا الان توی شوک ام و نمیدونم چیکار کنم...وای خدا اون خاطرات زندگیم....بهترین بازی عمرم....سایلنت هیل 4 دوباره زنده شد برام....:((
عجب بساطیه ها ! بابا تو رو به دینتون از اون تگ لعنتی اسپویلر استفاده کنید وقتی درباره ی شماره ی جدید صحبت میکنید ! دارم به این نتیچه میرسم تا تمام بازی و ویژگی هاش برام اسپویل نشده یه چند وقتی کلا این تاپیک پیدام نشه بهتره !
~x(
 
وای خدای من:((....وای بچه ها یه خبر و اتفاق شوکه کننده و خوب براتون دارم....الان یعنی من دارم دیوونه میشم وتمام بدنم داره میلرزه:((
بچه ها الان داشتم سایلنت هیل downpour بازی میکردم همینطور داشتم توی شهر چرخ میزدم که با بدبختی و یه شیوره خاص یه راه مخفی بیدا کردم از بنجره رفتم تو و دیدم توی اتاق 302 همون اتاق هنری توی سایلنت هیل 4 ام....بچه ها الان دارم اینو مینویسم داره دست و بام میلرزه:(( وای خودمم باورم نمیشه....الان دارم اینو مینویسم دستگاه روشنه و استارت زدم که بیام سریع اینو براتون بگم....هنوز توی اتاقم...برم ببینم چی گیرم میاد....وای خدا دقیقا مثل خوشه فقط گرافیکش فوق العاده شده...انگار باید نظرمون راجع به downpour عوض کنم
واقعا الان توی شوک ام و نمیدونم چیکار کنم...وای خدا اون خاطرات زندگیم....بهترین بازی عمرم....سایلنت هیل 4 دوباره زنده شد برام....:((
وای دلم نمیومد از اتاق خارج بشم:( وای اون در زنجیر شده نماد سایلنت هیل 4 هم بود
هر چی جلوتر میرم نظرم راجع به این بازی به نحو احسن عوض میشه
بچه ها حتی ازش عکس هم گرفتم...میخواین ابلود کنم بذارم؟

محبت کن از اون راه مخفی و مکانش تو نقشه یه عکس بگیر و بزار تا خودمون ببینیم!
 
آقا مسعود خواهشا از اسپویلر استفاده کن...)x
الان اینا رو که گفتی من دیوونه شدم چون نمیتونم بازی کنم:(

بچه ها واقعا اینجا از همه تون عذر خواهی میکنم...یه لحظه هول شدم و جو گیر...هر کسی دیگه هم جای من بود و اون صحنه رو میدید غش میکرد...منم دست و بامو گم کرده بودم! به هر حال ببخشید

---------- نوشته در 12:41 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 12:40 PM ارسال شده بود ----------

عجب بساطیه ها ! بابا تو رو به دینتون از اون تگ لعنتی اسپویلر استفاده کنید وقتی درباره ی شماره ی جدید صحبت میکنید ! دارم به این نتیچه میرسم تا تمام بازی و ویژگی هاش برام اسپویل نشده یه چند وقتی کلا این تاپیک پیدام نشه بهتره !
~x(

ببخشید عذر میخوام ...من اشتباه کردم اینم لینک عکس....کسانی کمه میخوان لو نره نبینن خب! وای خدا هنوزم باورم نمیشه:((
http://up.vatandownload.com/images/pzyntqiyghhutsazh8l1.jpg
 
آخرین ویرایش:
در مورد پایان بازی:
کسی از پایان بازی سر در آورد ؟ من اون پایانی رو رفتم که مورفی پلیس میشه و دختره زندانی.پایان های دیگه رو کسی رفته ؟
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or