بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:

البته والتر هم بهت میاد! هم ذاتید:d
[

وای وای کجا با این عجله بیاده شین با هم بریم:d
من از اول گفتم که زندگیم رو گذاشتم روی sh4 و هنری اونوقت میخواین هنری خودمو به یکی دیگه بدین؟=((
:dایلین جون هم که همیشه بغل دست خودمه و حق ندارین بدینش به کسی:d
اخه بعد از هنری ایلین رو خیلی دوست دارم
آقا من Henry رو نخواستم... حداقل واسه این که مسعود 72 از دستم دیگه ناراحت نباشه و من اینجوری ازش عذرخواهی کنم... Henry برای مسعود 72... و من هم همون Walter...
حداقل بچگی هامون به هم میخوره... به قول علی جفتمون هم که بد ذات... چه شود....
 
بچه ها خواهشا یه سر بیاین اون تاپیک پایینی :d من دارم هیولاها رو آنالیز می کنم
اگه خوبه ما رو از لایک خودتون محروم نکنین :d

---------- نوشته در 05:46 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 05:43 PM ارسال شده بود ----------

مثلاً هری و سبیل و داگلاس این وسط استثنا هست. بقیشون بگی نگی یکم خل وضع بودند
اتفاقا ! خیلی هم بودن !! هری که دیگه سر دسته ی دیوونه ها بود !! نویسنده هم که بود دیگه نگو! سیبل هم بود ! داگلاس هم بخاطر پسرش دیوونه شده بود!!!
 
نظر شما چیه؟


دوستان فقط ناظر نباشید این پست صرفاً دانشنامه نبود که فقط بخونید! شروعی برای بحث هست. خواهشاً نظر بدید.
خُب... نظر دوم رو من بدم...
راستش آخه من فلسفه ی خاصی تو خلق این سگ ها نمی بینم... اگر هم باشه به نظرم تنها دلیل وجودشون رو علی Black به زیبایی بیان کرد...
شاید هم البته بشه اینطور برداشت کرد که وجود این سگ ها، اون هم با این شمایل، دلیلش اینه که سگ ها از نزدیکترین حیوانات نسبت به انسان ها به حساب میان... و همون تاثیری که SH روی آدما گذاشته، بالطبع روی نزدیک ترین همراهانشون هم میذاره...
من همیشه سر کشتن این تق و لق ها مشکل داشتم... اَه... بس که عین وروجک ها این ور اونور می دویدند... وای به روزی که 3 - 4 تاشون میریختن رو سرت...
خوراکشون یا Pipe بود یا Axe... چقدر از صدای برخورد تبر با بدن این مصیبت ها لذت می بردم... بعضی وقت ها هم یاد SAM میافتادم و دلم می سوخت و به جای کشتنشون در می رفتم...
;)

---------- نوشته در 05:52 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 05:49 PM ارسال شده بود ----------

بچه ها خواهشا یه سر بیاین اون تاپیک پایینی :d من دارم هیولاها رو آنالیز می کنم

و بهتره بحث فقط تو همین تاپیک باشه، خواهشاً تو تاپیک‌های دیگه این بحث رو مطرح نکنید و هر مطلبی دارید همین جا بگذارید.
بابا قرار شد اینجا نظر بدیم دیگه... قضیه چیه...!!!
 
تاپیکی که من زدم اصلا مختص به همین موضوع هست ! نیازی نیست که نظر بدین فقط لایک پلیز :d

---------- نوشته در 05:57 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 05:54 PM ارسال شده بود ----------

راجع به دشمنا حرف بزنین بررسیشون نکنین لطفا من دارم این کار رو تو تاپیک پایینی می کنم

---------- نوشته در 06:28 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 05:57 PM ارسال شده بود ----------

بچه ها نظرتون در مورد puppet Cybil Bennit چیه ؟!
نتونستم هیچ عکسی ازش پیدا کنم
ولی گویا آلسا از سیبل می ترسیده ؟ و این هیولا هم مشابه همون دکترا و پرستاراس !!!
 
اتفاقا ! خیلی هم بودن !! هری که دیگه سر دسته ی دیوونه ها بود !! نویسنده هم که بود دیگه نگو! سیبل هم بود ! داگلاس هم بخاطر پسرش دیوونه شده بود!!!
خوب این هم یه نوع برداشته! ولی سردسته دیوونه‌ها هنریه شک نکن.

خُب... نظر دوم رو من بدم...
راستش آخه من فلسفه ی خاصی تو خلق این سگ ها نمی بینم... اگر هم باشه به نظرم تنها دلیل وجودشون رو علی Black به زیبایی بیان کرد...
شاید هم البته بشه اینطور برداشت کرد که وجود این سگ ها، اون هم با این شمایل، دلیلش اینه که سگ ها از نزدیکترین حیوانات نسبت به انسان ها به حساب میان... و همون تاثیری که SH روی آدما گذاشته، بالطبع روی نزدیک ترین همراهانشون هم میذاره...
;)
میشه یکم بیشتر توضیح بدی منظورت چیه؟ یعنی میخوای بگی چیزی اونها رو فراگرفته؟ فکر نکنم همچین نظریه‌ای درست باشه! آخه یکم بی منطق میزنه:d هر چی تو دنیای سایلنت هیل وجود داره به نحوی توسط یک نیرو خلق شده، مثلاً نیروی ذهنی آلسا به وسیله قدرت شیطانی سامائیل، این نظریه شما بیشتر شبیه به بازی رزیدنت اویله:d


بابا قرار شد اینجا نظر بدیم دیگه... قضیه چیه...!!!
هنوز هم همین طوره، بحث و تبادل نظر تو این تاپیکه.

بچه ها خواهشا یه سر بیاین اون تاپیک پایینی :d من دارم هیولاها رو آنالیز می کنم
اگه خوبه ما رو از لایک خودتون محروم نکنین :d
تاپیکی که من زدم اصلا مختص به همین موضوع هست ! نیازی نیست که نظر بدین فقط لایک پلیز :d
راجع به دشمنا حرف بزنین بررسیشون نکنین لطفا من دارم این کار رو تو تاپیک پایینی می کنم
DG عزیز، خواهشاً بحث‌ها رو پراکنده نکن، تو همین تاپیک بحث رو ادامه بدیم بهتره، اگر میخوای پست معرفی بگذار ایرادی نداره دیگه من اینکار رو نمیکنم، ولی فقط تو این تاپیک بگذارید که بحث منسجم تر بشه، اینکه چندتا تاپیک مباحث واحد رو بگذاریم اصلاً جالب نیست. اگر دوست دارید به ترتیب از نسخه اول یکی یکی دشمنان رو معرفی کنید تا همه راجع بهش نظر بدند.
 
DG عزیز، خواهشاً بحث‌ها رو پراکنده نکن، تو همین تاپیک بحث رو ادامه بدیم بهتره، اگر میخوای پست معرفی بگذار ایرادی نداره دیگه من اینکار رو نمیکنم، ولی فقط تو این تاپیک بگذارید که بحث منسجم تر بشه، اینکه چندتا تاپیک مباحث واحد رو بگذاریم اصلاً جالب نیست. اگر دوست دارید به ترتیب از نسخه اول یکی یکی دشمنان رو معرفی کنید تا همه راجع بهش نظر بدند.
اسم دارمها !!! هی D G راه انداختین :d
آخه اون یکی تاپیک 6 ماه پیش برای مسائلی مطرح بود که ....
باشه بابا شما بردین اصلا من نخواستم :d

گفتم نظرتون در مورد این Puppet Cybil Bennet چیه ؟!
 
اسم دارمها !!! هی D G راه انداختین :d
آخه اون یکی تاپیک 6 ماه پیش برای مسائلی مطرح بود که ....
باشه بابا شما بردین اصلا من نخواستم :d

گفتم نظرتون در مورد این Puppet Cybil Bennet چیه ؟!
اگر دوست داری دیگه اینجوری صدات نکنم هی به من نگو علی Black ... علی Black اینو میشنوم یاد یه بنده خدا و خاطرات بدی میفتم:d( به در گفتم دیوار بشنوه;)) )

چیزی بدی نگفتم! شما فقط تمرکزت رو نگذار رو مطلب خودت، اینجا مهمتره، بحث راجع به موضوع اساس این تاپیکه.

در مورد سبیل و تبدیل شدنش به Puppet، ترسی وجود نداشته! دو نظریه وجود داره:

یکی اینکه قائدتاً چرخ سبیل هم می‌لنگید که دچار همچین سرنوشتی شده، شاید واقعاً استحقاق این رو داشته که به وسیله آلسا احاطه بشه!(گناه قابل توجهی داشته به واسطه این موضوع مورد نفرت آلسا واقع شده) در این رو در رویی، هری به واسطه نیروی ذهنی آلسا، سبیل رو شبیه به هیولا دیده.
و دومی این که دقیقاً سبیل هری رو به عنوان یک دشمن میبینه و به سمتش حمله ور میشه، در عین حال هری هم جلوه تاریکی از سبیل میبینه و از خودش دفاع میکنه، و هر دو تحت تأثیر نیروی ذهنی قوی آلسا قرار گرفتند.(نظریه طبیعی بودن دشمنان قوت میگیره!)

این هم دوتا عکس (بی کیفیت):
33713479602149617492.jpg

70438911808304496027.jpg
 
اگر دوست داری دیگه اینجوری صدات نکنم هی به من نگو علی Black ... علی Black اینو میشنوم یاد یه بنده خدا و خاطرات بدی میفتم:d( به در گفتم دیوار بشنوه;)) )

چیزی بدی نگفتم! شما فقط تمرکزت رو نگذار رو مطلب خودت، اینجا مهمتره، بحث راجع به موضوع اساس این تاپیکه.
خب ماشالاه 10 تا علی ریخته تو این تاپیک باید مشخص کنم دارم با کی حرف می زنم :d
کدوم موضوع خودم ، کدومه ؟! :dداستان ؟! خوب شد یادم انداختین ! امشب داستان نداریم :d
قبلی لایکهاش کم بود :d
 
خب ماشالاه 10 تا علی ریخته تو این تاپیک باید مشخص کنم دارم با کی حرف می زنم :d
کدوم موضوع خودم ، کدومه ؟! :dداستان ؟! خوب شد یادم انداختین ! امشب داستان نداریم :d
قبلی لایکهاش کم بود :d
بگو Black Tear! من مثل شما نیستم با صدا کردن اسم مستعار بهم بر بخوره!
موضوع یعنی: هر چیزی که مربوط به دنیای سایلنت هیل باشه.
عزیز برای لایک کار نکن تا اجرت بیشتر شه.:d

---------- نوشته در 08:20 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 08:17 PM ارسال شده بود ----------

ok ،با پایان خوبش دیگه؟ :d
حالا در این مورد بعداً تصمیم میگیریم:d

چه عجب علی آقا :shrewd: داشتم نا امید میشدم!
ناامید؟!:d برای چی؟ بحث جالبه فقط بچه‌ها همکاری نمیکنند!!
 
درود بر همه

به به آقا افشین گل:d از این ورا؟ نمیای چرا؟ تو که به SH علاقه داری یکم تو بحث‌ها شرکت تاپیک جون بگیره، از این به بعد دوست دارم بیشتر اینجا ببینمت.

خوب همون طور که افشین جان گفت دیروز 31 ژانویه 13امین سالگرد تولد سری بود در اصل تو تاریخ 31 ژانویه سال 1999، سایلنت هیل 1، پدر سبک وحشت و بقا، ریلیز شد.
اینم یه کیک سایلنت هیلی به همین مناسبت:
38461907203946715802.jpg



خوب حالا نوبت منه:
مسعود جون: آنجلا (دلیل داره)
D Girl: دالیا، به ذاتشم میخوره>:) (نخواست میتونه فوراً در نقش یک هیولا ظاهر بشه)
لیان عزیز:هووووم دکتر کائفمن خوبه دیگه؟!
میلاد: داگلاسl-)
علی سیفی جات: نقش خرگوش رو بازی میکنه>:d<
مسعود SH72: هنریb-)
افشین: الکس:)
امیرSD: هیتر:x
شهاب: لورا:d
امیر حسین: کله هرمی:">
مرحوم آرتاس هم: جیمز نابکار
خودم: هری

عزیزان این چکاریست که می کنید نمی دانید مگر
ابهت سایلنت هیل بی از این حرف هاست دگر :دی
خوب این شوخی چرت و مزخرف منو به بزرگی خودتون ببخشید بچست دیگه :دی
بزرگواران الکس به من نمی خوره یک آقایی رو بگین که موهاش مث من بلند باشه ;)
 
عزیزان این چکاریست که می کنید نمی دانید مگر
ابهت سایلنت هیل بی از این حرف هاست دگر :دی
خوب این شوخی چرت و مزخرف منو به بزرگی خودتون ببخشید بچست دیگه :دی
بزرگواران الکس به من نمی خوره یک آقایی رو بگین که موهاش مث من بلند باشه ;)
ای بابا... :d
خوب آخه لیان جون رفته تو نقش والتر بیرون هم نمیاد دیگه کس دیگه‌ای نمیشناسم...! آها کلودیا ولف خوبه دیگه؟:d

ای بابا من اصن فک می کنم بیتره لیان بشه الکس منم بشم والتر اصن خیلی به من می خوره این والتر راضیم ازش
کلودیا LP girl خوبه نه من :))
=))
افشین جون چه گیری دادی به این بنده خدا؟!:d
 
آخرین ویرایش:
ای بابا... :d
خوب آخه لیان جون رفته تو نقش والتر بیرون هم نمیاد دیگه کس دیگه‌ای نمیشناسم...! آها کلودیا ولف خوبه دیگه؟:d
ای بابا من اصن فک می کنم بیتره لیان بشه الکس منم بشم والتر اصن خیلی به من می خوره این والتر راضیم ازش
کلودیا LP girl خوبه نه من :))
 
تحلیل شخصی از این دو موجود:
به احتمال بسیار زیاد این دو هیولا زاده ذهن آلسا هستند، با توجه به LM، آلسا نسبت به سگ‌ها احساس تنفر داشت، شاید برای همینه که این موجودات با این شمایل در شهر دیده میشه(تصویر ذهنی سگ در کابوسهای آلسا). مطمئناً وجود سگ‌ها برای آلسا آزار دهنده بوده، پس میهمان‌های دنیای ذهنی آلسا هم میتونند طعم این ترس و زجر رو بکشند. البته این نظریه محتمل تر هست تا اینکه این موجودات رو زاده ذهن هری بدونیم. البته شاید شمایل سگ‌ها فقط تصویر ذهنی هری باشه! سبیل در طول بازی حرفی پیرامون وجود این سگها در شهر نزد. نظر شما چیه؟

قبل از اظهار نظر در مورد این موجودات،میخوام در مورد بوجود آورنده، یا بوجود آورندگان این دنیا صحبت کنم.

همون طور که میدونیم ،شهر سایلنت هیل تبدیل به مکانی شد برای اجرای اهداف فرقه. اونها در حین تلاشهای خودشون(برای ظهور سامائیل) متوجه شدند که نیاز به شخص دیگری هم هست و به این ترتیب شریل و به دنبال اون هری رو فرا میخوانند.

با توجه به متن بالا،2 تا نکته پدیدار میشه:

1.شهر سایلنت هیل(حداقل توی این شماره) هیچ نقشی در سردرگمی یا حتی بینش شخصیتها نداره و این قدرت ذهن سران فرقه هست که باعث چیدمان شهر ،پیش روی هری - سیبل و کافمن شده.

2. آلسا در بوجود آوردن این دنیا تنها نبوده و دالیا همراه با اون(البته به صورت متقاطع،نه موازی) این کار رو انجام داده.

مهمتر از وجود این 2 نکته نتیجه ای هست که میخوام ازشون بگیرم: آلسا همواره در فکر فرار کردن از دست مادرش(دالیا) و افکار و اعمال فرقه بوده،و خواسته ای که از مادرش داشته این بوده که :من هم میخوام مثل بقیه،یه زندگی عادی داشته باشم، حالا چطور میشه که این آدم

میاد و اون هیولاها رو پیش روی هری قرار میده و یک بچه ی بیگناه رو به کام نابودی میکشه؟مگه اون خبر نداره که نیمی از وجودش رو سامائیل تسخیر کرده(و قدرت زیادش به همین دلیله) ؟؟ حالا با این حال میخواد نیمه ی دیگه ی خودش رو هم به سامایل بده؟

اینجا 2 تا فرضیه برای من بوجود اومده...اول اینکه خلق هیولاها مربوط به دالیا هستش و دلیل این کار هم جلوگیری از هری میباشد،تا مانع حضور دخترش (شریل) در مراسم تولد!! نشه،دوم اینکه وجود هیولاها توسط ذهن آلسا صورت گرفته،اما هدف اون از این کار

به نوعی بیدار کردن هری از این کابوس وحشتناک هست و اینکه تا دیر نشده با دخترش به خونه برگرده. . .شاید هم هر دو با هم!!!

شکل ظاهری هیولاها و رابطه ی اونها با شخصیتها

سگ‌هایی با کله‌های اشباع شده از کرم.
سگ‌های لاغر و استخوانی هستند. دهانی پر خون و ظاهری وحشتناک دارند

با توجه به تحلیل شما(و LM)یه فرضیه ی دیگه برام بوجود اومد. . .آلسا از این سگها میترسه درسته؟پس چه لزومی داره باز هم بخواد اونها رو توی ذهنش مرور کنه،درسته ،بعضی مواقع ترسهای درونی انسان توی افکار و رفتارش تاثیر میگذاره(متجلی میشه) ،اما این طور به نظر میرسه که

دالیا این وسط بی تاثیر نیست و سعی داره با استفاده از خلا های شخصیتی آلسا(با قرار دادن ترسهای آلسا در مقابل ذهن آلسا) اون رو از اهدافش(که نجات هری و شریل هست) دور کنه!! . . . .

هیولاهای مختلف: اما غیر از سگها که بهشون اشاره شد،چند نوع دیگه از هیولا توی شهر وجود داشت:حشره های غول پیکر و یک مارمولک بزرگ(زیر زمین مدرسه) ، خب به نظر میرسه که اینها جزء اوهام و خیالات آلسا نیستن!! یا هستن :-/

به جان خودم اینا تراوشات ذهن این حقیره :-s آقا نظر شخصیه :ziped: حالا چیزی نشده که :hurted:

:victory:
 
آخرین ویرایش:
سلام
@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-
سلام به همه دوستان و سروران خودم
دست همگی‌تون رو می‌بوسم.
نمی‌دونم چجوری ازتون تشکر کنم. واقعاً نمی‌دونم. فقط می‌تونم بگم خیلی خیلی گل هستید.
از دوست عزیزم Leon.Fox واقعاً تشکر می کنم که این چند روز حسابی شرمنده‌ام کرد.
امیدوارم بتونم تو شادی‌ها‌ش و شادی‌هاتون جبران کنم.
خودم رو لایق این همه محبت نمی‌دونم.
از همگی دوستان عذرخواهی می کنم که نتونستم تک‌تک ازتون تشکر کنم. از همین‌جا و تو همین پست
از همه تشکر می کنم.
@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-

 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or