بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    41

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست.
به روز میشود...

wire.png

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
re.jpg

جیمز ساندرلند پس از دریافت نامه‌ای از همسرش، مری شپرد-ساندرلند، عازم شهر سایلنت هیل می‌شود. مری سه سال پیش بر اثر بیماری لاعلاجی درگذشته بود. در نامه ادعا شده بود که مری در «مکان مخصوصشان» در انتظار اوست. این موضوع جیمز را دچار سردرگمی می‌کند، زیرا به باور او، کل شهر برای آن‌ها «مکان مخصوص» محسوب می‌شد. با وجود تردید در اصالت نامه و اینکه آیا واقعاً توسط مری نوشته شده است یا خیر، جیمز تصمیم می‌گیرد به جستجوی او در شهر بپردازد. پس از خروج از Observation Deck و طی مسیری طولانی، جیمز به گورستانی می‌رسد. در آنجا با زنی جوان و مضطرب به نام آنجلا اوروسکو مواجه می‌شود که او نیز در جستجوی مادرش است. جیمز از آنجلا درخواست راهنمایی می‌کند و آنجلا مسیری را به او نشان می‌دهد؛ با این حال، به جیمز هشدار می‌دهد که شهر ممکن است خطرناک باشد. جیمز با بی‌اعتنایی به هشدارهای او، میگوید که خطرات شهر برایش اهمیتی ندارد و مصمم به یافتن فرد گمشده‌اش است. پیش از آنکه جیمز به مسیر خود ادامه دهد، هر دو برای یکدیگر آرزوی موفقیت می‌کنند.

way.jpg

هنگامی که جیمز به سایلنت هیل می‌رسد، متوجه دگرگونی شهر نسبت به آخرین بازدیدشان در چند سال گذشته می‌شود. علاوه بر مه غلیظ و مرموزی که تمام شهر را فرا گرفته، سایلنت هیل به شهری متروکه و رو به زوال تبدیل شده است. موجودات مبهم و انسان‌نما در خیابان‌ها پرسه می‌زنند و هر لحظه امکان حمله آن‌ها به جیمز وجود دارد. جیمز در حین کاوش در شهر متروکه، یک دستگاه پخش موسیقی خراب را تعمیر می‌کند که خاطرات او و مری از بازدیدشان از پارک رزواتر را زنده می‌کند. با تعیین پارک به عنوان «مکان مخصوصشان»، جیمز به سمت آنجا حرکت می‌کند، اما متوجه می‌شود که مسیر منتهی به پارک مسدود شده است. در هنگام عبور از مجتمع آپارتمانی وودساید، جیمز با دختربچه‌ای مواجه می‌شود که مانع پیشروی او می‌شود و سپس با مردی چاق به نام ادی دامبروفسکی روبرو می‌گردد که از مشاهده جسدی دچار وحشت شده است. جیمز به او توصیه می‌کند که شهر را ترک کند. جیمز چندین بار با موجودی با کلاهی هرمی شکل مواجه می‌شود. سپس از طریق دری وارد آپارتمان بلو کریک می‌شود و در اینجا برای اولین بار وارد دنیایی دیگر می‌گردد. در یکی از اتاق‌ها، جیمز آنجلا را در حالی که افسرده در مقابل یک آینه بزرگ ایستاده و چاقویی در دست دارد، می‌یابد. به نظر می‌رسد که او به خودکشی فکر می‌کند. جیمز تلاش می‌کند تا آنجلا را از این کار منصرف کرده و راه دیگری را به او نشان دهد، اما آنجلا معتقد است که هر دوی آن‌ها مستحق مرگ هستند. هنگامی که جیمز اظهار می‌دارد که او مانند آنجلا نیست، آنجلا از او می‌پرسد که آیا از مرگ می‌ترسد، اما بلافاصله عذرخواهی می‌کند. جیمز با نشان دادن عکس مری، از آنجلا می‌پرسد که آیا او را دیده است یا خیر. پس از آنکه جیمز به او اطلاع می‌دهد که مری سه سال پیش درگذشته است، آنجلا دچار ناراحتی و آشفتگی می‌شود و اظهار می‌دارد که می‌خواهد به جستجوی مادرش ادامه دهد. آنجلا از جیمز درخواست می‌کند که چاقویش را از او بگیرد، زیرا از کاری که ممکن است انجام دهد، هراس دارد. با این حال، به طور ناخواسته، هنگامی که جیمز برای گرفتن چاقو تلاش می‌کند، آنجلا واکنشی از روی ترس نشان داده و او را تهدید می‌کند و در حالی که وحشت‌زده شده است، از آنجا می‌گریزد. در نهایت، جیمز موفق به خروج از آپارتمان شده و دوباره وارد شهر می‌شود. تغییرات اعمال شده برای رسمی‌تر شدن متن: استفاده از افعال و عبارات رسمی‌تر: به جای «وقتی جیمز به سایلنت هیل می‌رسد» از «هنگامی که جیمز به سایلنت هیل می‌رسد»، به جای «متوجه می‌شود» از «متوجه دگرگونی ... می‌شود»، به جای «روبرو می‌شود» از «مواجه می‌شود» و به جای «می‌گوید» از «اظهار می‌دارد» استفاده شده است. استفاده از واژگان ادبی‌تر: به جای «مه مرموزی که همه جا را پوشانده» از «مه غلیظ و مرموزی که تمام شهر را فرا گرفته»، به جای «خالی از سکنه شده و در حال پوسیدن است» از «به شهری متروکه و رو به زوال تبدیل شده است» و به جای «پرسه می‌زنند» از «در خیابان‌ها پرسه می‌زنند» استفاده شده است.

wood.jpg

در ادامه مسیر، جیمز بار دیگر با دختربچه مواجه می‌شود که در حال زمزمه عباراتی نامفهوم و نشستن بر روی دیوار است. او رفتاری خصمانه نسبت به جیمز از خود نشان می‌دهد و میگوید که «تو هرگز مری را دوست نداشتی». این سخن موجب سردرگمی جیمز می‌شود، اما پیش از آنکه فرصتی برای کسب اطلاعات بیشتر از او فراهم شود، دختربچه از سمت دیگر دیوار می‌پرد و از دیدرس خارج می‌شود. با رسیدن به پارک رزواتر، جیمز با شخصیتی به نام ماریا روبرو می‌گردد که شباهت‌های ظاهری بسیاری به همسرش دارد، اما رفتاری کاملاً متفاوت از مری از خود بروز می‌دهد. ماریا پیشنهاد می‌کند که در جستجوی مکان‌هایی که احتمالاً «مکان مخصوص» آن‌ها بوده است، به جیمز یاری رساند. از آنجا که مسیر منتهی به مقصد آن‌ها به دلیل فروریختن جاده مسدود شده است، آن‌ها ناگزیر به عبور از یک کلوپ شبانه می‌شوند. در آنجا، جیمز از ماریا می‌پرسد که آیا تصور حضور همسرش در شهر ناشی از جنون است؟ اما ماریا دیدگاهی امیدوارانه نسبت به این موضوع ابراز می‌دارد و جیمز را به نوشیدن ترغیب می‌کند، که با امتناع جیمز روبرو می‌شود. ماریا، او را به باغی در همان نزدیکی هدایت می‌کند، اما همچنان هیچ اثری از مری یافت نمی‌شود. جیمز از عدم پیشرفت در جستجو و تردید در مورد وضعیت روانی خود ابراز ناامیدی می‌کند، اما ماریا او را تسلی می‌دهد و پیشنهاد می‌دهد که به جستجوی مکان‌های دیگر ادامه دهند.

night.jpg

ناگهان، صدایی جیغ از یک تئاتر محلی به گوش می‌رسد. جیمز تصمیم می‌گیرد تا به بررسی آنجا بپردازد، اما ماریا ترجیح می‌دهد که در بیرون منتظر او بماند. در داخل تئاتر، جیمز با دختربچه و ادی مواجه می‌شود. دختربچه که ترسیده است، پنهان می‌شود. جیمز با ادی به گفتگو می‌پردازد و ادی نام دختر کوچک، لورا، را فاش می‌کند. جیمز به جستجوی او می‌پردازد. در بیرون از تئاتر، ماریا، لورا را مشاهده می‌کند که به سمت بیمارستان بروکهاون در حرکت است. سپس، هر دو به دنبال او می‌روند. در حین کاوش در بیمارستان، ماریا دچار کسالت می‌شود و به طور موقت در یکی از اتاق‌ها به استراحت می‌پردازد، در حالی که جیمز به جستجوی لورا ادامه می‌دهد و او را تا طبقه سوم تعقیب می‌کند، اما با دری بسته روبرو می‌شود. سرانجام، جیمز لورا را پیدا می‌کند و از او در مورد نحوه آشنایی‌اش با مری سؤال می‌کند. لورا پاسخ می‌دهد که او را از یک سال پیش می‌شناخته است. جیمز به دلیل تناقض آشکار بین باور خود و اظهارات لورا، دچار خشم می‌شود. لورا ناراحت شده و قصد فرار می‌کند، اما جیمز که نگران امنیت اوست، مانع این کار می‌شود. با این حال، لورا به بهانه وجود نامه مری در اتاقی، جیمز را در آنجا حبس می‌کند. در همان لحظه، هیولایی که از سقف آویزان است، وارد اتاق شده و به جیمز حمله می‌کند. جیمز موفق به کشتن آن موجود می‌شود، اما اندکی بعد توسط موجود دیگری ربوده می‌شود.

trap.jpg

جیمز به دنیای دیگر بیمارستان منتقل می‌شود. در آنجا، به اتاق ماریا بازمی‌گردد، اما اثری از او نمی‌یابد. سرانجام، او را در زیرزمین بیمارستان پیدا می‌کند. با این حال، ماریا دچار خشم می‌شود و ادعا می‌کند که جیمز او را ترک کرده و به نظر نمی‌رسد که به زنده بودن او اهمیتی بدهد. او جیمز را متهم می‌کند که تنها به همسر درگذشته‌اش اهمیت می‌دهد. پس از آرام شدن ماریا، آن‌ها به جستجوی خود برای یافتن لورا ادامه می‌دهند. در حین کاوش در زیرزمین، ماریا احساس ناراحتی و اضطراب می‌کند، اما جیمز او را تسلی می‌دهد و سپس وارد راهرویی می‌شوند. ناگهان، موجود کله‌هرمی بار دیگر ظاهر شده و آن‌ها را تعقیب می‌کند. جیمز از ماریا پیشی گرفته و به یک آسانسور می‌رسد. علی‌رغم تلاش‌های جیمز برای باز نگه داشتن درب آسانسور، ماریا قادر به ورود به آن نمی‌شود و توسط موجود کله‌هرمی کشته می‌شود. جیمز، که از فقدان ماریا اندوهگین و تنها شده است، تصمیم می‌گیرد تمرکز خود را بر یافتن لورا، که از بیمارستان گریخته است، معطوف کند. هوا تاریک شده است. جیمز از بیمارستان خارج شده و به دنبال لورا می‌رود، اما او را نمی‌یابد. در پارک رزواتر، با آنجلا روبرو می‌شود که از این تصور که مادرش دیگر در شهر نیست و تمایلی به دیدن او ندارد، دچار ناامیدی شده است. جیمز از او می‌پرسد که آیا دختر کوچکی را دیده است یا خیر. با این حال، آنجلا با شنیدن این سؤال، گویی خاطره‌ای ناخوشایند را به یاد آورده باشد، از آنجا دور شده و جیمز را بار دیگر تنها می‌گذارد. با یافتن یک سرنخ، جیمز به انجمن تاریخی شهر رفته و از آنجا به زندان تولوکا منتقل می‌شود. در آنجا، با ادی مواجه می‌شود که به نظر می‌رسد دچار جنون شده است. او ظاهراً از کشتن لذت می‌برد و سپس از آنجا می‌رود. با کاوش بیشتر در زندان، جیمز به یک هزارتو وارد می‌شود.

angela.jpg
در داخل آنجا، جیمز از قتل پدر آنجلا، مردی مست و خشن که او را مورد آزار و اذیت قرار می‌داده، مطلع می‌گردد. موجودی غریب در آن مکان حضور دارد که آنجلا او را «پدر» خطاب می‌کند و از جیمز استدعا می‌نماید که به او اطمینان دهد که «همه چیز خوب خواهد بود». جیمز که دچار سردرگمی شده است، با موجودی به نام «Abstract Daddy» که نمادی از پدر آنجلا است، به مبارزه می‌پردازد. او آن موجود را از پای درمی‌آورد و آنجلا ضربه نهایی را وارد می‌کند. جیمز تلاش می‌کند تا آنجلا را آرام کند، اما او خشمگین شده و ادعا می‌کند که مردانی مانند او صرفاً در پی «یک چیز» هستند. جیمز در پاسخ اظهار می‌دارد که او فقط در جستجوی همسرش است. آنجلا او را متهم می‌کند که دیگر تمایلی به حضور همسرش در کنار خود نداشته و احتمالاً پیش از این زن دیگری را یافته بوده است. جیمز با خشم این اتهامات را رد می‌کند. با مشاهده واکنش جیمز، آنجلا برای ادامه جستجوی خود آنجا را ترک می‌کند. در اعماق هزارتو، جیمز با ماریا مواجه می‌شود که به طرز معجزه‌آسایی زنده است و در یک سلول زندانی شده است. با این حال، او رفتاری غیرعادی از خود بروز می‌دهد و به دلیلی نامشخص، به نظر می‌رسد که خاطرات همسر جیمز را به یاد می‌آورد. ماریا ادعا می‌کند که آن‌ها صرفاً در زیرزمین بیمارستان از یکدیگر جدا شده‌اند و او کشته نشده است. او خطاب به جیمز می‌گوید: «تو همیشه فراموشکار بودی و به من گفته بودی که همه چیز را برداشتی، اما نواری را که با هم ضبط کردیم، فراموش کردی که برداری.» جیمز از این اظهارات کاملاً دچار سردرگمی می‌شود، اما به ماریا قول می‌دهد که راهی برای رسیدن به آن سوی سلول پیدا کند. با این وجود، پس از رسیدن به آن طرف سلول، جیمز با جسد بی‌جان ماریا مواجه می‌شود که به طرز مرموزی جان سپرده و بر روی پوست او ضایعاتی مشاهده می‌شود.

maria.jpg
جیمز به راه خود ادامه میدهد و در نهایت با ادی روبرو می‌شود که در طول زندگی‌اش از طرف دیگران مورد تمسخر قرار میگرفته و حال دچار فروپاشی روانی شده است. او جیمز را متهم می‌کند که از اولین برخوردشان او رامسخره میکرده است و سپس به انبار گوشت فرار می‌کند جایی که با خوشحالی اعتراف می‌کند قبل از ورود به شهر, یک قلدر را مجروح کرده و سگش را کشته است. جیمز مجبور می‌شود برای دفاع از خود ادی را بکشد سپس از آنجا بیرون می‌رود و با قایقی که در کنار دریاچه تولوکا قرار دارد به سمت هتل لیک ویو میرود. در آنجا لورا راملاقات می‌کند و از او کمک می‌خواهد تا مری را پیدا کند.جیمز به مسیر خود ادامه می‌دهد و در نهایت با ادی مواجه می‌گردد که در طول زندگی‌اش همواره مورد تمسخر دیگران قرار داشته و اکنون دچار فروپاشی روانی شده است. ادی، جیمز را متهم می‌کند که از اولین ملاقاتشان او را مورد تمسخر قرار می‌داده و سپس به انبار گوشت می‌گریزد؛ جایی که با خشنودی اعتراف می‌کند که پیش از ورود به شهر، فردی زورگو را مجروح و سگ او را به قتل رسانده است. جیمز برای دفاع از خود ناگزیر به کشتن ادی می‌شود. پس از آن، جیمز از آن مکان خارج شده و با قایقی که در کنار دریاچه تولوکا قرار دارد، به سمت هتل لیک ویو حرکت می‌کند. در آنجا، او با لورا ملاقات کرده و از او درخواست کمک برای یافتن مری می‌نماید.

edd.jpg

لورا نامه‌ای را به او می‌دهد که از پرستار مراقب‌شان، راشل، دزدیده است. مری در نامه نوشته که اگر اوضاع به گونه ای دیگر بود دوست داشت تا او را به فرزند خواندگی بگیرد او و تبریک تولد ۸ سالگی نوشته است, همچنین از او میخواسته تا با جیمز مهربانت برخورد کند ، با ادعای لورا مبنی بر اینکه او هفته گذشته ۸ ساله شده است، ارائه می‌دهد.جیمز امیدوار است که مری هنوز زنده باشد زیرا این با باور دیرینه‌اش درمورد مرگ مری در 3سال پیش مغایرت دارد. علاوه بر این، لورا فاش می‌کند که مری نامه‌ای برای جیمز نوشته بود که او آن را نگه داشته است.لورا میگوید که در ابتدا قصد پنهان کردن آن را داشته است اما حالا تصمیم گرفته است که طبق خواسته‌ مری عمل کند و آن را به جیمز بدهد.لورا پاکت نامه را به جیمز میدهد اما متوجه می‌شود که نامه‌ای در آن نیست.لورا از ترس اینکه ممکن است آن را انداخته باشد، از آنجا میرود تا اطراف را جستجو کند. درهمین حال، جیمز متوجه می‌شود که نوار تعطیلات آن‌ها در بخش کارمندان در طبقه اول نگهداری می‌شود. با بازیابی نوار و دسترسی به اتاقی که زمانی با مری در آنجا تعطیلات را سپری میکردند، جیمز نوار را پخش می‌کند. در آن آخرین لحظات شادی که با مری داشتن پخش میشود, ناگهان تصویری اتاقی نشان داده میشود که در آن مری خوابیده است, جیمز بر بالای سر او میرود و با بالش او را خفه میکند و در اینجا فیلم یه پایان میرسد. جیمز بی‌صدا می‌نشیند و او با حقیقت روبرو می‌شود. کمی بعد، لورا جیمز را پیدا می‌کند که تصمیم می‌گیرد حقیقت را به او بگوید. لورا دلشکسته و عصبانی می‌شود و با گریه از اتاق خارج می‌شود.

lakev.jpg

هتل حال به مکانی سوخته و زنگ زده تبدیل میشود. جیمز همچنان بر روی مبل نشسته که ناگهان صدای مری به طور ناواضحی از رادیو پخش می‌شود که از او می‌خواهد پیدایش کند. جیمز دوباره به جستجو میپردازد و با آنجلا که بر روی راه پله که در حال سوختن است روبرو میشود. آنجلا ابتدا او را با مادرش اشتباه می‌گیرد اما متوجه می‌شود و عذرخواهی میکند. او از جیمز تشکر می‌کند که قبلاً نجاتش داده است، اما آرزو می‌کند که کاش هرگز این کار را نمی‌کرد و او را به حال خود رها می‌کرد. آنجلا از او می‌خواهد که چاقویش را پس بدهد اما جیمز امتناع می‌کند. آنجلا از او می‌پرسد که آیا آن را برای خودش نگه داشته است، اما او پاسخ نمی‌دهد. وقتی آنجلا از پله‌ها بالا می‌رود، جیمز می‌گوید این اتاق مثل جهنم داغ است، که آنجلا پاسخ می‌دهد برای او«همیشه اینطور بوده است».جیمز که نمی‌تواند بیشتر به او کمک کند، آنجا را ترک می‌کند. در لابی، او ماریا را پیدا می‌کند که دوباره زنده شده است و این بار توسط دو کله هرمی کشته می‌شود. جیمز متوجه می‌شود که آن‌ها در نتیجه میل او به مجازات ایجاد شده‌اند، اما از آنجاییکه دیگر به آن‌ها نیازی ندارد، 2کله هرمی پس از ضعیف شدن کافی توسط جیمز، خودکشی می‌کنند. جیمز به یک راهرو هدایت می‌شود، در آنجا مکالمه ای بین او و زمانی که مری زنده بود پخش میشود. جیمز برای او گل آورده است، اما مری آن‌ها را رد میکند و با عصبانیت بر سر جیمز فریاد میزند و میگوید آنقدر منزجر کننده است که لیاقت آن‌ گلهای زیبا را ندارد و از جیمز میخواهد که از اتاق بیرون برود اما کمی بعد با التماس می‌خواهد که او را ترک نکند.

در نهایت جیمز از طریق راهرو و چندین راه پله به پشت بام می‌رسد و درآنجا با یک چهره آشنا روبرو می‌شود که منتظر اوست.

شخصیت ها

james_sunderland.png
mary_shepherd_sunderland.png
maria.png
angela_orosco.png
laura.png
eddie_dombrowski.png
پس از دریافت نامه‌ای از همسرش که سه سال پیش فوت کرده است، جیمز به مکانی می‌آید که خاطرات بسیاری را در آن با هم داشتند: سایلنت هیل، به امید اینکه برای آخرین بار او را ببیند.​
همسر مهربان و دوست‌داشتنی جیمز که سه سال پیش بر اثر بیماری نامعلومی درگذشت.​
این زن زیبا می‌تواند دوقلوی مری باشد. صورتش، صدایش...با این حال، تیپ و شخصیتش کاملاً متفاوت است. چطور ممکن است؟​
زنی جوان که به دنبال مادرش در سایلنت هیل است. او آشکارا از این مکان می‌ترسد.​
دختربچه ای که ظاهراً با مری دوست است. اگرچه لورا، مانند جیمز، به دنبال مری در سایلنت هیل است، اما به دلایلی از او بسیار بدش می‌آید.​
ادی انسانی ساده و بی‌آزار به نظر می‌رسد، اما در درون از آسیب دیدن می‌ترسد. دلیل سفر او به سایلنت هیل مشخص نیست.​
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
خرگوشهای سایلنت هیل نمادی از شهر هستن....اگه توجه کرده باشین پای این خرگوشها حتی به بیرون از سایلنت هیل هم رسیده....ما یکی از اونها رو توی خونه آیلین گالوین (گلوین) میبینیم و میشه نتیجه گرفت که این خرگوشها سوغاتیهای سایلنت هیل هستن....ولی براساس Lost Memories این خرگوشها در Other World معنا و حقیقت پیدا میکنن....یعنی وقتی که دنیای سایلنت هیل عوض میشه یه طورایی این خرگوشها وجودیت پیدا میکنن....بعد از زخمی شدن آیلین ما خرگوش اتاقشو میبینیم که به ما اشاره کرده طوری که انگار میخواد بگه نفر بعدی تو هستی...پس میشه نتیجه گرفت که این خرگوشها با ریشه و کنه شهر سایلنت هیل ارتباط نزدیکی دارن...

میدونم که اینها اصلا کافی نبود و کسی رو متقاعد نمیکنه ولی به زودی اطلاعات جدیدی رو خواهید دید که به صبر کردنش میرزه...

متشکرم....Nemesis
 
این چیزی که میبینین مقدمه ایی بر تحلیل دومی هست که دارم ترجمه اش میکنم و به این زودی ها تکمیل نمیشه....فعلا اینو داشته باشین تا بعدا یه ذره یه ذره بهش اضافه کنم....موفق باشین....
========================================================


<<بسم الله الرحمن الرحیم>>

این کار (که فعلا نیمه کارست !) جزء یکی از بزرگترین افتخارات من در دنیای بازی خواهد بود...هرچند که من متاسفانه نتونستم همچین چیزی رو خودم بنویسم و این نوشته ترجمه ایی از زبان انگلیسی به زبان فارسی هستش ولی باز هم افتخار میکنم که چنین فرصتی بهم دست داده تا بتونم یکی از بزرگترین شاهکارها در مورد سایلنت هیل رو به زبان فارسی برگردونم....این رو به تمامی سایلنت هیل بازان فارسی زبان که تعدادشون خیلی کمه (به خاطر سخت بودن درک بازی به ویژه برای ایرانیهای محترم که بیشترشون هیچ وقت مغزشون رو در یک بازی به کار نمیاندازن !) تقدیم میکنم....

همینجا هم میخوام یه شکایتی بکنم....بیشتر ایرانیا به این بازی خرده میگیرن که بی سروته هستش...من مشت محکمی به دهان این افراد میکوبم و بهشون ثابت میکنم که عقل و فهم خودشون بی سروته هستش...بعد از خوندن این ترجمه هیچ کسی نخواهد توانست که دربرابر بزرگی این بازی حرف ردی بزنه....

***تمامی نوشته هایی که در داخل دو علامت " .... " قرار میگیرن دارای منبع معتبری هستن که نمیشه بهش ایراد گرفت....یکی از منبعهای مهم برای این مقاله کتاب Lost Memories هست که سازندگان خود بازی منتشر کردن تا بتونن تا حد زیادی به ابهامات بازی ها جواب بدن و باید بگم که واقعا خوب عمل کردن...منبع مهم دیگری که بهش اشاره های زیادی خواهد شد خود متن اصلی بازی هست که روایت میشه و برای راحتی کارتون اونها هم به زبان فارسی برگردونده شدن ولی اگه مشکلی باهاشون و احساس میکنین که چنین گفته هایی توی متن بازی وجود نداره این دیگه به عمق گوش دادن به متن بازی و خوندن زیرنویسها بستگی داره و نه به صحت این مقاله....***

***در این مقاله اشاره های زیادی به چیزی ! به نام "خدا" یا همون "The God" میشه....این موجود (بله دقیقا بهش میشه گفت موجود ! نه یک خدا !) ربطی به خدای واحدی که تقریبا همه بهش اعتقاد دارن نداره و همونطوری که میدونین چه در فارسی و چه در زبانهای دیگر "خدا" و "God" به غیر از خدای واحد برای لقب فرد حاکم بر یک مکان یا ارباب یک چیز مورد استفاده قرار میگیرد....در این تحلیل منظور از "خدا" همان معنای دومی است که به آن اشاره شد....***


تحلیل داستان بازی سایلنت هیل (تپه خاموش)

+++++++++++++
تحلیلی برای داستان بازی تپه خاموش (Silent Hill)
نویسنده اصلی : Silent Pyramid
مترجمان به انگلیسی : Darth_Blade, kl3r1k, MadRushn and 401st Stalker
مترجم به زبان فارسی (Persian) : محمد مهدی حاجی اسمعیلی (ملقب به Nemesis و Osiris : اسایرس)
نسخه 3 (این تحلیل هنوز به طور کامل تکمیل نشده است و نسخه حاضر آخرین نسخه آن است)
بیستم اکتبر سال 2006 میلادی
+++++++++++++

این تحلیل شامل اطلاعات بسیار کاملی در مورد قسمتهای زیر است :
1. بازیهای منتشر شده از کونامی (Konami)
* Silent Hill 1
* Silent Hill Play Novel
*Silent Hill 2
*Silent Hill 2 Restless Dreams
* Silent Hill 3
*ُ Silent Hill 4 The Room

2. بقیه موارد منتشر شده تحت عنوان "Silent Hill"
* Silent Hill The Movie
* Silent Hill Dying Inside
*Silent Hill Among The Damned
* Silent Hill Paint It Black
* Silent Hill OST
* Silent Hill 2 OST
* Silent Hill 3 OST
* Silent Hill 4 OST
* Lost Memories
* Victims List
*Another Crimson Tome


• راستی ! حواستون باشه که این تحلیل شامل موارد نامحدودی Spoiler برای بازی خواهد بود پس اگه هنوز بازیها رو بازی نکردین و نمیخواین که مزش از بین بره این تحلیل رو نخونین !

فهرست

***قسمت اول : توضیحات اصلی
1. چکیده
1-1 : قدرت ذهن
1-2 : تراکم
1-3 :دنیای درون ( ضمیر ناخودآگاه)
1-4 : قوانین و محدودیات دنیای درون
1-5 : تفاوت بین دنیای درون و دنیای بیرون (واقعیت)
1-6 : چرخه ناپایان (تئوری نامیرایی)
1-7 : مخلوط شدن دو دنیا (درون و بیرون)
1-8 : تاثیرات
1-9 : چه کسی تحت تاثیر نیروهای دنیای درون قرار میگیره ؟!
1-10 : واقعیت و غیر واقعیت
1-11 : درک درونی (ذهنی )
1-12 : نزول
1-13 : چه اتفاقی (در واقعیت) بر سر کسی میاد که در دنیای درون سرگردان میشه ؟!
1-14 : مرگ در واقعیت و در "دنیای دیگر" (Other World)
1-15 : روحها
1-16 : تسخیر شده ها
1-17 : زنده شدن دوباره (Reincarnation)
1-18 : هیولاها....آیا اونها میتونن کسانی باشن که.....؟!
1-19 : خدای (God) دنیای درون
1-20 : حقیقت دنیای دیگر (Other World)

2. قدرت سایلنت هیل
2-1 : ندای خاموش (The Silent Call)
2-2 : دگرگونی
2-3 : "دنیای دیگر" خارج از شهر سایلنت هیل

*** قسمت دوم : مذهب سایلنت هیل
1. تحلیل افسانه شناسی
1-1 : مبداء (Origin)
1-2 : تولد
1-3 : رستگاری
1-4 : خلق
1-5 : انتظار و عهد
1-6 : ایمان
1-7 : معنویات یک اسطوره
1-8 : تاریخ اولین ظهور که در یک افسانه درباره آن توضیح داده شده است
1-9 : تحلیل افسانه شناسی از نظر عقلی

2. خدا (The God)
2-1 : اسم اصلی خدا

3. خدایان و موجودات دیگر
3-1 : مادر مقدس (Holy Mother)
3-2 : والتیل (Valtiel)

4. انسانهای پرهیزگار فرقه سایلنت هیل (سن = سینت = Saint)
4-1 : سن نیکولاس
4-2 : سن جنیفر
4-3 : آلسای مقدس (Holy Alessa)
4-4 : سن استفان

5.مبداء مذهبی کله هرمی (Pyramid Head که از این به بعد به اختصار PH خوانده خواهد شد(

6. فرقه (The Order)
6-1 : تاریخچه کلت (Cult) از قرن نوزدهم تا قرن بیستم
6-2 : پیشرفت و شکل گیری فرقه
6-3 : نابود شدن آرمانهای Claudia , شروع جدیدی در کلت
6-4 : کلیسای کلت
6-5 : خانه آرزو (Wish House)

7. بهشت (Paradise)
7-1 : ایده های تئوری و عملی بهشت واقعی
7-2 : انعکاسی در مورد درد و فداییان خدا
7-3 : رستگاری افراد برگزیده
7-4 : " همه از درد و رنج رها خواهند شد ! "
7-5 : " رستگاری نسل بشر ! "
7-6 : "مامان ! بذار بیام تو !" (تصویر ذهنی والتر سولیوان از "بهشت")

8. حزبهای مختلف
8-1 : حزب زنان پرهیزگار
8-2 : حزب "مادر مقدس"
8-3 : موارد معمول در احزاب
8-4 : حزب "خدا"
8-5 : هرج و مرج مذهبی
8-6 : حزب Valtiel
8-7 : اتحاد احزاب

12. کلودیای سفید (White Claudia) و مذهب سایلنت هیل
12-1 : کلودیای سفید چیه ؟!
12-2 : PTV , ماده توهم زا
12-3 : توزیع
12-4 : کلودیای سفید در Silent Hill 2
12-5 : نقش کلودیای سفید در اتفاقات اصلی سایلنت هیل....کلودیای سفید و مه سایلنت هیل
12-6 : معنای اسم گیاهان رستنی در شهر سایلنت هیل

14. مراسم مذهبی (Rituals)
14-1 : مبداء مراسم مذهبی سایلنت هیل
14-2 : " 21Sacraments for the Descent of the Holy Mother\Holy Assumption"
14-3 : مراسم مذهبی سوزاندن
14-4 : اعدامهای مذهبی در زندان تولوکا (Toluca Prison)

***قسمت سوم : شهر سایلنت هیل
* به زودی ترجمه خواهد شد !

***قسمت چهارم : تحلیل شخصیتها
1. شخصیتهای Silent Hill 1
1-1. Harry (Harold) Mason
1-2. Cheryl Mason
1-3. Cybil Bennet
1-4. Michael Kaufmann
1-5. Lisa Garland
1-6. Dahlia Gillespie
1-7. Alessa Gillespie
1-8. Andy

2. SH2 Characters
2-1. James Sunderland
2-2. Angela Orosco
2-3. Eddie Dombrowski
2-4. Laura
2-5. Mary Sunderland
2-6. Maria. Part 1.
2-7. Maria. Part 2.
2-8. Ernest Baldwin
2-9. Amy Baldwin
2-10. والتر سالیوان در Silent Hill 2
2-11. Joseph Barkin
2-12. Jack Davis
2-13. Joshua Lewis
2-14. Director of Brookhaven Hospital
2-15. Jennifer Carroll
2-16. The Orosco family.
2-17. The DOG
2-18. Other SH2 characters

3. SH3 Characters
3-1. Harry Mason
3-2. Heather (cheryl) Mason
3-3. Douglas Cartland
3-4. Claudia Wolf
3-5. Vincent
3-6. Leonard Wolf
3-7. Stanley Coleman
3-8. Tattooed Guy
3-9. The subway incident victim
3-10. Joe, Jaime and their friend
3-11. Christie
3-12. Woman in the confession booth
3-13. The UFO guys
3-14. James Sunderland?
3-15. Other characters

4. SH4 Characters
4-1. Walter Sullivan. The way of Walter
4-2. Henry Townshend. The way of Henry
4-3. Eileen Galvin. The way of Eileen
4-4. Frank Sunderland. The way of Frank
4-5. Joseph Schreiber. The way of Joseph
4-6. Cynthia Velasquez
4-7. Jasper Gein
4-8. Andrew DeSalvo
4-9. Richard Braintree
4-10. South Ashfield Heights apartments residents

5.Silent Hill Dying Inside Characters
به زودی ترجمه خواهد شد

6.Silent Hill Among The Damned Characters
6-1 : Jason
6-2 : Aron
6-3 : Dahlia
6-4 :The Soldiers

7.Silent Hill Paint It Black Characters
به زودی ترجمه خواهد شد

8.Characters Silent Hill Grinning Man
به زودی ترجمه خواهد شد

9.Silent Hill Dead Or Alive Characters
به زودی ترجمه خواهد شد

***قسمت پنجم : تحلیل موجودات سایلنت هیل
*به زودی ترجمه خواهد شد

***قسمت ششم : تحلیل فیلم سینمایی سایلنت هیل
1. شرح وقایع به ترتیب زمانی
2. کاراکترها
3. موجودات
4. نماد گرایی و منابع
 
<<بسم الله الرحمن الرحیم>>

این کار (که فعلا نیمه کارست !) جزء یکی از بزرگترین افتخارات من در دنیای بازی خواهد بود...هرچند که من متاسفانه نتونستم همچین چیزی رو خودم بنویسم و این نوشته ترجمه ایی از زبان انگلیسی به زبان فارسی هستش ولی باز هم افتخار میکنم که چنین فرصتی بهم دست داده تا بتونم یکی از بزرگترین شاهکارها در مورد سایلنت هیل رو به زبان فارسی برگردونم....این رو به تمامی سایلنت هیل بازان فارسی زبان که تعدادشون خیلی کمه (به خاطر سخت بودن درک بازی به ویژه برای ایرانیهای محترم که بیشترشون هیچ وقت مغزشون رو در یک بازی به کار نمیاندازن !) تقدیم میکنم....

همینجا هم میخوام یه شکایتی بکنم....بیشتر ایرانیا به این بازی خرده میگیرن که بی سروته هستش...من مشت محکمی به دهان این افراد میکوبم و بهشون ثابت میکنم که عقل و فهم خودشون بی سروته هستش...بعد از خوندن این ترجمه هیچ کسی نخواهد توانست که دربرابر بزرگی این بازی حرف ردی بزنه....

***تمامی نوشته هایی که در داخل دو علامت " .... " قرار میگیرن دارای منبع معتبری هستن که نمیشه بهش ایراد گرفت....یکی از منبعهای مهم برای این مقاله کتاب Lost Memories هست که سازندگان خود بازی منتشر کردن تا بتونن تا حد زیادی به ابهامات بازی ها جواب بدن و باید بگم که واقعا خوب عمل کردن...منبع مهم دیگری که بهش اشاره های زیادی خواهد شد خود متن اصلی بازی هست که روایت میشه و برای راحتی کارتون اونها هم به زبان فارسی برگردونده شدن ولی اگه مشکلی باهاشون و احساس میکنین که چنین گفته هایی توی متن بازی وجود نداره این دیگه به عمق گوش دادن به متن بازی و خوندن زیرنویسها بستگی داره و نه به صحت این مقاله....***

***در این مقاله اشاره های زیادی به چیزی ! به نام "خدا" یا همون "The God" میشه....این موجود (بله دقیقا بهش میشه گفت موجود ! نه یک خدا !) ربطی به خدای واحدی که تقریبا همه بهش اعتقاد دارن نداره و همونطوری که میدونین چه در فارسی و چه در زبانهای دیگر "خدا" و "God" به غیر از خدای واحد برای لقب فرد حاکم بر یک مکان یا ارباب یک چیز مورد استفاده قرار میگیرد....در این تحلیل منظور از "خدا" همان معنای دومی است که به آن اشاره شد....***


تحلیل داستان بازی سایلنت هیل (تپه خاموش)

+++++++++++++
تحلیلی برای داستان بازی تپه خاموش (Silent Hill)
نویسنده اصلی : Silent Pyramid
مترجمان به انگلیسی : Darth_Blade, kl3r1k, MadRushn and 401st Stalker
مترجم به زبان فارسی (Persian) : محمد مهدی حاجی اسمعیلی (ملقب به Nemesis و Osiris : اسایرس)
نسخه 3 (این تحلیل هنوز به طور کامل تکمیل نشده است و نسخه حاضر آخرین نسخه آن است)
بیستم اکتبر سال 2006 میلادی
+++++++++++++

این تحلیل شامل اطلاعات بسیار کاملی در مورد قسمتهای زیر است :
1. بازیهای منتشر شده از کونامی (Konami)
* Silent Hill 1
* Silent Hill Play Novel
*Silent Hill 2
*Silent Hill 2 Restless Dreams
* Silent Hill 3
*ُ Silent Hill 4 The Room

2. بقیه موارد منتشر شده تحت عنوان "Silent Hill"
* Silent Hill The Movie
* Silent Hill Dying Inside
*Silent Hill Among The Damned
* Silent Hill Paint It Black
* Silent Hill OST
* Silent Hill 2 OST
* Silent Hill 3 OST
* Silent Hill 4 OST
* Lost Memories
* Victims List
*Another Crimson Tome


• راستی ! حواستون باشه که این تحلیل شامل موارد نامحدودی Spoiler برای بازی خواهد بود پس اگه هنوز بازیها رو بازی نکردین و نمیخواین که مزش از بین بره این تحلیل رو نخونین !

فهرست

***قسمت اول : توضیحات اصلی
1. چکیده
1-1 : قدرت ذهن
1-2 : تراکم
1-3 :دنیای درون ( ضمیر ناخودآگاه)
1-4 : قوانین و محدودیات دنیای درون
1-5 : تفاوت بین دنیای درون و دنیای بیرون (واقعیت)
1-6 : چرخه ناپایان (تئوری نامیرایی)
1-7 : مخلوط شدن دو دنیا (درون و بیرون)
1-8 : تاثیرات
1-9 : چه کسی تحت تاثیر نیروهای دنیای درون قرار میگیره ؟!
1-10 : واقعیت و غیر واقعیت
1-11 : درک درونی (ذهنی )
1-12 : نزول
1-13 : چه اتفاقی (در واقعیت) بر سر کسی میاد که در دنیای درون سرگردان میشه ؟!
1-14 : مرگ در واقعیت و در "دنیای دیگر" (Other World)
1-15 : روحها
1-16 : تسخیر شده ها
1-17 : زنده شدن دوباره (Reincarnation)
1-18 : هیولاها....آیا اونها میتونن کسانی باشن که.....؟!
1-19 : خدای (God) دنیای درون
1-20 : حقیقت دنیای دیگر (Other World)

2. قدرت سایلنت هیل
2-1 : ندای خاموش (The Silent Call)
2-2 : دگرگونی
2-3 : "دنیای دیگر" خارج از شهر سایلنت هیل

*** قسمت دوم : مذهب سایلنت هیل
1. تحلیل افسانه شناسی
1-1 : مبداء (Origin)
1-2 : تولد
1-3 : رستگاری
1-4 : خلق
1-5 : انتظار و عهد
1-6 : ایمان
1-7 : معنویات یک اسطوره
1-8 : تاریخ اولین ظهور که در یک افسانه درباره آن توضیح داده شده است
1-9 : تحلیل افسانه شناسی از نظر عقلی

2. خدا (The God)
2-1 : اسم اصلی خدا

3. خدایان و موجودات دیگر
3-1 : مادر مقدس (Holy Mother)
3-2 : والتیل (Valtiel)

4. انسانهای پرهیزگار فرقه سایلنت هیل (سن = سینت = Saint)
4-1 : سن نیکولاس
4-2 : سن جنیفر
4-3 : آلسای مقدس (Holy Alessa)
4-4 : سن استفان

5.مبداء مذهبی کله هرمی (Pyramid Head که از این به بعد به اختصار PH خوانده خواهد شد(

6. فرقه (The Order)
6-1 : تاریخچه کلت (Cult) از قرن نوزدهم تا قرن بیستم
6-2 : پیشرفت و شکل گیری فرقه
6-3 : نابود شدن آرمانهای Claudia , شروع جدیدی در کلت
6-4 : کلیسای کلت
6-5 : خانه آرزو (Wish House)

7. بهشت (Paradise)
7-1 : ایده های تئوری و عملی بهشت واقعی
7-2 : انعکاسی در مورد درد و فداییان خدا
7-3 : رستگاری افراد برگزیده
7-4 : " همه از درد و رنج رها خواهند شد ! "
7-5 : " رستگاری نسل بشر ! "
7-6 : "مامان ! بذار بیام تو !" (تصویر ذهنی والتر سولیوان از "بهشت")

8. حزبهای مختلف
8-1 : حزب زنان پرهیزگار
8-2 : حزب "مادر مقدس"
8-3 : موارد معمول در احزاب
8-4 : حزب "خدا"
8-5 : هرج و مرج مذهبی
8-6 : حزب Valtiel
8-7 : اتحاد احزاب

12. کلودیای سفید (White Claudia) و مذهب سایلنت هیل
12-1 : کلودیای سفید چیه ؟!
12-2 : PTV , ماده توهم زا
12-3 : توزیع
12-4 : کلودیای سفید در Silent Hill 2
12-5 : نقش کلودیای سفید در اتفاقات اصلی سایلنت هیل....کلودیای سفید و مه سایلنت هیل
12-6 : معنای اسم گیاهان رستنی در شهر سایلنت هیل

14. مراسم مذهبی (Rituals)
14-1 : مبداء مراسم مذهبی سایلنت هیل
14-2 : " 21Sacraments for the Descent of the Holy Mother\Holy Assumption"
14-3 : مراسم مذهبی سوزاندن
14-4 : اعدامهای مذهبی در زندان تولوکا (Toluca Prison)

***قسمت سوم : شهر سایلنت هیل
* به زودی ترجمه خواهد شد !

***قسمت چهارم : تحلیل شخصیتها
1. شخصیتهای Silent Hill 1
1-1. Harry (Harold) Mason
1-2. Cheryl Mason
1-3. Cybil Bennet
1-4. Michael Kaufmann
1-5. Lisa Garland
1-6. Dahlia Gillespie
1-7. Alessa Gillespie
1-8. Andy

2. SH2 Characters
2-1. James Sunderland
2-2. Angela Orosco
2-3. Eddie Dombrowski
2-4. Laura
2-5. Mary Sunderland
2-6. Maria. Part 1.
2-7. Maria. Part 2.
2-8. Ernest Baldwin
2-9. Amy Baldwin
2-10. والتر سالیوان در Silent Hill 2
2-11. Joseph Barkin
2-12. Jack Davis
2-13. Joshua Lewis
2-14. Director of Brookhaven Hospital
2-15. Jennifer Carroll
2-16. The Orosco family.
2-17. The DOG
2-18. Other SH2 characters

3. SH3 Characters
3-1. Harry Mason
3-2. Heather (cheryl) Mason
3-3. Douglas Cartland
3-4. Claudia Wolf
3-5. Vincent
3-6. Leonard Wolf
3-7. Stanley Coleman
3-8. Tattooed Guy
3-9. The subway incident victim
3-10. Joe, Jaime and their friend
3-11. Christie
3-12. Woman in the confession booth
3-13. The UFO guys
3-14. James Sunderland?
3-15. Other characters

4. SH4 Characters
4-1. Walter Sullivan. The way of Walter
4-2. Henry Townshend. The way of Henry
4-3. Eileen Galvin. The way of Eileen
4-4. Frank Sunderland. The way of Frank
4-5. Joseph Schreiber. The way of Joseph
4-6. Cynthia Velasquez
4-7. Jasper Gein
4-8. Andrew DeSalvo
4-9. Richard Braintree
4-10. South Ashfield Heights apartments residents

5.Silent Hill Dying Inside Characters
به زودی ترجمه خواهد شد

6.Silent Hill Among The Damned Characters
6-1 : Jason
6-2 : Aron
6-3 : Dahlia
6-4 :The Soldiers

7.Silent Hill Paint It Black Characters
به زودی ترجمه خواهد شد

8.Characters Silent Hill Grinning Man
به زودی ترجمه خواهد شد

9.Silent Hill Dead Or Alive Characters
به زودی ترجمه خواهد شد

***قسمت پنجم : تحلیل موجودات سایلنت هیل
*به زودی ترجمه خواهد شد

***قسمت ششم : تحلیل فیلم سینمایی سایلنت هیل
1. شرح وقایع به ترتیب زمانی
2. کاراکترها
3. موجودات
4. نماد گرایی و منابع


قسمت اول : توضیحات اصلی
سایلنت هیل....شهری که اتفاقات عجیب بیشتر از هرجای دیگری در دنیا رخ میده...جهانها و دنیاهای دیگر...خاطرات جاودان...تولد خدایان متعدد و غیب شدن های افراد بطور غیر معمول...آیا یک منطق درست و حسابی برای اثبات این اتفاقات عجیب هست ؟ً!
هدف اصلی قسمت اول دادن یک توضیح اصلی و منطقی برای اثبات تمامی اتفاقاتی که در سایلنت هیل روی میدهد است...این اثبات براساس تمامی بحثها و منابع کاملا مورد اطمینان بازی صورت گرفته...ولی به یاد داشته باشین که تمامی این نوشته ها فقط تئوری هستن پس نباید این تحلیل رو تنهاترین و درستترین منبع برای بازی در نظر بگیرین...امیدوارم که این تحلیل کمکی باشد برای شما برای درک هرچه بیشتر داستان بازی...

1.چکیده

1-1 : قدرت ذهن
ایده اصلی سری سایلنت هیل براساس قدرت ذهن و بحثهای فلسفی دنیای واقعی شکل گرفته...همه میدونیم (و اثبات شده) که ذهن و احساسات هر انسانی دارای مقداری نیرو هست که میشه به کمک نیوتن کمیت اونرو نشون داد...به این نیرو در دنیای واقعی "نیروی ذهن" گفته میشه و هرچه که این نیرو قویتر باشه تاثیرات ذهنی که روی افراد دیگه میگذاره بیشتر خواهد بود...به طور کل این نیرو باعث تاثیر گذاری فرد بر دنیای بیرونش میشه که از مکانها و انسانها تشکیل شده اند...پس میشه نتیجه گرفت که تولیدات ذهنی یک فرد نه تنها بر خودش بلکه بر دیگران و دنیای ماورای خود فرد نیز تاثیر میگذارد...این دقیقا همون چیزی هست که کتابی که در کتابخانه مدرسه سایلنت هیل در قسمت اول بازی پیدا کردید میخواست بهتون بگه : "Poltergeists are among these…Negative emotions like Fear , Worry Or Stress manifest into external energy with physical effects…"
این یک مثال عالی برای قدرت ذهنی هست...با توجه به کتاب ذکر شده احساسات منفی مثل "ترس , نگرانی یا استرس" که توسط دختران نوجوان (کمتر از 19 سال) تجربه میشن بیشترین تاثیر رو دارن...هر چند که ما نیروهای بسیار قوی ایی رو در طول سری بازیهای سایلنت هیل در افراد بسیاری مشاهده کرده ایم (Heather , James...) میتونه یه کارمند میانسال باشه که از مرگ وفقدان همسرش داره رنج میبره (Harry Mason) , یا یه دختره پریشان و بدبخت که به خاطر کشتن پدرش زندگیش رو نابود کرده ) Angela Orosco) یا یک بچه یتیم که هیچ چیزی رو بغیر از پیدا کردن مادرش توی دنیا ترجیح نمیده (Walter Sullivan)...
یک مثال دیگه میتونه یک دختر استثتائی باشه که دارای چنان قدرت ذهنی بود که تمامی یک شهر به نام Silent Hill را در ظلمات خودش فرو برد...("بخاطر قدرت ذهنی و تفکرات Alessa شهر در تاریکی فرو رفت"-LM...به نقش "ذهن و تفکرات" که در Lost Memories بهش اشاره شده بود توجه کنین")...ما حتی میتونیم تاثیرات منفی ذهنی زندانیان Toluca رو به یاد بیاریم یا حتی بیماران مبتلا به Plague...("به خاطر مرگ های بسیار و نادیدنی مردم شهر و همچنین به خاطر تفکرات ذهنی زندانیان Toluca Prison قدرت اصلی شهر که درش حفظ شده بود تغییر کرد" – LM) ما کمی جلوتر به این موضوع خواهیم پرداخت...

1-2 : تراکم
قدرت ذهنی افکار و احساسات این توانایی رو دارن که بتونن در یک مکان خاص که معمولا به طرزی به منبع انرژی نزدیک و یا متصل هست جمع بشن...معمولا این اماکن جاهایی هستن که احساساتی بسیار قوی در اونجا تجربه شدن و به احتمال زیاد این اتفاق بیشتر از یک بار در اونجا رخ داده...ما میتونیم نتیجه بگیریم که این گفته دلیلی بر ادعای محلی ها درباره این بوده که "روحها" در درختان , آب و زمین حلول کرده اند...
و اگر یک مکان بتونه که نیروها و انرژی های ذهنی افرادی رو در خودش هضم کنه بطور صریح این مکان میتونه که نیرویی رو از خودش به وجود بیاره...با توجه به Lost Memories شهر سایلنت هیل میتونه به عنوان یک "اسفنج روح جذب کن" در نظر گرفته بشه که قابلیت جذب نیروها و انرژیهای ذهنی افراد مختلف رو در خودش داره...بذارین یه نگاه به اتفاقاتی که در طی سریهای سایلنت هیل افتاده بندازیم :

الف) SH 3 : افکار منفی یک دختر زجر دیده (Alessa) با یک Merry-Go-Round در Lakeside Amusment Park مرتبط هست و به زندگی در آن حتی بعد از مرگ دختر هم ادامه میده...("در مری گو راند داخل شهر بازی سایلنت هیل "خاطره آلسا" به عنوان یک هیولا که Heather باید با آن مبارزه کند ظاهر میشود...با توجه به اسم این هیولا این موجود خود آلسا نیست بلکه احساس تاریک آلسا است که هنوز هم در این مکان حضور دارد"-LM)

ب) SH 3 : افکار دختری که به عنوان یک قربانی در پیشگاه خدا توسط مادرش سوزانده شده بود (Alessa) هنوز هم در کلیسای فرقه وجود دارد...("افکار دوران کودکی آلسا هنوز هم در داخل کلیسا به زندگی خود ادامه میدهد"-LM)

ج)نوشته های به رنگ خون که در داخل تونلی که شهربازی را به کلیسا متصل میکند دیده میشوند....با توجه به LM اینها "ندای یک فرد معتقد است که پیشنهاد به خودکشی در راه خدا میکند" هستند...افکار کسانی که در راه خدای سایلنت هیل خود را فدا کردند و خودکشی کردن ! هنوز هم در این تونل بصورت نوشته هایی خون آلود بر روی دیواره های تونل دیده میشوند...

د) SH 2 : نوشته های مدیر بیمارستان Brookhaven (Director Of Brookhaven Hospital) و نوشته های Stanely Coleman در SH 3 , نامه ها و نوشته ها و خاطرات Joseph Schreiber در SH 4 تماما نوشته های افرادی هستند که مرده اند و بازیکن آنها را بصورت یک جسم فیزیکی در بازی مشاهده میکند که بخاطر تاثیر گرفتن مکان مورد نظر از قدرت ذهنی افراد یاد شده است...

ه)SH 4 : قدرت ذهنی افکار و احساسات یک مذهبی تندرو (Walter Sullivan) که خود را فدا کرده بود به یک ساختمان در آپارتمان South Ashfield Heights مرتبط شده بود و حتی پس از مرگ صاحب خانه نیز به بودنش در آنجا ادامه داد که موجب تاثیر گذاری بر تمامی اجزاء درون ساختمان و حتی افراد درون آن شده بود...

این موضوع که ذهن تاثیر بسیار زیادی بر دنیای بیرون فرد دارد از افکار و اعتقادات سنتی ژاپنی ها سرچشمه میگیرد که آنها را به آسانی در انواع فیلمهای روز ژاپنی میتوان مشاهده کرد مثل عناوین معروف زیر :

الف) فیلم حلقه : نیروی ذهنی ساداکو یامامورا حتی بعد از مرگ وی نیز به زندگی در چاه ادامه داد و حتی فیلم ویدئویی را نیز تحت تاثیر قرار داد...توجه کنید که اولین فیلم ویدئویی که تحت تاثیر قدرت ذهنی ساداکو قرار گرفته بود درست در کلبه ایی بود که بر روی چاه (محل کشته شدن ساداکو) درست شده بود...

ب) Dark Water : درست مثل قبل...حتی نویسنده فیلمنامه این فیلم همان نویسنده فیلم پیشین (حلقه) است و به همین خاطر دو فیلم در بسیاری از جهات شبیه همدیگرند...احساسات منفی یک دختر غرق شده در ساختمانی که در آن بوده ماندگار شده و به دنبال مادر خود میگردد...

1-3 : دنیای درون (ضمیر ناخودآگاه)

خب !!! دنیای درون دوست دارین ؟!؟!؟!!
اگه دوست دارین که باید صبر کنین ! ما کار و بار و زندگی و درس و زن و بچه و مشتقات اینها رو داریم !!! وقت نداریم که !!!

قسمتهای بعد در روزهای آینده !

متشکرم....Nemesis
 
مهدی جی جی جان ! من خوذم فعلا عضو هیئت تحریریه بازیرایانه هستم....توی آخرین شماره اگه لیست هیئت تحریریه رو ببینی اسم من بعنوان "مهدی حاج اسماعیلی" اومده....البته فقط هم برای همین آخرین شماره مطلب داده بودم و برای بعدیها چیزی به من گفته نشد !!!
مهم نیست ! اصلا من چرا دارم اینا رو میگم ؟!؟!!؟
بعدش هم اگه بخوایم این مطالب رو توی مجله بگذاریم اونوقت X شماره از مجله باید حداقل 2 تا 4 صفحه اش با اینها پر شه !!! که این کار تقریبا غیر ممکنه ! البته اگه بشه سعی میکنم با آقای عبداللهی یا حتی بهزاد جان خودمون که مدیر سایت هستش صحبت کنم ولی احتمال قبول شدنش خیلی کمه !!!
راستش رو بخواین من فقط این کارو دارم برای دل خودم میکنم و واقعا از افشا کردن واقعیتهای بازیهای Silent Hill خوشحالم....خیلی حال میده !
با این حال از ساپورت کردن همتون متشکرم ولی نمیدونین چقدر مطلب زیاده و چقدر زمان و انرژی من رو داره میبره....ولی همونطوری که گفتم به زحمتش می ارزه !

از همتون متشکرم....Nemesis
 
نمسیس جونم 10 صفحه هم میشد مشکلی نبود .فقط که نقد خوب بودن گرافیک وصدا وگیم پلی که مهم نیست بازم دمت گرم خیلی با نوشته هات حال کردم تا حالا
 
خب ! این چند تا قسمت جدید دیگه داره ترجمش تموم میشه....یکی بیاد چند تا پست بده تا بریم صفحه بعد ... اونوقت قسمت بعدی رو میگذارم....
 
به نظر من شما یه تاپیک جدید بزن به نام Lost Memories.
کسی هم به غیر از شما اون تو پست نزنه. (یعنی اگه بزنه پاک می شه;)) بعد نظراتشونو بچه ها در مورد نوشته های شما می تونن تو این تاپیک مطرح کنند.
 
موافقم....ولی اگه ممکنه کسانی که توی این تاپیک میان یه لینک به Lost Memories و Silent Hill Game Community توی امضاشون بذارن تا همه بتونن بین این دو صفحه در جریان باشن...

خیلی از پیشنهاد و کمکتون متشکرم...

محمد مهدی حاجی اسمعیلی
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or