بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 118
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
و حالا به دنبال سوالی که دو سه روز پیش واسمون پیش اومد ، من سعی کردم با یه گشتی تو نت اطلاعاتی درمورد نمادشناسی موجودات هوم کامینگ پیدا کنم. مشخصا سوال هممون درمورد نقش و دلیل حضور pyramid head )Bogey man) و هیولای دیگری با ظاهر جنسی (Siam) بود. من این جوابا رو پیدا کردم که بد ندیدم با شمام در میون بذارم. ببخشید که دیر شد!
خیلی ممنون از مطلب بسیار خوب‌تون. :bighug:
نظر شخصی خودم رو در مورد ارتباطات مطرح شده عرض می‌کنم
ارتباط این موجود با آدام و لیلیان یه خورده غیر قابل قبول هست برام.
یه جورایی زیادی اغراق داره و طراحی موجود هم خیلی معمولیه. زیادی سرراست طراحی شده. مخصوصاً قسمت زنانه. چیزی هم که خیلی تو ذوق میزنه، نوع کفش‌هاش هست که اصلاً به شخصیتی مثل لیلیان نمیاد. چرا باید لیلیان باری بر دوش آدام باشه. اگه هست، چرا این شکلی؟
تو شماره‌ی 2 ما موجودی مثل Lying Figure رو داریم که به وضوح، اشاره به مری و محبوس شدنش در بند بیماری‌ای داره که باعث میشه نتونه منظورش رو به مخاطب برسونه. اما این موجود به زیبایی طراحی شده. در طراحی Siam هیچ ظرافت یا ایهامی به چشم نمیاد. (حداقل به چشم بنده).
ارتباطش با الکس خیلی جای بحث نداره اما اینکه نماد ارتباط بین الکس و الی باشه، نظریه‌ی بدی نیست. اما باز هم نوع رابطه‌ی عاطفی که بین این دو شخصیت تو بازی دیده میشه، کمی قبول کردن نظریه رو سخت می‌کنه. این دو به وضوح به هم علاقه دارند و هیچ فاز منفی‌ای بین‌شون دیده نمیشه. چرا باید احساسات گره‌ی خورده‌ی اونها به شکل همچین موجودی پدیدار بشه؟
تو HC اشاره‌های دیگه‌ای هم به شماره 2 شده مثل پایان Drowning که برداشتی از In Water هست.
و مطلبی هم که در مورد PH یا Bogeyman پیدا کردم اینه.
Bogeyman (PH ? )​

اینکه این موجود رو نماد تنفر و مامور انتقام ساخته‌ی ذهن الکس بدونیم،‌ تا حدودی قابل قبوله اما به شرطی که بپذیریم HC تو دنیای ذهن الکس می‌گذره.
اما در این صورت روند داستانی بازی دچار نوعی تضاد میشه. مثلاً نقش جاش چیه؟ Judge و Curtis این وسط از کجا تو ذهن الکس اومدن و اصلاً چرا مکان‌هایی رو تو بازی ببینیم که الکس روحش هم از اونها خبر نداره؟
نوعی پارگی تو داستان و ارتباطات بین شخصیت‌ها تو HC به چشم من میاد. سازندگان خیلی سعی کردند یه سایلنت هیل بسازند و مشکل همینه.

 

mario...RE..SH

کاربر سایت
Oct 8, 2014
251
سلام

خیلی ممنون از مطلب بسیار خوب‌تون. :bighug:
نظر شخصی خودم رو در مورد ارتباطات مطرح شده عرض می‌کنم

ارتباط این موجود با آدام و لیلیان یه خورده غیر قابل قبول هست برام.
یه جورایی زیادی اغراق داره و طراحی موجود هم خیلی معمولیه. زیادی سرراست طراحی شده. مخصوصاً قسمت زنانه. چیزی هم که خیلی تو ذوق میزنه، نوع کفش‌هاش هست که اصلاً به شخصیتی مثل لیلیان نمیاد. چرا باید لیلیان باری بر دوش آدام باشه. اگه هست، چرا این شکلی؟
تو شماره‌ی 2 ما موجودی مثل Lying Figure رو داریم که به وضوح، اشاره به مری و محبوس شدنش در بند بیماری‌ای داره که باعث میشه نتونه منظورش رو به مخاطب برسونه. اما این موجود به زیبایی طراحی شده. در طراحی Siam هیچ ظرافت یا ایهامی به چشم نمیاد. (حداقل به چشم بنده).
ارتباطش با الکس خیلی جای بحث نداره اما اینکه نماد ارتباط بین الکس و الی باشه، نظریه‌ی بدی نیست. اما باز هم نوع رابطه‌ی عاطفی که بین این دو شخصیت تو بازی دیده میشه، کمی قبول کردن نظریه رو سخت می‌کنه. این دو به وضوح به هم علاقه دارند و هیچ فاز منفی‌ای بین‌شون دیده نمیشه. چرا باید احساسات گره‌ی خورده‌ی اونها به شکل همچین موجودی پدیدار بشه؟
تو HC اشاره‌های دیگه‌ای هم به شماره 2 شده مثل پایان Drowning که برداشتی از In Water هست.

اینکه این موجود رو نماد تنفر و مامور انتقام ساخته‌ی ذهن الکس بدونیم،‌ تا حدودی قابل قبوله اما به شرطی که بپذیریم HC تو دنیای ذهن الکس می‌گذره.
اما در این صورت روند داستانی بازی دچار نوعی تضاد میشه. مثلاً نقش جاش چیه؟ Judge و Curtis این وسط از کجا تو ذهن الکس اومدن و اصلاً چرا مکان‌هایی رو تو بازی ببینیم که الکس روحش هم از اونها خبر نداره؟
نوعی پارگی تو داستان و ارتباطات بین شخصیت‌ها تو HC به چشم من میاد. سازندگان خیلی سعی کردند یه سایلنت هیل بسازند و مشکل همینه.

خواهش می کنم :)
1. در مورد ارتباط با آدام و لیلیان برداشت من اینه: اینطور نیست که "لیلیان باری بر دوش آدام باشه" اینجوری دارید از دید آدام قضیه رو می بینید و واضحه که لیلیان باری باری بر دوش آدام نیست. این توجیه داره از دید الکس توضیح میده. الکس همیشه می دیده که پدرش رفتار سلطه گری داشته، حالت تهاجمی و تند خو. تمام تصمیمات رو پدرش می گرفته و مادرش در نهایت ضعف و با بی ارادگی و ضعف مجبور به تبعیت و اطاعت محض بوده. این چیزیه که از رفتار کاراکترا تو بازی کاملا مشهوده. پرخاشگری آدام و انفعال و استیصال لیلیان. این ها تو ذهن الکس نقش بسته بوده و مشخصه که الکس رو خیلی آزار می داده درحدی که در کابوس هاش (شایدم واقعیت!) به شکل هیولایی به اسم سیام تجلی میکنه که بخش مردانش به شدت قدرتمند و، تهاجمی و سلطه گره و بخش زنانه به شدت تحت کنترل اونه و ازش تبعیت می کنه و باهاش به هر سویی کشیده می شه. کاملا مرتبط به نظر می رسه اتفاقا.
2. اگه بخوایم از دید رابطه ی الکس و ال نگاه کنیم، وجود هیولا به خاطر "احساسات گره خورده ی اون ها" نیست. هیولا به دلیل اضطراب و استرس شدید الکس به خاطر مواظبت وحفاظت از ال به وجود اومده. و نماد این ترس و اضطراب می تونه باشه. یعنی استرس شدیدی که بخش مردانه(الکس) به خاطر حفاظت از بخش زنانه(ال) داره تحمل می کنه و به دلیل احساسات شدید اون ها (گره بین بخش زنانه و مردانه سام) به وجود اومده، منجر به این میشه که الکس با یکی از سخت ترین دشمناش توی عالم جهنمی سایلنت هیل مواجه بشه. درحقیقت فشار بسیار شدیدی که الکس همیشه در هنگام بروز خطر به خاطر حفظ جان الی متحمل میشه به صورت این هیولا براش خود نمایی می کنه.
3. اگه دنیا رو ساخته ی ذهن الکس بدونیم چه مشکلی پیش میاد؟؟ وجود جاش کاملا منطقیه به دلیل این که الکس اونو کشته که برادرش بوده. judge و kurtis رو بالاخره الکس می شناخته چون توی شهر شفردز گلن بودن. از این نظرا مشکلی وجود نداره. البته نکته ای که هست اینه که این قضیه دنیای ذهن و فراخوانی ذهنی حدسیات ما هستند و در اصل قانون واضحی تو این موارد برای سایلنت نوشته نشده و به صراحت هم اعلام نشده و اصلا خوبی سایلنت هیل همینه که براش خط مشی ثابتی تعریف نکردن.. اینطوری ذهن مخاطبا اونجور که دوس داره دست به تعریف و تفسیر می زنه که گاهی وقتا خیلی متفاوته و از طرف دیگه سازده ها هم می تونن با تکیه بر همین مبهم بودن ها و سیال بودن خطوط داستانی، هردفعه آیتم های جدید تعریف کنند. از طرف دیگه اگه حتی الکس اونها رو نشناسه هم مشکلی نیس مثلا اگه بخوایم بگیم همه چیز در ذهن یک طرف باید جوری باشه که اون افراد رو بشناسه، پس چطور اون کاراگاه تو داستان هدر حضور داره اگه تو دنیای ذهنه درحالی که کاملا واضحه هدر اصلا اونو نمی شناسه؟آیا جیمز یا ماری، ادی دامبروفسکی رو میشناختن؟ اگه هم بگیم تو واقعیت داره می بینه خب همین توجیه رو در مورد الکس و کورتیز و جاج میشه عنوان کرد. کلا بحث زیاد بوده که سایلنت هیل آیا توی ذهن اتفاق میفته؟ آیا فراخواننده های ذهنی رو باید بپذیریم؟ شهر فرا میخونه؟ شخصیت اصلی؟ یک ضد قهرمان؟ یا فرد بیگناهی مثلا یک مقتول؟ ویا این که سایلنت هیل تو دنیای واقعی داره اتفاق میفته و دنیای ذهنی وجود نداره؟ اتفاقات واقعین یا مجازی؟ عذاب ها جسمانی هستن یا روحی یا هر دو؟ این سوالا و تفسیرا هست و همه جور جوابی داره وجواب دقیقی هم نداره و همین چیزاس که سایلنت هیل رو سایلنت هیل کرده .. این که تو یه داستان فلسفی بچرخی تا انتها بری لذت ببری و آخر سر اونجوری که دوس داری قضایا رو توجیه کنی!
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
اول از همه
Silent Hill: Original Memories شماره SH1 تموم شد. اگه کمی و کاستی یا اشکالی داره یا به بزرگی خودتون ببخشید یا خبر بدید اصلاح کنم. دومی بهتره.
=================================
1. در مورد ارتباط با آدام و لیلیان برداشت من اینه: اینطور نیست که "لیلیان باری بر دوش آدام باشه" اینجوری دارید از دید آدام قضیه رو می بینید و واضحه که لیلیان باری باری بر دوش آدام نیست. این توجیه داره از دید الکس توضیح میده. الکس همیشه می دیده که پدرش رفتار سلطه گری داشته، حالت تهاجمی و تند خو. تمام تصمیمات رو پدرش می گرفته و مادرش در نهایت ضعف و با بی ارادگی و ضعف مجبور به تبعیت و اطاعت محض بوده. این چیزیه که از رفتار کاراکترا تو بازی کاملا مشهوده. پرخاشگری آدام و انفعال و استیصال لیلیان. این ها تو ذهن الکس نقش بسته بوده و مشخصه که الکس رو خیلی آزار می داده درحدی که در کابوس هاش (شایدم واقعیت!) به شکل هیولایی به اسم سیام تجلی میکنه که بخش مردانش به شدت قدرتمند و، تهاجمی و سلطه گره و بخش زنانه به شدت تحت کنترل اونه و ازش تبعیت می کنه و باهاش به هر سویی کشیده می شه. کاملا مرتبط به نظر می رسه اتفاقا.
شاید برعکس بوده. یعنی لیلیان حاکم خونه‌ی شفردها بوده و همین حس باعث شده تو دنیای الکس،‌ به شکل معکوس جلوه کنه. چیزی که تو خانواده ال وجود داشته.
2. اگه بخوایم از دید رابطه ی الکس و ال نگاه کنیم، وجود هیولا به خاطر "احساسات گره خورده ی اون ها" نیست. هیولا به دلیل اضطراب و استرس شدید الکس به خاطر مواظبت وحفاظت از ال به وجود اومده. و نماد این ترس و اضطراب می تونه باشه. یعنی استرس شدیدی که بخش مردانه(الکس) به خاطر حفاظت از بخش زنانه(ال) داره تحمل می کنه و به دلیل احساسات شدید اون ها (گره بین بخش زنانه و مردانه سام) به وجود اومده، منجر به این میشه که الکس با یکی از سخت ترین دشمناش توی عالم جهنمی سایلنت هیل مواجه بشه. درحقیقت فشار بسیار شدیدی که الکس همیشه در هنگام بروز خطر به خاطر حفظ جان الی متحمل میشه به صورت این هیولا براش خود نمایی می کنه.
تو ارتباطی بین بخش مونث و مذکر سیام، هیچ نشانی از حس استرس حفاظت دیده نمیشه.
البته اگه نظریه‌ی شماره 1 شما رو قبول کنیم، این می‌تونه منطقی باشه. الکس شاهد ستم‌هایی بوده که پدرش به مادرش کرده. و لیلیان برای آدام نقش یک کوله‌پشتیِ جن*سی رو ایفا می‌کرده.
در این صورت میشه قبول کرد ترس الکس از رفتار خشن آدام با لیلیان،‌ در قالب سیام متجلی شده و الکس که خودش رو موظف کرده نگذاره این رفتار در مورد ال هم باشه، باهاش می‌جنگه. اینو قبول می‌کنم و به نظرم منطقی هم هست.
کما اینکه اشاره به برخوردهای غیرانسانی با بانوان، تو سری سایلنت هیل از سابقه‌دار هم هست.
اما ایراد اصلی،‌ طراحی این موجوده. خیلی ابتدایی و به دور از هر نوع انتزاع طراحی شده. یه بدن زنانه‌ی واضح و تحریک‌کننده بر پشت یه مرد قوی هیکل. طراحان می‌تونستند ظرافت بیشتری اعمال کنند.
3. اگه دنیا رو ساخته ی ذهن الکس بدونیم چه مشکلی پیش میاد؟؟ وجود جاش کاملا منطقیه به دلیل این که الکس اونو کشته که برادرش بوده. judge و kurtis رو بالاخره الکس می شناخته چون توی شهر شفردز گلن بودن. از این نظرا مشکلی وجود نداره. البته نکته ای که هست اینه که این قضیه دنیای ذهن و فراخوانی ذهنی حدسیات ما هستند و در اصل قانون واضحی تو این موارد برای سایلنت نوشته نشده و به صراحت هم اعلام نشده و اصلا خوبی سایلنت هیل همینه که براش خط مشی ثابتی تعریف نکردن.. اینطوری ذهن مخاطبا اونجور که دوس داره دست به تعریف و تفسیر می زنه که گاهی وقتا خیلی متفاوته و از طرف دیگه سازده ها هم می تونن با تکیه بر همین مبهم بودن ها و سیال بودن خطوط داستانی، هردفعه آیتم های جدید تعریف کنند. از طرف دیگه اگه حتی الکس اونها رو نشناسه هم مشکلی نیس مثلا اگه بخوایم بگیم همه چیز در ذهن یک طرف باید جوری باشه که اون افراد رو بشناسه، پس چطور اون کاراگاه تو داستان هدر حضور داره اگه تو دنیای ذهنه درحالی که کاملا واضحه هدر اصلا اونو نمی شناسه؟آیا جیمز یا ماری، ادی دامبروفسکی رو میشناختن؟ اگه هم بگیم تو واقعیت داره می بینه خب همین توجیه رو در مورد الکس و کورتیز و جاج میشه عنوان کرد. کلا بحث زیاد بوده که سایلنت هیل آیا توی ذهن اتفاق میفته؟ آیا فراخواننده های ذهنی رو باید بپذیریم؟ شهر فرا میخونه؟ شخصیت اصلی؟ یک ضد قهرمان؟ یا فرد بیگناهی مثلا یک مقتول؟ ویا این که سایلنت هیل تو دنیای واقعی داره اتفاق میفته و دنیای ذهنی وجود نداره؟ اتفاقات واقعین یا مجازی؟ عذاب ها جسمانی هستن یا روحی یا هر دو؟ این سوالا و تفسیرا هست و همه جور جوابی داره وجواب دقیقی هم نداره و همین چیزاس که سایلنت هیل رو سایلنت هیل کرده .. این که تو یه داستان فلسفی بچرخی تا انتها بری لذت ببری و آخر سر اونجوری که دوس داری قضایا رو توجیه کنی!
مفهوم نظریه همینه دیگه. اگه قطعی بود که میشد فرضیه. :d
ایراد من در مورد دنیای ذهن الکس، حضور اون 2 نفر نیست. مکان‌هایی هست که تو آخر بازی می‌بینیم مخصوصاً جایی که گیر میافته.
تو شماره‌ی 2، مکان‌هایی رو که می‌بینیم که قطعاً ماریا در اونها با جیمز حضور داشته. تو شماره 3 هم کاراگاه داگلاس توسط کلودیا استخدام شده تا هدر رو پیدا کنه. هدر تو دنیای ذهن خودش نیست.
البته توجیه‌تون در مورد ماهیت دنیای سایلنت هیل، منطقیه و هیچ منافاتی با نظریه‌ی دنیای ذهن نداره. درست هم می‌فرمایید. اون مکان‌ها جزیی از سایلنت هیل هستند پس حتی اگه الکس اونجاها رو ندیده باشه، می‌تونند تو دنیای ذهن وارد بشن.
سلام.شکر میان بحثتون!مسعود تو چرا تو نظر سنجی شرکت نکردی؟؟؟
هووووومممممممممممم! نمی‌دونم:-??
========================================
می‌بینم که تمام گزینه‌ها رای‌دهندگانی داشته‌اند.:>
قابل توجه دوستانی که از گزینه‌های نظرسنجی ایراد گرفتند یا حتی با اینکه خودشون پیشنهاد گزینه‌ رو دادن،‌ بنده رو هدف قرار دادند. :-"
 
آخرین ویرایش:

mario...RE..SH

کاربر سایت
Oct 8, 2014
251
سلام
اول از همه
Silent Hill: Original Memories شماره SH1 تموم شد. اگه کمی و کاستی یا اشکالی داره یا به بزرگی خودتون ببخشید یا خبر بدید اصلاح کنم. دومی بهتره.
واقعا ممنون... کار بسیارقشنگ و بزرگیه ... و البته موندگار :)
=================================

شاید برعکس بوده. یعنی لیلیان حاکم خونه‌ی شفردها بوده و همین حس باعث شده تو دنیای الکس،‌ به شکل معکوس جلوه کنه. چیزی که تو خانواده ال وجود داشته.
حالت اصلی که آدام رو یه فرد مستبد و لیلیان رو پیرو اون بدونیم محتمل تره . شخصیت های اون ها توی بازی نشون میده اینجور.
تو ارتباطی بین بخش مونث و مذکر سیام، هیچ نشانی از حس استرس حفاظت دیده نمیشه.
هیولا به این شکل هست: یه بخش مردانه ی قوی و یه بخش زنانه ی ضعیف. بخش مردانه داره به شدت به بقیه حمله می کنه و با تمام قدرت از بخش ضعیف تر که زنانه هست حفاظت می کنه. جوری هم اونو به خودش متصل کرده که یک لحظه هم ازش جدا نمیشه. یجورایی مفهوم حفاظت رو می رسونه
البته اگه نظریه‌ی شماره 1 شما رو قبول کنیم، این می‌تونه منطقی باشه. الکس شاهد ستم‌هایی بوده که پدرش به مادرش کرده. و لیلیان برای آدام نقش یک کوله‌پشتیِ جن*سی رو ایفا می‌کرده.
در این صورت میشه قبول کرد ترس الکس از رفتار خشن آدام با لیلیان،‌ در قالب سیام متجلی شده و الکس که خودش رو موظف کرده نگذاره این رفتار در مورد ال هم باشه، باهاش می‌جنگه. اینو قبول می‌کنم و به نظرم منطقی هم هست.
کما اینکه اشاره به برخوردهای غیرانسانی با بانوان، تو سری سایلنت هیل از سابقه‌دار هم هست.
اینجوری خیلی قشنگ شد. تلفیق دو تا فرضیه ی با هم. هم از دید لیلین و آدام و هم الکس و ال . ممنون :)
اما ایراد اصلی،‌ طراحی این موجوده. خیلی ابتدایی و به دور از هر نوع انتزاع طراحی شده. یه بدن زنانه‌ی واضح و تحریک‌کننده بر پشت یه مرد قوی هیکل. طراحان می‌تونستند ظرافت بیشتری اعمال کنند.
طراحی کلی بد نیست و ایده ی خوبی بوده. یه بخش زنانه که سوار بر بخش مردانس و نوع دست های اون بخش که به نوعی سر اصلی موجود رو شکل میده. اتفاقف این دو بخش در ارتباط ج ن س* ی هم نیستند اما قبول دارم که پاهای بخش زنانه زیادی این مفهوم رو می رسونند و بهتر بود با دقت بیشتری که به نوع شخصیت هایزن بازی مرتبط باشه طراحی میشد.
نوشته شده توسط msbazicenter;3592726QUOTE:
مفهوم نظریه همینه دیگه. اگه قطعی بود که میشد فرضیه. :d
البته فکر کنم حواستون نبود برعکس گفتین ;)
ایراد من در مورد دنیای ذهن الکس، حضور اون 2 نفر نیست. مکان‌هایی هست که تو آخر بازی می‌بینیم مخصوصاً جایی که گیر میافته.
تو شماره‌ی 2، مکان‌هایی رو که می‌بینیم که قطعاً ماریا در اونها با جیمز حضور داشته. تو شماره 3 هم کاراگاه داگلاس توسط کلودیا استخدام شده تا هدر رو پیدا کنه. هدر تو دنیای ذهن خودش نیست.
البته توجیه‌تون در مورد ماهیت دنیای سایلنت هیل، منطقیه و هیچ منافاتی با نظریه‌ی دنیای ذهن نداره. درست هم می‌فرمایید. اون مکان‌ها جزیی از سایلنت هیل هستند پس حتی اگه الکس اونجاها رو ندیده باشه، می‌تونند تو دنیای ذهن وارد بشن.
اکلا کشته مرده ی این "ماهیت دنیای ساینت هیلم" :bighug:
هووووومممممممممممم! نمی‌دونم:-??
========================================
می‌بینم که تمام گزینه‌ها رای‌دهندگانی داشته‌اند.:>
قابل توجه دوستانی که از گزینه‌های نظرسنجی ایراد گرفتند یا حتی با اینکه خودشون پیشنهاد گزینه‌ رو دادن،‌ بنده رو هدف قرار دادند. :-"

منم تو نظرسنجی شرکت کردم ولی توضیح دارم دربارش اما حالشو ندارم بنویسم اصلا |-)
 
آخرین ویرایش:

mario...RE..SH

کاربر سایت
Oct 8, 2014
251
من به گزینه اول رای دادم .
1. فکر می کنم سایلنت هیلز بازی خوبی از آب در میاد. داستان قوی و پیچیده، فضای سنگین و واقعا ترسناک، حالت معماگونه، پیچ و تاب های زیاد و رفت و برگشت در بازی. اینارو مطمئنم. اینارو از روی PT و تریلر TGS میشه حدس زد. احتمالا نمادگرایی هم تو داستان داشته باشیم. و اگه بپذیریم آیتم های روانشناسانه که مرتبط با همون نمادگرایی هست هم تو بازی دخیل بشن که دیگه واقعا میشه گفت معیارهای یک سایلنت هیل قوی رو دارا میشه. خیلی هم بعید نیست. اینو از برخی دیالوگ های PT میشه انتظار داشت یا کلا خود تریلر TGS شدید سوال برانگیز و فلسفی میزد! نوع هیولای عجیب غریب یک دست که داره یه آدمو میمکه یا ازش تغذیه میکنه .. توپی که تبدیل به سر میشه .. کرما از دهن اون سر میزنن بیرون ..همون کرما از در ودیوار میزنن بیرون. . دری که کنده میشه به دیوار مقابل و یه راهرو ایجاد میشه برای فرار .. فرار به کجا البته؟؟!! یه راهروی خیلی تاریک و ترسناک. خیلی غنی میزنه از این لحاظا خداییش. فراموش نکنیم که کوجیما و یک کارگردان سینمایی قوی به اسم دل تورو که اون هم سابقه ی فانتزی های تاریک داره پشت قضیه هستند.پس با این توضیحا ما با یک بازی خوب و یک سایلنت هیل قوی طرفیم.

2. اما به احتمال بسیار زیاد این بازی با سایلنت های قبلی تفاوت های زیادی هم داره. دلیلش اینه که ما تاحالا با دو دسته سایلنت طرف بودیم. الف: 4 نسخه ی اول که تیم(های) سازندش تقریبا یکی بودند و میشه گفت یک طرز تفکر ثابتی داشتند. همون هایی که میگیم مسخه های ژاپنی یا نسخه های تیم سایلنتی. ب: نسخه های غربی که توسط استودیوهای غربی ساخته شدن و اون ها هم به نحوی سعی کردن بر مدار و شیوه ی نسخه های پیشین حرکت کنند (کاری نداریم که آثارشون چقدر قوی یا ضعیف بودن) پس به نوعی تا این جا همه ی نسخه ها یک فرمول ثابتی رو داشتن و طق اون حرکت می کردند. حالا یه لحظه به یاد بیاریم که کارگردانی مثل کوجیما قراره سایلنت هیل بسازه. یه کارگردان صاحب سبک بسیار خلاق با مشخصه های کاری منحصر به فرد خودش. خیلی واضحه که کوجیما حساس ترین و چالش برانگیزترین تصمیم حرفه ای خودش رو گرفته و اعتبارش رو پای بازی ای گذاشته که به قول خودش عنوان بزرگیه و باید کمک کنیم به وزهای اوجش برگرده. پس اون از همه ی قدرت و خلاقیت خودش استفاده می کنه تا یک بازی قوی و صدالبته متفاوت بیرون بده. مسلما اون و دل تورو ایده های خاص و منحصر به فرد خودشون رو دارن که تو بازی دخیل میکنن.از طرف دیگه اون ها حتما مطالعه ی دقیق و بسیار کاملی روی سایلنت هیل دارن و خواهند داشت و سعی میکنن چیزی که می سازن از الگوهای کلی سایلنت هیل هم تبعیت کنه.(یجورایی نسخه ی ژاپنی - غربی میشه حساب کرد شاید!) پس سایلنت هیلز بازی ای خواهد بود که بسیاری از المان های سایلنت هیل رو داره تا بشه بهش گفت سایلنت هیل و از طرف دیگه ایده ها و نکات ریز و درشت خیلی جدیدی هم داره که اونو منحصر بفرد میکنه. عنوانی که احتمالا با تمام نسخه های قبلی فضای متفاوتی خواهد داشت. فکر میکنم بعد این بازی یه دودستگی بین هوادارا پیش بیاد. همه قبول داشته باشن که این سایلنت هیل بسیار قوی بوده ولی بعضیا کلا به یاد سبک قدیم بمونن و بعضیا معتقد بشن سایلنت هیل برای زنده موندن به خون جدیدی از این نوع احتیاج داشته باشه! شاید هم جوری بشه که روند جدیدی برای ساخت سایلنت هیل های آینده بر مبنای کار کوجیما ایجاد بشه. یعی سایلنت هیلز به قدری متفاوت ، موفق و مورد قبول بشه که تا چند نسخه ی بعدی تبدیل به الگو و معیاری برای ساخت سری های جدید بشه. یه نمونش صحبت هایی که در مورد اپیزودیک شدن سایلنت هیلز بود هست و حالت دیگه این که کوجیما بعد سایلنت هیلز ، چه سایلنت هیل جدیدی بسازه یا نسازه، تیم های بعدی تا مدت ها از روی کار اون کپی کنن.( البته تمام این حرف ها بستگی به این داره که کوجیما کار بزرگی ارائه بده و من با این دید حرف میزنم حالا فرض کنید کلا بازی خوبی از آب در نیاد که به نظر احتمالش کمه البته. )

3. از لحاظ ارتباط با PT فکر میکنم از لحاظ فیزیک بازی شباهت ها زیاد باشه. احتمالا با تلفیقی از اول شخص و سوم شخص طرفیم.لوکیشن ها خیلی جاها مشابه pt و تریلر TGS هست. و جو بازی در فضای اول شخص اینطور باید باشه. سوم شخص رو هم که کلا چیزی ندیدیم هنوز از کوجیما. اما از لحاظ داستانی فکر نمی کنم ارتباط چندانی وجود داشته باشه مگه این که PT بخش کوچکی از داستان اصلی سایلنت هیلز رو تشکیل بده! واو ! فکر کردن بهش هم واقعا محشره.. داستانی که اونقد عظیم باشه که PT بخش کوچکی از اون باشه!

خلاصه !!! یک سایلنت هیل قوی ... اما از خیلی لحاظا جدید و متفاوت ... از لحاظ مکانیک کار مرتبط با pT ولی از لحاظ داسانی احتمالا داستانی جداگانه.
 
آخرین ویرایش:

P.O.P

کاربر سایت
May 15, 2008
714
نام
Davood
ربطی به بحث فعلی نداره
فیلم سایلنت هیل : رولیشن رو ندیده بودم دیروز دیدم!!!!!!!
واقعا نمیدونم من داشت حالم بد میشد یا همه با دیدنش سازنده ی محترم رو مورد عنایت قرار دادن ؟ :|
واقعا ضعیف بود!!!!!!!!!!!
 

mms 1378

کاربر سایت
Jul 27, 2011
333
نام
Walter
کسایی اهل آثارهای ترسناک هستند به این موضوع حتما پی بردند که,کلیت داستان های ترسناک میتوانند درباره هرچیزی که فکرشو بکنید باشند.پایه اساس یک آثار دلهره آور اغلب اوقات متضاد اجباری با خواسته های ما هست. برای روشنتر کردن مسئله میتونیم یک نگاهی به فیلمای Jump Scare نگاه بندازید,مطمئنا تو دنیای واقعی دوست ندارید یک روح را ملاقات کنید اما اون فیلم اصلا برای این ساخته شده که شما روح را زیارت کنید.:dپس نتیجه میگیریم ترساندن افراد اونقدرا هم کاره سخت یا شاخی نیست,حقیقتا خیلی از عناوینم درحال حاظر وجود دارند که قصدشون فقط ترساندن هست در صورتی که در حیطه ی هنری خودشون جز ترس از چیزی بو نبردند متاسفانه طرفدارهای بسیاری هم دارند,بگذریم بریم سراغ اصل مطلب.

سایلنت هیل دقیقا برخلاف این عناوین بالا داستان بخصوصی ندارد,هر چیزی که ما از داستان میفهمیم در یک مجموعه ای از ابهامات قرار میگیرد که اغلب آنها را نمیشه اثبات کرد.اگر کمی فکر کنید درک میکنید که سایلنت هیل مثل یک کابوس بی پایان میمونه,مطمئنا هیچکدوم از ماها دوست نداریم پامون رو در جایی بگذاریم که هیچ چیز حقیقی نباشد(البته با اگر فرض کنیم این دنیایی توش هستیم حقیقت هست:d)پس یکی از عواملی که سایلنت هیل درش خیلی بیداد میکند ایهام و تاثیر گذاری بسیار هست دلیل تاثیر گذاری هم این هست که ماها اگر علاقه داشته باشیم دنبال داستان میریم و هرچه بیشتر میفهمیم بیشتر سردرگم میشیم بعد از آن هم برمیگرده به نکته های مشترک بین زندگی ما و شخصیت های داستان بازی فکر نمیکنم این دلیل توضیح بخواد چون هرکدوم از ماها نخواسته ربط های بخصوصی از شخصیت ها در بین خودمون دیدم.

، فضاسازی، چی؟

مسعود جان شما زمانی که برای بار اول سایلنت هیل 1 رو بازی میکردید در یک ساعت اول چه حسی بهت دست میداد؟؟

الانم فکر کن بعداز دیدن Intro بازی بعد از اینکه هری در داخل ماشین بهوش میاد و بازی رو ادامه میدید دقیقا چه چیزایی دست گیرت میشود؟(بدون اینکه از داستان چیزی بدونی)

بله عامل ترس میتونه یک نوشته خونین باشد میتونه یک هیولا باشد میتونه تنهایی باشد میتونه صدتا عامل دیگه باشد اما شما بدون توجه به اینکه تو چه جایی پا گذاشتی(سایلنت هیل) داری از اینا میترسی,شهری که هیچ امنیتی ندارد شهری که به ظاهر هیچکی توش زندگی نمیکند همش برف و مه هست صدا های عجیب غریب و و و . دلیل اینکه این سری اسمش سایلنت هیل هست مشخصه دیگه شما در شهری هستی که انواع داستان ها تشکیل شده شهری که 5 متر جلوتر رو به سختی میشه دید.بله فضاسازی دنیای سایلنت هیل باید در خور همین نامش باشد.همونطور که قبلا هم ذکر کردم دوباره میگم که یکی از ایراداتی که به SH4 وارد بود دلیلش برمیگرده به همین جو شهر دیگه,تو SH4 برخلاف قبلی ها تو شهر نبودیم الانم هستند بعضیا هنوز SH4 رو سایلنت هیل بحساب نمیارند(:|:d)بگذریم از این بحث اصل مطلب رو دریابید.:d

مجموعه نمادها,مکانها و کل جزئیات شهر نتیجه میشود فضاسازی.

پ.ن(/:) ):موسیقی هم جز این فضاسازی میشه ها,نمیدونم چرا یادم رفت ذکر کنم وای برمن:d

البته همین بحثم همچین بی مرتبط نیستا,فرض کنید کوجیما بخواد یک عنوانی مثل SH4 بسازه!نظرتون درباره اش چیه؟

داستان و نحوه‌ی روایت اون

گفتی داستان,ناخودآگاه تو ذهنم گفتم کدوم داستان.:d

کل داستان و عمیق بودن آنرا نمیشود از طریق خود بازی به درستی فهمید,بازی در اختیار شما مجموعه ای از اطلاعات ناقص رو میده دقیقا همونقدری که بهش در بازی نیاز داریم معمولا بیشتر از حرف زدن با شخصیت ها و نوشته ها و صدالبته از نمادها میشود کم بیش از داستان فهمید .

پ.ن:من در بخش داستان کار کوجیمارو جدا به شدت قبول دارم و بهش ایمان دارم اما هنوز مطمئن نیستم که این داستان قراره یک عنوان سایلنت هیلی داشته باشد یا یک عنوان صرفا ترسناک.

درباره این موضوع و قسمت پایینی در نقل قول بعدی بیشتر توضیح خواهم داد منتظر میمونم ببینم نظرات دوستان چیه.
، شخصیت‌پردازی
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
البته فکر کنم حواستون نبود برعکس گفتین ;)
حواسم بود. نظریه همون ایده‌ست. ایده‌ای که هنوز اثبات نشده.
وقتی اثبات میشه،‌ میشه فرضیه. فرض، یعنی قبول شده. واجب شده. اثبات شده. حالا چه اثبات علمی و فلسفی چه اجبار دستوری. :d
ربطی به بحث فعلی نداره
فیلم سایلنت هیل : رولیشن رو ندیده بودم دیروز دیدم!!!!!!!
واقعا نمیدونم من داشت حالم بد میشد یا همه با دیدنش سازنده ی محترم رو مورد عنایت قرار دادن ؟ :|
واقعا ضعیف بود!!!!!!!!!!!
حیفِ عنایت. :d
با توجه به بازخوردهای قبلی، حدس می‌زنم بیشتر اتفاق نظر بین اهالی سایلنت هیل در همین مورد باشه.
مسعود جان شما زمانی که برای بار اول سایلنت هیل 1 رو بازی میکردید در یک ساعت اول چه حسی بهت دست میداد؟؟
شرمنده که سوالت رو با سوال جواب میدم.:d
فرض کنیم یه بازی با شروعی مشابه‌ِ سایلنت هیل بازی کنید. آیا دارید سایلنت هیل بازی می‌کنید؟
سایلنت هیل معجونی کاملاً هماهنگ از عناصر مختلف هست برای روایت یک داستان.
قبلاً هم گفتم: مخالف این هستم که سایلنت هیل رو یک بازی ترسناک بدونیم. فضایی تنها و خفه‌کننده‌ شبیه (تاکید می‌کنم شبیه) سایلنت هیل رو تو عنوانی مثل Dead Space هم تجربه کردم. اما آیا اون سایلنت هیل بود؟
اینکه هنوز تو نظرسنجی شرکت نکردم هم دلیلش همینه. با چیزایی که از P.T دیدم و شنیدم (در واقع خوندم) و اطلاعاتی که تو این مدت از کوجیما بدست آوردم، شدیداً نسبت به عنوان جدید نگران شدم.
اینها نظرات شخصی هستند. دوستان می‌تونند نسبت بهشون هر موضعی خواستند بگیرند اما بعیده بتونند تغییرشون بدن. :p
سایلنت هیل درسته توسط ژاپنی‌ها ساخته شد اما هیچ وقت و هیچ وقت اون رو یک بازی صرفاً ژاپنی ندونستم و نمی‌دونم. چون اعتقادات ژاپنی توش کمتر از اعتقادات غربی بود.
سایلنت هیل یک نگاه ژاپنی به اعتقادات غربیه. مثل اینکه یه ژاپنی، American English صحبت کنه. یه ژاپنی با لحجه‌ی غربی.
مثال: همه بروس‌لی رو می‌شناسیم. کیه که نشناسه. شاید بدونید پایه گذار مفهومی (برخی به اشتباه میگن سبکی) به نام JKD‌ بوده. بروس‌لی یه چینی هست البته نه کامل. مفهوم رزمی که بروس پایه‌ریزی کرد، بر مبنای هنرهای رزمی شرق هست ولی در اصل غربیه.
سایلنت هیل هم همچین چیزیه. اگه قرار بود کاملاً ژاپنی باشه، عنوانی مثل فیتال فریم میشد. اصلاً چرا باید داستانش تو شهری در آمریکا اتفاق بیافته؟
نگرانی من از اینه که کوجیما تو P.T، عنوانی ارائه میده که بیشتر از اونکه من رو یاد سایلنت هیل بندازه، یاد حلقه، کینه، چشم و ... میندازه.
خودش گفته می‌خوایم کاری کنیم که بازی‌کنند‌ها خودشون رو خراب کنند. به شوخی هم گفته بودند باندل ویژه‌ای از بازی ارائه خواهد شد که علاوه بر بازی، یه دست لباس زیر هم توش خواهد بود.
این یعنی چی؟ ترس. اما ترس از چی؟ روح؟ یه جنین سخنگو؟ سر کنده شده؟ حشرات ترسناک؟
اگه ترس لازم دارید،‌ عنوانی مثل Siren هست و اگه دل‌تون می‌خواد روح ببینید، Fatal Frame.
Toyama تو شماره اول دقیقاً میدونسته چی‌ می‌خواد. شاید برای همین کنار گذاشته شده.
 

xbla69

کاربر سایت
Oct 4, 2014
518
نام
سید
سلام

حواسم بود. نظریه همون ایده‌ست. ایده‌ای که هنوز اثبات نشده.
وقتی اثبات میشه،‌ میشه فرضیه. فرض، یعنی قبول شده. واجب شده. اثبات شده. حالا چه اثبات علمی و فلسفی چه اجبار دستوری. :d

حیفِ عنایت. :d
با توجه به بازخوردهای قبلی، حدس می‌زنم بیشتر اتفاق نظر بین اهالی سایلنت هیل در همین مورد باشه.

شرمنده که سوالت رو با سوال جواب میدم.:d
فرض کنیم یه بازی با شروعی مشابه‌ِ سایلنت هیل بازی کنید. آیا دارید سایلنت هیل بازی می‌کنید؟
سایلنت هیل معجونی کاملاً هماهنگ از عناصر مختلف هست برای روایت یک داستان.
قبلاً هم گفتم: مخالف این هستم که سایلنت هیل رو یک بازی ترسناک بدونیم. فضایی تنها و خفه‌کننده‌ شبیه (تاکید می‌کنم شبیه) سایلنت هیل رو تو عنوانی مثل Dead Space هم تجربه کردم. اما آیا اون سایلنت هیل بود؟
اینکه هنوز تو نظرسنجی شرکت نکردم هم دلیلش همینه. با چیزایی که از P.T دیدم و شنیدم (در واقع خوندم) و اطلاعاتی که تو این مدت از کوجیما بدست آوردم، شدیداً نسبت به عنوان جدید نگران شدم.
اینها نظرات شخصی هستند. دوستان می‌تونند نسبت بهشون هر موضعی خواستند بگیرند اما بعیده بتونند تغییرشون بدن. :p
سایلنت هیل درسته توسط ژاپنی‌ها ساخته شد اما هیچ وقت و هیچ وقت اون رو یک بازی صرفاً ژاپنی ندونستم و نمی‌دونم. چون اعتقادات ژاپنی توش کمتر از اعتقادات غربی بود.
سایلنت هیل یک نگاه ژاپنی به اعتقادات غربیه. مثل اینکه یه ژاپنی، American English صحبت کنه. یه ژاپنی با لحجه‌ی غربی.
مثال: همه بروس‌لی رو می‌شناسیم. کیه که نشناسه. شاید بدونید پایه گذار مفهومی (برخی به اشتباه میگن سبکی) به نام JKD‌ بوده. بروس‌لی یه چینی هست البته نه کامل. مفهوم رزمی که بروس پایه‌ریزی کرد، بر مبنای هنرهای رزمی شرق هست ولی در اصل غربیه.
سایلنت هیل هم همچین چیزیه. اگه قرار بود کاملاً ژاپنی باشه، عنوانی مثل فیتال فریم میشد. اصلاً چرا باید داستانش تو شهری در آمریکا اتفاق بیافته؟
نگرانی من از اینه که کوجیما تو P.T، عنوانی ارائه میده که بیشتر از اونکه من رو یاد سایلنت هیل بندازه، یاد حلقه، کینه، چشم و ... میندازه.
خودش گفته می‌خوایم کاری کنیم که بازی‌کنند‌ها خودشون رو خراب کنند. به شوخی هم گفته بودند باندل ویژه‌ای از بازی ارائه خواهد شد که علاوه بر بازی، یه دست لباس زیر هم توش خواهد بود.
این یعنی چی؟ ترس. اما ترس از چی؟ روح؟ یه جنین سخنگو؟ سر کنده شده؟ حشرات ترسناک؟
اگه ترس لازم دارید،‌ عنوانی مثل Siren هست و اگه دل‌تون می‌خواد روح ببینید، Fatal Frame.
Toyama تو شماره اول دقیقاً میدونسته چی‌ می‌خواد. شاید برای همین کنار گذاشته شده.

آیا شما از نو آوری بدتون میاد ؟ برای چی باید مثل نسخه های قبلی هی تکراری باشه ، دقیقا ویندوز 8 هم وقتی اومد همه آه ناله کردن که چرا عوض شده :/
کلا نمیدونم چرا مردم تغییر رو دوست ندارن و اگر دوست ندارن چرا ورژن جدید رو میگیرن ، اصلا در اینصورت ورژن جدید معنی نداره ! :/
قصد بی احترامی هم ندارم شما برام خیلی آدم بزرگی هستین :x
 

mms 1378

کاربر سایت
Jul 27, 2011
333
نام
Walter
خودش گفته می‌خوایم کاری کنیم که بازی‌کنند‌ها خودشون رو خراب کنند. به شوخی هم گفته بودند باندل ویژه‌ای از بازی ارائه خواهد شد که علاوه بر بازی، یه دست لباس زیر هم توش خواهد بود.
این یعنی چی؟ ترس. اما ترس از چی؟ روح؟ یه جنین سخنگو؟ سر کنده شده؟ حشرات ترسناک؟
اگه ترس لازم دارید،‌ عنوانی مثل Siren هست و اگه دل‌تون می‌خواد روح ببینید، Fatal Frame.

با این قسمتا کم بیش موافقم.خودمم قبلا نوشته بودم که زیاد اطمینان ندارم دقیقا همون اوایلی که P.T رو دیدم فهمیدم ولی دوستان کوجیما فن اونقدر تعریف کردند دیگه ما هم چیزی نگفتیم تا اینکه بحثش پیش اومده.:d

شرمنده که سوالت رو با سوال جواب میدم.:d
فرض کنیم یه بازی با شروعی مشابه‌ِ سایلنت هیل بازی کنید. آیا دارید سایلنت هیل بازی می‌کنید؟
سایلنت هیل معجونی کاملاً هماهنگ از عناصر مختلف هست برای روایت یک داستان.
قبلاً هم گفتم: مخالف این هستم که سایلنت هیل رو یک بازی ترسناک بدونیم. فضایی تنها و خفه‌کننده‌ شبیه (تاکید می‌کنم شبیه) سایلنت هیل رو تو عنوانی مثل Dead Space هم تجربه کردم. اما آیا اون سایلنت هیل بود؟

درباره سوالت بگم.بله چرا احساس نکنم؟:d(به شرط اینکه در مکان های سایلنت هیلی باشه تو پایین توضیح میدم).کل سایلنت هیل ها بعداز چهارنسخه اول اگر از SH:SM فاکتور بگیریم تونستن این فضا رو خلق کنند.اما خیلی ضعیف تر از اون چهار نسخه اول بوده.

ببین فضاسازی شهر حتی خود همون مکان بیمارستان مدرسه اینا خیلی با یک سفینه فضایی که توش یه عالمه هیولا وجود داره فرق میکنه خوب کاملا مقایسه این دوتا اشتباست اگر نظر تنهایی و حس غرورآمیز تک بودن داری صحبت میکنی بازم نمیشه اونجور که باید شاید به سایلنت هیل ربط داد.:dچون تو Dead Space مجهز به انواع سلاح هستی همچنین میتونی سرنوشت خودتو بسازی اما سایلنت هیل از 1 ثانیه بعدتم خبر نداری چه اتفاقی خواهد افتاد.البته میدونم نمیخوای مقایسه کنی داری مثال میزنی اما مثالت اشتباست اللخصوص درباره فضاسازی.

حالا بر فرض میگیریم مثالت درسته و میخوام جوابشو بدم.اگر همچین فضاسازی(در سفینه فضایی:d) به من القا بشه مطمئنا احساس نمیکنم این عنوان سایلنت هیل هست.درصورتی که این فضاسازی در یک مکانی مثل بیمارستان مدرسه حتی زندان القا بشه میتونم به خودم اطمینان بدم این عنوان یک سایلنت هیل هست.(با ذهنیت قبلی که از سایلنت هیل دارم)چون اگر یک نفر که هیچ شناختی بر روی سایلنت نداره نمیتونه تشخیص درستی بده.

حالا دوستان من یک ایده های نابی با توجه آخرین تجربه ام از شاهکار آقا استاد(!:d) MGS:GZ به سرم زد که چقدر کوجیما میتونه به گیمپلی سایلنت هیل روح ببخشه:bighug:جدا اینقدر رو این سایلنت هیلی که بزن بکش برو جلو هست میشه ایده داد که کلا همه حال کنند از گیمپلی.:d(ولی خوب Old School نمیشه البته من راضی میشم.)

نظرات دوستان چیه؟:d

آیا شما از نو آوری بدتون میاد ؟ برای چی باید مثل نسخه های قبلی هی تکراری باشه ، دقیقا ویندوز 8 هم وقتی اومد همه آه ناله کردن که چرا عوض شده :/
کلا نمیدونم چرا مردم تغییر رو دوست ندارن و اگر دوست ندارن چرا ورژن جدید رو میگیرن ، اصلا در اینصورت ورژن جدید معنی نداره ! :/
قصد بی احترامی هم ندارم شما برام خیلی آدم بزرگی هستین
yahoo_8.gif

همونطور که بالا توضیح دادم اگر بخوان حرکتی یا تغییری در پایه ریشه یک عنوان بزنند دیگه حاصل بدست اومده Old School نمیشه
yahoo_4.gif
همین باعث میشه که خیلی از طرفدارا ناراحت بشند.
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
قصد بی احترامی هم ندارم شما برام خیلی آدم بزرگی هستین :x
اول ورودتون رو به تاپیک خوش‌آمد میگم. :welcome:
چرا باید همچین فکری بکنم.
ممنون. شما لطف داری. :bighug:
آیا شما از نو آوری بدتون میاد ؟ برای چی باید مثل نسخه های قبلی هی تکراری باشه ، دقیقا ویندوز 8 هم وقتی اومد همه آه ناله کردن که چرا عوض شده :/
کلا نمیدونم چرا مردم تغییر رو دوست ندارن و اگر دوست ندارن چرا ورژن جدید رو میگیرن ، اصلا در اینصورت ورژن جدید معنی نداره ! :/
بنده با نوآوری مشکلی ندارم اما نوآوری، نباید منجر به تخریب بشه. DNA هر چیزی باید در نوآوری حفظ بشه.
در مورد ویندوز 8،‌ اتفاقاً مثال خوبی زدید. همون روزهای اول معرفی‌ش هم باهاش مشکل داشتم و دارم و (با اینکه به کارم هم مربوط میشه) تا حالا حتی یکبار هم نصبش نکردم.
نوآوری با تغییر فرق می‌کنه. مثال‌های زیادی میشه زد. مثل تغییرات در یک ساختمان یا همون سیستم عامل که شما گفتید.
نباید ماهیت تغییر کنه. در Win 8 ظاهر به قدری عوض شده بود که برای قدیمی‌ها که کامپیوتر رو با ویندوزهای 3.1 شناخته بودند کاملاً غریبه بود. انگار دارند یه سیستم عامل جدید رو یاد می‌گیرند.
خود بنده تو بحث با دوستان همیشه می‌گفتم اگه قرار باشه Win 8‌ رو یاد بگیرم ترجیح میدم به جاش سیستم‌عامل‌های دیگه مثل Mac یا Linux‌ رو یاد بگیرم. من که عددی نیستم، حتی جان کارمک (اگه اشتباه نکنم) گفت کاش هیچ وقت این ویندوز وجود نمی‌داشت. id software هم به شدت به مولود جدید مایروسافت حمله کرد.
گذشت زمان نشون داد مخالفت‌ها بیخود نبوده و (به اعتراف خود شرکت) این ویندوز یه شکست بدتر از Vista‌ برای مایکروسافت بوده.
به این تصویر نگاه کنید.
6نسل مختلف از مرسدس کلاس S. هیچکدوم شبیه هم نیستند اما با یک نگاه به تک‌تک‌شون بی‌درنگ می‌فهمید با چه خودرویی طرف هستید. DNA یعنی این.

بنده با نوآوری مشکل ندارم با دستکاری ژنتیک در DNA مشکل دارم. :d
درباره سوالت بگم.بله چرا احساس نکنم؟:d(به شرط اینکه در مکان های سایلنت هیلی باشه تو پایین توضیح میدم).کل سایلنت هیل ها بعداز چهارنسخه اول اگر از SH:SM فاکتور بگیریم تونستن این فضا رو خلق کنند.اما خیلی ضعیف تر از اون چهار نسخه اول بوده.
خب اینجوری در ادامه‌ احساسات آدم جریحه‌دار میشه وقتی متوجه بشه تو سایلنت هیل نیست که. :d
ببین فضاسازی شهر حتی خود همون مکان بیمارستان مدرسه اینا خیلی با یک سفینه فضایی که توش یه عالمه هیولا وجود داره فرق میکنه خوب کاملا مقایسه این دوتا اشتباست اگر نظر تنهایی و حس غرورآمیز تک بودن داری صحبت میکنی بازم نمیشه اونجور که باید شاید به سایلنت هیل ربط داد.:dچون تو Dead Space مجهز به انواع سلاح هستی همچنین میتونی سرنوشت خودتو بسازی اما سایلنت هیل از 1 ثانیه بعدتم خبر نداری چه اتفاقی خواهد افتاد.البته میدونم نمیخوای مقایسه کنی داری مثال میزنی اما مثالت اشتباست اللخصوص درباره فضاسازی.
مانی‌جان!/:)
DS رو با چه درجه سختی بازی کردی که تنهایی، بهت حس غرورآمیز تک‌بودن القا کرده؟:d
حالا بر فرض میگیریم مثالت درسته و میخوام جوابشو بدم.اگر همچین فضاسازی(در سفینه فضایی:d) به من القا بشه مطمئنا احساس نمیکنم این عنوان سایلنت هیل هست.درصورتی که این فضاسازی در یک مکانی مثل بیمارستان مدرسه حتی زندان القا بشه میتونم به خودم اطمینان بدم این عنوان یک سایلنت هیل هست.(با ذهنیت قبلی که از سایلنت هیل دارم)چون اگر یک نفر که هیچ شناختی بر روی سایلنت نداره نمیتونه تشخیص درستی بده.
اصلاً اون رو فراموش کنیم. یه مثال دیگه، بازی Obscure.
تمام کلیشه‌های بازی‌های ترسناک مثل سایلنت هیل به دقت توش پیاده شده بود و انصافاً بازی خوبی هم بود. مدرسه، بیمارستان، پارک، تنهایی، دشمنان غیر طبیعی و ...
اون ذهنیت سایلنت هیلی که ذکر کردی، اسمش رو میذارم DNA سایلنت هیل. همون اصالت سایلنت هیل.
در مورد Intro یه چیزی رو یادم رفت بگم. میگن هیچ وقت در مورد یه کتاب از روی تصویر جلدش قضاوت نکن. چندین و چندبار باید بخونیش تا درکش کنی.
بازی هم همینه.
اول شماره‌ی 1 فقط دنبال این بودم دخترم رو پیدا کنم. همین.:d
 
آخرین ویرایش:

mms 1378

کاربر سایت
Jul 27, 2011
333
نام
Walter
پ.ن:mario...RE..SH@ ملاحظه کن عزیزم کتاب مینویسی رعایت چشم ماهم بکن دیگه.:| :D

خب اینجوری در ادامه‌ احساسات آدم جریحه‌دار میشه وقتی متوجه بشه تو سایلنت هیل نیست که. :d

من هیچ عنوانی رو تجربه نکردم که همچین حسی رو بهم بده جز سایلنت هیل.:>

مانی‌جان!/:)
DS رو با چه درجه سختی بازی کردی که تنهایی، بهت حس غرورآمیز تک‌بودن القا کرده؟:d

من DS2 رو دقیقا اوایلش با همچین حسی بازیرو رو نرمال پیش بردم فکر کنم!:d

ولی دفعات بعد با Hard هم همین حس رو داشتم(اوایل بازی البته),تنها چیزی که تو این بازی نیاز بود سرعت عمل و استرس نداشتن وگرنه مثل RE4 نبود که بخاطر یک اره برقی 20 بار مرحله رو بری تا بتونی:|:d

اصلاً اون رو فراموش کنیم. یه مثال دیگه، بازی Obscure.
تمام کلیشه‌های بازی‌های ترسناک مثل سایلنت هیل به دقت توش پیاده شده بود و انصافاً بازی خوبی هم بود. مدرسه، بیمارستان، پارک، تنهایی، دشمنان غیر طبیعی و ...
اون ذهنیت سایلنت هیلی که ذکر کردی، اسمش رو میذارم DNA سایلنت هیل. همون اصالت سایلنت هیل.

کجای Obscure اون فضای سایلنت هیلی داشت؟:\ البته نحوه طراحی مکان هم مهم هستا.:dتو چهار نسخه اول همه جای بازی یک حس خیلی عجیبی میداد مخصوصا نسخه 4 حس میکردی اونجایی که هستی یکی دنبالته یکی داره باهات حرف میزنه. کلا شاید این چیزایی که میگم غلط باشه ولی نظرشخصیم اینو میگه سایلنت هیل فضاش مثل هیچ بازی دیگه ای نیست.

من دومین نسخه رو با یکنفر دیگه بودیم بازی میکردم یاد Resindet Evil میفتادم تا SH.:d

الان دوباره میخوای مثالی بزنی ولی متاسفانه باید بگم گشتم نبود نگرد نیست,اگر بودش که دیگه سایلنت هیل اونقدر خاص نمیشد که.:dمگر اینکه تک توک در عنوان های ژاپنی باشد.:-"


حالا بین این همه بحث چرا گیر دادی به این فضاسازی؟:dمن فکر میکنم این نوع حس حال رو فقط با تجربه عناوین میشه بدست آورد هنوز برای پیشبینی زوده که کوجیما در رابطه این موضوع چیکار خواهد کرد.

----------------------------------------------

الان من تو این موندم که چه داستانی برای من تو Silent Hills میتونه لذت بخش باشد؟!


من چکاره بیدم. خودت بین اون همه موضوعی که مطرح کردم این یکی رو بولد کردی.
yahoo_4.gif

خوب آخر سر با توجه به این همه صحبتی که کردیم این نظرسنجی رو چی بزنیم؟خودم هنوز شرکت نکردم اونم بدلیل اینکه مطمئن نیستم. تا تجربه بازی و تایید شدنش برای PC اطمینان پیدا نمیکنم
yahoo_65.gif


اگر میخوای بگی سایلنت هیل اصیل نمیشه با توجه به بحث هایی که پیش اومد باید چه چیزایی داشته باشد که سایلنت اصیل بشود؟(نظرت بگو)
yahoo_4.gif
 
آخرین ویرایش:

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
من DS2 رو دقیقا اوایلش با همچین حسی بازیرو رو نرمال پیش بردم فکر کنم!:d
شماره اولش چی؟
اینکه چندین سال نوری از زمین فاصله داشته باشی و ...
الان دوباره میخوای مثالی بزنی ولی متاسفانه باید بگم گشتم نبود نگرد نیست,اگر بودش که دیگه سایلنت هیل اونقدر خاص نمیشد که.:dمگر اینکه تک توک در عنوان های ژاپنی باشد.:-"
واقعاً آثار خوب تو این سبک خیلی کمه. 8-|
حالا بین این همه بحث چرا گیر دادی به این فضاسازی؟
من چکاره بیدم. خودت بین اون همه موضوعی که مطرح کردم این یکی رو بولد کردی. :d
======================================
هیجان و استرس به خود بازی‌کننده هم ربط داره. خود من برخی اوقات حین بازی مین‌روب هم استرس دارم. :|
غرق شدن تو بازی.
 

mario...RE..SH

کاربر سایت
Oct 8, 2014
251
سلام

حواسم بود. نظریه همون ایده‌ست. ایده‌ای که هنوز اثبات نشده.
وقتی اثبات میشه،‌ میشه فرضیه. فرض، یعنی قبول شده. واجب شده. اثبات شده. حالا چه اثبات علمی و فلسفی چه اجبار دستوری. :d
من ایناروتو نت دیدم مسعود جان.
مفهوم قانون علمی با مفهوم نظریه علمی ارتباط بسیار نزدیک دارد علیرغم وجود تفاوت هائی بین قانون و نظریه ، این دو دارای نکات مشترکی هستند که عبارتند از : 1
هر دو بر فرضیه های آزمون شده ، مبتنی هستند ؛ 2 هر دو مورد حمایت داده های عینی و تجربی زیادی هستند ؛ 3 هر دو از طرف اکثری ( اگر نه همه ) دانشمندان یک رشته علمی خاص مورد قبول اند 4 – هر دو ، چه قوانین علی و چه نظریه های علمی ، ابطال پذیرند ،و در صورت وجود شواهد و مدرک عینی و تجربی مخالف ، باطل میشوند .
فرضیه عبارتست از مفروض تجربی که قرار است نتایج منطقی یا تجربی آن مورد آزمون قرار گیرد . در صورت مشاهده یک نمونه خلاف ادعای فرضیه ، آن فرضیه باطل میشود. بنابراين، فرضيه گمانى است موقتى که درست بودن يا نبودنش بايد مورد آزمايش قرار گيرد. مثلا نظریه ی نسبیت انیشتین و یا قانون جاذبه ی نیوتون داریم.

و اما در مورد بحث مولفه های بازی.
من این اواخر پستام طولانی بوده پس کوتا حرف میزنم این دفه !;;)
واسه فهمیدن این که سایلنت هیل چه جور بازی هست و چه المان هایی داره برمی گردیم به سال هایی که برای اولین بار عنوانی جدید به اسم سایلنت هیل ساخته شد. در اون سال ها بازار بازی هایی با ژانر survival Horror داغ بود و مشخصا پرطرفدارترین اون ها رزیدنت اویل بود. بازی ای به اسم سایلنت هیل در این سبک ساخته شد و بسیاری از ویژگی های اون سبک بازی ها رو به ارٍث برد. الان تو این قسمت به جزییات و ظریف کاری های سایلنت هیل (نرم کاری)نمی پردازم. ساختار کلی بازی (سفت کاری) مد نظرم هست. پس فرمت کلی بازی SURVIVE به معنی دوام وردن و زنده ماندن و HORROR به معنی ترسناک است. بخش اول رو میشه با جستجو برای دوام آوردن در باربر شرایط محیطی یا دشمنان، یافتن منابع انرژی زا برای زنده ماندن، جستجوی منابع وآیتم ها برای پیش رفتن در بازی مترادف دونست و بخش دوم هم که واضح است بستر بازی بر پایه ی ترس قرار دارد. این که این ترس چگونه ایجاد می شود به بخش نرم کاری بازی مربوط می شود.پس این بازی مولود اون برهه ی زمانی هست.
از ویژگی های بازی های آن مقطع می شه به تاکید بر داستان محور بودن (عموما داستان هایی که به راحتی قابل حدس نباشند) و معمایی بودن اون ها (هم حل پازل و معما و هم مرموز بودن داستان) اشاره کرد که سایلنت هیل هم اون ها رو به همراه داشت.حالا بخش نرم کاری بازی که درحقیقت جزییات مخصوص بازی هستند. از لحاظ ترس برخلاف رزیدنت اویل های کلاسیک که بیشتر (نه کاملا) ترس لحظه ای داشتند سایلنت هیل یک نوع ترس روانی و تدریجی رو با خودش داشت. میشه گفت ترس از ندیده ها بیشتر از ترس از دیدنی ها بود. در حقیقت یک احساس گنگی در متن بازی وجود داره که بازیباز از موقعیت فعلی خودش مطمئن نیست، روایت داستان با منطق دو دو تا چهارتا تناقض داره که باعث میشه همیشه علامت سوال و درگیری ذهنی با شخص همراه باشه. تو این موارد بیشتر هم میشه بحث کرد اما فرصت نیس الان!

نکته ی بعدی داستان محور بودن شدید بازی هست. داستان های سایلنت هیل همیشه انتظار میره که قوی، پیچیده، پر از نکات مبهم(که خیلی هاشون بعد از اتمام بازی هم محل بحث باشند) باشند.

ازطرف دیگه نکته ای که در مورد سایلنت هیل به نحوی منحصر بفرد هست المان های روانشناسانه، نمادگرایی و بحث های فلسفی است (نه اینکه همیشه بوده باشه اما کم و بیش حضور داشته که اوجش در نسخه ی دو هست) . مواردی مانند تجسم گناهان ، نگرانی ها و دردهای گذشته ی شخص از این قبیل هستند.
و مشخصه که تمام این اتفاقات در بستر شهری به اسم سایلنت هیل داره اتفاق میفته که تاریخچه ای داره( تاریخچه ای که یادمون نره از روز اول کامل نبوده بلکه به تدریج با ایجاد سری های جدید گسترش یافته و تکمیل شده) مشخصه که نمیشه سایلنت هیل ساخت اما به شهر و داستانی که در مورد اون جاریه توجهی نکرد. از این منظر داستان ها گاهی تمرکز مستقیم برتاریخچه شهر و فرقه های موجود در اون داشتند و گاهی صرفا به این شهر به عنوان مکانی برای قضاوت و مجازات (یا تلفیقی از این دو) پرداختند. سایلنت هیلز می تونه بر روی این دو مفهوم پیاده ریزی بشه و خیلی هم موفق باشه اما اگه سری جدید بتونه مضمون جدیدی غیر از این دو که البته ارتباط بالایی با سایلنت هیل داشته باشه رو پیاده کنه نه تنها اشکالی نداره بلکه میتونه یه نقطه ی قوت و نقطه ی عطف تو سری باشه چون باعث غنی شدن و ادامه دار شدن سری با کیفیت بالا میشه.
فعلا وقت کمه و منم قول دادم زیاد طولانی نشه حرفام :d

- - -ویرایش - - -
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر