بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,573
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 118
آخرین ویرایش:

PS1FOREVER

کاربر سایت
May 22, 2010
210
نام
بهنام محمدی
سلام از ماست مسعود جان:)
منظورم این هست که چرا باید با طرح معما ، در حالی که فضا سنگین و وهم آلود هست ، کاراکتر رو مجبور به انجام یک سری اعمال خاص بکنند که مثلا در یک اطاق باز بشه؟
این وضع در رزیدنت اویل و معماری شهر که توسط اسپنسر انجام شده بوده توجیه میشه ، ولی در سایلنت هیل چطور؟
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
کدوم هیولاها؟:-/
خب هنری جان همون بحث اینکه هیولاها ممکنه انسان هایی باشن که مثل کاراکتر اصلی به شهر فرا خونده شدن....
یه ویژگی که من تو سایلنت هیل خیلی میپسندم،وجود درهای بسته هست و هر چی بیشتر باشن این درها،من خوشحال تر میشم!!!
حتی گاهی اوقات برای مدتی ذهن منو به خودش مشغول کرده تا داستان بازی.....
خیلی دلم میخواد بدونم پشتشون چیه.......
 

devil girl

کاربر سایت
Jun 11, 2008
2,703
نام
4tous4
خب هنری جان همون بحث اینکه هیولاها ممکنه انسان هایی باشن که مثل کاراکتر اصلی به شهر فرا خونده شدن....
یه ویژگی که من تو سایلنت هیل خیلی میپسندم،وجود درهای بسته هست و هر چی بیشتر باشن این درها،من خوشحال تر میشم!!!
حتی گاهی اوقات برای مدتی ذهن منو به خودش مشغول کرده تا داستان بازی.....
خیلی دلم میخواد بدونم پشتشون چیه.......
=))
U always think about unimportant things


سلام دکتر کجایی ؟ نکنه رفتی سایلنت هیل به ما سر نمی زنی >:d
 

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
=d>=d>=d>=d>=d>=d>=d>
^:)^^:)^^:)^^:)^^:)^^:)^^:)^
:groupwave::groupwave:

اینا نصفش واسه شماها بود که اینقدر بحث های خشنگ خشنگ می کنید...

نصفش هم برای خودم که آخر این SH1 رو تموم کردم.... ولی اشکم در اومد... گرافیکش باعث پوکیدنم شد مسعود...
آقا چی چی از SH1 رد شیم... من تازه فهمیدم چی به چیه... تازه تمام مسائل SH3 و SH: Origins برام روشن شد...
مسعود اگه می خوای از SH1 رد شی... من پیشنهاد میدم به جای بررسی SH2 اول SH3 رو برسی کنی... چون کاملاً مرتبط و دنباله ی SH1 هستش...
تازه اونوقت می تونیم کلی راجع به این SH بحرفیم....
 

msbazicenter

کاربر سایت
Sep 19, 2008
3,690
نام
مرام آدم مهمِ نه اسمش
سلام
سلام از ماست مسعود جان:)
منظورم این هست که چرا باید با طرح معما ، در حالی که فضا سنگین و وهم آلود هست ، کاراکتر رو مجبور به انجام یک سری اعمال خاص بکنند که مثلا در یک اطاق باز بشه؟
این وضع در رزیدنت اویل و معماری شهر که توسط اسپنسر انجام شده بوده توجیه میشه ، ولی در سایلنت هیل چطور؟
خب این برمی‌گرده به گیم‌پلی بازی. البته از معما‌ها در جهت تکمیل اتمسفر بازی استفاده میشه. به معمای پیانو در SH1 و معمای کتاب‌های شکسپیر تو SH3 توجه کنید. از طرف دیگه پیدا کردن کلیدها می‌تونه جزیی از داستان بازی باشند. کلید اتاق متل در SH1 رو به یاد بیارید.
اما در مجموع به نظر حقیر، معما جزیی جدانشدنی از بازی‌های این سبک هستند.
خب هنری جان همون بحث اینکه هیولاها ممکنه انسان هایی باشن که مثل کاراکتر اصلی به شهر فرا خونده شدن....
خب اول باید نظریه‌ی «خطای بزرگ» رو اثبات کرد. (منظورم همون نظریه‌ای هست که میگه هیولاها، موجودات عادی هستند که ما به اشتباه اونها رو هیولا می‌بینیم) که این برای خودش به پروژه بزرگ محسوب میشه. ولی اگه این نظریه رو قبول کنیم، من با نظرت موافقم. اصلاً تو SH2 یکی از BossFight‌های ما با ادی هست که یه آدم عادیه و ... .

یه ویژگی که من تو سایلنت هیل خیلی میپسندم،وجود درهای بسته هست و هر چی بیشتر باشن این درها،من خوشحال تر میشم!!!
حتی گاهی اوقات برای مدتی ذهن منو به خودش مشغول کرده تا داستان بازی.....
خیلی دلم میخواد بدونم پشتشون چیه.......
این قسمت رو خوب اومدی. منم همچین حسی داشتم. البته یه حس دیگه هم بودکه خداخدا می‌کردم این یکی در هم بسته باشه تا خیالم راحت بشه. یکی از دلایل ترسناک بودن SH همین بود که وقتی وارد در میشدیم، بلادرنگ اتاق نمایش داده نمی‌شد.
آقا چی چی از SH1 رد شیم... من تازه فهمیدم چی به چیه... تازه تمام مسائل SH3 و SH: Origins برام روشن شد...
مسعود اگه می خوای از SH1 رد شی... من پیشنهاد میدم به جای بررسی SH2 اول SH3 رو برسی کنی... چون کاملاً مرتبط و دنباله ی SH1 هستش...
تازه اونوقت می تونیم کلی راجع به این SH بحرفیم....
تازه گرم شدی نه؟ :d فکر کنم با همین حس و حال بتونی تا ته SH4 رو یه ضرب چندبار بری.
اتفاقاً با نظرت موافقم. ارتباط بین شخصیت‌های SH1 و SH3 ما رو ملزم می‌کنه بلافاصله بریم سراغ SH3 و یکی از شخصیت‌های محبوب من در سری.
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
البته یه حس دیگه هم بودکه خداخدا می‌کردم این یکی در هم بسته باشه تا خیالم راحت بشه
دقیقا!!!
کلا این دو تا حس با هم تناقض دارن........
از یه طرف میخوای باز بشن و از یه طرف نمیخوای باز بشن چون کابوست بزرگتر میشه.......
 

PS1FOREVER

کاربر سایت
May 22, 2010
210
نام
بهنام محمدی
سلام

خب این برمی‌گرده به گیم‌پلی بازی. البته از معما‌ها در جهت تکمیل اتمسفر بازی استفاده میشه. به معمای پیانو در SH1 و معمای کتاب‌های شکسپیر تو SH3 توجه کنید. از طرف دیگه پیدا کردن کلیدها می‌تونه جزیی از داستان بازی باشند. کلید اتاق متل در SH1 رو به یاد بیارید.
اما در مجموع به نظر حقیر، معما جزیی جدانشدنی از بازی‌های این سبک هستند.

سلام به مهندس مسعود جان ، دکتر آتوسا خانم و دوستان گلم :)
بله جزیی از بازی هست اما.........................
ببینید ، در پارانوید شناسی یه اصل هست ، ( اعتماد نکن!) علامتی که نشان از عدم اعتماد فرد به اطراف داره.
(وقتی کلید نیست یا گم شده ، یعنی آن را پنهان کرده اند؟! و اگر کلید هست ، چرا آن را روی میز و در دید گذاشته اند؟!)
خوب ، اگر فرض رو بر این اساس بزاریم ، باید گفت تمامی شخصیتها در سایلنت هیل به نوعی به بی باوری ضمنی میرسند ، که باعث میشه نتونن گناه خودشون رو ببخشن ، چون در درون به بخشش اعتقادی ندارند! دنبال کلید هستند و اون رو در جایی پیدا میکنند که فکر میکنن به عمد و معما گونه اونجاست! انتقام رو سخت و با خشونت باور دارند و خودشون رو ضعیف و ناتوان در مقابله با اون!
سازکار سازندگان بر این اساس هست و سعی میکنن که شخصیتهای به ضاهر قدرتمند بازی رو در درون شکننده و ناپایدار به تصویر بکشند.
این یک نظر هست و اگر ربطی نداشت به بزرگیتون ببخشید:)
 
  • Like
Reactions: msbazicenter

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
سلام به مهندس مسعود جان ، دکتر آتوسا خانم و دوستان گلم :)
بله جزیی از بازی هست اما.........................
ببینید ، در پارانوید شناسی یه اصل هست ، ( اعتماد نکن!) علامتی که نشان از عدم اعتماد فرد به اطراف داره.
(وقتی کلید نیست یا گم شده ، یعنی آن را پنهان کرده اند؟! و اگر کلید هست ، چرا آن را روی میز و در دید گذاشته اند؟!)
خوب ، اگر فرض رو بر این اساس بزاریم ، باید گفت تمامی شخصیتها در سایلنت هیل به نوعی به بی باوری ضمنی میرسند ، که باعث میشه نتونن گناه خودشون رو ببخشن ، چون در درون به بخشش اعتقادی ندارند! دنبال کلید هستند و اون رو در جایی پیدا میکنند که فکر میکنن به عمد و معما گونه اونجاست! انتقام رو سخت و با خشونت باور دارند و خودشون رو ضعیف و ناتوان در مقابله با اون!
سازکار سازندگان بر این اساس هست و سعی میکنن که شخصیتهای به ضاهر قدرتمند بازی رو در درون شکننده و ناپایدار به تصویر بکشند.
این یک نظر هست و اگر ربطی نداشت به بزرگیتون ببخشید:)
سلام بهنام جان...
رفیق من یه نظر کاملا متفاوت دارم...
می دونی... یه ضرب المثل هستش که میگه مته به اون بزرگی رو به خشخاش به اون کوچیکی نزن...;)
صحبتت خیلی جالبه، نظرت هم کاملاً محترمه و صد البته هم مرتبط... اما، ببین رفیق این روند بازیه که چنین چیزی رو ایجاب میکنه... به قول مسعود پیدا کردن کلید ها و سر نخ ها جزیی از بازی و داستان هستش... نه مسئله ای به این حد خاص که شما عنوان می کنی. به عنوان مثال وقتی شما کلید اتاق یک شخص خاصی رو نیاز داری، مجاب میشی تا بری دنبالش و اون رو پیدا کنی... طبیعتاً بنا بر روند بازی به طور ناخودآگاه ممکنه در طول پیدا کردن کلید، با اون شخص خاص برخورد کنی و یا اطلاعاتی که به درک بهتر بازی کمک کنه، به دست بیاری. این دلیل نمیشه که حالا چون کلید دم دست نیست یعنی آیا اون رو پنهان کردند.... که باز هم به نظر من این قضیه هم خیلی ساده به نظر می رسه....
شما فرض کن یک دفترچه خاطرات داری که دلت نمی خواد کسی محتویات داخلش رو بخونه... آیا اون رو همینطوری ول می کنی به امان خدا... خوب معلومه که نه! اون رو تو جای امنی پنهان می کنی و سعی می کنی یه جوری دسترسی بهش رو محدود کنی... بنابراین این مسئله ای که شما عنوان کردی... "صرفا در مورد پیدا کردن کلید" به اون پیچیدگی ها هم نیست که شما اینقدر زیبا و موشکافانه بهش پرداختی...
 
  • Like
Reactions: msbazicenter

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,304
نام
shahab
بچه ها به نظر من یکی از قوی ترین عنصر های سایلنت هیل بعد از داستان وشخصیت پردازی وجود هیو لا هایی است که بر خلاف هر بازی کاملا هدفمند ونمادی است ومثل این که ما در سایلنت هیل جدید با یکسری نماد های عالی وجدید رو به رو هستیم ومثل این که به جای کله هرمی یک مرد با چکش بزرگ وجود دارد .
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,304
نام
shahab
چرا من در یک تریلر که اخر ان شروع به های کشیدن می کند یک مرد یا یک چکش بزرگ به زمین می کوبد ولی درسته کله هرمی یک چیز دیگر است
 

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
چرا من در یک تریلر که اخر ان شروع به های کشیدن می کند یک مرد یا یک چکش بزرگ به زمین می کوبد ولی درسته کله هرمی یک چیز دیگر است
شهاب، حالا مطمئنی این آقاهه که چکش به دست داره... مثل کله هرمی نقش کلیدی تو بازی داره یا فقط یه دشمنه...؟
 

genesis007

کاربر سایت
May 16, 2010
1,304
نام
shahab
دقیق نمی دانم ولی از ان جا که هیکلش شبیه کله هرمی بود ودر یک جا که به زندان شبیه بود احتمالش زیاد است و از ان جایی هم که سازنده ها می خواهند به دوران اوج سایلنت هیل بر گردن حتما ازیکی مثل کله هرمی استفاده می کنند.

---------- نوشته در 04:04 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 02:40 PM ارسال شده بود ----------

بچه ها پس شما کجایید 3ساعت است که من وLeon تنهاییم :(.Leon تو می دانی بقیه کجان؟:-/
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
نگران نباشید!!! ال با شماست!!!
خب بحث سر DP هست؟
به نظر من بستگی به گناه مورفی (شخصیت اصلی) داره که چقدر بزرگ باشه و اگر قتل و یه گناه خیلی بزرگ باشه،شاید کله هرمی رو ببینیم......
مثلا نگاه کنین:
تو شماره 2 جیمز،مری رو کشته بود و کله هرمی به عنوان مجازاتگر اومد
ولی توبقیه شماره ها کرکتر اصلی گناه چتدانی نداشت یا اصلا گناهکار نبود....
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر