بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام



منم شنيدم. البته قائدتاً بايد روي كنسول بازي كرده باشه متين‌جان چون ميگه «اگه ضربدر بزني»
يه نقطه‌ي ديگه هم اگه اشتباه نكنم بايد تو بار heaven's night باشه. درسته؟

ورودتون رو خوش‌آمد ميگم.:welcome:

خب خودتون پاسخ خودتون رو در مورد گفته‌ي دوستان‌تون داديد. همونطور كه تو پست اول و خيلي جاهاي ديگه گفته شده SH:HC رو خيلي‌ها اصلاً سايلنت هيل به حساب نميارند. به هر حال موضوعي كه در مورد فايل PDF گفتيد درسته و دوستان ديگه هم بهش اشاره كردن چه تو تاپيك چه تو پيام. بايد فكري براش كرد.

فقط بازي ها رو براي كلكسيون‌تون مي خوايد يا قصد بازي كردن‌شون رو هم داريد؟;)
به هرحال توي نت هم براي دانلود ميشه پيداشون كرد. ولي اگه اونجوري مي خواهيد داشته باشيد‌شون بايد بگرديد. تو سايت هاي فروش اينترنتي بازي هستند.
متشکرم
اقای وحید پاسخ دادند انگار خود شما اون فایل رو درست کردید.
در صورت امکان جایی اپلود کنید و لینک بدید.
اما در مورد بازی و کلکسیون
بستگی داره به وقت و اینکه سیستمم اجراش کنه یا نه.
اما تمایل زیادی برای بازی کردنش دارم. اما بر اساس یک مازوخیسم حاد تمام فیلم ها و بازی هام باید با کاور اصلی و چاپ لیبل باشند.
 
سلام
متشکرم
اقای وحید پاسخ دادند انگار خود شما اون فایل رو درست کردید.
در صورت امکان جایی اپلود کنید و لینک بدید.
اما در مورد بازی و کلکسیون
بستگی داره به وقت و اینکه سیستمم اجراش کنه یا نه.
اما تمایل زیادی برای بازی کردنش دارم. اما بر اساس یک مازوخیسم حاد تمام فیلم ها و بازی هام باید با کاور اصلی و چاپ لیبل باشند.
وحيدجان لطف دارند اما اون كار يه كار حداقل سه نفره بود كه به اسم بنده تموم شد.
فايل PDF رو دارم اما متاسفانه روي سيستم اصليم هست كه الان مشكل داره و بهش دسترسي ندارم. در اسرع وقت انجام ميشه.
پيشنهاد مي كنم باقي لينك‌هايي رو كه تو همون پست اول هستند رو مرور كنيد. كمي حوصله مي خواد اما اگه به داستان سري علاقه‌مند شده باشيد (كه ظاهراً همين‌طوره) بهترين اطلاعات رو مي تونيد از اونها بگيريد.
پ.ن مي‌خواستم بپرسم نسخه‌ي مربوط به كدوم پلت‌-فرم رو مي‌خواهيد كه با ديدن «سيستم» برام تفهيم شد احتمالاً PC هست.:d
 
آخرین ویرایش:
سلام

وحيدجان لطف دارند اما اون كار يه كار حداقل سه نفره بود كه به اسم بنده تموم شد.
فايل PDF رو دارم اما متاسفانه روي سيستم اصليم هست كه الان مشكل داره و بهش دسترسي ندارم. در اسرع وقت انجام ميشه.
پيشنهاد مي كنم باقي لينك‌هايي رو كه تو همون پست اول هستند رو مرور كنيد. كمي حوصله مي خواد اما اگه به داستان سري علاقه‌مند شده باشيد (كه ظاهراً همين‌طوره) بهترين اطلاعات رو مي تونيد از اونها بگيريد.
پ.ن مي‌خواستم بپرسم نسخه‌ي مربوط به كدوم پلت‌-فرم رو مي‌خواهيد كه با ديدن «سيستم» برام تفهيم شد احتمالاً PC هست.:d
دارم میخونم. اما فعلا فقط سرگیجه نصیبم شده. مخصوصا تحلیل. قبول دارید چنین داستانی با چنین عمق و غنا باورپذیر نیست. حداقل از انسانها.
به نظر میاد مثل معبد های خاور دور یا سنگ های بعلبک از ساخته دست از ما بهتران باشند.
در مورد سیستم هم حق با شماست. والبته الان نمی دونم این سری رو بازی کنم یا نه. تاثیری مستقیم روی اعتقادات دارند.
 
1-2-3
================================================================================
Silent Hill 3: Original Memories
میتونید توی راهرو نقشه مرکز خرید رو پیدا کنید.
3-028.jpg
هدر از طریق پله ها به طبقه دوم میره.
3-029.jpg
در یکی از انباری ها یه کلید در زیر تخته چوبی اُفتاده اما هدر دستش به کلید نمیرسه! در اینجا دوباره علامت Halo of the sun رو میتونید ببنید. اگر علامت رو بررسی کنید هدر میگه: "شبیه دایره جادویه. یادم میاد که توی کتاب جادو سیاه در موردش خونده بودم. چون توی کتاب جادوی سیاه در موردش خونده بودم آشنا به نظر میرسه ؟ نه, اینطور نیست...ربطی به کتاب نداره...این مربوط به محراب ـه...محراب؟ من دارم در مورد چی فکر میکنم؟"
3-033.jpg
برای دستیابی به کلید احتیاج به یه وسیله ای هست. توی دکان شیرینی فروشی هدر یه انبر پیدا میکنه.
3-039.jpg
توی دکان شیرینی فروشی میتونید برگه تبلیغ فروشگاه رو بر روی میز ببینید. روی برگه نوشته شده: crispy toasted bread right to your very door.
بعد از این که بازی رو یک بار تموم کنید میتونید اسلحه flamethrower رو در دکان پیدا کنید و نکته عجیب اینه که روی برگه تبلیغ فروشگاه به جای کلمه bread, کلمه Dead نوشته شده: crispy toasted bdead right to your very door
3-040.jpg
هدر با استفاده از انبر کلیدی که در زیر تخته چوب افتاده بود رو برمیداره.
3-043.jpg
با استفاده از کلید میشه درب کتابفروشی رو باز کرد.
3-045.jpg
خب همونطور که میدونید یکی از سخت ترین معماهای سایلنت هیل 3, معمای کتابهای شکسپیر هست!(البته روی درجه سختی هارد) فکر کنم خیلی از کسایی که قصد داشتند سایلنت هیل 3 رو یر روی درجه سختی هارد به اتمام برسونند وقتی که به اینجا رسیدند یا بازی رو رها کردند یا دست به دامان راهنما شدند!
3-046.jpg
خیلی وقت پیش من چگونگی حل کردن این معما رو ترجمه کردم:
آیتم های مورد نیاز:
SHAKESPEARE ANTHOLOGY 1: Romeo and Juliet
SHAKESPEARE ANTHOLOGY 2: King Lear
SHAKESPEARE ANTHOLOGY 3: Macbeth
SHAKESPEARE ANTHOLOGY 4: Hamlet
SHAKESPEARE ANTHOLOGY 5: Othello
به سمت درب قفل بروید برروی درب صفحه کلیدی است و در سمت راست درب یادداشتی وجود دارد.آن را بخوانید:
من در اینجا یادداشت بر روی درب را 6 قسمت کردم که هرکدوم را باعدد مشخص کردم.

Intro: In here is a tragedy ---
art thou player or audience?
Be as it may, the end doth remain:
all go on only toward death.

1: The first word at thy left hand:
a false lunacy, a madly dancing man.
Hearing unhearable words, drawn
to a beloved's grave --- and there,
mayhap, true madness at last.

2: As did this one playing at death,
find true death at last.
Killing a nameless lover, she pierced a heart rent by sorrow.

3: Doth lie invite truth?
Doth verity but wear the mask of falsehood?
Ah, thou pityful, thou miserable ones.

4: Still amidst lies, though the end cometh not,
wherefore yearn for death? Will thou attend thy beloved?
Truths and lies, life and death: a game
of turning white to black and black to white.

5: Is not a silence brimming with love
more precious than flattery?
A peaceful slumber preferred
to a throne besmirched with blood?

6: One vengeful man spilled blood for two;
Two youths shed tears for three;
Three witches disappeared thusly;
And only the four keys remain.

Outro: Ah but veryly...
In here lies a tragedy.
Art thou player or audience?
There is something which cannot become a puppet of fate or an onlooker,
peering into a cage.​

کمی اطلاعات در مورد این معما:
1:این معمای خاص به اطلاعاتی در مورد شکسپیر نیاز دارد.اگر شما یک یا دو تا از کارهای شکسپیر را
خوانده باشید و به یاد داشته باشید که چه اتفاقاتی در داستان رخ داده است پس در ادامه نباید مشکلی داشته باشید.
برای خواندن خلاصه ای از کتابهای شکسپیر به آدرس زیر بروید:
http://absoluteshakespeare.com/guide..._summaries.htm
2:قسمتهای intro و outro واقعا مهم نیستند.قسمتهای 1 تا 5 به پنج کتاب شکسپیر اشاره دارند و قسمت 6 اطلاعات مهمی رو به ما میده.
3:اول سعی کنید ببینید کدام قسمت به کدام کتاب ارتباط دارد.هر کدام از قسمت ها به شما در مورد ترتیب قرارگیری کدها اطلاعاتی میدهد.
راه حل: همانطور که قبلا هم گفتم intro مهم نیست پس نادیده بگیردش.قسمت های 1 تا 5 به هریک از کارهای شکسپیر اشاره دارد.
شما باید بفهمید هر کدام از قسمت ها به کدام یک از کتاب های شکسپیر اشاره دارد و هرکدام از کتاب ها را به همان ترتیبی که در یادداشت ها آمده در قفسه قرار دهید.
خوب در اینجا میخوام توضیح بدم که هر قسمت از نوشته هایی که برروی کاغذ کنار درب هست چگونه به کتاب ها ارتباط پیدا میکنه:

The first word at thy left hand:
اولین کلمه در دست چپ تو:

ما باید از سمت چپ کتاب ها را در قفسه بگذاریم.
a false lunacy, a madly dancing man:
یک دیوانگی دروغین, یک مرد رقصنده دیوانه:

ملکه گرترود با بیان کردن این که هملت دیوانه است از او محافظت میکند.
هملت یک مرد قبر کن/دلقک را در قبرستان ملاقات میکند.
Hearing unhearable words, drawn:
درک کردن کلماتی غیر قابل شنیدن, پوچ:

هملت توسط روح پدرش فرا خوانده میشود.
to a beloved's grave --- and there:
قبر یک محبوب---- و در آنجا:

این قسمت شعر اشاره به مراسم تشییع جنازه Ophelia دارد.
:mayhap, true madness at last:
و در انتها دیوانگی واقعی ممکن است باشد.

خب, به نظر میاد که هملت در انتها نسبتا دیوانه شده.
یا شاید ممکن است اشاره به اتفاقاتی دارد که به طور کلی رخ میدهد به عنوان مثال جنگ او با Laertes.
As did this one playing at death:
هنگامی که او نقش یک مرده را بازی کرد.

ژولیت وانمود میکرد که مرده است.
find true death at the last:
در نهایت به مرگ واقعی رسید.

این قسمت که دیگه همه میدوند به چه چیزی اشاره میکنه.
Killing a nameless lover, she pierced a heart rent by sorrow:
قتل یک عاشق بی نام, او قلب خود را با غم و اندوه پاره کرد.

در واقع به رومئو اشاره میکند.
Doth lie invite truth?
دروغ حقیقت را دعوت میکند؟

این جمله برای داستان اکثر تراژدی های شکسپیر صدق میکند.
Doth verity but wear the mask of falsehood؟
آیا حقیقت چیزی جزء این است که نقاب دروغ بر چهره دارد؟

گمان میکنم که این به اتللو اشاره داره, ولی نمیتونم توضیح بدم چرا!!!
Ah, thou pityful, thou miserable ones.
آه, تو رقت انگیز هستی,تو یکی از آنهایی هستی که تیره بختی.

این هم به اتللو اشاره داره, ولی این هم غیر قابل توضیحه!!!
Still amidst lies, though the end cometh not, wherefore yearn for death?
هنوز هم در میان دروغ هستی, هرچند که پایانی فرا نمیرسد,برای چه آرزوی مرگ نمیکنی؟

شاه لیر آرزوی مرگ داشت ولی به آروزش نمیرسید.
در عوض او دختر خودش را نجات داد...مرد بیچاره...
Will thou attend thy beloved? Truths and lies, life and death:
تو میل توجه کردن به محبوبت را داری؟ راست و دروغ, بودن یا نبودن.

تنها دختر لیر که واقعاََ به او وفادار بود یعنی Cordelia
a game of turning white to black and black to white:
بازی تبدیل شدن سفید به سیاه و سیاه به سفید

بالاخره این قسمت کاملا به داستان اتللو میخوره.
Is not a silence brimming with love more precious than flattery؟
آیا سکوتی پر از عشق با ارزش تر از چاپلوسی نیست؟

این اشاره به یکی از صحنه های کلیدی در کتاب شاه لیر دارد.آن قسمتی که شاه لیر قصد دارد نیمی از سرزمینش را به آن دختری بدهد که به بهترین وجه عشق خودش را به او ابراز کند.
لیر دچار سوءتفاهم میشود زمانی که تنها دخترش که به او وفادار است به او میگوید نمیتواند چیزی بگوید زیرا عشقی که نسبت به او دارد را نمیتواند با کلمات توصیفش کند,
ولی آن دو دخترش به او دروغ های شیرین میگویند.
A peaceful slumber preferred to a throne besmirched with blood؟
صلحی سست را نسیت به تاج و تختی آغشته به خون ترجیح میدهی؟

مانند تاج و تختی که مکبث با به قتل رساندن پادشاه دانکن به دست میاورد.
One vengeful man spilled blood for two;
یک مرد انتقام جو خون دو نفر را میریزد.

کسی هست که میخواهد انتقام بگیرد؟
خب برای مثال هملت که میخواهد انتقام قتل پدرش را بگیرد.
Two youths shed tears for three;
دو جوان اشک میرزند بخاطر 3 نفر;

این جمله فقط به داستان رومئو و ژولیت میخورد.
Three witches disappeared thusly
سه جادوگر بدین ترتیب ناپدید میشوند;

این جمله هم به کتاب مکبث میخوره.
And only the four keys remain
و تنها چهار کلید باقی میماند.


================================================== ======
خب با توجه به اطلاعاتی که در بالا دادم کتابها را به این ترتیب درون قفسه بگذارید:
Hamlet - IV - 4
Romeo and Juliet - I - 1
Othello - V - 5
King Lear - II - 2
Macbeth - III - 3
خب همونطور که فهمیدید وقتی کتابها را بذاریم در قفسه پنج عدد به دست میاد ولی رمز درب 4 عددی هست.اینجا هست که قسمت 6 یادداشت به کارمون میاد...بیاد تا این قسمت رو دوباره بررسی کنیم:
One vengeful man spilled blood for two (این قسمت اشاره به هملت داره)
Two youths shed tears for three (این قسمت اشاره به رومئو وژولیت داره)
Three witches disappeared thusly (این قسمت هم اشاره به قسمتی از کتاب مکبث داره)
And only the four keys remain (؟)

خب جمله One vengeful man spilled blood for two (یک مرد انتقام جو خون دو نفر را میریزد) ; به این معنا هست که شما باید شماره مرد انتقام جو را ضربدر عدد 2 بکنید.حالا اولین کتابی که ما گذاشتیم توی قفسه چه کتابی بود معلومه دیگه Hamlet بود.خب عدد مرد انتقام جو چند هست؟برای اینکه بفهمید چند هست نگاهی به کتاب Hamlet بکنید.خب روی کتاب چه عددی نوشته شده؟ بله, عدد 4 نوشته شده . خب حالا ما باید عدد 4 را ضربدر عدد 2 بکنیم که برابر میشه با 8...

حالا جمله Two youths shed tears for three (دو جوان (رومئو و ژولیت) اشک میرزند بخاطر 3 نفر) ; این جمله هم به این معنا هست که عدد کتاب رومئو و ژولیت را باید ضربدر عدد 3 بکنیم.نگاهی به قفسه کتاب بندازید, کتاب دومی که در قفسه گذاشتیم کتاب رومئو و ژولیت هست.خب عدد کتاب R&J هست 1 حالا ما عدد 1 را ضربدر 3 میکنیم که جواب میشه عدد 3...خب تا اینجا ما دو عدد پیدا کردیم یکی 8 و دیگر 3...اجازه بدید تا بریم بقیه اعداد را هم پیدا کنیم.

جمله Three witches disappeared thusly ( سه جادوگر بدین ترتیب ناپدید میشوند);خب این جمله به کتاب مکبث اشاره داره ولی همونطور که میدونید کتاب سومی که ما گذاشتیم توی قفسه Othello هست.پس این جمله به کاره ما نمیاد!!!

حالا جمله And only the four keys remain (و تنها چهار کلید باقی میماند.) ; فقط باقی میمونه...ما فقط تونستیم 2 عدد را پیدا کنیم و هنوز 2 عدد دیگه را پیدا نکردیم...چجوری پیدا کنیم؟
یکبار دیگه به سراغ قفسه کتاب برید و ترتیب قرار گیری آنها را نگاه کنید:

Hamlet - 4
Romeo and Juliet - 1
Othello - 5
King Lear - 2
Macbeth - 3

خب به این ترتیب که کتابها را ما در قفسه جای دادیم این اعداد به دست اومده
4-1-5-2-3​
. خب طبق راهنمایی ها که قسمت 6 یادداشت به ما کرد عدد 4 را ضربدر 2 کردیم که شد 8. عدد 1 را ضربدر 3 کردیم که شد 3.عدد بعدی را نتونستیم به دست بیاریم پس بنابراین عدد کتاب Othello که 5 هست را مینویسم. و در ادامه هم هیچ راهنمایی در مورد به دست آوردن عدد چهارم نکرده پس ما هم مجبوریم همان عدد کتاب King Lear را که در قفسه گذاشتیم را یادداشت کنیم که 2 هست.
خب چه اعدای ما بدست آوریدم؟
8-3-5-2​
این همون رمزی هست که با اون میشه درب اتاق را باز کرد!
بعد از وارد کردن رمز, درب باز میشه.
3-050.jpg
هدر وارد یک راهرو طولانی میشه. در انتهای راهرو خانمی با موهای بلوند که لباسی بلند و مشکی به تن داره ایستاده. اسم اون کلادیا ولف هست.
هدر از اون میپرسه که اینجا چه اتفاقی افتاده و بقیه کجا هستند؟ اما کلادیا صحبت های مبهمی میکنه! کلادیا در مورد تولد مجدد بهشتی صحبت میکنه که توسط بشر غارت شده بود. اون به هدر میگه من و بعُد حقیقی خودت و هچنین به کسی که باید تبدیل بشوی را به یاد آور. کلادیا در مورد این که این هیولاها از کجا اومدند به هدر میگه:" آنها آمده اند تا گواهی بر آغاز باشند." هدر از اون میپرسه که همه این کارها رو تو انجام دادی؟ و کلادیا در جواب میگه: It was the hand of god.در نهایت هدر دچار سر درد شدیدی میشه و نقش بر زمین میشه و کلادیا هم با لبخندی که بر لبانش داره از اونجا میره.
3-051.jpg
توی راهرویی که هدر با کلادیا ملاقات کرد دوتا در هست که روی اونها اسم هایی نوشته شده که مربوط به اساطیر اسکاندیناوی هست.
attachment.php
توضیح در رابطه با نام ها:
1-Nornen:
نورن‌ها (Norns) در اساطیر اسکاندیناوی نیمه الهگان، یا فرشتگان سرنوشت هستند. این سه خواهر به نامهای اورد (به معنی سرنوشت)، ورداندی(بایستگی و ضرورت) و اسکولد (زمان حال) هم سرنوشت انسان‌ها و هم سرنوشت خدایان و هم جریانهای طبیعی و دائمی کیهان را کنترل می‌کنند. آنها همچنین نگهبان چاه سرنوشت، اورداربرونر، در زیر یکی از ریشه‌های ایگدراسیل در آسگارد هستند.
وظیفه و ماموریت مهم دیگر نورن‌ها مراقبت و رسیدگی به ایگدرازیل است. از آنجا که این درخت همواره در معرض خطر قرار دارد و در حال فساد است، نورن‌ها با پاشیدن گل و آب چاه سرنوشت، سعی در توقف و یا حد اقل کند کردن این روند دارند.در بعضی روایت ها، نورن‌ها همچنین در امر وضع حمل و تولد نوزاد به مادر و فرزند کمک می‌کردند، و در بعضی موارد چنین تصور می‌شده که هر شخص، نورن مخصوص به خود را دارد.
29947d1339566106-220px-nornir_by_lund.jpg

2-Yggr-drasill:
ایگدراسیل (Yggdrasil) درخت جهان در اساطیر اسکاندیناوی است. درخت زبان گنجشکی که نه عالم جهان وایکینگ‌ها بر آن قرار گرفته‌اند و در اساطیر آنها جایی خاص دارد.
در اساطیر اسکاندیناوی، ایگدراسیل که به معنای «اسب آن یگانه هراس‌انگیز» است، و درخت جهانی نیز نامیده می‌شود، درخت زبان گنجشک عظیمی است که همه قسمت‌های جهان (جهان اسطوره‌ای اسکاندیناوی نه قسمت دارد) را به هم پیوند داده و حفاظت می‌کند. ایگدراسیل ریشه‌های متعدد و طولانی دارد که ما تنها از محل سه ریشه آن با خبریم:
یک ریشه در آسگارد است و در زیر آن چاه سرنوشت، اورداربرونر، قرار دارد که نورنها از آن مراقبت و نگهبانی می‌کنند.
دومین ریشه، به یوتونهایم می‌رسد و چاه خرد، میمیزبرونر، در زیر این ریشه قرار گرفته‌است.
و اما سومین ریشه شناخته شده ایگدراسیل، در نیفلهایم و بر فراز چاهی است که به هورگلمیر مشهور است و گفته شده که رودخانه‌های بسیاری از آن سرچشمه می‌گیرند.
خطرات متعددی همواره ایگدراسیل را تهدید می‌کنند؛ چهار گوزن (در بعضی نسخه‌ها چهار اسب) در میان شاخه‌های ایگدراسیل زندگی می‌کنند که دائما جوانه‌ها و برگهای درخت را میجوند. این چهار گوزن نماد و سمبلی از چهار باد (باز هم در بعضی نسخه‌ها چهار فصل) هستند.
یک سنجاب (یا موش خرما) به نام راتاتوسک هم در میان شاخه‌های درخت زندگی می‌کند. همینطور ویدوفنیر که یک افعی است و خروسی طلایی که بر روی بلندترین شاخه درخت لانه کرده‌است.
ریشه‌های درخت نیز توسط افعیهای نیفلهایم یعنی، نیدهاگ، گراباک، گرافوولوث، گوین و موین جویده می‌شوند.
گفته شده که در راگناروک، سورت، هیولای آتشین و فرمانروای موسپلهایم، ایگدراسیل را به آتش می‌کشد. طبق برخی روایات، درخت از این آتش سوزی نجات می‌یابد و نه تنها خود درخت بلکه دو انسان به نامهای لیف و لیفتراسیر که درون آن ماوا گرفته‌اند زنده میمانند تا در جهانی که پس از راگناروک خلق می‌شود به زندگی ادامه دهند.
نامهای دیگر ایگدراسیل عبارت‌اند از: آسک ایگدراسیل، چوب هودمیمیر، لائراد و اسب اودین.
29948d1339566174-220px-am_738_4to_yggdrasill.jpg
 

Attachments

  • ds3.jpg
    ds3.jpg
    24.8 KB · مشاهده: 54
آخرین ویرایش:
سلام
دارم میخونم. اما فعلا فقط سرگیجه نصیبم شده. مخصوصا تحلیل. قبول دارید چنین داستانی با چنین عمق و غنا باورپذیر نیست. حداقل از انسانها.
به نظر میاد مثل معبد های خاور دور یا سنگ های بعلبک از ساخته دست از ما بهتران باشند.
در مورد سیستم هم حق با شماست. والبته الان نمی دونم این سری رو بازی کنم یا نه. تاثیری مستقیم روی اعتقادات دارند.
خب فعلاً در اين مورد بحث نمي كنيم ولي وقتي كامل مقاله ها رو خونديد و احياناً بازي‌هاي اصلي رو بازي كرديد، اگه تمايل داشتيد با هم صحبت خواهيم كرد.
اما در كل:)
رسانه يعني همين;)
==============================================================
1-2-3
================================================================================
Silent Hill 3: Original Memories

امير يه دونه‌اي:bighug:
نمي دونم دوستان چقدر با اين حرف موافق هستند.
اما به نظرم، داستان سر-راست و تا حدي كم‌عمق شماره 3 نسبت به 2 شماره‌ي قبليش باعث شد برخي پيچيدگي ها رو به عنوان چاشني بهش اضافه كنن.
مثلاً معماهاي شماره 2 واقعاً سر-راست و دقيقاً اشاره به جيمز داشتن. اما شماره 3 كمتر اينطوري بود.
يا مثلاً اشاره به اساطير اسكانديناوي كه امير توضيح خوبي در موردشون داد واقعاً ارتباطي با هدر ندارن.
نكته: باز هم يك سه‌گانه‌ي اساطيريه ديگه. در اينجا حتي درخت رو مي‌بنيم. در مورد تك تك اين نماد ها ميشه ساعت‌ها بحث كرد و صفحه هاي زيادي پست نوشت.
 
آخرین ویرایش:
امير يه دونه‌اي:bighug:
نمي دونم دوستان چقدر با اين حرف موافق هستند.
اما به نظرم، داستان سر-راست و تا حدي كم‌عمق شماره 3 نسبت به 2 شماره‌ي قبليش باعث شد برخي پيچيدگي ها رو به عنوان چاشني بهش اضافه كنن.
مثلاً معماهاي شماره 2 واقعاً سر-راست و دقيقاً اشاره به جيمز داشتن. اما شماره 3 كمتر اينطوري بود.
يا مثلاً اشاره به اساطير اسكانديناوي كه امير توضيح خوبي در موردشون داد واقعاً ارتباطي با هدر ندارن.
نكته: باز هم يك سه‌گانه‌ي اساطيريه ديگه. در اينجا حتي درخت رو مي‌بنيم. در مورد تك تك اين نماد ها ميشه ساعت‌ها بحث كرد و صفحه هاي زيادي پست نوشت.
چندان باهات موافق نیستم مسعود...قضیه اسم اساطیر اسكانديناوي یه چیزی تو مایه های قضیه استفاده از اسم بروسلی برای یکی از مغازه ها شهر سایلنت هیل 1 هست!:d
حالا آیا بروسلی ارتباطی با داستان سایلنت هیل داره؟ :d
یکی از اعضای تیم سایلنت با بروسلی حال میکرده اومده اسم چینی بروسلی رو روی یکی از فروشگاه ها گذاشته(طیق چیزی که توی LM گفته شده!). حالا شاید یکی با اساطیر اسکاندیناوی حال میکرده اومده توی بازی یه اشاراتی بهشون کرده!(طبق چیزی که من فکر میکنم!:d)
=============
یادم رفت توی OM در مورد معمای کتابهای شکسپیر یه چیزی رو بگم, توی LM در مورد این معما نوشته شده:
در سایلنت هیل 3, 5 تراژدی بزرگ شکسپیر با نامهای هملت,اتللو,مکبث و شاه لیر به علاوه رومئو و ژولیت برای راه حل معمای درب کتاب فروشی مورد استفاده قرار گرفته اند. آثار شکسپیر در سراسر جهان شناخته شده است و مایه اصلی بسیاری از کارها ادبی شده است و غم و اندوهی که در این آثار وجود دارد, ارتباط قوی با موضوع اصلی بازی دارند.
اواکو در مورد کتابهای شکسپیر و ازتباطش با سایلنت هیل3 میگه:
[LTR]The expression of emotion is particularly strong in Macbeth, don't you think? There's also a part in which the "hills of heath" lead to the pronunciation of "Heather." Also, if one consults the book one can read the line, "An existence completely forgotten after it has ended," which expresses reality for the game's characters.
[/LTR]
 
سلام
چندان باهات موافق نیستم مسعود...قضیه اسم اساطیر اسكانديناوي یه چیزی تو مایه های قضیه استفاده از اسم بروسلی برای یکی از مغازه ها شهر سایلنت هیل 1 هست!:d
حالا آیا بروسلی ارتباطی با داستان سایلنت هیل داره؟ :d
یکی از اعضای تیم سایلنت با بروسلی حال میکرده اومده اسم چینی بروسلی رو روی یکی از فروشگاه ها گذاشته(طیق چیزی که توی LM گفته شده!). حالا شاید یکی با اساطیر اسکاندیناوی حال میکرده اومده توی بازی یه اشاراتی بهشون کرده!(طبق چیزی که من فکر میکنم!:d)
منم نگفتم بايد همه‌چيز ارتباط داشته باشه. حرف منم همينه كه ارتباط نداره شايد همونطور كه گفتي يه جورايي اداي دِين به شخص خاصي باشه.
ولي به كاراكتر‌هاي اصلي بازي ربطي نداره.:)
منم ميگم ارتباط نداره ديگه.
مثلاً معماهاي شماره 2 رو در نظر بگير. معماي هزارتو، اون 6 مرد حلق‌آويز شده مشخصاض اشاره به جيمز داشت.
یادم رفت توی OM در مورد معمای کتابهای شکسپیر یه چیزی رو بگم, توی LM در مورد این معما نوشته شده:
در سایلنت هیل 3, 5 تراژدی بزرگ شکسپیر با نامهای هملت,اتللو,مکبث و شاه لیر به علاوه رومئو و ژولیت برای راه حل معمای درب کتاب فروشی مورد استفاده قرار گرفته اند. آثار شکسپیر در سراسر جهان شناخته شده است و مایه اصلی بسیاری از کارها ادبی شده است و غم و اندوهی که در این آثار وجود دارد, ارتباط قوی با موضوع اصلی بازی دارند.
اواکو در مورد کتابهای شکسپیر و ازتباطش با سایلنت هیل3 میگه:
[LTR]The expression of emotion is particularly strong in Macbeth, don't you think? There's also a part in which the "hills of heath" lead to the pronunciation of "Heather." Also, if one consults the book one can read the line, "An existence completely forgotten after it has ended," which expresses reality for the game's characters.
[/LTR]
در واقع خودت و خودش هم تاييد كردي و كرد الان.:d
========================================================
دوستان جان هر كي دوست داريد بياين تكليف اين نظرسنجي رو مشخص كنيد.:((
 
من حرفم اینه که قضیه اساطیر اسکاندیناوی یه چیزی تو مایه های اسم بروسلی توی سایلنت هیل 1ـه. یعنی شاید اعضای تیم سایلنت قصد این رو هم نداشتند که ربطش بدن به بازی یا هدر! صرفاََ یه Triviaست مثل اسم بروسلی یا مثل اسم اعضای گروه Sonic Youth که توی سایلنت هیل1 یا پوستر فیلم Shining که توی سایلنت هیل 2ـه! فقط مختص سایلنت هیل 3 نیست که مثلاََ چون پیچیدگیش کمتر از نسخه دومه از این جور چیزها بهش اضافه کردند...از این موارد توی سایلنت هیل 1-2-4... و خیلی از بازی های دیگه هست...میتونید تعدادیش رو توی این تاپیک ببنید: http://forum.bazicenter.com/thread71087/
در مورد معماها هم نظر خاصی ندارم تقریباََ مثل همون دو نسخه اوله...
 
آخرین ویرایش:
سلام
خب منم همين رو گفتم چرا ميزني امير؟!:-s:d
منم دليلم همين بود. به خاطر پيچيدگي‌هاي كمتر شماره 3 اين معماها رو به خاطر هوادارايي مثل خودت كه مي‌دونن ته بازي رو هم در ميارن، به عنوان چاشني به بازي اضافه كردن. بعضي‌هاشون هم حكم دسر رو دارن:d

پ.ن: الان يكي مياد ميگه پيش‌غذا چي بوده؟:-"
 
آخرین ویرایش:
دوست عزیز msbazicenter
از شما نام بردم چون فقط شما جوابم رو دادید و باسابقه ترین عضو این گفتگو هستید.
من اون مقاله های توصیه شده تو پست اول رو خوندم. هر چند ترجمه کتاب لاست مموریز که توسط اقای سمیع عادل انجام شده، پاک شده و خالیه.
اقرار میکنم داستانی به این گستردگی رو حتی تو هیچ سریال یا فیلمی ندیده بودم. اما...
بحث مذهبی اینجا انجام میدید یا نه؟
طرفداری از مجموعه سایلنت هیل با چیزی که تو امضاتون هست جور در نمیاد. من رو ببخشید رک گفتم. اگه میشه بحث کرد ادامه بدم
 
1-2-3-4
===============================================================================
Silent Hill 3: Original Memories
پس از مدتی هدر از روی زمین بلند میشه. توی راهرو همه درب ها قفله و تنها آسانسور قابل استفادست.
4-004.jpg
هدر وارد آسانسور میشه اما مثل این که آسانسور خودش به صورت خودجوش انتخاب میکنه که طبقه چندم بره چون هیچ پنل ـی توی آسانسور نیست!
این دیگه چیه؟ یه رادیو؟!!!!
4-008.jpg
درست مثل دو نسخه قبلی وقتی که هیولایی در اطراف هدر باشه, رادیو شروع به سر صدا کردن میکنه!
4-009.jpg
درب آسانسور باز میشه, اینوطور که پیداست اون بیرون خیلی تاریکه!
4-010.jpg
Oh Sh!t!!!!:-&
4-011.jpg
هدر وقتی وارد این دنیای باورنکردنی میشه میگه:" این یه رویاست؟ بایدم یه رویا باشه! حتی یه بچه هم همچین چیزی رو باور نمیکنه. اما من کی از خواب بیدار میشم؟"
4-018.jpg
نام موجودی که هدر باهاش برخورد میکنه ولتیل هست. نکته جالب اینه که در طول بازی هیچ توضیحی درباره این موجود که چی هست و هدفش چیه داده نمیشه! اگر توجه کنید میتونید نشان متاترون رو بروی دست ولتیل ببنید!
4-015.jpg
خب ما الان در "مرکز خرید" دنیای دیگر هستیم. همه جا تاریک و پر از خون ـه, همه چیز زنگ زده و کهنه شده, یجورایی انگار اینجا خیلی وقت پیش دچار آش سوزی شده!
4-020.jpg
در نزدیکی آسانسور دری هست که باز میشه. توی اتاق علامت Holo of the Sun بر روی یک روزنامه کشیده شده! اگر علامت رو بررسی کنید هدر میگه:
"دوباره این...با نگاه کردن بهش سرم درد میگیره ولی همزمان خیلی هم برام آشناست...میدونم که یه چیز خیلی مهم رو فراموش کردم...اما احساس میکنم که بهتره این خاطرات رو به یاد نیارم..."
4-025.jpg
بعد از مدتی پرسه زدن هدر وارد اتاقی میشه که بر روی دیوارش یه متن احمقانه ای نوشته شده:
هشدار!!
"هنگام ترک اتاق مطمئن شوید که چراغ ها را خاموش کرده اید! اگر خاموش نشوند, آن چیز آشکار خواهد شد!"
اگر چراغ ها رو خاموش کنید راحت تر میتونید چراغ قوه رو پیدا کنید!
4-030.jpg
یادتونه اوایل بازی هدر از باجه تلفن به پدرش زنگ زد؟ اینجا الان همونجاست!
attachment.php
اینجا همون دستشویی ابتدای بازی هست که نشان Halo of the Sun بر روی آینه کشیده شده بود! همه جا داغون شده و نه خبری از آینه هست و نه نشان Halo of the Sun! اگر معماهای بازی بر درجه سختی هارد باشه در اینجا میتونید ماده سفید کننده پیدا کنید.
4-032.jpg
توی دنیای واقعی(یا نیمه واقعی) به نظر میومد کسی توی توالت باشه. آیا در دنیای دیگر هم ممکنه کسی توی توالت باشه؟
تق تق....واقعاََ کسی اونجاست؟
4-033.jpg
مثل این که کسی اونجا نیست اما زمانی که هدر میخواد از دستشویی خارج بشه, درب توالت باز میشه!!
کسی توی توالت نیست اما همه جا غرق در خون ـه...
4-035.jpg
اگر سیوهای سایلنت هیل 2 توی مموری کارت باشه, هنگامی که یکی از توالت ها رو چک کنید هدر میگه انگار یه چیزی توی چاه توالت گیر کرده!
4-037.jpg
اگر تصمیم بگیرید که اون شی که در چاه توالت گیر کرده رو در بیارید, هدر در نیمه راه منصرف میشه و میگه فراموشش کن! کی حتی فکر انجام دادن چنین کار چندشی به سرش میزنه؟
4-041.jpg
کی حتی فکر انجام دادن چنین کار چندشی به سرش میزنه؟
جواب:flexion:
attachment.php
 

Attachments

  • Tel1.jpg
    Tel1.jpg
    36.8 KB · مشاهده: 84
  • Untitled-2.jpg
    Untitled-2.jpg
    10.6 KB · مشاهده: 78
آخرین ویرایش:
سلام
1500مين پست حقير در تاپيك.:d:p
======================================================================
دوست عزیز msbazicenter
از شما نام بردم چون فقط شما جوابم رو دادید و باسابقه ترین عضو این گفتگو هستید.
شما لطف داريد ولي اينطوري نيست.
من اون مقاله های توصیه شده تو پست اول رو خوندم. هر چند ترجمه کتاب لاست مموریز که توسط اقای سمیع عادل انجام شده، پاک شده و خالیه.
اقرار میکنم داستانی به این گستردگی رو حتی تو هیچ سریال یا فیلمی ندیده بودم. اما...
پاك شدن اون ترجمه دليل داره.
بحث مذهبی اینجا انجام میدید یا نه؟
طرفداری از مجموعه سایلنت هیل با چیزی که تو امضاتون هست جور در نمیاد. من رو ببخشید رک گفتم. اگه میشه بحث کرد ادامه بدم
اين رو من نمي تونم بگم ولي بحث هاي اينجوري كم و بيش انجام شده و تاپيك ازش صدمه ديده براي همين خود بنده نظرم منفيه.
ولي شما اول بازي‌ها رو انجام بديد بعد علت جور در اومدنش رو با هم بحث مي كنيم.;)
========================================================================
هدر وارد آسانسور میشه اما مثل این که آسانسور خودش به صورت خودجوش انتخاب میکنه که طبقه چندم بره چون هیچ پنل ـی توی آسانسور نیست!
این دیگه چیه؟ یه رادیو؟!!!!
4-008.jpg
با ديدن راديو كمي خيالم راحت شد كه دارم سايلنت هيل بازي ميكنم.
درب آسانسور باز میشه, اینوطور که پیداست اون بیرون خیلی تاریکه!
4-010.jpg
اين صحنه خيلي نامردي بود.
اگر چراغ ها رو خاموش کنید راحت تر میتونید چراغ قوه رو پیدا کنید!
4-030.jpg
ديگه خيالم راحت شد هيلش سايلنته:d
اگه اشتباه نكنم تا چراغ رو خاموش نشه اصلاً نميشه متوجه چراغ‌قوه شد.

مثل این که کسی اونجا نیست اما زمانی که هدر میخواد از دستشویی خارج بشه, درب توالت باز میشه!!
کسی توی توالت نیست اما همه جا غرق در خون ـه...
4-035.jpg
از اين بلاها سر هري هم زياد ميومد.
اگر سیوهای سایلنت هیل 2 توی مموری کارت باشه, هنگامی که یکی از توالت ها رو چک کنید هدر میگه انگار یه چیزی توی چاه توالت گیر کرده!
4-037.jpg

اگر تصمیم بگیرید که اون شی که در چاه توالت گیر کرده رو در بیارید, هدر در نیمه راه منصرف میشه و میگه فراموشش کن! کی حتی فکر انجام دادن چنین کار چندشی به سرش میزنه؟
4-041.jpg

جواب:flexion:
attachment.php
به نظرتون اين چي مي‌تونه باشه؟
آيا يه شوخي از طرف سازندگان بوده يا يه تلنگر به بازي كننده‌ها كه شماره 2 رو يادشون نره و اون رو داشته باشن؟
يا يه جايزه به دو‌آتيشه هاي سري كه هنوز سيو هاي شماره 2 رو تو كارت حافظه‌هاي نهايتاً 8مگابايتي اون زمان حفظ كردن؟
شبيه همچين جايي تو شماره 2 بود. در آپارتمان.
يا شايد اين هم از اون چاشني‌هاي شماره 3 بوده؟
 
آخرین ویرایش:
به نظرتون اين چي مي‌تونه باشه؟
آيا يه شوخي از طرف سازندگان بوده يا يه تلنگر به بازي كننده‌ها كه شماره 2 رو يادشون نره و اون رو داشته باشن؟
يا يه جايزه به دو‌آتيشه هاي سري كه هنوز سيو هاي شماره 2 رو تو كارت حافظه‌هاي نهايتاً 8مگابايتي اون زمان حفظ كردن؟
شبيه همچين جايي تو شماره 2 بود. در آپارتمان.
يا شايد اين هم از اون چاشني‌هاي شماره 3 بوده؟
چاشنی رو نمیدونم ولی از این اشارات به سایلنت هیل2 هم توی سایلنت هیل 3 هست و هم سایلنت هیل 4.:d این قضیه توالت توی سایلنت هیل 4 هم هست:d
بعد از این که Building World رو برای آخرین بار تموم کنید وقتی که توالت خونه هنری رو بررسی کنید هنری میگه یه چیزی توی توالت گیر کرده, درش بیارم؟
که درست مثل هدر هنری هم از درآوردن اون چیز خودداری میکنه!
The_Room_toilet.jpg
 
آخرین ویرایش:
سلام
چاشنی رو نمیدونم ولی یه همچین چیزی توی سایلنت هیل 4 هم هست.:d
بعد از این که Building World رو برای آخرین بار تموم کنید وقتی که توالت خونه هنری رو بررسی کنید هنری میگه یه چیزی توی توالت گیر کرده, درش بیارم؟
که درست مثل هدر هنری هم از درآوردن اون چیز خودداری میکنه!
The_Room_toilet.jpg
خب اين ميتونه هدفمند باشه. البته يه مطلب ديگه هم دارم كه در ادامه ميارم. بين شماره‌هاي 1و 2 با 3و4 يه فرق اساسي هست.
هري و جيمز به ميل خودشون وارد كارزار سايلنت هيل شدند اما هدر و هنري نه.
يه نكته: نام سه كراكتر از چهار كاراكتري كه توسط تيم سايلنت ساخته شده با حرف H شروع ميشه. بگذريم.
جيمز كه با پاي خودش اومد شهر و دنبال حقيقت حاضر بود هر كاري بكنه حتي دست تو توالت پر از ... ببره. حتي تو سوراخ‌هاي تو در توي زندان بپره. هرچند اوايل با اكراه ولي هربار اشتياقش بيشتر ميشد. هري هم هرچند از ماجرا بي خبر بود (تا حدي!) ولي بعد از تصادف و گم شدن شريل ديگه كوتاه نيومد.
اما در نقطه‌ي مقابل، هدر فقط ميگه اين كارا احمقانه‌ست و ديوونگيه و از اين جور حرف ها. هنري هم كه كلاً بي‌خيال ماجراست و هر جا بشه ميره و هر كاري پيش بياد انجام ميده. حتي نه به خاطر آيلين.
شايد يكي از دلايل گذاشتن اين چيزا اين باشه.
اما مطلب بعد
اوايل اين سوال كردن‌هاي بازي به نظرم بي ربط ميومد. حتي اگه يادتون باشه با «په نه په» مسخره‌ش مي كرديم.
«آيا مي خواهيد فلان چيز را برداريد؟ آيا مي خواهيد فلان كار رو انجام بديد؟» سوال هايي كه به نوعي جزيي از گيم‌پلي بازي به حساب ميان.
يه سوال: كدوم يكي از شما بازي Spec Opps: The Line رو بازي كرده؟ اگه بازي كرديد، اين قسمت رو ياد‌تون مياد:
در يكي از مراحل اون به محل استقرار نيروهاي دشمن برخورد مي كنيد و ظاهراً راه بسته‌ست. شخصيت اول بازي، والتر، ناگهان متوجه خمپاره‌هاي فسفر سفيد ميشه. و به افرادش دستور ميده ازش استفاده كنند.
دوربین به آسمان فرستاده میشود، شما محل برخورد موشکها را به سبک بعضی از مراحل Call of Duty مشخص میکنید و سپس فسفرهای سفید روی سر دشمنان فرود می آید. اما نکته عجیبی وجود دارد. بازتاب چهره Walker روی صفحه نمایش نشان داده میشود. گویی سازندگان قصد دارند پیامی به شما برسانند.
بعد از اتمام شلیک موشک ها بازی شما را مجبور میسازد از میان خرابه هایی که خودتان باعث آن شده اید عبور کنید. سربازانی را میبینید که بدنشان سوخته است، یکی پایش را از دست داده و با اینکه میداند آخرین لحظات عمرش است اما باز هم خود را به گوشه ای میکشاند تا شاید از دید شما و گلوله هایی که احتمال دارد به او بزنید پنهان شود. شاید بخواهید قضیه را اینگونه توجیه کنید که این جنگ است و آنها هم آدم بدهای داستان هستند. اما به سرعت میفهمید که اشتباه میکرده اید.
ناگهان یکی از سربازان که آخرین نفس هایش را میکشد، توجه شما را به خود جلب میکند. با صورتی سوخته سر خود را بالا می‌آورد، از شما میپرسد «چرا؟ … ما داشتیم کمک میکردیم…» و به گوشه ای اشاره میکند و میمیرد. در واقع اینها سربازانی بودند که مسئولیت حفاظت از شهروندان بیگناه را داشتند و برای همین آنها را در اتاقی جمع کرده بودند. اتاقی که شما با تصمیم خودتان برای راحتی خودتان با فسفرهای سفید خرابش کردید.
Walker به اتاق میرود و جنازه های سوخته افراد بیگناه را میبیند. اینجاست که یکی از صحنه های دراماتیک سال 2012 رخ میدهد. کودکی در آغوش مادرش و در حالی که مادر دستش را روی چشمان دخترش گذاشته تا شاهد صحنه های دلخراش نباشد، سوخته است و استخوان های صورتش پیداست. ناخوداگاه به لحظه ای که موشک ها را پرتاب میکردید می افتید و تصویر Walker را روی صفحه نمایش به یاد می آورید. دیگر باید پیام سازندگان بازی را به خوبی فهمیده باشید. همه ی این جنایت‌ها تصمیم خود Walker یا بهتر بگویم کار خود شما بود…
spec-ops_wp.jpg


اگه از من بپرسند تاثير‌گذارترين سكانس‌ها در تاريخ بازي‌هاي رايانه‌اي (حداقل اونايي كه بازي كردي) به نظر تو كدوم‌ها هستند،‌ به طور حتم اين سكانس تو ليست من تو 5تاي اوله. كسايي كه بازيش كردن حتماً متوجه حرف من ميشن.
گذشته از تاثير عميق اين صحنه، پيامش خيلي مهمه.
همه‌چيز تقصير شماست.

بله. چند صفحه قبل كه بحث بازيه سازندگان با ذهن بازي كننده رو مطرح كردم يكي از اهدافم همين بود. همه چيز به عهده‌ي خودتونه. سايلنت هيل شما رو مجبور نمي كنه وارد شهر بشيد. هيچ اجباري در كار نيست. مثل توافقنامه (EULA (End-user license agreement كه هنگام نصب نرم افزارها ازتون مورد اون نرم افزار تاييديه ميگيره و بايد قبولش كنيد و ادامه بديد يا ردش كنيد و ادامه نديد.
اين سوالات هم همينه. EULAي سايلنت هيله. بازي مجبورتون نمي‌كنه فلان كليد رو برداريد اما اگه برداشتيد بايد پاي عواقبش وايسيد. و ميدونيد بدون برداشتن اون كليد امكان ادامه بازي وجود نداره اما اگه برداشتيد و وارد در شديد هر اتفاقي كه افتاد حق نداريد اعتراض كنيد چون توافقنامه رو امضا كرديد.
 
آخرین ویرایش:
اين رو من نمي تونم بگم ولي بحث هاي اينجوري كم و بيش انجام شده و تاپیک ازش صدمه ديده براي همين خود بنده نظرم منفيه.
ولي شما اول بازي‌ها رو انجام بديد بعد علت جور در اومدنش رو با هم بحث مي كنيم.
متوجه هستم. بازی ها رو هم سفارش دادم.
تا اخر هفته اینده می رسند دستم فقط یه سوال
این مطلبی که کاربر silent dream قرار میدن چیه؟
هیچ کجا نامی از بازی تحت عنوان silent hill : original memories وجود نداره. حتی تو پست اول. این فرقش با silent hill:shattered memories چیه؟
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or