بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
فکر نمیکنم بعد از استفاده‌ی فلاورس قدرتی برای خودکشی واسه آلسا مونده باشه...
فکر نمیکنی شاید این شمایل یه آدمی باشه که به خاطر سوختگی پوستش رو از دست داده که به خاطر باز نبودن دست سازنده‌ها شبیه یه لباس از کار دراومده ؟
احتمالش هست، شاید بخاطر گرافیک پایینه یا هرچیز دیگه ای.

اگر منظورت از قربانیان همون فیگورهایی باشه که شمایل بدن انسان رو دارند باید بگم که لباسی که تن این فیگورها هست در واقع ردای تشریفات فرقه شهر هست!

آره منظورم همیناست. اگه اینو برای السا در نظر بگیریم من به جواب سوالم رسیدم.
 
از طرفی حدس میزنم که دالیا بزور دستور داده چنین لباسی به تن السا باشه که نگذاره السا دست به خودکشی بزنه
:-o
آخه یه بچه با اون سن پایین برا چی باید به خودکشی فکر کنه :-/

فکر نمیکنی شاید این شمایل یه آدمی باشه که به خاطر سوختگی پوستش رو از دست داده که به خاطر باز نبودن دست سازنده‌ها شبیه یه لباس از کار دراومده ؟
من یه سوال دارم آخه من بازی را انجام ندادم :d اصلا آلسا برا چی سوخته :-/
 
من یه سوال دارم آخه من بازی را انجام ندادم :d اصلا آلسا برا چی سوخته :-/
اینکه یه نفر جدید باشه هیچ مشکلی نداره خیلی هم خوبه ... ولی اگه یکمی بیشتر دقت کنین جواب خیلی از سوالها رو به راحتی میتونین پیدا کنین ...
اگه واقعاً به مباحث سری علاقه دارین ، حداقل کاری که میتونین بکنین اینه که پست اول تاپیک که زحمت زیادی براش کشیده شده رو مطالعه کنین ...
 
این نظرسنجی چرا عوض نمیشه پس :-/
پیشنهاد من برای نظرسنجی :
بهترین شخصیت فرعی سری تا کنون ...
خب بهترین شخصیت فرعی هر نسخه،به صورت جداگانه انتخاب شده..حالا بهترین شخصیت کل سری،چرا کـــــه نه؟ ;;)

پیشنهاد این حقیر!!!: تاثیرگذارترین صحنه ی مبارزه!(یا همون مخوف ترین باس فایت) :-b

این هشداری هم که در ابتدای silent hill shattered memories داده میشه جالبه به نظرم!


wow :scare:
خوندنش چه حس خوبی میده!

با توجه به اينكه شايد عامل اصلي اين جريانات من باشم، با اجازه از بزرگان تاپيك،‌اينجا رو براي هميشه ترك مي كنم.
خداحافظ
شايد اين كلمه اي باشه كه خيلي ها دوست داشتن ببينن.

من که متوجه نمیشم،،،اگه قرار باشه شما که از قدیمی های اینجا هستی بری، پس کی میخواد به سوالات امثال من پاسخ بده؟ این تاپیک بدون حضور شما و قدیمی های اینجا(امیر-اشکان-اتوسا و در کل فن های واقعی سایلنت هیل) اگه نباشه بهتره!
 
سلام
دوستان عزیز و شهروندان محترم سایلنت هیل. برای من سوالی پیش اومده که مربوط به سایلنت هیل 1 میشه و برام مهمه که جوابشو بدونم.
پس اگه میشه جوابشو حتی اگه مطمئن نیستین درسته بهم بگه.
سوالم اینه:
بعد از اینکه آقا مسعود عزیز زحمت کشیدن و SH1: OM رو گذاشتن و من تونستم قسمت پایانی بازی رو ببینم در مورد لباسی که به تن الساست دچار شک و تردید و خلاصه همه چی شدم!
لباس السایی که روی ویلچر نشسته دقیقا به لباس قربانیانی که در ow روی دیوار ها مشاهده میکنیم شباهت داره.
میخوام بدونم چرا همچین لباسی تن الساست؟ آیا دالیا بزور این لباسو تنش کرده؟ یا بخاطر تصورات خود الساست؟

من خودمم سر این مسئله گیج شدم.
از طرفی حدس میزنم که دالیا بزور دستور داده چنین لباسی به تن السا باشه که نگذاره السا دست به خودکشی بزنه ولی از یه طرف دیگه میگم شاید این تصور السا از خودش باشه که خودشو یه قربانی تو فرقه تصور میکنه و چنین لباسی رو به تن خودش ساخته.
نظر كلي بنده اينه كه، به محض استفاده از فلاروس، داليا وارد دنياي ذهني السا ميشه و اون رو به تسخير خودش در مياره. يعني اون آلسايي كه ما تو بازي مي بينيم كه نه آثار سوختگي داره و هم با لباس مدرسه هست، تصوير ذهني آلسا از خودشه. اما چيزي كه آخر بازي مي بينيم شايد دنياي واقعي يا دنياي ذهن داليا باشه. اون بدن هم بدن واقعي و سوخته‌ي آلساست. حتي مي تونه تصور ذهني آلسا از خودش به عنوان يه قرباني باشه.
اما مساله اينه كه شريل كجاست. شايد اون جسد شريل باشه هرچند به هيكلش نمياد.
اگر منظورت از قربانیان همون فیگورهایی باشه که شمایل بدن انسان رو دارند باید بگم که لباسی که تن این فیگورها هست در واقع ردای تشریفات فرقه شهر هست!
LM:

5_19_49_37.jpg
امير فيگور رو ول كن مهمات رو بردار.:bash:
من که متوجه نمیشم،،،اگه قرار باشه شما که از قدیمی های اینجا هستی بری، پس کی میخواد به سوالات امثال من پاسخ بده؟ این تاپیک بدون حضور شما و قدیمی های اینجا(امیر-اشکان-اتوسا و در کل فن های واقعی سایلنت هیل) اگه نباشه بهتره!
ممنون. لطف داري.
دوستاني هستند اينجا كه بنده جلوشون پول خورد هم حساب نميشم.
 
آخرین ویرایش:
5_19_49_37.jpg
امير فيگور رو ول كن مهمات رو بردار.:bash:


msbazicenter جان (ببخشید من اسم شریفتون رو نمی دونم:)) سوال .... سوال ، "اون دو تا آدمی که دم در آویزون شدند اونا خیلی مهمترند ها (این قسمت رو با تعجب بخونید :d)

به این میگن مثبت نگری و چشم تیز :d حواسمون اصلا به مهمات نبود..

امیر جان، مهمات :bash: .... مهمات رو بچسب ... :bash:

راست میگه msbazicenter دیگه :whistling: (لعنت به این سایلن هیل با این کارایی که رو مغزمون انجام داد ..... دارم تو خونه راه میرم الکی بیسکوییت قایم می کنم برای مواقعی که چیزی تو خونه نیست :|:d)
 
سلام
باور کنید ما آدمای بدی نیستیم. من فقط یه کمی زیادی لوسم میدونم، دوست دارم زیاد بگم بخندم :d همین :d
حالا ازت خواهش مي‌كنم اگه هنوز پست اول رو نخوندي يك بار كامل بخون.
اگه بازم مشكلي بود و پرسيدي و جواب نداديم گردن ما از مو باريك‌تر:)
=====================================================
خب حالا كه همه جا آرومه. ما چقدر خوشحاليم
پس خداحافظ.
تا فردا البته
اگه عمري بود:bighug:
چيه خب؟ ديشب كه نذاشتيد راحت بخوابيم امشب هم حق نداريم بريم بخوابيم(:|
 
خب با اشکان صحبت کردم قرار شد که OM سایلنت هیل 3 رو من بذارم:dدیگه اگه ایرادی داشت ببخشید!
==================================================================
Silent Hill 3: Original Memories
خشونت آمیز و بیرحمانه...
1-001.jpg
وقتی گزینه new game رو انتخاب میکنید میتونید درجه سختی اکشن و معمای بازی رو هم تعیین کنید. معماهای سایلنت هیل 3 روی درجه سختی Hard به شدت سخت و گریه آور میشند!!
1-002.jpg
بعد از نمایش ویدیوی کوتاهی, هدر پا در دنیای مه گرفته پارک تفریحی میذاره.
1-003.jpg
اگر پشت سرت رو نگاه کنی میفهمی کجا هستی.
1-005.jpg
بدون دادن هیچ توضیح اضافه ای بازی کنترل هدر رو در اختیار ما قرار میده.
1-008.jpg
Hell Yeah!!!\m/
1-009.jpg
یه عروسک خرگوش یا....
1-010.jpg
نمیدونم والا!
1-011.jpg
بی خیال باو...:-ss
1-012.jpg
یه چیزه عجیبی توی این قفسه ست!
1-016.jpg
منم دلم نمیخواد!
1-017.jpg
یه هیولا شبیه به سگ پانسمان شده که سرش دو نیم شده!
1-018.jpg
به نظر شما این هیولا ترسناکه یا خنده دار؟
شمایل این هیولا شبیه به Mandrain در نسخه دوم سایلنت هیل هم هست.
1-019.jpg
بهتره فرار کنیم!
1-020.jpg
و به امن ترین جای ممکن پناه ببریم!
1-023.jpg
بدون شک یه اتفاق بد میخواد رخ بده!
1-025.jpg
x_x
1-026.jpg
 
آخرین ویرایش:
خب خیلی خوشحالم که دوباره اوضاع اینجا به روال سابقش برگشت ;) این کاملا نشون میده همونطور که آقای Leon.Fox و خانم Devil-Girl گفتن:
PS: Take a look at this family... shame! No one's here anymore... x

اعضای جدیدی به تاپیک اضافه شدن که حکم خانواده ی سایلنت هیلی برای آدم ندارن!
قشنگ معلومه اینجا کاملا حکم یه خانواده را داره برای اعضاش و همینطور از این پست ها هم میشه فهمید:
امیدوارم که این دوستانی که نوشتی هر جایی هستن خوش باشن


اينكه DG اينجا رو خانواده سايلنت هيل بدونه يا نه بيشتر به خودشون مربوطه.
اینجا برای همه حکم خانواده را داره و عضو زیادی هم داشته این خانواده :d
اما افسوس که من هر کاری کردم نشد که نشد که نشد :d عضو این خانواده بشم :( گفتم حالا که خداحافظی مُد شده منم با یه خداحافظی همه تون را خوشحال کنم :d (میدونم که همه خوشحال میشن، انکار کردن فایده ای ندارد ;) )
راستش من خیلی با خودم کلنجار رفتم که این کار را نکنم اما دیدم که اون القابی که به دیگران دادم ، مثل اینکه بیشتر از همه توی خودم صدق میکنه :d ضعف شخصیتی و فرار از مشکلات و این حرفا :d
بله درسته، من ناراحت شدم که مجبور به عذرخواهی شدم ، ناراحت شدم که مجبور شدم تا پستم را که حق خودم بود و دفاعی از خودم بود پاکش کنم اما دیگران این کار را نکنند. خواهش میکنم به خودتون نگیرید. باور کنید توهین نمیکنم و اصلا میگم مقصر خودمم. مقصر منم که نمیتونم زیر بار حرف زور بمونم و وقتی مجبور به کاری بشم که از نظر من و توی مکتب من اشتباه باشه، دیگه نمیتونم تحمل کنم.
حالا که شما اینجوری مثل خانواده پشت هم ایستادید، منم تصمیم گرفتم این وسط که انگار وصله ناجوری هستم دیگه نباشم. حالا که مجبور شدم به ناحق پست های خودم را پاک کنم و از دوستمم بخوام که بیاد عذرخواهی کنه، از خودم بدم اومد چون از مکتب خودم که زیر بار حرف زور نرفتنه دور شدم.
پس همون بهتر که منم برم از اینجا و از این سایت تا شاید بتونم کمی روی شخصیت خودم کار کنم و به آدم بهتری (یا شاید به عبارت بهتری، تو سری خورتری) تبدیل بشم.
به عنوان جمله آخر:
توی بچگی بستنی مون را میخوردند، دنیا را به هم میریختیم و زمین و زمان را به هم میدوختیم. ولی وقتی بزرگ شدیم ، روحمون را گاز میزنند اما صدامون در نمیاد.
حالا معنی این حرف آقای Leon.Fox را میفهمم که بهم گفت:
Being a grown-up is the worst nightmare for people on earth
بله، شاید من کمی تقصیر داشتم ولی مهم اینه که تنها مقصر ماجرا من نبودم. اما مهمتر اینه که تنها کسی که مجبور شد از حق خودش عقب بشینه من بودم و از این متنفرم.
امیدوارم (با تمام وجود و صادقانه) همیشه این خانواده اینجوری کنار هم بمونه و حتی اعضای قدیمیش هم برگردن، فقط خواهشا، اینجوری غریب کشی نکنید! یه کمی هم اعتماد، چیزی را عوض نمیکنه.
راستی اینم بگم بعدش دیگه کلا برم :d اینجا یه عده فکر میکردن که من یه آدم دیگه هستم ;) برا اینکه برا همه این موضوع مشخص بشه، این مثال را آوردم که از نظر خودم خیلی جالب بود :d نقل قول میکنم از خودم :d
میخوام بگم که اگه من یه آدم دیگه بودم و برا اذیت کردن اومده بودم یعنی واقعا یه نفر به این اندازه میتونه مریض باشه که برا اذیت کردن و متشنج کردن جو اینجا، این همه مدت نقش بازی کنه؟ منظورم اینه که یه نیگا کن من الان چند وقته اینجام. اگه من خودم به شخصه یه کاربر قدیمی بودم و بعدش میخواستم با یه یوزر جدید بیام و اذیت کنم، نهایته نهایتش یه هفته وقت صرف میکردم و بعدشم میرفتم. نه اینکه بیام و چند ماهی بمونم و بعدش کلی دوست جمع کنم و آخرش یادم بیافته که "عه راستی من اومده بودم برا اذیت کردن"
به درود دوستانم :d دیدار در سایلنت هیل ;)
قشنگ معلومه خوشحال شدیدا ;)
 
آخرین ویرایش:
کلاً شماره‌ی سوم سنگ بزرگی بود که انصافاً هم تیم سایلنت نشون داد سنگ بزرگ همیشه نشونه‌ی نزدن نیست ...
حقیقتش خیلی حرف زدیم در مورد شماره‌ی سه و میدونم که میدونین نظرم چیه :d ولی خاطره از سر و روی این شماره میریزه ...
روایت امیر هم باشه دیگه هیچی ...

فکر میکنم یکی از بزرگترین مشکلاتی که من با این شماره داشتم و دارم این بود که قرار بود جای چیزی رو پر کنه که برام یگانه بود ... همسنگ شدن با تاثیری که SH1 داشت چیزی بود که من از sh3 انتظار داشتم که اصلاً حاصل نشد ... البته الآن میفهمم که توقع بیجایی بوده ولی خب چیزیه که پیش اومده ...

ویرایش :
پ.ن : من یه چند وقتی پست نمیدم ... تعداد پستهام قشنگه ...:d
ضمناً من با پيشنهادي كه اشكان داد به شدت مخالفم.
حالا که اینطوریه منـَم با پیشنهاد میلاد به شدت مخالفم .
حیف که فعلاً قصد ندارم پست بدم ... وگرنه با پیشنهاد همه دونه به دونه مخالفت میکردم ...
 
آخرین ویرایش:
خب با اشکان صحبت کردم قرار شد که OM سایلنت هیل 3 رو من بذارم


[
امیر یه هشداری،آماده باشی، بوقی،سوتی..... :d من هنوز تو شوک بسر میبرم!(بابت SH1 M)
:bighug::excited:

کلاً شماره‌ی سوم سنگ بزرگی بود که انصافاً هم تیم سایلنت نشون داد سنگ بزرگ همیشه نشونه‌ی نزدن نیست ...
حقیقتش خیلی حرف زدیم در مورد شماره‌ی سه و میدونم که میدونین نظرم چیه :d ولی خاطره از سر و روی این شماره میریزه ...
روایت امیر هم باشه دیگه هیچی ...

فکر میکنم یکی از بزرگترین مشکلاتی که من با این شماره داشتم و دارم این بود که قرار بود جای چیزی رو پر کنه که برام یگانه بود ... همسنگ شدن با تاثیری که SH1 داشت چیزی بود که من از sh3 انتظار داشتم که اصلاً حاصل نشد ... البته الآن میفهمم که توقع بیجایی بوده ولی خب چیزیه که پیش اومده ...

اگه بخوام صادقانه بگم:sh3 اون تاثیر sh1 رو نداشت برام،اما این موضوع به هیچ وجه تاییدی بر ضعف sh3 نیست بلکه این عدم تساوی، تفاوت فرکانسی هست که این دو نسخه با هم دارن! به نظرم تیم سایلنت ،حکم اون نقاش یا آهنگسازی رو دارن که اثر جدیدشون، با یه نگرش جدید همراهه و به جز یه ردپا(امضا) میشه توقع هر نو آوری رو داشت. . . هرچند sh3 المان های خاطره انگیز کم نداشت،خیلی جاها sh1 بشدت احساس میشد :bighug:

این نظرسنجی چرا عوض نمیشه پس :-/

پس عوض چرا نظرسنجی این نمیشه :d
 
سلام
موفق باشي اميرجان.
========================
اما در مورد شماره 3
به نظرم تيم سايلنت قصد ساخت همچين عنوان رو نداشت.
===================================
نظرسنجي رو هو خواستيد عوض كنيد خبر بديد عكس بگيرم.
ضمناً من با پيشنهادي كه اشكان داد به شدت مخالفم.
 
آخرین ویرایش:
ممنون از دوستان عزیز:bighug::d
=============
بله همونطور که مسعود گفت تیم سایلنت قصد نداشت که سایلنت هیل 3 ادامه سایلنت هیل 1 باشه. در واقع اصلاََ داستان که برای نسخه سوم مد نظر داشتند با داستان نسخه فعلی تفاوت داشته. تیم سایلنت اطلاعات زیادی در مورد سناریو اصلی سایلنت هیل 3 منتشر نکرد اما یامائوکا توی یه مصاحبه گفته بود که سناریو اصلی سایلنت هیل 3 داستان بسیار تاریکی داشته و ایمامورا هم گفته بود همون سناریو ابتدایی که برای بازی نوشته بودیم عناصری داشت که به احتمال زیاد توسط ratings boards تایید نمیشد.
 
سلام
=============
بله همونطور که مسعود گفت تیم سایلنت قصد نداشت که سایلنت هیل 3 ادامه سایلنت هیل 1 باشه. در واقع اصلاََ داستان که برای نسخه سوم مد نظر داشتند با داستان نسخه فعلی تفاوت داشته. تیم سایلنت اطلاعات زیادی در مورد سناریو اصلی سایلنت هیل 3 منتشر نکرد اما یامائوکا توی یه مصاحبه گفته بود که سناریو اصلی سایلنت هیل 3 داستان بسیار تاریکی داشته و ایمامورا هم گفته بود همون سناریو ابتدایی که برای بازی نوشته بودیم عناصری داشت که به احتمال زیاد توسط ratings boards تایید نمیشد.
واويلا. چي ميشد اون:-s
========================================================
راستي
اشكان كه فعلاً پست نميده طبق فرمايش خودشون.;;)
من دلايلم رو براي مخالفت شديد با پيشنهادش بگم هر چند قبلاً موافق بودم.
پيشنهاد چي بود؟
پیشنهاد من برای نظرسنجی :
بهترین شخصیت فرعی سری تا کنون ...
و اما دلايل
1- خودش شروع كرد.

:arrowd::arrowd::arrowd::arrowd::arrowd:​
پ.ن : من با چیزی که مسعود پیشنهاد میده مخالفم ...:d:-"
2- لابد مي خواد آنجلا هم تو نظرسنجي باشه. اونوقت اگه اول نشه من دق مي كنم.:((
3- لابد مي خواد آنجلا هم تو نظرسنجي باشه. اونوقت اگه كسي بهش راي بده خون به پا مي كنم. /:)
4- لابد مي خواد آنجلا هم تو نظرسنجي باشه. لابد خودش هم مي خواد به اين بانو راي بده. دوباره دعوامون ميشه.:-w
5- آخرين و مهم‌ترين دليل اينكه يه مخالفتي كرده باشم دور همي:d
البته چندتا دليل ديگه هم بود كه يادم رفت.

پ.ن: اشكان! كلاً دنبال پيشنهاد‌هاي جنجال‌درست كن مي گرديا!;)
 
آخرین ویرایش:
ضمناً من با پيشنهادي كه اشكان داد به شدت مخالفم.
اشكان! كلاً دنبال پيشنهاد‌هاي جنجال‌درست كن مي گرديا!;)

بیا جواب بده!....با اون تعداد پست قشنگت :d

- لابد مي خواد آنجلا هم تو نظرسنجي باشه. اونوقت اگه اول نشه من دق مي كنم.:((
3- لابد مي خواد آنجلا هم تو نظرسنجي باشه. اونوقت اگه كسي بهش راي بده خون به پا مي كنم. /:)
4- لابد مي خواد آنجلا هم تو نظرسنجي باشه. لابد خودش هم مي خواد به اين بانو راي بده. دوباره دعوامون ميشه.:-w

اوووووووووووووووه!!!
الان یه نظرسنجی راه انداختی، نتایج هم اعلام کردی، خطاکار هم به سزای عملش رسوندی :d
نکنه اون چیزی که ما توی تبلت میبینیم، جنابعالی توی خشت خام میبینی؟!!! :-s

ایمامورا هم گفته بود همون سناریو ابتدایی که برای بازی نوشته بودیم عناصری داشت که به احتمال زیاد توسط ratings boards تایید نمیشد.

به فکر جمع کردن یه تیم،برای ساخت بازیهای زیرزمینی افتادم :frown: (آخه محدودیت تا کجا؟ :-@)
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or