بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام

علیک شهاب‌جان.
ادامه بده. حتماً ادامه‌ش بده

اهان حالا گرفتم.
ببین مسعود جان اگه هرجور هم سن من رو حساب کنی{توان برسونی...ضرب کنی..سینوس بگیری...:d} باز هم به سایلنت هیل 1 نمی رسه. دیگه هم بعدش درگیر شماره های دیگه شدم دیگه به همون خواندن داستان شماره1 اتکا کردم و رفتم سراغ شماره های دیگر. یک چند سال پیش شماره 1 رو گرفتم دیدم گرافیکش بدجور... ..ولش کردم دیگه... تا الان هم هنوز سراغش نرفتم.:d{مگه کله هرمی می گذاشت}>:) اگه بشه تابستون دیگه...:)
 
باو اینقدر به گرافیک گیر ندین خداییش. نصف لذت بعضی از بازیا رو به همین خاطر از دست میدین. تک تک پیکسل های قیافه هری رو به این بازی های بی در و پیکر امروزی نمیدم. باور کنین یاد زحمتی که تیم سایلنت پای این بازی کشید میوفتم، اونم با اون سخت افزار یه همچین شهر بزرگی رو خلق کردن، مه و برف رو طراحی کردن و ... اصلا به خودم اجازه نمیدم بخوام ذره ای بد بگم از این شماره:(:((
 
باو اینقدر به گرافیک گیر ندین خداییش. نصف لذت بعضی از بازیا رو به همین خاطر از دست میدین. تک تک پیکسل های قیافه هری رو به این بازی های بی در و پیکر امروزی نمیدم. باور کنین یاد زحمتی که تیم سایلنت پای این بازی کشید میوفتم، اونم با اون سخت افزار یه همچین شهر بزرگی رو خلق کردن، مه و برف رو طراحی کردن و ... اصلا به خودم اجازه نمیدم بخوام ذره ای بد بگم از این شماره:(:((

هی چه کنیم. به این جور گرافیک ها عادت ندارم.:(
 
نمیدونم PS VITA یا PSP داری یا نه ولی اگه داری میتونی Silent Hill رو از استور بخری و بریزی توش .
گرافیکش قابل قبولتر میشه .
من اون موقع که دانشگاه میرفتم Silent hill - Resident evil 1,2,3 - Syphon ****** 1,2,3 - Castlevania sotn و .... ریخته بودم و تو مسیر رفت برگشت بازی میکردم
 
سلام

چرا وسط دعوا نرخ تعیین می‌کنی؟!/:) هنوزم بین اینکه اون‌ها برف بودن یا خاکستر بین علما اختلافه:d
نظر سنجی بذاریم؟/:) البته بازم چندتا عامل دخالت دارن:d ضعف سخت افزاری که باعث میشه این برف یا خاکستر روی زمینه نمونه باعث میشه نتیجه بگیریم که خاکستره
yahoo_4.gif
ولی دونه هاش باعث میشه نتیجه بگیریم برفه
yahoo_4.gif

بذار از خود ماساهیرو بپرسیم ببینیم اون چی میگه. خدا کنه نگه: "تشخصیش به عهده شماست" /:):d این دیگه یه چز پیش پا افتاده هست:d

پ.ن: یه نفر توی یه فروم در رابطه با همین مبحث این رو گذاشته بود:
Kaufmann: I really can't say. I was taking a nap in this staff room.
When I woke up, it was like this. Everyone seems to have disappeared.
And it's snowing out, this time of year. Something's gone seriously
wrong. Did you see those monsters? Have you ever seen such
aberrations? Ever even heard of such things? You and I both know
creatures like that don't exist.

از شماره های 2 و 3 کدومو اول بازی کنم ؟؟
شماره 1
yahoo_4.gif
 
سلام
نظر سنجی بذاریم؟/:) البته بازم چندتا عامل دخالت دارن:d ضعف سخت افزاری که باعث میشه این برف یا خاکستر روی زمینه نمونه باعث میشه نتیجه بگیریم که خاکستره:d ولی دونه هاش باعث میشه نتیجه بگیریم برفه:d
بذار از خود ماساهیرو بپرسیم ببینیم اون چی میگه. خدا کنه نگه: "تشخصیش به عهده شماست" /:):d این دیگه یه چز پیش پا افتاده هست:d

پ.ن: یه نفر توی یه فروم در رابطه با همین مبحث این رو گذاشته بود:
اتفاقاً بدم نیست. از خودش بپرس بینیم چیه!:-?
از شماره های 2 و 3 کدومو اول بازی کنم ؟؟
منم با علی‌ موافقم اگه می‌تونی از شماره 1 شروع کن ولی اگه داری HD Collection رو میری همون از 2 برو.
 
باو اینقدر به گرافیک گیر ندین خداییش. نصف لذت بعضی از بازیا رو به همین خاطر از دست میدین. تک تک پیکسل های قیافه هری رو به این بازی های بی در و پیکر امروزی نمیدم. باور کنین یاد زحمتی که تیم سایلنت پای این بازی کشید میوفتم، اونم با اون سخت افزار یه همچین شهر بزرگی رو خلق کردن، مه و برف رو طراحی کردن و ... اصلا به خودم اجازه نمیدم بخوام ذره ای بد بگم از این شماره:(:((

دوستانی که نمیتونن با نسخه ی اول ارتباط برقرار کنن، حق دارن!، مثل اینه که با یه پیرمرد 70 ساله (ترجیحا آمریکایی!) بشینید فیلمِ راه های افتخار(ساخته ی 1957) ببینید! خب در زیبایی فیلم که شکی نیست،در اینکه پیرمرد ذوق مرگ میشه هم شکی نیست!

اما آیا منِ جوون هم اون ارتباط رو برقرار میکنم؟ آیا تا پایان فیلم،کنار پیرمرد میشینیم؟!!!

چرا وسط دعوا نرخ تعیین می‌کنی؟!/:) هنوزم بین اینکه اون‌ها برف بودن یا خاکستر بین علما اختلافه:d

برداشت اولیه ی من برف بود! یاد برف های خودمون(تهران) میوفتادم که میاد و نمیشینه :d اما بعدها به نظرم خاکستر اومد،آخه اگه ژاپنیها میخواستن برف و سرما رو جلوه بدن از تم زمینهای یخ زده یا امثال اون استفاده میکردن،اونا که از برفهای تهران خبر نداشتن :d

خلاصه هرچی بود،نقش مهمی در افسرده کردن فضا داشت
====================================================
خب تا اینجا مدرسه(از سایلنت هیل1) با 3 رای و شهربازی(از سایلنت هیل3) با دو رای پیشتاز هستن!،دیگه نمیخواد رای گیری کنیم :d دوستان بیان گزینه های مد نظرشون رو بگن که به تعطیلات آخر هفته نخوریم ;)
 
نکنید این کارو:((...من سایلنت هیل 1 رو تا نصفه رفتم. بخاطر گرافیکش ولش کردم.دارید وسوسم می کنید برم بازیش کنم....:-s;)
نکن عزیز من این ظلم رو در حق خودت !
Kaufmann: I really can't say. I was taking a nap in this staff room.
When I woke up, it was like this. Everyone seems to have disappeared.
And it's snowing out, this time of year. Something's gone seriously
wrong. Did you see those monsters? Have you ever seen such
aberrations? Ever even heard of such things? You and I both know
creatures like that don't exist.
yeah , if Kaufmann was a trustworthy person after-all
that would be great
از شماره های 2 و 3 کدومو اول بازی کنم ؟؟​
شماره 1
:d (2)
دوستانی که نمیتونن با نسخه ی اول ارتباط برقرار کنن، حق دارن!، مثل اینه که با یه پیرمرد 70 ساله (ترجیحا آمریکایی!) بشینید فیلمِ راه های افتخار(ساخته ی 1957) ببینید! خب در زیبایی فیلم که شکی نیست،در اینکه پیرمرد ذوق مرگ میشه هم شکی نیست!

اما آیا منِ جوون هم اون ارتباط رو برقرار میکنم؟ آیا تا پایان فیلم،کنار پیرمرد میشینیم؟!!!
اخه فرق میکنه ، اینها بچه هائی هستن که با سری ارتباط دارن و میدونن گرافیک توی پس زمینه فوجی از المانهای شاخ دیگه که توی سری وجود داره گمه و قاعدتاً باید راحتتر با این قضیه کنار بیان !
من اگر میفهمیدم پدرخوانده یه نسخه قبلی داره برای سینمای صامت که با دوربین دستی ساخته شده ولی باقی مواردش به همون خوبیه مطمئناً باز هم تا آخر فیلم مینشستم و باز هم ازش لذت میبردم !
خلاصه هرچی بود،نقش مهمی در افسرده کردن فضا داشت
اون برف وقتی با صدای ناقوس مخلوط میشد معجون افسردگی میشد !
 
بچه ها واقعا میگم برای من هم دفعه ی اولی که هری رو با اون قیافه :دی دیدم توی سایلنت هیل 1 اصلا نتونستم تحمل کنم ولی بعدش وقتی که دنبال شریل افتادم وقتی وارد اون زیرزمینی شدم که یه جسد به نرده ها آویزون بود ! وقتی اون هیولا کوچولوها ریختن دورم! واقعا نمی دونین چه حس غریبی بهم دست داد !!!
حتی بعد از اون وقتی وارد مدرسه شدم، تک تک کلاسای مدرسه به خصوص معمای پیانو ( دست کتاب راهنما درد نکنه چون حال و حوصله ی فکر کردن نداشتم :دی ) فوق العاده بودن ! البته مدرسه واقعا ترسناک بود! فضایی که توی سایلنت هیلهایی که من قبلا تجربه کرده بودم اصن وجود نداشتم و با سایلنت هیل 1 این امکان رو به من داد تا تجربه کنم :دی
 
اخه فرق میکنه ، اینها بچه هائی هستن که با سری ارتباط دارن و میدونن گرافیک توی پس زمینه فوجی از المانهای شاخ دیگه که توی سری وجود داره گمه و قاعدتاً باید راحتتر با این قضیه کنار بیان !
من اگر میفهمیدم پدرخوانده یه نسخه قبلی داره برای سینمای صامت که با دوربین دستی ساخته شده ولی باقی مواردش به همون خوبیه مطمئناً باز هم تا آخر فیلم مینشستم و باز هم ازش لذت میبردم !

خب شرایط برای ما(افراد 25-24 سال به بالا) فرق میکنه و نباید خودمون رو فاکتور بگیریم!

شروع زندگیِ گیمینگ ما تقریبا با شروع و پاگرفتن صنعت گیم یکی بوده! به قول معروف اشراف کامل داریم به قضیه! از این نظر میگم حق دارن که ،شاید اگه من هم توی نسل ششم(یا هفتم) بازی کردن رو شروع میکردم، الان نسبت به بازیهای قدیمی، نگرش متفاوتی داشتم!
 
yeah , if Kaufmann was a trustworthy person after-all
that would be great
آخه اشکان جان به نظرم این دیگه موضوعی نیست که برای باور کردنش نیازی به راست گو یا دروغ گو بودن کافمن داشته باشیم. موضوع پیش پا افتاده ای هست. فقط داره میگه از آسمون داره برف میاد:d
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or