بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
سلام.
تبریک می گم واقعا سایلنت هیل 2 در هر جا حقش رو خوردن در این جا دیگه نتونستن کاری کنند. داستان بینظری داشت.:bighug:
=====================================================================================
جای sh4 تو لیست خالیه !
موافقم به شدت. هنری هم ماجرای عالی و به یاد ماندنی خودش رو داشت. ولی شماره2 فکر کنم به خاطر وجود داشتن قسمت های مبهم تر و البته کسانی مثل کله هرمی :dنسبت به شماره 4 برتری داره. ====================================================================================================
بنظرم بیمارستان سایلنت هیل 3 و زندان اب سابلنت هیل4 واقعا ترسناک بودن. البته فاضلاب های شماره hcهم حس تنهایی رو خوب انتقال می داد.
===============================================================================================
مسعود جان
باخانه جن زده حیلی حال کردم حیف که فقط خیلی کم اون جا بودیم.:d
 
لوکیشن های SH1 همشون روانی میکن آدم رو. با تک تکشون خاطرات دارم (بچه هایی که شماره اول رو همون زمان بازی کردن منظور رو میگیرن:(). هر چند اون موقع من در زمان جاهلیت به سر میبردم ولی با این حال همشون برام خاطره شدن. بهترین خاطره برای من هم اون لحظه ای بود که به سمت بیمارستان میرفتیم و میباست از روی پل رد میشدیم:( الان که فکر میکنم میبینم اون زمان اصلا نمیدونستم باید چکار میکردم و اصلا برای چی توی شهر هستیم و اینا. بازی بدجور مبهم بود:(
هی کونامی...
نمیدونم ازت بدم بیاد یا خوشم بیاد8-|
 
سلام
تاپیک راهنمای Silent hill Downpour به روز شد
خسته نباشی دایی.:bighug:
فقط تا زمانی که من یه کنسول بگیرم بازیش کنم تمومش کنی‌ها:d
آخرین نسخه PC؟
ورودتون رو به تاپیک خوش‌آمد میگم.:welcome:
پاسخ سوال‌تون رو هم دوستان گفتن ضمن اینکه پست اول این تاپیک هم می تونه مفید باشه براتون.
البته به لحاظ تاریخ انتشار، فکر می کنم
BOOK OF MEMORIES
:-&
آخرین نسخه باشه که برای PS VITA عرضه شده و جزو عنوان‌های اصلی هم به حساب نمیاد.​
درود بر دوستان عزیز تاپیک

Silent Hill 2 در رتبه اول برترین عناوین تاریخ از لحاظ داستانی توسط GamesRader قرار گرفته , البته دیگه همه میدونن ! :d ( از سری MGS فقط MGS 3 توی لیست بود :| لیست ناجوانمردانه :|:d) هنوزم که هنوزه یه سری ابهامات برام جا گذاشته و پیچیدگی داستان و زیبایش و جو و اتمسفر بازی و... واقعا کاری کرده که تیم سایلنت رو تحسین کنیم . از نظرم شماره اول و دوم جز زیبا ترین ها بهترین های Silent Hill هستن . شاهکارن ! حالا تصمیم گرفتم HD هاش رو باز تموم کنم .
آرزومه دوباره تیم سایلنت بر گرده و بازی رو از این وضعیت در بیاره :(
به شما هم خوش‌آمد میگم حسین‌جان. :welcome:
البته جای تعجب داره که اولین پست شما تو این تاپیک بود. با اینکه طرفدار بازی‌های داستان‌داری مثل MGS و SH هستید.

مسعود جان
باخانه جن زده حیلی حال کردم حیف که فقط خیلی کم اون جا بودیم.:d
طول مدت اقامت مهم نیست عمقش مهم بید.:d
محوطه حیاط زندان تو شماره 2 هم مکان وهم‌انگیزی بود که هر لحظه منتظر هر اتفاقی بودم توش مخصوصاً بعد از اون سروصداهای زندان.
============================================================================
خب اصلاً تبریک نمی گم و اهل این سوسول‌بازی‌ها هم نیستم.[-( شما ها مگه به داستان شماره 2 ایمان نداشتید از انتخابش به عنوان برترین داستان تعجب کردید. اگه غیر از این بود جای بسی سوال بود.:d
 
آخرین ویرایش:
خیلی ممنون مسعود جان , لطف دارید

البته اولین پست که نه دومین پست حساب میشه :d:-" اتفاقا همیشه این تاپیک رو مرور می کردم و پست های اساتیدی چون شما و بقیه اساتید بزرگوار سایلنت هیل فن رو می خوندم :d

.................................................................................................................

در مورد نظر سنجی , از نظرم بازی تنها وقتی موفقیت سری رو تکرار میکنه و به آیندش خوشبین هستم که تیم سایلنت برگرده و بازی دستش بیفته :( البته بگم Downpour نشون داد بازی پتانسیل این رو داره که بتونه به المان های سری تا حدودی وفادار باشه اما منکر این هم نیستم که بازی اشکالاتی هم داشت که تو ذوق میزدن . Book Of Memories این فرانچایز بزرگ رو در وضعیتی مثل لبه پرتگاه گذاشته ! . از نظرم Silent Hill بازیی هست که نباید دست هر کسی و استدیویی بیفته , مثلا مثل تیم سایلنت بسیار مناسبه و خیلی باید به نکاتش و المان ها و ویژگی های بازی با ظرافت خاصی پرداخته بشه .

موزیک اول بازی SH1 خیلی زیباست ! موزیک های بازی واقعا زیبا هستن , Akira Yamaoka سنگ تموم گذاشته بود !
یکی از دوستانم کاورش کرده , دوست داشتین براتون قرار بدم .
 
آخرین ویرایش:
سلام
میخواستم بدون که ایا کسی از andy در silent hill play novel و کراکتر های بازی silent hill arcade اطلاعاتی داره؟؟؟؟
سوال خوبیه:d
خب SH: PN در واقع یه اقتباس از شماره اصلی SH1 بود که سال 2001 برای کنسول Game Boy Advance و تو قالب یک رمان تصویری قابل تعامل عرضه شد. این سبک بازی تو ژاپن طرفدار داری برای همین فقط تو ژاپن منتشر شد. بازی دارای دو سناریوی اصلی برای هری و سیبل هست که سناریوی سیبل بعد از تمام کردن سناریوی هری قابل بازیه. همچنین چهار سناریوی فرعی داره که قهرمانش پسری به نام اندی هست و همینطور محتوای قابل دانلودی داره یا بهتره بگم داشته. بازی دارای چند پایان مختلف و و یک معمای بوده که با تمام کردن کاملش تعدادی کارت جایزه به بازی‌کننده داده می‌شده. چیزی که جالبه،‌شباهت انکار ناپذیر اندی به کودکی والتر و موضوع دیگه، آشنایی اون با آلساست که تو یکی از کارت‌ها نشون داده شده.
میشه گفت این بازی داستان سیبل رو در مورد چگونگی ورودش به شهر و ملاقاتش با هری و سرگذشتش تو شهر زمانی که ما داریم با هری پیش میریم نقل می‌کنه.
تصاویر
تصویر کاور بازی یا بهتره بگیم کارتریج بازی
تصویر اندی
boy.jpg
چند عکس از بازی
shpn_screen_01.jpg
shpn_screen_03.jpg
shpn_screen_04.jpg
shpn_screen_07.jpg
shpn_screen_09.jpg
چند عکس از کارت‌های جایزه (به تصویر آخری دقت کنید)
shpn_card_01.jpg
shpn_card_04.jpg
shpn_card_07.jpg
shpn_card_19.jpg
shpn_card_30.jpg
shpn_card_32.jpg
چند عکس از سناریوی هری
harry_00-1.gif
harry_02-5.gif
harry_02-8.gif
harry_03-2.gif
harry_03-4.gif
harry_07-2.gif
چند عکس از سناروی سیبل
cybil_00-1.gif
cybil_01-1.gif
cybil_02-3.gif
cybil_03-1.gif
cybil_03-2.gif
cybil_03-3.gif
cybil_03-6b.gif
cybil_04-4.gif
دو تصویر از محیط‌های بازی
و در آخر
تصویر کنسول GBA
250px-Game-Boy-Advance-Blk.jpg

- - -ویرایش - - -

البته اولین پست که نه دومین پست حساب میشه :d:-" اتفاقا همیشه این تاپیک رو مرور می کردم و پست های اساتیدی چون شما و بقیه اساتید بزرگوار سایلنت هیل فن رو می خوندم :d
لطف‌ داری. پست اولت کو؟/:):d
مگه اینکه با یه ... :-"
یکی از دوستانم کاورش کرده , دوست داشتین براتون قرار بدم .
اتفاقاً بد هم نیست.
 
آخرین ویرایش:
لوکیشن های SH1 همشون روانی میکن آدم رو. با تک تکشون خاطرات دارم (بچه هایی که شماره اول رو همون زمان بازی کردن منظور رو میگیرن:(). هر چند اون موقع من در زمان جاهلیت به سر میبردم ولی با این حال همشون برام خاطره شدن. بهترین خاطره برای من هم اون لحظه ای بود که به سمت بیمارستان میرفتیم و میباست از روی پل رد میشدیم:( الان که فکر میکنم میبینم اون زمان اصلا نمیدونستم باید چکار میکردم و اصلا برای چی توی شهر هستیم و اینا. بازی بدجور مبهم بود:(
هی کونامی...
نمیدونم ازت بدم بیاد یا خوشم بیاد8-|

چرا میگی همون موقع که بازی اومد :دی بازی مال سال 1999 هستش :دی اون زمان شما 5 سالت بوده :دی چجوری سایلنت هیل بازی می کردی ؟ :دی
 
سلام
لوکیشن های SH1 همشون روانی میکن آدم رو. با تک تکشون خاطرات دارم (بچه هایی که شماره اول رو همون زمان بازی کردن منظور رو میگیرن:(). هر چند اون موقع من در زمان جاهلیت به سر میبردم ولی با این حال همشون برام خاطره شدن. بهترین خاطره برای من هم اون لحظه ای بود که به سمت بیمارستان میرفتیم و میباست از روی پل رد میشدیم:( الان که فکر میکنم میبینم اون زمان اصلا نمیدونستم باید چکار میکردم و اصلا برای چی توی شهر هستیم و اینا. بازی بدجور مبهم بود:(
هی کونامی...
نمیدونم ازت بدم بیاد یا خوشم بیاد8-|

چرا میگی همون موقع که بازی اومد :دی بازی مال سال 1999 هستش :دی اون زمان شما 5 سالت بوده :دی چجوری سایلنت هیل بازی می کردی ؟ :دی
راست میگه!
تازه‌شم مگه جنابعالی نگفتی کنسول نداشتی. پس با چی بازی کردی؟/:)
 
چرا میگی همون موقع که بازی اومد :دی بازی مال سال 1999 هستش :دی اون زمان شما 5 سالت بوده :دی چجوری سایلنت هیل بازی می کردی ؟ :دی

سلام
راست میگه!
تازه‌شم مگه جنابعالی نگفتی کنسول نداشتی. پس با چی بازی کردی؟/:)
8-|
من متولد 72 هستم (ولی وقتی تبدیل میکنم به میلادی میشه 1993 در حالیکه روز تولدم رو یه روز عقب میندازه و به خاطر روز تولدم که خودت در جریان هستی و اینا ... باید بشه 1992
biggrin1.gif
) و دقیقا دوم دبستان PS1 خریدم/:) اتفاقا با اینکه بچه بودم ولی بازم شماره اولش دومین بازی بود که خریدم. اولیش RE3 بود (خر کله-گی تا چه حد:biggrin1:). وقتی هم میگم همزمان منظورم این نیست که همون روز عرضه بازی پشت در مغازه وایسم و بخرمش/:) یه خورده کوچیک از مغزت کار بکش/:):biggrin1: اینا برای لاپوشونی اینکه خودت اواسط 2013 (چهارده سال بعد از عرضه بازی!) بازی رو تموم کردی جواب نمیده. اسم خودشون رو هم میذارن فن:|:biggrin1: اگر میفهمیدی من چندبار کف خیابونای سایلنت هیل 1 رو لیس زدم این حرف رو نمیزدی:biggrin1:
کنسول نسل کنونی و نسل قبل رو نداشتم. PS1 رو که همه داشتن باو/:):biggrin1:
 
سلام
8-|
من متولد 72 هستم (ولی وقتی تبدیل میکنم به میلادی میشه 1993 در حالیکه روز تولدم رو یه روز عقب میندازه و به خاطر روز تولدم که خودت در جریان هستی و اینا ... باید بشه 1992:biggrin1:) و دقیقا دوم دبستان PS1 خریدم/:) اتفاقا با اینکه بچه بودم ولی بازم شماره اولش دومین بازی بود که خریدم. اولیش RE3 بود (خر کله-گی تا چه حد:biggrin1:). وقتی هم میگم همزمان منظورم این نیست که همون روز عرضه بازی پشت در مغازه وایسم و بخرمش/:) یه خورده کوچیک از مغزت کار بکش/:):biggrin1: اینا برای لاپوشونی اینکه خودت اواسط 2013 (چهارده سال بعد از عرضه بازی!) بازی رو تموم کردی جواب نمیده. اسم خودشون رو هم میذارن فن:|:biggrin1: اگر میفهمیدی من چندبار کف خیابونای سایلنت هیل 1 رو لیس زدم این حرف رو نمیزدی:biggrin1:
کنسول نسل کنونی و نسل قبل رو نداشتم. PS1 رو که همه داشتن باو/:):biggrin1:
حالا علی راست میگه!>:)
اسم خودش رو گذاشته فن تازه در مورد یکی از کاراکترها داستان نوشته اون هم تو سال 2013.
من رو با همه قاطی نکن علی من کلاً تو عمرم یه کنسول داشتم اونم یه میکرو بود.
 
8-|
من متولد 72 هستم (ولی وقتی تبدیل میکنم به میلادی میشه 1993 در حالیکه روز تولدم رو یه روز عقب میندازه و به خاطر روز تولدم که خودت در جریان هستی و اینا ... باید بشه 1992:biggrin1:) و دقیقا دوم دبستان PS1 خریدم/:) اتفاقا با اینکه بچه بودم ولی بازم شماره اولش دومین بازی بود که خریدم. اولیش RE3 بود (خر کله-گی تا چه حد:biggrin1:). وقتی هم میگم همزمان منظورم این نیست که همون روز عرضه بازی پشت در مغازه وایسم و بخرمش/:) یه خورده کوچیک از مغزت کار بکش/:):biggrin1: اینا برای لاپوشونی اینکه خودت اواسط 2013 (چهارده سال بعد از عرضه بازی!) بازی رو تموم کردی جواب نمیده. اسم خودشون رو هم میذارن فن:|:biggrin1: اگر میفهمیدی من چندبار کف خیابونای سایلنت هیل 1 رو لیس زدم این حرف رو نمیزدی:biggrin1:
کنسول نسل کنونی و نسل قبل رو نداشتم. PS1 رو که همه داشتن باو/:):biggrin1:

آخه بچه دوم دبستان، کف خیابونا سایلنت هیل چیکار می کنه ؟ :| تو خجالت نمی کشی ؟ :| :دی بعدشم اینقدر تو سر من نزن :دی من میگم امکانات نبود، جاده خاکی بود، من دوم دبستان یادمه پی اس 1 نداشتم، در واقع هیچوقت پی اس وان نداشتم و از میکرو پریدم و پی اس 2 خریدم :دی و با همین کامپیوتر بازی می کردم Blood rayn :دی فن هم این نیست که از اول بازی کنی فن اینه که با سری ارتباط ذهنی و روحی و قلبی برقرار کنی که من این ارتباط رو تمام و کمال برقرار کردم :| :دی اینقدر حسودی نکن :دی من به حد کافی سر امتحانات فسفر سوزندم دیگه مغزم پاسخگو نیست تو این گرما :))

سلام

حالا علی راست میگه!>:)
اسم خودش رو گذاشته فن تازه در مورد یکی از کاراکترها داستان نوشته اون هم تو سال 2013.
من رو با همه قاطی نکن علی من کلاً تو عمرم یه کنسول داشتم اونم یه میکرو بود.

یعنی دایی هلاکتم که اینقدر سریع موضعت رو عوض می کنی :| :دی من با لیزا به دنیا اومدم :دی بهله :دی
 
والا مسعود جان چون یوزر قدیمی من با جدید ادغام شدن نمی تونم پستم رو پیدا کنم باید صفحه به صفحه بگردم :| فقط در مورد Silent Hill Shattered Memories سوال کرده بودم همین :d
مگه اینکه با یه چی ؟! :d

من هم زمان Silent Hill 1 سنی نداشتم اما یادمه دقیقا همون زمانی که بازی منتشر شد , بازی رو خونه دوستان با برادرمون اجرا کردیم و دموی اول بازی با موزیک زیباش که پخش شد برای همیشه تو ذهنم موندگار شد (صحنه ای که آلسا جلو ماشین ظاهر شد همیشه ذهنم رو به خودش مشغول می کرد) . خلاصه محیط بازی مه آلود بودنش و خاکستر ها و مسدود شدن جاده ها و علامت ضربدر خوردن تو نقشه و پرنده های ترسناک تو بازی اولین ویژگی های بود که مجذوب سایلنت هیل شدم و اولین بار که با این شاهکار آشنا شدیم همون زمان بود .:d بعد از یک سال که دیگه خودم بازی رو شروع کردم هیجی از بازی دستگیرم نمی شد و خیلی خیلی کم متوجه نکات داستان بازی می شدم که بعضی نکات رو هم به اشتباه بر داشت می کردم و بیشتر از دیگران در مورد داستان و حل بیشتر معماها و طی کردن بعضی مراحل کمک می گرفتم سنی نداشتیم که :d
 
آخه بچه دوم دبستان، کف خیابونا سایلنت هیل چیکار می کنه ؟ :| تو خجالت نمی کشی ؟ :| :دی بعدشم اینقدر تو سر من نزن :دی من میگم امکانات نبود، جاده خاکی بود، من دوم دبستان یادمه پی اس 1 نداشتم، در واقع هیچوقت پی اس وان نداشتم و از میکرو پریدم و پی اس 2 خریدم :دی و با همین کامپیوتر بازی می کردم Blood rayn :دی فن هم این نیست که از اول بازی کنی فن اینه که با سری ارتباط ذهنی و روحی و قلبی برقرار کنی که من این ارتباط رو تمام و کمال برقرار کردم :| :دی اینقدر حسودی نکن :دی من به حد کافی سر امتحانات فسفر سوزندم دیگه مغزم پاسخگو نیست تو این گرما :))
نمیدونم والا ولی اینقدری که با قدم زدن توی شهر شماره اول آدم آرامش پیدا میکنه، توی بقیه شماره ها این آرامش پیدا نمیشه.
اونوخ این چه طور جاده خاکیه که یه ضرب تبدیل میشه به اتوبان 2 بانده؟/:)
فن بازی به این هم نیست که اصلی ترین شماره رو اینقدر دیر بازی کنی/:) هنوز یادمون نرفته که چقدر شماره اول رو به خاطر گرافیکش مسخره میکردی و تا میتونستی بازی کردنش رو به تعویق مینداختی:)>- آخه من به چی تو حسودی کنم؟:biggrin1:
تو کلا مغزت در شرایط عادی هم پاسخگو نیست:biggrin1: شاید تو گرما برعکس پاسخگو باشه:biggrin1:
بوشو بوشو:biggrin1: هچی نمیتونه توجیح کاری که کردی باشه:biggrin1:
 
سلام
یعنی دایی هلاکتم که اینقدر سریع موضعت رو عوض می کنی :| :دی
حالا تو راست میگی دایی>:)
مگه اینکه با یه چی ؟! :d
گفتم شاید خدای ناکرده با یه یوزر دیگه;)
تو کلا مغزت در شرایط عادی هم پاسخگو نیست:biggrin1: شاید تو گرما برعکس پاسخگو باشه:biggrin1:
های های های! نبینم جنگ و دعوا تو تاپیک باشه.[-x
 
آخرین ویرایش:
نکنید این کارو:((...من سایلنت هیل 1 رو تا نصفه رفتم. بخاطر گرافیکش ولش کردم.دارید وسوسم می کنید برم بازیش کنم....:-s;)
===================================================================================
فن هم این نیست که از اول بازی کنی فن اینه که با سری ارتباط ذهنی و روحی و قلبی برقرار کنی
بی شک کاملا درست می گویید.:d
===============================================================================
BOOK OF MEMORIES
:-&
:-&2
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or