بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    39

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست.
به روز میشود...

wire.png

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
re.jpg

جیمزساندرلند پس از دریافت نامه‌ای از همسرش مری شپرد-ساندرلند که سه سال پیش به دلیل یک بیماری لاعلاج درگذشته بود، به شهر سایلنت هیل می‌رود.نامه ادعا می‌کند که مری در «مکان مخصوصشان» منتظر اوست، که این موضوع باعث می‌شود جیمز سردرگم شود، زیرا کل شهر «مکان مخصوض» آن‌ها بود. با وجود اینکه شک دارد که نامه واقعاً توسط مری نوشته شده باشد، جیمز تصمیم می‌گیرد به دنبال او در شهر بگردد. جیمز پس از ترک observationdeck وعبور از مسیری طولانی وارد گورستان می‌شود درآنجا با آنجلا اوروسکو، زنی جوان و عصبی که به دنبال مادرش میگردد روبرو میشود و از او راهنمایی می‌خواهد.او راه را نشان می‌دهد اما به او هشدار می‌دهد که ممکن است شهر خطرناک باشد، اما جیمز هشدارهای او را نادیده می‌گیرد و می‌گوید که اهمیتی نمی‌دهد که خطرناک باشد و قصد داردفردگمشده خود را پیدا کند.قبل از اینکه جیمز راه خود را ادامه دهد,هردو برای یکدیگر آرزوی موفقیت می‌کنند.

way.jpg

وقتی جیمز به سايلنت هيل می‌رسد، متوجه می‌شود که شهر به مانند چند سال پیش که به آنجا رفته بودند، نیست. علاوه بر مه مرموزی که همه جا را پوشانده، شهر خالی از سکنه شده و در حال پوسیدن است.موجودات مبهم و انسان‌نما در خیابان‌ها پرسه می‌زنند و هر زمان ممکن است به جیمز حمله کنند. جیمز با کاوش درشهر متروکه، یک دستگاه پخش موسیقی خراب را تعمیر می‌کند که خاطراتش را از زمانی که او و مری از پارک رزواتر بازدید کردند، زنده می‌کند. با تعیین پارک به عنوان «مکان مخصوشان» ، جیمز راه خود را ادامه می‌دهد اما متوجه می‌شود که مسیر منتهی به پارک مسدود است.جیمز هنگام عبور از یک مجتمع آپارتمانی به اسم woodside appartement با دختربچه ای برخورد می‌کند که مانع پیشرفت او می‌شود و سپس با مردی چاق به نام ادی دامبروفسکی، روبرو می‌شود که از دیدن جسدی وحشت‌زده شده است و جیمز به او توصیه می‌کند که شهر را ترک کند. جیمز چندین بار با موجودی که کلاهی هرمی شکل بر سر دارد روبرو می‌شود. سپس از طریق دری وارد آپارتمان Blue Creek می‌شود, در اینجا جیمز برای اولین بار وارد دنیایی دیگرمیشود. در یکی از اتاق ها, جیمز آنجلا را افسرده در مقابل یک آینه بزرگ پیدا می‌کند که چاقویی در دستش دارد و به خودکشی فکر می‌کند. او سعی می‌کند آنجلا را منصرف کند و راه دیگری را به او نشان دهد، اگرچه آنجلا معتقد است که هر دوی آن‌ها سزاوار مرگ هستند. وقتی جیمز می‌گوید که مثل او نیست، آنجلا از جیمز می‌پرسد که آیا از مرگ می‌ترسد، اما بلافاصله عذرخواهی می‌کند.جیمز بعد از نشان دادن عکس مری از آنجلا می‌پرسد که آیا اورا دیده است یا نه، اما پس از اینکه به او اطلاع می‌دهد که مری سه سال پیش فوت کرده است، آنجلا احساس ناراحتی و آشفتگی می‌کند و به او می‌گوید که می‌خواهد جستجوی خود را برای پیدا کردن مادرش ادامه دهد.آنجلا از جیمز می‌خواهد که چاقویش را بگیرد، زیرا از کاری که ممکن است انجام دهد می‌ترسد، اما ناخواسته هنگامی که جیمز برای گرفتن چاقو تلاش می‌کند واکنشی که از روی ترس است از خود نشان میدهد و او را تهدید میکند و در حالی که وحشت‌زده شده است از آنجا فرار می‌کند. درنهایت جیمز موفق می‌شود از آپارتمان بیرون برود و دوباره پا در شهر بگذارد.

wood.jpg

در مسیر خود، جیمز دوباره با دختربچه روبرو می‌شود که در حال زمزمه کردن چیزی است و بر روی دیوار نشسته است. او نسبت به جیمز رفتاری خصمانه دارد و میگوید که تو هرگز مری را دوست نداشتی.این حرف باعث سردرگمی جیمز می‌شود، اما قبل از اینکه بتواند اطلاعات بیشتری از او کسب کند، از طرف دیگر دیوار می‌پرد. جیمز با رسیدن به پارک رزواتر، با شخصیت ماریا روبرو می‌شود که شباهت‌های زیادی به همسرش دارد اما رفتاری متفاوت از مری دارد. او پیشنهاد می‌کند تا به جیمز در جستجوی مکان‌هایی که ممکن است «مکان مخصوض» آن‌ها باشد، کمک کند. با توجه به اینکه مقصد آن‌ها توسط جاده‌ای فروریخته مسدود شده است، مجبور میشوند از یک کلوپ شبانه عبور کنند. که در آنجا جیمز از ماریا می‌پرسد که آیا دیوانه شده است که فکر می‌کند همسرش می‌تواند در شهر باشد، اما ماریا دیدی امیدوارنه به این موضوع دارد و جیمز را وسوسه می‌کند که نوشیدنی بنوشد ولی جیمز امتناع می‌کند. ماریا, او را به یک باغی که در آن نزدیکی است هدایت می‌کند اما هنوز هیچ نشانی از مری پیدا نمی‌کند.جیمز از عدم پیشرفت و تردید در مورد وضعیت ذهنی خود ابراز ناامیدی می‌کند اما ماریا او را آرام می‌کند و پیشنهاد می‌کند که مکان‌های بیشتری را با هم جستجو کنند.

night.jpg

ناگهان صدای جیغی از یک تئاتر محلی می‌آید، جیمز تصمیم می‌گیرد آنجا را بررسی کند اما ماریا ترجیح میدهد که بیرون منتظر او بماند. او دختربچه و ادی را پیدا می‌کند، دختربچه ترسیده و پنهان می‌شود. جیمز با ادی صحبت می‌کند. ادی نام دختر کوچک که لورا است را فاش می‌کند. جیمز به دنبال او میگردد.در خارج از تئاتر ماریا, لورا را می‌بیند که به سمت بیمارستان بروکهاون می‌رود و سپس هر دو به دنبال او می‌روند. درحین کاوش در بیمارستان، ماریا بیمار می‌شود و به طور موقت در یکی از اتاق ها استراحت می‌کند در حالی که جیمز به جستجوی لورا میپردازد و او را تا طبقه سوم تعقیب می‌کند اما با دری بسته روبرو میشود. سرانجام، جیمز لورا را پیدا میکند و از او می‌پرسد چگونه مری را می‌شناسد، لورا میگوید که او را از یک سال پیش می‌شناسد، اما جیمز به دلیل تناقض آشکار در باور خود و حرف‌های لورا عصبانی می‌شود. لورا ناراحت میشود و سعی می‌کند فرار کند اما جیمز که نگران امنیت اوست از این کار جلوگیری میکند. با این حال، لورا جیمز را در اتاقی به بهانه اینکه نامه مری در آنجاست حبس میکند. اما در همان حین هیولایی که از سقف آویزان است وارد آنجا می‌شود و به جیمز حمله میکند, او موجود را می‌کشد اما بعداً توسط یکی دیگر از آن‌ها ربوده می‌شود.

trap.jpg

جیمز به دنیای دیگر بیمارستان منتقل می‌شود، در آنجا به اتاق ماریا بازمی‌گردد اما اثری از او نیست. در نهایت بعداً او را در زیرزمین بیمارستان پیدا می‌کند؛ با این حال، ماریا عصبانی می‌شود و ادعا می‌کند که جیمز او را رها کرده است و به نظر نمی‌رسد که اهمیت دهد که او هنوز زنده است و او را متهم می‌کند که فقط به همسر مرده اش اهمیت می‌دهد. پس از آرام شدن ماریا، آن‌ها جستجوی خود را برای پیدا کردن لورا ادامه می‌دهند. درحین کاوش در زیرزمین، ماریا احساس ناراحتی و اضطراب می‌کند اما جیمز او را آرام می‌کند و سپس وارد راهرویی میشوند.ناگهان، کله هرمی دوباره ظاهر می‌شود و آن‌هارا تعقیب میکند، جیمز از ماریا پیشی می‌گیرد و به یک آسانسور می‌رسد باوجود تلاش‌های جیمز برای باز نگه داشتن درب,، ماریا قادر به ورود به آسانسور نیست و کله هرمی او را میکشد. جیمز تنها و غمگین از دست دادن ماریا، تصمیم می‌گیرد تمرکز خود را بر پیدا کردن لورا که از بیمارستان فرار کرده است، بگذارد.
هوا تاریک شده است. جیمز از بیمارستان بیرون میاید و به دنبال لورا می‌رود اما او را گم میکند. در پارک رزواتر، با آنجلا روبرو می‌شود که از این فکر که مادرش دیگر در شهر نیست و نمی‌خواهد او را ببیند ناامید شده است. جیمز از او می‌پرسد که آیا دختر کوچکی را دیده است یا نه. با این حال، آنجلا با شنیدن آن گویی که یه یاد چیز وحشتناکی افتاده است از آنجا میرود و جیمز را دوباره تنها می‌گذارد. با پیدا کردن یک سرنخ، جیمز به انجمن تاریخی شهر می‌رود که به زندان تولوکا منتقل می‌شود و با ادی که به نظردیوانه شده است روبرو می‌شود. او ظاهراً از کشتن لذت می‌برد و سپس از آنجا می‌رود.با کاوش بیشتر در زندان، جیمز سر از یک هزارتو در میآورد.

angela.jpg
در داخل آنجا، جیمز از قتل پدر آنجلا، مردی مست و خشن که او را مورد آزار و اذیت قرار میداده است، مطلع می‌شود. موجودی عجیبی در آنجا حضور دارد که که آنجلا آن را پدر صدا میزند و به جیمز التماس می‌کند که به او بگوید که "خوب خواهد بود". جیمز که گیج شده است با Abstract Daddy، که نمادی از پدر آنجلا است مبارزه میکند. او موجود را می‌کشد و آنجلا ضربه نهایی را وارد می‌کند. جیمز سعی می‌کند آنجلا را آرام کند اما او خشمگین میشود و ادعا می‌کند که مردانی مثل او فقط به دنبال«یک چیز» هستند اما جیمز می‌گوید که فقط به دنبال همسرش است.آنجلا او را متهم می‌کند که دیگر نمی‌خواسته همسرش اطرافش باشد و احتمالا قبلاً زن دیگری را پیدا کرده است. جیمز با عصبانیت آن حرف ها را رد می‌کند. با دیدن واکنش جیمز، آنجلا برای ادامه جستجوی خود می‌رود.
در اعماق هزارتو، جیمز ماریا را پیدا می‌کند که به طرز معجزه‌آسایی زنده است و در یک سلول زندانی شده. اما او رفتاری عجیب دارد و به دلیلی نامعلوم، به نظر می رسد که او خاطرات همسر جیمز را دارد .ماریا ادعا می‌کند که آن‌ها فقط در زیرزمین بیمارستان از هم جدا شده‌اند و او کشته نشده است. او میگوید که تو همیشه فراموشکار بودی و به من گفته بوده که همه چیز رو برداشتی ولی نواری که با هم ضبط کردیم را فراموش کردی که برداری. جیمز از این موضوع کاملاً گیج شده است اما قول می‌دهد که راهی پیدا کند تا بتواند به آن طرف سلول برود. اما پس از رسیدن به طرف دیگر سلول، ماریا را پیدا میکند که به طرز مرموزی مرده است و بر روی پوستش ضایعاتی دیده میشود.

maria.jpg
جیمز به راه خود ادامه میدهد و در نهایت با ادی روبرو می‌شود که در طول زندگی‌اش از طرف دیگران مورد تمسخر قرار میگرفته و حال دچار فروپاشی روانی شده است. او جیمز را متهم می‌کند که از اولین برخوردشان او رامسخره میکرده است و سپس به انبار گوشت فرار می‌کند جایی که با خوشحالی اعتراف می‌کند قبل از ورود به شهر, یک قلدر را مجروح کرده و سگش را کشته است. جیمز مجبور می‌شود برای دفاع از خود ادی را بکشد سپس از آنجا بیرون می‌رود و با قایقی که در کنار دریاچه تولوکا قرار دارد به سمت هتل لیک ویو میرود. در آنجا لورا راملاقات می‌کند و از او کمک می‌خواهد تا مری را پیدا کند.

edd.jpg

لورا نامه‌ای را به او می‌دهد که از پرستار مراقب‌شان، راشل، دزدیده است. مری در نامه نوشته که اگر اوضاع به گونه ای دیگر بود دوست داشت تا او را به فرزند خواندگی بگیرد او و تبریک تولد ۸ سالگی نوشته است, همچنین از او میخواسته تا با جیمز مهربانت برخورد کند ، با ادعای لورا مبنی بر اینکه او هفته گذشته ۸ ساله شده است، ارائه می‌دهد.جیمز امیدوار است که مری هنوز زنده باشد زیرا این با باور دیرینه‌اش درمورد مرگ مری در 3سال پیش مغایرت دارد. علاوه بر این، لورا فاش می‌کند که مری نامه‌ای برای جیمز نوشته بود که او آن را نگه داشته است.لورا میگوید که در ابتدا قصد پنهان کردن آن را داشته است اما حالا تصمیم گرفته است که طبق خواسته‌ مری عمل کند و آن را به جیمز بدهد.لورا پاکت نامه را به جیمز میدهد اما متوجه می‌شود که نامه‌ای در آن نیست.لورا از ترس اینکه ممکن است آن را انداخته باشد، از آنجا میرود تا اطراف را جستجو کند. درهمین حال، جیمز متوجه می‌شود که نوار تعطیلات آن‌ها در بخش کارمندان در طبقه اول نگهداری می‌شود. با بازیابی نوار و دسترسی به اتاقی که زمانی با مری در آنجا تعطیلات را سپری میکردند، جیمز نوار را پخش می‌کند. در آن آخرین لحظات شادی که با مری داشتن پخش میشود, ناگهان تصویری اتاقی نشان داده میشود که در آن مری خوابیده است, جیمز بر بالای سر او میرود و با بالش او را خفه میکند و در اینجا فیلم یه پایان میرسد. جیمز بی‌صدا می‌نشیند و او با حقیقت روبرو می‌شود. کمی بعد، لورا جیمز را پیدا می‌کند که تصمیم می‌گیرد حقیقت را به او بگوید. لورا دلشکسته و عصبانی می‌شود و با گریه از اتاق خارج می‌شود.

lakev.jpg

هتل حال به مکانی سوخته و زنگ زده تبدیل میشود. جیمز همچنان بر روی مبل نشسته که ناگهان صدای مری به طور ناواضحی از رادیو پخش می‌شود که از او می‌خواهد پیدایش کند. جیمز دوباره به جستجو میپردازد و با آنجلا که بر روی راه پله که در حال سوختن است روبرو میشود. آنجلا ابتدا او را با مادرش اشتباه می‌گیرد اما متوجه می‌شود و عذرخواهی میکند. او از جیمز تشکر می‌کند که قبلاً نجاتش داده است، اما آرزو می‌کند که کاش هرگز این کار را نمی‌کرد و او را به حال خود رها می‌کرد. آنجلا از او می‌خواهد که چاقویش را پس بدهد اما جیمز امتناع می‌کند. آنجلا از او می‌پرسد که آیا آن را برای خودش نگه داشته است، اما او پاسخ نمی‌دهد. وقتی آنجلا از پله‌ها بالا می‌رود، جیمز می‌گوید این اتاق مثل جهنم داغ است، که آنجلا پاسخ می‌دهد برای او«همیشه اینطور بوده است».جیمز که نمی‌تواند بیشتر به او کمک کند، آنجا را ترک می‌کند. در لابی، او ماریا را پیدا می‌کند که دوباره زنده شده است و این بار توسط دو کله هرمی کشته می‌شود. جیمز متوجه می‌شود که آن‌ها در نتیجه میل او به مجازات ایجاد شده‌اند، اما از آنجاییکه دیگر به آن‌ها نیازی ندارد، 2کله هرمی پس از ضعیف شدن کافی توسط جیمز، خودکشی می‌کنند. جیمز به یک راهرو هدایت می‌شود، در آنجا مکالمه ای بین او و زمانی که مری زنده بود پخش میشود. جیمز برای او گل آورده است، اما مری آن‌ها را رد میکند و با عصبانیت بر سر جیمز فریاد میزند و میگوید آنقدر منزجر کننده است که لیاقت آن‌ گلهای زیبا را ندارد و از جیمز میخواهد که از اتاق بیرون برود اما کمی بعد با التماس می‌خواهد که او را ترک نکند.

در نهایت جیمز از طریق راهرو و چندین راه پله به پشت بام می‌رسد و درآنجا با یک چهره آشنا روبرو می‌شود که منتظر اوست.

شخصیت ها

james_sunderland.png
mary_shepherd_sunderland.png
maria.png
angela_orosco.png
laura.png
eddie_dombrowski.png
پس از دریافت نامه‌ای از همسرش که سه سال پیش فوت کرده است، جیمز به مکانی می‌آید که خاطرات بسیاری را در آن با هم داشتند: سایلنت هیل، به امید اینکه برای آخرین بار او را ببیند.​
همسر مهربان و دوست‌داشتنی جیمز که سه سال پیش بر اثر بیماری نامعلومی درگذشت.​
این زن زیبا می‌تواند دوقلوی مری باشد. صورتش، صدایش...با این حال، تیپ و شخصیتش کاملاً متفاوت است. چطور ممکن است؟​
زنی جوان که به دنبال مادرش در سایلنت هیل است. او آشکارا از این مکان می‌ترسد.​
دختربچه ای که ظاهراً با مری دوست است. اگرچه لورا، مانند جیمز، به دنبال مری در سایلنت هیل است، اما به دلایلی از او بسیار بدش می‌آید.​
ادی انسانی ساده و بی‌آزار به نظر می‌رسد، اما در درون از آسیب دیدن می‌ترسد. دلیل سفر او به سایلنت هیل مشخص نیست.​
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,608
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 163
آخرین ویرایش:
سلام
نوشته‌هاي زير رو توي پيام خصوصي به يكي از دوستان فرستادم. ديدم اينجا هم بيارم بد نيست
بازي‌هايي مثل سايلنت هيل (از نظر سبك)، نگاه كردن -نه ديدن- بازي كننده رو تقويت مي‌كنه. چون بايد دنبال هدفش (مثلاً يه كليد) بگرده و يا ارتباط اشيا رو با هم پيدا كنه (مثل يه بسته آب‌ميوه و شوتينگ زباله)
حالا اگه اين سيستم به درستي اجرا بشه و سازنده بتونه به بازي هويتي خاص و كامل تزريق كنه، ميشه چيزي مثل سايلنت هيل
سايلنت هيل هويت داره، اصالت داره، هيچ كدام از بازي‌ها اين هويت رو دارن؟ مثلاً COD فقط به خاطره اكشنش معروف و محبوب شده و اكشن منحصراً مربوط به COD نيست حتي به نظرم POP هم هويتي مثل سايلنت هيل نداره.
به نظر من، مشكلي كه ساكنين سايلنت هيل (همون خورنده‌هاي سايلنت هيل) با بازي‌هاي جديد سري دارن همينه كه دارن اون هويت بازي رو تغيير مي‌دن.
 
واقعا جای تأسف داره ...
بچه ها مطالب بچه های این فروم داره به شکل واقعا مذخرفی دزدیده می شه بدون اینکه حتی یه منبع ذکر کنن . به شخصه چند ماه پیش از من خواسته شده بود ترجمه های LM رو تو سایت www.bazinama.com بنویسم . حالا می بینم یه شخص خدا خیرش بده ای داره مطالب فروم مارو اونجا می نویسه ...
به این آدرس برین ؟
http://www2.bazinama.com/message/showthread.php?t=4853&page=21
.....
حتی طرف نکرده رنگ نوشته ها رو عوض کنه
اینم مال سایت خودمون
http://www.bazicenter.com/forums/showthread.php?t=55&highlight=lost+memories&page=44
تنها کاری که کرده فقط یه خورده تو متنش دست برده ....
نه تنها متن من بلکه متن مهدی عزیز هم مثل اینکه داره به راحتی دزدیده می شه ...
واقعا برای این جماعت متأسفم ...
 
سلام
متأسفانه اين موارد تو ايران كم نيست. كافيه تو Google جستجو كني و كلي سايت رو كه مطالب تحليلي رو از اين سايت بدون ذكر منبع سرقت مي كنن پيدا كني. بايد براي مقابله با اين دزدي‌ها كاري كرد.
 
عزیز دل ...
مثل اینکه شما متوجه مشکل بچه ها با بازی نشدی ...
بچه ها با گرافیک و کیفیت و نمی دونم شخصیت پردازی سایلنت هیل جدید و یا HC مشکل ندارن ...
من وقتی HC رو بازی می کردم واقعا احساس ترس می کردم ولی نه ترس سایلنت هیلی ...
من که همون ترسی که تو سایلنت هیل های قبلی تجربه کرده بودم تو هوم کامینگ هم دیدم...
اینم بگم هوم کامینگ از نظر من یکی از بهترین دنباله هایی هست که تا الان تو نسل حاضر ساخته شده...
سازنده ها با اینکه تغییر کردن اومدن حتی صدای برداشتن آیتمها رو همون صدایی که تو sh2 بوده گذاشتن،اسلحه ها،نحوه ی سیو کردن بازی،تاثیر تصمیمهای بازیباز روی اندینگهای بازی و هزار تا چیز دیگه رو هم تغییر ندادن اونوقت شما میاید ایرادهای عجیب و غریب می گیرید...
تنها تغییری که هوم کامینگ نسبت به شماره های قبلیش داشته تغییر زاویه دوربین بازی به سوم شخص بوده که به دلیل اینکه سازنده ها نمی تونستن تو نسل حاضر از زاویه دوربین قدیمی استفاده کنند،این تغییر رو دادند...
البته ترس روانشناسی هم که تو هوم کامینگ دیدیم به دلیل تغییر زاویه دوربین و همینطور روانی بودن آلکس شفرد یکم تغییر کرده بود که خیلیها مثل من باهاش حال کردن و یه عده مثل شما هم مخالفش شدن...
اینم بگم که اگه شما هوم کامینگ رو روی pc رفتید نصف ترسش که تو صداگذاری محیطش بوده بعلاوه نصف زیباییش که تو آهنگها و گرافیکش بوده از دست دادید!;)
(نمراتی هم که نسخه PS3 از سایتها و مجلات گرفته از نسخه های 360 و PC بالاتره...)
( ولی خداوکیلی کدومتون اینقده پای HC نشستین تا داستانش شمارو یاد سایلنت هیل واقعی بندازه ؟ من به شخصه احساسی که تو سایلنت هیل های قبلی داشتم رو تو این سایلنت هیل نداشتم . چون چیزی منو یاد گذشته نمی نداخت فقط یه سری اسم و یه سری تاریخچه و ... )
من که بشخصه برای این پای هوم کامینگ نشستم تا سایلنت هیل نسل جدید،واقعیترین سایلنت هیلی که دیده ام رو ببینم...در واقع می خواستم مکانها و رویدادهایی مثل آلترنیت شدن محیط رو با قدرت نسل جدید ببینم که تا حدودی به خواسته هام رسیدم...
جناب سهیل خان !!!!
برای ما سخته که تو سایلنت هیل بگردیم دنبال یه اسم آشنا تو خاطراتمون .
در به در می گردیم تا یه اسم آشنا پیدا کنیم ، یه کاراکتر ، یه شخصیت ، حتی یه خیابون ... تا مو به تنمون سیخ بشه . این به خاطر چیه . به خاطر اینکه خاطرات گذشته رو باهاش زندگی کردیم و وقتی اسم آشنایی به گوشمون می رسه به خودمون می گیم « این همون چیزیه که من قبلا درکش کرده بودم » و سریع خاطرات گذشته ارو با شنیدن یه اسم مرور می کنیم .
مثل حفظ کردن یه درس سر کلاسه . وقتی کلمه ای رو می شنویم یه تعریفی ازش داریم . تو سایلنت هیل هم همینطوره . وقتی اسمی رو می شنویم یه تعریف ازش داریم . چه درست و چه غلط .
پس لطفا" برای من توضیح بدید lakeside،بیمارستان الکمیلا و prison چی بودن تو هوم کامینگ؟
سایت های خارجی به شدت از HC انتقاد کردن
میانگین نمرات هوم کامینگ PS3 تو metacritic نمره 71 هستش ، که نمره ی نسبتا" خوبیه...
IGN هم بهش داده 67 و درباره اش نوشته:
A bit of a letdown. The gameplay has been reduced from a tense psychological experience fraught with spine tingling jumps and scares to a generic, predictable action title set in the location with good graphics and a great soundtrack.
که گفته ی IGN درباره هوم کامینگ تقریبا" مثل نظریه که من نسبت بهش دارم...
سنت اگزو پری یه جایی تو داستانش یه رازی رو از زبان روباه به شازده کوچولو می گه . روباه به شازده می گه « ارزش گل تو ، عمریه که پاش صرف کردی »
سایلنت هیل هم دقیقا همینه . ارزشش عمریه که پاش صرف کردیم . ما نمی تونیم عمری که پای این بازی و این داستان صرف کردیم رو نادیده بگیریم و داستان 10 ساله زندگی خودمون رو با یک سایلنت هیل جدید عوض کنیم که داستانش ( البته بازم می گم از این دموهای بیرون اومده چیز زیادی نمی شه نتیجه گرفت ) ممکنه خاطرات مارو با توجه به اسمش یه جوری بشکنه . جدی دقت کردین ، خاطرات شکسته یه جوری خاطرات مارو داره می شکنه ...
قبلا"م گفتم بازم می گم،تا اونجا که من تو سایتهای طرفدار sh دیدم اکثریت فنها نظر مثبت به sm داشتن...
حالا شما و بقیه دوستان اگه در مورد دموی دالیا براتون سوال ایجاد شده می تونید برید silenthillheaven forum و از سازنده های بازی-که با تگ کاربر ویژه میان تو فوروم-سوال کنید ببینید چی جوابتون رو میدن یا اینکه یه چند هفته دیگه صبر کنید تا بازی بیاد و بگیرید بازی کنید...
 
آخرین ویرایش:
من که همون ترسی که تو سایلنت هیل های قبلی تجربه کرده بودم تو هوم کامینگ هم دیدم...
اینم بگم هوم کامینگ از نظر من یکی از بهترین دنباله هایی هست که تا الان تو نسل حاضر ساخته شده...
سازنده ها با اینکه تغییر کردن اومدن حتی صدای برداشتن آیتمها رو همون صدایی که تو sh2 بوده گذاشتن،اسلحه ها،نحوه ی سیو کردن بازی،تاثیر تصمیمهای بازیباز روی اندینگهای بازی و هزار تا چیز دیگه رو هم تغییر ندادن اونوقت شما میاید ایرادهای عجیب و غریب می گیرید...
تنها تغییری که هوم کامینگ نسبت به شماره های قبلیش داشته تغییر زاویه دوربین بازی به سوم شخص بوده که به دلیل اینکه سازنده ها نمی تونستن تو نسل حاضر از زاویه دوربین قدیمی استفاده کنند،این تغییر رو دادند...
البته ترس روانشناسی هم که تو هوم کامینگ دیدیم به دلیل تغییر زاویه دوربین و همینطور روانی بودن آلکس شفرد یکم تغییر کرده بود که خیلیها مثل من باهاش حال کردن و یه عده مثل شما هم مخالفش شدن...
اینم بگم که اگه شما هوم کامینگ رو روی pc رفتید نصف ترسش که تو صداگذاری محیطش بوده بعلاوه نصف زیباییش که تو آهنگها و گرافیکش بوده از دست دادید!;)
(نمراتی هم که نسخه PS3 از سایتها و مجلات گرفته از نسخه های 360 و PC بالاتره...)
من که بشخصه برای این پای هوم کامینگ نشستم تا سایلنت هیل نسل جدید،واقعیترین سایلنت هیلی که دیده ام رو ببینم...در واقع می خواستم مکانها و رویدادهایی مثل آلترنیت شدن محیط رو با قدرت نسل جدید ببینم که تا حدودی به خواسته هام رسیدم...

پس لطفا" برای من توضیح بدید lakeside،بیمارستان الکمیلا و prison چی بودن تو هوم کامینگ؟

میانگین نمرات هوم کامینگ PS3 تو metacritic نمره 71 هستش ، که نمره ی نسبتا" خوبیه...
IGN هم بهش داده 67 و درباره اش نوشته:
که گفته ی IGN درباره هوم کامینگ تقریبا" مثل نظریه که من نسبت بهش دارم...

قبلا"م گفتم بازم می گم،تا اونجا که من تو سایتهای طرفدار sh دیدم اکثریت فنها نظر مثبت به sm داشتن...
حالا شما و بقیه دوستان اگه در مورد دموی دالیا براتون سوال ایجاد شده می تونید برید silenthillheaven forum و از سازنده های بازی-که با تگ کاربر ویژه میان تو فوروم-سوال کنید ببینید چی جوابتون رو میدن یا اینکه یه چند هفته دیگه صبر کنید تا بازی بیاد و بگیرید بازی کنید...

آقا سهیل ...
ببخشید که اینقدر بی ادبانه حرف می زنم .
اما از نظر من شما حرفهای بی در و پیکری دارید می زنید که دلیل های جالبی هم براش دارین ( یاد مناظره ها افتادم ببخشید سیاسیش کردم )
واقعا ذهن من یکی ریخته به هم از حرفای شما . حوصله نوشتن ندارم ولی از نظر شما نمره 71 و 67 نمره خوبیه ؟ واقعا ترس واقعی رو تو HC تجربه کردین ؟
از نظر شما HC یکی از بهترین دنباله هایی هست که ساخته شده ؟ واقعا جای تعجب داره این حرفی که شما می زنید . با خوندن این جمله یه لحظه احساس کردم اصلا شما سایلنت هیل بازی نکردین ؟؟؟!!! درمورد نحوه برداشتن جزئیات و سیو بازی باید بگم به نظر من فقط خواستن افتضاحی ( نخواستم لفظ بدتری به کار ببرم ) که به بازی زدن رو یه جوری جبران کنن . صدا گذاری های برگرفته از شماره های قبل رو فقط واسه این تو بازی گنجوندن که صدای طرفدارا رو بخوابونن . من حاضرم روزی یک بار گرافیک یه خورده پایین اون زمان سایلنت هیل 1 رو تحمل کنم و اونو به پایان برسونم تا خاطراتم زنده بشه به جای اینکه بشینم HC رو بازی کنم . خداوکیلی کدوم یکی از بچه ها نشسته چند بار HC رو تموم کرده . خودتون قضاوت کنین ببینین کدوم یکی رو بیشتر تموم کردین .
من به شخصه حدود 30 بار SH1 رو تموم کردم . و همین مقدار 2 و 3 رو ولی چهار رو بیشتر از 10 بار فکر نمی کنم تموم کرده باشم . ولی خداشاهده HC رو فقط یک بار بازی کردم . ( البته اینم بگم دلیل چندین بار بازی کردن من به خاطر رکورد زدن و این چرت و پرت ها نبوده ، تموم بچه های سایلنت هیل باز اینو می دونن که مرور خاطرات و فهمیدن چیزهای جدید تو سایلنت هیل یک حس کاملا طبیعیه . همین که آهنگ ابتدایی سایلنت هیل 1 یا 2 یا 3 یا آهنگ محشر Room Of Angel سایلنت هیل 4 مو به تن آدم سیخ می کنه باعث می شه آدم جذب این بازی ها بشه ولی خداوکیلی چی تو HC دیدی که اینطوری جذبت می کنه؟ ) چون واقعا منو دلسرد کرد . HC می تونست یک بازی بسیار عالی تو ژانر HORROR باشه اگه اسمش سایلنت هیل نبود !!!
بازم می گم . انتقادی اساسی بهت دارم که حد و مرز نداره ...
 
واقعا جای تأسف داره ...
بچه ها مطالب بچه های این فروم داره به شکل واقعا مذخرفی دزدیده می شه بدون اینکه حتی یه منبع ذکر کنن . به شخصه چند ماه پیش از من خواسته شده بود ترجمه های LM رو تو سایت www.bazinama.com بنویسم . حالا می بینم یه شخص خدا خیرش بده ای داره مطالب فروم مارو اونجا می نویسه ...
به این آدرس برین ؟
http://www2.bazinama.com/message/sho...t=4853&page=21
.....
حتی طرف نکرده رنگ نوشته ها رو عوض کنه
اینم مال سایت خودمون
http://www.bazicenter.com/forums/sho...mories&page=44
تنها کاری که کرده فقط یه خورده تو متنش دست برده ....
نه تنها متن من بلکه متن مهدی عزیز هم مثل اینکه داره به راحتی دزدیده می شه ...
واقعا برای این جماعت متأسفم ...
توی اینکه مطالبی که تو ایران توی سایت ها گذاشته میشه آنچنان نمیتونیم توی دزدیده نشدنش حساب کنیم ولی :

این لینک هایی که شما دادی دوست عزیز ایرادهای زیادی داره . توی لینکی که از سایت بازینما قرار داده شده من فقط یک مطلب میبینم که gray-wolf گذاشته نمی دونم شما شاید ایشون رو نشناسید ولی خب من میشناسم . این دوست ما ( احمد عزیز ) از ساکنین همین تاپیک بودند و این مطلبی رو که شما میگی من قرار دادم رو توی این پست در صفحه ی 36 همین تاپیک ( 8 صفحه قبل از لینکی که شما دادید یعنی قبل از اینکه شما وارد این تاپیک بشی ) توی همین تاپیک قرار داده بود. من هیچ ایرادی نمیبینم کسی پست خودش رو توی دو تا فرم مجزا قرار بده شما میبینی ؟
اما در مورد مطالب محمد مهدی عزیز توی اون تاپیک احمد عزیز غیر از مطالبی که گاها خودش مینوشت و مطالبی که من مینوشتم و ایشون از من قبلا اجازش رو گرفته بود مطلب دیگه ای نمی ذاشت و مطالب محمد مهدی عزیز ( بنا به مخالف خود محمد مهدی ) قرار داده نمیشد . حالا به فرم های دیگه کاری ندارم من.
نتیجه : قبل از اینکه کسی رو متهم به دزدی کنید حداقل از صحت گفتارتون مطمئن بشید.

پاینده باشید.
 
آخرین ویرایش:
توی اینکه مطالبی که تو ایران توی سایت ها گذاشته میشه آنچنان نمیتونیم توی دزدیده نشدنش حساب کنیم ولی :

این لینک هایی که شما دادی دوست عزیز ایرادهای زیادی داره . توی لینکی که از سایت بازینما قرار داده شده من فقط یک مطلب میبینم که gray-wolf گذاشته نمی دونم شما شاید ایشون رو نشناسید ولی خب من میشناسم . این دوست ما ( احمد عزیز ) از ساکنین همین تاپیک بودند و این مطلبی رو که شما میگی من قرار دادم رو توی این پست در صفحه ی 36 همین تاپیک ( 8 صفحه قبل از لینکی که شما دادید یعنی قبل از اینکه شما وارد این تاپیک بشی ) توی همین تاپیک قرار داده بود. من هیچ ایرادی نمیبینم کسی پست خودش رو توی دو تا فرم مجزا قرار بده شما میبینی ؟
اما در مورد مطالب محمد مهدی عزیز توی اون تاپیک احمد عزیز غیر از مطالبی که گاها خودش مینوشت و مطالبی که من مینوشتم و ایشون از من قبلا اجازش رو گرفته بود مطلب دیگه ای نمی ذاشت و مطالب محمد مهدی عزیز ( بنا به مخالف خود محمد مهدی ) قرار داده نمیشد . حالا به فرم های دیگه کاری ندارم من.
نتیجه : قبل از اینکه کسی رو متهم به دزدی کنید حداقل از صحت گفتارتون مطمئن بشید.

پاینده باشید.

عزیز دلم جناب HORROR
من ارادت خاصی نسبت به شما دارم ولی خداوکیلی تو این یکی موضوع دقت نکردید .
اگه دقت کنید می بینی لینکی که من گذاشتم اشاره داره به شماره صفحه 21 بازی نما درحالی که اون قسمت بازی نما الان فقط 20 صفحه داره .
نتیجه :
کسی که مطلب رو گذاشته اونو حذف کرده بعد از اینکه من این مطلب رو اینجا نوشتم .
پس خواننده همین تاپیک باید باشه طرف .
درضمن من درد ندارم به کسی تهمت دزدی بزنم . وقتی می بینم مطلب من عینا دزدیده شده و در سایت دیگه قرار داده شده اونم بیش از 3 صفحه مطلب همراه با عکس و همه چیزها . درضمن فقط متن من نبود که متن مهدی عزیز هم بوده . طرف بلافاصله حذفش کرده .
درخواست دقت تو حرفا دارم . ممنون
 
آخرین ویرایش:
درخواست دقت تو حرفا دارم
.
حق بدید که وقتی لینکی اینجا قرار میگیره ، و من هم از اونجایی که پیگیر مطالب این تاپیک بوده و هستم وقتی ببینم توی اون لینک چیزی غیر از مطالب یکی از بچه های قدیمی همین تاپیک نیست واکنش نشون بدم. فکر میکنم بهتر بود این پست بعد از حذف اون مطالب پاک میشد ( یا حداقل ویرایش میشد و حذف اون مطالب اطلاع داده میشد) ، تا همچین اشتباهی صورت نمیگرفت .
در هر صورت بنده از این بابت پوزش میخوام.
 
آخرین ویرایش:
.
حق بدید که وقتی لینکی اینجا قرار میگیره ، و من هم از اونجایی که پیگیر مطالب این تاپیک بوده و هستم وقتی ببینم توی اون لینک چیزی غیر از مطالب یکی از بچه های قدیمی همین تاپیک نیست واکنش نشون بدم. فکر میکنم بهتر بود این پست بعد از حذف اون مطالب پاک میشد ( یا حداقل ویرایش میشد و حذف اون مطالب اطلاع داده میشد) ، تا همچین اشتباهی صورت نمیگرفت .
در هر صورت بنده از این بابت پوزش میخوام.

سلام
جناب horror عزیز
من این مطلب رو دیشب دیدم و همون موقع هم درج کردمش
ولی دیگه چک نکردم امروز ببینم حذف شده چون وقت نکردم چکش کنم.
باور کنید اگه می دونستم حذفش کردن منم پستم رو ویرایش می کردم .
به هرحال از منم معذرت ....
 
آقا سهیل ...
ببخشید که اینقدر بی ادبانه حرف می زنم .
اما از نظر من شما حرفهای بی در و پیکری دارید می زنید که دلیل های جالبی هم براش دارین ( یاد مناظره ها افتادم ببخشید سیاسیش کردم )
واقعا" این حرفتون جای تاسف داره.نمرات بازی و نقاط قوتی که از بازی براتون گفتم همشون بی در و پیکر و عجیب بودند؟
فکر کنم الحمد لله به لینک نمرات نسخه ps3 بازی اصلا" نگاه هم نکردید بشمارید ببینید چند جا نمره ی بالا به بازی دادن!
واقعا ذهن من یکی ریخته به هم از حرفای شما . حوصله نوشتن ندارم ولی از نظر شما نمره 71 و 67 نمره خوبیه ؟ واقعا ترس واقعی رو تو HC تجربه کردین ؟
!!!
من که می خوام برم تیمارستان بستری شم از دست این حرفای شما!
نمره ای که ign بهش داده نمره ی متوسطیه،ولی 71 نمره ای که نسخه PS3 بازی گرفته نمره نسبتا" خوبیه... نمره 75 به بالا هم نمره خوب محسوب می شه...
البته نمره ی اصلی نسخه ی PS3 از نظر من 75 از 100 هستش،چون دیوانگی نویسنده مجله Playstation Official Magazine Australia که به بازی 60 داده و نوشته کونامی باید تو سایلنت هیل 7 تیم اصلی رو برگردونه برام روشن شده...:)(می دادن بچه 5 ساله هم نقد می کرد همچین جمله ی احمقانه ای رو نمی نوشت-بخاطر همین من نقد سایت رو مردود می دونم)
نمره 50 Thunderbolt رو هم مردود می دونم...
در مورد ترسناک بودنش هم بهتره بدونید تمام سایت هایی هم که بازی رو نقد کردن غیر از تعداد معدودی بازی رو ترسناک دونستن،حتی ign که بهش نمره متوسط داده...
البته شما ظاهرا" خودتون رو از ign و سایتها بالاتر می دونید و ظاهرا" اونا دروغ می گن که تو بازی horror وجود داشته...:دی
نمرات کل سایلنت هیل های قبلی هم می ذارم که یکم آمار و ارقام دستتون بیاد :
Silent Hill (PS1) : 86
Silent Hill 2 (PS2) : 89
Silent Hill 3 (PS2) : 85http://www.metacritic.com/games/platforms/ps2/silenthill3
Silent Hill 4
(PS2) : 76
از روی این نمرات به سادگی می شه نتیجه گرفت تو نسل قبل که silent hill team ساخت بازیهای سری رو بر عهده داشته،کیفیت بازیها سیر نزولی داشته...(منظورم تو نسخه های PS2 هستش)
حالا شما و بقیه دوستان هی بیاید مقام silent hill team رو تا حد خدا بالا ببرید...
نمره نسخه PS3 هوم کامینگ هم همونطور که گفتم 71 هستش(یعنی 5 نمره کمتر از sh4 که همه بواسطه ی اینکه sh team ساختدش قبولش دارید...)
در مورد افت نمرات بازی بازی هم باید بگم این افت طبیعی بوده و این سری چه با
silent hill team و چه بی silent hill team نیاز به تغییرات اساسی داشته که در homecoming اون دسته از تغییرات که به المانهای اصلی سری صدمه نمی زد انجام شد...
اگر هم این تغییرات انجام نمی شد و بازی رو به همون سبکی که دوست دارید یعنی با دوربین عصر حجر و گرافیک نسل قبل و گیم پلی سنتی سایلنت هیل تحویلتون می دادند،مطمئن باشید فاتحه سری خونده شده بود!
از نظر شما HC یکی از بهترین دنباله هایی هست که ساخته شده ؟ واقعا جای تعجب داره این حرفی که شما می زنید . با خوندن این جمله یه لحظه احساس کردم اصلا شما سایلنت هیل بازی نکردین ؟؟؟!!!
حرف بنده رو تغییر ندید خواهشا"!گفتم یکی از بهترین دنباله هاییه که تو این نسل ساخته شده...
شما خودتون حرف بنده رو اینجوری می پیچونید اونوقت میاید می فرمایید حرفای من شبیه مناظره تلویزیونی بوده؟؟!!!!
درمورد نحوه برداشتن جزئیات و سیو بازی باید بگم به نظر من فقط خواستن افتضاحی ( نخواستم لفظ بدتری به کار ببرم ) که به بازی زدن رو یه جوری جبران کنن . صدا گذاری های برگرفته از شماره های قبل رو فقط واسه این تو بازی گنجوندن که صدای طرفدارا رو بخوابونن .
خط اول پستتون که مغالطه محض بود و هیچ احدی رو قانع نمی کنه ولی درمورد بقیه اش می خواستم
بپرسم چه چیزیش از نظر شما افتضاح بوده؟اگه منظورتون ترسشه که توضیح دادم این عامل بخاطر تغییر اجباری زاویه دوربین کمتر شده بود...
بخاطر همین سازندها مجبور شدند که ترس رو تو دشمنای بازی و محیط جا بدن که بخوبی موفق شدند این کار رو کنند!
همچین می گید ترس نداشته که انگار بازی viva pinata بوده!
من خودم وقتی تو قبرستون شفرد گلن سگ یا هیولای دودی دنبال می کردن قلبم از جا کنده می شد!
یا وقتی اون موجود دست دراز که دستهاشو رو زمین می کوبید بهم نزدیک می شد و می دیدم خونم کمه خودم از بازی میومدم بیرون!
خداوکیلی کدوم یکی از بچه ها نشسته چند بار HC رو تموم کرده . خودتون قضاوت کنین ببینین کدوم یکی رو بیشتر تموم کردین .
من 20 روز پایانی سال پیش رو وقت گذاشتم 4 بار پشت سر هم تمومش کردم...بعلاوه یه سر می تونید به تاپیکهاش تشریف ببرید ببینید چند نفر بالای یه بار تمومش کردن...
مخاطب این بازی که فقط شما نبودید!!
تموم بچه های سایلنت هیل باز اینو می دونن که مرور خاطرات و فهمیدن چیزهای جدید تو سایلنت هیل یک حس کاملا طبیعیه . همین که آهنگ ابتدایی سایلنت هیل 1 یا 2 یا 3 یا آهنگ محشر Room Of Angel سایلنت هیل 4 مو به تن آدم سیخ می کنه باعث می شه آدم جذب این بازی ها بشه ولی خداوکیلی چی تو HC دیدی که اینطوری جذبت می کنه؟ ) چون واقعا منو دلسرد کرد .
مرور خاطرات از نظر شما یعنی چی؟؟؟می خواستید تو homecoming همه شخصیتهای قبلی رو ببینید؟
می خواستید زاویه دوربین فسیل شده نسل قبل رو ببینید؟
اونهمه نشونه از سری سایلنت هیل مثل خرگوشها،کله هرمی،بیمارستان الکمیلا،زندان تولکا،دریاچه،ufo،چراغ قوه،میله فلزی،خون آلود شدن محیط و... همه از نظر شما کشک بودن دیگه؟!:-"
در مورد آهنگهای بازی هم باید بگم که آهنگ ابتدایی sh homecoming هم-که بعیده تو نسخه دزدیده شده PC درست شنیده باشیدش-همه جا تایید کردن که ساندتراک عالی ای بود!
صد البته که جنابعالی به خاطر همین موضوع استفاده از نسخه ی PC اصلا" متوجه موسیقی و صدا گذاری بازی نشدین و هیچ دلیلی نمی بینم در این مورد باهاتون بحث بیفایده کنم...
نمره نسخه PC اورجینال sh homecoming (که بعیده حتی یه نفر تو ایران بازی کرده باشدش) 64 بوده ...
به نسخه غیرقانونی آشغالش هم جایی نمره ندادن،ولی اگه بنده بخوام نمره بدم 40 می دم;)
HC می تونست یک بازی بسیار عالی تو ژانر HORROR باشه اگه اسمش سایلنت هیل نبود !!!
خواهشا" از این ببعد حرفاتون رو با دلیل بزنید و سفسطه نکنید!
بازم می گم . انتقادی اساسی بهت دارم که حد و مرز نداره ...
از این انتقادات و بحثها در مورد نسخه مفتی خیلی بازیهای دیگه هم دیدم...امیدوارم homecoming 2 و نسخه ی بعدی سایلنت هیل انحصاری ps3 شن،چون بازی نسخه هزار تومنی هر بازی ای تو نسل حاضر به طبع انتقادات خنده دار این چنینی هم ایجاد می کنه;)
من بعد هم چون مثل اینکه اینجا همه نسخه غیرقانونی یک میلیارد بار دستکاری شده homecoming رو بازی کردن من دیگه در مورد این بازی با اساتید بحث نمی کنم!!
 
آخرین ویرایش:
سلام
من خودم HC رو بازي نكردم و قطعاً حق ندارم دربارش نظر بدم اما:
در مورد Soundtrackها با سهيل هم‌عقيده هستم. كاملش رو دانلود كردم و گوش دادم. همين كه بدونيم برادر يامائوكا ساختتش فكر كنم كافيه. حس سايلنت هيلي خوبي داره. امابا انتهاي فرمايشات سهيل‌جان مخالفم.
اولاً نبايد درباره يه بازي و يا هرچيزي از روي قيمتش نظر داد. بعدش هم سهيل‌جان! نبايد ما فقير بيچاره‌ها رو چون PS3‌نداريم مسخره كني;) ايشالا ما هم يه دونه مي‌خريم. اون وقت براش بازي‌هاي 80-70 تومني مي‌خريم.:biggrin1:
اشكان! محمد مهدي! ارشام! كجاييد كه سهيل و شهام همديگرو كشتن...!:-"
دوستي داشتم كه مي‌گفت: «من بلد نيستم خوب انشا بنويسم اما انشاي خوب رو مي‌فهمم و بلدم از انشاي بد ايراد بگيرم» تفسيرش با اساتيد
اما مي‌خوام وسط دعوا نرخ تعيين كنم.
تو گفتگوي راهروي آخر SH2 گير كردم.
aaxrx.jpg
انگليسيم خوب نيست اما فكر كنم معنيش ميشه «اگه منو مي‌كشتن راحت‌تر بود» شايد اگه من بودم و همچين چيزي از مري ميشنيدم منم همون كار جيمز رو مي‌كردم. به هرحال جيمز تو سايلنت هيل كشته نمي‌شه و اين مي تونه به اين دليل باشه كه خيلي هم گناهكار نيست
يكي ديگه: خرگوش تو سايلنت هيل چه نقشي داره. اينو هنوز متوجه نشدم. نماد چيه؟
 
سلام
من خودم HC رو بازي نكردم و قطعاً حق ندارم دربارش نظر بدم اما:
در مورد Soundtrackها با سهيل هم‌عقيده هستم. كاملش رو دانلود كردم و گوش دادم. همين كه بدونيم برادر يامائوكا ساختتش فكر كنم كافيه. حس سايلنت هيلي خوبي داره. امابا انتهاي فرمايشات سهيل‌جان مخالفم.
اولاً نبايد درباره يه بازي و يا هرچيزي از روي قيمتش نظر داد. بعدش هم سهيل‌جان! نبايد ما فقير بيچاره‌ها رو چون PS3‌نداريم مسخره كني;) ايشالا ما هم يه دونه مي‌خريم. اون وقت براش بازي‌هاي 80-70 تومني مي‌خريم.:biggrin1:
موضوع سر داشتن یا نداشتن ps3 و یا قیمت بازیهاش نیست مسعود جان:smile:
حرف من اینه که نمره کل نسخه ps3 بازی 71 هستش و هیچ کس هم خوشبختانه اینجا انجامش نداده و بخاطر همین همه حرفای من در مورد این بازی رو متوجه نمی شن و باهام اختلاف دارن...
دوستان نسخه کپی PC رو بازی کردن که نسخه اصلش نمره اش 64 ـه...
حالا بنظر شما با این مشکلاتی که نسخه کپی PC داره ، باعث نمی شه این بازی تو چشم دوستان در حد یه بازی ضعیف با نمره 30 یا 40 جلوه کرده باشه؟;)
یادمه اشکان جان هم یه بار اشاره ای به مشکلات نسخه ی PC بازی (آهنگها و صداگذاریش) کردن...

اما مي‌خوام وسط دعوا نرخ تعيين كنم.
تو گفتگوي راهروي آخر SH2 گير كردم.
aaxrx.jpg
انگليسيم خوب نيست اما فكر كنم معنيش ميشه «اگه منو مي‌كشتن راحت‌تر بود» شايد اگه من بودم و همچين چيزي از مري ميشنيدم منم همون كار جيمز رو مي‌كردم. به هرحال جيمز تو سايلنت هيل كشته نمي‌شه و اين مي تونه به اين دليل باشه كه خيلي هم گناهكار نيست
يكي ديگه: خرگوش تو سايلنت هيل چه نقشي داره. اينو هنوز متوجه نشدم. نماد چيه؟
سوال اولتون که جوابش در حیطه تخصص برادر اشکانه:دی ولی در مورد خرگوشها نظرم اینه که نماد پاکی و بی گناهی شخصیتهای کودک تو بازیها سری هستند...
پ.ن:دقت کردید تو sh2 هیچ خرگوشی ندیدیم؟
 
تو گفتگوي راهروي آخر SH2 گير كردم.
تو هنوز تو sh2 موندی بابا ضله کردی جیمز و بر و بچو !
راستی مشکلت با ufo حل شد ؟
«اگه منو مي‌كشتن راحت‌تر بود» شايد اگه من بودم و همچين چيزي از مري ميشنيدم منم همون كار جيمز رو مي‌كردم.
خب اونموقع شهر برا شما هم دعوتنامه می فرستاد برادر!
خیلی وقتا شده که ما همچین تصوراتی از ذهنمون رد شده ، که بابا میخوام این زندگی نباشه ! ولی خب اگر واقعا میخواستیم این زندگی نباشه خودمون این کار رو انجام میدادیم . مری هم همینطور ، اگر خیلی ناراضی بود خودش میتونست خودکشی کنه !
به هرحال جيمز تو سايلنت هيل كشته نمي‌شه و اين مي تونه به اين دليل باشه كه خيلي هم گناهكار نيست
همونطوری که قبلا هم گفتم جیمز بیش از اینکه شایسته ی مجازات باشه لایق ترحمه . شهر اگر بر این باور بود که جیمز کاملا گناهکاره همون موقع قتل جیمز رو فرا میخوند اما گذاشت کمی بگذره تا راه اشتباهی که طی کرده برای خودش هم کمی آشکار بشه.
موضوع سر داشتن یا نداشتن ps3 و یا قیمت بازیهاش نیست مسعود جان:smile:
حرف من اینه که نمره کل نسخه ps3 بازی 71 هستش و هیچ کس هم خوشبختانه اینجا انجامش نداده و بخاطر همین همه حرفای من در مورد این بازی رو متوجه نمی شن و باهام اختلاف دارن...
دوستان نسخه کپی PC رو بازی کردن که نسخه اصلش نمره اش 64 ـه...
حالا بنظر شما با این مشکلاتی که نسخه کپی PC داره ، باعث نمی شه این بازی تو چشم دوستان در حد یه بازی ضعیف با نمره 30 یا 40 جلوه کرده باشه؟;)
یادمه اشکان جان هم یه بار اشاره ای به مشکلات نسخه ی PC بازی (آهنگها و صداگذاریش) کردن...
چرا باید اینطوری باشه ؟
چرا بازی ای که به یه بازی مولتی پلتفرم شناخته میشه ، فقط توی ps3 ( البته اون هم به گقته ی شما ) خوب کار بشه . مگه نسخه های قبلی که هم روی کنسول بودند هم روی pc تفاوت آنچنانی داشتند. اینچیزی که شما داری برای تبرئه ی بازی میگی عذر بدتر از گناهه . مگه روی pc نمیشه خوب کار کرد ؟
چرا تیم سازنده باید یه پرت درب و داغون برای pc به بازار بده ؟
سهیل جان شما یه چیزی رو توجه نمیکنی اون هم اینکه شماره هایی هم که خوب جواب گرفتند روی pc این همه مشکل نداشتند مگه اونموقع دزدی کم بود ؟ تیم سازنده موظف بود که خیلی خیلی خیلی بیشتر روی نسخه ی pc کار کنه . چون از اول اعلام شده بود که بازی برای pc هم ریلیز خواهد شد نباید این موضوع اینقدر سرسری گرفته میشد . در این مورد تنها خطاکار خود ناشرین هستند نه کس دیگه.
پ.ن:دقت کردید تو sh2 هیچ خرگوشی ندیدیم؟
حضور خرگوش از شماره ی 3 بازی آغار شد.

پاینده باشید.
 
چرا باید اینطوری باشه ؟
چرا بازی ای که به یه بازی مولتی پلتفرم شناخته میشه ، فقط توی ps3 ( البته اون هم به گقته ی شما ) خوب کار بشه . مگه نسخه های قبلی که هم روی کنسول بودند هم روی pc تفاوت آنچنانی داشتند. اینچیزی که شما داری برای تبرئه ی بازی میگی عذر بدتر از گناهه . مگه روی pc نمیشه خوب کار کرد ؟
چرا تیم سازنده باید یه پرت درب و داغون برای pc به بازار بده ؟
سهیل جان شما یه چیزی رو توجه نمیکنی اون هم اینکه شماره هایی هم که خوب جواب گرفتند روی pc این همه مشکل نداشتند مگه اونموقع دزدی کم بود ؟ تیم سازنده موظف بود که خیلی خیلی خیلی بیشتر روی نسخه ی pc کار کنه . چون از اول اعلام شده بود که بازی برای pc هم ریلیز خواهد شد نباید این موضوع اینقدر سرسری گرفته میشد . در این مورد تنها خطاکار خود ناشرین هستند نه کس دیگه.
نسخه ی PC بازی هم خوب کار شده بود،ولی بدلیل اینکه تو بعضی موارد (مواردی مثل کنترل که کاریش نمی شده کرد یا تغییر زاویه دوربین که مثل زاویه قدیمی رو PC خوب از آب در نمی تونست در بیاد) از نسخه PS3 کمی ضعیفتر بود و 7 نمره کمتر از نسخه PS3 گرفت...
تیم سازنده هم پرت داغون بیرون نداده،مسئله پایرسی داغونش کرده...
بله تو نسل قبل هم که سایلنت هیل های قبلی اومدند دزدی فراوان بود،ولی الان نسل عوض شده و مثل نسل قبل نیست که بازی کرک شده با کمترین مشکل اجرا شه،چرا؟چون سازنده ها تو این نسل از قبل کاری می کنند که بازیشون در صورت کرک شدن مشکل داشته باشه!
نسخه PC ای که خودمم بازی کردم مشکلاتی نظیر افت فریم بعد دموها،صدا نداشتن بعضی محیط ها،کرش شدن،بم بودن آهنگها رو داشت و در حد یه بازی با نمره 30-40 هم نمی ارزید!
یه مثال هم در مورد آهنگهای بازی بزنم:تو نسخه ی PC موقع جنگیدن با اسکارلت تم قشنگ اون قسمت رو با صدای بم و بی کیفیت مثل یه آهنگ آشغال می شنیدم ولی تو نسخه PS3 موقع شنیدن اون تم ، بعد اینکه تونستم اسکارلت رو بکشم اشکم دراومد...
پس تیم سازنده روی نسخه ی PC در حد توانش کار کرده،بعدش از اول اعلام نشده بود که بازی برای PC هم میاد و اگه اشتباه نکنم تو E3 2008 بود که اعلام شد...
اگه طبق گفته شما قرار باشه که بخاطر پایرسی سازنده ها مقصر باشن و اعدام شن یا بازی آشغال باشه،کل راک استار و eidos رو باید بخاطر غیر قابل بازی بودن نسخه ی PC دزدی GTA IV و بتمن اعدام کرد!
پس در این زمینه سازنده ها خطا کار نیستند...
 
آخرین ویرایش:
سلام
نمی خواستم تو بحث شرکت کنم اما نظرات اون قدر عجیب بود که حیفم اومد خودمو قاطی نکنم.
اون عزیزی که می خواد از سایلنت هیل هوم کامینگ (آّب گل آلود) ماهی بگیره به این موضوع توجه نداره که بابا گور بابای پی سی. من که ایکس باکس360 اش رو بازی کردم هم می گم هوم کامینگ مزخرف بود. من اصلا به گرافیک و حتی صداگذاری کاری ندارم. من به داستان کار دارم که خیلی سطحی بود. این بازی روانشناسانه نبود بلکه روانی بود!!! چرا که الکس با دیدن مرگ برادرش دچار جنون شده بود و داشت چرت و پرت می دید.
بزارین اینطوری بگم. هوم کامینگ اینطوری بود که انگار شخصیت ها و اسمهای متال گیر رو بزاری تو اسپلینتر سل و بگین بفرما اینم صدا و اسم. بفرمایین متال گیر بازی کنین.
اصلا یک چیزی. شما بورو با همون هوم کامینگ حال کن. من و یک هوا گیمر دیگه می گیم هوم کامینگ مزخرف بود. حالا شما اسمش رو بزار اسپین آف. دابل هلیکس و کلایمکس هم هی برات اسپین آف در می کنن تا حال کنی. اما من منتظر تحقق وعده آکیرا یامائوکه هستم که سال پیش گفت در آینده سایلنت هیل نزد ژاپنی ها بر می گرده اما فعلا غربی ها دارن چند تا سایلنت هیل دیگه می سازن!!!
یک چیزی دگه. تیم سایلنت در بدترین حالت (سایلنت هیل4) بهترین داستاان رو ارائه میداد و این دقیقا چیزیه که غربی ها توانش رو ندارن.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or