بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

[Silent Dream]

​

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..

1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera

توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

​

Spoiler: خلاصه داستان به صورت متن

​

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

Spoiler: برای درک عمیق تر و بیشتر در مورد بازی مطالعه ی مطالب زیر کمک کننده خواهد بود:

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتورسایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد

Spoiler: Unreleased Projects

Silent Hill: Origins (Climax LA)
Silent Hill: Cold Heart

Spoiler: داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل ۱ و ۲ به صورت ویدیویی

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

​

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

تحلیل داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

​

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

تحلیل داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

 

[devil girl]

انسان های سادیستی

این یعنی چی؟ سادیسمی منظورته؟!

فول مووی

ایم فول مووی چی هست ؟
---------------------
با تشکر از همه ی دوستان که مطالب خیلی مفیدی رو در تاپیک قرار می دن

 

[Silent Dream]

این یعنی چی؟ سادیسمی منظورته؟!

به کسانی که دچار بیماری سادیسم هستند, سادیست میگند.
============================================
سعی میکنم تا چند روز آینده, بقیه فیلم هایی که سایلنت هیل ازشون الهام گرفته رو معرفی کنم و بعدش برم سراغ معرفی کتابها!

 

[Safety & Peace]

نمیدونم این فیلم غلاف تمام فلزی رو دیدین یا نه ولی واقعا نشون میده دیوونگی یعنی چی. یارو آخر سر خودشو میترکونه. واقعا تلخه فیلمش و خیلی هم جالبه در نوع خودش

 

[silent hill72]

Silent Hill 4 Original Memories

خب بچه ها om رو ادامه میدیم...راستی نظر هم بدین که به بیشرفت کار کمک بشه...
یادداشت های زیر در...که به درک و فهم داستان بازی خیلی کمک میکردن...والتر...بچه ی معصومی که از نوشته هاش بیداست...ولی...

Spoiler

شیر کاکائو! چیز مهمی که فوایدشو بخاطر دارین...یکیش جسبر بیچاره بود...!

Spoiler

مثل اینکه صدای از تو دستشویی اومد...s

Spoiler

جمله معروف هنری...WTH! خب حق داره! شما بودین چی میگقتین؟:d

Spoiler

خب وارد تونل میشیم...تونلی که نماد ارتباط این دنیا و دنیای دیگه ست...شواهدی هست که میگه کسانی که یک لحظه مرگ رو تجربه کردن و تا مرز مرگ رفتن با صحنه هایی امثال این روبرو شدن...جو ش خیلی سنگینه...

Spoiler

صحنه ی بله برقی...همون طور که میدونید بازی از این صحنه های که مو بر تن ادم سیخ میکنه کامله...خیلی با معنیه...

Spoiler

اون مترو لعنتی...همه چیز خاکستری...حتی خود هنری...کاش هیچوقت واردش نمیشد:crying1: اولین مکانی که مارو وارد دنیای روانیه والتر میکنه...

Spoiler

CYNTHIA...زنی ظاهرا هرزه که به هنری هم علاقه داره و میگه که اینا همش رویاست ولی هنری میخواد که راه خروج رو بیدا کنه! زنی که کمی جلوتر مارو تا مرز گریه میبره... خیلی ترحم برانگیزه...بیچاره

Spoiler

اون سگای چندش اور لعنتی

Spoiler

یکی دیگه از اون حفره ها...بهتره وارد شیم...هر جا بریم از این جهنم بهتره...

Spoiler

 

[msbazicenter]

سلام

ایم فول مووی چی هست ؟

Full Movie یعنی یه فیلم کامل از بازی. شامل تمام کات-سکانس‌ها و مراحل بازی.
=====================================================
یه سوال اساسی
چرا از خیلی بازی‌ها 2 شخصیت یا حتی بیشتر انتخاب شده اما از SH فقط یکی؟

 

[silent hill72]

سلام

Full Movie یعنی یه فیلم کامل از بازی. شامل تمام کات-سکانس‌ها و مراحل بازی.
=====================================================
یه سوال اساسی
چرا از خیلی بازی‌ها 2 شخصیت یا حتی بیشتر انتخاب شده اما از SH فقط یکی؟

من نظرم اینکه چون شخصیت های سایلنت هیل و کلا بازی سایلنت هیل خیلی عمیق و بیچیده هستند با افکار هر کسی جور در نمیان و بازم میگم کسی نمیتونه درکشون کنه بخاطر اون طرفداراش نسبت به بازی های معروف دیگه کم ان بخاطر اینه که با وجود اینکه شماره های زیادی از sh اومده ولی بازم 1 نماینده دارم و اونم وجود منه!:d>:d
راستی ایول اگه full movie اینطوری باشه که خیلی خوبه...کلی تجدید خاطره میشه...

 

[Silent Dream]

Jacob's Ladder
(نردبان جیکوب)
​

​

"نردبان جیکوب" محصول 1990 آمریکا به کارگردانی آدریان لین و فیلمنامه بروس جوئل رابین است.
داستان فیلم در مورد سربازی به نام جیکوب سینگر است که پس از بازگشت از جنگ ویتنام دچار توهمات هولناکی میشود. "نردبان جیکوب" تصویری آزادانه و غیرعادی از وجود انسان هاست.
مکانهای همچون بیمارستان و متروی زیرزمینی که در این فیلم به تصویر کشیده میشود, یادآور محیط های سری بازی سایلنت هیل است.
Masahiro Ito در مورد این فیلم میگوید:
زمانی که من یک دانش آموز دبیرستانی بودم این فیلم را تماشا کردم و برای اولین بار بود که ترس روانشناسانه (terror psychologically) را تجربه کردم.
Owaku نیز میگوید که سری سایلنت هیل به شدت از این فیلم الهام گرفته است.
نکته:
در فیلم "نردبان جکوب" در متروی زیرزمینی ایستگاهی وجود دارد با نام Bergen Street, در سایلنت هیل 3 نیز در مرحله متروی زیرزمینی, ایستگاهی با همین نام وجود دارد
که بخاطر تقدیر از این فیلم انتخاب شده است.

Spoiler: Bergen Street In Silent Hill 3

Spoiler: Bergen Street In Jacob's Ladder

همچنین در فیلم نردبان جکوب, پوستری به این شکل وجود دارد:

این پوستر نیز در سایلنت هیل 1 با کمی تفاوت به چشم میخورد:

================================================================================
منابع مورد استفاده درباره توضیح فیلم:
MehrNews.com - Iran, world, political, sport, economic news and headlines

 

[msbazicenter]

سلام
سرهرمی در مراسم اختتامیه المپیک؟:-o

Spoiler

 

[Heart Broken]

درود بر همه

سرهرمی در مراسم اختتامیه المپیک؟:-o

Spoiler

جل الخالق :-o

اینا چرا سراشون به سمت عقبه؟ :d مدل جدیدی از کله هرمیه!

---

مطالبی که امیر گذاشت بسیار جالبه، تقریباً من هیچ کدوم از این فیلم‌ها رو ندیدم :d (فقط غلاف تمام فلزی رو دیدم که واقعاً فیلم قشنگی بود، چون دوبله دیدم این تیکه فیلم تو ذهنم مونده: یک دو سه چهار به خاطر کار سرباز پایل :d)

حالا یک پیشنهاد دارم که البته قبلاً هم این پیشنهاد رو داده بودم، حالا میخوام عملیش کنم! دوستان خارج از بحث فیلم‌هایی که سری سایلنت هیل ازشون الهام گرفته، اگر فیلمی رو دیدن که شباهتی به سایلنت هیل داره با دلیل انتخاب اینجا معرفی کنند.

خوب من دوتا فیلم رو معرفی می‌کنم که احتمال می‌دم شما هم دیده باشید چون تو برنامه اسبق شبکه 4 یعنی سینما ماورا بارها و بارها نشون داده بودند!

1- pann's labyranth (دالان مارپیچ)

محصول سال 2006 مکزیک، اسپانیا و آمریکا به کارگردانی گيرمو دل‌تورو (Guillermo Del Toro) کارگردان مشهور مکزیکی که فیلم معروف پسر جهنمی (Hellboy) رو در کارنامه داره.

به نقل از تبیان:

دالان مارپیچ داستان تلخ زندگي مردمي كه زير سلطه ديكتاتوري، روزگار مي‌گذرانند را با خيال و روياي دختركي كه عاشق داستان‌هاي پريان است، در هم آميخته است. در اين فيلم هم‌چنين تقابل خير و شر، آزادي‌خواهي و فاشيسم جلوه‌ي خاص خود را دارد.

فيلمنامه «هزار توي پن - دالان مارپیچ» را خود دل‌تورو در ژانر درام، فانتزي و دلهره به نگارش درآورده است. داستان فيلم چيزي ميان رويا و واقعيت است و زندگي افليا، دختر بچه‌اي را به تصوير مي‌كشد كه همراه مادر باردار و ناپدري فاشيست خود زندگي مي‌كند. ژنرال فرانكو ديكتاتور اسپانيا حكومت را به دست گرفته اما هنوز گروه‌هاي كوچكي در جنگل‌ها كمين كرده‌اند و با گماشتگان حكومت فاشيست، مانند ناپدري اوفليا، براي به دست آوردن آزادي مي‌نگرند. اين گونه است كه افليا براي فرار از آزار و اذيت‌هاي خانواده‌اش به جنگل پناه مي‌برد.

این فیلم زیبا اتمسفر بی نظیر و منحصر به فردی داره، یک دنیای فانتزی در عین حال قابل درک رو به تصویر میکشه. از این مورد مهم‌تر، ارتباطیه که میشه با شخصیت اصلی فیلم یعنی دختر بچه ده ساله با نام افليا برقرار کرد. داستان فیلم ارتباط زیادی با دنیای سایلنت هیل نداره ولی از لحاظ نمایش دنیاهای موازی (دنیای فانتزی و دنیای رئال) شبیه به سری سایلنت هیل هست. حتی در آخر فیلم هم این سؤال در ذهن مخاطب باقی میمونه که آیا دنیای فانتزی افلیا زاده ذهن خودشه یا یک واقعیت مطلقه!

Spoiler

---

2- kontrol (کنترل)

محصول سال 2003 مجارستان به کارگردانیه Nimród Antal.

داستان فیلم راجع به یک سری از کارکنان مترو ست که وظیفه کنترل بلیط مسافران رو دارند. ظاهراً این کارکنان همگی از لحاظ سلامت روانی مشکل دارند و رفتارهای عجیبی از اون‌ها دیده میشه. این افراد در طول شبانه روز با مردم احمق و بی فرهنگ زیادی سروکله می‌زنند که این مردم مشکلات و ماجراهای زیادی رو براشون به وجود میارند. یک اتفاق عجیب تو ایستگاه مترو میفته، هر چند وقت یک بار فردی مرموز یکی از مردم و یا یکی از کارکنان مترو رو، روی ریل قطار پرتاب می‌کنه که باعث کشته شدن اون‌ها میشه. کارکنان مترو تصمیم می‌گیرند در قالب چند گروه برای پیدا کردن این قاتل در ایستگاه‌های مختلف پست بدند. سرپرست یکی از این گروه‌ها، شخصیت اصلی فیلم به نام Bulcsú هست.

به ظاهر داستان فیلم سادست ولی مفهومی پیچیده داره، ایستگاه‌های متروی شهر دنیای تاریکی رو به تصویر میکشه که در واقع برزخ بعضی از افراد محسوب میشه. تقریباً تمامی کنترل چیانی که تو مترو می‌بینیم به نوعی روان پریش و غیر عادی و ناآرام به نظر می‌رسند، و دنیای مترو جهنمی برای این افراده، اون‌ها هر روز به وسیله مردم در رنج و عذاب و سختی هستند و حق خروج از مترو رو ندارند، این افراد گناه کارند!


شاید بتونیم Bulcsú رو به شخصیت جیمز ساندرلند نسبت بدیم، Bulcsú شخصیتیه که از اعمال و افکار خودش زجر میکشه و به دنبال راهی برای فرار از خودشه و همیشه با خودش درگیره، این درگیری تقابل نفس اماره و لوامه رو نشون میده (خیر و شر)، Bulcsú میل به خوب شدن داره و می‌خواد به "خود" واقعیش برسه، شاید برای همینه که دنیای مترو رو انتخاب کرده (شاید هم دنیای مترو Bulcsú رو انتخاب کرده!)، انتخاب دنیای مترو یک دنیای غیر واقعی برای پیدا کردن واقعیت!

در آخر Bulcsú موفق میشه تا از جهاد با نفسش سربلند بیرون بیاد و قاتل زنجیره‌ای (که قسمته تاریک و سیاهه خودش هست) رو از بین ببره و پا به دنیای بیرون از مترو بگذاره، ولی در آخر فیلم هم دنیای بیرون از مترو نشون داده نمیشه و خود مخاطب دنیای واقعی را در ذهنش تجسم می‌کنه، دنیایی که با نور نشون داده میشه.

در کنار Bulcsú شخصیت زنی به نام Tibi وجود داره که از مسافران متروست و او رو با لباس سگ یا شاید خرس می‌ببینیم. Tibi هم به دنبال واقعیته، اما این شخصیت از راه خودش به مطلوبش میرسه، این زن رفته رفته از لباس حیوانی خودش بیرون میاد و لباس یک سنجاقک رو می‌پوشه، لباسی که نمادی از آزادیه.

به نظرم مفهوم داستان این فیلم خیلی شبیه به داستان جیمز و نسخه دوم سریه.

Spoiler

 

[Silent Dream]

The Exorcist III(جن گیر 3)

​

جن گیر 3, سومین قسمت از سری فیلم های جن گیر به کارگردانی ویلیام پیتر بلتی میباشد که در سال 1990 ساخته شد.
داستان این فیلم دیگر در مورد کشیش مرین و ریگن نیست بلکه در مورد کشیش جوانی است که در آخر فیلم جن گیر 1 بخاطر نجات دادن ریگن کشته میشود.
داستان جن گیر 1 از این قرار بود که کریس مک نیل، بازیگر زن تلویزیون نگران سلامت دخترش، ریگن، است که دچار تشنج شدید شده و در رختخواب به خود می پیچد.
پزشکان از درمان دخترک ناتوان اند، تا آنجا که به کریس پیشنهاد می کنند از يك جن گير كمك بگيرد. كريس به يك كشيش جوان به نام پدر كاراس مراجعه ميكند و از او درخواست
مي كند تا به ريگن كمك كند. پس از تحقيقاتي كه پدر كاراس بر روي ريگن انجام مي دهد و مطمئن ميشود كه شيطان بدن او را تسخير كرده به كليسا مراجعه كرده و درخواست
ميكند تا خودش مراسم جن گيري را انجام دهد. اما كليسا شخصي باتجربه تر به نام پدر مرين را پيشنهاد ميكند. مرین كشيشي پير است و موجودی كه بدن ریگن را تسخير كرده
است می شناسد. پدر مرين به خانه ي كريس مك نيل ميرود و به همراه پدر كاراس جن گيري را شروع ميكنند. در اين مراسم سخت و طاقت فرسا پدر مرين جان خود را از دست دست
ميدهد و پدر كاراس در نهايت به قيمت جان خودش اهريمن را از بدن ريگن خارج ميكند.
Masahiro Ito میگوید سایلنت هیل 1 از جنبه های مختلف فیلم جن گیر 3 الهام گرفته است.
منابع مورد استفاده در رابطه با توضیح فیلم:
ویکی پدیا فارسی-فیلمهای ترسناک

Spoiler

متاسفانه سایتی رو پیدا نکردم که داستان جن گیر 3 رو کامل و خوب تعریف کرده باشه!

 

[silent hill72]

سلام
سرهرمی در مراسم اختتامیه المپیک؟:-o

Spoiler

واااای:-o این واقعیت داره یا عکس ساختگیه؟:-o مال همین المبیک؟:-o

 

[msbazicenter]

سلام
سایلنت هیل نگاهی ژاپنی به اعتقادات و ترس‌های غربی‌ست.
این نظر بنده‌ست شاید درست باشه شایدم نه.
===================================================
شاید این نوشته خیلی پرت به نظر بیاد و شاید هم خیلی قدیمی تصور بشه اما این نوشته رو به یاد لیون مرحوم (بخون اون فاتحه سوزناکه رو) می نویسم چون خیلی اصرار داشت AW رو بازی کنم و نظرم رو در مقایسه با SH‌ بگم. پس هدفم بررسی بازی AW نیست ضمناً این رو هم بگم که چون قصدم مقایسه‌ی تشابهات این دو بازی هست پس اسپم به حساب نمیاد.
خب همین چند دقیقه پیش قسمت اول بازی رو تموم کردم و البته دو اپیزود ویژه رو هنوز نرفتم ولی بعید می‌دونم تو اصل داستان تاثیری داشته باشه. اول بگم خیلی از بازی خوشم اومد و به حق یکی از بهترین عنوان‌هاست. اگه یادتون باشه پارسال با عرضه بازی چنگ محسوسی بین طرفداران SH و AW در گرفت.
نظرم رو تو هشت مورد بیان می‌کنم.
1- اول از همه شباهت ظاهری شخصیت آلن با جیمز ساندرلند که نوع پوشاک‌شون شبیه هم هست مخصوصاً نوع کفش‌ها
2- در استفاده از دو عنصر تاریکی و تنهایی برای ایجاد حس ترس
3- اعلام حضور دشمن یا نزدیکی خطر توسط تغییر شرایط محیط (اعوجاج تصویر) که تا حدی میشه اون رو به نویز معروف سری شبیه دونست
4- شنیده صدای نویز دار آلیس از تلفن چیزی شبیه به شنیدن صدای مری از رادیو
5- اشاره به این نکته که هر دو شخصیت آلن و جیمز همسرشون رو کشته‌اند البته با تفاوت در AW
6- در هر دو بازی از «Special Place» نام برده میشه مخصوصاً‌ اینکه می‌دونیم سایلنت هیل هم در مناطق شمالی آمریکا با جغرافیایی شبیه محیط AW قرار داره.
7-درهای بسته در هر دو بازی به شدت شبیه هم هستند.
8- خیابان‌های بسته شده که شدیداً من رو یاد خیابان‌های SH‌انداخت.
در آخر معتقدم سازندگان AW نه تنها یا سایلنت هیل آشنایی کامل داشتن

 

[Kiti Neko]

سلام
سایلنت هیل نگاهی ژاپنی به اعتقادات و ترس‌های غربی‌ست.
این نظر بنده‌ست شاید درست باشه شایدم نه.
===================================================
شاید این نوشته خیلی پرت به نظر بیاد و شاید هم خیلی قدیمی تصور بشه اما این نوشته رو به یاد لیون مرحوم (بخون اون فاتحه سوزناکه رو) می نویسم چون خیلی اصرار داشت AW رو بازی کنم و نظرم رو در مقایسه با SH‌ بگم. پس هدفم بررسی بازی AW نیست ضمناً این رو هم بگم که چون قصدم مقایسه‌ی تشابهات این دو بازی هست پس اسپم به حساب نمیاد.
خب همین چند دقیقه پیش قسمت اول بازی رو تموم کردم و البته دو اپیزود ویژه رو هنوز نرفتم ولی بعید می‌دونم تو اصل داستان تاثیری داشته باشه. اول بگم خیلی از بازی خوشم اومد و به حق یکی از بهترین عنوان‌هاست. اگه یادتون باشه پارسال با عرضه بازی چنگ محسوسی بین طرفداران SH و AW در گرفت.
نظرم رو تو هشت مورد بیان می‌کنم.
1- اول از همه شباهت ظاهری شخصیت آلن با جیمز ساندرلند که نوع پوشاک‌شون شبیه هم هست مخصوصاً نوع کفش‌ها
2- در استفاده از دو عنصر تاریکی و تنهایی برای ایجاد حس ترس
3- اعلام حضور دشمن یا نزدیکی خطر توسط تغییر شرایط محیط (اعوجاج تصویر) که تا حدی میشه اون رو به نویز معروف سری شبیه دونست
4- شنیده صدای نویز دار آلیس از تلفن چیزی شبیه به شنیدن صدای مری از رادیو
5- اشاره به این نکته که هر دو شخصیت آلن و جیمز همسرشون رو کشته‌اند البته با تفاوت در AW
6- در هر دو بازی از «Special Place» نام برده میشه مخصوصاً‌ اینکه می‌دونیم سایلنت هیل هم در مناطق شمالی آمریکا با جغرافیایی شبیه محیط AW قرار داره.
7-درهای بسته در هر دو بازی به شدت شبیه هم هستند.
8- خیابان‌های بسته شده که شدیداً من رو یاد خیابان‌های SH‌انداخت.
در آخر معتقدم سازندگان AW نه تنها یا سایلنت هیل آشنایی کامل داشتن

در این صورت باید بگیم: Alan Wake نگاهی غربی به اعتقادات و ترس های ژاپنی ست! آخه SH خیلی پیش تر از AW ساخته شده! در ضمن، Alan Wake اولین بازی غربی ترسناک مثل بازی های ترسناک ژاپنی بود، و من هم اتفاقا خیلی ازش خوشم اومد! در نتیجه، پایه ی AW اعتقادات و ترس های ژاپنیه!
بچه ها؛ الان یه چیزی از SH1 یادم اومد که مو رو به تنم سیخ کرد! آخه خیلی روی این قسمت بازی فک کردم و البته به جایی هم نرسیدم!
داخل اداره ی پلیس، منظور از اون کلمات چی بود؟ چی رو میخواست به ما بگه؟! چرا سعی داشت Manufacture رو واسه ما توضیح بده؟

 

[silent hill72]

سلام
سایلنت هیل نگاهی ژاپنی به اعتقادات و ترس‌های غربی‌ست.
این نظر بنده‌ست شاید درست باشه شایدم نه.
===================================================
شاید این نوشته خیلی پرت به نظر بیاد و شاید هم خیلی قدیمی تصور بشه اما این نوشته رو به یاد لیون مرحوم (بخون اون فاتحه سوزناکه رو) می نویسم چون خیلی اصرار داشت AW رو بازی کنم و نظرم رو در مقایسه با SH‌ بگم. پس هدفم بررسی بازی AW نیست ضمناً این رو هم بگم که چون قصدم مقایسه‌ی تشابهات این دو بازی هست پس اسپم به حساب نمیاد.
خب همین چند دقیقه پیش قسمت اول بازی رو تموم کردم و البته دو اپیزود ویژه رو هنوز نرفتم ولی بعید می‌دونم تو اصل داستان تاثیری داشته باشه. اول بگم خیلی از بازی خوشم اومد و به حق یکی از بهترین عنوان‌هاست. اگه یادتون باشه پارسال با عرضه بازی چنگ محسوسی بین طرفداران SH و AW در گرفت.
نظرم رو تو هشت مورد بیان می‌کنم.
1- اول از همه شباهت ظاهری شخصیت آلن با جیمز ساندرلند که نوع پوشاک‌شون شبیه هم هست مخصوصاً نوع کفش‌ها
2- در استفاده از دو عنصر تاریکی و تنهایی برای ایجاد حس ترس
3- اعلام حضور دشمن یا نزدیکی خطر توسط تغییر شرایط محیط (اعوجاج تصویر) که تا حدی میشه اون رو به نویز معروف سری شبیه دونست
4- شنیده صدای نویز دار آلیس از تلفن چیزی شبیه به شنیدن صدای مری از رادیو
5- اشاره به این نکته که هر دو شخصیت آلن و جیمز همسرشون رو کشته‌اند البته با تفاوت در AW
6- در هر دو بازی از «Special Place» نام برده میشه مخصوصاً‌ اینکه می‌دونیم سایلنت هیل هم در مناطق شمالی آمریکا با جغرافیایی شبیه محیط AW قرار داره.
7-درهای بسته در هر دو بازی به شدت شبیه هم هستند.
8- خیابان‌های بسته شده که شدیداً من رو یاد خیابان‌های SH‌انداخت.
در آخر معتقدم سازندگان AW نه تنها یا سایلنت هیل آشنایی کامل داشتن

اره...اضافه کنم که چند تا از سکانس های بازی مثل همون جا که ماشین الن با یکی برخورد میکنه و در واقعا میفهمه که کسی نیست! اونجا هم دقیقا از سایلنت هیل الهام گرفته و جاهای دیگه و المان ها و جو سازی داخل بازی...ولی جو سایلنت هیل با این بازی زمین تا اسمانه...به نظر من این از محدود بازی های غریبه که ترس روانشناسانه رو ملاک قرار داده بر خلاف بازی های دیگه غربی که ترس رو فقط در صحنه های هیجانی و چندش اور و... میبینن...متاسفانه dp کاری کرد که اونایی که زیاد اشنایی با sh ندارن بگن که dp از aw تقلید کرده!

 

[Safety & Peace]

بچه ها اینم چندتا تصویر جدید از بازی مورد علاقه امیر:

Spoiler

:d