بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    44

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
DP رو نفهمیدم ولی HC رو یادمه...
فکر کنم توی اون ساعت, Josh مرده...
من زیاد فکرم رو مشغول HC اینا نمیکنم, چون داستانش یه کپی مسخره س:d
خسته نباشی... چرا اینجوری بود. البته الان که دارم فکرش رو می کنم می بینم که دلیل نداره که تاریخ بخواد تند تند عوض بشه... خُب طبیعی هم هست که همه ی تقویم ها یه تاریخ رو نشون بدن دیگه... مگه نه؟
 
توهین چیه...؟ حقیقت رو گفتم....
:d
راستی یه چیزی رو متوجه شدی توی SH: DP؟
اینکه همه ی تقویم ها روی تاریخ 10 فیکس شده بودن...؟ مثل SH: HC که همه ی ساعت ها روی ساعت 2 و خورده ای ایستاده بودن....

لیون این عدد 10 چی رو نشان میداد یعنی در بازی به چه منظوری بود؟؟
 
سوالای سخت سخت میپرسی ها شهاب...؟
;)
نمیدونم خودمم. ولی فکر نکنم فلسفه ی خاصی داشته باشه. یادته تو چه ماهی بود...؟

موضوع همین جاست که من فقط میدونم یک جای بازی یک تقویم دیدم حالا کجا بود وچه ماهی بود رو نمی دونم... فکر کنم فراموشی گرفتم باید برم دکتر.
تو سایلنت هیل دکتر اعصاب پیدا می شه...;)
 
:d
راستی یه چیزی رو متوجه شدی توی SH: DP؟
اینکه همه ی تقویم ها روی تاریخ 10 فیکس شده بودن...؟ مثل SH: HC که همه ی ساعت ها روی ساعت 2 و خورده ای ایستاده بودن....

طبیعتاً توی سایلنت هیل گذر زمان معنایی نداره!

بعضن دیده میشه اتفاقاتی که در آینده رخ میدن، یه بار در گذشته دوره میشن :d
 
سلام به همه

بچه‌ها احساس نمی‌کنید یکم دارید تند جلو می‌رید؟:-/
پوستم کنده شد تا بهتون برسم!#:-s

بخوایم همه چیز رو منطقی در نظر بگیریم که نمیشه... اگه اینطوره پس چرا اصلاً اومدیم سراغ این دنیای خارق العاده ی GAME... میرفتیم تو همون واقعیت ها و منطق های به درد نخورش غرق میشدیم دیگه...
باید بی هیچ مرز و محدودیتی تو بازی غرق میشدیم تا لذت کافی رو ببریم...

و البته مخالفم! سایلنت هیل با بازی‌های دیگه حسابش جداست، دنیای سایلنت هیل تعریف خاص و منطق مخصوص به خودش رو داره، اگر قرار نسخه‌ای از سری سایلنت هیل بسیار عمیق و پرمحتوا باشه باید از ظوابط و قواعد سایلنت هیل پیروی کنه، من خودم از طرفداران نسخه DPام ولی خوب در خیلی از موارد مخصوصاً در ساید کوئست‌ها بازی به شدت از منطق (سایلنت هیلی) به دور بود. لیان جون به نظرت الآن برای چی نسخه BOM اینقدر هیتر داره؟ چون بویی از منطق (سایلنت هیلی) نبرده. و برای چی بسیاری از طرفداران نسخه HC رو ضعیف می‌دونند؟ چون تعریف درستی از دنیای سایلنت هیل ارائه نمی‌کنه.

بچه ها نظرتون رو خوندم یه چیزایی راجع به downpour یادم امد...اگه بخوای بازی رو بدون ماموریت های فرعی تموم کنی 50-60 درصد بازی برات گنگ میمونه!به نظرم بهتر بود ماموریت های فرعی رو جزو خط داستانی اصلی بازی میگذاشتن بهتر بود...هر چه فکر میکنم میبینم همه شون

مسعود جان مأموریت‌های جانبی هیچ ارتباط با خط داستانی بازی ندارند، ساید کوئست‌ها فقط برای جذابیت بیشتر و طولانی تر شدن گیم پلی گذاشته شده بودند ( و البته بهانه‌ای برای گرفتن اچیومنت).

به نظر من downpour ضعیف ترین شماره سایلنت هیل در مقایسه با نسخه های قبلی هست...اگه نیست خب بس کدوم شماره بدترینه؟

Say Hello To HC & SM


و مدل کتی که جیمز بر تن داره از روی کت Tim Robbins در فیلم Jacob Ladder الهام گرفته شده...

jl.jpg
یه اعترافی بکنم: بنده به شدت از این طرح لباس جیمز متنفرم:d می‌تونستند کلاً بهتر از این دربیارند!

راستی یه چیزی رو متوجه شدی توی SH: DP؟
اینکه همه ی تقویم ها روی تاریخ 10 فیکس شده بودن...؟ مثل SH: HC که همه ی ساعت ها روی ساعت 2 و خورده ای ایستاده بودن....

به نظرتون این تاریخ مربوط به روزی نیست که قرار بود Murphy تو حمام Frank رو تیرتوپر کنه؟

پ.ن1: دوستان بحث شخصیت‌های نسخه دوم هم کاملاً کنار نگذارید.

پ.ن2:
به دلیل مشکلات عدیده، چند صباحی کمتر توفیق شرفیابی خدمت مبارکتون رو دارم. سنگر رو خوب حفظ کنید.
 
آخرین ویرایش:
ولی تا جایی که می‌دونم، اومده که به همه‌ی خاطرات خوبمون یه حال اساسی بده. :-&:d

سلام

فلسفش هم همینه دیگه، اسمشم روشه! ولی چقدر دوست دارم مو به موی نسخه اول رو با گرافیک نسل جدید ببینم، بدون کوچکترین بدعت و نوآوری‌های احمقانه‌ای. ای کاش می‌شد یک بازسازی درست و حسابی که وفادار به بازی باشه از نسخه اول می‌دیدیم!!8->
 
آخرین ویرایش:
سلام

فلسفش هم همینه دیگه، اسمشم روشه! ولی چقدر دوست دارم مو به موی نسخه اول رو با گرافیک نسل جدید ببینم، بدون کوچکترین بدعت و نوآوری‌های احمقانه‌ای. ای کاش می‌شد یک بازسازی درست و حسابی که وفادار به بازی باشه از نسخه اول می‌دیدیم!!8->
اینو خوب اومدی خداییش نسخه اول حرف نداره نسخه اول فقط گرافیکش رو بالا ببرن نه در حد DP در حد نسخه ی HD COLLECTION !
همه چیش خوبه عجب تمی داره ! صدای ساعت توی دست شویی!
 
دوستان بحث شخصیت‌های نسخه دوم هم کاملاً کنار نگذارید.

مگه بحث شخصیتها شروع شده با مرام ؟:-b

یه اعترافی بکنم: بنده به شدت از این طرح لباس جیمز متنفرم:d می‌تونستند کلاً بهتر از این دربیارند!

thumb_big_normal_e8f5000efee3393ac8984d2ffa0e3cb9.jpg
:thinking:
ولی تا جایی که می‌دونم، اومده که به همه‌ی خاطرات خوبمون یه حال اساسی بده. :-&:d

خدا رو شکر،قسمت نشد این نسخه رو بازی کنم!
 
خلاصه ای از سایلنت هیل


خلاصه‌ی داستان سری
بازیهای سایلنت هیل

مقدمه:
«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای بود که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا کتابی را با عنوان Lost Memories منتشر کند. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، شماره ی 5 در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و 5 ( به نوعی ) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد.
در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

خلاصه‌:
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند.
شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند.
هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند.
حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود .
هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa.
دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند.
در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها.
شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی ریشه ها و خاطرات شکسته نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

سری سایلنت هیل از آغاز تا کنون :
این طبقه‌بندی از طرف شرکت کونامی صورت گرفته است و همانطور که گفته شد، از دیدگاه طرفداران مجموعه فقط شماره‌هایی که توسط Team Silent‌ساخته شده به همراه Origins (با کمی اغماض) شماره‌های اصلی به حساب می‌آیند.


[TABLE="class: grid, width: 748, align: right"]
[TR]
[TD="colspan: 5"]شماره‌های اصلی[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]نام[/TD]
[TD]سال انتشار[/TD]
[TD]توسعه‌دهنده[/TD]
[TD]پلت‌فرم(ها)[/TD]
[TD]تصاویر کاور اصلی[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL (1)[/TD]
[TD]1999[/TD]
[TD]Team Silent[/TD]
[TD]PS1[/TD]
[TD]
sh1_ps1_jp.jpg
sh1_ps1_eu.jpg
sh1_ps1_us.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL 2
(Restless Dreams)[/TD]
[TD]2001[/TD]
[TD]Team Silent[/TD]
[TD]PS2
X-Box
PC[/TD]
[TD]
sh2_xbox_us.jpg
sh2_ps2_eu.jpg
sh2_ps2_us.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL 3[/TD]
[TD]2003[/TD]
[TD]Team Silent[/TD]
[TD]PS2
PC[/TD]
[TD]
sh3_pc_us.jpg
sh3_ps2_jp.jpg
sh3_ps2_eu.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL 4 THE ROOM[/TD]
[TD]2004[/TD]
[TD]Team Silent[/TD]
[TD]PS2
X-Box
PC[/TD]
[TD]
sh4_pc_eu.jpg
sh4_ps2_us.jpg
sh4_ps2_jp.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL: ORIGINS
(ZERO)[/TD]
[TD]2007[/TD]
[TD]Climax[/TD]
[TD]PSP
PS2[/TD]
[TD]
sh0_ps2_us.jpg
sh0_psp_eu.jpg
sh0_psp_us.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL HOMECOMING[/TD]
[TD]2008
2009[/TD]
[TD]Double Helix[/TD]
[TD]PS3
Xbox 360
PC[/TD]
[TD]
silent_hill_homecoming_xbox360_jp.jpg
silent_hill_homecoming_ps3_eu.jpg
silent_hill_homecoming_pc_us.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL
SHATTERED MEMORIES[/TD]
[TD]2009
2010[/TD]
[TD]Climax[/TD]
[TD]Wii
PS2
PSP[/TD]
[TD]
sh_shm_us_psp.jpg
sh_shm_eu_ps2.jpg
sh_shm_jp_wii.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL
DOWNPOUR[/TD]
[TD]2012[/TD]
[TD]Vatra Games[/TD]
[TD]PS3
Xbox 360[/TD]
[TD]
sh_downpour_xbox360_uk.jpg
sh_downpour_ps3_us.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL
HD COLLECTION[/TD]
[TD]2012[/TD]
[TD]Hi Jinx Studios[/TD]
[TD]PS3
Xbox 360[/TD]
[TD]
sh_hd_collection_us_xbox360.jpg
sh_hd_edition_jp_ps3.jpg
sh_hd_collection_us_ps3.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="colspan: 5"]شماره‌های جانبی[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]نام[/TD]
[TD]سال انتشار[/TD]
[TD]توسعه‌دهنده[/TD]
[TD]پلت‌فرم(ها)[/TD]
[TD]تصاویر[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL
PLAY NOVEL[/TD]
[TD]2001[/TD]
[TD] Will Corporation[/TD]
[TD]Game Boy Advance[/TD]
[TD]
sh_pn_jpn_gba.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL
ARCADE[/TD]
[TD]2007
2008[/TD]
[TD]Konami Digital Entertainment[/TD]
[TD]Arcade[/TD]
[TD]
thumb_sh_arcade_02.jpg
thumb_sh_arcade_01.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL
MOBILE DX[/TD]
[TD]2006
2007[/TD]
[TD]Konami[/TD]
[TD]FOMA 3G mobile phones[/TD]
[TD]
silent_hill_dx.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL: MOBILE (Orphan)[/TD]
[TD]2007
2008[/TD]
[TD]Gamefederation[/TD]
[TD]Mobile phones -java[/TD]
[TD]
sh_orphan.gif
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL
THE ESCAPE[/TD]
[TD]2007
2008[/TD]
[TD]Konami[/TD]
[TD] FOMA mobile phones

iPhone/iPod touch[/TD]
[TD]
mzl.hpsyfols.320x480-75.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL
MOBILE 2[/TD]
[TD]2008[/TD]
[TD]Gamefederation[/TD]
[TD]Mobile phones - java[/TD]
[TD]
sh_mobile2.jpg
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL
MOBILE 3[/TD]
[TD]2010[/TD]
[TD]Playsoft[/TD]
[TD]Mobile phones (Java), Android[/TD]
[TD]
sh_mobile3.png
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]SILENT HILL
BOOK OF MEMORIES[/TD]
[TD]2012[/TD]
[TD]WayForward[/TD]
[TD]PS Vita[/TD]
[TD]
sh_book_of_memories_psv_us.jpg
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf : دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : msbazicenter

برای درک عمیق تر و بیشتر در مورد بازی مطالعه ی مطالب زیر کمک کننده خواهد بود :
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

تاپیک ترجمه ی کتاب Lost Memories منتشر شده توسط کونامی ترجمه شده توسط شهام سمیع عادل ( shm744 ) ( کامل نشده ).

پاینده باشید !

........
دوستان این پست به پست اول تاپیک اضافه خواهد شد تا دسترسی به خلاصه راحت تر بشه !
با تشکر از آریای عزیز!

ارادتمند همتون !
ویرایش :ممنون از Leon fox عزیز بابت گوشزد کردن مشکلات باقی مونده در متن !
 
آخرین ویرایش:
طبیعتاً توی سایلنت هیل گذر زمان معنایی نداره!
والا میلاد جان گذر زمان که نمیشه بی معنی باشه... اما این شهر مخوف اونقدر با ذهنت بازی میکنه که عملاً ذهنت عاجز میشه از درک گذر زمان...
:d

سلام به همه
سلام به روی ماه نشستت...
هیچ معلومه کجایی تو مصیبت؟

بچه‌ها احساس نمی‌کنید یکم دارید تند جلو می‌رید؟:-/
پوستم کنده شد تا بهتون برسم!#:-s
پس چی فکر کردی... اسپمر بزرگ قرن اینجاست... :>



و البته مخالفم! سایلنت هیل با بازی‌های دیگه حسابش جداست، دنیای سایلنت هیل تعریف خاص و منطق مخصوص به خودش رو داره، اگر قرار نسخه‌ای از سری سایلنت هیل بسیار عمیق و پرمحتوا باشه باید از ظوابط و قواعد سایلنت هیل پیروی کنه، من خودم از طرفداران نسخه DPام ولی خوب در خیلی از موارد مخصوصاً در ساید کوئست‌ها بازی به شدت از منطق (سایلنت هیلی) به دور بود. لیان جون به نظرت الآن برای چی نسخه BOM اینقدر هیتر داره؟ چون بویی از منطق (سایلنت هیلی) نبرده. و برای چی بسیاری از طرفداران نسخه HC رو ضعیف می‌دونند؟ چون تعریف درستی از دنیای سایلنت هیل ارائه نمی‌کنه.
و من هم با تو مخالفم علی...
در مورد SH: DP و Side Quest هاش باز هم تاکید میکنم، نیازی به وجود منطق نیست. یعنی حداقل من نیازی نمیبینم. اصلاً یه لحظه فکر کنید این Side Quest وجود نداشت... اونوقت چی؟ باید مثل شماره های قبلی قدم به قدم شهر رو میگشتیم "حالا به هر دلیلی، نفس کشیدن این شهر مه آلود، پیدا کردن اطلاعات مختلف در مورد شهر یا حالا هر چی و یا پیدا کردن مهمات و جعبه ی کمک های اولیه"... اما حالا چی... این گشتن های بی هدف به نوعی با یه ماجرای جالب، هر چند بی منطق، اما جالب و مهمتر از همه Silent Hillی درگیرمون میکنه... این کافی نیست؟
راجع به BoM هم فعلاً صحبتی نمی کنم... چون فقط یه تریلر ازش دیدم و اطلاعات چندانی ندارم. اما از اسمش که خیلی خوشم میاد... :d
اما SH: HC... این بازی رو من جداً دوست دارم... خواهش میکنم اذیتش نکنید... Alex رو هم خیلی دوست داشتم...
:p

به نظرتون این تاریخ مربوط به روزی نیست که قرار بود Murphy تو حمام Frank رو تیرتوپر کنه؟
آفرین... شاید همون باشه...

پ.ن2:
به دلیل مشکلات عدیده، چند صباحی کمتر توفیق شرفیابی خدمت مبارکتون رو دارم. سنگر رو خوب حفظ کنید.
سنگر که حفظه ... ولی شما بیخود میکنی دیر به دیر بیای...
:d
سرت کجا گرمه وروجک...؟

صدای ساعت توی دست شویی!
داوود جان خداییش اتمسفر از این بهتر توی بازی پیدا نمیشد...؟

خدا رو شکر،قسمت نشد این نسخه رو بازی کنم!
فکرش رو بکن، من که یه شخص آسان گیری هستم، از این نسخه خوشم نیومد... البته هنوز هم داستان و محیطش رو دوست دارما... :d
مخصوصاً اینکه از همه ی نسخه هاش بیشتر توش برف بود و شب های برفی معرکه ای داشت...

---------- نوشته در 03:29 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 03:24 AM ارسال شده بود ----------


خلاصه‌ی داستان سری
بازیهای سایلنت هیل
Like اول رو خودم بهت دادم اشکان جان...
دم خودت و دوستانت که کمک کردن گرم... خیلی رله بود...

---------- نوشته در 03:54 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 03:29 AM ارسال شده بود ----------

آقا من دوباره از اشکان و مسعود تشکر کنم... خیلی باحال و کامل بود... جامع و بی نظیر...
دمتون گرم...
میگم کاشکی در مورد داستان SH4: The Room هم یه توضیح کوچکولویی می دادید...
من که با خوندن این مقاله دوباره زد به سرم که برم بازی کنم...
:d
 
ولی دوستان یه حرفی میگم امیدوارم شما هم با هام موافق باشین و اونم اینه که خیلی از بازی ها منت دارن موسیقی حتی در حد downpour داشته باشن.درسته موسیقی های استاد یه چیز دیگه بود ولی این آقام که واسه downpour موسیقی ساخته(Daniel Licht)کارش تحسین برانگیز وده.کافی بود آخر شب که همه خوابیدن بازی رو اجرا کنی و صداشو بزنی بالا تا به کار بزرگ موسیقی پی ببرید.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or