بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    44

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
دوستان, بنده یک پروژه خیلی Secret رو آغاز کردم و فعلا برای شما یک عکس میذارم تا ببینید و...:d

از همون اولش من میدونستم نابغه ای :d خیلی ها از وسطاش فهمیدن!! اما من از اول میدونستم :)

مثل اینکه یه سوال پرسیدم منا/:)
کسی نشان متاترون رو توی سایلنت هیل 2 دیده؟:d

من که یادم نمیاد دیده باشم. . . آهان صبر کن l-). . . نــه!! بازم یادم نیومد :d

بحث sh2 چرا تعطیل شد :-/ . . . اگه اینطوری پیش بره میرم سراغ Arth@s :flexion:

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خانم یا آقای Wild-violet من هم ورودتون رو تبریک می گم اما خب احساس من به شما می گه مدت چندان طولانی نمی تونین توی این شهر دووم بیارید ، معلمولا سایلنت هیل بازها کسایی هستند که با اویل بازها متفاوتند و در دنیای این بازی و با اون شیدایی مخصوص سایلنت هیلی زندگی می کنند و خب همه ی گیمز ها توانایی برقراری ارتباط با چنین بازی رو ندارند ، به شما هم پیشنهاد می کنم این بازی رو امتحان نکنید چون دو حالت داره :
1- زده می شید و می گید چه بازی چرتی !
2- از نظر روانی مشکل پیدا می کنید
yahoo_4.gif

این حرفا چیه به مهمون تازه وارد میزنی :d درسته سبک دو بازی تفاوتهایی داره اما شباهتهایی هم داره!!دم شما گرم دیگه!! حالا ما شدیم روانی؟ :-o
 
آخرین ویرایش:
خدمت DG عزیز عرض کنم که جواب این سؤال چی شد؟:arrowd: :-??
شما به من بگو کدوم قسمت این نامه، مری از جیمز عاجزانه درخواست می‌کنه که به زندگی من پایان بده؟(حالا صاف تو چشم‌های جیمز نگاه کردن رو جهت تخفبف فاکتور گرفتم:d)

من جیمز رو تا حدودی گناهکار می دونم
دیری نخواهد پایید که جیمز رو کاملاً گناه کار بدونید:d

اما مری رو معصوم و بیگناه نمی دونم ، چه بسا اگه مری تحت درمان یه روانشناس قرار می گرفت با جیمز برخورد بهتری داشته و هر دوشون می تونستند به بهتر شدن حال مری کمک کنن اما گناه هر دوشون هم مری و هم جیمز خودخواهی بود

آتوسا خانوم، پریشانی و افسردگی مری ناشی از بیماری بود که کاملاً طبیعی و غیر ارادی بود، شما بیماری مری رو گناهش می‌دونید؟ اگر اینجوریه که دیگه حرفی برای گفتن باقی نمی‌مونه. چطور مری قبل از بیمار شدنش همسر خوب و ایده آلی برای جیمز بود؟ پس جنس جیمز خراب بود، دنبال دلیل دیگه‌ای نگردید.
ضمناً شما افسردگی و پرخاشگری هدر که ناشی از استرس‌ها و فشارهای روانی بود رو قبول می‌کنید ولی به مری همچین حقی نمی‌دید؟!

چون به نظرم تنها کسی که مستحق این همه زجر و مجازات نبود و سایلنت هیل اشتباها اون رو دعوت کرده بوده آنجلاست

اتفاقاً آنجلا هم بدترین راه برای مقابله با مشکلش رو انتخاب کرده بود. آنجلا در سایلنت هیل و در مسیر جیمز قرار گرفت تا وجدان جیمز رو بیدار کنه و به جیمز بفهمونه که تصمیم غلطی گرفته بود. حالا بیشتر بحث می‌کنیم.

یه پیشنهاد دوستانه، سعی نکنید کار سایلنت هیل رو زیر سؤال ببرید، دیدید سر آرتاس چی اومد؟:d حالا از ما گفتن بود از شما نشنیدن!


از ما گفتن : Do Not Try This. Stay Safe

I disagree with what you say: Try it,enjoy it & be insane in this way

---------- نوشته در 06:18 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 06:11 PM ارسال شده بود ----------

بحث sh2 چرا تعطیل شد :-/ . . . اگه اینطوری پیش بره میرم سراغ Arth@s :flexion:

داریم نظر میدیما،یعنی ما بوقیم اینجا؟! [2] آیا؟ :d

دم شما گرم دیگه!! حالا ما شدیم روانی؟ :-o

چی بگم والا، شما که خودت رو مدیر دارالمجانین میدونی، فکر کنم حالت بدتر از بقیه باشهx_x:d
 
آقا چرا تو هر شماره سایلنت هیل نوع خیابون بندی و فرم شهر فرق می کنه .. مثله در ShatterdMemories با دان پور انگار فرق داره ...

نقشه DP تفاوت داره و ما در DP قسمت جنوبی شهر سایلنت هیل رو میبینیم.

دوست عزیز واقعا درسته .. جوی که این بازی داره خیلی رو آدم تاثیر میزاره و شاید روحیه رو خراب کنه و باعث مشکلاتی بشه .. چون صحنه های دردناک این بازی برای هرکسی خوشایند نیست ..
موفق باشی
یاعلی

محمد امین عزیز، البته توصیف و بحث ما بیشتر جنبه مزاح داشت. مطمئناً کسی که سراغ بازی‌های سبک وحشت میره بر تأثیراتش هم واقفه. البته به این موضوع تأکید میکنم که برای انجام این بازی باید به رده بندی سنی توجه بشه. بازی‌های این‌چنینی مخاطب‌های خاص خودش رو داره و هر کسی نمیتونه ( ودر مورد رده بندی سنی نباید) باهاش رابطه برقرار کنه.
 
آخرین ویرایش:
از همون اولش من میدونستم نابغه ای :d خیلی ها از وسطاش فهمیدن!! اما من از اول میدونستم :)

دوست عزیز واقعا درسته .. جوی که این بازی داره خیلی رو آدم تاثیر میزاره و شاید روحیه رو خراب کنه و باعث مشکلاتی بشه .. چون صحنه های دردناک این بازی برای هرکسی خوشایند نیست ..
موفق باشی
یاعلی

من که یادم نمیاد دیده باشم. . . آهان صبر کن l-). . . نــه!! بازم یادم نیومد :d

بحث sh2 چرا تعطیل شد :-/ . . . اگه اینطوری پیش بره میرم سراغ Arth@s :flexion:

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


این حرفا چیه به مهمون تازه وارد میزنی :d درسته سبک دو بازی تفاوتهایی داره اما شباهتهایی هم داره!!دم شما گرم دیگه!! حالا ما شدیم روانی؟ :-o

دوست عزیز واقعا درسته .. جوی که این بازی داره خیلی رو آدم تاثیر میزاره و شاید روحیه رو خراب کنه و باعث مشکلاتی بشه .. چون صحنه های دردناک این بازی برای هرکسی خوشایند نیست ..
موفق باشی
یاعلی
 
داریم مثلا نظر میدیما :d یعنی ما اینجا بوقیم ؟! :-/:|

داریم نظر میدیما،یعنی ما بوقیم اینجا؟! [2] آیا؟ :d

نفرمایید، اختیار دارین. . . گفتم که حواستون جایی پرت نشه ;)

چی بگم والا، شما که خودت رو مدیر دارالمجانین میدونی، فکر کنم حالت بدتر از بقیه باشهx_x:d

این رو که همه میدونن :d فقط من احتمال دادم عضو جدیدمون شاید ندونه که دیگه لو رفت. . . در ضمن بحث سر مشکلات روانی همه ی طرفداران سایلنت هیل بود که ظاهرا مهر تایید خورد :))

دوست عزیز واقعا درسته .. جوی که این بازی داره خیلی رو آدم تاثیر میزاره و شاید روحیه رو خراب کنه و باعث مشکلاتی بشه .. چون صحنه های دردناک این بازی برای هرکسی خوشایند نیست ..
موفق باشی

دیگه رسما تایید شد :-s
 
نقشه DP تفاوت داره و ما در DP قسمت جنوبی شهر سایلنت هیل رو میبینیم.



محمد امین عزیز، البته توصیف و بحث ما بیشتر جنبه مزاح داشت. مطمئناً کسی که سراغ بازی‌های سبک وحشت میره بر تأثیراتش هم واقفه. البته به این موضوع تأکید میکنم که برای انجام این بازی باید به رده بندی سنی توجه بشه. بازی‌های این‌چنینی مخاطب‌های خاص خودش رو داره و هر کسی نمیتونه ( ودر مورد رده بندی سنی نباید) باهاش رابطه برقرار کنه.

حرف شما متین .. ولی کو گوش شنوا .. به نظرم ترس سایلنت هیل از اویل هم یه سرو گردن بالاتره .. اویل بیش تر جنبه اکشن داره ..
 
آقا ابوذر واقعا ممنونم.اصلا فکر نمیکردم سایلنت هیل این همه شماره داشته باشه.چقدر زیادن.
علی آقا از شما هم ممنون.راستش کنسول که اصلا نمیتونم بخرم.همینجوریش که با کامی بازی میکنم همه بم میخندن.:(ولی جو اینجا و حرفهای شما یه اشتیاق دیگه به آدم میده.من اون بازیهارو چه طور میتونم واسه کامی پیدا کنم؟خیلی دلم میخواد این بازی رو انجام بدم.دست کم از طرفداران این بازی که شماها باشید خیلی خوشم اومده و به نظر آدمای خیلی جالبی میاید.
آقا میلاد ممنون بابت طرفداری.
آقا یا خانم Devil Girl :d (اسمتو نتونستم بخونم) خیلی ممنون بابت دلگرمی صمیمانتون.من زیاد از اینترنت و این چیزا سر در نمیارم و اهلشم نیستم. همون کارای تحقیقمو با کامی انجام بدمو یه موزیکی گوش کنم و یه چند دست بازی دسکتاپی بزنم کافیه.اما میدونم که تو این فضای مجازی اعتماد جایی نداره.پس بهتون حق میدم که بم بگید آقا یا خانم.
 
آقا ابوذر واقعا ممنونم.اصلا فکر نمیکردم سایلنت هیل این همه شماره داشته باشه.چقدر زیادن.
علی آقا از شما هم ممنون.راستش کنسول که اصلا نمیتونم بخرم.همینجوریش که با کامی بازی میکنم همه بم میخندن.:(ولی جو اینجا و حرفهای شما یه اشتیاق دیگه به آدم میده.من اون بازیهارو چه طور میتونم واسه کامی پیدا کنم؟خیلی دلم میخواد این بازی رو انجام بدم.دست کم از طرفداران این بازی که شماها باشید خیلی خوشم اومده و به نظر آدمای خیلی جالبی میاید.
آقا میلاد ممنون بابت طرفداری.
آقا یا خانم Devil Girl :d (اسمتو نتونستم بخونم) خیلی ممنون بابت دلگرمی صمیمانتون.من زیاد از اینترنت و این چیزا سر در نمیارم و اهلشم نیستم. همون کارای تحقیقمو با کامی انجام بدمو یه موزیکی گوش کنم و یه چند دست بازی دسکتاپی بزنم کافیه.اما میدونم که تو این فضای مجازی اعتماد جایی نداره.پس بهتون حق میدم که بم بگید آقا یا خانم.

خنده ی سایرین که برمیگرده به طرز فکر پایینشون! من آتوسا هستم ، دوستان اینجا منو می شناسن :d تک دختر فعال فروم سایلنت هیل :d عذر می خوام که بهتون گفتم خانم یا آقا ! آخه تجربه ی بدی دارم در این مورد ، امیدوارم اقامتتون اینجا طولانی بشه;)

تجربه ی بدم برمیگرده به کاربری به نامWoody.Termeh که چند وقت پیش اینجا بود و خودش رو دختر معرفی کرد اما در نهایت حرکاتی از خودش نشون داد و حرفایی زد و در نهایت لو داد که پسره و فقط برای اذیت و آزار سایرین اومده بود

خب حیف نیست روحیه ی لطیفی مثه شما این بازی رو بازی کنه :d
به هر حال هر وقت خواستی شروع کنی من شماره ی 2 یا 4 رو بهت پیشنهاد می کنم ;)
----------------------------
خدمت DG عزیز عرض کنم که جواب این سؤال چی شد؟:arrowd: :-??
علی جان فکر نکنی که دارم می پیچونم ، دارم فکر می کنم :d مطمئنم یه جایی مری اینو به جیمز گفت ! :d

آتوسا خانوم، پریشانی و افسردگی مری ناشی از بیماری بود که کاملاً طبیعی و غیر ارادی بود، شما بیماری مری رو گناهش می‌دونید؟ اگر اینجوریه که دیگه حرفی برای گفتن باقی نمی‌مونه. چطور مری قبل از بیمار شدنش همسر خوب و ایده آلی برای جیمز بود؟ پس جنس جیمز خراب بود، دنبال دلیل دیگه‌ای نگردید.
ضمناً شما افسردگی و پرخاشگری هدر که ناشی از استرس‌ها و فشارهای روانی بود رو قبول می‌کنید ولی به مری همچین حقی نمی‌دید؟!
نه به مری حق نمیدم! چون مری فرصت اینو داشت که با یه روانپزشک مشورت کنه ، فرصتش رو داشت که جلوی پاشیده شدن خانواده ش رو بگیره اما بخاطر خودخواهی و عشق زیاد(همیشه میگن عشق زیاد باعث کوری میشه) اینکار رو نکرد و جیمز رو تا مرز جنون کشید !
هدر هم بحثش جداست (هدر= من) :d
دیری نخواهد پایید که جیمز رو کاملاً گناه کار بدونید:d
شما یعنی به جیمز نمی خوای حق بدی ؟ جیمز حق نداشت که یه زندگی خوب داشته باشه ! اما باز این عشق لعنتی به همسر دیوانه ش بود که باعث جنون اون شد !

اتفاقاً آنجلا هم بدترین راه برای مقابله با مشکلش رو انتخاب کرده بود. آنجلا در سایلنت هیل و در مسیر جیمز قرار گرفت تا وجدان جیمز رو بیدار کنه و به جیمز بفهمونه که تصمیم غلطی گرفته بود.
چـــــــــــــــــــــــــــــــــی؟! تو رو خدا آقا علی ! آنجلا گناهکار بود ؟! دست بردار ! آنجلا همیشه توی یه رنج و مصیبت زندگی می کرد ! راهی هم که انتخاب کرد آخرین راه فرار بوده !!! آنجلا یا باید خودش رو میکشته یا پدرش رو ! از نظر من راه دوم بهترین راه بوده!

یه پیشنهاد دوستانه، سعی نکنید کار سایلنت هیل رو زیر سؤال ببرید، دیدید سر آرتاس چی اومد؟:d حالا از ما گفتن بود از شما نشنیدن!
ایها النــــــــــــــــــاس!!! پدر آرتاس من زنده س :d بترسید از آن روزی که آرتاس شمشیر به دست برگردد و با خشمش بسوزاند فرومهای بی سی را :d
 
خانم یا آقای Wild-violet من هم ورودتون رو تبریک می گم اما خب احساس من به شما می گه مدت چندان طولانی نمی تونین توی این شهر دووم بیارید ، معلمولا سایلنت هیل بازها کسایی هستند که با اویل بازها متفاوتند و در دنیای این بازی و با اون شیدایی مخصوص سایلنت هیلی زندگی می کنند و خب همه ی گیمز ها توانایی برقراری ارتباط با چنین بازی رو ندارند ، به شما هم پیشنهاد می کنم این بازی رو امتحان نکنید چون دو حالت داره :
1- زده می شید و می گید چه بازی چرتی !
2- از نظر روانی مشکل پیدا می کنید :d
از ما گفتن : Do Not Try This. Stay Safe
dislike
خب حیف نیست روحیه ی لطیفی مثه شما این بازی رو بازی کنه :d
به هر حال هر وقت خواستی شروع کنی من شماره ی 2 یا 4 رو بهت پیشنهاد می کنم
like
سلام ...
خب من عاشق نسخه ی 2 هستم. بهترین شماره ی این بازی هست
در موردش هر چی بگم کم گفتم ...دوستان قدیمی می دونن... خدمت این دوست جدیدمون گفتم. ( بنفشه خانم)
بعدشم خب یه نسخه از بازی که البته میگم نسخه ای که به فرقه ربطی نداشته باشه مثل همین شماره ی 2 که خیلی درام هستش!
شروع کن خوشت اومد ادامه بده اگر هم نه که ببوس بذار کنار!
ببخشید خودمونی شدم!
ولی همین نسخه ی دوم رو با کامپیوتر شروع کن بازیه خوبیه.سوالی هم داشتی اینجا همه دکترای سایلنت هیل دارند عکس دسته جمعی هم چند صفحه قبل ( حین فارغ التحصیلی) وجود داره!
............................................
خب در مورد نظر سنجی هم به طور حتم هری میسون پیروز هست پس باید عوض بشه.
حالا اینو چه طور انتخاب کنم؟ ماریا یا لورا ؟
راستی من نمیدونم چرا یه اویل باز نمیتونه سایلنت هیل بازی کنه؟
من خودم عاشق اویل هستم ...
بابا خودم خوره ی کانتراسترایک و آنریل و جدیدا هم mw هستم ولی عاشق این بازی هم هستم.
فقط باید توجه بشه که زیاده روی نکنید. ساعت های کمی بازی کنید و سعی نکنید دو شماره از بازیو پشت هم بازی کنید...
اگه نسخه ی دوم رو نداشتید بگید ... شاید کمکی از دستمون بر اومد!
چقدر حرف زدم...
آقا معنی bogyman (بوگی من) یعنی چی ؟؟
فکر می کنم منظور همون لولوخرخره باشه....=))
 
راستش کنسول که اصلا نمیتونم بخرم.همینجوریش که با کامی بازی میکنم همه بم میخندن.:(ولی جو اینجا و حرفهای شما یه اشتیاق دیگه به آدم میده.من اون بازیهارو چه طور میتونم واسه کامی پیدا کنم؟خیلی دلم میخواد این بازی رو انجام بدم.

بنفشه خانوم شما حکایت پدر و پسر و یک خر در موقعیت‌های مختلف رو شنیدید؟(اسمش من درآوردیه:d)

پدر و پسر به همراه خرشون در مسیری می‌رفتند. وقتی بچه سوار خر بود، مردم می گفتند احترام بزرگ تر کجا رفت؟ پدر که سوار می شد مردم می‌گفتند چه بی رحم، بچه بیچاره، پسر پیاده، پدر سواره! ... هر دو سوار می شدند، مردم می گفتند طفلکی خر و هر دو که پیاده می شدند، می گفتند چه پدر و پسر خری!

نتیجه این حکایت: هیچ وقت نباید قضاوت‌ها و صحبت‌های مردم در مورد ما، روی اهداف و اعمالمون تأثیرسؤ بگذاره. باید همیشه به چیزی که اعتقاد داریم عمل کنیم. این در مورد حرف و عکس العمل دیگران راجع به علایق و کارهامون، بگذریم ...

خوب شما با همین PC هم می‌تونید بدون مشکل قسمت‌های اصلی این سری رو بازی کنید.تجربه نسخه‌های دوم تا چهارم پیشنهاد میشه.

علی جان فکر نکنی که دارم می پیچونم ، دارم فکر می کنم :d مطمئنم یه جایی مری اینو به جیمز گفت ! :d

نه بابا من از این جسارت‌ها نمی‌کنم:d


نه به مری حق نمیدم! چون مری فرصت اینو داشت که با یه روانپزشک مشورت کنه ، فرصتش رو داشت که جلوی پاشیده شدن خانواده ش رو بگیره اما بخاطر خودخواهی و عشق زیاد(همیشه میگن عشق زیاد باعث کوری میشه) اینکار رو نکرد و جیمز رو تا مرز جنون کشید !
هدر هم بحثش جداست (هدر= من) :d
ولی من به شما حق میدم که موقعیت مری رو درک نکنید. واژه غیر ارادی گویای همه چیز هست، مسائلی هست که حتی با وجود روانپزشک هم حل نمیشه.

شما یعنی به جیمز نمی خوای حق بدی ؟ جیمز حق نداشت که یه زندگی خوب داشته باشه ! اما باز این عشق لعنتی به همسر دیوانه ش بود که باعث جنون اون شد !
خیر حق نمیدم، در اصل جیمز هیچ حقی برای کشتن مری نداشت! دنبال زندگی خوب می‌گشت؟! مری رو ترک می‌کرد و یا طلاق میگرفت! چرا حق زندگی رو از همسرش گرفت؟ جیمز انسان ضعیفی بود، فقط برای اینکه فکر می‌کرد نتونه بعد از ترک کردن همسرش به احوالش فکر نکنه اون رو کشت، قافل از اینکه بزرگترین خطای زندگیش رو مرتکب شد.


چـــــــــــــــــــــــــــــــــی؟! تو رو خدا آقا علی ! آنجلا گناهکار بود ؟! دست بردار ! آنجلا همیشه توی یه رنج و مصیبت زندگی می کرد ! راهی هم که انتخاب کرد آخرین راه فرار بوده !!! آنجلا یا باید خودش رو میکشته یا پدرش رو ! از نظر من راه دوم بهترین راه بوده!

در موردش بحث می‌کنیم، ولی اشتباه می‌کنید. عاقبت آنجلا چی شد؟ واقعاً به سعادت رسید؟ واقعاً بهترین انتخابش رو کرد؟


ایها النــــــــــــــــــاس!!! پدر آرتاس من زنده س :d بترسید از آن روزی که آرتاس شمشیر به دست برگردد و با خشمش بسوزاند فرومهای بی سی را :d
ایشون تشریف مبارکشون رو بیارند، با بحث رایزنی سر و ته قضیه رو هم میاریم، اگر جواب نداد از روش‌های غیر متعارف وارد عمل می‌شیم.:d

آقا معنی bogyman (بوگی من) یعنی چی ؟؟

فکر می کنم منظور همون لولوخرخره باشه....=))

همینی که داوود جان گفتند:d این یک اصطلاح در دنیای کودکانست، یک هیولای خیالی در داستان بچه‌ها.
 
شرمنده دوستان مزاحم می شوم ...

کسی از بچه ها ، Silent Hill HD Collection رو بازی کرده !؟ می خواستم ببینم بافت های اتاق ها در سایلنت هیل 2 همونطوری زحمخت هست هنوز یا خیلی بهتر شده !؟
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or