بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    44

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
برو بابا از اون سرطانی شما بهتره که!!! زیر چشماش اینقدر گود شده که میشه مغزشو ببینیم!!!!=)) که اصلا چیز خوبی تو کله-ش نیست!!!
اگر هری نبود رای من میرفت طرف هنری! (هم داداش مسعود خودمون و هم خود هنری!!!:d)
با حرفای داداش شهاب موافقم.هنری جوری رفتار میکرد که انگار توهماته!
در ضمن هنری یه آدم خوب بود وگرنه میرفت توی خود شهر!!! در حالیکه هنری اصلا توی شهر نمیرفت و فقط قسمت دوم بیرون از شهر بود که اون اصلا شهر حساب نمیشه!!!:x
Come on!!!!!!!!!!!!
:d

اینکه روی هنری اینقدر کم کاری شده بود رو دوستان می گفتن برای این بوده که هنری نباید نقشی می داشته و اصل والتر بوده ، برای همین روحیات والتر مشخص تره و آدم با والتر بیشتر حس همزاد پنداری داره تا هنری
البته من ترجیح می دادم هنری ، یه ذره احساسات داشته باشه ، حالا براتون می گم :
مثلا از خواب پا میشه ، سرش داره گیج میره ، دیالوگه اول:
- اوه خدای من عجب کابوسی بود...
به طرف دستشویی می ره ، دست و صورتش رو می شوره ، در همین حین که داره صورتش رو با حوله خوش می کنه میاد تو حال با دیدن در قفل و زنجیر شده ، شوکه میشه (چشاش باید باز باشه ، رنگش بپره و دستاش شروع به لرزیدن کنن و حوله از دستش می افته) آهسته کنار در میره قفل و زنجیرها رو لمس می کنه :
- لعنتی... این دیگه چه...
با وحشت به پشت سرش نگاه می کنه و این دفعه از چشمی در بیرون رو می بینه ، 10 تا دست خونین روی دیوار :
- این جا چه اتفاقی افتاده (لحنش مضطرب و تن صداش آرامه = شوکه س )
به خودش میاد و فریاد می زنه و محکم به در می کوبه اما فایده ای نداره ، عقب عقب میره ، صدایی رو می شنوه ، بر میگرده و متوجه میشه از توالت خونه ش این صدا میاد ، به سمت دست شویی می ره....
(این یه صحنه بود ، حالا یه صحنه از آخرای بازی هم توصیف هنری می کنم : آن گونه که باید باشد)
هنری برای آخرین بار آیلین رو در آغوش می گیره ، آیلین اشک می ریزه و میگه :
- خواهش می کنم زود برگرد
هنری لبخندی می زنه و سرش رو تکان میده و وارد سوراخ بزرگ روی دیوار میشه ، دوباره با همون سردرد عجیب و سرگیجه (مثل انسانهایی که شب قبل مست کردن ) از خواب بلند میشه ، سرش رو بین دو دستش می گیره و میگه :
- یعنی این ماجرا کی تموم میشه
سعی داره از روی تخت بلند شه اما سکندری می خوره ، دستش رو به دیوار می گیره و وایمیسه ، احساس می کنه هوای دور و برش سنگین شده ، احساس می کنه داره خفه میشه ، دستش رو روی گلوش می زاره و به سمت حال میره ، صداهای عجیبی میاد ، صدای گریه بچه ، صدای های در هم آدمایی که با هم حرف می زنن ، سرش دراه منفجر میشه ، با دو دست سرش رو میگیره و کنار در قفل زنجیر شده روی زمین می شینه ، به سختی نفس می کشه ، در تقلای نفس کشیدن اشکی از گوشه ی چشمش جاری میشه ، صدای در میاد ، به چشمی در نگاه می کنه ، مایع قرمز رنگی شبیه به خون از درون چشمی روی در اتاق جاری شده ، کنجکاو میشه ، می ایسته و از درون چشمی جلوی در رو نگاه می کنه ، خودش!!! با چهره ای غرق در خون پشت در ایستاده و جملاتی را سریعا زمزمه می کنه ، حرکات لبهاش آنقدر سریعه که نمی تونه لب خوانی کنه ... با دیدن این صحنه می ترسه ، یخ می کنه ، عقب عقب میره ، بالاخره کنترلش رو از دست میده و روی زمین می افته ، خون از بینی ش سرازیر میشه ، حتی قدرت حرف زدن هم نداره ، آهسته میگه:
- از من چی می خوای...
احساس می کنه شخصی در اتاقه ، چشماش رو می چرخونه و والتر رو بالای سرش می بینه ، بدون اینکه صدایی از حنجره ش خارج شه ، جمله ای میگه ، والتر بهش لبخندی می زنه و از کنارش عبور می کنه ، چشماش سیاهی می ره ، پس اونا می بنده

( حالا یه صحنه هم از وسط بازی وقتی هنری از دنیای برج آبی به اتاقش بر می گرده)
مضطرب به سمت در می ره ، چندین بار به در مشت و لگد می کوبه و فریاد می زنه:
لعنتی ، من اینجام ... کمک کنید
اشک از چشماش جاری میشه ، جلوی در روی زمین میشینه ، انگار که دیگه توانی براش نمونده ، این بار آرام تر می گه :
کمک کنید...
صدایی می شنوه :
- من نمی خوام به اون سوراخ لعنتی برگردم
این بار با عصبانیت فریاد می زنه ، اشک روی گونه هاش می لغزه :
لعنتی بگو از من چی می خوای .....

(اینه شخصیت:d یعنی یه آدم نورمال توی همچین شرایطی همچین عکس العملهایی داره ، نه اینکه ماست باشه :d)
 
Come on!!!!!!!!!!!!



(اینه شخصیت:d یعنی یه آدم نورمال توی همچین شرایطی همچین عکس العملهایی داره ، نه اینکه ماست باشه :d)

من با این که روی حرکات هنری در موقع حوادث کار نکردن موافقم . در بازی هم واقعا مثل ماست بود ولی می گم شاید هنری ترسش را در خودش می ریخته ویا شاید انقدر شکه شده بوده که خشکش زده بوده . بنظرم شاید این که می گید ماست بهش شاید بخاطر خشکش زدن باشد.
شما هم از هنری بیچاره دل پری داریداااا:d
 
بس چی heather خوبه مثل بچه های 1 ساله رفتار میکنه:d
واه واه....بدرم گفته با غریبه ها حرف نزنم:d گرفتین؟
برو بابا از اون سرطانی شما بهتره که!!! زیر چشماش اینقدر گود شده که میشه مغزشو ببینیم!!!!=)) که اصلا چیز خوبی تو کله-ش نیست!!!
ای بابا این عکسه کجاست....آها پیداش کردم!!!:d
99156375284534309342.gif
 
54qo6zxvuz2dm13ljsws.gif


اِخ کن!!!:d
هدر از این خاطر خیلی ازش خوشم نمیاد چون یه آدم گوشه گیر و منزوی بود و البته لوس!!! چون وقتی داگلاس رو میبینه میگه:
"پدرم (مرحوم هری) گفته که با غریبه ها حرف نزنم"
وای مامانم اینا [2].............عه ببخشید، مادرش که مرده! پس :
وای بابایم اینا!..... عه! پدرشم که مرده!!! اصلا آقا:
وای جای خالی اینا!!!!!:d
 
سلام
دوستان کونامی جواب ایمیل من رو داد, ایناهاش:d
Dear customer,

Thank you very much for contacting the Konami customer support team.

Also thank you for your interest in Konami products and for taking the time to send us
your feedback.
Feedback and opinions from our players is very important to us in continuing to provide a
positive gaming experience, so we will forward your feedback to the appropriate department.

Best regards,
راستی من یه سوال بپرسم قبل از اینکه بحث در مورد شماره 3 تموم بشه...
ظاهر valtiel بسته به هر فرد متفاوت میشه یا نه؟
شرمنده امیرجان ولی این یه جواب خودکار و الکیه. به اولین ایمیل منم همین جواب رو دادند.
البته هدر تربیت شده‌ی هریه، این رو فراموش نکن.
به خاطر همین تربیت بد بود که به هری رای نمیدم
آسلام و علیکم
سلام از ماست. ورودتون رو خوش‌آمد میگم.:welcome:
 
شرمنده امیرجان ولی این یه جواب خودکار و الکیه. به اولین ایمیل منم همین جواب رو دادند.
بله مسعود جان میدونم, این کلک مرغابی ها رو خودمون بلدیم...:d
امیدوارم این کونامی هم به عاقبت Midway دچار بشه و بره به جهنم....:|
 
آخرین ویرایش:
Dear customer,

Thank you very much for contacting the Konami customer support team.

Also thank you for your interest in Konami products and for taking the time to send us
your feedback.
Feedback and opinions from our players is very important to us in continuing to provide a
positive gaming experience, so we will forward your feedback to the appropriate department.

Best regards,
واقعا زشته که جواب همه رو یکی می دن.به نظرم کونامی و کپکام ورشکست بشن خیلی بهتره چون به جز گند زدن به بازی های محبوبشون کاری انجام ندادن.حالا هی بگن EA خیلی منفور هست ولی حداقل 2 تا بازی درست و حسابی عرضه می کنه
 
به اولین ایمیل منم همین جواب رو دادند.
دومین ایمیلت چی؟:d
kناگفته نماند که جواب هر سه تامون یکی بود!:|
امیدوارم این کونامی هم به عاقب Midway دچار بشه و بره به جهنم....:|
midway که بدبخت کاری به کار کسی نداشت!:d
واقعا زشته که جواب همه رو یکی می دن.به نظرم کونامی و کپکام ورشکست بشن خیلی بهتره چون به جز گند زدن به بازی های محبوبشون کاری انجام ندادن.حالا هی بگن EA خیلی منفور هست ولی حداقل 2 تا بازی درست و حسابی عرضه می کنه
دقیقا! هی من بهتون گفتم بذارین من بهش فحش بدم شما مخالفت کردین!:|
اونوقت میدیدیم که آیا به مسئولین میگفتن یا خودشون یه طومار برام میفرستادن!!!
بچه ها من هم اکنون جنگ بزرگ با کونامی رو اعلام میکنم.:|
 
واقعا زشته که جواب همه رو یکی می دن.به نظرم کونامی و کپکام ورشکست بشن خیلی بهتره چون به جز گند زدن به بازی های محبوبشون کاری انجام ندادن.حالا هی بگن EA خیلی منفور هست ولی حداقل 2 تا بازی درست و حسابی عرضه می کنه
باهات موافقم...
ژاپنی ها دارند خودشون را با دستهای خودشون نابود میکنند.
هرچی بازی خوب بود دادند دست غربیها و به گند کشوندن همه چیز رو. کلا ژاپنی ها توی این نسل خوب عمل نکردند...
یادم او قدیما که میومدم توی بازیسنتر همش بچه ها بحث میکردند که Resident Evil قشنگتره یا silent hill
همیشه این دوتا باهم مقایسه میشدند ولی دیگه الان به غیر از این خاطرها چیزی باقی نمونده.
چقدر دلم تنگ شده برای اون دوران8->
Resident Evil که اصلا اکشن شد,سایلنت هیل هم که دیگه هرچی هست به غیر از سایلنت هیل:|
midway که بدبخت کاری به کار کسی نداشت!
yahoo_4.gif
اون midway هم برای خودش لجنی بود,همون بهتر که ورشکست شد رفت:d
 
نه دیگه. دو تا جواب بعدی بنده رو مجبور شدند درست بدن. نکاتی توش بود که نمی‌تونستند یه جواب یلخی بدن. :d هر چند سرم رو کوفوندن به طاق:(
خب یه کلام بگو فحش دادی!!!! اونم فحشای خطرناک 40+!!!!!>:d<
باهات موافقم...
ژاپنی ها دارند خودشون را با دستهای خودشون نابود میکنند.
هرچی بازی خوب بود دادند دست غربیها و به گند کشوندن همه چیز رو. کلا ژاپنی ها توی این نسل خوب عمل نکردند...
یادم او قدیما که میومدم توی بازیسنتر همش بچه ها بحث میکردند که Resident Evil قشنگتره یا silent hill
همیشه این دوتا باهم مقایسه میشدند ولی دیگه الان به غیر از این خاطرها چیزی باقی نمونده.
چقدر دلم تنگ شده برای اون دوران8->
Resident Evil که اصلا اکشن شد,سایلنت هیل هم که دیگه هرچی هست به غیر از سایلنت هیل:|
حالا کونامی خوبه (هر چند اونم داره گند میزنه)،کپکامو بگو!!! فوق العاده بی جنبه! دوبار با ناشرای غربی کار کرده و به دهنش خوشمزه اومده!!!:| اگر چه چندتا بازی خوب داره ولی در کل خاک بر سرش.
بچه ها اون لینکی که صفحه های قبل دادم رو دیدین؟
 
آخرین ویرایش:
دختر نیستی که درک کنی... :d

باو هنری به جان خودم ماسته ، قبول نداری؟ روحه داره از تو دیوار خونش می زنه بیرون انگار نه انگار ...والتر رو پشت در خونش می بینه انگار نه انگار! یارو سینتیا داره تو بغلش می میره انگار نه انگار!!! آیلین بغلش می کنه انگار نه انگار!!!!!!!!!!!!!!!!!!! :d

دقیقا همین سرد بودنش برای من جذابش کرده و با بقیه شخصیت ها متمایز و خاصش کرده...من تو هنری چیزی میبینم که توی شخصیت های دیگه اصلا نیست...اون اخلاق و رفتارش...اون خجالتی بودنش...اره موافقم به این مسئله که چونکه فکر میکرد دیگه اینا همش رویاست زیاد عکس العملی نشون نمیداد...در واقع میدونست فایده ای نداره...
 
(Silent hill origins)سلام دوستان ببخشيد من اونجايي گير كردم كه دكمه بين دو وان رو زدم وآب خالي شد واين ساختمون پر از اتاق نميدونم چيكار كنم خواهشا كمكم كنيد درست يه هفته س اينجا گير كردم آدم گيج ميشه وقتي وارد آينه ميشم همه درها قفل ميشه فقط يه اتاق باز ميشه كه اونم به پله ها متصل ميشه اسلحه شات گان و كليد اتاق بلينجينگ(اسمشو دقيق نميدونم) هم نميتونم پيدا كنم لطفا يكي راهنماييم كنه
 
خب یه کلام بگو فحش دادی!!!! اونم فحشای خطرناک 40+!!!!!>:d<

حالا کونامی خوبه (هر چند اونم داره گند میزنه)،کپکامو بگو!!! فوق العاده بی جنبه! دوبار با ناشرای غربی کار کرده و به دهنش خوشمزه اومده!!!:| اگر چه چندتا بازی خوب داره ولی در کل خاک بر سرش.
بچه ها اون لینکی که صفحه های قبل دادم رو دیدین؟
سایلنت هیل دان پور با راکون سیتی خیلی فرق داره ..
دان پور تاانجا که تونسته آبروی سیری شو تاحدی خریده .. ولی راکون سیتی چی ..
این دوتا باهم کمی فرق دارن

---------- نوشته در 11:37 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 11:02 PM ارسال شده بود ----------

hd01.jpg

اقا این نسخه hd کلکشنه که تو یکی از پست ها دیدم ..
ببخشید ولی این که در حد پلی 1 هم نیست ..
اگه اینجوریه که ...
 
اقا این نسخه hd کلکشنه که تو یکی از پست ها دیدم ..
ببخشید ولی این که در حد پلی 1 هم نیست ..
اگه اینجوریه که ...
بله, دقیقا همینجوره که میبینی.تازه این یه نمونش هست...
اشکالات دیگه هم داشت و بیشتر هم توی سایلنت هیل 3 بود این ایرادت:
چند نمونه ایرادات SH3:
Lip Sync بازی پر از ایراد بود,مثلا طرف حرف میزد ولی صداش 2 ثانیه بعد پخش میشد.
آهنگهای بازی تغییر کرده بودند و انگار ریمیکس شده بودند.
توی مرحله Hospital OtherWorld بازی چنان فریمش افت میکنه که هرکی ندونه فکر میکنه ایراد از کنسوله.
صدای افکت های صوتی قطع وصل میشد.
توی مرحله کلیسا یه هاله زرد رنگ مسخره دور تا دور تصویر رو مگیره و قشنگ شبیه یه باگ به نظر میرسه.
وقتی که از مسلسل استفاده میکنی بازی فریمش میاد روی 2 و اگر چند ثانیه بیشتر استفاده کنی کنسول هنگ میکنه.
صدای Pendulum که توی نسخه های قدیمی خیلی روی اعصاب بود توی HD صداشون خیلی کم شد.
صدای نفس زدن پرستارها حذف شده بود. و......
کلا کونامی با بازی سایلنت هیل مثل یه بازی درجه 2 و 3 برخورد کرد...:|
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or