بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    42

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

پس از گذشت ده سال از انتشار آخرین نسخه سایلنت هیل بالاخره کونامی در اکتبر سال 2022 نسخه جدیدی از این سری را با نام Silent Hill ƒ معرفی کرد. داستان بازی کاملا جدید خواهد بود و در سال 1960 و در ژاپن رخ میدهد و دنیایی زیبا ولی در عین حال وحشتناک را به تصویر میکشد. این بازی توسط NeoBards Entertainment در حال ساخت است و هنوز تاریخ انتشار آن مشخص نیست..
  1. نوشته شده توسط Ryūkishi07، مشهور برای رمان‌های تصویری ژاپنی که به معماهای قتل، وحشت روانی و فراطبیعی می‌پردازند.
  2. طراحی موجودات و شخصیت‌ها توسط kera
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: TBA (مشخص نیست)
پلتفرم‌ها: TBA (مشخص نیست)

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,611
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 166
آخرین ویرایش:
:))
آره خو...
ولی در کل یه نگاه بنداز ببین از کی نظرسنجی همین مونده... میگم حالا که بحث هیولاها داغه بیایم نظرسنجی رو بذاریم هیولای مورد علاقتون...
1- کله هرمی
2- کله هرمی بدن هرم
3- کله هرمی بدون قمه ی 30 کیلومتریش
4- کله هرمی به دنبال James
5- ....
خوب دیگه تو ذهنتون همین چیزا میگذره که مخالفت میشه باهاش، آخه اینم شد نظر سنجی لیان جون؟:|:d

توجه:
از اونجا که دموکراسی در این محیط برقراره و برای josh و Leon عزیز حق وتو قائل میشیم، اگر همه تمایل به تغییر نظر سنجی دارند همین جا اعلام کنند تا طرح دوفوریتی بشه و بره برای اجرا.
خوب مثلاً برای اینکه دوستانمون هم راضی باشند، تا وقتی که بحثمون سر نسخه دوم شروع نشده، به دلیل اینکه به تاریخ انتشار DP هم نزدیک هستیم نظرسنجی‌ای با موضوع پیش بینی میانگین نمرات Silent Hill: Downpour بگذاریم. موافقا پست منو لایک کنند، مخالف‌ها هم پست بدند.

دوستان گلم، عزیزان دلم، برای اینکه تاپیکمون مورد خشم آلسا قرار نگیره، خواهشاً از فرستادن پست‌هایی موسوم به اسپم خودداری کنید، ممنون.
 
آخرین ویرایش:
خوب دیگه تو ذهنتون همین چیزا میگذره که مخالفت میشه باهاش، آخه اینم شد نظر سنجی لیان جون؟:|:d

توجه:
از اونجا که دموکراسی در این محیط برقراره و برای josh و Leon عزیز حق وتو قائل میشیم، اگر همه تمایل به تغییر نظر سنجی دارند همین جا اعلام کنند تا طرح دوفوریتی بشه و بره برای اجرا.
خوب مثلاً برای اینکه دوستانمون هم راضی باشند، تا وقتی که بحثمون سر نسخه دوم شروع نشده، به دلیل اینکه به تاریخ انتشار DP هم نزدیک هستیم نظرسنجی‌ای با موضوع پیش بینی میانگین نمرات Silent Hill: Downpour بگذاریم. موافقا پست منو لایک کنند، مخالف‌ها هم پست بدند.
لایک وا3 دموکراسی!!!!!:d
موضوع از این قشنگتر نبود:(
یه چیزه باحال و جنجالی بذارین وا3 نظرسنجی
 
لایک وا3 دموکراسی!!!!!:d
موضوع از این قشنگتر نبود:(
یه چیزه باحال و جنجالی بذارین وا3 نظرسنجی
ببین، حق وتو هم میدیم بهتون بازم گیر میدید[-x، چون این موضوع در دسترس تره و حساس‌تره پیشنهاد دادم، لابد میخوای در مورد خشگلی هیتر یا شیدایی هنری ویا هیکل شیش تیکه PH نظر سنجی بگذاریم؟! بگو تعارف نکن:|

پلیز:nospam: آی بِگ یو :( :d
 
آخرین ویرایش:
Josh، به این میگن جو گیری...
حالا چی هست...؟ خوردنیه؟ پوشیدنیه...؟
;)
مقابله به مثل میکنین:))
خوشم اومد به این میگن شکار لحظه ها:d
نه خوردنیه نه پوشیدنی یه چیزیه که میگن:آدمو برق بگیره جو نگیره.از لحاظ علمیم میشه اتمسفر.همون هوایی که اطراف ماست:d
ببین، حق وتو هم میدیم بهتون بازم گیر میدید
yahoo_68.gif
، چون این موضوع در دسترس تره و حساسا تره پیشنهاد دادم، لابد میخوای در مورد خشگلی هیتر یا شیدایی هنری ویا هیکل شیش تیکه PH نظر سنجی بگذاریم؟! بگو تعارف نکن
yahoo_22.gif
آره اتفاقا پیشنهاد خوبیه.راجع به رنگایی که بیشتر به هنری میاد نظرسنجی بذارید:d
پلیز
nospam.gif
آی بِگ یو
yahoo_2.gif
yahoo_4.gif
پووووووووووووووووووووف.حالا جاشه که بگم گیر دادین ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!تایپکه و اسپمش دیگه:sad:
 
آخرین ویرایش:
پووووووووووووووووووووف.حالا جاشه که بگم گیر دادین ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!تایپکه و اسپمش دیگه:sad:
نه خواهشاً این کار رو نکنید، بسیار آزار دهندست، باید سطح علمی تاپیک بالاتر بره نه تعداد اسپم‌هاش، از شما بعیده.این موارد رو دیگه نباید بنده توضیح بدم که! SHGC با اسپم در هیچ جای جهان شناخته شده نیست:)، ممنونم.

ببخشید بابت پست بی مورد ولی باید خودمون ناظم خودمون باشیم، دوران دبستان یادتونه؟:d. دوست ندارم با این پست‌ها دل کسی رو بشکنم، از شما هم معذرت میخوام josh عزیز
 
به نظره من نظر سنجی رو عوض کنیم و مثلا بذاریم:
آیا به DP اُمید دارید؟
بله
خیر
------------------------------------------------------------
Double Head

double%20head.jpg



شمایل:
سگی که بدنش سراسر از باند پوشیده شده و سرش دو تکه است. شبیه به لاشه سگیست که قبلاً مرده و دوباره جان گرفته است. شباهتی به Groanerها در نسخه اول دارد ولی قوی تر و سریع تر از آنهاست.
انقدر از این سگ ها بدم میاد,یه دفعه صد متر شیرجه میزنه میاد جلوت اونم تازه تو اون تاریکی منم صدمتر میپردم تو هوا.
در کل خیلی اعصاب خورد کن بودن.
ای مارمولک... به لُپ دختر مردم چی کار داری تو...
هیچی به خدا:d
 
به نظره من نظر سنجی رو عوض کنیم و مثلا بذاریم:
آیا به DP اُمید دارید؟
بله
خیر
امیر جان دیگه کار از امید گذشته، آش رو برامون پختند، دارن میکشن تو کاسه:d بازی داره کم کم گلد میشه اونوقت به فکر امید و ناامیدی هستی؟:-/:d
دیگه باید بریم تو فاز پیش بینی متا و این حرف‌ها...

انقدر از این سگ ها بدم میاد,یه دفعه صد متر شیرجه میزنه میاد جلوت اونم تازه تو اون تاریکی منم صدمتر میپردم تو هوا.
در کل خیلی اعصاب خورد کن بودن.
بیش تر گیم پلی بازی آزار دهنده بود، این سگ‌ها هم که آروم و قرار نداشتند هی اینور و اونور میپریدند، اعصاب برای آدم نمی‌گذاشتند، Aim بازی هم که از کابوس‌های آلسا وحشتناک تر بود:d.
 
سلام
ها والله جز ادی و انجلا و جیمز و داگلاس و الکس و ... کلا همه بیگناهند ! باور نداری از جیمز بپرس!
البته منظور من این نبود./:) تو جبهه‌ مخالف هم نرفتم و نمی‌رم. :>
سرم یه خورده خلوت بشه شاید یه بحث جنجالی از اونایی که Josh هم بپسنده راه میندازم.:d

نه !
البته هست نظریاتی در این باره ولی نه نیست !
خواهر دالیا!:-o نه یه نظریه بود که کلودیا و آلسا دو قلو هستند. همین.
یک...
یک دو...:confused:
یک دو سه ...:cursing:
من که هر کار کردم 4 تا نشدن !
:d
خب حق داری. چهارمین نفر رو نمی‌شناسید.

اینجا که تاپیک X vs Y نیست که باو:d
=))

تایپکه و اسپمش دیگه:sad:
پیشنهاد میدم یه نظرسنجی ایجاد کنیم با این مضمون که با ارسال اسپم در این تاپیک مخالفید؟ موافقید؟ من چکاره بیدم؟:d
 
بیش تر گیم پلی بازی آزار دهنده بود، این سگ‌ها هم که آروم و قرار نداشتند هی اینور و اونور میپریدند، اعصاب برای آدم نمی‌گذاشتند، Aim بازی هم که از کابوس‌های آلسا وحشتناک تر بود:d.
دقیقاً...
این سگ ها مصیبت ترین دشمن ها بودن...
وای به روزی که 2 - 3 تا میشدن...
 
امیر جان دیگه کار از امید گذشته، آش رو برامون پختند، دارن میکشن تو کاسه:d بازی داره کم کم گلد میشه اونوقت به فکر امید و ناامیدی هستی؟:-/:d
دیگه باید بریم تو فاز پیش بینی متا و این حرف‌ها...
خب منم میخواستم یه چیزی گفته باشم علی جون!:d
------------------------------------------------------------
این سگ ها علاوه بر اینکه روانی بودن یه صدای زوزه خیلی چندشی هم از خودشون در میکردند..
چه لذتی میبردم وقتی روی زمین میفتادند و منم سریع میرفتم با پا میزدم لهشون میکردم:devil:
 
سلام
در مورد نظرسنجی یه نکته‌ای رو بگم. با اینکه خیلی وقته از شروعش گذشته ولی هنوز آمارش داره بالاتر میره. یعنی هنوز رای‌دهنده داره.
=============================================================================
نمی‌دونم چرا از این سگ‌ها خوشم میومد. یه جورایی چالش‌انگیز بودن. مخصوصاً تو مترو.
اما در مورد این سگ‌ها. علی‌جان فلسفه‌ی وجودی‌شون رو خیلی خوب توضیح داد. حتی در مورد سر دو تکه‌شون هم دلیل خوبی ارائه داد. اما اینکه خالق این موجودات ذهن هدر باشه رو خیلی نمی‌تونم قبول کنم. از لحاظ معلومات بازی،‌ آلسا دیگه وجود نداره. روح اون در بدن هدر حلول کرده. هدر هم که فراموش کرده مادر خداست. آیا میشه دنیای SH3 رو به ذهن هدر نسبت داد؟ کلودیا تو بازی خودش رو نابود کرد تا هدر همه‌چیز رو به یاد بیاره.
یه نظریه اینه که کلودیا دنیای شبیه SH1 خلق کرد تا خشم به خواب رفته‌ی درون هدر یا آلسا رو بیدار کنه. اگه این نظریه رو قبول کنیم،‌ میشه این سگ‌های رو هم هدیه کلودیا برای ذهن هدری دونست که وقتی آلسا بود، از سگ‌ها می‌ترسید.
 
آخرین ویرایش:
اما اینکه خالق این موجودات ذهن هدر باشه رو خیلی نمی‌تونم قبول کنم. از لحاظ معلومات بازی،‌ آلسا دیگه وجود نداره. روح اون در بدن هدر حلول کرده. هدر هم که فراموش کرده مادر خداست. آیا میشه دنیای SH3 رو به ذهن هدر نسبت داد؟ کلودیا تو بازی خودش رو نابود کرد تا هدر همه‌چیز رو به یاد بیاره.
یه نظریه اینه که کلودیا دنیای شبیه SH1 خلق کرد تا خشم به خواب رفته‌ی درون هدر یا آلسا رو بیدار کنه. اگه این نظریه رو قبول کنیم،‌ میشه این شگ‌های رو هم هدیه کلودیا برای ذهن هدری دونست که وقتی آلسا بود، از سگ‌ها می‌ترسید.

هدف کلودیا دقیقاً همان هدف دالیا یعنی به دنیا آوردن خدای مطلوب خودش به صورت کامل هست. بنده دنیای SH3 رو به ذهن هیتر نسبت میدم، ولی شکل گیری این دنیا مطلوب شخص دیگه‌ای بوده، همان طور که شکل گیری دنیای ذهنی آشفته آلسا به واسطه وجود دالیا و اعمال این شخصیت شکل گرفته، مسبب به وجود آمدن دنیای ذهنی هیتر هم کلودیاست، به قول مسعود جان کلودیا خواهان این هست تا ماهیت وجودی هیتر رو بهش یادآوری کنه.
کلودیا شخصیت عجیبیه و قدرت‌های خاصی داره، این شخصیت قصد بیدار کردن نیمه تاریک وجود هیتر و بالفعل کردن حس انزجار و انتقام آلسا رو در هیتر داره، فی الواقع در پایان بد بازی هم به این خواسته میرسه ولی در به دنیا آوردن "خدا" ناکام میمونه، (دقت کنید از این موضوع میشه اینجوری برداشت کرد که آلسا از به دنیا آوردن خدا بیزار بوده و از اینکه وسیله‌ای برای تحقق این قضیه باشه تنفر داشته.)
پس اینبار هیتر به واسطه وجود کلودیا، درگیر دنیای آشفته ذهنیه خودش(آلسا) شده. نکته جالب اینجاست که وینسنت هیچ درکی از این دنیا نداره و البته توجیه سرنوشت داگلاس چیزی شبیه به سبیل هست، ما بقی ماجرا به دیدگاه شما از داستان بازی بستگی داره.
 
آخرین ویرایش:
سلام
میشه یه جورایی شخصیت وینسنت و با دکتر کافمن مقایسه کرد.
هر دو برای مقاصد شخصی وارد فرقه شدند و برای خودشون دنیایی بهشت‌گونه ایجاد کردند. اما به محض اینکه این بهشت به خطر افتاد،‌خواستند جلوی تولد خدا رو بگیرند.
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

تبلیغات متنی

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or