بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    62

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

در ژاپن دهه ۱۹۶۰، نوجوانی به نام شیمیزو هیناکو در شهر کوچک و دورافتاده ابیسوگااوکا زندگی می‌کند، شهری که در گذرگاهی کوهستانی پنهان شده است. زندگی او چیزی جز روزمرگی‌های یک نوجوان معمولی نیست و روزهایش بدون اتفاقی ویژه سپری می‌شود.
تا آنکه مهی غلیظ بر ابیسوگااوکا فرومی‌نشیند و همه آنچه هیناکو می‌شناسد، در هم فرو می‌پاشد. خانه‌ای که زمانی برایش آشنا بود، حال به مکانی پر از تهدیدی ناشناخته تبدیل شده، خیابان‌های شهر خالی از سکنه‌اند، و آنچه در دل این مه می‌خزد، چیزی جز وحشتی ناملموس نیست.
اکنون، هیناکو باید از میان مسیرهای پیچ‌درپیچ ابیسوگااوکا عبور کند، معماها را حل کرده و برای زنده ماندن بجنگد. تلاشی برای رسیدن به تصمیمی که گریز از آن ممکن نیست. تلاشی برای پایان دادن به چیزی که باید نابود شود.
آیا او زیبایی و ظرافت را برمی‌گزیند؟ یا مسیرش او را به ورطه جنون و وحشت خواهد کشاند؟
داستانی از تصمیم‌هایی ناممکن، از زیبایی در دل وحشت، و وحشتی که از زیبایی زاده می‌شود.
======
شخصیت ها
Shimizu Hinako (شیمیزو هیناکو)
shimizu_hinako-.png
شخصیت اصلی بازی.
دختری نوجوان که زیر فشار انتظارات دوستان، خانواده و جامعه گرفتار شده است. او در کودکی شاد و پرانرژی بود، اما با گذر زمان به فردی آرام و محتاط‌تر تبدیل شده و اکنون به‌ندرت لبخند می‌زند.
======​
  1. نویسنده این اثر ریوکیشی۰۷ است، نویسنده‌ی نام‌آشنای رمان‌های تصویری ژاپنی که آثارش اغلب بر محور معماهای قتل، وحشت روان‌شناختی و عناصر فراطبیعی می‌چرخند.
  2. Kera طراحی موجودات و شخصیت‌های بازی را بر عهده داشته است.
  3. محل وقوع داستان، شهر خیالی ابیسوگااوکا (Ebisugaoka)، برگرفته از مکانی واقعی به نام کانایاما (Kanayama) در شهر گرو، واقع در استان گیفو (Gifu) است.
  4. دنیای دیگر در این بازی با نام معبد تاریک (Dark Shrine) شناخته می‌شود.
  5. موسیقی متن بازی توسط تیمی متشکل از دو آهنگساز ساخته شده است. موسیقی دنیای مه‌آلود (Fog World) توسط آکیرا یامائوکا، آهنگساز قدیمی این مجموعه، ساخته شده است، در حالی که کنسوکه ایناگه، کهنه‌کار صنعت موسیقی، مسئول موسیقی دنیای دیگر (Otherworld) است. علاوه بر این، آهنگسازان dai و xaki، که در دیگر آثار ریوکیشی۰۷ نیز نقش داشته‌اند، در برخی صحنه‌های خاص همکاری کرده‌اند.
  6. Silent Hill f نخستین بازی در این مجموعه است که در ژاپن رتبه‌بندی CERO:Z (مخصوص افراد ۱۸ سال به بالا) را دریافت کرده است.
=======
Staff Comments
ریوکیشی۰۷ - نویسنده‌ داستان:
«تا به امروز، هنوز احساسی را که هنگام نخستین مواجهه‌ام با جو خفقان‌آور و سرکوبگر سایلنت هیل داشتم، به خاطر می‌آورم. این حس همچنان مرا عمیقاً تسخیر کرده و به‌شدت مجذوبم می‌کند. افتخار بزرگی است که در مجموعه‌ای دخیل باشم که این‌همه خاطره از آن دارم. من تمام تلاش و توانم را در این داستان به کار گرفته‌ام، آن‌قدر که حتی اگر این آخرین چیزی باشد که می‌نویسم، برایم اهمیتی ندارد. برای من، مجموعه‌ی سایلنت هیل تنها یک مجموعه‌ی داستانی نیست؛ بلکه رسانه‌ای است—راهی شگفت‌انگیز و خارق‌العاده برای کاوش و تجربه‌ی قلب و ذهن انسان. امیدوارم که بازیکنان نیز بتوانند آن را به همین شکل درک و تحسین کنند. و به تمامی دوستانمان در آن سوی مرزها، امیدوارم از تجربه‌ی سایلنت هیل در فضایی متفاوت، جایی همچون ژاپن، لذت ببرید.»

Kera - طراح موجودات و شخصیت‌ها:
«من عاشق مجموعه سایلنت هیل هستم و این سری تأثیر بزرگی بر من داشته است. به‌ویژه، همیشه سایلنت هیل ۲ را به خاطر می‌آورم—پیام‌های روی دیوارها، موسیقی، و طراحی هیولاها. بنابراین، وقتی نوبت به سایلنت هیل f رسید و قرار شد فضای بازی را به ژاپن منتقل کنیم، باید چیزی خلق می‌کردیم که اندکی متفاوت به نظر برسد، و من واقعاً باید درباره‌ی چگونگی انتقال آن احساس فکر می‌کردم. طراحی هیولاها سخت‌ترین بخش کار بود. من باید همه‌ی آنچه پیش‌تر در سایلنت هیل آمده بود را در نظر می‌گرفتم و راهی می‌یافتم تا این بازی را به مسیری متفاوت ببرم، بدون اینکه جوهره‌ی سایلنت هیل را از دست بدهد. شاید این بار با همان مناظر خون‌آلود و زنگ‌زده روبه‌رو نباشید، اما صمیمانه امیدوارم از دیدگاه ما و جهانی که خلق کرده‌ایم، لذت ببرید.»

=======​
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: 25 سپتامبر 2025
پلتفرم‌ها: PC. PS5. Xbox Series X/S
سیستم مورد نیاز:
system.jpg

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,614
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 181
آخرین ویرایش:
درود
سلام به همگی دوستان...
سلام به تو مسعود جان. به جمع سایلنت هیل نشینان خوش آمدی. خوشحالم که اینجا می‌بینمت. امیدوارم فعالیت رو اینجا زیاد کنی.

بچه‌ها مسعود جان یک عاشق (سایلنت هیل) واقعیه، من چیزای زیادی ازش یاد گرفتم. واقعاً تو همه چی نمونست. بنده کلی قبولش دارم.

سلام

سلام از ماست علی‌آقا
قربون دل خجسته‌ و حال آشفته‌ات برم.
البته علی‌جان حاجیت 2 هفته پیش یه کاری کردم که خودم هنوز تو کف موندم چه برسه به بقیه. مدرک دال بر خجسته تمام بودن بنده.
خیلی میخوامت مسعود جان. واقعاً پست‌هات رو میبینم حس خوبی پیدا میکنم. اونی که گفتی رو خوندم و دهنم 1 متر باز موند. :o پسر تو هم چه کارهایی که نمیکنی؟! واقعاً باید بیام پیشت لنگ بندازم!

خدمت آقا میلاد هم یک سلام ویژه، خیلی خوشحال شدم پستت رو دیدم.

من به شدت به شخصیت آنجلا علاقه دارم.
مسعود جان میشه دلیلت رو بگی؟:d برام جالبه!
 
قراره بریم وسط رستوران "عمو کله هرمی و جوجه های سایلنت هیلی" بشینیم FastFood + نون و کباب و ریحون بزنیم...

هستی...؟ چراغ دوم رو تو روشن کن...

خودت خوبی... چه خطر؟ کجای Silent Hill گیر کرده بودی...؟ با کدوم موجود سروکله میزدی...؟
:)) باید رستوران جالبی باشه. . . به نظر من هم خوبه بعضی موقع ها ،به مناسبتهای مختلف بچه های تاپیک دور هم جمع بشن :gathering:

این اعضای فرقه دست بردار ما نیستن! یه روز لاستیکمو پنچر میکنن،یه روز کرک سایلنت هیل 2 خراب میشه! حالا هم که نتم رو قطع کرده بودن،تازه گفته بودن به این زودیا وصل نشه. . .به هر کی میگم،میگه توهم زدی :d

جیمز
yahoo_4.gif
یادش بخیر شخصیت مورد علاقه ی آرتاس بود
yahoo_20.gif

آخی. . .واقعا یادش بخیر 8-| . . .امیدوارم به زودی برگرده، یکم بحث خشونت آمیز کنیم :mrgreen:

من به شدت به شخصیت آنجلا علاقه دارم.

سلام ;;) این همه شخصیت،حالا چرا آنجلا مسعود جان؟ ؟ ؟

خدمت آقا میلاد هم یک سلام ویژه، خیلی خوشحال شدم پستت رو دیدم.

سلام به علی آقای گل :x من هر جا باشم به یاد بر و بچ دوست داشتنی تاپیک هستم
 
سلام دوستان من برگشتم . راستی مبصر اینجا کی هست؟ من حاظرم:d>:d

---------- نوشته در 07:19 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 07:17 AM ارسال شده بود ----------

اقامسعود الان یک اقا مسعود دیگر هم به ما اضافه شده شما حس دوگانگی نمی گنید.:dخوب در باره مورفی بحث است .به نظر من شخصیت مناسب و تازه ای است برای سری سایلنت هیل. زیرا مورفی نتنها در درون خود در بند گناهانش است بلکه در ظاهر هم دربند است. وجالب بودن بازی این است که گناهان مورفی هنگام باران باریدن ظاهر می شوند
 
سلام بر همگی امیدوارم حال همتون عالی باشه.
امیر خداییش باید برای من یه نون اضافه هم بگیریا...
;)
این جمله ی اول حتماً باید با توجه به متن تغییر کنه، من word by word ترجمه نکردم.
ایمان قوی، تراژدی جدیدی را دعوت می کند
نکته ی قابل توجه و مشترک میان "کله هرمی" و "وَلتایل" در تعقیب مصرانه شخص اول داستان از سوی این دو می باشد.
اگر کلاه آهنی "کله هرمی" که چهره ی او را پنهان می کند، برداشته شود، مشخص خواهد شد که طراحی هر دو بسیار نزدیک به یکدیگر است. زمانی که لباس جلاد که همان "کله هرمی" است، طراحی شد، ایده ی آن پس از "وَلتایل"، فرشته ای از آیین بومی، گرفته شد.
"کلادیا"، راهبه ی فرقه ی مذهبی به عنوان دشمن "هدر" در بازی ظاهر می شود. همچنان که بازی به جلو پیش می رود، مشخص می شود که او و "آلسا" در دوران جوانی با یکدیگر دوست بودند. با اینکه او "هری"، پدر "هدر" و "وینسنت" که به نظر از حمایت کنندگان عقیده ی "کلادیا" در مورد احیای خدا و گسترداندن بهشت بر روی زمین بود را به قتل رساند، اعمال او ریشه در اعتقاد راسخش در مورد آرزویش برای رهایی روح انسان ها دارد. با این وجود نمیشود به سادگی سرشت اندوهناک او را در زمره ی انسان های پست قرار داد.
کارت "کشیش اعظم" در بازی به منزله ی "کلادیا" می باشد. این کارت به معنای رمز و راز، ایمان و تعصب است. آیا اینگونه به نظر نمی رسد که نوع رفتار "کلادیا" به عنوان پی آمد پاک پودن در مسیر اعتقاد به عدالت برگرفته از معنای کارت باشد.


---------- نوشته در 09:24 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:23 AM ارسال شده بود ----------

سلام
نه دایی. من به شدت به شخصیت آنجلا علاقه دارم.
منم باهاش حال می کنم مسعود... فقط یه نمه کله شق و رو اعصاب بود....

---------- نوشته در 09:26 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:24 AM ارسال شده بود ----------

:)) باید رستوران جالبی باشه. . . به نظر من هم خوبه بعضی موقع ها ،به مناسبتهای مختلف بچه های تاپیک دور هم جمع بشن :gathering:
منم پایم... دیروز به مسعود می گفتم برنامه کوه با هم بذاریم... پایه اید بچه ها...
شمال هم خوبه... آخر Silent Hill میشه این موقع سال


---------- نوشته در 09:28 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:26 AM ارسال شده بود ----------

سلام دوستان من برگشتم . راستی مبصر اینجا کی هست؟ من حاظرم:d>:d
سلام، چطوری پسر...؟ کجا بودی دلمون برات تنگ شده بود... :-*

خیالت بابت حاظریت راحت... من همه رو برات حاظر رد کردم... اگه خودت تابلو نکنی البته...!
;)

---------- نوشته در 09:29 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 09:28 AM ارسال شده بود ----------

رفقا، تحلیل شخصیت ها چی شد...؟ ول شده ها...!!!
 
آقا شرمنده اسپم دادم. ولی دوست داریم لیون جان.
بنده دست به کشفیات جدیدی در سایلنت هیل 3 زدم که گفتم بگم شما هم فیض ببرید.
البته فکر کنم بیشتریاتون بدونید.
تو سایلنت هیل 3 مرحله بیمارستان زمانی که other World میشه.اونجایی که تلفن زنگ میخوره و هی به هدر میگه Happy Birthday To You
اگه دقت کنید میگه که Stanly Colman توی زیر زمینه و الان شماره 7 اسم جدیدشه.
خب حالا اگه با آسانسور برید طبقه B3 و برید پیشه جسد شماره 7 (در حالی که صدای کامپیوترتون بلنده)یه صدای آرومی میگه Heatheeer
در اون لحظه بنده رسما سکته زدم!و سریعا Quit کردم.آخه تو خونه ام تنها بودم ترسم چندین برابر شده بود.
دوستان راستی قرار بود در مورد شخصیت داگلاس بحرفیم.هنوز وینسنت تموم نشده؟
 
بنده دست به کشفیات جدیدی در سایلنت هیل 3 زدم که گفتم بگم شما هم فیض ببرید.
البته فکر کنم بیشتریاتون بدونید.
تو سایلنت هیل 3 مرحله بیمارستان زمانی که other World میشه.اونجایی که تلفن زنگ میخوره و هی به هدر میگه Happy Birthday To You
اگه دقت کنید میگه که Stanly Colman توی زیر زمینه و الان شماره 7 اسم جدیدشه.
خب حالا اگه با آسانسور برید طبقه B3 و برید پیشه جسد شماره 7 (در حالی که صدای کامپیوترتون بلنده)یه صدای آرومی میگه Heatheeer
در اون لحظه بنده رسما سکته زدم!و سریعا Quit کردم.آخه تو خونه ام تنها بودم ترسم چندین برابر شده بود.
واسه همین چیزاست که عاشق این بازی لعنتیم دیگه.....
می دونی من کجاش وحشتناک ترسیدم...؟ جایی که Heather توی اون اتاق کوچیک که فقط یه وان توش هست... و در به روی Heather قفل میشه و تو آیینه تصویر Heather خون آلود میشه...
wow wow...

رسماً بلند شدم چراغا رو روشن کردم و از اتاقم زدم بیرون... :d

عاشقشم این لعنتی رو...
:x
 
و اما در مورد سایلنت هیل جدید یعنی downpour :
بچه ها من متاسفانه نمیدونم چرا ولی زیاد حس خوبی به این سایلنت هیل جدید ندارم و به نظر من زیاد نمیتونه حس من و تمام طرفدارن دو اتیشه رو ارضا کنه...میدونین چرا:
چون خود سازنده های گفتن که هیچ نشانه ای از سایلنت هیل های قبلی در بازی نیست و اشاره ای به اونا نداره و هیچ ربطی به داستان شماره های قبلی هم نداره و حتی در مصاحبه ای که با تهیه کنندش کردن گفته بود که نه خبری از کله هرمی(که عزیز خودمه:d) هست نه خبری از اون مه همیشگی بازی و نه خبری از دشمنان کلاسیک بازی یعنی اون برستار های همیشگی
و از همه مهتر...وااای...وااای...که اهنگسازی بر عهده ی استاد همیشگی اکیرا یامائوکا نیست دیگه:((:((:((....بابا بخدا به کی بگیم که 80 درصد حس و جو سایلنت هیل به اهنگسازی استاد یامائوکا بود...به نظر شما حالا که رفته میتونیم به خوبی با جو سایلنت هیل ارتباط برقرار کنیم؟ اون اهنگ های مسخ کننده و دیوانه واری میساخت که ترکیبی از ترس شرقی و موسیقی راک غربی بود که هر کسی رو تا مرز گریه میکشوند...حالا واسه مون رفتن اهنگساز دکستر رو اوردن....استاد یامائوکا با خانوم elizabeth gym که واقعا صدای عالی ای داشت میدونستن چیکار کنن نه اینا...اونایه عمر با سایلنت هیل زندگی کرده بودن
میدونم که اینا رو میدونین ولی بازم گفتم تا یاداوری بشه
حالا به نظرتون یه سایلنت هیل کلاسیک همیشگی که توش بر از نشانه های نوستالزیک همیشگی و با همون کلیشه های قدیمی باشه بهتره یا اینکه سایلنت هیل و داستان ناب اونو به یه سمت دیگه ببرن؟
به هر حال الان زیاد نمیشه قضاوت کرد و باید بازی کرد....به هر حال از این سایلنت هیل هم نمیشه گذشت و حتی این هم باید 100 بار اخر برد:d
 
و اما در مورد سایلنت هیل جدید یعنی downpour :
بچه ها من متاسفانه نمیدونم چرا ولی زیاد حس خوبی به این سایلنت هیل جدید ندارم و به نظر من زیاد نمیتونه حس من و تمام طرفدارن دو اتیشه رو ارضا کنه...میدونین چرا:
چون خود سازنده های گفتن که هیچ نشانه ای از سایلنت هیل های قبلی در بازی نیست و اشاره ای به اونا نداره و هیچ ربطی به داستان شماره های قبلی هم نداره
خُب به نظر من گاهی اوقات تغییر لازمه... اتفاقاً من احساس جالبی نسبت یه این شماره دارم... در ضمن اگه همیشه بخوایم به المان های کلیشه ای بچسبیم و به خاطر ترس از دست دادن طرفدارامون، تغییری تو بازی ندیم... به نظر من نتیجه ای جزء تکرار، وجود نخواهد داشت...

---------- نوشته در 11:35 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 11:31 AM ارسال شده بود ----------

نه خبری از کله هرمی(که عزیز خودمه:d) هست نه خبری از اون مه همیشگی بازی و نه خبری از دشمنان کلاسیک بازی یعنی اون برستار های همیشگی
توی دموها که مه بود... حالا کله هرمی رو هستم که نبودش ناراحت کنندست، اما با عذرخواهی فراوان از عاشقان کله هرمی ;) ، این رفیق تق لقمون، کله هرمی، همچین هم آش دهن سوزی نبودا... باید امید داشته باشیم که یه چیز بهتر رو جایگزینش می کنن...

در مورد پرستارها... این یکی رو کاملاً موافقم... حیف که نیستن... ولی توی دموها یه سری دشمن بودن که با ناخن های درازشون روی دیوار میکشیدن... فکر کنم اینا هم خیلی وحشی باشن...

---------- نوشته در 11:36 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 11:35 AM ارسال شده بود ----------

و از همه مهتر...وااای...وااای...که اهنگسازی بر عهده ی استاد همیشگی اکیرا یامائوکا نیست دیگه:((:((:((
کاری نمیشه کرد جزء افسوس خوردن و امید داشتن به کار آهنگ ساز جدید...

---------- نوشته در 11:38 AM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 11:36 AM ارسال شده بود ----------

حالا به نظرتون یه سایلنت هیل کلاسیک همیشگی که توش بر از نشانه های نوستالزیک همیشگی و با همون کلیشه های قدیمی باشه بهتره یا اینکه سایلنت هیل و داستان ناب اونو به یه سمت دیگه ببرن؟
خُب، کلاسیکه همه چیز اصولاً بهتره.... ;)

ولی باز هم میگم، تغییر لازمه... نباید ازش ترسید. و باید امیدوار باشیم به فوق العاده بودنه این عنوان....
 
کلا فکر کنم سازنده ها هر چی خواستن توی بازی گذاشتن و طرفدرای قدیمی رو در نظر نگرفتن....در ضمن همه میدونم که هیشکی کله هرمی خودم نمیشه و کسی رو نمیشه جایگزینش کرد:d
بعدش راجه به مه هم تهیه کنندش گفته بود که باران رو جایگزینش کردیم
ولی جو داخل بازی از تریلر هایی که دیدم بد نبود ولی اهنگسازی مهمه
 
در مورد این Downpour به نظرم اصلا از نظر داستانی به پای 4 شماره قبلی نمیرسه.
من موندم چرا اینها از داستان سایلنت هیل یه چیز یاد گرفتن اونم اینه که هرکی به خاطر گناهی که انجام داده به سایلنت هیل میره.
اصلا هیچ ایده دیگه ای ندارن.فقط همینا رو بلدن.
در مورد آهنگهاش که فقط باید تاسف خورد.
Konami هم تمام این کارها رو میکنه که بازیش توی غرب بیشتر فروش بره.کاری که الان بیشتر سازنده های ژاپنی دارن انجامش میدن.
مثل همین DMC یا RE و ....
 
در مورد این Downpour به نظرم اصلا از نظر داستانی به پای 4 شماره قبلی نمیرسه.
من موندم چرا اینها از داستان سایلنت هیل یه چیز یاد گرفتن اونم اینه که هرکی به خاطر گناهی که انجام داده به سایلنت هیل میره.
اصلا هیچ ایده دیگه ای ندارن.فقط همینا رو بلدن.
در مورد آهنگهاش که فقط باید تاسف خورد.
Konami هم تمام این کارها رو میکنه که بازیش توی غرب بیشتر فروش بره.کاری که الان بیشتر سازنده های ژاپنی دارن انجامش میدن.
مثل همین DMC یا RE و ....

کلا فکر کنم سازنده ها هر چی خواستن توی بازی گذاشتن و طرفدرای قدیمی رو در نظر نگرفتن....در ضمن همه میدونم که هیشکی کله هرمی خودم نمیشه و کسی رو نمیشه جایگزینش کرد:d
بعدش راجه به مه هم تهیه کنندش گفته بود که باران رو جایگزینش کردیم
ولی جو داخل بازی از تریلر هایی که دیدم بد نبود ولی اهنگسازی مهمه
بیخیال رفقا، ولی هر چی باشه یه Silent Hill با یه داستان جدیده... مگه بدتون میاد دوباره توی خیابونای این شهر گشت و گذار کنید...

مخصوصاً از وقتی که فهمیدم قراره قسمت جدیدی از شهر رو بیبینیم که تا حالا واردش نشده بودیم بیشتر ذوق می کنم...
 
بزرگترین اروزی من توی گیم اینه که یه روزی رو ببینم که ادامه سایلنت هیل 4 رو حالا به هر نحو بسازن و توسط تیم سایلنت باشه و با اهنگسازی استاد یامائوکا...:((....که فکر نکنم همچین اتفاقی بیفته:((:((:((
 
و اما در مورد سایلنت هیل جدید یعنی downpour :
بچه ها من متاسفانه نمیدونم چرا ولی زیاد حس خوبی به این سایلنت هیل جدید ندارم و به نظر من زیاد نمیتونه حس من و تمام طرفدارن دو اتیشه رو ارضا کنه...میدونین چرا:
چون خود سازنده های گفتن که هیچ نشانه ای از سایلنت هیل های قبلی در بازی نیست و اشاره ای به اونا نداره و هیچ ربطی به داستان شماره های قبلی هم نداره و حتی در مصاحبه ای که با تهیه کنندش کردن گفته بود که نه خبری از کله هرمی(که عزیز خودمه:d) هست نه خبری از اون مه همیشگی بازی و نه خبری از دشمنان کلاسیک بازی یعنی اون برستار های همیشگی
و از همه مهتر...وااای...وااای...که اهنگسازی بر عهده ی استاد همیشگی اکیرا یامائوکا نیست دیگه:((:((:((....بابا بخدا به کی بگیم که 80 درصد حس و جو سایلنت هیل به اهنگسازی استاد یامائوکا بود...به نظر شما حالا که رفته میتونیم به خوبی با جو سایلنت هیل ارتباط برقرار کنیم؟ اون اهنگ های مسخ کننده و دیوانه واری میساخت که ترکیبی از ترس شرقی و موسیقی راک غربی بود که هر کسی رو تا مرز گریه میکشوند...حالا واسه مون رفتن اهنگساز دکستر رو اوردن....استاد یامائوکا با خانوم elizabeth gym که واقعا صدای عالی ای داشت میدونستن چیکار کنن نه اینا...اونایه عمر با سایلنت هیل زندگی کرده بودن
میدونم که اینا رو میدونین ولی بازم گفتم تا یاداوری بشه
حالا به نظرتون یه سایلنت هیل کلاسیک همیشگی که توش بر از نشانه های نوستالزیک همیشگی و با همون کلیشه های قدیمی باشه بهتره یا اینکه سایلنت هیل و داستان ناب اونو به یه سمت دیگه ببرن؟
به هر حال الان زیاد نمیشه قضاوت کرد و باید بازی کرد....به هر حال از این سایلنت هیل هم نمیشه گذشت و حتی این هم باید 100 بار اخر برد:d
سلام دوباره به همه، با اجازه من مخالفم آقا مسعود! از همین الآن میتونید من رو یک طرفدار دو آتیشه Downpour بدونید.
نمیدونم چرا ولی صحبت های شاتسکی بدجوری به دلم نشسته. تو آخرین مصاحبش مطالب جالبی رو ذکر کرده که امیدوار کنندست.(می‌تونید جزئیات رو اینجا بخونید.)

خوب آقا مسعود مگه شما خودت طرفدار نسخه چهارم نیستی؟ واقعاً این نسخه چه ربطی به سه شماره اول داشت؟ اگر بخوای DP رو از این نظر زیر سؤال ببری سر نسخه چهارم هم به خطره که! همیشه نباید کلیشه وجود داشته باشه، تنوع هم لازمه، منتهی تنوعی که وفادارانه باشه، مثل همون چیزی که تو نسخه چهارم دیدیم.
در مورد وجود هیولاها شاستکی حرف خوبی میزنه، ایشون میگه لزومی نداره از هیولاهای نسخه‌های قبل مجددا استفاده بشه، چون خودتون بهتر از هر کس دیگه‌ای میدونید تک‌تک عناصری که تو سایلنت هیل می‌بینیم، فلسفه وجودی خاص خودشون رو دارند. ایشون گفته کله هرمی فقط مربوط به نسخه دوم بود وحتی استفاده دوباره از این هیولا در HC اشتباه محض بود! طراحی هیولاها با توجه به گذشته و ذهنیات کاراکتر بازی صورت میگیره.
مثلاً در DP یکی از هیولاهای بازی یک موجود شبیه به مترسک با موهای بلند هست(فکر کنم شبیه به یک زنی باشه که چهرش نابود شده، دقیقاً مثل پرستارها) که وقتی با صدای بلند جیغ میزنه، مورفی رو تحت تأثیر قرار میده و توانش رو کم میکنه. به نظر من فلسفه وجود این هیولا و قدرت مربوط به گذشته مورفی، وقتی که در زندان بود، میشه. مثلاً می‌تونیم صدای جیغ زن را به صدای زنگ هشدار زندان نسبت بدیم. وقتی مورفی صدای زنگ هشدار زندان رو گوش می‌داد سر جای خودش می‌ایستاد و حرکتی نمی‌کرد! احساس میکنم تک تک دشمنان بازی به گذشته مورفی مربوط میشه. باید صبر کنیم تا ببینیم منظور سازنده‌های از طراحی دشمنان چی بوده.
وجود مه در بازی هم که تأیید شده!
در مورد موسیقی صد در صد با شما موافقم. اگر استاد یامائوکا با این بازی همکاری می‌کرد دیگه نمی‌تونستیم به شاهکار بودن بازی شک کنیم. باز هم ناامید نشید شاید استاد یامائوکا دیگه‌ای از دل این دنیل لیچ در بیاد! باز هم زود قضاوت نکنیم، ولی خیلی هم توقعتون رو از بازی بالا نبرید تا عذاب نکشید!:d
ها ها ....
Welcome to the Club buddy...

با این حساب یه Loyal to the End دیگه هم پیدا شد...

Love u Ali
:-*
خیلی می‌خوامت لیان جون!
I Love U 2
 
آخرین ویرایش:

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or