بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

انتخاب شما برای شخصیت محوری داستان برای قسمت بعد؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    129

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
Jan 3, 2010
1,831

d.png

خلاصه‌ی داستان سری بازیهای سایلنت هیل
مقدمه:

«Silent Hill» نامی برای یک بازی رایانه‌ای است که در سال 1999 و توسط شرکت Konami برای کنسول PS1 عرضه شد. از همان ابتدا مشخص بود که این نام، پتانسیل تبدیل شدن به یک فرانچایز بزرگ را دارد. داستانی فوق‌العاده غنی، مبهم و عمیق در ژانری به نسبت نوپا. همین غنی و مبهم بودن داستان، Konami را وادار ساخت تا در کتاب راهنمای قسمت سوم بازی (Silent Hill 3 Official Complete Guide) بخشی را با نام Lost Memories قرار بدهد. اما همین عنصر داستان،‌تبدیل به تیغی دو دم شد؛ از یک سو یکی از اصلی‌ترین دلایل علاقه‌ی دیوانه‌وار طرفدارانش و از سوی دیگر، پاشنه آشیل عنوان در جذب مخاطبان جدید. شماره‌ی 2 بازی در سال 2001، شماره 3 در سال 2003 ، شماره‌ی 4 در سال 2004 ، Silent Hill: Homecoming در سال 2008 عرضه شدند. اما از لحاظ خط داستانی، شماره‌های 2 و 4 و Homecoming (به نوعی) مجزا بودند و فقط شماره 3 در ادامه‌ی شماره اول عرضه شد. در متن حاضر سعی شده است خلاصه‌ای کوتاه از شماره‌های منتشر شده ارائه شود تا عزیزانی که تازه به جمع ساکنان سایلنت هیل می‌پیوندند، بتوانند راحت‌تر با این عنوان رابطه بر قرار کنند. لازم به یادآوری است که این متن به معنی واقعی کلمه، اسپویلر است.

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
every.png
نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط امیر حسین فرحزادی ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط محمد مهدی حاجی اسمعیلی ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,574
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 119
آخرین ویرایش:

Electronic Arts

کاربر سایت
Aug 24, 2010
4,908
نام
ناصر
اولا ممنون واسه نظر سنجي
دوما من به السا راي ميدم چون اعتقاد دارم اصلا داستان روي السلا ميچرخه.خودش حضور خاصي تو بازي و داستان نداره ولي تاثيراتش رو ميشه به راحتي احساس كرد
 

Safety & Peace

ارباب مطلق سوزوران
کاربر سایت
Sep 4, 2011
13,185
نام
تونی آلمِیدا
راستی این لیزا توی ORIGIN هم هست!!!
د به خاطره همینه که میگم باید حتما بازیش کنیم تا نکته ای از قلم نیوفته!!!
السا هم توش هسته و اینبار نقش پر رنگ تری داره....
خدایا یه CPU هم نصیب ما نکردی......ولی با این حال شکرت!!!
 

Heart Broken

کاربر سایت
Feb 22, 2011
2,418
نام
Ali
به به میبینم که نظر سنجی راه افتاده، خرسندیم:d
خوب بدون هیچ شکی من به ... رآی دادم، چون شخصیت بسیار کلیدی بود، شخصی که باعث شکل گیری ماجرا شد و داستان اصلی بر سر وجود این شخصیت هست.زندگی سرتاسر سخت و عذاب آوری داشت، بله این شخصیت تشنه انتقام بود.
حالا اگه گفتید من به کی رأی دادم؟:d
در ضمن برای من حضور نداشتن شخص شخیص جناب هری به عنوان یکی از گزینه‌ها تعجب برانگیزه، درسته که شخصیت اصلی بازی هست ولی وجودش در نظر سنجی به نظر من لازم بود.
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
میدونم میدونی که هستم. :d
من اهل زیراب زنی نیستم‌ها. فقط بعضی وقتا شیطون میره تو جلدم ...ایشون به دالیا رای دادن
اول ازت ممنونم که دوستان رو راهنمایی کردی و رأی بنده رو به سمع و نظرشون رسوندی و دالیا هم خیلی زن شریفی بود :D :p
و اما بحث! چون خودت هم میدونم که میدونی که ممکنه بحثمون یه کم به جاهایه باریک بکشه، بنظرم تو متن پنهان بحث رو ادامه بدیم با هم بهتره ;)
درضمن یادت باشه که خودت خواستیا :d
خب شما تو تأکید حرف من گفتی که این بازی اعتقادات کور(همون کلمه اضافه :D) رو به تمسخر میگیره؛ اما من نظرم اینه که کلاً اعتقاد رو به تمسخر میگیره و رو امانیسم مانور میده... حالا چرا؟!
یکی اینکه این بازی همونطور هم که قبلاً گفتم قرار نیست آیین و مذهب خاصی رو ترویج بده، بلکه قضاوت رو به عهده خوده بازیکن میزاره؛ در غیر اینصورت بنظرم باید یه نشونه ای یا رفرنسی ارائه میداد؛ به هر حال جدا از این حرفا، من نمیتونم ضدمسیح بودن (کارکترهایه منفی دالیا و کلودیا لباسی شبیه به لباس هایه راهبه ها دارن) و حتی ضدیهود بودن (تعصب پیش از حد نقش هایه منفی) این بازی رو نادیده بگیرم... و در ضمن بی رو دربایستی هم بگم که این بازی قرار نیست رو اسلام هم مانور بده که... پس کلاً اعتقاد داشتن به یه نیرویه بالاتر و والاتر رو زیر سؤال میبره، تو نگاه اول شاید بقول خودت اعتقادات کور ولی اگه جزئیات رو در نظر بگیریم کلاً اعتقاد رو هدف قرار میده
 

ASYLUM MANAGER

کاربر سایت
Mar 17, 2011
1,329
نام
Milad
ازت ممنونم که دوستان رو راهنمایی کردی و رأی بنده رو به سمع و نظرشون رسوندی

حالا اگه گفتید من به کی رأی دادم؟:d

مثل اینکه باید با شکنجه از شما حرف کشید :d اخه مگه معما طرح شده اینجا :lol:

بنظرم تو متن پنهان بحث رو ادامه بدیم با هم بهتره

بیرون متن پنهان ادامه بدین که اگه دعوا شد اقلا دو نفر بیان وساطت ;)
 
  • Like
Reactions: msbazicenter

horror_08

کاربر سایت
Aug 22, 2007
2,414
نام
Ashkan
ولی کاش چند انتخابی بود تا به السا ولیزا هم رای میدادیم!!!;)
واللا ، اولش قصدم بر همین بود ولی دیدم چند انتخابی بذارم خودم همه رو انتخاب میکنم ( میشه آدم به آلسا رای بده به شریل نه ؟ یا به دکی رای بده به لیزا نه ؟) ، فکر کنم خیلی ها همینجوری بودن چون شخصیت ها اینقدر قوی بودند که هیچکدوم به راحتی قابل چشم پوشی نبودند ، گفتم اینجوری دیگه تمام زورتون رو میزنید تا بهترین رو انتخاب کنید!

ای رای نهایی! ای خود رای :d
با مویی؟
البته من دالیا رو شخصیت فرعی تلقی نمیکنم اما بخاطر اینکه توی نظر سنجی بود دیگه...
اگر دالیا رو فرعی ندونی قاعدتا آلسا و شریل رو هم نباید بدونی ، منظور از فرعی همه ی کرکترها به جز شخصیتی که ما کنترلش رو در دست داریم هست !
این فیلم جدید سایلنت هیل کی میاد؟
تاریخ دقیق ریلیز هنوز مشخص نیست فقط نام 2012 رو بردند !
من به لیزا رای می دم به دلیل اینکه من اونو مثه شخصیت داستانم می بینم و واقعا عاشقشم :x
نزن این حرفا رو منشوریت میکننا !:d

در ضمن برای من حضور نداشتن شخص شخیص جناب هری به عنوان یکی از گزینه‌ها تعجب برانگیزه، درسته که شخصیت اصلی بازی هست ولی وجودش در نظر سنجی به نظر من لازم بود.
گفتیم حالا که دارید در مورد شخصیت ها ی شماره ی اول صحبت میکنید در این رابطه نظرسنجی هم داشته باشیم !
با تشکر از آریا که زحمت نظرسنجی رو کشید!
منظور از برگزیده ، یعنی کسی که هم تاثیر گذار بوده هم خوب شخصیت پردازی شده هم خوب صدا گذاری شده ، فرقی هم نمیکنه که مثبت بوده یا منفی ، هری رو هم که شخصیت اصلی داستان بود قرار ندادم ، میدونم کار سختیه ولی ممکنه !
خب برادر من خودت داری میگی شخصیت اصلی بعدش من اون بالا هم گفتم به همین دلیل ، بعد اسم نظرسنجی شخصیت فرعی برگزیدست بعد باز میپرسی هری کو ؟:d
راستی چه خبر از حسین کرد شبستری؟:d ( بنده از همین جا از تمام حسین ها ، کردها و شبستری ها عذر میخوام !:d)
جدای از شوخی ، برای شخصیت های اصلی وقتی که تمام شماره ها رو بررسی کردیم یه نظزسنجی دیگه میذارم ( من نبودم یکی دیگه !)تا از بین شخصیت اول های سری هم یکی رو انتخاب کنیم !

پ.ن: دوستان مجبور نیستید بیاید اینجا رایتون رو بگید ها! خب نظر سنجی عمومی گذاشته شده که اگر کسی خواست بتونه به رای بقیه دسترسی داشته باشه !
پ.ن2: نامردا یکی بیاد به سیبل رای بده ، آخه اگر اون نبود اول بازی تفنگ دست هری نمیداد که همون تو کافه دخل هری اومده بود توسط اون پرنده ، دیگه کار به دیدن دالیا و شناختن آلسا نمیکشید !
پاینده باشید !
 
  • Like
Reactions: msbazicenter

Leon.Fox

کاربر سایت
Oct 31, 2011
2,044
نام
Leon
ای رای نهایی! ای خود رای :d دستت درد نکنه

من دالیا رو انتخاب میکنم...بخاطر اینکه یکی از تاثیر گذار ترین شخصیتهای بازی هستش...البته من دالیا رو شخصیت فرعی تلقی نمیکنم اما بخاطر اینکه توی نظر سنجی بود دیگه...

(~~) هالووین مبارک(~~)





شما بد برداشت کردی :d بحث ما درباره ی sh Origins بود.نه sh3 !! ;) بعد هم کسی از داستان بازی ایراد نگرفت...اگه چند تا پست عقب تر رو بخونی گفتم:گیم پلی بازی یه جاش میلنگه و بعضی جاها دیگه stop میکنه...با این حال به قول دوستم محمد :


رفیق من، اون فقط یه مثال بودم. درسته، من متوجه نشدم که راجع به SH: Origins صحبت می کنی اما صحبت من کلی بود. در ضمن حتی SH: Origins هم بی سر و ته نبود. داستان به اون جالبی ... و حتی اگه شما بی سر و ته بودن رو تو بد بودن Game Play می بینی... به نظرم داری اشتباه می کنی، درسته که Game Play هم فاکتور مهمیه اما مهمتر از اون داستانه. هرچند Game Play هم مشکلی نداشت. من هم با PSP بازی کردم و هم با PS2 و تا جایی که یادمه هیج جایی از بازی مشکلی نداشتم.

---------- نوشته در 03:40 PM اضافه شد ---------- نوشته قبلی در 03:37 PM ارسال شده بود ----------

واللا ، اولش قصدم بر همین بود ولی دیدم چند انتخابی بذارم خودم همه رو انتخاب میکنم ( میشه آدم به آلسا رای بده به شریل نه ؟ یا به دکی رای بده به لیزا نه ؟) ، فکر کنم خیلی ها همینجوری بودن چون شخصیت ها اینقدر قوی بودند که هیچکدوم به راحتی قابل چشم پوشی نبودند ، گفتم اینجوری دیگه تمام زورتون رو میزنید تا بهترین رو انتخاب کنید!


با مویی؟

اگر دالیا رو فرعی ندونی قاعدتا آلسا و شریل رو هم نباید بدونی ، منظور از فرعی همه ی کرکترها به جز شخصیتی که ما کنترلش رو در دست داریم هست !

تاریخ دقیق ریلیز هنوز مشخص نیست فقط نام 2012 رو بردند !

نزن این حرفا رو منشوریت میکننا !:d



خب برادر من خودت داری میگی شخصیت اصلی بعدش من اون بالا هم گفتم به همین دلیل ، بعد اسم نظرسنجی شخصیت فرعی برگزیدست بعد باز میپرسی هری کو ؟:d
راستی چه خبر از حسین کرد شبستری؟:d ( بنده از همین جا از تمام حسین ها ، کردها و شبستری ها عذر میخوام !:d)
جدای از شوخی ، برای شخصیت های اصلی وقتی که تمام شماره ها رو بررسی کردیم یه نظزسنجی دیگه میذارم ( من نبودم یکی دیگه !)تا از بین شخصیت اول های سری هم یکی رو انتخاب کنیم !

پ.ن: دوستان مجبور نیستید بیاید اینجا رایتون رو بگید ها! خب نظر سنجی عمومی گذاشته شده که اگر کسی خواست بتونه به رای بقیه دسترسی داشته باشه !
پ.ن2: نامردا یکی بیاد به سیبل رای بده ، آخه اگر اون نبود اول بازی تفنگ دست هری نمیداد که همون تو کافه دخل هری اومده بود توسط اون پرنده ، دیگه کار به دیدن دالیا و شناختن آلسا نمیکشید !
پاینده باشید !
اشکان کاملا باهات موافقم. من هم سیبل رو خیلی دوست داشتم. فکر کنم خودم به آلسا رای دادم... یادم نمیاد;) !!! اما شخصیت سیبل و فداکاری هاش محشر بود.
 

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
اعتقادات ؟!!! برداشت من این بود که این بازی افراط بیش از حد در هر کاری رو نشونه گرفته حتی در اعتقادات !!!!
فقط مثله همون جوابی که به msbazicenter جون دادم؛ اگه میخواین بحث کنیم با هم، و خودتون علاقمند به این بحث هستید، بگید تا من هم جواب شما رو بدم...
=================================================
البته من خودم هنوز نگفتم که این حرفها رو تأکید میکنما!!! اشتباه برداشت نشه یه وقتی! من برداشت شخصیم از بازی اینه و دلایلش هم گفتم...
 
آخرین ویرایش:

Arth@s

کاربر سایت
Aug 26, 2011
1,131
نام
Arthas
بله دوست دارم ادامه بدیم
اوکی! فقط شما هم یادت باشه که خودتون خواستیدا :D
اعتقاد افراطي ثمرش چيه؟! تعصب!!! و توضيح دادم که هم تعصب رو داره زير سؤال ميبره و هم کلاً اعتقاد داشتن رو؛ چون کارکترهايي که نقش مثبت دارن به چيز خاصي اعتقاد ندارن! شما تو کدوم شماره از اين بازي (منظورم 1،2،3 هست) ميتوني ديالوگي پيدا کني که يکي از کارکترهايه نقش اول بگه: God! Plz help me و وقتي تو شخصيت پردازي نقش اول هميچين چيزي در نظر گرفته نميشه در حالي که بازي سازا دارن اين کارکتر رو تأييد ميکنن؛ چه نتيجه اي ميشه گرفت!!!
 
  • Like
Reactions: msbazicenter

devil girl

کاربر سایت
Jun 11, 2008
2,703
نام
4tous4
اوکی! فقط شما هم یادت باشه که خودتون خواستیدا :D
اعتقاد افراطي ثمرش چيه؟! تعصب!!! و توضيح دادم که هم تعصب رو داره زير سؤال ميبره و هم کلاً اعتقاد داشتن رو؛ چون کارکترهايي که نقش مثبت دارن به چيز خاصي اعتقاد ندارن! شما تو کدوم شماره از اين بازي (منظورم 1،2،3 هست) ميتوني ديالوگي پيدا کني که يکي از کارکترهايه نقش اول بگه: God! Plz help me و وقتي تو شخصيت پردازي نقش اول هميچين چيزي در نظر گرفته نميشه در حالي که بازي سازا دارن اين کارکتر رو تأييد ميکنن؛ چه نتيجه اي ميشه گرفت!!!
حرف شما قبول ! اما کاراکترهای اول بازی هم به وجود خدا اعتقاد دارن اما نه اونقدر شدید که بخوان این طوری حرف بزنن ، اگه تو فیلم یادتون باشه ، رز چی می گه ، میگه : من به عشق اعتقاد دارم ، پس این کاراکتر ها به یه چیزی اعتقاد دارن اتفاقا من فکر کنم این بازی می خواد بگه کسایی که انسان هستند و افراط ندارن ، شخصیتهای مثبتی به حساب میان
 

کاربرانی که این قسمت را مشاهده می‌کنند

Top
رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
or ثبت‌نام سریع از طریق سرویس‌های زیر