بحث و تبادل نظر در مورد سری Silent Hill (خلاصه داستان در پست اول)

علاقه دارید کدام نسخه از سری بازی سایلنت هیل ریمیک بشود؟


  • مجموع رای دهنده‌ها
    62

Silent Dream

In madness you dwell
کاربر سایت
shf_banner.png

در ژاپن دهه ۱۹۶۰، نوجوانی به نام شیمیزو هیناکو در شهر کوچک و دورافتاده ابیسوگااوکا زندگی می‌کند، شهری که در گذرگاهی کوهستانی پنهان شده است. زندگی او چیزی جز روزمرگی‌های یک نوجوان معمولی نیست و روزهایش بدون اتفاقی ویژه سپری می‌شود.
تا آنکه مهی غلیظ بر ابیسوگااوکا فرومی‌نشیند و همه آنچه هیناکو می‌شناسد، در هم فرو می‌پاشد. خانه‌ای که زمانی برایش آشنا بود، حال به مکانی پر از تهدیدی ناشناخته تبدیل شده، خیابان‌های شهر خالی از سکنه‌اند، و آنچه در دل این مه می‌خزد، چیزی جز وحشتی ناملموس نیست.
اکنون، هیناکو باید از میان مسیرهای پیچ‌درپیچ ابیسوگااوکا عبور کند، معماها را حل کرده و برای زنده ماندن بجنگد. تلاشی برای رسیدن به تصمیمی که گریز از آن ممکن نیست. تلاشی برای پایان دادن به چیزی که باید نابود شود.
آیا او زیبایی و ظرافت را برمی‌گزیند؟ یا مسیرش او را به ورطه جنون و وحشت خواهد کشاند؟
داستانی از تصمیم‌هایی ناممکن، از زیبایی در دل وحشت، و وحشتی که از زیبایی زاده می‌شود.
======
شخصیت ها
Shimizu Hinako (شیمیزو هیناکو)
shimizu_hinako-.png
شخصیت اصلی بازی.
دختری نوجوان که زیر فشار انتظارات دوستان، خانواده و جامعه گرفتار شده است. او در کودکی شاد و پرانرژی بود، اما با گذر زمان به فردی آرام و محتاط‌تر تبدیل شده و اکنون به‌ندرت لبخند می‌زند.
======​
  1. نویسنده این اثر ریوکیشی۰۷ است، نویسنده‌ی نام‌آشنای رمان‌های تصویری ژاپنی که آثارش اغلب بر محور معماهای قتل، وحشت روان‌شناختی و عناصر فراطبیعی می‌چرخند.
  2. Kera طراحی موجودات و شخصیت‌های بازی را بر عهده داشته است.
  3. محل وقوع داستان، شهر خیالی ابیسوگااوکا (Ebisugaoka)، برگرفته از مکانی واقعی به نام کانایاما (Kanayama) در شهر گرو، واقع در استان گیفو (Gifu) است.
  4. دنیای دیگر در این بازی با نام معبد تاریک (Dark Shrine) شناخته می‌شود.
  5. موسیقی متن بازی توسط تیمی متشکل از دو آهنگساز ساخته شده است. موسیقی دنیای مه‌آلود (Fog World) توسط آکیرا یامائوکا، آهنگساز قدیمی این مجموعه، ساخته شده است، در حالی که کنسوکه ایناگه، کهنه‌کار صنعت موسیقی، مسئول موسیقی دنیای دیگر (Otherworld) است. علاوه بر این، آهنگسازان dai و xaki، که در دیگر آثار ریوکیشی۰۷ نیز نقش داشته‌اند، در برخی صحنه‌های خاص همکاری کرده‌اند.
  6. Silent Hill f نخستین بازی در این مجموعه است که در ژاپن رتبه‌بندی CERO:Z (مخصوص افراد ۱۸ سال به بالا) را دریافت کرده است.
=======
Staff Comments
ریوکیشی۰۷ - نویسنده‌ داستان:
«تا به امروز، هنوز احساسی را که هنگام نخستین مواجهه‌ام با جو خفقان‌آور و سرکوبگر سایلنت هیل داشتم، به خاطر می‌آورم. این حس همچنان مرا عمیقاً تسخیر کرده و به‌شدت مجذوبم می‌کند. افتخار بزرگی است که در مجموعه‌ای دخیل باشم که این‌همه خاطره از آن دارم. من تمام تلاش و توانم را در این داستان به کار گرفته‌ام، آن‌قدر که حتی اگر این آخرین چیزی باشد که می‌نویسم، برایم اهمیتی ندارد. برای من، مجموعه‌ی سایلنت هیل تنها یک مجموعه‌ی داستانی نیست؛ بلکه رسانه‌ای است—راهی شگفت‌انگیز و خارق‌العاده برای کاوش و تجربه‌ی قلب و ذهن انسان. امیدوارم که بازیکنان نیز بتوانند آن را به همین شکل درک و تحسین کنند. و به تمامی دوستانمان در آن سوی مرزها، امیدوارم از تجربه‌ی سایلنت هیل در فضایی متفاوت، جایی همچون ژاپن، لذت ببرید.»

Kera - طراح موجودات و شخصیت‌ها:
«من عاشق مجموعه سایلنت هیل هستم و این سری تأثیر بزرگی بر من داشته است. به‌ویژه، همیشه سایلنت هیل ۲ را به خاطر می‌آورم—پیام‌های روی دیوارها، موسیقی، و طراحی هیولاها. بنابراین، وقتی نوبت به سایلنت هیل f رسید و قرار شد فضای بازی را به ژاپن منتقل کنیم، باید چیزی خلق می‌کردیم که اندکی متفاوت به نظر برسد، و من واقعاً باید درباره‌ی چگونگی انتقال آن احساس فکر می‌کردم. طراحی هیولاها سخت‌ترین بخش کار بود. من باید همه‌ی آنچه پیش‌تر در سایلنت هیل آمده بود را در نظر می‌گرفتم و راهی می‌یافتم تا این بازی را به مسیری متفاوت ببرم، بدون اینکه جوهره‌ی سایلنت هیل را از دست بدهد. شاید این بار با همان مناظر خون‌آلود و زنگ‌زده روبه‌رو نباشید، اما صمیمانه امیدوارم از دیدگاه ما و جهانی که خلق کرده‌ایم، لذت ببرید.»

=======​
توسعه‌دهنده: NeoBards Entertainment
ناشر: Konami Digital Entertainment
کارگردان: Al Yang
تهیه‌کننده: Motoi Okamoto
نویسنده: Ryukishi07
طراح: kera
تاریخ انتشار: 25 سپتامبر 2025
پلتفرم‌ها: PC. PS5. Xbox Series X/S
سیستم مورد نیاز:
system.jpg

wire.png

نویسنده ای به نام Harry Mason و همسرش در حین عبور از یک جاده، نوزادی را یافته و نام او را شریل می‌گذارند. چهار سال بعد همسر هری فوت می‌کند. سه سال پس از فوت همسرش، هری بنا به دلایلی تصمیم می‌گیرد با شریل به شهری که وی را در نزدیکی آن یافته بودند سفر کند. شب هنگام، در جاده‌ی کنار شهر، پلیسی موتورسوار از کنار آنها عبور کرده و توجه هری را جلب می کند. اندکی جلوتر، هری متوجه موتور پلیسی میشود که بدون سرنشین در کنار جاده افتاده در همین حین، در روبروی خود دختری را وسط جاده می‌بیند. برای اجتناب از تصادف با او، دیوانه‌وار فرمان را می چرخاند. اما ماشین منحرف شده و به دره‌ی کناری سقوط می‌کند. هری پس از به هوش آمدن، متوجه غیبت شریل می‌شود. در حین جستجو، شبح شریل را می‌بیند و به دنبال او می‌دود. در انتهای معبری تنگ، ناگهان همه‌چیز در تاریکی فرو می‌رود و چهره آنجا تغییر می‌کند. هری مصمم ادامه ‌می‌دهد اما در اثر حمله‌ی چند موجود هیولا مانند به حالت مرگ روی زمین می‌افتد.
وقتی هری بعد از آن حادثه در کافه ای بیدار می‌شود، با همان پلیس روبرو می‌شود. آنها با هم از اتفاقات عجیب شهر و حالت غیرعادی آن سخن می‌گویند. پلیس Cybil Bennet‌ نام دارد و به هری در یافتن شریل کمک می‌کند. حالت عادی شهر اینگونه است: خالی از سکنه، فرو رفته در مه، محصور شده توسط دره‌های عمیق و پر از هیولا. اما در حالت غیر عادی به تمامی این موارد تاریکی مطلق تکه گوشت های آویزان از در و دیوار سکوتی مرگبارتر هم اضافه میشود . هری در جستجوی شریل به مکان‌های زیادی از شهر مراجعه می‌کند: مدرسه، کلیسا، بیمارستان، فاضلاب، پارک تفریحی و در بعضی از آنها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود. با پیرزن عجیبی به نام Dahlia Gillespie در کلیسا، دکتر Michael Kaufmann و پرستاری به نام Lisa Garland در بیمارستان. همچنین مرتب شبح دختری را می‌بیند که باعث تصادف او شده بود به نام Alessa. دالیا اطلاعات زیادی درباره‌ی هری و شهر دارد دکتر کافمن و لیزا هم هر کدام مطالب جدیدی به اطلاعات هری اضافه میکنند. در طول بازی اطلاعات زیادی از شهر به دست می‌آوریم خواه از لابلای روزنامه‌های باطله و کتاب‌ها و خواه از این شخصیت‌ها. شهر مکانی نفرین شده بوده و در سال‌های جنگ‌های داخلی، اعدام‌های زیادی در زندان آن صورت گرفته است. شهر قدمت زیادی دارد و قرن‌ها قبل، بومیان ساکن آنجا بودند. از همان زمان، آیینی شیطانی در شهر رواج داشته است. در سده‌های اخیر، پس از سکونت مهاجران در شهر، تلفیقی از آیین باستانی شهر با آیین‌های مهاجران پدید می‌آید که با نام The Order شناخته می‌شود. پیروان و سردمداران این فرقه اعتقادات عجیب و خطرناکی‌ دارند. این فرقه به سه شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود که یکی از آنها «مادر مقدس» می‌باشد. در راس این شاخه دالیا قرار دارد که آلسا دختر وی است. این فرقه به خدایی اعتقاد دارد که باید در روی زمین متولد شده سپس بهشت موعود فرقه را بنا کند. بر اساس مدارک به دست آمده، این خدا یک بار متولد شده و مرده است و حال باید برای بار دوم متولد یا فراخوانده شود. دالیا متوجه می‌شود که مشخصات دختر وی، آلسا، با مشخصات مادر خدا که در متون قدیمی پیش‌بینی شده هم‌خوانی دارد پس او را تربیت می‌کند تا مراسم تولد را انجام دهد. در این مراسم، باید مادر خدا سوزانده شود. مراسم در سن 7 سالگی آلسا انجام می‌شود و بدن کباب شده‌ی وی را به بیمارستان انتقال می‌دهند. اما او ناقص است. آلسا در نهایت درد و رنج، قسمتی از روح خودش را به صورت یک نوزاد از شهر بیرون می‌فرستد و با استفاده از قدرت ذهن خود، شهر را به جهنمی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. دالیا برای اتمام نقشه خود، توسط خود آلسا، شریل را فرا می‌خواند تا روح مادر خدا تکمیل شود. در این بین دکتر کافمن مسئول امور پزشکی آلساست.
آلسا در برابر دالیا مقاومت می‌کند اما دالیا با فریب هری، خود را به آلسا می‌رساند و مراسم را مجدداً انجام می‌دهد اما در همین حین هری سر می‌رسد. روح شریل به آلسا می‌پیوندد تا مادر خدا کامل گردد. دکتر کافمن به قصد نابودی این روح، دارویی را به سمت وی پرتاب می‌کند اما اینکار باعث می‌شود خدا (در شماره‌ی اول این خدا با نام «سامایل» معرفی می گردد) متولد شود. در اولین اقدام، سامایل، دالیا را آتش می‌زند. اما هری با سامایل می‌جنگد و او را شکست می‌دهد. پس از نابودی سامایل، مادر خدا ظاهر می‌شود و نوزادی را به هری می‌دهد سپس، راه فرار از آن مهلکه را به او نشان می‌دهد.
هری نوزاد را از شهر دور کرده و در جایی به طور ناشناس او را بزرگ می‌کند. نام این نوزاد را Heather می‌گذارد. هدر کودکی عادی نبود و گاها ، رفتارهای عجیبی از خود بروز می‌داد.
17 سال پس از این ماجرا، دختر نفر دوم فرقه، یعنی «Claudia Wolf» تصمیم می‌گیرد آن نوزاد را پیدا کند تا مراسم دوباره به جریان بیفتد. با کمک کشیش دیگری به نام «Vincent»، کاراگاهی به نام «Douglas Cartland» را استخدام می‌کند تا این کودک را پیدا کند. داگلاس هدر را پیدا می‌کند اما از نیت اصلی کارفرمایان خود اطلاع ندارد. روزی که هدر به مرکز خرید شهر رفته‌بود،‌ داگلاس را در مقابل خود می‌بیند. هدر بی خبر از همه‌جا به خیال اینکه داگلاس یک مزاحم است، می‌گریزد ولی داگلاس قبلاً محل او را به کلودیا و وینسنت اطلاع داده‌است. هدر به سمت خانه و نزد هری حرکت می‌کند اما اطراف او پر از هیولاهایی هولناک شده است. در اینجا برای اولین بار، کلودیا را ملاقات می‌کند. کلودیا درتلاش است تا هدر چیزی را به یاد بیاورد. هدر پس از گذشتن از مرکز خرید و ایستگاه مترو، درساختمانی نیمه‌کاره در نزدیکی محل سکونت خود با وینسنت روبرو می‌شود.
هدر به آپارتمان خود می‌رسد اما درآنجا پدرش، هری را غرق در خون و بی‌جان می‌یابد. او کلودیا را در پشت‌بام می‌بیند و او را مسئول قتل پدرش می داند. هدر قصد انتقام دارد اما کلودیا به سایلنت هیل می‌رود. هدر به همراه داگلاس (که کمابیش به واقعیت پی برده است) به سمت سایلنت هیل حرکت می‌کند.
هدر تقریباً گذشته‌ی خود را به یاد آورده است؛ او همان روح واحد آلسا و شریل است که توسط مادر خدا به هری سپرده شد. پس از حلول روح آلسا و شریل، جنین خدا هم وارد بدن او شده است اما تحت تاثیر فراموشی هدر، عقیم مانده و برای بارور شدن، نیاز دارد تا آتش خشم و نفرت در درون هدر شعله‌ور شود. کلودیا در تمام طول داستان سعی بر این دارد تا همین میراث آلسا را بیدار کند و برای همین منظور، هری را می‌کشد تا او را از سر راه بردارد. در این میان، وینسنت که منافع خود را با تولد خدا در خطر می‌بیند، سعی می‌کند توسط هدر، کلودیا و عقایدش را نابود کند.
پس از رسیدن به شهر، هدر به بیمارستان می‌رود. او با راهنمایی‌های علنی یا مخفیانه‌ی وینسنت،‌ پدر کلودیا یعنی «لئونارد» را که در بیمارستان زندانی شده می‌کشد تا متاترون را به دست آورد. متاترون، نماد خیر و روشنی و در مقابل سامایل است و وینسنت تصور میکند متاترون میتواند در مبارزه با کلادیا به هدر کمک کند. در ادامه،‌هدر به کلیسای فرقه می‌رسد. کلودیا، وینسنت را ، که به زعم او خیانت کرده‌است، می‌کشد. هری مقداری از داروی دکتر کافمن را به شکل یه قرص به هدر داده بود. هدر آن قرص را می‌بلعد و در نتیجه، جنین خدا را بالا می‌آورد. کلودیا جنین را می‌بلعد و آنرا به شکل ناقص بارور می‌کند. در نهایت کلودیا به دست خدای متولد شده نابود می‌شود و هدر هم وی را می‌کشد. تا بار دیگر تفکرات منحرف فرقه برای به وجود آوردن خدا عقیم بماند.

آنچه که شما در بالا مطالعه کردید تنها بخشی از شهر و اتفاقات رخ داده در آن است در شماره های دوم و چهارم و پنجم از بازی بخشی دیگر از توانایی های شهر حضور پر رنگی دارد و آن هم قضاوت و مجازات است ، شهر به خاطر اتفاقاتی که به خود دیده است دارای قدرتهایی خاص است یکی از این قدرتها فراخواندن افراد است در شماره های دوم و پنجم ما شاهد حضور افرادی در شهر هستیم که به نوعی گناهکارند و شهر برای قضاوت در مورد آن ها ، دعوتشان کرده است .
جیمز ساندرلند مردی که زن مریضش را کشته است و همینطور الکس شفرد که باعث مرگ برادر کوچکتر خود شده است با پا گذاشتن به شهر اماده پاسخگویی به اشتباهاتی میشوند که سعی در فراموش کردن آن ها داشته اند ، صد البته که نوع بازجویی و قضاوت در این شهر مرموز نیز متفاوت است به جای حضور قاضی و هیئت منصفه و دادگاه ، تمام اتفاقات پیرامون شخصیت ها به نوعی اشتباه شخصیت را گوشزد میکنند از موجوداتی که با آنها مبارزه می‌کنید گرفته تا افراد سرگردان دیگری در شهر که خود گناهکارند .گو اینکه این خاصیت شهر در تمامی شماره ها وجود دارد ولی در شماره های مذکور از فرع به اصل بدل شده و محوریت بازی بر عمل انجام گرفته توسط شخصیت اصلی قرار دارد و بحث فرقه ، آلسا و غیره کمتر پرداخته شده است .
در این میان شماره ی چهارم بازی اما فضائی اختصاصی داشت در این شماره یکی از دست پرورده های یتیم خانه ی تحت رهبری فرقه به نام والتر سالیوان که پیرو حزب مادر مقدس است قصد متولد کردن خدا توسط مراسمی به نام قربانی کردن 21 نفر را دارد ، والتر که در کودکی توسط خانواده ی خود رها شده است تصور میکرد اتاقی که در آن بدنیا آمده است مادر او و در حقیقت خداست والتر که تصور میکند مادرش به خواب رفته است سعی دارد از طریق مراسم ذکر شده او را بیدار کند ، هر کدام از افرادی که برای قربانی شدن انتخاب شده اند باید دارای مشخصه ای باشد آخرین نفر این لیست که هدایت آن را بازیباز بر عهده دارد و دریافت کننده ی دانش و تکمیل کننده ی مراسم است ، هنری تونزند نام دارد که حال در همان اتاق تولد والتر زندگی میکند و در طول بازی با پی بردن به ماجرا و کمک های جوزف شرایبر که قبل از هنری در آن اتاق زندگی میکرده است قصد دارد جلوی تکمیل این مراسم را بگیرد . در انتها هنری تونزند با مبارزه با موجودی که والتر به وجود می آورد رویای به وجود آوردن خدا را بار دیگر خراب میکند .
علاوه بر شماره های ذکر شده دو بازی Silent Hill: Origins و Silent Hill: Shattered Memories نیز از سری معرفی شده اند که در اولی به زمان سوزانده شدن آلسا توسط دالیا و چگونگی زنده ماندن آلسا پرداخته شده و در دیگری اتفاقات شماره ی اول بعد از سال ها توسط هری بازسازی میشوند، گر چه با پایان کار تیم سازنده ی اصلی بازی که کار ساخت 4 شماره ی اول بازی را بر عهده داشتند این شماره ها به خوبی پرداخته نشده و دارای نواقصی در حیطه‌ی داستانی هستند اما همچنان سری سایلنت هیل دارای یکی از بهترین داستان ها در طول تاریخ بازیهای رایانه ای است.
لازم به ذکر است بر اساس این بازی تاکنون دو فیلم سینمایی نیز ساخته شده که شماره دوم (تا زمان نگارش این مقاله) هنوز اکران نگردیده است. با توجه به نظر مخاطبان، فیلم اول یکی از برترین و موفق‌ترین فیلم های ساخته شده بر اساس یک بازی ویدیویی می‌باشد.
همچنین شرکت کونامی در سال 2006 و به مناسبت اکران فیلم، مجموعه‌ای ویدیویی را بر روی رسانه‌ی UMD برای PSP عرضه نمود که با نام The Silent Hill Experience شناخته شده و شامل دو کمیک The Hunger و Dying Inside ، ترایلر شماره‌های 1 تا 4 بازی و فیلم، مصاحبه با آهنگ‌ساز افسانه‌ای سری به همراه کارگردان فیلم و برخی موسیقی‌های بازی می‌باشد.

دریافت خلاصه به صورت فایل pdf :دانلود
تهیه و تنظیم خلاصه : (msbazicenter)
مقالات تحلیلی بازی نوشته شده توسط ( Bone Crusher ) :
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش اول )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش دوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش سوم )
بازی‌سنتر | مقالات | تاریخچه و داستان بازی ها | تاریخچه و بررسی دقیق سری سایلنت هیل ( بخش چهارم )

تاپیک تحلیل بازی نوشته شده توسط ( nemesis ) ( کامل نشده ):
The Lost Memories ---پایه و اساس بازی بزرگ "Silent Hill" -- تحلیلی بزرگ برای این بازی

مقالات مختلف در مورد سری سایلنت هیل:
Silent Hill: Homecoming Plot
Silent Hill: Origins Plot
Silent Hill Shattered Memories Plot
داستان (Silent Hill: Orphan)
شباهت بین Homecoming و Silent Hill 2
تاریخ وقایع Silent Hill و Shepherd's Glen
دانلود Silent Hill 2 - The movie
ترجمه یادداشت های سایلنت هیل 2
ترجمه فارسی دیالوگ های بازی Silent Hill 2: Born from a Wish
سایلنت هیل 4: پرونده قربانیان
ساکنین South Ashfield Heights apartments- قسمت اول - قسمت دوم
یادداشتی کوتاه بر SILENT HILL: HOMECOMING
داستان نسخه اول فیلم سایلنت هیل
Silent Hill: Original Memories
Silent Hill HD Collection Achievements Guide
Little Baroness
جودی میسون
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 1
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 2
طرح اولیه موتور
سایلنت هیل پست 3
طرح اولیه موتور سایلنت هیل پست 4
خاطرات الکس شپرد
داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 1 به صورت ویدیویی

163949 163950

داستان سایلت هیل 1 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​

داستان کامل و تحلیل سایلنت هیل 2 به صورت ویدیویی

163952 172258

داستان سایلت هیل 2 را به صورت ویدیویی در یوتوب مشاهده کنید​
 

Attachments

  • sh1.png
    sh1.png
    56.3 KB · مشاهده: 3,614
  • silenthill1.jpg
    silenthill1.jpg
    55.1 KB · مشاهده: 181
آخرین ویرایش:
مقاله به جای چند ساعت توی چند دقیقه Update شده و میتونین همین الان برین و ببینینش ! توی امضام هست اگه نمیدونین !
-------------------------------------



اتاقهایی که در بیمارستان میبینین در دنیای واقعی وجود دارند ولی اینجا مهم اینه که بدونین تمام دنیاهایی که در قسمت چهارم میبینید (بغیر از بعضی مواقع) دنیاهایی هستند که تحت تصورات Walter Sullivan شکل گرفته اند...پرستارهایی که میبینید همه شکلهای عجیب و غریبی دارند...اتاقها سردرگم کننده هستند...در بعضی اتاقها چیزهای عجیبی رو میبینین...در اتاقی نمادی از Eileen رو میبینین که مستقیما با ذهن والتر در ارتباط هستن...
و مهمتر از همه چیزی رو میبینین که تا الان حتی متوجهش هم نشدین ! شما میتونین توی "دنیای بیمارستان" بدن مادر والتر رو هم ببینید...در ادامه ی تحلیلهام براتون مینویسم که چطور بدن مادر والتر رو در بیمارستان میبینین ولی هنوز وقتش نشده...

همونطوری هم که قبلا گفتم بعضی فاکتورهایی که در بازی میبینین فقط برای هیجان انگیز تر کردن بازی بکار میرن (همونطوری که میدونین این بازی در مقابل چیزی مثل RE اصلا هیجان نداره !!!) و نمیشه هر چیزی رو که در بازی دید تحلیلی براش نوشت...درست مثل بعضی اتفاقهایی که در درون اتاقهای بیمارستان روی میده و باید گفت که دلیل خاصی ندارن جز اینکه به ما مغشوش بودن ذهن والتر سالیوان رو نشون بدن و همچنین ترس والتر رو از بیمارستان و پرستارها (که به گذشتش بر میگرده و در LM توضیح خواهم داد ولی باید صبر کنین...)...

متشکرم...Nemesis
دستت درد نکنه امیدوارم بزودی ادمه ی نقدتو بزاری راستی خبری عکسی چیزی از silent hill 5 نیومده؟
 
این Pyramid Head ها چرا اینقدر اون پرستارها رو آزار می دهند ؟ و اینکه ما این آزار را از چشم جیمز می بینیم در همه موارد ، این مورد هم معنی خاصی دارد ؟
اون دختره که لب دیوار نشسته بود که خیلی خوشحال به نظر می رسید و با جیمز صحبت می کرد ( دوربین در نمای سوم شخص روی زمین ) کیه و چی میگه ؟

شخصیت PH توی قسمت دوم بازی چند کاره هست ! ولی مهمترین کارش عذاب دادن جیمز محسوب میشه...جیمز به معنای واقعی کلمه یک آدم منحرف نیست ولی تک تک فاکتورهایی رو که یک آدم منحرف میتونه داشته باشه رو توی زندگیش داشته و تجربه کرده...PH آینه ایی از قسمت تاریک شخصیت جیمز محسوب میشه...قسمت حیوانی جیمز...
پرستارها و همچنین هیولاهای بازی همگی نمادی از درون شخصیت جیمز هستند (چونکه از ذهن جیمز به وجود اومده اند) و در این بین پرستارها و هیولاهایی که در دو پا در پایین و دو پا در بالا تشکیل شده اند از بقیه قابل تشخیص تر هستند...به پای هیولای دومی یه نگاهی بندازین ! دو پای زنانه که به دو پای زنانه ی دیگه وصل شدن !
مرجعی مشخص تر از این نیست که نشون دهنده ی شخصیت هوس ران و پر شهوت جیمز ساندرلند باشه...به طوری که یکی از هیولاهایی که از ذهنش بوجود اومده فقط از 4 تا پای زنونه تشکیل شده و هیچ سر و صورتی نداره و نشون میده که جیمز فقط به بعضی جاها و بخاطر یک دلیل روشن کار داره !
PH کارش نشون دادن شخصیت جیمز و گناهانش به وی هست که در طول بازی متوجه میشین که در این کارش چقدر موفق هست !
تجاوز به هیولاهایی که مرجع زنانه دارند...کشتن Maria که نمادی از Mary هست نه یک بار بلکه چندین بار ! و تمام اینها فقط برای نشون دادن گناه جیمز به خودش و ثابت کردن این حقیقت به اون بوده که گناهکاره !

همونطوری که جیمز در آخرین قسمتهای بازی میگه (معلوم نیست به Mary میگه یا به دو تا PH ها برای اینکه در زبان انگلیسی کلمه ی You هم به معنی "تو" هست و هم به معنی "شما ها") وی از اول هم فقط احتیاج به کسی داشته که بخاطر گناهش تنبیهش کنه (PH)..

I Was Weak...I Needed Someone To Punish Me For My Sins

-----------------------

اون دختره اسمش Laura هست و وقتی که پدر و مادرش در هتل Lakeview یا همون Lakeside (در شمال قسمت شهری سایلنت هیل و همونجایی که در آخرین قسمت بازی ویزیتش میکنین) بخاطر آتش سوزی کشته میشن به این بیمارستان آورده میشه و با Mary دوست میشه...و وقتی که Mary برای آخرین بار از بیمارستان خارج میشه تا بتونه همسرش رو ببینه (نه برای اینکه حالش بهتر شده بود بلکه بخاطر اینکه شاید این آخرین شانسش بوده) لارا احساس تنهایی میکنه و با آگاهی از اینکه اگه توی بیمارستان بمونه به یتیم خونه میبرنش , از کمد "راشل" (پرستارش) نامه ی Mary رو میدزده و از بیمارستان فرار میکنه...
------------------------

من قبلا توی یک تحلیل کامل وقایع بازی دوم رو کاملا توضیح دادم که اگه چند صفحه ایی برین عقب میتونین پیداش کنین ! این تحلیل تمام چیزی هست که شما لازم دارین بدونین !
در ضمن تمام سوالاتی که میپرسین در Lost Memories جوابش هست...فقط باید کمی صبر کنین تا بهش برسیم...

متشکرم...Nemesis
 
مجدد سلام آقا چند تا تکته توی صفحات قبل دیدم که فکر کنم اگه دربارش بحث کنیم بد نباشه.
اول: تو صفحه ی 17 یه سری سوالات از طرف dj_mj شده بود درباره ی sh4و طبق معمول جواب های جناب nemesis کامل بود ولی یه جایی یه چیزی گفته بود که دیدم احنمالا بد فهمیده شده گفتم بگم : درباره ی صحنه ی اول بازی که گفتین اون اتاق اتاق جوزف هستش این اشتباس (البته به نظر من) اون اتاق اتاق هنری ولی اون فردی که داره تو اتاق راه میره جوزف هستش اگه روی عکس های بالای تخت و روی دیوارهای اتاق خواب کلیک کنین اون میگه من این مکان رو نمیشناسم (در حالی که ما میدونیم هنری قبلا به سایلنت هیل رفته ) یا اگر روی میز تحریر رو کلیک کنین میگه که من قبلا این جا یه ماشین تحریر داشتم (مثل همون که در from past 302دیدیم ) وواضح تر از همه اگه روی عکس هنری(کنار دفتر saveروی دیوار) کلیک کنین میگه who is this guy? (این مردک کیه؟) .به نظر من کابوس اول بازی در حقیقت صحنه ی مرگ جوزف هستش که یه جورایی با کایوس هنری تلفیق شده.

اگه شما نظر دیگه ای دارین خوشحال میشم اگه بگید. راستی update بیست وشش اگوست هم عالی بود.
 
مرسی .واقعا جالبه و مشخصه زیاد زحمت کشیدین.مرسی
واقعا بازی ای با این داستان پیچیده و جالب کم پیدا میشه(یا اصلا پیدا نمیشه!)
nemisis جان اینم سایت با ارزشیه
شایدم مطالب شما ترجمه همین کتاب باشه!
ولی گفتم شاید ندیده باشید و براتون و احتمالا برای دوستان دیگه جالب باشه
کاملا توضیح داده به خوبی مقاله شما:)


mainlogo.jpg



http://www.translatedmemories.com/index.html


مرسی
 
نه جواد جان این تصاویر برای silent hill 5 هستش و قدیمی هم هست تو E3 فکر کنم این تصاویر به نمایش گذاشته شد.
آخه میدونی که من E3 تهران نبودم.... تو تریلر های E3 هم اثری از sh5 نبود :cheesygri
 
آخه میدونی که من E3 تهران نبودم.... تو تریلر های E3 هم اثری از sh5 نبود :cheesygri
نه آقا اینا مال sh5 هستش که توی سایت اصلی بازی هم مشاهده می شود و اون بنده خدایی هم که میبینین الکس شفر هستش که در حقیقت شما کنترل اون رو در بازی خواهید داشت
 
آخرین ویرایش:
اطلاعات بیشتری دربارش بیرون دادن؟
تا امروز فقط همین که الکس شفر یه سربازه و تازه از جنگ برگشته که با غیبت برادرش مواجه میشه میره دبنبالش تو sh ولی امروز که یه سر به سایت زدم دیدم یه مقاله کت و کلفت درباره اون دادن سعی میکنم تا امشب ترجمه کنم فردا بذارم اینجا ( البته با اجازه استاد nemesis)
 
میگن جنگ مثه جهنمه....ولی چیزهای بدتری هم هستن...
جنگ تو رو تغییر میده...و وقتی که برمیگردی هیچکس تو رو درک نمیکنه...اونا هیچوقت منو درک نکردن...
اونا بهت میگن که میتونی دوباره برگردی خونه...ولی اونا اشتباه میکنن...حقیقتش اینه که...من نمیخوام...من نمیخوام برگردم به خونه...نمیخوام

------------------------------------------------------

این نوشته ایی که در بالا خوندید تنها اطلاعاتی بود که در کنفرانس تخصصی KONAMI درباره ی قسمت پنجم بازی Silent Hill افشا شد و تریلر هم فقط یک صحنه از علامت Halo Of The Sun گذاشت (که در Avatar من میتونین مشاهده کنینش و همچنین در Avatar آقای Horro 2008 هم میتونین تصویر نهایی تریلر رو ببینین)
برادر الکس (با نام جاشوا به معنی انسان کم عقل) و همچنین پدرش گم شده اند و مادر الکس هم بیماری علاج ناپذیری داره که باعث میشه نتونه هیچ تکونی به خودش بده...
الکس بعد از سپری کردن انواع راهها آخرش به Silent Hill کشیده میشه و مجبوره که راهشو از توی این شهر به برادر و پدرش پیدا کنه...
-----------------------------------------

نظر شخصیم رو درباره ی این بازی اینجا میگم...بعد از دیدن 0rigins متوجه شدم که از خیلی از عناصر RE 4 استفاده کرده...که این موضوع هم باعث خوشحالی و هم موجب ناراحتی من بود...خوشحالی از این جهت که سیستم نشانه گیری و یا دکمه زنی به موقع بازی RE 4 واقعا میتونست که گیم پلی مزخرف سری SH کمک کنه ولی ناراحتی هم از اینکه احساس کردم SH داره از ژانر مخصوص به خودش (ترسناک روانشناسی) به ژانر مربوط به RE (ترسناک اکشن) کشیده بشه...و این موضوع میتونست به پاکی بازی صدمه بزنه و اونو مثل یه Spin-Off جدید از RE 4 بکنه...
تیمی که 0rigins رو میسازه همون سازنده ی قسمتهای قبلی سری نیست...قسمتهای قبلی توسط Team Silent ساخته میشد ولی 0rigins و Silent Hill 5 توسط Collective و یکی از زیر مجموعه هاش ساخته میشه...

ولی...ولی توی E3 2007 مشخص شده که بیشتر عناصر بازی RE از 0rigins برداشته شده...عناصری مثل نشانه گیری Over-The-Shoulder که Splinter Cell ابدائ کننده و Resident Evil 4 تکمیل کننده اش بود از 0rigins برداشته شدن که نشون دهنده ی اینه که Collective به بازی داره اهمیت میده و واقعا میخواد این سری رو متحول کنه که امیدوارم در قسمت پنجم هم اینکار انجام بشه...
---------------------------------------
میدونم که همتون از سیستم ضعیف مبارزات ناراضی هستین...سیستم مبارزات در RE 4 خیلی بهتر از یک لوله در دست گرفتن و کوبوندن مسخره ی اون روی کله ی هیولاهای SH است ولی یک موضوع نباید فراموش بشه !
اون هم اینه که یکی از عناصر اصلی ترس که در SH هست و در RE نیست همین نداشتن اسلحه و مهمات زیاد در برابر دشمنانی هست که در تاریکی سراغتون میان...
هیچوقت یادم نمیره که وقتی Radio رو توی قسمتهای 1 تا 3 Equip میکردم و وقتی میرفتم توی یک جای تاریک و صدای Radio بلند میشد (که نشون دهنده ی حضور یک هیولا در اونجا بود) چقدر میترسیدم !
وقتی که توی یک شهر هستین که مه جاش رو مه گرفته...فضا تاریک هست...تنهای تنها هستین...اونوقت وقتی که یکدفعه صدای رادیوتون بلند میشه , پشم به تنتون سیخ میشه !!!
برای همین هست که فکر میکنم سیستم مبارزات قبلی باید باز هم در این قسمت وجود دشاته باشه و نباید تقلیدی مستقیم از RE 4 باشه چونکه به اصالت بازی صدمه میزنه...ولی بالاخره باید یک سری تغییرات جدید هم صد در صد در بازی صورت بگیره تا بازی تکراری نشه...
---------------------------------------------------

گرافیک قسمت پنجم تا اونجایی که دیدیم , مزخرف هست و اصلا مثل یک بازی نسل بعد نیست...از Shader Model 3 خیلی کم استفاده شده...Texture ها برای نسل قبل هستن...نورپردازی بیشتر بصورت Flat هست و از Phong Shading استفاده ی بسیار کمی شده...از Anti-Alliasing استفاده ی بسیار کمی شده (فقط یه نگاهی به اون آجرهای روی زمین بندازین !)...
در کل امیدوارم که گرافیک بازی پیشرفت زیادی بکنه بطوریکه بتونه ترس رو بیشتر از همیشه به ما منتقل کنه...
--------------------------------------------------------

صدا گذاری بهتر از اون "هنری تاونزهند" احمق لال بود !( توی Lost Memories توضیح میدم که چرا هنری اینقدر ساکت هست) و بنظر میرسه که الکس خیلی شخصیت روبازتری داره (تقریبا یک کمی بیشتر از جیمز و یک کمی کمتر از هدر)... و از این نظر شخصا خیلی خوشحال هستم...
------------------------------------------------

خب ! این نظرات من در مورد بازی های جدید SH بود که امیدوارم هر روز بهتر بشن و امیدوارم تونسته باشه کمکی هر چند کوچک به شما بکنه...

متشکرم...Nemesis

ولی امروز که یه سر به سایت زدم دیدم یه مقاله کت و کلفت درباره اون دادن سعی میکنم تا امشب ترجمه کنم فردا بذارم اینجا ( البته با اجازه استاد nemesis)

ما کوچیک شماییم !
 
آخرین ویرایش:
برادر الکس (با نام جاشوا به معنی انسان کم عقل) و همچنین پدرش گم شده اند و مادر الکس هم بیماری علاج ناپذیری داره که باعث میشه نتونه هیچ تکونی به خودش بده...

البته برای کسانی که مایلند در مورد داستان قسمت پنجم بیشتر بدونند بطور خلاصه این توضیح را بدم که قهرمان بازی مردیست با نام الکس شفرد ، یک سرباز 22 ساله ی آمریکایی که پس از جراحتی که در جنگ برداشته دوران بهبودیش را در یک بیمارستان نظامی سپری میکنه اما بعد از اینکه احساسی بهش القا میشه که برادر کوچکش جاشوا در معرض خطر هست او تصمیم میگیره به خونش بگرده که واقع در یک شهر کوچک در ایالت New England با نام "شفرد گلن" است

اما وقتی بر میگرده متوجه میشه که پدر و برادرش ناپدید شدند و مادرش هم تقریبا دیوانه شده و یک مه غلیظ نیز همه جا را در بر گرفته ..

طبق گفته ی سازندگان بازی سابقه ی سرباز بودن الکس اهمیت ویژه ای در گیم پلی و روال داستانی بازی داره ...

ضمن اینکه در بازی دختری هم حضور داره با نام Elle که دوست قدیمی الکس هست و به او در طول بازی کمک میکنه (هنوز مشخص نیست که "ال" نیز یک شخصیت قابل بازی کردنه و یا صرفا توسط AI کنترل میشه)
گفته میشه که "ال" الهام گرفته شده از دو شخصیت ماریا در SH2 و Heather در SH3 میباشد و البته او یک شخصیت کلیدی در بازی محسوب میشه

این بازی قرار نیست که تا قبل از پائیز سال دیگه منتشر بشه پس هنوز جا برای بهبود یافتن داره

در پایان هم بگم این بازی بر خلاف قسمت های گذشته توسط یک استودیوی آمریکایی که مقرش در لس انجلس هست در حال ساخته ( البتهSillent hill : Origins هم به همین منوال)
 
آخرین ویرایش:
خب...از توضیحات کاملتون در هر دو زمینه ممنونم Nemesis جان.
در مورد جیمز اضافه کنم که در اون قسمت بازی ، او فرار نمی کرد ! بازی دمو می شد و نشون می داد که اون آروم میره داخل کمدی که به بیرون دریچه دید داره و ادامه اون عذاب دادن PH رو تماشا می کند.حدس میزدم یک مشکلی داشته باشه.:)

-------

این ایده که شخصیت الکس با توجه به پیش زمینه اینکه در جنگ حضور داشته است ، خانواده ش در وضع بدی به سر می برند و خودش هم اثرات جنگ را تحمل می کند و هم اثرات رنج خانواده ش رو و خلاصه کلام با این وضع فجیع روحی-روانی به Silent Hill برود واقعا" موضوع جالبی می شود.
 
در مورد جیمز اضافه کنم که در اون قسمت بازی ، او فرار نمی کرد ! بازی دمو می شد و نشون می داد که اون آروم میره داخل کمدی که به بیرون دریچه دید داره و ادامه اون عذاب دادن PH رو تماشا می کند.
اگر اشتباه نکنم جیمز به این خاطر وارد اون کمد میشه چون توی اون کمد یک کلید بود که وقتی میخواستی کلید رو بر داری بازی وارد یه دمو میشد و ph وارد میشد و... :دی
 

کاربرانی که این گفتگو را مشاهده می‌کنند

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
اگر میخواهی عضوی از بازی سنتر باشی همین حالا ثبت نام کن
or