آقا من از پارسال عاشق یه دختره تو لبمون شده بودم و این خیلی سیگنالای متناقضی میفرستاد و تا 1 سال با اینکه رو یه پروژه بودیم من اصلاً نمیتونستم تشخیص بدم این از من متنفره یا اونم علاقه داره و این سیگنالایی که حس میکنم توهم من نیست!
فکر کنم آخرین آپدیتی که راجع به این موضوع فرستادم تابستون بود که یه پروژه مشترک باهاش داشتم! خلاصه همینطور من هیچی نگفتم و در حد سلام و بحث صرفاً کاری ادامه داشت رابطمون تا اینکه این ترم شروع شد! اول ترم خود این دختره آیدی فیسبوک منو از دوستم گرفته بود که باهام کانکت بشه. بعد من یکی دوبار آیدی کارت دانشگاه رو یادم رفته بود بیارم و نمیتونستم وارد ساختمون لب بشم و تو مسنجر فیسبوک به این پیام میدادم که اگر هست در رو برام باز کنه و اینطوری آروم آروم ارتباطمون تو مسنجر بیشتر شد. از طرفیم من کلاً این ترم زمانبندی درس و زندگیم خیلی نابود شده و خیلی روزایی که میخوام برم لب، ساعت 4-5 بعد از ظهر میرم و شب ساعت 12-1 برمیگردم. تو اون تایم معمولاً همهی بچههای لب رفتن خونه غیر از من و این فرد مورد نظر! خلاصه این دختره شروع کرد چندبار وقتی همه رفته بودن به بهونههای مختلف صحبت رو شروع کردن و منم که از خدا خواسته با روی خیلی خوش صحبتو ادامه میدادم، جوری که هربار صحبت میکردیم قشنگ 3-4 ساعت حرف میزدیم و باهم از لب میرفتیم تا جایی که مسیرمون یکی بود!
همینطور برای 3 ماه گذشته این داستان ادامه دار بوده. من معمولاً یه روز درمیون میرم لب و تقریباً هرروزی که نمیرم بهم پیام میده یا سوالی میپرسه یا همینطوری میگه امروز نمیای؟ در کل هربارم من نمیرم لب توی پیامش میگه امروز حالش بابت فیدبک سوپروایزر یا اینکه نتونسته خوب کار کنه بده و من هربار کلی بهش اعتماد به نفس باید بدم که نه خیلیم کارت خوبه و نباید بابت همچین چیزی ناراحت باشی و فلان. علاوه بر اون، حتی سر کلاس مشترکون یا میتینگای گروهی لب هم با اینکه کنار هم میشینیم، بهم کلی تکست میدیم. خیلی روزا هم میریم باهم کافی میگیریم وسط کار و تقریباً خیلی روتین شده این داستان.
حالا مشکلی که هست اینه که این طرف جلوی بقیه بچههای لب یا کلاس برخوردش با من زمین تا آسمون فرق داره تا وقتی تنهاییم. مثلاً میرم تو کلاس سلام میکنم حتی جواب سلامم نمیده و 5 دقیقه بعدش تو فیسبوک تکست میده! از اون طرفم اکثر وقتایی که میخواد باهام صحبت کنه بهم میگه میتونی بیای بیرون لب صحبت کنیم. اگر هدفش فقط یه دوستی عادی بین دوتا همکار تو لب هست نمیدونم چرا دوست نداره کسی متوجه بشه!
الان حس میکنم سیگنالایی که دارم میگیرم دیگه واقعاً خیلی قوی ترن. مثلاً اوایل هفته من پرزنتیشن داشتم سر کلاس و اصلاً نتونسته بودم بخوام و شبش که برگشته بودم خونه تکست داده بود لطفاً خوب بخواب که خواب خوب قدم اوله برای productive بودن. این یه گربه هم داره و دیروز گربشو برده بوده یه جراحی کرده بودن. امروز که پیام داد میای لب یا نه گفتم خستم و از خونه کار میکنم و حال گربشو پرسیدم. بعدش جواب داده حال گربه خوبه و امیدوارم یه وقتی که تایمت آزاده بیای خونم و گربه رو ببینی. منم جواب دادم حتماً و خیلی دوست دارم گربتو ببینم و دیگه چیزی نگفت! برام سواله که مثلاً چرا نگفته گربه رو بیارم بیرون یه بار ببینی!
حالا 2 تا داستان هست که من همچنان مطمئن نیستم نیت فرد مورد نظر چیه: یکی اینکه ایشون از وایفوهای شرق آسیا هستن و من نمیدونم این دعوت به خونه برای دیدن گربه و صحبت 3 ساعته در روز با کسی توی کالچر اینا به معنی اینه که اونم به من علاقه ای داره یا صرفاً میخواد باهام دوست عادی باشه! دومین داستانم اینه که اون اوایل چندبار گفته بود ازدواج کرده و شوهرش تو یه دانشگاه دیگست و تو لانگ دیستنسن. یه پسری ماهی یه بار مثلاً میاد تو لب که کنار هم دارن گیم میزنن تو لب (!) و میرن غذا میخورن و میان، جالبم هست روزایی که اون طرف تو لبه حتی منو میبینه سلامم نمیکنه و یه بارم یه تکستی داده بودم اون روزی که پسره اومده بود و تا چندروز بعد حتی seen هم نکرد تکستمو. ولی این دوتا اصلاً صدای حرفاشون که میاد یا رفتارشون جوری نیست که مطمئن باشم شوهرشه! یعنی فقط گیم میزنن و هیچ ارتباط فیزیکالی من ندیدم بینشون. مثلاً یه بارم تو صحبتاش میگفت خیلی منتظرم پروژه جدیدم تموم شه و یه هفته با دوستام برم مسافرت، خیلی برام عجیبه که اگه واقعاً ازدواج کرده چرا مثلاً نمیگه دوست دارم با شوهرم برم مسافرت؟ واقعاً هم میترسم این سوال رو مستقیم ازش بپرسم و جوابی بگیرم که دوست ندارم بشنوم و emotional damage سنگینی بخورم. فرض رو همون گذاشتم که با طرف فقط دوسته و ارتباطشونم زیاد نیست!
خیلی پست طولانی شد! در کل من به شدت به این طرف علاقه دارم و تو این 1سال انقدر فکرم پیش این بوده که به هیچ دختر دیگه ای فکرم نمیکنم! اگر احیاناً پیشنهادی دارید که تو این وضعیت چیکار باید کرد که به فنا نرم به شدت استقبال میکنم! با تشکر