توقع دارید با ماتریکسی روبرو شوید.که تمام حرفایش را با همان نسخه ی اول زد.
چه چیزی حقیقت دارد.؟
-در نسخه ی اول باید از برزخ گذر کنید.
و مسیر نئو با یافتن عشق و از گذر برزخ آغاز می شود.
-و در نسخه ی بارگذاری مجدد شاهد تکامل شخصیت نئو هستیم.او یاد می گیرد دید خصمانه ی خود را نسبت به ماشین ها تعدیل کند.هامان به او یاد آوری می کند ماشین ها و انسان ها برای ادامهی حیاط به همدیگر نیاز دارند.
-و در نسخه ی انقلاب ماتریکس نئو می آموزد از هر چیز پیش افتاده ای و ظاهراً تصادفی کارکرد مخصوص خودش را دارد.
ملاقات نئو با خانواده راما کاندرا در جایی دور و بعید در ایستگاه قطار مجازی،جایی که به نظر می رسد کالبد دیجیتالی نئو رها شده و سرگردان است.اینجا به نظر می رسد کارگردان می خواهد شما را به گذشته و فیلم نخست بازگرداند.و بر عنصری سرنوشت ساز و نهایی یک بار دیگر تأکید کند. عشق! در جایی دور از انتظار و بعید و به مانند فیلم نخست برزخ وار و مرموز. نئو در ادامه ی فیلم( یا همان مسیر نئو) می آموزد عشق فقط یک واژه است و مهم ارتباطی است که واژه بر آن دلالت دارد.و نئو به واسطه ی فرزانگی که درون او ایجاد می شود قابلیت درک از خودگذشتگی پیدا می کند.
فرانچایز اینجا پایان می یابد.
فیلم چهارم به نظر می رسد به این خاطر ساخته شده است. که عواقب سه نسخهی پیشین را نمایان کند.شخصا هیچ انتظاری از فیلم نداشتم.در نبود واچسفکی دیگر مشخص بود این یک فیلم یک سویه است.و و از روی تریلر مشخص بود که فیلم چه مسیری را دنبال می کند.امیدوارم در اینجا تمام شود.و به نظر هم همینطور است.
+اگر قصد دارد ادامه پیدا کند.باید روی فضاسازی آن کار کنند.کیانو برای این نقش دیگر زیادی پیر شده است.و کری ان ماس نیز هینطور.اکشن فیلم در سطح سه گانه نیست.و این neo آن neo بزن بهادری نیست که می شناسیم و صحنه های مبارزه فیلم های قبل شبیح رقص ضربات بروی نت های موسیقی بود.یک اپرا در فضای سایبر پانک به سبک وسترن های اسپاگتی به خصوص لیونه شخصیت تحسین شده فیلم کم حرف فیلم و نیز مهارت بی چون و چرایش در مبارزه.هر چند نیو همچنان کم حرف است اما به نظر می رصد عامدانه و آگاهانه شمایل اسطوره ای او را کنار زده اند.