بسیار عالی ، ادامه بدین لطفا
:thanks:کارت عالی
باعث افتخار منه سالار. :excited:چون از تم داستانت به شدت خوشم اومد، به عنوان یه فرد مبتدی و کوچیک شما یه پاراگراف اول داستانت رو به سبک خودم مینویسم. یعنی من دوست داشتم اینطوری شروع بشه:
از نظراتت واقعاً متشکرم. به طور حتم تو ویرایش نهایی از این نظرات استفاده میکنم. فقط یکی دوتا توجیه؛1- موضوع و بستره کاریت عالیه!
2- سبک نگارش نباید عامیانه باشه! اگر در داستان من دیدی که جملات اکثرا عامیانه بود بدین علت بود که سبک نگارشیش حالت بازگو کردن خاطرات بود! یعنی نویسنده داستان خود شخصیت اول ماجرا بود ولی شما اینجا از دید یه راوی مینویسی و درست نیست عامیانه باشه! من کلا سبک خاطرات رو دوست دارم چون اولا هیچ کس به اندازه شخصیت اول از ماجرا خبر نداره و به خوبی میتونه به جزئیات بپردازه، ثانیا اینکه حس ترس رو بهتر میشه القا کرد، ثالثا اینکه مخاطب حس همزاد پنداری بهتری با قهرمان داره و انگار گام به گام داره با او جلو میره!
3- شروعت کوتاه و ضعیف بود! یه داستان خوب باید یه شروع و یه پایان طوفانی داشته باشه! شروع طوفانی یعنی اینکه مخاطب جا بخوره و کنجکاو بشه تا داستان رو دنبال کنه و یه پایان طوفانی هم باعث میشه فراز و نشیب های داستان به دست فراموشی گذاشته بشه و با نهایت لذت داستان رو تموم کنه!
4- شخصیت پردازی داستان ضعیفه! لطفا یکم رو این بخش کار کن.
نه دیوونه نیستی من هم همین طورم ! ولی خووووووب کسی به ما اهمیت نمی ده :d
باعث افتخار منه سالار.
آخ جوووووون ، خیلی خوشحال شدم که شهردار بالاخره داستانمو خوند\:d/ ممنونم از شما خیلی خیلی زیااااااااااد
آره خودم هم وقتی می خوندم دیدم خیلی دختروووونه شده :d حالا قرار شد بر همین اساس یه داستان رو با josh عزیز شروع کنیم حتما نکات شما رو مد نظر قرار می دم البته همین داستان رو هم من تا جاهای ترسناکش پیش رفتم اما گفتم هر چی دختروونه تر باشه خوب ترسش هم بیشتره نه؟!!!!!!! :d
ولی خیلی زیاااااااااااااااااد تشکر :excited:
من گفتم الان ناراحت میشین!:d خوب خدا رو شکر که به خیر گذشت!:d
منتظر میمونیم...
من از دست شهردار ناراحت بشم؟!! امشب خودمو دار می زنم ! :d